#روضه
#شور
#واحد_سنگین
#زمینه
#زمینه_شور
#زمزمه
#شور_احساسی
#جانسوز
#زمینه_شور
#مدافعین_حرم
#شهدای_مدافع_حرم
#زمینه
#امربمعروف
#شور_روضه_ای
#زمینه_احساسی
#أمیرالمؤمنین
#شور_حماسی
#شور_احساسی_روضه_ای
#امام_مجتبی_شور_روضه_ای
#زمزمه
#مناجات_با_امام_زمان
#فاطمیه_خط_مقدم_ماست
#سبک_نریمان_پناهی
#گودال
#شور_روضه_ای
#مدح_امام_مجتبی_شور_حماسی
#مدح_أمیرالمؤمنین_ع
#پیشنهاد_دانلود
#تک
#سه_ضرب
#فوق_العاده_احساسی
#کربلا
#دودمه
#یوم_الله_22_بهمن
#پیش_زمینه
#مناجات_با_امام_زمان
#مناجات
#سرود_میلاد_حضرت_فاطمه
#روز_مادر
#شهدای_دفاع_مقدس
#شهدا_شرمنده_ایم
#شهادت_امام_هادی_ع
#جانسوز
#سرود_میلاد_امام_محمدباقرع
#شهادت_ام_کلثوم
#جمادی_الثانی_29
#شهادت_احمدبن_موسی
#شهادت_موسی_بن_جعفر
#سرود_عید_مبعث
#سرود_میلاد_أمیرالمؤمنین
#شهادت_حضرت_زینب
#اعیاد_شعبانیه
#سرود_میلاد_امام_حسین
#سرود_میلاد_حضرت_اباالفضل
#سرود_میلاد_امام_سجاد
#سرود_میلاد_صاحب_الزمان
#سرود_میلاد_حضرت_رقیه
#سبک_حاج_محمود_کریمی
#سرود_میلاد_علی_اکبرع
#سرود_میلاد_صاحب_الزمان_عج
#نیمه_شعبان
#اعیاد_شعبانیه
#سرود_میلاد_حضرت_رقیه_س
خادم زینب:
چی شده ماه شام تارم
چرا رو نیزه بیقراری
چرا شبیه چشم زینب
داری رو نیزه ها میباری
سر تو داره میدرخشه
مثه ماهی که تو خسوفه
کی فکرشو میکرد بیافته
راهم به بازارای کوفه
دیدی ، چه جوری زینبو زدن؟
دیدی ، دنبال معجر اومدن ؟
دیدی ، جسارتای کوچه رو
دیدی ، زدن کنایه ها بمن؟
بشکنه دستی که روو
نیزه سرت رو وا کرد
بشکنه دستی که از
تو زینبو جدا کرد
حسین غریبه مادر
2
کور بشه اون چشمای پستی
که به حریم تو نگا کرد
گردش من تو کوچه بازار
بین همه سر و صدا کرد
همه نشونِ هم میدادن
منو با دست و پای بسته
میگفتن هیچ مردی نداره
غرور زینبت شکسته
دیدی ، ترحمای بی حدو
دیدی ، بما نگاهای بدو
یکی ، با سنگ نشونه میگرفت
یکی، زینبو سیلی میزدو
بشکنه دستی که با
سنگ سرتو هدف کرد
کی خواهر حسینو
با شامیا طرف کرد
3
ای غیرت اللهم ابالفضل
دعا بکن زینب بمیره
بهتر از اینه که ببینی
دختر فاطمه اسیره
با دست و پای بسته ای وای
اسیری خیلی سخته عباس
کفیل من چشاتو وا کن
که حرمتم شکسته عباس
وقتی ، تو بودی هیشکی سایمو
حتی ، میون کوچه ها ندید
حالا ، زینب اسیر شامیاست
میزد هرکی که از راه میرسید
سقای خوش قد من
غیرتیه حرم کو
کجاست کفیل زینب
سایه ی رو سرم کو
#خادم_زینب
#واحد_سنگین
#جانسوز
#پست_ویژه
داره میاد ،
صدای پای مادرم ، میپیچه دائم تو سرم ،
صدای سیلی
آروم آروم
میپاشه از هم جگرم ، میشکنه تو چشم ترم
صورت نیلی
تو گوشمه
صدای ناله ی شبت ، پهلو به پهلو شدنت
مادر دعام کن
دعا بکن
تموم بشه خوابای بد ، کابوس سیلی و لگد
مادر دعام کن
دلم میره به اون کوچه
میون خاطرات بد
دوباره یادم افتاده
مغیره مادرم رو زد
وای وای وای
سکوت و سادگیمو
وای وای وای
غرور بچگیمو
وای وای وای
گرفتن با یه سیلی
وای وای وای
تموم زندگیمو
یا حسن ، غریب فاطمه وای
2
خون جگر
میریزه آروم رو لبم ، دارم میسوزم تو تبم ، میبینه زینب
از تو چشام
میباره بغض کوچه ها ، میسوزم اما بی صدا ،
میبینه زینب
بارون بارون
میباره رو زخم دلم ، دائم میپیچم بخودم
کجایی مادر
کاری شده
زخمای روی جگرم ، تو فکر دیوار و درم
کجایی مادر
پر از آهم پر از دردم
داره میره جونم کم کم
چشام دیگه نمیبینه
میلرزه دستو پام باهم
وای وای وای
صدای درب و دیوار
وای وای وای
توگوشم میشه تکرار
وای وای وای
صدای آه مادر
وای وای وای
دلم رو میده آزار
یا حسن ، غریب فاطمه وای
3
دلم میگه
که زندگیم سر اومده ، انگاری مادر اومده
کنار بستر
جمع میکنه
تکه هاى این جگرو ، دست میگیره رو کمرو
خمیده مادر
حسین من
گریه نکن برادرم ، طاقت نداره زینبم
اشک چشاتو
گریه نکن
تو راهه گریه و عزا ، دیدم تو دشت کربلا
تنهاییاتو
سفر کرده دل زارم
به صحرای گرفتاری
حسین لا یوم ک یومک
خوبه که زینبو داری
وای وای وای
دعا بکن نبینم
وای وای وای
زینبو بین بازار
وای وای وای
با دست و پای بسته
وای وای وای
زینبو بین انظار
یا حسن ، غریب فاطمه وای
#خادم_زینب
#واحد_سنگین
#شهادت_امام_مجتبی_واحدسنگین
#واحدسنگین
#روضه_سنگین
هوای نگاهِ ، علی سرده سرده
چشاش سرخه پیداست ، که خون گریه کرده
میدونه گلش دیگه برنمیگرده
داره آروم آروم میگیره صداش
داره کم میشه لرزش دست و پاش
میره بی اراده روی هم چشاش
دارن میبینن مرگشو بچه هاش
مگه آرزوی یه مادر چیه؟
دلیل این اشکای آخر چیه؟
میفهمه ، یتیمیه دختر چیه
تو سینش ، داره غم ، برا محسنش
نشد که ، بمونه ، چرا محسنش
شده وای ، با اون میخ ، فدا محسنش
بند دوم
به زینب سپرده ، غمای عجیبو
یه پیراهنی که ، میده بوی سیبو
میگفت داشته باشید هوای غریبو
میگفت از دم آخر و اضطراب
میگفت حال من رو میفهمه رباب
میگفت از لب تشنه و قحط آب
از اون سر که رو نیزه ها میره خواب
میگفت از ، لبی که ترک میخوره
همون زخمایی که نمک میخوره
از اون دختری که کتک میخوره
میگفت از ، اسیری زینب مدام
میگفت بی حسینی تو اون ازدحام
گمونم که پیداست از این کوچه شام
بند سوم
یه گهواره خالی ، یه مادر تو بستر
میخونه لالایی ، واسه یاس پرپر
با قلب شکسته ، داره میره مادر
ندید محسنو خیلی آزردنش
نبود فرصت مادری کردنش
واسه غنچه ی خسته و پرپرش
چی آورده اون سیلی آخه سرش
لباسای محسن به اصغر رسید
همونجا که نیزه به حنجر رسید
تنش غرق خون بود که مادر رسید
یه مادر رو خارا پِیِش میدوید
یکی از سرش معجرو میکشید
رباب تو جوونی به پیری رسید
#خادم_زینب
#واحد_سنگین
#زمینه
#فاطمیه
#حضرت_محسن
#علی_اصغر علیه السلام
#واحدسنگین
#روضه_سنگین
هوای نگاهِ ، علی سرده سرده
چشاش سرخه پیداست ، که خون گریه کرده
میدونه گلش دیگه برنمیگرده
داره آروم آروم میگیره صداش
داره کم میشه لرزش دست و پاش
میره بی اراده روی هم چشاش
دارن میبینن مرگشو بچه هاش
مگه آرزوی یه مادر چیه؟
دلیل این اشکای آخر چیه؟
میفهمه ، یتیمیه دختر چیه
تو سینش ، داره غم ، برا محسنش
نشد که ، بمونه ، چرا محسنش
شده وای ، با اون میخ ، فدا محسنش
بند دوم
به زینب سپرده ، غمای عجیبو
یه پیراهنی که ، میده بوی سیبو
میگفت داشته باشید هوای غریبو
میگفت از دم آخر و اضطراب
میگفت حال من رو میفهمه رباب
میگفت از لب تشنه و قحط آب
از اون سر که رو نیزه ها میره خواب
میگفت از ، لبی که ترک میخوره
همون زخمایی که نمک میخوره
از اون دختری که کتک میخوره
میگفت از ، اسیری زینب مدام
میگفت بی حسینی تو اون ازدحام
گمونم که پیداست از این کوچه شام
بند سوم
یه گهواره خالی ، یه مادر تو بستر
میخونه لالایی ، واسه یاس پرپر
با قلب شکسته ، داره میره مادر
ندید محسنو خیلی آزردنش
نبود فرصت مادری کردنش
واسه غنچه ی خسته و پرپرش
چی آورده اون سیلی آخه سرش
لباسای محسن به اصغر رسید
همونجا که نیزه به حنجر رسید
تنش غرق خون بود که مادر رسید
یه مادر رو خارا پِیِش میدوید
یکی از سرش معجرو میکشید
رباب تو جوونی به پیری رسید
#خادم_زینب
#واحد_سنگین
#زمینه
#فاطمیه
#حضرت_محسن
#علی_اصغر علیه السلام
#آجرک_الله_یا_بقیت_الله
#پست_ویژه
#روضه_سنگین 😭😭
اشکت غرورمو درگیر میکنه گلم
این کوچه ما رو باهم پیر میکنه
تو موهای حسن تاثیر میکنه گلم
اینکوچه مارو باهم پیر میکنه
هر لحظه صورتت تغییر میکنه گلم
این کوچه مارو باهم پیر میکنه
از زندگی دلم رو سیر میکنه گلم
این کوچه مارو باهم پیر میکنه
قلبم سرگردونه ، بارونه بارونه
اشکت قلب خون ، من رو میسوزونه
با لرز دست و پات ، میلرزه جون من
داره از دست میره ، یاس جوون من
بند دوم
پشت دره علی بار اوله گلم
توو وا کردنِ در تاخیر میکنی
وقت بلند شدن هم درد میکشی گلم
چند روزیه که خیلی دیر میکنی
خونه رو داری جمع و جور میکنی گلم
مثل کسی که داره میره سفر
زحمت نده به این پهلوی شکسته باز
دستی به دیوار و دستی رو کمر
مادری کن امشب ، بیشتر واسه زینب
کاسه آبی بزار ، واسه اون تشنه لب
حیدر روضه خونه ، بارونه بارونه
میدونی بی مادر ، سوت و کوره خونه
بند سوم
هذا فراقُ بینیُ بینک نگو گلم
لرز صدات علی رو پیر میکنه
چند روزیه زبون تو از شدت درد
گاهی میون صحبت گیر میکنه
پاشو صفای خونه ی من خنده ی توعه
زخمای کهنه رو ترمیم میکنیم
پاشو گلم دوباره مثل گذشته ها
کارای خونه رو تقسیم میکنیم
بوی غربت داره ، دنیا بیتو نرو
میبینی فاطمه ' غربت حیدرو
بارونه بارونه ' تو چشمای علی
چشماتو وا کن ای ' اعطینای علی
#خادم_زینب
#واحدشلاقی
#واحد_سنگین
#زمینه
#روضه_سنگین
#فاطمیه