eitaa logo
لشکر زینبیون
3هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
531 ویدیو
31 فایل
کانال رسمی لشکر خط شکن زینبیون 📡اخبار جهان اسلام، جبهه مقاومت، سیره شهدای مدافع حرم زینبیون مجاهدان عارفی که شور حسینی دارند
مشاهده در ایتا
دانلود
📷 خون شهدای زینبیون شیعیان پاکستان را متحول کرد در سوریه به سیدارشاد لقب «پهلوان پیر» داده بودند، چون خیلی شجاع بود. در فرهنگ ما پیر به معنای سید است. فرمانده داعشی‌ها گفته بود او را زنده دستگیر کنند تا از او انتقام بگیرد. برای همین خیلی احتیاط می‌کرد تا اسیر نشود. حتی بعد از پنج ماه حضور در جبهه می‌خواستند 40 روز به او مرخصی بدهند تا به پاکستان بیاید نپذیرفت و گفت: من آمده‌ام تا شهید شوم. گفت‌وگو با خواهر و برادر «سیدارشاد حسین» از شهدای مدافع حرم زینبیون 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 شهید مدافع حرم اعتزاز حسن مادرش می‌گوید: اعتزاز از وقتی بالغ شد و خوب و بد را فهمید همیشه آرزوی شهادت داشت. به خدا تمنا می‌کرد که او هم از این جام بنوشد. اعتزاز به اعضای خانواده می‌گفت: «یک روز شهید می‌شوم در حالی که همه گریانند، اما من خوشحال هستم.» همیشه نمازش را اول وقت می‌خواند و یک روز هم نماز قضا نداشت. دعای عهد، زیارت عاشورا، دعای توسل، دعای کمیل و حدیث کسا را به طور مستمر می‌خواند و همیشه دعای آخرش طلب شهادت از خدا بود. اعتزاز نقش مؤثری در میان گروه‌های مردمی محل زندگی‌اش داشت. معتقد بود تلاش برای گسترش انقلاب اسلامی یک تکلیف دینی و سیاسی است. روایتی از شهید لشکر زینبیون | صغری خیل فرهنگ 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 عكس‌العمل مادر و پدر شهيد عديل بعد شنیدن خبر شهادت پسر. پدرم پيش ما حتي يك قطره اشك هم نريخت. وقتي برادرم خبر شهادت عديل را داد، پدرم خنديد و گفت: اين براي ما افتخار است و گريه لازم نيست. پدر با ابهت و صلابت گفت: اين افتخار خيلي بزرگي است.ما لايق اين افتخار نبوديم كه نصيبمان شده است. نمي‌دانم چطوري از خدا تشكر كنم. من لياقت اين افتخار را نداشتم كه پسرم برود و در اين امر مقدس و دفاع از حريم آل‌الله به شهادت برسد. اين يعني اينكه ما در خانواده‌مان يك شهيد داريم يك شهيد مدافع حرم. خاطره ديدار پدرومادرم با عديل بعد از يك سال را هيچ‌گاه از ياد نمي‌برم. وقتي پيكر عديل را زيارت كرديم ، پدرم بلند شد و به مادر گفت به پسرت تبريك بگو ، مادر بلند شد و دست روي سينه عديل گذاشت. پدر چيزي را زمزمه مي‌كرد و خنده بر لب داشت. همان لحظه دو قطره اشك از چشمان برادرم عديل سرازير شد. گفت وگو با فاطمه حسيني خواهر شهيد عديل حسيني از شهداي لشکر زينبيون 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 روحش شاد آخرین باری که (شهید علی جعفر) با ما بود تو بیطریه بود ‌ وقتی رفت دیگه با یگان ما نبود ‌ و جذب حزب الله شده بود . گذشت تا اینکه در منطقه T2 دیدمش . به همراه حاج سالم رفته بودیم سرکشی ساتر ها . تو یکی از اونا که مال حزب الله بود دیدمش . داشت با گونی سنگر می‌ساخت ‌ روزه بود . وقتی همدیگر رو اونجا دیدیم خیلی خوشحال شدیم .رفت و برامون ی بطری شربت درست کرد . خودش روزه بود ‌. اونم تو اون گرما . خلاصه ی نیم ساعتی نشستیم و گپ زدیم ‌ خیلی نورانی شده بود معلوم بود داره می‌ره . تو بیطریه که بودیم اولین نفری بود که برای نماز تو نماز خونه بود . خیلی مخلصانه و گمنام اومد و رفت. .خوشا بحالش که روزیش به شهادت ختم شد . ان شاالله دست ما رو بگیره ‌ خاطره از استاد شھید- از فرماندهان لشکر زینبیون 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 عليرضا از سفره بي‌رياي دمشق حاجتش را گرفت عليرضا زماني كه وارد اين مسير شد و عزمش را جزم كرد و خدا منت سرش گذاشت و طلبيدش، تغييرات خيلي بزرگي در وجود ايشان اتفاق افتاد كه به آسماني شدنش نزديكش مي‌كرد. شهدا آدم‌هاي بزرگي هستند كه عجيب مي‌شوند آن هم به واسطه راهي كه انتخاب مي‌كنند. من اين تغيير و عجيب شدن را در وجود عليرضا مشاهده كردم. به او مي‌گفتم انگار دست و پايتان را در اين دنيا بسته‌اند .خيلي تغييرات در وجود ايشان رخ داد، خدا آماده‌اش كرد.شهدا بري اينكه به اين درجه برسند و شهيد شوند، امتحانات خيلي سختي را پس مي‌دهند .من به چشم امتحان‌هايي را كه عليرضا پس مي داد مي‌ديديم.خودش مي‌گفت خدا دارد با من اينطوري عشق مي‌كند. خودش را براي خدا خالص مي‌كرد. تا دو هفته قبل از شهادت عليرضا داشت امتحان پس مي‌داد؛ امتحاني كه با سرافرازي قبول شد و خدا با شهادتش منت بزرگي سر من و فرزندم و عليرضا گذاشت و باعث سرافرازي خانواده و مردمش شد. گفت‌وگو با همسر شهيد مدافع حرم عليرضا جيلان بروجني فرمانده تیپ رسول اکرم (ص) لشکر زینبیون در اربعين شهادتش 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 نحوه شهادت حمید چگونه بود و در کدام منطقه به شهادت رسیدند؟ آبان ۹۶ به شهادت رسیدند، زمانی که می‌خواستند شهر بوکمال را پاکسازی کنند. آن‌طور که همرزمان شهید برای ما تعریف کردند به این صورت بود که این‌ها در مسیر پاکسازی مورد اصابت گلوله تک‌تیرانداز دشمن تکفیری قرار می‌گیرند که در بالای یک ساختمان بلند مستقر بود یعنی در شهر بوکمال به شهادت می‌رسند. وقتی خبر شهادت حمید را به ما دادند ما از یک طرف برای از دست دادن برادرمان ناراحت بودیم، ولی از آنجا که همه ما می‌دانستیم که عزم و قصد حمید این بود که به درجه رفیع شهادت برسد و این آرزوی قلبی او بود که همه دوستان، خانواده و هم‌محلی‌ها آن را می‌دانستند و لذا از این بابت که ایشان به آنچه که می‌خواست رسید خوشحال بودیم. حمید ثابت کرد فقط کافی‌است عاشق اهل بیت (ع) باشیم. عاشق اهل بیت (ع) با پای مصنوعی هم مدافع حرم می‌شود. در نهایت پیکرش در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد. گفت‌وگو با برادر فرمانده شهید مدافع حرم لشکر زینبیون حمیدرضا ضیایی 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 من آمده‌ام تا با تروریست‌ها جهاد نظامی کنم محمدحسین خیلی خوب به زبان عربی و انگلیسی تسلط داشت. برای همین وقتی در سوریه بود مسئولان حزب‌الله لبنان به وی پیشنهاد دادند که با آن‌ها همکاری کند و گفتند امکانات لازم را در اختیارش قرار می‌دهند، اما چون کار پیشنهادی آن‌ها در پشت جبهه بود نه در میدان نبرد، نپذیرفت و گفت: من آمده‌ام تا با تروریست‌ها جهاد نظامی کنم نه اینکه در پشت جبهه باشم. او اهل دنیا نبود. هدفش دفاع از دین اسلام و حرم اهل‌بیت (ع) بود. برگ‌هایی از زندگی طلبه‌شهید زینبیون محمدحسین رضوی در گفت‌وگوی «جوان» با خانواده‌اش 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 شهید نوروزعلی درویش شهید نوروزعلی درویش از جمله فرماندهان لشکر زینبیون و جزو کسانی بود که هسته اولیه زینبیون را شکل داد. او قبلاً‌ و در زمان مبارزه با وهابیون در منظقه پاراچنار حضوری فعال داشت و در جریان آن مبارزات چندین بار مجروح شد اما دست از دفاع و مقابله با ظالم برنداشت. او از نفرات اولی بود که در سوریه حضور پیدا کرد و نام جهادی «درویش» را برای خود برگزید تا هر گامی که در این مسیر بر می‌دارد برای رضای خدا باشد.نوروزعلی درویش در عملیات‌‌های زیادی حضوری مؤثر داشت که مهم‌ترین آنها عملیات آزادسازی منطقه نبل و الزهرا بود.سرانجام این فرمانده دلاور و حماسه ساز با کارنامه‌ای درخشان در دفاع و جهاد در حلب به شهادت رسید. ویب سایٹ: www.tasnimnews.com 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 حاج حیدر فرمانده پشت‌خط نشین نبود فرمانده پشت‌خط نشین نبود. اصلاً یکی از شرط‌هایش برای پذیرش فرماندهی تیپ زینبیون این بود که کسی کاری به کارش نداشته‌باشد که چرا می‌رود جلو و... عملیات آخر، عملیات آزادسازی شمال «حماه» در منطقه «تحریر الشام» بود که مرکز فرماندهی داعش به‌حساب‌می‌آمد. تا یادم نرفته، بگویم حاج حیدر خیلی دلش می‌خواست آزادی «اِدلب» را ببیند. می‌گفت: کِی می‌شود عملیات آزادسازی ادلب را طراحی کنم.آن روز صبح به همراه دو نفر دیگر از فرماندهان به نام «مراد عباسی» و «کربلا» برای شناسایی منطقه رفته‌بودند که در کمین «جبهه النصره» گرفتار شدند و حاج حیدر و کربلا به شهادت رسیدند. ویب سائٹ: www.farsnews.ir 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 شہید ابوالفضل راہ چمنی لشکر زینبیون کے ایرانی کمانڈروں میں سے ایک شہید ابوالفضل راہ چمنی نے اپنی شہادت سے تین دن پہلے اپنی اہلیہ کو فون کیا اور کہا: "خانم، میں جو بھی قدم اٹھاتا ہوں اس میں آپ شریک اور میری ساتھی ہیں" شہید ابوالفضل راہ چمنی 21 فروری 1986 کو پیدا ہوئے۔ سپاہ پاسداران انقلاب اسلامی میں خدمات انجام دینا انہیں بہت اچھا لگتا تھا۔ جب شام کی جنگ شروع ہوئی تو خاندان کی رضامندی کے ساتھ سن 2014 میں مدافعان حرم کے لباس کو زیب تن کیا اور بارہا جنگی علاقے میں حاضر ہوئے۔ لشکر زینبیون کے کمانڈروں میں سے ہونے کی وجہ سے انہوں نے پاکستانی مجاہدین (مدافعان حرم) کے ساتھ کئی آپریشنز میں حصہ لیا۔ آخر کار اپریل 2016 کو حلب کے جنوب مغرب کے علاقے العیس میں مارٹر گولے کے شل لگنے کے ذریعے جام شہادت نوش کیا۔ ویب سائٹ: Javanonline.ir 📱 t.me/lashkarezainabyon_ur 🗨 twitter.com/zainabyon_ur 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon_ur 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon_ur
📷 پهلوان پیر در سوریه به سیدارشاد لقب «پهلوان پیر» داده بودند، چون خیلی شجاع بود. در فرهنگ ما پیر به معنای سید است. فرمانده داعشی‌ها گفته بود که او را زنده دستگیر کنند تا از او انتقام بگیرد. برای همین خیلی احتیاط می‌کرد تا اسیر نشود. حتی بعد از پنج ماه حضور در جبهه می‌خواستند ۴۰ روز به او مرخصی بدهند تا به پاکستان بیاید که نپذیرفت و گفت: من آمده‌ام تا شهید شوم. بعد تصمیم گرفت چند روزی بماند و به مرخصی بیاید. دوستانش گفتند در آن چند روز همیشه گریه می‌کرد که بی‌بی مرا نپذیرفته است، من نیامده بودم که برگردم. من برای جهاد و شهادت آمده بودم. گفت‌وگوی «جوان» با خانواده «سیدارشاد حسین» از شهدای مدافع حرم زینبیون 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 شهيد مرتضی حیدری مرتضي فرزند دوم من و متولد 8 آبان سال 1370 بود. ايشان تا كلاس دهم بيشتر ادامه تحصيل نداد و كمي بعد از يادگيري معرق‌كاري در مسجد امام حسن عسكري(ع) از همين راه كسب درآمد كرد. مرتضي عضو هيئت اباعبدالله الحسين(ع)بود. هر هيئتي كه مي‌رفت با افتخار سقائي عزاداران اباعبدالله(ع) را بر عهده مي‌گرفت. اين كار را به خاطر علاقه و ارادتش به ابوالفضل العباس (ع) انجام مي‌داد. دوستانش مي‌گفتند وقتي در منطقه، بچه‌ها به آب نياز داشتند اولين داوطلب رساندن آب به بچه‌ها، مرتضي بود اما خودش در آخرين لحظات تشنه شهيد شد. مادر شهيد 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 شھید حیدر علی بھشتی اگر از همه دوستانش درباره او بپرسید کسی نخواهد گفت که حیدر علی حرف تندی به او زده یا بداخلاقی کرده باشد یا ما از دست او ناراحت شده باشیم. اشتیاق به فراگیری علوم دینی موجب شد تا اواخر سال ۹۴ حیدر علی برای ادامه تحصیل در حوزه علمیه قم به ایران بیاید. ضمن آنکه قصد حضور در جبهه مقاومت علیه تروریست‌های تکفیری را هم داشت. یک روز با من تماس گرفت و گفت: می‌خواهم بیایم قم تا اگر توفیق داشته باشم برای دفاع از حرم اهل بیت (ع) عازم سوریه شوم. گفتم ما باید در سنگر دین از حریم و حرم آل‌الله دفاع کنیم. هر کسی می‌تواند در جبهه نظامی حضور یابد، اما جهاد در جبهه فرهنگی و دینی کار هر کس نیست، استعداد خاصی می‌خواهد. خیلی اصرار کرد که هم می‌خواهم درس حوزوی را در قم ادامه دهم و هم می‌خواهم برای جهاد بروم. می‌گفت: اول باید به جبهه مقاومت بروم، بعد ادامه تحصیل دهم. دوست مدافع حرم شھید حیدر علی بھشتی 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 شهید قادر علی مفکری شهید قادرعلی مفکری در سال ۱۹۹۳ میلادی در روستای اطراف شهر هنگو به نام بابر میله در خانواده‌ای کم‌بضاعت متولد شد. شهید در خانواده‌ای مذهبی رشد کرد که ارادت خاصی به اهل‌بیت (ع) داشتند. قادرعلی بسیار خوشرو بود. از شش سالگی در مدرسه روستایشان مشغول به تحصیل شد. بعد از اتمام دوره دبستان برای ادامه تحصیل به روستای «ابراهیم زهی» رفت و تا کلاس نهم ادامه تحصیل داد، اما برای تأمین مخارج زندگی مجبور به ترک تحصیل شد. علاقه شهید به حضرت معصومه (س) او را به شهر مقدس قم کشاند و در کنار یکی از دوستانش به حرفه سنگ‌بری مشغول شد. قادرعلی از اولین رزمندگان لشکر زینبیون بود که بعد از تحولات سوریه و عراق برای مقابله با تکفیری‌های داعش که توسط استکبار جهانی و مزدوران منطقه حمایت می‌شدند، زیر پرچم ولایت فقیه به مقابله با آنان پرداخت.قادر آنقدر بی‌تاب و مشتاق جهاد و دفاع از حریم آل‌الله بود که بدون اذن خانواده به منطقه اعزام شد و یک ماه بعد با تماس و خواهش از خانواده رضایت گرفت. خانواده وقتی گریه‌ها و بی‌تابی‌های بی‌امان فرزندشان را دیدند، اعلام رضایت کردند. قادرعلی مفکری آنقدر در جبهه مجاهدت کرد و از خود شجاعت نشان داد که به مختار زینبیون شهرت یافت. 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 نظر اهالی روستایتان در مورد شهادت افتخار حسین چیست؟ مردم منطقه و روستای ما به شهادت همسرم افتخار می‌کردند و می‌گفتند خدا به خاطر شهید افتخار حسین از اهل روستا می‌گذرد. شهید قطعاً شافع مردم روستا خواهد شد. اهالی روستا بیش از ما در شهادتش بی‌تابی و گریه می‌کردند. تا سه روز برای همسرم ختم گرفتند و در سالگرد شهادتش هم مراسم بزرگداشت شهید را باشکوه برگزار کردند. می‌گفتند افتخار حسین و یارانش شهید شدند. در پاکستان یک سریال ترکیه‌ای از ماهواره پخش شد که در آن سریال چهره مدافعان حرم ایرانی و جبهه مقاومت را بد نشان داده و هرچه خصوصیت زشت و پلید در وجود داعشی‌ها بود را به مدافعان حریم آل‌الله نسبت داد. مردم روستا با دیدن این سریال به ما می‌گفتند اصلاً خودتان را ناراحت نکنید دشمن به هر وسیله‌ای می‌خواهد به جبهه مقاومت و اسلام ضربه بزند. اگر همسر شما و دیگر شهدای مدافع حرم رفتند و جانشان را تقدیم کردند برای این بود که نجابت هزاران هزار دختر مسلمان حفظ شود. از اینکه همسرم رفت و فرزندانم یتیم شدند، اما نجابت زن مسلمان و شیعه ماند خوشحالم. همسر شهید افتخار حسین 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 ویژگی‌هایی اعتقادی و اخلاقی علاقه ویژه به فلسفه و عرفان دینی داشت و در تهذیب نفس فوق‌العاده همت داشت. در تمام مسائل جلب رضایت الهی برایش مهم بود، این نبود که اهل حرف و شعار باشد. شاید باورتان نشود ما زمانی که می‌خواستیم جهیزیه تهیه کنیم، سال ۷۸ و ۷۹ گفت که کالا باید کالای ایرانی باشد، آن موقع اصلاً بحث مسائل اقتصادی و تحریم نبود ولی بصیرت و معرفت فوق‌العاده‌ای داشت. کم می‌خوابید و خیلی اهل مطالعه بود، بنیه اعتقادی فوق العاده‌ای داشت و از طریق معرفت دینی، معرفت سیاسی هم پیدا کرده بود. گفت‌وگوی «جوان» با همسر شهید محمدحسین علیخانی از فرماندهان لشکر زینبیون منبع: روزنامه جوان 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 همسرم آرزوی شهادت داشت همسرم آرزوی شهادت داشت و بسیار به شهیدان ابراز ارادت می‌کرد. همیشه با من در این مورد صحبت می‌کرد و اینکه خیلی دلش برای دوستان شهیدش تنگ شده است. همسرم در عملیات نصر ۷ فرمانده گردان بود. می‌گفت: ما یک گروه ضربت در گردان خودمان داشتیم که از مخلص‌ترین و کارآمدترین رزمندگان در آن حضور داشتند و در عملیات نصر ۷، ۳۷ نفر از این بچه‌ها را از دست دادیم. می‌گفت: اکثر دوستانم موقع شهادت سرشان روی پاهایم بود و همیشه از عملیات نصر ۷ یاد می‌کرد و می‌گفت: بچه‌های نصر ۷ مثل شهدای کربلا شهید شدند، آن‌ها تشنه و غرق در خون بودند. هر وقت همسرم نبود یا از او خبر نداشتیم، در قطعه شهدای نصر ۷ پیدایش می‌کردیم. گفت‌وگوی «جوان» با همسر شهید مدافع حرم اکبر نظری از فرماندهان لشکر زینبیون منبع: روزنامه جوان 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 خصوصیات اخلاقی شهید حاج حیدر دو تن از دوستانش‌تعریف می‌کردند، وقتی می‌خواستند طرحشان را برای آزادسازی منطقه به حاج حیدر توضیح بدهند، به اتاقش می‌روند. هوا خیلی گرم بود، می‌گویند حاج حیدر چرا کولر گازی‌ات را روشن نمی‌کنی؟ می‌گوید: «بچه‌ها لب خط توی گرما می‌جنگند و در مرام من نیست که زیر کولر باشم و بچه‌هایم در خط زیر آفتاب.» این یکی از مشخصه‌های بارز اخلاقی او بود. حواسش به همه چیز بود. خود من وقتی برای خواستگاری اقدام کرده بودم. از سوریه کارهای من را پیگیری می‌کرد و برای من تعجب داشت که کسی که اینقدر خودش در منطقه درگیر است چطور پیگیر همه چیز است و به من مشاوره می‌دهد. حسین جنتی، برادر شهید «حاج حیدر» | www.tasnimnews.com 📱t.me/lashkarezainabyon 🔔 eitaa.com/lashkarezainabyon 📷 sapp.ir/lashkarezainabyon
📷 ویژگی های اخلاقی شهید علی اصغر اکبری شهید علی اصغر اکبری شخصیتی اخلاقی بود که همیشه می خندید و خوش برخوردی از صفات خاص او بود. هیچ کسی از او ناراحت نبود.همیشه دنبال حل مشکلات و مسائل رزمندگان بود. کتاب تذکرة الشهدای زینبیون تالیف: دکتر جواد بامری @lashkarezainabyon
📷 ویژگی های اخلاقی شهید مدافع حرم سید ماهر حسین شهید سید ماهر حسین همیشه همراه و شریک مشکلات وگرفتاری های اعضای خانواده، دوستان وآشنایان بودند و اگر مشکلی برای کسی پیش می آمد تا حد توان از کمک کردن دریغ نمی کردند و اگر مشکل پیش آمده خارج از استطاعت ایشان بود با راهنمائی های گره گشا و همدردی وهمدلی سعی در یاری رساندن به دیگران را داشت. کتاب تذکرة الشهدای زینبیون تالیف: دکتر جواد بامری @lashkarezainabyon
📷 نحوه شهادت حمید چگونه بود و در کدام منطقه به شهادت رسیدند؟ آبان ۹۶ به شهادت رسیدند، زمانی که می‌خواستند شهر بوکمال را پاکسازی کنند. آن‌طور که همرزمان شهید برای ما تعریف کردند به این صورت بود که این‌ها در مسیر پاکسازی مورد اصابت گلوله تک‌تیرانداز دشمن تکفیری قرار می‌گیرند که در بالای یک ساختمان بلند مستقر بود یعنی در شهر بوکمال به شهادت می‌رسند. وقتی خبر شهادت حمید را به ما دادند ما از یک طرف برای از دست دادن برادرمان ناراحت بودیم، ولی از آنجا که همه ما می‌دانستیم که عزم و قصد حمید این بود که به درجه رفیع شهادت برسد و این آرزوی قلبی او بود که همه دوستان، خانواده و هم‌محلی‌ها آن را می‌دانستند و لذا از این بابت که ایشان به آنچه که می‌خواست رسید خوشحال بودیم. حمید ثابت کرد فقط کافی‌است عاشق اهل بیت (ع) باشیم. عاشق اهل بیت (ع) با پای مصنوعی هم مدافع حرم می‌شود. در نهایت پیکرش در قطعه ۲۴ بهشت زهرا (س) به خاک سپرده شد. گفت‌وگو با برادر فرمانده شهید مدافع حرم لشکر زینبیون حمیدرضا ضیایی @lashkarezainabyon
شهید مدافع حرم حمیدرضا ضیایی - فارسی.pdf
357.1K
ویژہ نامه |زندگینامه فرمانده لشکر زینبیون شهید مدافع حرم حمیدرضا ضیایی 🔹میدان عمل حمیدرضا در هیات و عزاداری‌ها شرکت می‌کرد اما دلش با حضور فیزیکی به عنوان مدافع حرم در سوریه آرام می‌شد. می‌گفت سینه زنی خوب است اما وقتی امروز حرمین ائمه در خطر هستند، هر قدر در هیات‌‌ها بگویم که برای ائمه جانم را هم می‌دهم، فایده ندارد. امروز معرکه عمل است نه حرف و شعار دادن؟ @lashkarezainabyon
📷 شهید مدافع حرم سید حسن دین شاه سید حسن دین شاہ خود را شیعه حیدرکرار می‌دانست و از تجملات بی‌جا دوری و با افراد خانواده بسیار مهربان بود. در دوران حیات پربار خود تلاش فراوان می‌کرد. او در اخلاق و ایمان راسخ و صادق بود و به همین دلیل در تمام عمر پربرکت خود، در میان اقوام و دوستان محبوبیت خاصی داشت و موردعلاقه همگان بود. راست‌گویی و درستکاری را معتقد و عامل بود و از غیبت و تهمت به‌شدت گریزان و هراسان بود. کتاب تذکرہ الشہداء زینبیون مصنف جواد بامری @lashkarezainabyon
شهید مدافع حرم سید حسن دین شاہ فارسی.pdf
290.6K
ویژہ نامه |زندگینــامه شهید مدافع حرم لشـــکر زینبیــون سید اسدالله حسن دین شاه 🔸 عملیات قهرمانانه ساعت هشت شب توی مقر سینه زنی و... را انجام دادند نزدیک نماز صبح بود که دشمن حمله کردند. وقتی جنگ شروع شد، روی تپه ها آمدیم. دشمن پایین خانه ها بودند که ما تسلط برآنها را داشتیم. چند نفر از زینبیون برای شناسایی رفتند. بعد از ۱۸ کیلومتر داخل دشمن رفتیم مطهرهم بود،آن تپه را گرفتیم که تل ترکمن بود. شهید مطهر و8 نفر (مدثر خان- مقدس خان-سید عدیل حسینی- مطهر حسین شاه-هلال حسین-اقبال حسین -سید حسن دین شاه -سید علمدار) بعد ازعملیات قهرمانانه همان جا به شهادت رسیدند . بعدا آن تپه را باسم (تل مطهر) نامگذاری کرد. 🔹 چند مدت آنجا بودیم سید حسن دین شاه در همان تاریخ 3/9/94 به مقام شامخ شهادت نائل آمد و به جمع شهدای مدافع حرم پیوست. @lashkarezainabyon
شهید مدافع حرم سید حبیب شاه طوری - فارسی.pdf
264.9K
ویژہ نامه |زندگینــامه شهید مدافع حرم لشـــکر زینبیــون سید حبیب شاه طوری 🔸 ویژگی های اخلاقی شهید سید حبیب شاه طوری در مجالس اهل بیت(علیهم السلام) شرکت فعال داشت و در پرتو همین مجالسی بود که عشق شهادت در طریق خونبار امام حسین(علیه السلام) رفته رفته در وجودش جایگزین گشت. @lashkarezainabyon