eitaa logo
کودک مهدوی
5.4هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
426 ویدیو
28 فایل
انواع آموزش‌های مهدوی برای کودکان و گاهی هم برای نوجوانان☺️ خانم نوری هستم مدیر اینجا و کانال اصلیم اینه👇 https://eitaa.com/joinchat/3391488005Cc25f359763
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃داستان دنباله‌دار زمین باصفا 🍃ماجرای زمینی که مسجد مقدس جمکران در آن ساخته می‌شود. 🍃قسمت اول 🌸نویسنده: حسن محمودی 🌸تصویرگر: آ . حسین‌پور 🌸انتشارات: عطر عترت 📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
زمین‌ها خوشحال بودند. آن‌ها به خوشه‌های زرد گندم که موقع چیدنشان شده بود افتخار می‌کردند؛ اما زمین باصفا ساکت بود و چیزی نمی‌گفت. زمین‌ها خودشان را خوشبخت می‌دیدند و خندان بودند؛ اما زمین باصفا خیلی با آنها نمی‌خندید. 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
یکی از زمین‌ها رو به زمین باصفا کرد و گفت: آخه چته هم حاصل خیزی و هم دوست‌های خوبی داری پس چرا ناراحتی؟ زمین باصفا: گفت می‌دانم گندم داشتن خوبه ولی من آرزویی دارم که فقط با رسیدن به آن آرزو می‌توانم شاد باشم؛ امروز هم احساس عجیبی دارم. 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
🍃داستان دنباله‌دار زمین باصفا 🍃ماجرای زمینی که مسجد مقدس جمکران در آن ساخته می‌شود. 🍃قسمت دوم 🌸نویسنده: حسن محمودی 🌸تصویرگر: آ . حسین‌پور 🌸انتشارات: عطر عترت 📚📚📚📚📚📚📚📚📚 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
زمین‌ها که خیلی از حرف زمین باصفا سر در نیاورده بودند گفتند: ما خیلی دوست داریم به تو کمک کنیم اما مثل این که کاری از دستمان بر نمی‌آید. زمین باصفا از آن‌ها تشکر کرد و زمین‌ها هم مشغول صحبت شدند. 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
شب شد. ماه با خوشحالی وسط آسمان آمد. زمین‌ها خوابیده بودند. آقایی به سمت زمین باصفا آمد و به گردن زمین، زنجیری زیبا انداخت. زمین با صدای آن آقا از خواب بیدار شد. با دیدن گردنبند احساس کرد قرار است اتفاق زیبایی بیفتد؛ اما نمی‌دانست چه اتفاقی. زمین‌های دیگر را بیدار کرد تا آن‌ها زنجیر را ببینند؛ اما آن‌ها با بی‌اعتنایی دوباره خوابیدند. 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
زمین باصفا تا صبح خوابش نبرد. خورشید خانم طلوع کرد و تا چشمش به زمین افتاد به او تبریک گفت. زمین از خورشید خانم تشکر کرد و به او لبخند زد. بعد از چند ساعت زمین باصفا متوجه شد چند نفر به سراغش آمده‌اند و یک بره زیبا را هم آورده‌اند. یکی از آن‌ها گفت این زمینی که دور آن زنجیر کشیده شده مکان مسجد است که حضرت مهدی عج مشخص کرده‌اند. همین امروز بعد از قربانی کردن بره ساخت مسجد را شروع می‌کنیم. 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2
زمین باصفا از خوشحالی اشک می‌ریخت. زمین‌های دیگر با حسرت به او نگاه کرده به او تبریک گفتند. مسجد کوچکی روی زمین درست شد. زمین به آرزویش رسید حالا دیگر او زمین مسجد جمکران شده بود. محل ویژه‌ای برای صحبت با خدای مهربان زمین باصفا شبهای چهارشنبه خیلی خوشحال‌تر بود چون آن اتفاق خوب همان شب افتاده بود. 🌼🍃کانال کودک مهدوی https://eitaa.com/joinchat/1236992670C137bcab6a2