eitaa logo
خوشه چین
151 دنبال‌کننده
354 عکس
49 ویدیو
1 فایل
■امام علی علیه السلام: «انظر الی ما قال و لا تنظر الی من قال» بنگر که چه گفته می‌شود نه این که چه کسی می‌گوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹بلند همت🔹 ✍ شیخ اجل سعدی شیرازی حاتم طایی را گفتند: از تو بزرگ همت تر در جهان دیده‌ای یا شنیده‌ای؟ گفت: بلی! روزی چهل شتر قربان کرده بودم امرای عرب را، پس به گوشهٔ صحرایی به حاجتی برون رفته بودم، خارکنی را دیدم پشته فراهم آورده. گفتمش: به مهمانی حاتم چرا نروی که خلقی بر سماط او گرد آمده‌اند؟ گفت: ◽️هر که نان از عمل خویش خورد ◾️منت حاتم طایی نبرد من او را به همت و جوانمردی از خود برتر دیدم. 📚 گلستان سعدی   ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹روش انتقاد🔹 📣 رهبر معظم انقلاب اسلامی هر دولتی منتقدینی دارد، این دولت هم منتقدینی دارد، دولت های قبلی هم هرکدام انتقاد کنندگانی داشتند؛ تا اینجای قضیّه هیچ اشکالی ندارد. کسانی هستند که این روش را قبول ندارند، این رفتار را قبول ندارند، این حرف را قبول ندارند، این سیاست را قبول ندارند؛ اینها منتقدند و انتقاد می کنند، مانعی ندارد؛ امّا انتقادها باید در چهارچوب منطقی باشد. خود بنده هم به دولت های گوناگون انتقادهایی داشتم، این انتقادها را همواره هم تذکّر داده‌ام، در هیچ موردی از آنچه به نظر من عیب بوده و جای انتقاد بوده است، از تذکّر خودداری نکردم؛ منتها این تذکّرات را در وضع مناسب و در موقعیّت مناسب و با شکل مناسب دادیم؛ یا پیغام دادیم، یا حضوری گفتیم، یا اصرار کردیم. تذکّر‌ دادن هیچ اشکالی ندارد امّا این تذکّر بایستی جوری باشد که اعتماد عمومی را از کسانی‌ که مسئولند و مشغول کارند، سلب نکند؛ تذکّر دادن باید جوری باشد که موجب بی‌اعتمادی عمومی نشود، اهانت وجود نداشته باشد و روش های خشم‌آلود وجود نداشته باشد؛ همه با برادری اسلامی به مسئله‌ی ارتباطِ میان دولت و ملّت نگاه کنند و با آن شیوه ‌رفتار بکنند. 📚 بیانات در حرم مطهر رضوی، ۱۳۹۴/۰۱/۰۱ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹علامه طباطبایی و فرهنگ اسلامی🔹 📣 دکتر علی شریعتی  این آقای طباطبائی ... همه نوابغ فلسفه و عرفان و کلام و ادب اسلام در اندیشه او به صورت خودآگاه وجود دارد، دریائی از چهارده قرن تفکر و علم و ذوق و ایمان و فداکاری و حماسه و معنویت - که در این فرهنگ و تاریخ عظیم اسلام است - در درون او منعکس است. برای این‌که آن‌ها خالی از محتوای بومی و محتوای اصیل خودشان نشده و شخصیت‌زده نشده‌اند، ولی این متجدد تصدیق‌دار است که شخصیت‌زده شده. و می‌دیدم کسانی را که از همین مشرق‌زمین و از توی جامعه‌های اسلامی به اروپا می‌آمدند... علامه طباطبائی یکی از همین کسان - که من همیشه حس می‌کردم - است؛ یک مدرس بزرگ، یک فیلسوف و یک مرد متفکر بزرگ اسلامی است؛ در قم هم هست؛ یک آدم منفرد هم هست؛ دم و دستگاه و هیچی هم ندارد؛ این، در برابر شخصیت‌های بزرگی مثل «هانری کربن» یا استادان بزرگ و شرق‌شناس و کرسی‌دار سوربن که قرار می‌گیرد، روح موفق و مسلط خودش را بر آن خارجی کاملاً نشان می‌دهد. چرا؟ برای این‌که این آقا خالی از محتوای خودش نشده؛ این آقای طباطبائی یا امثال او که دچار شخصیت‌زدگی نشدند؛ پُراند؛ از چی؟ از همه تاریخ خودش؛ آنجا که نشسته همه فرهنگ اسلامی در درون او موج می‌زند، همه نوابغ فلسفه و عرفان و کلام و ادب اسلام در اندیشه او به صورت خودآگاه وجود دارد، دریائی از چهارده قرن تفکر و علم و ذوق و ایمان و فداکاری و حماسه و معنویت - که در این فرهنگ و تاریخ عظیم اسلام است - در درون او منعکس است؛ آن‌وقت او با این عظمت و با این وقار و سنگینی خودش را می‌یابد و بنابراین در برابر یک فرنگی که قرار می‌گیرد ... احساس تفوق انسانی بر او می‌کند. ✅ مجموعه آثار شماره ۲۵، انسان‌ بی‌خود ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹آيا حق تلخ است؟🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری جمله ديگری که معروف است و اين جمله قابل شرح و تفسير است و ما خودمان هم هميشه می‏ گوييم اين است که «الْحقُّ مُرٌّ» حق تلخ است، و حال آنکه معنی ندارد که حق تلخ باشد، باطل بايد برای انسان تلخ باشد، چرا حق تلخ است؟ درست است که تلخی از يک نظر کيفيتی است که در آن شی‏ء است و ذائقه ما آن را احساس می‏ کند ولی اين را هم بايد توجه کرد که گاهی ذائقه انسان يک حالت انحرافی پيدا می‏ کند که يک شيرين را تلخ احساس می‏ کند. حق فی‏ حد ذاته تلخ نيست ولی برای انسان تلخ می‏ شود. بايد ديد چه زمانی حق برای انسان تلخ می‏ شود؟ آن وقتی که انسان آن چنان در جناح ضد حق قرار گرفته است که حق با او ضديت پيدا می‏ کند يعنی وجود حق ضد وجود و هستی خودش و ضد تمنّيات و آرزوها و خواسته‏ های اوست. و الّا معنی ندارد که حق تلخ باشد. 📚 آشنایی با قرآن، ج ۹، ص ۷۹ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹معنی ترس از خدا🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ. و اما آن کسی که از مقام پروردگار خودش بترسد. این تعبیر خیلی معنی دارد. «از مقام پروردگار بترسد» یعنی چه؟ به طور کلی ترس از خدا چه معنی دارد؟ مثلا انسان از سیل می‌ترسد، یعنی می‌ترسد در جایی قرار بگیرد که مسیر سیل است، چون اگر سیل آمد انسان را با خودش می‌برد. انسان از مار و عقرب می‌ترسد، برای اینکه تا از خودش غافل بشود یک وقت می‌بیند مار یا عقرب آمد او را گزید. انسان از ظالم می‌ترسد، چون ممکن است در خانه خودش راحت خوابیده باشد، یک دفعه ظالم بیاید مال و جانش را در خطر بیندازد. ولی انسان از خدا که می‌ترسد از چه چیز خدا می‌ترسد؟ آیا خدا یک موجود وحشتناک است العیاذ بالله؟ از خود خدا باید ترسید؟ خود خدا که ترسیدنی نیست، دوست داشتنی است. پس، از چه چیز خدا باید ترسید؟ ترس از خدا را در روایات و دعاها برای ما معنی کرده‌اند: یا مَنْ لایخافُ اِلّا عَدْلُهُ وَ لا یرْجی اِلّا فَضْلُهُ. ای کسی که از او نمی‌ترسند جز از عدل او، یعنی مقام عادل بودنش، صفت عادل بودنش. پس شما اگر بترسید، از ظالم یک جور می‌ترسید، از قانون عادله‌ای اگر حکم‌فرما باشد جور دیگری. حال ترس از عدالت به چه بر می‌گردد؟ عدالت که بی‌جهت انسان را نمی‌گیرد. اگر انسان خطا کند عدالت انسان را می‌گیرد، اگر خطا نکند که عدالت به او کار ندارد. پس انسان از گناه و خطای خودش می‌ترسد و در واقع از خودش می‌ترسد. پس ترس از خدا به ترس از خود انسان برمی‌گردد. این است که در خوف و رجا، اگر شما رجاها را تحلیل کنید، در نهایت امر مرکز رجا خداست. مؤمن همیشه میان خوف و رجاست. رجاها در نهایت امر به خدا برمی‌گردد. اگر بنده فکر کند که من رجایم در نهایت امر به عمل خودم است اشتباه کرده؛ رجا آخرش به خدا برمی‌گردد. خوف در نهایت امر به خود انسان برمی‌گردد. پس انسان دو نظر می‌کند: آن وقتی که به او نگاه می‌کند، امید و امیدواری و رجایش زیاد می‌شود، وقتی به خودش نگاه می‌کند ترس و وحشتش زیاد می‌شود، چون می‌ترسد که خطا کند و مقام عدل الهی او را بگیرد. این است که در دعای ابوحمزه، حضرت می‌فرماید: اِذا رَأیتُ مَوْلای ذُنوبی فَزِعْتُ وَ اِذا رَأیتُ کرَمَک طَمِعْتُ. به خودم و گناهان خودم که نگاه می‌کنم مرا فزع و ترس فرا می‌گیرد، و به تو و کرم تو که نگاه می‌کنم طمع و رجای من پیدا می‌شود. پس ترس از خدا در واقع ترس از مقام خداست، کدام مقام خدا؟ مقام عدل الهی. به این جهت می‌فرماید: وَ اَمّا مَنْ خافَ مَقامَ رَبِّهِ. 📚 آشنایی با قرآن، ج ۱۱، ص ۳۷۵ - ۳۷۶ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹شرط عدالت🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی نقل مى كنند كه يكى از علماى با تقواى گذشته هر روز در مسجدى نماز مى خواند. مردم نزد او رفتند و گفتند، آيا در مواقعى كه شما تشريف نداريد ما مى توانيم پشت سر آقازاده نماز بخوانيم؟ آيا او را عادل مى دانيد تا ما پشت سر ايشان نماز بخوانيم؟ آن آقا كه عدالت را به همين معنى سخت گرفته بود، گفته بود، عادل يكى است، آن هم امام زمان (عج) است! به احترام نام امام زمان از جا بلند شده و رفته بود تا اصلاً ديگر دنباله مطلب را پاسخ نگويد. خوب، اگر واقعـاً سطح عدالت به اين بالايى باشد، آن وقت در امور عادى زندگى اجتماعى، مثل نماز جماعت و شهادت و امثال آن، چنين عادل هايى را از كجا پيدا كنيم؟! 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۱۶۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹لسان تخریب🔹 📣 امام خمینی وقتی که انسان ـ فرض کنید ـ از یک کسی گله دارد یا می‌بیند نقیصه‌ای در کار هست، این نصیحت می‌تواند بکند و باید بکند، اما لسان نصیحت غیر لسان لجن کردن و ضایع کردن است. من راجع به افراد هم عقیده‌ام هست ـ یعنی شارع هم همین طور است، ما تابع او هستیم ـ که اگر انسان یک مسلمانی را برای خاطر هوای نفسش لگدمال کند، این در آن دنیا شاید مجازاتش بدترین مجازات باشد و در این دنیا هم موفق نخواهد شد. ما لسانمان باید لسان نصیحت باشد و انسان می‌بیند که گاهی وقت ها لسان ها لسان نصیحت نیست، قلم ها، قلم های نصیحت نیست. مطرح دولت نیست، مطرح جمهوری اسلامی است. گاهی وقت ها انسان می‌بیند که به واسطۀ یک قلمی، به واسطۀ یک نوشته‌ای ممکن است که در بازار یک مطلبی واقع بشود، یک زیادی قیمتی بشود، یک کسر قیمتی بشود، اینطور چیزها، این کسی که قلم دستش می‌گیرد باید توجه به این معنا بکند که مسئله، مسئلۀ فرد نیست، مسئلۀ اسلام است و نظام اسلامی و ما مکلفیم این نظام را حفظ کنیم. همچو نباشد که وقتی قلم دستمان آمد، اگر من با آقای نخست‌وزیر مخالفم یا با آقای خامنه‌ای مخالفم، دیگر فکر این نباشم که قلمم کجا می‌رود، هر جا رفت بنویسم، هرچه شد بکنم. این در حضور خداست، در حضور ملائکة‌ اللّه‌ است، ثبت می‌شود اینها. و ممکن است که اشخاص هم خوب باشند، اما این چیزهایی که در نفس انسان است نمی‌تواند انسان به این زودی بر آن مکاید شیطان و مکاید نفس اماره تسلط پیدا کند، انبیا هم دنبال این بودند که یک وقت ـ خدای نخواسته ـ گرفتار یک همچو مسائلی نشوند. 📚 بیانات در دیدار با رئیس جمهور، نخست‌وزیر، مشاوران ریاست جمهور و معاونان نخست وزیر، ۱۳۶۵/۶/۸ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹عصبانی هستید، قضاوت نکنید🔹 📣 حجت‌الاسلام علی یونسی صبح روزی که خبر شهادت بهشتی رسید، امام خمینی به قضات دستور داد تا زمانی که عصبانی هستید قضاوت نکنید. ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹ما مرگ را می میرانیم🔹 📣 آیت الله العظمی جوادی آملی بدانيم که ما مرگ را می ميرانيم اين حرف قرآن است انسان نمی ميرد مرگ را می ميراند اين تعبير بلند قرآن کريم که فرمود: 《كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ》 هر ذائقی مذوق را هضم می کند مرگ ما را نمی چشد ما مرگ را می چشيم و هضم می کنيم، ما هستيم و ديگر مرگ نيست ما در برزخ هستيم و مرگ نيست ما در ساهره معاد هستيم و مرگ نيست ما إن‌شاءالله در بهشت هستيم و مرگ نيست قرآن می گويد انسان مرگ را می ميراند نه بميرد، انسان ذائق است نه مذوق، مرگ مذوق است هر ذائقی مذوق را در هاضمه خود هضم می کند، بعدها سرايندگان ما زبان پيدا کردند گفتند: ◽️مرگ اگر مرد است گو نزد من آی ◾️تا در آغوشش بگيرم تنگ تنگ ◽️من از او جانی ستانم بی رنگ و بو ◾️او ز من دلقی بگيرد رنگ رنگ ما يک شاعر يا يک حکيم، يک سراينده يا يک نويسنده قبل از اسلام در اين ايران بزرگ نداشتيم که در اين حد حرف بزند؛ اين را قرآن به زبان ما داد که انسان يک موجود ابدی است، يک؛ مرگ را می ميراند، دو؛ برای اينکه در مصاف با مرگ پهلوان باشد زود مرگ را از پا در بياورد بايد نه بيراهه برود نه راه کسی را ببندد؛ اين سه مانع، سه غده بدخيم است: مال حرام، ديگران را به چاه انداختن، عمری را به لهو و لعب گذراندند، فرمود اينها غده‌های بدخيم است اينها را نداشته باشيد تا راحت زندگی کنيد معنای راحتی را هم بدانيد انسان راحت زندگی می کند و راحت هم می ميرد. 📚 درس اخلاق، ۱۳۹۸/۱۱/۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹جنایت جنگی🔹 📣 آيت‌الله هاشمی رفسنجانی آنهایی که امروز ما را به داشتن سلاح‌های کشتار جمعی متهم می‌کنند، خودشان بسیار آلوده هستند و ببینید که چگونه برون‌فکنی می‌کنند! بروز جنایت جنگی در خود ایران تاریخچه جالبی دارد. وقتی شرّ بنی‌صدر کنده شد و نیروهای مردمی با ارتش هماهنگ شدند و تهاجم ما شروع شد، در دوره کوتاهی ضربه‌های کاری به عراق زدیم. من در این مقطع فرمانده جنگ بودم و در عملیات خیبر ضرب شستی به آنها نشان دادیم و با سرعت عجیبی نیروهای ما به لب دجله رسیدند، از مرز عبور کردند و جاده بغداد به بصره را قطع کردند. این تهاجم برای آنها خیلی سنگین بود. با عقب‌نشینی آنها نیروهای ما در جزیره مجنون ماندند. در شروع کار در آن جزایر با شدیدترین سلاح‌های شیمیایی روبرو شدیم. نکته مهمی را که می‌خواهم عرض کنم این است که قدرت‌ها و سازمان‌های مسئول بین‌المللی به صدامی‌ها چراغ سبز نشان دادند که برای پیروزی بر جمهوری اسلامی ایران هر کاری می‌خواهند بکنند و هر نوع جنایات جنگی را که می‌خواهند، مرتکب شوند. زدن شهرها، مردم غیرنظامی، استفاده از سلاح‌های شیمیایی، زدن هواپیمای مسافربری، جنایت نسبت به اسرای ما در زندان‌های عراق و ... موردی از جنایات جنگی نمی‌بینم که صدامی‌ها مرتکب نشده باشند. در همه موارد هم به مجامع بین‌المللی اعتراض کردیم و آنها حتّی حاضر نشدند اعتراض و اعتراف کنند. موجی از مصدومین شیمیایی در بیمارستان‌های آنها تحت درمان بودند و اخبار آنها پخش می‌شد، ولی آنها همچنان سکوت مرگبار و حمایت‌آمیز خودشان را حفظ کردند. از این بدتر اینکه شروع به حمایت‌های عجیب علمی و فنی کردند که خیلی خطرناک بود. جرثومه‌ای مثل ارتش بعث را به سلاح‌های خطرناک کشتار جمعی مسلّح می‌کنند و انواع سلاح‌های میکروبی و مقدمات سلاح‌های هسته‌ای را دادند. همه این کارها را کردند تا انقلاب اسلامی پیروز نشود. 📚 سخنرانی در مراسم افتتاح کنگره سراسری بررسی پیامدهای کاربرد سلاح شیمیایی ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹روح خودت را گرامی بدار🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری علی علیه السلام به فرزندش اما مجتبی {ع} می‌فرماید: 《اکرم نفسک عن‌ کل دنیه و ان ساقتک الی الرغائب فانک لن تعتاض بما تبذل من نفسک‌ عوضا》 پسر جانم! روح خودت را گرامی بدار، بزرگوار بدار، برتر بدار از هر کار پستی. در مقابل هر پستی فکر کن که روح من بالاتر از این‌ است که به این پستی آلوده بشود. درست مثل آدمی که یک تابلوی نقاشی‌ خیلی عالی دارد که وقتی لکه سیاهی در آن پیدا می‌شود، گردی، غباری روی‌ آن می‌بیند، خودبخود فورا دستمال را بر می‌دارد و آن را تمیز می‌کند. اگر به او بگویی چرا این کار را می‌کنی، می‌گوید حیف چنین تابلوی نقاشی‌ای‌ نیست که چنین لکه سیاهی در آن باشد؟ حس می‌کند که این تابلوی نقاشی‌ آنقدر زیبا و عالیست که حیف است یک لکه سیاه در آن باشد. علی {ع} می‌گوید: در روح خودت این گونه احساس زیبائی کن، احساس عظمت کن، احساس شخصیت کن که قطع نظر از هر مطمعی، قطع نظر از هر خیالی، قطع‌ نظر از هر حاجت مادی ای، اصلا خودت را بزرگتر از این بدانی که تن به‌ پستی بدهی. دروغ پیش می‌آید؟ دروغ پستی است، دنائت است. تو کریمی‌، تو بزرگواری، تو عالی هستی، تو زیبا هستی، خودت را برتر از این‌ بدان که با دروغ خود را پست و کوچک بکنی. از مردم چیزی مخواه، خواستن‌ از مردم دنائت است، تو بزرگی، بزرگواری، زیبائی. تو انسانی. 📚 آزادی معنوی {بزرگی و بزگواری روح}، ص ۲۰۱ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹یک اخلاق خوب🔹 📣 آيت‌الله العظمی شبیری زنجانی آقا ضياء بيگدلى نقل مى‏‌كرد: در بازار روضه‌‏اى بود و مرحوم آقاى حاج شيخ عبدالكريم حائری هم شركت كرد. براى ايشان پشتى گذاشته بودند و ايشان هم آنجا نشست. آقاى حاج آقا مرتضى {فرزند حاج شيخ} وارد مجلس شد و پايين مجلس نشست. حاج ميزرا مهدى بروجردى خواست ايشان را بالاى مجلس بياورد، به حاج آقا مرتضى گفت: آقا بفرماييد بالا، بفرماييد بالا. آقاى حاج شيخ فرمود: بگذاريد همان جا بنشيند. يك اخلاق خوب دارد، تو اين را هم مى‌‏خواهى از او بگيرى!؟ آقاى حاج شيخ مرتضى حائرى در زمان مرحوم آقاى حاج شيخ، بروزى نداشت؛ چون آقاى حاج شيخ از اينكه فرزندانش آقازادگى كنند، نهى مى‏‌كرد. 📚جرعه ای از دریا ج ۲، ص ۶۷۳ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹هدف مقدس، وسیله مقدس می خواهد🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری هدف ما تبلیغ دین است. دیگر از این بهتر که نمی‌شود. یک وقت هدف من در کاری شخص خودم است، کاری را برای خودم می‌خواهم بکنم، برای رفاه و منفعت خودم می‌خواهم انجام بدهم. آنجا محرز است. ولی اگر من بخواهم کاری را نه برای خودم بلکه برای دین انجام بدهم، در این صورت آیا جایز است از هر وسیله‌ای استفاده کنم؟ اگر من بخواهم برای منافع خودم کار کنم، مثلًا وقتی کار من گیر پولی یا اداری دارد بیایم پیش شما - که می‌توانید مشکل مرا حل کنید - چهار تا دروغ جعل کنم برای اینکه مشکلم حل بشود، در اینجا همه مرا ملامت می‌کنند، می‌گویند این را ببین، برای اینکه مشکلش حل بشود تملق می‌گوید، چاپلوسی می‌کند، دروغ می‌گوید، تهمت می‌زند. ولی یک وقت هدف چیز دیگر است؛ من می‌خواهم یک مسجد بسازم، برای خودم که نمی‌خواهم بسازم. واقعاً هم در مسجد ساختن هدف نامقدسی ندارم. من جزء کسانی هستم که بانی شده‌ایم در فلان محل که مسجد ندارد مسجدی ساخته بشود که در آنجا مردم بیایند نماز بخوانند، مجالس وعظ تشکیل بشود، بچه‌ها بیایند دستورهای دین را یاد بگیرند و جلساتی باشد. این مسجد مصالح می‌خواهد، گرفتاری های دیگر دارد، اشکالات اداری ممکن است پیدا کند، و از مردم نیز باید پول گرفت. حالا یک آدم اهل خیر پاشنه گیوه را ور کشیده برای اینکه کار این مسجد را درست کند. نزد کسی می‌رود، یک حرفی می‌زند که هر جور هست از او پول در بیاورد، چهارتا دروغ می‌گوید ولی بالأخره پنج هزار تومان پول برای مسجد درمی‌آورد. دو تا دروغ به یک نفر دیگر می‌گوید، چهار تا تملق و چاپلوسی نسبت به دیگری می‌کند که شما چنین هستید، چنان هستید، ما به شما از قدیم ارادت داریم، خواب دیدم که داشتید در بهشت کلّه معلّق می‌زدید، حتماً هم چنین چیزی هست. ده هزار تومان هم از این می‌گیرد. پنجاه هزار تومان از یکی دیگر می‌گیرد. حال این را ما چه می‌گوییم؟ شاید بسیاری از مردم این عمل را تقدیس و نوعی فداکاری تلقی می‌کنند؛ می‌گویند ببین این بیچاره برای خودش که‌ کار نمی‌کند، از صبح تا غروب پاشنه گیوه راور کشیده فقط برای مسجد. ببین برای این کار، دیگر چه نمی‌کند این آدم! به هرکس می‌رسد، به هر وسیله شده بالأخره این پول را برای این مسجد در می‌آورد، واقعاً مرد فداکار و باگذشتی است. آیا این کار درست است یا درست نیست؟ 📚 سیری در سیره نبوی، ص ۱۰۵ - ۱۰۷ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹امتداد روح مسیح🔹 📣 آگوست باخوس، حقوقدان مسیحی و نماینده سابق مجلس لبنان زمانی که شهردار شهر سدبوشریه بودم و به کار وکالت و رسیدگی به مسائل حقوقی شهروندان اشتغال داشتم برای پیگیری کار اداری اسقف آشوریان به کاخ ریاست جمهوری می‌رفتم. یک روز به امام صدر برخوردم. او با اینکه برای اولین بار مرا می‌دید مرا به گرمی در آغوش گرفت و گفت: من تو را از خودت بهتر می‌شناسم! شیعیان ساکن در برج حمود {منطقه مسیحی} به من گفته‌اند تو چگونه آنان را مانند فرزندان خود حمایت می‌کنی و میان آنان و یک مسیحی مارونی فرق نمی‌گذاری. سپس شروع کرد به نام بردن از خانواده‌های شیعه آن مناطق و یکایک ایشان را درست می‌شناخت. او ادامه داد: ما همه باید دست به دست هم بدهیم و با هم برای خدمت مشترک به نزدیکی بین مذاهب و ایجاد زمینه زندگی مشترک میان آنها تلاش کنیم. چند روز بعد ناگهان کلیسای مارمارون در بوشریه را به آتش کشیدند و سرقت کردند و بر تخته سیاه مدرسه کلیسا، عبارت لا اله الا الله را نوشته بودند. این حادثه فضای بسیار مسمومی علیه شیعیان و مسلمانان ایجاد کرد و منطقه را متشنج ساخت. پس از آن امام صدر با من تماس گرفت و از من خواست در سد بوشریه {منطقه مسیحی} و در محلی که قرار بود مسجد بسازند به دیدارش بروم. آنجا در حضور جمعیت فراوانی از شیعیان چنین گفت: امروز می‌خواهیم پول جمع کنیم، اما هر چه جمع شود برای ساختن این مسجد و کلیسای مارمارون نصف می‌کنیم! این کار هوشمندانه او مرهمی بر زخم مسیحیان بود و به سرعت آرامش را به منطقه بازگرداند. چند وقت بعد هم معلوم شد کسی که این کار را کرده بود یک مسیحی بوده که می‌خواسته فتنه درست کند. ارتباط‌ها و تماس‌های ما ادامه یافت تا اینکه من برای نمایندگی مجلس از آن منطقه نامزد شدم. تمام اهالی شیعه منطقه دور و برم جمع شدند و از من حمایت کردند و امام صدر مرا نامزد شیعیان در منطقه نامید و همین باعث شد تا با رای بالایی به عنوان کاندیدای مستقل به مجلس بروم و به عنوان رئیس تجمع نمایندگان جدید انتخاب شوم. چندی بعد مطلع شدم که ایشان قرار است در کلیسای پدران کبوشی سخنرانی کند {سخنرانی معروف و تاریخی  'ادیان در خدمت انسان' که برای اولین بار در تاریخ کلیسا یک روحانی مسلمان در روز یکشنبه در محراب کلیسا برای مسیحیان موعظه کرد و عکس ایشان در زیر صلیب به شکل گسترده منتشر شد.} من با او به آنجا رفتم. هنگامی که سخنرانی تمام شد و می‌خواستیم برگردیم یکی از کشیش‌ها دستم را گرفت و گفت: این انسان امتداد روح مسیح است! همواره در جلسات و گفتگوهایمان احساس می‌کردم او بسیار روح بزرگی دارد و در اوج است و در او تعصب نیست و بین انسان‌ها تفاوت قائل نیست. در سینه قلبی آکنده از محبت و برادری و بزرگواری و وطن‌دوستی دارد، همان‌طور که آن پدر روحانی به من گفته بود و به این علت معتقدم مسیحیان پیش از شیعیان از فقدان او ضرر کردند. 📚روزنامه النهار لبنان، ترجمه حجت الاسلام زائری، ۱۳۸۷/۶/۱۵ زایر ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹حاج شیخ ابراهیم🔹 📣 آيت‌الله شهید دکتر بهشتی خدا مرحوم آقاى حاج شيخ ابراهيم نجف آبادى را رحمت كند، ايشـان از فضلاى برخاسته از قم بود. عالمى ارزنده و خدوم و مردمى، كه اين مدرسه علميه فعلى نجف آباد را ايشان ساخته و براى اينكـه بـا هزينـه كمتر اقتصادى ساخته بشود، سنگ ها و آجرها را مى آمدند كنـار خيابـان مى ريختند و قبل از نماز و بعد از نماز خود ايشـان بـا مـردم اينهـا را پاى كار مى آوردند. از ويژگى هاى ايشان، مردمى بودنش بود. دوستانِ نجف آبادى براى من نقل مى كردند كه حـاج شـيخ ابـراهيم، هميشـه براى خدمت به مردم آماده بود. گاهى مى شـد زن و شـوهرى نصـف شب در خانه با يكديگر دعوا مى كردند همه آنها كه در خانـه بودنـد، حريف نمى شدند كه دعوا را بخوابانند. بالاخره يك نفر، دوى بعـد از نيمه شب مى آمد در منـزل حـاج شـيخ را مـى زد: آقـاى حـاج شـيخ! - مى گفتند: حاج شيخ خوابند. - اگر ممكن اسـت ايشـان را بيـدار كنيـد! ايشان بيدار مى شد و مـى گفتنـد در خانـه كربلايـى علـى، بـين زن و شوهر دعوا شده، برويم اينها را با هم آشتى بدهيد. ايشـان نمـى گفـت صبح مى آيم. مى گفت: برويم. لباسش را مى پوشيد، مى آمـد وارد خانـه مى شد، با رويى گشاده و خندان مى گفت: فعـلاً چـاى را درسـت كنيـد ببينيم. مى نشست پاى سماور، يك چاى خودش مى خورد، يك چاى به آنها مى داد، زن و شوهر را با هم آشتى مى داد، دعوا را مى خواباند، پـا مى شد مى رفت خانه. اگر روحانى در متن جامعه زندگى مى كند و با وجدان جامعه رابطه برقرار مى كند براى اين است كه به راستى با مردم زيست مـى كنـد. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۲۹۹ - ۳۰۰ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹علم و تقوا🔹 📣 امام خمینی مسئلۀ تجسم اعمال و تجسم اخلاق و اینها یک مسئله‌ای است که در پیش اهل نظر و محققین مسلّم است. و در روایات ما هم هست کسی که غیبت می‌کند، در روایات هست که زبانش به اندازۀ بین مکه و مدینه ظاهراً هست، دراز می‌شود و مردم در روز حشر از روی این زبان عبور می‌کنند. این نتیجۀ غیبت است. یک کسی که زبانش از این ور شهر به آن ور شهر دراز می‌شود و اعراض مردم را ذکر می‌کند و آبروی مردم را می‌برد، این زبان در آن عالم تا آن اندازه‌ای که اینجا دراز بوده، آنجا هم درازی پیدا می‌کند و اهل محشر از رویش ـ به حسب این روایت ـ می‌گذرند. وقتی بنا شد ارزش انسان به این مسائل باشد، آن وقت هیچ یک از معنویات دیگر ارزش ندارد. شما اگر گمان بکنید در پیش این طایفه‌هایی که ارزش را به این معانی می‌دانند، ارزشی که پیش انبیا هست، اینها اصلاً ارزش بدانند؟ باور نکنید که بدانند. ممکن است بگویند. و لیکن باور ندارند. اگر باور داشتند، می‌رفتند دنبال آن ارزش. حالا که ندارند و نمی‌روند دنبال آن ارزش، معلوم می‌شود باور ندارند. ارزش در لسان انبیا و در لسان اولیای خدا و در رأس آنها، قرآن کریم و رسول اکرم ـ صلی‌اللّه‌‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم ـ ارزش به علم و تقواست. میزان، ارزش این دو خاصه است: علم و تقوا توأماً. علم تنها ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش. تقوای تنها یا ارزش ندارد یا ضعیف است ارزشش. 📚 بیانات در دیدار آموزشیاران نهضت سواد آموزی، کارکنان جمعیت هلال احمر سراسر کشور، 1361/10/5 ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹پدر مهربان🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری روحانى اگر مى خواهد در نقش امامـت و پيشوايى نقش ايفا كند بايد دو روز و سـه روز و ده روز و يـك مـاه و يك سال هم از جامعه اش جلوتر باشد. بايـد دور هـم بنشـينيد بحـث كنيد، كه مسئله اى كه فردا براى مردم ما مطرح مى شود كدام است تـا مـا امروز جواب آن را آماده كنيم. مسئله دينى، اعتقادى، علمـى، اخلاقـى، اجتماعى، سياسى، تربيتى، اقتصادى و هرگونه مسئله ديگـر. روحانيـت عزيز! تو همچنان عزيزى. نگران نباش. مى كوشند تـا تـو را از آن مقـام رفيعى كه با تواضع و فروتنى، خدمت، ايمـان و عمـل صـالح به دسـت آورده اى فرو آورندت، ولى بدان! اگر در راه خدا باشى و با خدا باشـى و در خط خدمت صادقانه به خلق خدا بمانى، خدا اين منزلت را براى تـو تضمين كرده است؛ تو همچنـان الگـوى ايمـان و عمـل صـالح بمـان؛ تو همچنان نمونه تواضع و فروتنى و خدمت به مردم بمان، تو همچنان داراى سرمايه شناخت عالى و مؤثر از اسلام بمان و بشو، تـو همچنـان رابطه ات را با مردم نگهدار و تقويت كن؛ تو همچنان با نسل جوان حتـى جوان اغفال شده، همچون يك برادر يا پدرِ مهربانِ روشنگـر برخـورد كن، مطمئن باش فردا از آن تو و شعار تو و راه توست. 📚 ولایت، رهبری، روحانیت، ص ۳۰۳ - ۳۰۴ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تعلیم و تربیت🔹 📣 امام خمینی اگر چنانچه فقط دنبال یاد گرفتن باشید، حالا این یاد گرفتن همراه با یک تربیت صحیح و تزکیه نفس و درست راه رفتن نباشد، یک انباری از معلومات یا به قول سعدی، که تعبیر دیگری از همان تعبیر قرآن است: مَثَلُ الَّذِینَ حُمِّلُوا التَوْریةَ ثُمَّ لَمْ یَحْمِلُوهَا کَمَثَلِ الحِمارِ یَحمِلُ أَسْفَاراً کسی که یاد می‌گیرد، لکن یاد گرفتنش همان یاد گرفتن است و به کار نمی‌بندد آن یاد گرفتن ها را، تربیت، تربیت انسانی نیست، در تعبیر قرآن کریم این است که مثِْل یک حیوانی، الاغی، می‌ماند که به پشتش کتاب بار باشد. این کتاب فرق نمی‌کند که پشت یک کسی باشد؛ یا خیر، در مغز و در فکرش باشد، بلکه آن که در مغز و فکرش کتاب هست، تعلیمات هست، لکن مُربّی به تربیت انسانی نیست، این ضرر دارد برای جامعه، چه در جانب ما باشد و چه در جانب شما باشد هیچ فرق نیست، چه علوم اسلامی و فلسفۀ اعلا باشد؛ و چه علوم طبیعی و امور مربوط به طبیعت باشد. اگر همراه با تعلیمْ تربیت نباشد، همراه با تعلّم تربیت نباشد، تربیت انسانی نباشد، یک حیوانی هست انسان که انباری از معلومات هم دارد. اما به حسب واقع حیوان پر معلومات است، نه انسان پر معلومات. 📚 بیانات در دیدار با دانشجویان اهواز، ۱۳۵۸/۴/۱۷ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹اقرار به اشتباه🔹 📣 حجت الاسلام استاد محسن قرائتی در منزل آیت الله العظمی بروجردی در جلسه ای علما جمع شده بودند. یکی از علمای تهران هم مهمان جلسه بود، موضوعی علمی مطرح شد، علمای قم و آیت الله بروجردی یک نظر داشتند و این عالم تهرانی نظری خلاف آنها، جلسه تمام شد پس از چند روز مرجع بزرگوار متوجّه شد که حق با آن عالم تهرانی است، لذا در نامه ای به او نوشت: حق با شما بوده است و با کمال بزرگواری به اشتباه خود اقرار کرد. 📚 خاطرات حجت الاسلام قرائتى، ج ۲، ص ۱۰۵ ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹منطق ماشین دودی‏🔹 📣 متفکر شهید استاد مرتضی مطهری یکی از دوستان ما که مرد نکته‏ سنجی است، یک تعبیر بسیار لطیف داشت، اسمش را گذاشته بود منطق ماشین دودی. می‏ گفتیم منطق ماشین‏ دودی چیست؟ می‏ گفت من یک درسی را از قدیم آموخته‏ ام و جامعه را روی منطق ماشین دودی می‏ شناسم. وقتی بچه بودم منزلمان در حضرت عبدالعظیم بود و آن زمان قطار راه‏ آهن به صورت امروز نبود و فقط همین قطار تهران - شاه‏ عبدالعظیم بود. من می‏ دیدم که قطار وقتی در ایستگاه ایستاده بچه‏ ها دورش جمع می‏ شوند و آن را تماشا می‏ کنند و به زبان حال می‏ گویند ببین چه موجود عجیبی است! معلوم بود که یک احترام و عظمتی برای آن قائل هستند. تا قطار ایستاده بود با یک نظر تعظیم و تکریم و احترام و اعجاب به آن نگاه می‏ کردند. کم‏ کم ساعت حرکت قطار می‏ رسید و قطار راه می‏ افتاد. همین‏ که راه می‏ افتاد بچه‏ ها می‏ دویدند، سنگ بر می‏ داشتند و قطار را مورد حمله قرار می‏ دادند. من تعجب می‏ کردم که اگر به این قطار باید سنگ زد چرا وقتی که ایستاده یک ریگ کوچک هم به آن نمی‏ زنند، و اگر باید برایش اعجاب قائل بود اعجابِ بیشتر در وقتی است که حرکت می‏ کند. این معمّا برایم بود تا وقتی که بزرگ شدم و وارد اجتماع شدم. دیدم این قانون کلی زندگی ما ایرانیان است که هر کسی و هر چیزی تا وقتی که ساکن است مورد احترام است. تا ساکت است مورد تعظیم و تبجیل است، اما همین‏ که به راه افتاد و یک قدم برداشت نه تنها کسی کمکش نمی‏ کند بلکه سنگ است که به طرف او پرتاب می‏ شود. این نشانه یک جامعه مرده است، ولی یک جامعه زنده فقط برای کسانی احترام قائل است که متکلّم هستند نه ساکت، متحرّکند نه ساکن، باخبرترند نه بی‏ خبرتر. 📚 احیای اندیشه دینی، ص 110 ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹عدول از فتوا🔹 📣 امام خمینی آنچه مهم است این است که ما می‌خواهیم مطابق شرع اسلام مسائل را پیاده کنیم. پس اگر قبلاً اشتباه کرده باشیم باید صریحاً بگوییم اشتباه نموده‌ایم. و عدول در بین فقها از فتوایی به فتوای دیگر درست همین معنا را دارد. وقتی فقیهی از فتوای خود بر می‌گردد یعنی من در این مسئله اشتباه نموده‌ام و به اشتباهم اقرار می‌کنم. فقهای شورای نگهبان و اعضای شورایعالی قضائی هم باید این طور باشند که اگر در مسئله‌ای اشتباه کردند صریحاً بگویند اشتباه کردیم و حرف خود را پس بگیرند، ما که معصوم نیستیم. پیش از انقلاب من خیال ‌می‌کردم وقتی انقلاب پیروز شد افراد صالحی هستند که کارها را طبق اسلام عمل کنند، لذا بارها گفتم روحانیون ‌می‌روند کارهای خودشان را انجام ‌می‌دهند. بعد دیدم خیر، اکثر آنها افراد ناصالحی بودند و دیدم حرفی که زده‌ام درست نبوده است، آمدم صریحاً اعلام کردم من اشتباه کرده‌ام. این برای این است که ما می‌خواهیم اسلام را پیاده کنیم. پس در این رابطه ممکن است من دیروز حرفی را زده باشم و امروز حرف دیگری را و فردا حرف دیگری را، این معنا ندارد که من بگویم چون دیروز حرفی زده‌ام باید روی همان حرف باقی بمانم. 📚 بیانات در دیدار فقها و حقوق دانان شورای نگهبان قانون اساسی، 1362/9/20 ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin
🔹تقوا🔹 📣 امام خمینی در اسلام تقوا مطرح است. آنکه تقوا دارد، هر که تقوایش زیادتر است، پیش خدا کرامتش زیادتر است. آن کارمندی که در کارمندی‌اش تقوا دارد، آن نخست‌ وزیری که در نخست‌ وزیری‌اش تقوا دارد، تقوای سیاسی دارد، آن وزرایی که تقوا دارند، در کارهایی که می‌کنند متقی هستند، با خدا هستند، آن رئیس جمهوری که تقوا دارد، الهی است، اینها کریمند. و اگر خدای نخواسته تقوا در کار نباشد، همه از نظر خدا منفی‌اند. آن روزی که بر ملتْ تقوا پیدا بشود ملت برومند است، کریم است، پیش خدا «اکرم» است؛ إنّ أکرَمَکمْ عِنْدَاللّه‌ِ أتقی کمْ استثنا ندارد. پیغمبر اکرم برای اینکه اَتْقای ناس بود، اکرم ناس بود. امیرالمؤمنین برای اینکه بعد از رسول‌اللّه‌، اَتْقَی‌الناس بود، اکرم ناس بود. نَسَب و سَبَب، این حرف ها توی کار نیست؛ تقوا در کار است. تقوا داشته باشید تا بر همۀ مشکلات غلبه بکنید. با خدا باشید و از هیچ چیز باک نداشته باشید. اتکال به خدا بکنید و... از هیچ چیز نترسید. 📚 جمعی از پاسداران انقلاب اسلامی، 1357/12/14 ❇️ به ما بپیوندید: https://eitaa.com/koshechin