در من این هست که صبرم ز نکورویان نیست
زرق نفروشم و زهدی ننمایم کان نیست
ای که منظور ببینی و تأمل نکنی
گر تو را قوت این هست مرا امکان نیست
ترک #خوبان خطا عین صوابست ولیک
چه کند بنده که بر #نفس #خودش فرمان نیست
من دگر میل به صحرا و تماشا نکنم
که #گلی همچو رخ تو به همه بستان نیست
ای پریروی ملکصورت #زیباسیرت
هر که با مثل تو انسش نبود انسان نیست
چشم برکرده بسی خلق که #نابینااند
مثل صورت دیوار که در وی جان نیست
درد #دل با تو همان به که نگوید درویش
ای برادر که تو را درد #دلی پنهان نیست
آن که من در قلم قدرت او حیرانم
هیچ مخلوق ندانم که در او حیران نیست
#سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
همچنان قصهٔ سودای تو را پایان نیست
#در_من_این_هست_که_صبرم_ز_نکورویان_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/618
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈