بندهوار آمدم به زنهارت
که ندارم سلاح پیکارت
متفق میشوم که #دل ندهم
معتقد میشوم دگر بارت
مشتری را بهای روی تو نیست
من بدین مفلسی خریدارت
غیرتم هست و اقتدارم نیست
که بپوشم ز چشم اغیارت
گر چه بی طاقتم چو مور ضعیف
میکشم #نفس و میکشم بارت
نه چنان در کمند پیچیدی
که مخلص شود گرفتارت
من هم اول که دیدمت گفتم
حذر از چشم مست #خونخوارت
دیده شاید که بی تو برنکند
تا نبیند فراق دیدارت
تو ملولی و دوستان مشتاق
تو گریزان و ما طلبکارت
چشم #سعدی به #خواب بیند #خواب
که ببستی به چشم سحارت
تو بدین هر دو چشم #خوابآلود
چه غم از چشمهای بیدارت
#بندهوار_آمدم_به_زنهارت #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/355
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈