روزهای آخر شعبان شبیه روزهای قبل از سفر است؛
سفری سی روزه؛
که فقط او باشد و تو و دیگر هیچ!
این روزهای آخر پُر است از دلشوره؛
که واپسین نفسهای شعبان با سِلم و سلام،
تمام دلواپسیهایت را پاک میکند و بدرقهات میکند،
برای سفــــری به مقصد بهشت.
سفر بهخیر!
🇮🇷 @linguiran
ما به خواب مسئولین در این کشور عادت داریم،
اما غفلت والدین و معلّمین چرا؟
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
The Arrangement Of Segmental Phonemes In Farsi..pdf
18.74M
کتابی از دکتر #یدالله_ثمره که دیگر چاپ نشده و از منابع رشتهٔ #زبانشناسی است.
Samareh, Yadollah.
The arrangement of segmental phonemes in farsi.
Tehran : University of Tehran, Faculty of Letters, 1977.
🇮🇷 @linguiran
واژه هللویا که در سرودهای مسیحی زیاد استفاده میشود، به معنی "خدا را شکر، خدا را حمد باد" میباشد. اصل و ریشه آن به زبان عبری قوم یهود برمیگردد. در ترجمه هفتادگان یا Septuagint ترجمه کتب مقدس یهودی به زبان یونانی که توسط هفتاد نفر از علمای دین یهود انجام گرفت، این کلمه به صورت allēlouia
وارد زبان یونانی شد. [میدانید که در الفبای یونانی حرفی معادل /h/ وجود ندارد. البته آنها میتوانند حروف مصوت ساده و مرکب و همچنین حرف rho را که به صورت p نوشته میشود، گاهی بهصورت rough breathing و گاهی بهصورت smooth breathing به تلفظ دربیاورند که وقتی بهصورت rough breathing باشد قبل از حرف مصوت یک صدای /h/ هم شنیده میشود. بالای حرف صدادار اگر علامت کاما مانند یا apostrophe باشد بدون /h/ تلفظ میشود ولی اگر کامای وارونه درجهت عدد 6 انگلیسی در بالای مصوت باشد قبل از مصوت صدای /h/ اضافه میکنیم.] بعدا این واژه بهصورت
alleluia
به زبان لاتین رسید. موقعی که مسیحیت وارد بریتانیا شد، این واژه لاتینیشده وارد انگلیسی باستان شد همچنین در قرن شانزدهم بهصورت halleluiah وارد زبان انگلیسی شد.
در زبان عبری hallel بهمعنی "ستایش و تمجید" است. واژه "تهلیل" عربی که به فارسی هم رسیده از همین ریشه است. تهلیل را معادل لاالهالاالله گفتن میدانند. جزء دوم کلمه یعنی yah شکل کوتاه شده Yahweh یا "یهوه" نام خدای یهود است.
#فریبرز_کوچکی_زاد
🇮🇷 @linguiran
جهنّم چیزی نیست جز نمودِ حقیقیِ بیماریهای باطنِ ما.
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
کتابالخزاین.pdf
8.16M
یکی از کتابهای بینظیر در تاریخ علم کتابالخزائن از مرحوم #ملا_احمد_نراقی است.
به تصحیح: #علامه_حسنزاده_آملی
🇮🇷 @linguiran
رَذائــــــــل اَخـــلاقـــی مــثلِ «حِـسادَت، نـِـفرَت و خَــشم» نسـبت به دیـگران مـثل این است ڪه سَـم بخـوریم ولی امیدوار باشــیم دیـگران بمیرند!
#جمله_امروز
🇮🇷 @linguiran
✅ ترجمۀ نشانههای سجاوندی در انگلیسی و فارسی
دکتر #سیدحسین_حیدریان
#حسن_هاشمی_میناباد
مجلۀ Forum از انتشارات جان بنجامینز
Translating punctuation between English and Persian and issues for the replacement of non-lexical items | Seyed Hossein Heydarian and Hasan Hashemi-Minabad
https://benjamins.com/catalog/forum.20009.min
🇮🇷 @linguiran
✅ در پیرامون واژه "آریا"
این واژه در فارسی باستان به شکلهای: "-ariya" و "-āriya"، در اوستا بهصورت: "-airya" و در سانسکریت به شکلهای: "-arya" و "-ārya" آمده است. در فرهنگ لغتهای سانسکریت معنی آن به وضوح بهصورت Master (آقا)، Lord (سرور) آمدهاست و از میان اروپاییان اولین بار Schlegel این واژه را با واژه Ehre آلمانی به معنی: "شرف، افتخار، آبرو، سربلندی، فخر" گرفته و به همین خاطر عدهای arya را به معنی: noble یا "شریف" گرفتهاند.
این واژه در فارسی باستان صفت است. اما میتواند صفت جانشین موصوف هم بشود، درست مانند واژه -xšāyaθiya "شاه" که در اصل صفت است ولی بیشتر کاربرد اسمی دارد. در فارسی باستان وقتی یک اسم یا یک ریشه به صفت تبدیل میشود، درست مانند سانسکریت VRIDDHI میپذیرد و در آن مصوتهای کوتاه به بلند تبدیل میشوند. برای مثال: -baga (بغ) در واژه Bāga-yādi "(ماه) پرستش بغ". [ریشه -yad* یعنی: "پرستش کردن" همان ریشهای است که yasna اوستایی از آن ساخته شده:
*yad- + -na = *yadna ⏩ yasna
"یسن" یا "یسنا" به معنی "پرستش ایزدان" است و "جشن" فارسی هم با آن همخانواده است.] و یا -daraniya به معنی "زر" یا "طلا" که در واژه
dāraniya-kara زرگر
مصوت کوتاه a آن به مصوت بلند ā تبدیل میشود.
واژه arya از قدیم در زبان لاتین به شکل Ariānus (مفرد)، Ariāna (جمع)
و در زبان یونانی به شکل Aria (مفرد) و Areia(جمع) بهکار رفتهاست.
در لاتین پسوندهای ānus- و īnus- و همچنین aeus- و ius- وقتی که به یک اسم مکان افزوده میشوند از آن اسم یک صفت میسازند. مانند:
Rômānus رومی
Amerīnus امریایی
Smyrnaeus اسمیرنایی
Corinthius قرنتی
اروپاییان کشور ما را به نام Persia به معنی"سرزمین فارسها" میشناختند. اما در سال 1935 رضا شاه پهلوی از دولتهایی که با آنها روابط سیاسی داشت درخواست کرد که این کشور را به نام "ایران" بخوانند که در کتیبههای شاهان ساسانی بهصورت Ērān با یای مجهول آمدهاست و خود آن بازمانده airyanām در airayanam vaeja اوستایی است و از ریشه -ar* ایرانی باستان و در اصل از ریشه -al* یا -ol* هندواروپایی میآید که بهمعنی "آنسوی" یا "بالای" است. این ریشه هندواروپایی پسوند اسم ساز yo- یا io- میگیرد و در هندواروپایی -Aryo و -Ario به معنی "شخص برتر، آقا، سرور" میشود که در فارسی باستان و اوستایی به صورت "اریا = arya" درمیآید. [ مصوت کوتاه o هندواروپایی در ایرانی باستان به واج a تبدیل میشود.] این که آلمانیهای هیتلری میگفتند: نژاد "آریا" یعنی نژاد "برتر"، منظورشان در اصل معنی این واژه بود. همین واژه "آقا و برتر" در جوامع طبقاتی مثل هند باستان و یا ایران زمان ساسانی معنی "آزاده" میشود که از نژاد اصیل و نجیب و برتر به خود میگیرد و در برخی از کتابهای تاریخی عربی ایرانیان "بنیاحرار" یا "آزادگان" نامیده شدهاند.
در اوستا واژه airyanām-vaeja
که در فرگرد دوم وندیداد آمده [در پهلوی بهصورت Irānvēj و در فارسی دری "ایرانویج"] به معنی: "تخمه یا نژاد ایرانی" است. واژه ایرانی باستان ar-ya که در اوستایی میشود: "-airiyā" ، آن i زاید را i میان نهشت یا epenthesis i میگویند و صرفا بهخاطر وجود صدای y در سیلاب بعدی است. واکههای مرکب ai در فارسی باستان و ae در اوستا در دوره میانه به /ē/ یعنی یای مجهول و در فارسی جدید به /ī/ یعنی یای معروف تبدیل میشوند. مانند:
daeva ⏩ dēv ⏩ dīv دیو
بنابراین:
airiyana ⏩ ērān ⏩ īran ایران
ساخته میشود که بهمعنی "سرزمین آزادگان" است. برخی بر این باورند که همین ریشه درجزء اول واژههای "ایرج" و "ایرلند" موجود است. در لاتین هم واژه alius را داریم به معنی: " بیگانه، از سوی دیگر، از آن سوی، از ما نیست" که واژه انگلیسی alienation هم از آن مشتق میشود، آن هم از همین ریشه هندواروپایی است و واژه یونانی allos به معنی: "دیگر" هم از همین ریشه است. همینطور کلمه انگلیسی parallel "موازی" که از parallelum لاتین میآید که آن خودش از یونانی گرفته شده: پیشوند -para و ریشه -allelon* و تحتاللفظ یعنی "کنار همدیگر". در ورزش ژیمناستیک هم به دو چوب موازی که کنار همدیگر قرار گرفتهاند "پارالل" میگویند. و در ادبیات غربی یک صنعت ادبی وجود دارد به نام Parallelism یا "هم راستایی، همانندی" که شاعر یک مفهوم را در دو مصراع یک بیت تکرار میکند. در كتاب مقدس مسيحيان و كليميان بعداز مزامير حضرت داوود كتاب امثال حضرت سليمان وجود دارد كه زندهیاد شاملو هم آن را با نام غزل غزلهای سلیمان انتشار داده است. در متن عبری این کتاب از این صنعت parallelism زیاد استفاده شده است.
#فریبرز_کوچکی_زاد
🇮🇷 @linguiran
انسان بیدار همواره کشیک نفس میکشد
و پاسبان حَرَمِ دِل است.
#علامه_حسنزاده_آملی
#شب_قدر
🇮🇷 @linguiran
یادمان باشد، قانون عالَم، قانون اندازههاست!
و لیلةالقدر،
شب انتخاب اندازههای بلند!
یادمان باشد، کوتاه انتخاب نکنیم.
🏴 @linguiran