ا﷽ا
#عطش_امام_حسین_علیه_السلام
امام صادق(علیه السلام) :
امام سجاد (علیه السلام) #چهل سال برای پدر بزرگوارش #گریه كرد،
در حالی كه روزش، روزهدار بود و شبش، شبزندهداری میكرد.
هنگامی كه وقت افطار میشد غلامش غذا و نوشیدنی برای او میآورد و جلویش میگذاشت و میگفت: بخور، ایشان میفرمود:
فرزند رسول خدا(علیه السلام) گرسنه و #تشنه شهید شد.
این جمله را تكرار میكرد و #گریه سر میداد تا اینكه غذایش با #اشك چشمش #مخلوط میشد.
او همواره این گونه بود، تا این كه به جوار رحمت حقّ شتافت).
📚لهوف
اِنَّ زَیْنَ الْعَابِدِینَ بَكَی عَلَی أَبِیهِ أَربَعِینَ سَنَةً، صَائِماً نَهَارَهِ، قَائِماً لَیْلَهُ، فاذا حَضَرَ الاِفطارُ جَاءَ غُلَامُهُ بِطَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ: كُلْ یَا مولایَ، فَیَقُولُ(علیه السلام): قُتِلَ ابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلی الله علیه وآله) جَائِعاً، قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) عَطْشَاناً، فَلَا یَزَالُ یُكَرِّرُ ذَلِكَ وَ یَبْكِی حَتَّی یَبِلَّ طَعَامُهُ بِدُمُوعِهِ، وَ یُمْزَجُ شَرَابُهُ بِدُمُوعِهِ فَلَمْ یَزَلْ كَذَلِكَ حَتَّی لَحِقَ بِاللهِ عَزَّوجَلَّ.
🌹الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
❀🕊💓🕊❀
#یا_اباصالح_المهدی_ادرکنا
#کوثر_ولایت
@kosarvaliyt
🌸🍃﷽ا🌸🍃
#بیان_فضایل... #امام_علی(علیه السلام) از زبان #دلداده(ضرار) برای معاویه🖤💥
معاویه که می دانست ضرار یکی از #دلباختگان امیرالمومنین علی علیه السلام است او را به نزد خود فراخوانده و دیداری بین آن یار دیرین و این دشمن پر کین صورت می پذیرد.
👌دیداری که در آن سخنانی شنیدنی بین طرفین رد و بدل می شود.
معاویه از ضرار می خواهد که #حضرت را برایش توصیف کند. (صِفْ لِی عَلِیّاً)
✍️ضرار که این کار را خارج از توان خود می بیند در همان اول کار از معاویه می خواهد که او را از این کار معاف بدارد؛
اما معاویه اصرار می کند و منتظر می ماند تا ضرار لب به سخن بگشاید.
ضرار که می بیند معاویه عذرش را نمی پذیرد رو به او کرده و می گوید: حال که اصرار بر شنیدن داری پس بشنو تا برایت #توصیف کنم:
به خدا قسم که او #دوراندیش بود و سخت #نیرومند.
#گفتارش_قاطع بود
و #قضاوتش_عادلانه.
#علم از #چشمه_پرفیض وجودش مى جوشید
و #حکمت از ابعاد وجودیش به سخن درمی آمد.
⛔ از دنیای فریبنده وحشت داشت و از شکوفه های بی ثمرش برحذر بود؛
در عوض با #شب و #تنهائیش_مونس بود و دمساز.
به خدا سوگند #اشک_فراوان می ریخت
و در #تفکر_و_اندیشه، ید طولایی داشت.
دست، پشت دست می کوبید و با #خودش_نجوا می کرد
و با #خدایش_خلوت کرده و به #مناجات او می پرداخت.
لباس زبر و خشن او اعجاب برانگیز بود
و غذای بی خورش و ساده اش شگفت آور.
قسم به خدا که همانند ما بود و مثل ما زندگی می کرد.
هرگاه که به محضرش شرفیاب می شدیم به ما نزدیک می شد و در #حلقه_ما می نشست؛
سوالاتمان را پاسخ می گفت و درخواست های ما را اجابت می کرد.
👌 با اینکه به ما نزدیک بود و ما هم دمخور او بودیم؛
با این حال، در برابر #هیبت_علوی اش توان حرف زدن نداشتیم و #عظمت_شخصیتی اش ما را از نگاه مستقیم به جمالش باز می داشت.
❣️
هرگاه #لبخندی بر چهره دلربایش می نشست تو گویی #مرواریدهای منظمی را بین دولب مطهرش مشاهده می کنی.
#اهل_دین را #بسیاراحترام می کرد
و نسبت به #درماندگان و #بیچارگان، #محبت_فراوانی داشت.
َ⛔ قدرتمندان جامعه، امیدی نداشتند که بتوانند به ناحق از او بهره ببرند
✍️و #قشرضعیف همواره به #عدالتش امیدوار بودند.
#خدا را شاهد می گیرم در نیمه شبى كه تاریكى همه جا را فرا گرفته بود و ستارگان هم به غروب خود نزدیك مى شدند و از پایان شب خبر مى دادند او را دیدم كه در محرابش ایستاده، #محاسن مبارك را در دست گرفته و چون مار گزیده اى به خود مى پیچد و صداى گریه و ناله ای جانسوز از او بلند است؛ صدای آسمانیش هنوز در گوشم است كه مى گفت:
« یَا دُنْیَا یَا دُنْیَا أَ بِی تَعَرَّضْتِ أَمْ إِلَیَّ تَشَوَّقْتِ هَیْهَاتَ هَیْهَاتَ غُرِّی غَیْرِی لَا حَاجَةَ لِی فِیكِ قَدْ بَتَتُّكِ ثَلَاثاً لَا رَجْعَةَ لِی فِیهَا فَعُمُرُكِ قَصِیرٌ وَ خَطَرُكِ یَسِیرٌ وَ أَمَلُكِ حَقِیرٌ آهِ آهِ مِنْ قِلَّةِ الزَّادِ وَ بُعْدِ السَّفَرِ وَ وَحْشَةِ الطَّرِیقِ وَ عِظَمِ الْمَوْرِدِ»
«اى دنیای پست! آیا خودت را بر شخصى مانند من عرضه مى دارى یا نسبت به من اظهار علاقه مى كنى؟ هیهات! هیهات! برو غیر مرا فریب بده؛ من هیچ نیازى به تو ندارم. من تو را سه مرتبه طلاق داده ام كه بعد از آن دیگر، رجوع جایز نیست. عمر تو كوتاه است و ارزشت کم و امید داشتن به تو تنها ذلت است و خوارى. آه! آه! از كمى زاد و توشه و دورى سفر و تنهایی و وحشت راه و عظمت آنچه بر ما وارد خواهد شد».
وقتی سخنان ضرار به اینجا رسید :
«فَوَكَفَتْ دُمُوعُ مُعَاوِیَةَ عَلَى لِحْیَتِهِ»؛
#قطرات_اشک از چشمان معاویه بر ریشش جارى شد «فَنَشَفَهَا بِكُمِّهِ»؛ و او با آستینش آنها را خشك می كرد. اطرافیان نیز تحت تاثیر این سخنان، گریه گلوگیرشان شد.
آنگاه معاویه گفت: به خدا سوگند! كه ابو الحسن همین گونه بود كه تو مى گویى. فقط بگو بدانم که چقدر او را #دوست دارى؟
ضرار گفت: آن طور كه #مادر_موسى علیهما السّلام او را دوست مى داشت؛ هر چند مى دانم كه حق آن #حضرت بیش از این حرفهاست از این رو عذر تقصیر به درگاه الهى مى برم.
معاویه گفت: اى ضرار! چگونه در #فراق_او_صبر مى كنى؟!
ضرار پاسخ داد:
همانند مادرى كه فرزندش را بر روى سینه اش سر بریده باشند كه چنین مادرى هرگز #اشكش خشك نخواهد شد و #حرارتش_آرام نخواهد گرفت.
✍️❣️در اینجا ضرار برخاست و در حالى كه #گریه مى كرد از مجلس خارج شد.😭
منابع:
الصواعق المحرقة : 131
مروج الذهب : ج 2 / 433
الاستيعاب : ج 3 / 209
خصائص الأئمّة عليهم السلام : 70
المناقب لابن شهرآشوب : ج 2 / 103
کنزالفوائد ج2 ص160
🍃🍃🍃🌺🌺🌺🌺🌺
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
#یا_اباصالح_المهدے_ادرکنا
🕊 🕊🕊 🕊🕊
❀🕊 #کوثر_ولایت🕊❀
eitaa.com/kosarvaliyt
🌸🍃﷽ا🌸🍃
#یعقوب_کربلا، چه قدر #گریه میکنی
از صبح زود تا به سحر گریه میکنی
یعقوب را که غصهی یوسف شکست و تو
داری برای چند نفر #گریه میکنی؟
#شهادت_امام_سجاد (علیهالسّلام)
بر پیروان #کربلایی ایشان تسلیت و تعزیت باد.
🌺
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
#یا_اباصالح_المهدے_ادرکنا
🕊 🕊🕊 🕊🕊🕊 🕊🕊
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
🌸🍃﷽ا🌸🍃
« #مهدویت» در #اندیشه و کلام #امام_صادق(علیهالسّلام)
#امتحان_سخت🙏
مفضل بن عمر از امام صادق (علیهالسّلام) نقل کرده است که
آن #حضرت در خصوص #امتحان_شیعیان فرمودند:
«اَما وَاللّهِ لَیَغِیبَنَّ اِمامُکُمْ سِنِینا مِنْ دَهْرِکُمْ وَلَتُمَحَّصُنَّ حَتّی یُقالَ ماتَ قُتِلَ هَلَکَ بِأَیِّ وادٍ سَلَکَ وَلَتَدْمَعَنَّ عَلَیْهِ عُیُونُ الْمُؤْمِنِینَ وَلَتُکْفَؤُنَّ کَما تُکْفَأُ السُّفُنُ فِی اَمْواجِ الْبَحْرِ؛
به خدا سوگند!
امام شما سالیانی از روزگارتان #غیبت کند
و حتماً مورد #آزمایش واقع شوید
تا آنجا که گفته شود:
او مرده ، شهید ، هلاک شده [و]به کدام وادی رفته است؟
و چشمان مؤمنان بر او #بگرید
و واژگون شوید، چنانکه #کشتیها در امواج دریا واژگون شوند».
«فَلا یَنْجُوا اِلاَّ مَنْ اَخَذَ اللّهُ مِیثاقَهُ وَکَتَبَ فِی قَلْبِهِ الاِْیمانَ وَاَیَّدَهُ بِرُوحٍ مِنْهُ وَ لَتُرْفَعَنَّ اِثْنَتا عَشْرَةَ رایَةً مُشْتَبِهَةً لا یُدْری اَیٌّ مِنْ اَیٍّ قالَ فَبَکَیْتُ؛
و #نجات نیابد از این امتحان سخت،
مگر کسی که خدا از او #پیمان گرفته
و در #قلبش_ایمان را نقش کرده
و او را با #روحی از جانب خود مؤید کرده باشد
🔥🙏و دوازده پرچم مشتبه بر افراشته شود که هیچیک از دیگری باز شناخته نشود».
آن گاه #حضرت فرمود: چرا #گريه می كنی؟
گفتم:
چگونه نگريم در حالی كه شما می گوييد: دوازده پرچم مشتبه كه هيچ يك از ديگری باز شناخته نشود، وجود دارد. پس ما چه كنيم؟
راوي گويد: امام به پرده آفتاب كه به داخل صفه تابيده بود، نگاه كرد و
#فرمود:
ای ابا عبد اللّه! آيا اين آفتاب را مي بينی؟
گفتم: آری.
#فرمود: به خدا سوگند! امر ما از اين آفتاب روشن تر است.
اصول كافي، ج ۲، ص ۱۳۷، حدیث ۹
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
#یا_اباصالح_المهدے_ادرکنا
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
🌸🍃﷽ا🌸🍃
#بزرگ مدینه بزرگ همه
دعاى قنوت شب #فاطمه
.
بیا خانه را آب و جارو زدم
به #عشقت_خودم_پشت_در آمدم
خودم آمدم تا #سلامت کنم
به جای همه #احترامت کنم
بیا #احترامت فقط با من است
#جواب سلامت فقط با من است
#تو_خورشیدزهراى این خانه اى
عزیزم تو آقاى این خانه اى
مهیای تو خانه را ساختم
علی جان بیا سفره انداختم
بیا سیر امشب نگاهت کنم
#تماشاى این #روى_ماهت کنم
#نگاه تو را از خدا خواستم
من از دار دنیا ترا خواستم
#تمناى دستان سرد منى
#تو_دلگرمى من ، تو مرد منى
بیا چاره حال پروانه کن
کمى گیسوان مرا شانه کن
اگر گیسوانم بهم ریخته
کمى کارِ خانه سرم ریخته
#سرم را اگر پیش #تو بسته ام
اگر گریه کردم ،کمى خسته ام
خیال تو راحت #رویم_زرد نیست
اگر #گریه هم کردم از درد نیست
که اینگونه دلگیر کرده ترا؟
چه کس اینچنین پیر کرده ترا؟
به امر پیمبر عمل میکنى
بمیرم که #زانو_بغل میکنى
ببینم ترا روبراهى #علی؟
#بمیرم برایت الهى علی
غمت را روى #شانه ام برده ام
نگو از #غریبى مگر مرده ام؟
#مدینه اگر نیست ، گریان تو
من و بچه هایم به #قربان_تو
به دنیا پرستى عمل میکنند
شنیدم ترا کم محل میکنند
اگر بى قرارى , به مسجد نرو
اگر #غصه دارى , به مسجد نرو
کنار من و بچه هایت بمان
همین جا #نماز جماعت بخوان
تو #مولاى والا مقام منى
بدان تا قیامت #امام منى
اگر چه در خانه ات هم #شکست
#على خانه تو بهشت من است
یل خیبر اینقدر #گریه نکن
جلوى #در اینقدر گریه نکن
من از #اشک_مردانه دق میکنم
همین گوشه خانه دق میکنم
مگر مرده باشم تو #گریه کنى
زمین خورده باشم #تو گریه کنى
تو به حد کافى پریشان شدى
همان کوچه بس بود #گریان شدى
زمین خوردن من #فداى سرت
#کتک خوردم اصلا فداى سرت
بر آن #خون_دیوار خیره نشو
به #تیزى_مسمار خیره نشو
به جان على #پهلویم بهتر است
عزیز دلم #بازویم بهتر است
تو حرف از مدینه شنیدى على
سر من خجالت کشیدى على
#حلالم کن از غم شکستى على
تو از #فاطمه راضى هستى #على؟
جواب کسى را نده هرچه گفت
ببین رفتنى ام به زحمت نیفت
نمى مانم اینقدرها #همسرم
بزودى از این کوچه ها می پرم
همین صبح #تابوتم آماده شد
لباس #حسینت هم آماده شد
محمد جواد پرچمی
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
#یا_اباصالح_المهدے_ادرکنا
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
🌸🍃﷽ا🌸🍃
👌✍یکی از #زیباترین_بلیغ_ترین_اشعار_فاطمیه
و ما أدراکَ ما زهرا⁉️
السَّلامُ عَلَیک یا #مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَک الَّذِی خَلَقَک فَوَجَدَک لِمَا امْتَحَنَک #صَابِرَةً....
#فرازی_از__زیارت_نامه_حضرت (سلام الله علیها)
#سلام بر تو اى آزموده شده،
آن که تو را آفرید آزمودت،
پس تو را به آنچه آزمود #شکیبا یافت...🖤😭
#زنی از خاک، از خورشید، از دریا، قدیمیتر
زنی از هاجر و آسیه و حوا #قدیمیتر
زنی از خویشتن حتی، از أعطینا، قدیمیتر
زنی از نیّت پیدایِش دنیا، قدیمیتر
که قبل از قصۀ «قالوا بلی» این #زن_بلی گفتهست
#نخستین زن که با #پروردگارش_یا_علی گفتهست
ملائک در طواف #چادرش، پروانه پروانه
به سوی جانمازش میرود سلانه سلانه
شبی در عرش از تسبیح او افتاد یک دانه
از آن دانه بهشت آغاز شد، #ریحانه ریحانه
نشاند آن دانه را در آسمان با گریه آبش داد
زمین خاکستری بود، اشک او رنگ و لعابش داد
زنی آنسان که خورشید است سرگرم مصابیحش
که باران نام او را میستاید در تواشیحش
جهان آرایه دارد از شگفتیهای تلمیحش
جهان این شاهمقصودی که روشن شد ز #تسبیحش
ازل مبهوت فردایش، ازل حیران دیروزش
ندانمهای عالم ثبت شد در لوح محفوظش
چه بنویسم از آن بیابتدا، بیانتها، #زهرا
🍏ازل زهرا، ابد زهرا، قدر زهرا، قضا زهرا
شگفتا فاطمه! یا للعجب! واحیرتا! زهرا
چه میفهمم من از زهرا و ما أدراک ما زهرا!
مرا در سایۀ خود بُرد و جوهر ریخت در شعرم
رفوی چادرش مضمون دیگر ریخت در شعرم
مدام او وصله میزد، وصلۀ دیگر بر آن چادر
که #جبرائیل میبندد #دخیل پر بر آن #چادر
ستون آسمانها میگذارد سر بر آن چادر
تیمّم میکند هر روز پیغمبر بر آن چادر
همان #چادر که مأوای #علی_درکوچهها بودهست
کمی از گرد و خاکش رستخیز کربلا بودهست
غمی در جان زهرا میشود تکرار در تکرار
صدای #گریه میآید به گوشش از در و دیوار
تمام آسمانها میشود روی سرش آوار
که دارد در وجودش #روضه میخواند کسی انگار
برایش روضه میخواند صدایی در دل باران
که یا أماه! أنا المظلوم، أنا المقتول، #أنا_العطشان
خدا را ناگهان در جلوهای دیگر نشان دادند
که خوبِ آفرینش را به زهرا ارمغان دادند
#صدای_کودکش آمد، تمام عرش جان دادند
ملائک یک به یک #گهوارۀ او را تکان دادند
صدای گریه آمد، مادرم میسوخت در باران
برای کودک خود پیرُهن میدوخت در باران
#وصیت کرد مادر، آسمان بیوقفه میبارید
#حسینم هر کجا خُفته، قدم آرام بردارید!
تن او را به دست ابری از آغوش بسپارید
#جهان_تشنهست، بالای سر او #آب بگذارید
زمان رفتنش فرمود: میبخشید مادر را
#کفنهایم یکی کم بود، میبخشید مادر را
بمیرم بسته میشد آن نگاه آهسته آهسته
به چشم ما جهان میشد سیاه آهسته آهسته
صدای روضه میافتد به راه آهسته آهسته
#زنی آمد به سوی #قتلگاه آهسته آهسته
#بُنَّیَ_تشنهای_مادر_برایت_آب آورده...
الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
#یا_اباصالح_المهدے_ادرکنا
┏━━━━━━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
┗━━🌺🍃━━━━━━━┛
🌸﷽ا💎
#عطش_امام_حسین_علیه_السلام
امام صادق(علیه السلام) :
امام سجاد (علیه السلام) #چهل سال برای پدر بزرگوارش #گریه كرد،
در حالی كه روزش، روزهدار بود و شبش، شبزندهداری میكرد.
هنگامی كه وقت افطار میشد غلامش غذا و نوشیدنی برای او میآورد و جلویش میگذاشت و میگفت: بخور، ایشان میفرمود:
فرزند رسول خدا(علیه السلام) گرسنه و #تشنه شهید شد.
این جمله را تكرار میكرد و #گریه سر میداد تا اینكه غذایش با #اشك چشمش #مخلوط میشد.
او همواره این گونه بود، تا این كه به جوار رحمت حقّ شتافت).
📚لهوف
اِنَّ زَیْنَ الْعَابِدِینَ بَكَی عَلَی أَبِیهِ أَربَعِینَ سَنَةً، صَائِماً نَهَارَهِ، قَائِماً لَیْلَهُ، فاذا حَضَرَ الاِفطارُ جَاءَ غُلَامُهُ بِطَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ: كُلْ یَا مولایَ، فَیَقُولُ(علیه السلام): قُتِلَ ابْنَ رَسُولِ اللهِ(صلی الله علیه وآله) جَائِعاً، قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ(صلی الله علیه وآله) عَطْشَاناً، فَلَا یَزَالُ یُكَرِّرُ ذَلِكَ وَ یَبْكِی حَتَّی یَبِلَّ طَعَامُهُ بِدُمُوعِهِ، وَ یُمْزَجُ شَرَابُهُ بِدُمُوعِهِ فَلَمْ یَزَلْ كَذَلِكَ حَتَّی لَحِقَ بِاللهِ عَزَّوجَلَّ.
❣اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج❣
💐
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
🌺━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
┗━🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃﷽ا🌸🍃
#رسول_الله صلی الله علیه وآله وسلم:
«الا و صلی الله علی الباکین علی الحسین رحمة و شفقة ؛
#آگاه باشید که
#خداوند برای #گریه کنندگان #حسین علیه السلام،
از روی #رحمت و مهربانی #درود می فرستد .»
بحار ؛ ج ۴۴، ص ۳۰۴
#یا_اباصالح_المهدی_ادرکنا
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
━🌺🍃━━━┛
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃﷽ا🌸🍃
🖤 آهنگ #تکیه_کوچیک
#محسن_چاوشی
من #اشک فرو ریخته از چشم #فراتم
بشناس منو من یکی از #گریه کناتم
من #شمع_عزای تورو خاموش نکردم
اون #تکیه ی کوچیکو فراموش نکردم
آه ای #تن صد چاک پر نیزه شکسته
ای #بغض تو در #چشم_خداوند نشسته
#آه از دل رنجیده ی #زینب که #حسینش
بی سر به #عزای زن و فرزند نشسته
کی گفته غریبیم #عزیزدل_خواهر
در هر دو جهان نیست کسی از تو تنی تر
صدبار در این فاصله رو #خاک نشستم
فریاد زدم صد دفعه با #گریه_برادر
ای بند دل #حیدرکرار_اباالفضل
بند جگرم پاره شده انگار اباالفضل
بعد از #تو_حسینم تک و تنهاست کجایی
آتیش زدن #خمیه رو #عباس کجایی
دنبال تو با #قد_کمون اومده #مادر
بالای #سرت_سینه زنون اومده #مادر
با #قد_کمون اومده و روشو گرفته
#پهلوی تو افتاده و #پهلوشو گرفته
ای بند دل #حیدر_کرار_اباالفضل
بند جگرم پاره شده انگار اباالفضل
بعد از #تو_حسینم تک و تنهاست کجایی
آتیش زدن #خمیه رو #عباس کجایی
شاعر: #امید_روزبه
━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
━🌺🍃━
﷽ا🌸🍃
جانم فدای آن بنایی ...که نداری
قربان آن گلدسته هایی ...که نداری
هرجا #حرم دیدم سرودم زیر لب از
دلتنگی گنبد طلایی ...که نداری
#باب_الرضا رفتم نشستم #گریه کردم
با یاد #باب_المجتبایی ...که نداری
قالیچه ارثیه مادر بزرگم
نذر تو و صحن و سرایی ...که نداری
من هر شب جمعه سلامی می دهم به
#شش_گوشه_کرببلایی ...که نداری
ما سینه زنهایت #حسن کم گفته ایم آه
در مجلس #دار_البکایی ...که نداری
#دردی که داری در خودت میریزی آقا 😭
حق می دهم درد آشنایی ...که نداری
شاعر : محمد جواد پرچمی
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
━🌺🍃━
Ruhollah Rahimian - Namahange Zahra Sadat.mp3
4.01M
﷽ا🌸🍃
موضوع: #تربیت_فاطمی_کودکان
😭😔💔❤️🔥
🌿🌺🌿
چشم تو کرده #ورم
چشمای شوهر تو گود افتاده #زهرا
نمیخوام حتی ازت غذای ساده #زهرا
نرو تازه پا گرفت این خونواده #زهرا
تو بری بگو چه خاکی به سرم بریزم
جون به لب شدم دیگه #گریه نکن عزیزم
چی میشه دوباره لبخند تو رو ببینم
تو بری #فاطمه به خاک سیاه میشینم
#زهراسادات کارت افتاده به کنیزات
زهرا سادات میری دست #علی به همرات
#زهراسادات ...
میشه #جارو نزنی
من #بمیرم که تو به خادمه هات رو نزنی
میشه وقتی راه میری تو خونه #زانو نزنی
میمیرم اگه همین قدر هم تو سو سو نزنی
حرف رفتنو نزن هنوز خیلی #جوونی
کاش به جای این دعا حمد شفا بخونی
نمیخوای روتو به من کنی منو ببینی
تو رو جون بچه هات #فاطمه_کلمینی
#زهراسادات چه جوابی بدم به #بابات
زهرا سادات چه کنم که نلرزه دستات
زهرا سادات ...
مه دل آروم نوونه
آخ #علی تسه بمیره تره مردا بزونه
آخ مه سور #کوثر بمونه با پا بزونه
بدینه که تو دری کندی تقلا بزونه
انده #کفن و دفن سه مره نکن سفارش
من اصلا هچی اقلا شه وچونه هارش
اَتا غم بسه مره #داغ_پسر بزونه
بخدا میخنه ره چشم نظر بزونه
جان زهرا دره شونی خدا ته همراه
#جان_زهرا ته بوری مه رفق بونه چاه
جان زهرا ...
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج❣
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
━🌺🍃━
﷽ا🌸🍃
کسی که درد سوزانده دلش را
غریبه ریخت بر هم منزلش را
بیا ای دل برای #گریه امشب
بخوانیم اعتراف قاتلش را
.
معاویه نبودی چه خبر بود !
سر بیعت حکومت در خطر بود !
از این سو کوه هیزم جمع می شد
از آن سو #فاطمه در پشت در بود
اراذل این شرایط را که دیدند
به سمت خانه ی #حیدر دویدند
نصیحت کردن #زهرا به هم خورد
میان صحبتش هو می کشیدند !
#نفس می زد صدایش را شنیدم
#علی را در احد یکباره دیدم
هزاران کینه در دل داشتم من
زدم با پا به در ! نعره کشیدم
غرور چشم #حیدر را شکستم
چنان محکم زدم در را شکستم
در خانه ز لولا تا جدا شد
زدم #پهلوی_کوثر را شکستم
.
در افتاد و زمین افتاد #زهرا
#علی می زد فقط فریاد زهرا
همین که ناله زد فضّه خذینی
همه گفتند که جان داد زهرا
یکی آتش به کل باغ می زد
یکی بر قلب #زینب داغ می زد
میان آن شلوغی ها مغیره
به #دست_فاطمه شلاق می زد ….
کشیدم هر طرف شیر خدا را
زدم در آن میانه بچه ها را
تن #زهرا به زیر دست و پا بود
#علی انداخت بر رویش عبا را
#سیدپوریاهاشمی
🔹
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج❣
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
━🌺🍃━
﷽ا🌸🍃
زیر #باران دوشنبه بعد از ظهر...
زیر باران دوشنبه بعد از ظهر
اتفاقی مقابلم رخ داد
وسط کوچه ناگهان دیدم
زن همسایه بر زمین افتاد
سیبها روی خاک غلطیدند
چادرش در میان گرد و غبار
قبلا این صحنه را... نمیدانم
در من انگار میشود تکرار
آه سردی کشید، حس کردم
کوچه آتش گرفت از این آه
و سراسیمه #گریه در گریه
پسر کوچکش رسید از راه
گفت: آرام باش! چیزی نیست
به گمانم فقط کمی کمرم...
دست من را بگیر، گریه نکن
مرد گریه نمیکند پسرم
#چادرش را تکاند، با سختی
یا #علی گفت و از زمین پا شد
پیش چشمان بیتفاوت ما
نالههایش فقط تماشا شد
صبح فردا به #مادرم گفتم
گوش کن! این صدای #روضهی کیست
طرف کوچه رفتم و دیدم
در و دیوار خانهای مشکی است
با خودم فکر میکنم حالا
#کوچه ما چقدر تاریک است
#گریه، #مادر، دوشنبه، در، کوچه
راستی! #فاطمیه نزدیک است...
#سید_حمیدرضا_برقعی
#اَللّهُمَّ_عَجِّل_لِوَلیِّکَ_الفَرَج❣
🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم
━━━🌺🍃━┓
🕊 #کوثر_ولایت🕊
eitaa.com/kosarvaliyt
━🌺🍃━