eitaa logo
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
719 دنبال‌کننده
566 عکس
249 ویدیو
2 فایل
جایی برای نشر آنچه از جنگ فهمیدم و نگاشتم. برای انتشار بخش‌هایی از زندگی، کتاب‌ها، لذت‌ها، رنج‌ها و تجربه‌هایی که در این مسیر روزی‌ام شد. نویسنده کتاب‌های: 🌷لشکر خوبان (۱۳۸۴) 🌷نورالدین پسر ایران (۱۳۹۰) 🌷مرد ابدی (۱۴۰۳) راه ارتباطی: @m_sepehri
مشاهده در ایتا
دانلود
7.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفته دفاع مقدس؛ هفته نمایش تکراری نی و نخل و پوتین و گونی سنگر و چند عکس و پیشانی‌بند نیست! هفته جدی شدن و تیببن مسیر نیل به یک روش است که کشور عزیز و شریفمان با آن توانست از دشوارترین گذرگاه‌ها با سربلندی بگذرد. بیان سردار حاجی‌زاده؛ تبیین بخشی از نتایج این راهست که در تقابل اخیر با رژیم ملعون صهیونیستی و عملیات برای ما عزت و سربلندی آورد. باید می‌توانستیم رگه‌های آن فکر و روش را که در جنگ ۸ ساله بدان رسیدیم؛ در سیاست، اقتصاد؛ فرهنگ؛ فعالیت‌های اجتماعی و هر اجتماع مهمی بیابیم و پرورش دهیم و به باور و رفتار سازمانی تبدیل کنیم که متاسفانه نتوانستیم! فرهنگ بسیجی در شعارها و نمادها متوقف شد و گاه با عملکردها ضایع شد و در بخش‌های محدودی چون تحقیقات نظامی و جاهایی که کسی با آن منش و روح والای بسیجی در صدر آن بود، توانست بدرخشد و گرهی از مشکلات کشور بگشاید! معتقدم این روزها این روش را فقط می‌توان از مطالعه کتابهای خوب یاد گرفت و بس! ؟ https://eitaa.com/lashkarekhoban
معاونت پژوهشی «سمت» برگزار می‌کند: نشست علمی: سبک رهبری و مدیریت شهید حسن طهرانی مقدم سخنران: خانم معصومه سپهری نویسنده کتاب مرد ابدی (روایت مستند از زندگی سردار شهید طهرانی‌مقدم) دبیر نشست: دکتر حسن زرنوشه فراهانی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت دبیر شهید رجائی زمان: چهارشنبه، ۴ مهر ۱۴۰۳، ساعت ۱۰:۰۰ پیوند ورود به جلسه: https://meeting.samt.ac.ir/ch/pajuhesh این نشست به صورت مجازی برگزار می‌شود. روابط عمومی «سمت»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید ایوب بلندی یادتان‌هست؟ بخشی از خاطرات همسرش در مجموعه کتاب‌های با شوکران ( خاطرات همسران جانبازان شهید) آمده است.. ایوب بلندی؛ جانباز اعصاب و روان بود و حرفهای مظلومانه همسرش از آن عشق پاک و مجاهدت خاموش و مظلومیت مرد رزمنده مجروحی که مردم آنها را موجی می‌خواندند و چیزی از عمق درد و رنج و جهادشان نمی‌دانستند در آن کتاب و روایتها آمد... پیکر رنجدیده شهید ایوب بلندی در وادی رحمت تبریز، قطعه بالا ، آرام گرفته است و روح مجروحش؛ قطعا در مراتب ملکوت ؛ در بزم وصال و رضای محبوب از حسن انجام وظیفه‌اش؛ شادمان است... امروز ساعت ۵ عصر؛ همسر باوفای شهید عزیزمان ؛ مهمان دوستداران شهداست در سالروز عروج ایوب بلندی عزیز.... درود خدا بر او و همه جانبازان شهید دوستان ساکن تبریز حتما عنایت کنند و این فرصت را پاس بدارند امروز؛ ساعت ۵؛ وادی رحمت. قطعه شهدا، وادی رحمت( قطعه بالا)
چشم‌های سرخ و گود افتادۀ بچه‌ها از فشردگی کارشان حکایت داشت. کاری که با همه خطرات و سختی‌، به خاطر هدفِ ارزشمندشان، پایش ایستاده بودند. در آن روزگار، پادگان مدرس برایشان جغرافیای دیگری شده بود. مخصوصا کسانی که قدیمی‌تر بودند و حوادث را در پادگان دیده بودند خوب می‌دانستند آنجا بچه‌ها هر روز با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند. حاج حسن پابه‌پای بچه‌ها در مدرس بود و بر همۀ کارها اشراف داشت. هدف را برایشان آن قدر بزرگ، مهم و زیبا بیان می‌کرد که بچه‎ها حاضر بودند تحت شرایط سخت‌تر هم آنجا بمانند و کارشان را به نتیجه برسانند. پاییز سال 89 برای مجموعه سازمان جهاد خودکفایی با حادثه شروع شد. بخشی از کارهای سازمان جهاد خودکفایی، در پادگان فلق با گروه و روش دیگری در حال اجرا بود. پنجم مهرماه بر اثر انفجار بخشی از سوخت در پادگان فلق، انفجاری رخ داد که به شهادت سه تن از همکارا‌ن‌شان؛ جواد حسینقلی‌پور ، محمد بهمن‌آبادی و داوود دادرسی انجامید. این حادثه و شهادت، باز هم مشکلات کار را بیشتر کرد. چنین حوادثی در هر مجموعۀ تحقیقاتی نظامی، محتمل بود. اما حاج حسن با علم به تمام این حوادث، مصمم بود در ادامۀ راهش. داشت به نتیجه می‌رسید و تردیدی نداشت خون این شهدا، به هدر نمی‌رود و بخشی از کارشان همین رشادت و شهادتِ مظلومانۀ برادرانش است. در سازمان جهاد خودکفایی، حسن مقدّم به‌عنوان رئیس، پاسخگوی همۀ این حوادث بود و هر بار، باید برای توضیح دلایلش، وقت‌وانرژی می‌گذاشت. https://eitaa.com/lashkarekhoban
۵ مهر ۱۳۸۹؛ برای حاج حسن مقدّم روز دشواری بود. او سه تن از نیروهای توانایش را در چنین روزی از دست داد. پاسدار شهید جواد حسینقلی‌پور متولد 1350 در تهران، در خانواده‌ای مؤمن که پسر بزرگ‌شان در سال 1361 در جبهه‌های جنگ به شهادت رسیده بود، پرورش یافت. او از سال 1381 در مجموعه جهاد خودکفایی سپاه مشغول کار شده و به عنوان مهندس و مدیر یکی از واحدها، خدمات ارزشمندی به سازمان جهاد کرد. با وجود این‌که یکی از دو دخترش، از بدو تولد دچار معلولیت شدید بود، اما روحیۀ شکرگزاری او قوی و رهگشای امورش بود و ختمِ کارش، با شهادتی که آرزویش را داشت. پیکر پاکش در قطعۀ 50 بهشت زهرا (س) مدفون است. شهید محمد بهمن آبادی متولد 1344 در تهران، از یاران حاج حسن مقدّم، در حادثۀ 5 مهرماه 1389 به شدت دچار سوختگی شد و روز بعد به شهادت رسید و در قطعۀ 50 بهشت زهرا (س) آرام گرفت. شهید داوود دادرسی مشهدی کندی متولد سال1345در توابع سراب، در سال1387 وارد مجموعه جهاد خودکفایی سپاه شد و با توجه به توانمندی‌های فنی‌اش، در پروژه‌ای به مدیریت شهید حسین‌قلی پور کارهایی را به عهده گرفت. او شبِ قبل از حادثه، به خانواده‌اش گفته بود که می‌خواهد موهایش را مرتب کند چون فردا به شهادت خواهد رسید! او با 97 درصد سوختگی، 5 روز بعد از حادثه به شهادت رسید و پیکر پاکش در قطعۀ 50 بهشت زهرا (س) کنار دوستانش، آرام گرفت. https://eitaa.com/lashkarekhoban
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
می‌گردم و پیدایشان می‌کنم.... حالا هر وقت فرصت کافی داشته باشم حتما به قطعه ۵۰ هم می‌روم و باز هم میگردم ... آن ۶ شهید همراه حاج حسن که با همند و بعد این عزیزان که مرا پیدا کردند... در شلوغی دنیا مرا بردند توی زندگی و کار و جهاد خودشان... تا محک بزنم خودم و ادعاهای زیبایم را... شاهد باشید که یاد پاکتان را رها نمی‌کنم...
لشکر خوبان(دست‌نوشته‌های م. سپهری)
درین میانه؛ شهید ناصر جمال بافقی ؛ خیلی خاص رخ می‌نماید؛ دست می‌گیرد؛ راه می‌برد... او یکی از ۱۳ نفری‌ست که در پاییز ۶۳ در سوریه آموزش موشکی دید و در اول رمضان سال ۸۸ با زبان روزه بعد از نماز ظهر با انفجار چند گرم سوخت؛ به شهادت رسید... او که اینجا پیدایم کرد؛ یعنی باور کنم در خلوص برزخ؛ رهایم می‌کند؟ باور نمی‌کنم ... خیلی امیدوارم به برادران خوش غیرتم🌷🌷