eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
671 دنبال‌کننده
445 عکس
171 ویدیو
1 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: m_sepehri@
مشاهده در ایتا
دانلود
روایت فتح آسمان ( قسمت هشتم) 🇮🇷🤍🇮🇷🤍 وارد اتاق نه چندان بزرگی می‌شویم که دیوارهایش را پرچم و نقشه زیبای کشورمان، بنر بزرگ از تصویر مهربان امامین انقلاب و حاج حسن و حاج قاسم زیبا کرده است... در ردیف آخر می‌نشینم کنار زنی که مثل من با حسی غریب تا اینجا آمده است. دقایقی‌ست دیگر با هم حرف نمی‌زنیم و هر یک در عالم خودمان هستیم. جملۀ زیبای رهبرمان به محض نشستن، بالای محل استقرار دانشمندان به چشم می زند: تا قله چیزی نمانده، خسته نشوید! ... صندلی‌های سبز رنگ اتاق یک به یک با حضور فرماندهان و دانشمندان پر می‌شود. اکثر آنها وقتی متوجه حضور همسر شهید طهرانی مقدم می‌شوند، به سمت‎شان می‌آیند و خوش آمد می‌گویند و ... همراهان کوچک ما؛ محمد طاها و محمد حسن، به محض دیدن یکی از مداحان محبوبشان، از مادربزرگ اجازه می گیرند که پیش ایشان بروند و ما تنها می‌شویم. تنها در عالم خودمان. از جهتی بد نیست. نوۀ نوجوان حاج حسن، از وقتی شنیده این تست دو بار شکست خورده و باز هم معلوم نیست چه خواهد شد، از شدت احساسات پاکی که دارد، از شدت استرسی که شاید از محیط می‌گیرد، یا شاید از بزرگی آرزوهایش، اشک‌هایش دقایقی قبل از آغاز عملیات سرازیر است. اشکهای پاک برای آرزویی بزرگ که پدربزرگ، راه رسیدن این کشور به آن را کوتاه کرد ... محمد طاها سیزده سال دارد. من با دیدن احساسات پاک و اشتیاق او به پیروزی، یاد رزمندگان 13 سالۀ دفاع مقدس می‌افتم. چقدر دوست داشتند ایران را از دست دشمن نجات دهند و به سربلندی و عزت برسانند. خدایا دعایشان را بدرقۀ راه این موشک کن! https://eitaa.com/lashkarekhoban