این بچهها، مقبره شهید نواب صفوی را محل بازیشان کرده بودند. به گواهی دماسنج ماشین، هوای قم ۴۴ درجه بود. اما غروب نزدیک بود و بچهها برای بازی آمده بودند اینجا... انصافا برای پسر بچهها جای بازی خوبی هم بود.
شروع کردم به چند سوال: بچهها! سلام. شما همسایه اینجایید؟
- بله. خونهمون اونجاست!
-میشناسید اینجا قبر کیه؟
- نه!
به کسی که حدس میزدم کلاس دومی باشد گفتم روی سنگ قبر رو سخت میشه خوند. حق دارید اسمشو هم نشناسید!🤦🏻♀️
ادامه دادم: بچهها! اینجا مزار یک قهرمانه!
حساس شدند: کی؟!
گفتم: یک فردی که زیر بار حرف زور شاه نرفت!
_ کدوم شاه؟
_ همون که قبل از امام خمینی بود.
همونطور متعجب نگاهم کردند!
به همین پسر مهربون که بزرگتر از بقیه بود گفتم: امام خمینی رو که شنیدی؟!
- نه!!
راستش موندم چی بگم؟! فکر نمیکردم امام را نشناسد!
گفتم: همین قدر بدونید بچهها! اینجا خونه یک آدم خیلی قوی و شجاعه! که چون با یک شاه بد و زورگو مبارزه کرد، گرفتنش و چون روی حرفش ایستاد، اونو با گلوله کشتند. اینام دو نفر از دوستانش هستند.
فکر کردم دیگه بسه.
فقط،گفتم: بچهها حالا که شما با یه قهرمان همسایهاید، هر وقت اومدین اینجا مواظب اینجا باشین. نذارین کسی آشغال بریزه یا سنگهاشو بکنه...
باشه؟!
به هم خندیدیم و با هم عکس گرفتیم.
کنار یک قهرمان😇
امیدوارم چیزی از حرفهایم در ذهن این بچههای خوب بماند.
#چطور_به_بچهها_تاریخ_بگوییم؟
#مزار_یک_قهرمان
#شهیدان_زندگان_جاویدند
#شب_جمعه_شهدا_را_یاد_ کنیم
#فدائیان_اسلام
https://eitaa.com/lashkarekhoban