هدایت شده از ابوالفضل امامی
3. دستگاههای انتخاب نامزد اصلح؛ دستگاه ساده و مرکب
به نام خدا؛ سلام علیکم
یوم الله 22 بهمن بر شما مبارک باد
1️⃣ نگاهی بر نشست پیشین
دانستیم که انسان برای کمال آفریده شده است. این رشد از رهگذر «انتخاب» های انسان انجام می شود. نوع دستگاهی که برای انتخاب های انسان تعریف می شود، به دو اهمیت مساله و رشد انسان ربط دارد.
در حقیقت پنج دستگاه برای انتخاب نامزد مطلوب وجود دارد که برای سادگی مسأله، فعلا آن را در چهار دستگاه و به شکلی هم افق با فهم مخاطب بیان می کنیم؛ نه با شکل تراز آن.
2️⃣ دستگاه ساده انتخاب
انتخاب برای رشد است؛ اما رشد، چارچوبی دارد که خروج از آن، دیگر کمکی به رشد نمی کند. بنابراین به سبب اهمیت برخی انتخاب ها در حفظ نظام رشد و قوام بخشی به آن، برخی دستگاه های انتخاب، خطاناپذیر هستند؛ زیرا اهمیت حفظ مسأله (عنصر بود) بیشتر از اهمیت رشد (عنصر بهبود) است. این دستگاه انتخاب را «دستگاه ساده» می نامیم. در دستگاه انتخابی ساده، دشواری انتخاب، دشواری فکری نیست، بلکه دشواری در پذیرش حقیقت است نه شناخت آن.
دستگاه ساده نیز در اصل پنج زیر دستگاه دارد که در این جا به سه مورد آن می پردازیم:
✅ یک. معرفی عینی
معرفی خود فرد به صورت عینی؛ همانند معرفی خود حضرت آدم از سوی خداوند و معرفی خود حضرت علی (ع) با دستور خداوند و از سوی پیامبر (ص) به کرات و به ویژه در یوم الله غدیر.
✅دو. معرفی اسم
اسم فرد یا والدین و اجداد فرد بیان می شود. در اینجا هم بستری برای گمراهی در تشخیص نیست، اما قدرت معرفی، به اندازه معرفی عینی نیست. نُوّاب خاص امام زمان نیز به نحوی معرفی اسمی شده بودند.
✅ سه. معرفی وصفی
یکی از اوصاف و ویژگی های محسوس و غالبا ظاهری در بدن فرد مشخص می شود؛ مثل مهری که بین دو کتف پیامبر (ص) بود.
نسبت دستگاه ساده با انتخابات های کنونی
نوع دستگاه انتخاب ساده، وابسته به برآیند اهمیت مساله و نیز اهمیت رشد مردم در مساله است. لذا در شرایط کنونی امام خامنه ای اعلام کرده اند که بنده اسم کسی را نخواهم آورد، زیرا، فصل، فصل رشد مردم است. بنابراین اصل این است که کسانی که رسالت شان تأمین رشد مردم در این راستا است، حتی المقدور «دستگاه انتخاب ساده» را به کار نبرند و خود نامزد، اسم وی یا وصف ظاهری وی را بیان نکنند.
3️⃣ دستگاه مرکب انتخاب
در صورت حفظ نظام و حفظ چارچوب انتخاب برای مردم، از دستگاه ساده به سوی «دستگاه مرکب» حرکت می شود. لذا ولیّ امر به جای معرفی «عینی، اسمی یا وصفی» فرد به معرفی معیارها روی می آورد. این معیارها می توانند در هر فردی باشند، بنابراین انتخاب را قدری دشوار می کند. همان گونه که درباره نائب عام امام زمان (عج) چنین دستگاهی به کار گرفته شده است.
دستگاه مرکب نیز دارای مراتبی است که می تواند «معیار محور»، «عیار محور» یا «معیاری- عیاری» باشد. در حالت نخست، تلاش مردم بیشتر بر روی شناخت معیارها متمرکز است و با شناخت معیارها، تشخیص عیار افراد دشوار نیست. گاهی تشخیص معیارها دشوار نیست، اما تشخیص عیارها دشوار است و گاهی هم معیارشناسی و هم عیارشناسی با سختی هایی همراه است.
دستگاهِ شناختی مرکب، دستگاهی است که در دوران غیبت کبرا از سوی امام زمان (عج) برای رشد خواص دینی به کار گرفته شد و در جمهوری اسلامی ایران در قالب انتخابات برای رشد عموم مردم به کار گرفته شد. اینکه در جمهوری اسلامی ایران برای انتخاب نامزدها، از دستگاه مرکب استفاده می شود. البته به سبب خناسی جریان برانداز ایکس، در متن جمهوری اسلامی و به سبب اهمیت مساله، امام خمینی در برخی جمع های محدود، اسم نائب عام امام زمان در زمان پس از خودش را نیز بیان کرده بودند؛ تا توطئه همان خائنی که منتظری را به امام تحمیل کرد، ابتر بماند.
👈فرمایش امام خامنه ای در جمع صدا و سیمایی ها به خوبی نشان از اهمیت رشد مردم دارد و به کارگیری دستگاه مرکب انتخابی دارد:
🌻«باید کاری کرد که مردم #خودشان انتخاب کنند و برای آن که مردم قدرت انتخاب داشته باشند، صدا و سیما #باید معیارها را به روش های هنری و خوب بیان کند #تا_به_انتخاب_حق_و_اصلح منتهی شود». 23/2/76.
4️⃣ درآمدی بر دستگاه پیچیده
به طور طبیعی دستگاه مرکب، دستگاه بسیار خوبی برای رشد است، اما اگر فضا غبارآلود شود، دستگاه مرکب دچار اختلال کارکرد می شود و باید با کمک یک دستگاه پیشرفته تر، اختلال عملکرد آن را برطرف کرد، این دستگاه چنان که خواهد آمد، دستگاه پیچیده نامیده می شود.
هدایت شده از ابوالفضل امامی
285.1K
3. درامدی بر کاستی دستگاه مرکب؛ تنگنای تعداد معیارها: قبض و بسط شمارگان معیارها
هدایت شده از ابوالفضل امامی
586.3K
8. لایه شناسی و محیط شناسی انتخابات و تقسیم کلی معیارها به «معیارهای عمومی و تخصصی» و تبیین معیار عمومی
۴. دستگاههای انتخاب اصلح؛ دستگاه پیچیده انتخاب
درآمدی بر شناخت معیارهای ولیّ امر
ولیّ امر در هر دوره ای ممکن است که متناسب با شرایط داخلی، منطقه ای و جهانی، برخی معیارهای انتخاب اصلح را برجسته کند یا برای فهم بهتر مسأله، آن را به چندین زیرمعیار تبدیل کند یا حتی عناوین ضد آن هم بیاورند و توضیح بدهند. در حالی که در اصل یک معیار بیشتر نیست ولی ما با سه یا چهار عنوان مواجهیم. گاهی هم ممکن است که چندین معیار را در یک عنوان کلی تر جمع کند. به این ترتیب پس از دهها انتخابات، ما با دهها نکته ولی فقیه درباره رسالت نمایندگی و ویژگی های نماینده، با الفاظ و عبارات مختلف رو به رو می شویم. در این حال، در «تعداد معیارها، ترتیب اولویت معیارها و ارزش عددی هر معیار، دچار ابهامات جدی می شویم:
یک. تنگنای تعیین تعداد معیارها
امکان خطا در تعداد معیارها وجود دارد و نمی توان اعلام کرد که ۲۵ معیار داریم یا ۳۶ یا ۶۷ تا. زیرا برخی معیارها ممکن است از نظر کسی مترادف باشند و برخی ممکن است آن را دو معیار به حساب بیاورند یا معیارهای متضاد (عدالت طلبی، فساد ستیزی) جدا یا با هم حساب شوند. در این حال، فرضا اگر کسی نمره عدالت طلبی اش زیاد است، این نمره برای فسادستیزی هم به عنوان معیار دیگری ثبت شود، در حالی که ممکن است این دو یکی باشند و بر عکس.
دو. تنگنای اولویت بندی معیارها
در اولویت بندی معیار چگونه می توان با حجت شرعی آنها را ترتیب بخشید؟ آیا واقعا ما با حجت شرعی و دقت حداکثری می توانیم ۳۶ معیار را رتبه بندی کنیم؟ چه کسی توانسته است چنین کند و کجا ارائه کرده است؟
سه تنگنای تعیین ارزش عددی معیارها
چگونه می توان ارزش عددی هر معیار را مشخص کرد؟ مثلا ارزش عددی معیار ساده زیستی چند است و ارزش عددی معیار شجاعت چند است؟ حال اگر کسی شجاع تر بود و دیگری ساده زیست تر، کدام مقدم هستند؟ آیا واقعا در بین ما کسی هست که بتواند بر اساس حجت شرعی، ارزش عددی برای این معیارها تعیین کند؟
اگر بنا بر چنین محاسباتی بود، شایسته بود که خود رهبری، پیشگام شوند و چنین جدولی تولید کنند و تعداد معیارها و رتبه هر یک و ارزش عددی هر یک را مشخص کنند تا مکلفین به حَرَج نیفتند.
این مساله وقتی مهم می شود که بدانیم امام خامنه ای می گویند که «همگان به ویژه خواص و علما وظیفه دارند با حداکثر دقت افراد اصلح را با حجت شرعی شناسایی کرده و به مردم معرفی کنند» در حالی که اگر بخواهیم بر اساس حجت شرعی حرکت کنیم، نه تعداد معیارها را می توان مشخص کرد و اساس نه رهبری در پی تعیین عدد خاصی برای معیارها بوده اند، نه ترتیب آنها را می توان شرعاً مشخص کرد و نه ارزش عددی آنها را می توان شرعا مشخص کرد، چه رسد به این که با حداکثر دقت هم باشد و بخواهیم بگوییم که این وظیفه هم تنها متوجه فقهای حوزه فقه سیاسی نباشد، بلکه شامل افراد غیر فقیه هم باشد و چه رسد به این که نامزدهایی که ارزیابی می شوند نیز از نظر صلاحیت، قدری به هم نزدیک باشند. در این جا:
اولا در مرحله شناخت معیارها و جدول بندی و ارزشگذاری مشخص آنها دچار مشکل می شویم؛
ثانیا سطح کاربری این دستگاه پیچیده، برای کشف عیار فرد، سطح کاربری عمومی نیست و به درد همگان نمی خورد؛
ثالثاً در مرحله تطبیق معیارها و نامزدها، دچار تنگناهای شدیدی می شویم. لذا باید به دستگاه انتخاب دیگری روی آورد.
فقه انتخابات برای رهایی از این تنگنا، یک دستگاه پیچیده تری در مقایسه با دستگاه انتخاب مرکب کشف می کند که:
آ. هم دقت آن فوق العاد است؛
ب. هم نیازمند شمارگان دقیق معیارها نیست؛
ج. هم نیازمند کشف ارزش عددی معیارها نیست؛
د. هم سطح کاربری آن بسیار ساده و همگانی است؛
ه. هم حجیت شرعی دارد؛
و. هم دقت آن حداکثری است؛
ز. و هم این که سبب رشد انتخابگر و انتخاب شوند و نیز جامعه و ساختارهای حاکم در آن می شود.
دستگاه پیچیده انتخاب
این دستگاه یک تقسیم ساده را در درک ما ایجاد می کند تا با کمک آن، به دو مساله توجه کنیم: آ. لایه و محیط انتخابی؛ ب. تفکیک معیارها.
آ. لایه انتخابات
در این جا ما باید توجه کنیم که این انتخابات برای چه جایگاهی است و فرد منتخب، چه وظایفی بر عهده دارد. برای مثال وقتی می خواهیم کسی را به عنوان نامزد اصلح در انتخابات مجلس برگزینیم، باید به وظایف نماینده مجلس توجه کرد.
بررسی تطبیقی
مطابق مفاد فصل ششم قانون اساسی، مجلس و نمایندگان به طور کلی در دو بعد قانونگذاری در محدود قانون اساسی و نظارت و تحقیق و تفحص در همه امور کشور مسوولیت دارند و اهمیت و گستره دخالت آن به قدری است که امام خمینی گفتند که «مجلس در راس همه امور» است.
حوزه اختیارات و وظایف نمایندگان به نحوی در سوگندنامه آنان (اصل ۶۷ قانون اساسی) نیز بازتاب یافته است:
«من در برابر قرآن مجید، به خدای قادر متعال سوگند یاد می کنم و با تکیه بر شرف انسانی خویش تعهد می نمایم که پاسدار حریم اسلام و نگاهبان دستاوردهای انقلاب اسلامی ملت ایران و مبانی جمهوری اسلامی باشم ...».
خلاصه این که مجلس به صورت مستقیم و غیر مستقیم در مسائل مهم داخلی و خارجی کشور نقش بسیاری دارد.
اکنون اگر بخواهیم به معیارهای مورد نیاز برای کارکردهای اصلی نمایندگی توجه کنیم، باید به دو حوزه سیاسی- انقلابی و اسلامی اشاره کرد.
ب. تفکیک معیارها
یک. معیارهای عمومی
هر کس(به جز اقلیت ها) که بخواهد متولی مسوولیت نمایندگی شوراها یا مجلس یا خبرگان یا ریاست جمهوری بشود، باید، اولاً و مهمتر از همه، انسان متدین و باتقوا باشد وانگهی این ایمان و تعهد باید در زیرمعیارهای مرتبط با آن امتداد یابد و یک تقوایی نباشد که امتداد اجتماعی و کارکردی نیافته است؛ معیارهایی همانند عدالت طلبی، پاکدستی، شجاعت و توانمندی، امتداد طبیعی تقوا است. به این معیارها، معیارهای عمومی می گوییم.
دو. معیارهای تخصصی
اما برخی از معیارها در نسبت با وظیفه ای که نامزد یک انتخابات دارد، برجسته تر می شود. مثلا اگر کسی نامزد یک مقام اجرایی است، طبعا توان مندی های اجرایی و مدیریتی ارزش محوری تری، نسبت به توانمندی های علمی و نظارتی به خود می گیرد و اگر کسی می خواهد برای یک مقام قانونگذاری و نظارتی انتخاب شود، طبعا معیارهای و مهارتهای شناختی و نظارتی جایگاه محوری تری نسبت به معیارهای اجرایی و مدیریتی به خود می گیرند. این مسأله از مسلمات است.
بررسی تطبیقی معیارهای مربوط
توجه به برخی از معیارهایی که در کلام ولیّ فقیه آمده است، ما را به درک دستگاه انتخابی پیچیده کمک می کند؛ مثلاً ایشان برای شناخت نامزد اصلح به اسلام شناسی و فهم سیاسی که با کارکردهای اصلی نماینده ارتباط بیشتری دارند، توجه می دهند:
امام خامنه ای: «نماینده نباید مفتون هم بشود. بعضیها مفتون و فریفته میشوند و دهنشان باز میماند! اینها آدمهای سادهلوحی هستند که راهحلهای خیالىِ اقتصادی یا سیاسی یا امنیتیای که با آب و تاب تمام و با رنگ و لعاب گوناگون عرضه میشود، آنها را از خود بیخود میکند! سالها تجربه میکنند؛ اما آخرش خود و دیگران را به خاک سیاه می نشانند! بنابراین، مفتون هم نباید بشوند؛ بلکه به دنبال راهحلّ صحیح، راه حلّ مستقل، راه حلّ برخاسته از شرایط خاص این ملت و این کشور و راهحلّ ارائه شده از سوی اسلام باشند. اسلام در همه مسائل، همه راهحلها را داده است؛ ما باید خودمان برویم و پیدا کنیم. اگر ما کج میفهمیم، اگر ما بد میفهمیم، اگر ما دنبالش نمیرویم و نمیرسیم، تقصیر اسلام نیست؛ خودمان را باید اصلاح کنیم.» ۱۳۷۸/۱۱/۲۶
امام خامنه ای: «نماینده باید دارای فهم و درک سیاسی باشد و مسائل کشور را بفهمد؛ هم مسائل خارجی و توطئههای دشمنان را و هم مسائل داخلی و نیازهای مردم و اولویتهای کشور را. اینطور نباشد که بدون رعایت اولویتها، مسألهای را مطرح کنند، شعاری بدهند و برای ملت و دولت مشکل درست کنند.» ۱۳۷۱/۰۱/۰۷
امام خامنه ای: «اگر نمایندهای به مجلس برود که از مسائل کشور درک لازم را نداشته باشد؛ فاقد هوشمندی، آگاهی، سواد و معرفت لازم باشد، بهدرد نمیخورد. نمایندگی کار مهّمی است.» ۱۳۷۴/۱۱/۲۰
این مسلم است که تخصص اسلامی و تخصص سیاسی و جریان شناسی های سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و مباحث کلان اقتصاد اسلامی و... برای یک نماینده موفق نقش محوری تر و مهمتری نسبت به توانایی ها و مهارت و تجارب مدیریتی دارد. بنابراین پس از توجه به ویژگی های عام، نوبت به توجه به ویژگی های متناسب با کارکرد لایه و محیطی است که مردم در پی انتخاب فردی بران آن جا هستند.
نتیجه
در دستگاه پیچیده انتخاب نامزد اصلح، ابتدا باید لایه انتخابات را شناخت، سپس باید به دو گونه معیار عمومی و تخصصی توجه کرد. این امر کمک زیادی می کند تا عموم مردم بتوانند به انتخاب نامزد اصلح برسند. هر چند که در اینجا نیز ممکن است که گاهی، نیازمند مراجعه به متخصصان فقه انتخابات و نخبگان دارای شناخت میدانی از نامزدها باشیم.
هدایت شده از ابوالفضل امامی
به نام خدا
سلام و تبریک میلاد مادر
1️⃣ انتخاب اصلح تکلیف است. این سخن شریعت و بیان امام خمینی و امام خامنه ای است.
2️⃣ معیارهای انتخاب اصلح بر دو دسته اند؛ معیارهای عمومی و معیارهای تخصصی.
3️⃣ معیارهای عمومی مانند تدین، انقلابی بودن، عدالت خواهی، فساد ستیزی، پیگیری، مردم داری و توانمند بودن، می تواند ما را در بسیاری از موارد به نامزد اصلح برساند و از انتخاب افرادی که ناکارامد و هماغوش فتنه گری و اغتشاشات در کشور هستند، نجات بدهد
4️⃣ اما اگر دو فرد در این موارد دارای شرایط بودند، ما باید بتوانیم فرد صالحتر (اصلح) را بشناسیم. در این جا، نوبت به معیارهای تخصصی می رسد. بنابراین باید کسی را انتخاب کنیم که در وظایف مربوط به نمایندگی مجلس، قوی تر است؛ نه کسی که مثلا در مدیریت قوی تر است. آیا کسی یک فوق تخصص قلب را برای درمان یک بیماری مغزی بهتر از یک جرّاج مغز می داند؟
5️⃣دو وظیفه اصلی نمایندگی مجلس، «قانونگذاری» و «نظارت» است، بنابراین کسی که در اسلام شناسی و انقلابی گری تخصص بیشتری دارد و اولویت های کشور را بهتر می شناسد، شایستگی بیشتری دارد و اصلح است. اما اگر کسی تخصص مدیریتی بیشتری داشته باشد، او مدیر اصلح است؛ نه نماینده اصلح.
🌍جهان چون خط و خال و چشم و ابروست
🌞که هر چیزی به جای خویش نیکوست
@korsihaye_azad