ویژگی #ضد_بشری #برنامه_هفتم
و برنامههای گذشته در ایران نیز به همین شکل بودهاند؛
یعنی میخواستند تمامی حوزهها را فعال کنند
و باتوجه به بودجه اندکی هم که وجود داشته در عمل هیچیک موفق نشده است.
نگاه حاکم بر #برنامه_هفتم توسعه یک نگاه #نئولیبرالیستی عریان است
از دید من برنامه هفتم باید در بستر برخی مقدمات دیگری که آمادهسازی شده و میشود،
دیده شود و آن این است که نگاه حاکم بر این برنامه کاملا یک نگاه #نئولیبرالیستی عریان است
و به این معناکه شما به برخی از موارد آن اشاره کردید.
برای مثال در ماده #۱۵ این برنامه آمده
که تمام حق و حقوق به #کارفرما داده شده است
و این یعنی او میتواند #نیروی_کار خود را به صورت شاگردی و رابطه شاگرد و استادی و کارآموزی استخدام کند
و پس از ۳ سال اگر فکر کرد که میتواند و برای این کار مناسب است او را استخدام کند
در این مدت هم به او #۵۰ درصد کمتر #دستمزد استخدامی را پرداخت کند.
معنای دیگر این مصوبه این است که اگر کسی از دانشگاه #فارغالتحصیل شود، #کارفرما میتواند او را به مدت سه سال با حقوق #سه و نیم میلیون تومان استخدام کند
و پس از #۳۵ ماه تازه میتواند بگوید به شما نیاز ندارم
و بار دیگر با همین مشخصات شخص دیگری را استخدام کند
و نیروی کار هم هیچ حقی برای #اعتراض ندارد.
این موارد نکات کوچکی نیستند.
در جای دیگری از این برنامه #تعرض آشکار به #صندوق_بازنشستگی تامین اجتماعی را میبینید.
در این ماده آمده است
#حق_بیمه افراد را دولت بگیرد
و آن را به #سازمان_مالیاتی منتقل کند؛
یعنی این بخش نیز وارد #درآمدهای_مالیاتی کشور شود
درحالیکه در دنیا دو سیستم کلی #صندوقهای_بازنشستگی وجود دارد، یکی از اینها نظامهای مالیاتی است. یعنی تمام نظام مالیاتی آنها یکپارچه است
و #خدمات_اجتماعی و #بازنشستگی با مالیاتی که گرفته میشود،
افزون بر دیگر خدمات اجتماعی مانند #آموزش و پرورش و #خدمات_امنیت و #پلیس و سلامت ضمن اینکه نظام بازنشستگی هم از اینجا تامین میشود.
یکی دیگر از موارد این است که افراد بر حسب بیمهای که میپردازند برایشان حساب شخصی باز میشود
و در #قانون_تامین اجتماعی ایران هم به همین صورت است،
یعنی هر کس حساب شخصی دارد و پولی که افراد میپردازند مانند یک حساب #سپرده نزد سازمان بیمهکننده قرار میگیرد و آنها موظف هستند این منابع را سرمایهگذاری کنند و رشد دهند
بهگونهایکه در پایان دوره آنها بتوانند از این منابع برای دوران #بازنشستگی خود بهره بگیرند.
در این برنامه متاسفانه گفته شده که این منابع را از #سازمان_تامین اجتماعی بگیریم
و در بودجه منابع درآمدی مالیاتی کشور درصورتیکه اینها مالیات نیست
بلکه حق مشارکت افراد است و دولت حق ندارد
حسابهای شخصی افراد را به منابع دولتی و عمومی تبدیل کند.
متاسفانه همیشه وضعیت اینگونه بوده، اما در سالهای اخیر و بهویژه پس از #دولت_نهم این وضعیت بدتر و این تعرضها به #صندوقهای بازنشستگی آشکارتر شده است
و امروز به آن رسمیت میدهند، بنابراین ما در اینجا شاهد نوعی اغتشاش مفهومی هستیم.
این اغتشاش مفهومی به این معناست که نه آن مدل #بیمه_عمومی است که میبینید و نه مدل بیمهای که در دیگر کشورها اجرا میشود.
اینها یک مدل مختلف روی کار آوردهاند و درست کردهاند که مشخص نیست سهم مردم و بیمهکننده کجاست
و اگر دولت پولی که در منابع عمومی وجود دارد برداشت و خرج کرد آن هنگام چه اتفاقی خواهد افتاد؟
کما اینکه همواره این اتفاق افتاده که #دولتها این منابع را برای مصارف دیگر برداشتهاند
و حفرههای #بدهیهای خود را با آنها پر کردهاند.
اینها یک بخش از موضوع است؛ در مورد آموزش عالی این فرمولی که مطرح کردهاند
به طور کامل به آموزش خصوصی در دانشگاه تبدیل خواهد شد
و تنها ۲ تا ۳ درصد از افراد میتوانند از #آموزش_رایگان استفاده کنند
و تمام آموزش عالی خصوصی خواهد شد.
این چیزی است که حتی در #آمریکا نیز نمونه آن موجود نیست.
در آمریکا هم نزدیک به #۴۰ درصد آموزش عالیشان دولتی و از حمایتهای دولت برخوردار است.
در ایران نزدیک به #۹۰ درصد آموزش عالی پزشکی سهم هزینه اش دولتی است که در برنامه هفتم به ۳۰ درصد تقلیل یافته است کع فاجعه است!!!؟