eitaa logo
الهام انیمیشن
93 دنبال‌کننده
27 عکس
387 ویدیو
1 فایل
بهترین انیمیشن های جدید دوبله فارسی دخترانه کارتون جدید دوبله فارسی کامل پسرانه خنده دار فیلم سینمایی کودکانه خنده دار خارجی دوبله فارسی انیمیشن سینمایی خنده دار دوبله فارسی لیست بهترین انیمیشن های دنیا دوبله فارسی
مشاهده در ایتا
دانلود
دردِ کشیده‌ام که مَپُرس زهرِ هجری چشیده‌ام که مَپُرس دلبری برگزیده‌ام که مپرس آن چنان در هوایِ خاکِ دَرَش می‌رود آبِ دیده‌ام که مپرس من به گوشِ خود از دهانش دوش سخنانی شنیده‌ام که مپرس سویِ من لب چه می‌گَزی که مگوی لبِ لعلی گَزیده‌ام که مپرس رنج‌هایی کشیده‌ام که مپرس همچو غریب در رَهِ به مَقامی رسیده‌ام که مپرس ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/961 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به دورِ لاله قدح گیر و بی‌ریا می‌باش به بویِ گُل نفسی همدمِ صبا می‌باش سه ماه مِی خور و نُه ماه پارسا می‌باش چو پیرِ سالِک به مِی حواله کند بنوش و منتظرِ رحمتِ خدا می‌باش گَرَت هواست که چُون جَم به سِرِّ غیب رَسی بیا و همدمِ جامِ جهان نما می‌باش چو غنچه گرچه فروبستگیست کارِ جهان تو همچو بادِ بهاری گره گشا می‌باش به هرزه طالبِ سیمرغ و کیمیا می‌باش مریدِ طاعتِ بیگانگان مشو ولی معاشرِ رندانِ پارسا می‌باش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/957 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
باز آی و تنگِ مرا مونس جان باش وین سوخته را مَحرَمِ اسرارِ نهان باش ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش در خرقه چو آتش زدی ای عارفِ سالِک جهدی کن و سرحلقهٔ رندانِ جهان باش دلدار که گفتا به تواَم نگران است گو می‌رسم اینک به سلامت، نگران باش خون شد از حسرتِ آن لعلِ روان بخش ای دُرجِ محبت به همان مُهر و نشان باش ای سیلِ سرشک از عقبِ نامه روان باش حافظ که هوس می‌کندش جامِ جهان بین گو در نظرِ آصفِ جمشید مکان باش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/959 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
دارم از زلفِ سیاهش گِلِه چندان که مَپُرس که چُنان ز او شده‌ام بی سر و سامان که مَپُرس که چُنانم من از این کرده پشیمان که مپرس به یکی جرعه که آزارَ کَسَش در پِی نیست زحمتی می‌کشم از مردمِ نادان که مپرس زاهد از ما به سلامت بگذر کاین مِیِ لعل دل و دین می‌برد از دست بدان سان که مپرس گفت‌وگوهاست در این راه که جان بُگْدازد هر کسی عربده‌ای این که مبین آن که مپرس ،_ولی شیوه‌ای می‌کند آن نرگسِ فَتّان که مپرس گفتم از گویِ فلک صورتِ پرسم گفت آن می‌کشم اندر خمِ چوگان که مپرس گفتمش زلف به خونِ که شکستی؟ گفتا حافظ این قصه دراز است به قرآن که مپرس ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/960 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
اگر رفیقِ شفیقی درست پیمان باش حریفِ خانه و گرمابه و باش مگو که خاطرِ عُشّاق، گو پریشان باش گَرَت هواست که با خِضْر همنشین باشی نهان ز چشمِ سِکَندَر چو آبِ حیوان باش زبورِ نوازی نه کارِ هر مرغیست بیا و نوگُلِ این بلبلِ غزل خوان باش طریقِ خدمت و آیینِ بندگی کردن خدای را که رها کن به ما و سلطان باش ،_زنهار وز آن که با ما کرده‌ای پشیمان باش تو شمعِ انجمنی یکزبان و یکدل شو خیال و کوشش پروانه بین و خندان باش کمالِ و حُسن در نظربازیست به نظر از نادرانِ دوران باش خموش و از جورِ ناله مکن تو را که گفت؟ که در رویِ خوب، حیران باش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/958 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
صوفی گُلی بچین و مُرَقَّع به خار بخش وین زهدِ خشک را به مِی خوشگوار بخش تسبیح و طَیلَسان به مِی و مِیگُسار بخش زُهدِ گران که شاهد و ساقی نمی‌خرند در حلقهٔ چمن به نسیمِ بهار بخش راهم شراب لعل زد ای میرِ عاشقان خونِ مرا به چاهِ زَنَخدانِ بخش یا رب به وقتِ گُل، گُنَهِ بنده عفو کن وین ماجرا به سروِ لبِ جویبار بخش زین بحر، قطره‌ای به منِ خاکسار بخش شکرانه را که چشم تو رویِ بتان ندید ما را به عفو و لطفِ خداوندگار بخش ساقی چو شاه نوش کند بادهٔ صَبوح گو جامِ زر به شب زنده دار بخش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/956 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
باغبان گر پنج‌روزی صحبتِ بایدش بر جفایِ خارِ هجران صبرِ بلبل بایدش مرغِ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش رندِ عالم‌سوز را با مصلحت‌بینی چه‌کار کار مُلک است آن که تدبیر و تأمل بایدش تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش با چُنین زلف و رُخَش بادا نظربازی حرام هر که روی یاسمین و جَعدِ سنبل بایدش این شوریده تا آن جَعد و کاکُل بایدش ساقیا در گردشِ ساغر تعلل تا به چند دور چون با عاشقان افتد تَسَلسُل بایدش کیست تا ننوشد باده بی‌آوازِ رود عاشقِ مسکین چرا چندین تجمل بایدش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/955 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش مَذاقِ حرص و آز ای ، بشو از تلخ و از شورَش بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن به لَعبِ زهرهٔ چنگیّ و مرّیخِ سلحشورش کمندِ صیدِ بهرامی بیفکن، جامِ جم بردار که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش بیا تا در مِی صافیت رازِ دَهر بِنْمایم به شرطِ آن که نَنْمایی به کج طبعانِ کورش سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش کمانِ ابرویِ جانان نمی‌پیچد سر از ولیکن خنده می‌آید، بدین بازویِ بی زورش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/953 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
خوشا و وضعِ بی‌مثالش خداوندا نگه دار از زَوالش که عمرِ خضر می‌بخشد زلالش میانِ جعفرآباد و مُصَلّا عبیرآمیز می‌آید شِمالش به آی و فیضِ روحِ قدسی بجوی از مردمِ صاحب کمالش که نامِ قند مصری برد آنجا؟ که ندادند اِنفِعالش چه داری آگهی؟ چون است ؟ گر آن پسر خونم بریزد دلا چون مادر کن حلالش مکن از خواب بیدارم خدا را که دارم خلوتی خوش با خیالش چرا چو می‌ترسیدی از هجر؟ نکردی شُکرِ ایامِ وصالش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/952 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
فکرِ بلبل همه آن است که گُل شد گُل در اندیشه که چُون کُنَد در کارش خواجه آن است که باشد غَمِ خدمتکارش جایِ آن است که خون موج زَنَد در لعل زین تَغابُن که خَزَف می‌شکند بازارش بلبل از فیضِ آموخت سخن، ور نه نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش ای که در کوچهٔ معشوقهٔ ما می‌گُذَری بر حذر باش، که سر می‌شکند دیوارش هر کجا هست خدایا به سلامت دارش صحبت عافیتت گر چه خوش افتاد ای جانبِ عزیز است، فرومگذارش صوفیِ سرخوش از این دست که کج کرد کلاه به دو جامِ دگر آشفته شود دستارش دلِ که به دیدارِ تو خوگر شده بود نازپروردِ وصال است، مجو آزارش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/954 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
شرابِ تلخ می‌خواهم که مردافکن بُوَد زورش که تا یک دَم بیاسایم ز دنیا و شر و شورش مَذاقِ حرص و آز ای ، بشو از تلخ و از شورَش بیاور مِی که نَتْوان شد ز مکرِ آسمان ایمن به لَعبِ زهرهٔ چنگیّ و مرّیخِ سلحشورش کمندِ صیدِ بهرامی بیفکن، جامِ جم بردار که من پیمودم این صحرا، نه بهرام است و نه گورش بیا تا در مِی صافیت رازِ دَهر بِنْمایم به شرطِ آن که نَنْمایی به کج طبعانِ کورش سلیمان با چُنان حشمت، نظرها بود با مورش کمانِ ابرویِ جانان نمی‌پیچد سر از ولیکن خنده می‌آید، بدین بازویِ بی زورش ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/953 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
به جانِ خواجه و حقِ قدیم و عهدِ درست که مونسِ دمِ صبحم، دعای دولت توست ز لوح سینه نیارَست نقشِ مهرِ تو شُست بکن معامله‌ای، وین شکسته بخر که با شکستگی ارزد به صد هزار درست زبان مور به آصف دراز گشت و رواست که خواجه خاتَمِ جم، یاوه کرد و باز نَجُست دلا طمع مَبر از لطف بی‌نهایت دوست چو لاف زدی سر بباز، چابک و چُست ،_که_خورشید_زایَد_از_نَفَسَت که از دروغ سیه روی گشت صبحِ نخست شدم ز دست تو کوه و دشت و هنوز نمی‌کنی به ترحم، نِطاق سلسله سست مرنج و از حِفاظ مجوی گناه باغ چه باشد چو این گیاه نَرُست ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈ https://eitaa.com/s/love_island/951 ‌┈┈••✾•🌷•✾••┈┈