دل نماندهست که گوی خم چوگان تو نیست
خصم را پای گریز از سر میدان تو نیست
تا سر زلف پریشان تو در جمع آمد
هیچ مجموع ندانم که پریشان تو نیست
در تو حیرانم و اوصاف معانی که تو راست
و اندر آن کس که بصر دارد و حیران تو نیست
آن چه عیبست که در صورت #زیبای تو هست
وان چه سحرست که در غمزهٔ فتان تو نیست
آب حیوان نتوان گفت که در عالم هست
گر چنانست که در چاه زنخدان تو نیست
از خدا آمدهای آیت رحمت بر خلق
وان کدام آیت لطفست که در شأن تو نیست
گر تو را هست شکیب از من و امکان فراغ
به وصالت که مرا طاقت هجران تو نیست
تو کجا #نالی از این خار که در پای منست
یا چه غم داری از این درد که بر جان تو نیست
دردی از حسرت دیدار تو دارم که طبیب
عاجز آمد که مرا چاره درمان تو نیست
آخر ای کعبهٔ مقصود کجا افتادی
که #خود از هیچ طرف حد بیابان تو نیست
گر برانی چه کند بنده که فرمان نبرد
ور بخوانی عجب از غایت احسان تو نیست
#سعدی از بند تو هرگز به درآید؟هیهات!
بلکه حیفست بر آن کس که به زندان تو نیست
#دل_نماندهست_که_گوی_خم_چوگان_تو_نیست #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/613
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
بسیار سفر باید تا پخته شود خامی
صوفی نشود #صافی تا درنکشد جامی
گر پیر مناجات است ور رند خراباتی
هر کس قلمی رفتهست بر وی به سرانجامی
فردا که خلایق را دیوان جزا باشد
هر کس عملی دارد من گوش به انعامی
ای #بلبل اگر #نالی من با تو هم آوازم
تو #عشق #گلی داری من #عشق #گل اندامی
سروی به لب جویی گویند چه #خوش باشد
آنان که ندیدستند سروی به لب بامی
روزی تن من بینی قربان سر کویش
وین عید نمیباشد الا به هر ایامی
ای در #دل ریش من مهرت چو روان در تن
آخر ز دعاگویی یاد آر به دشنامی
باشد که تو #خود روزی از ما خبری پرسی
ور نه که برد هیهات از ما به تو پیغامی
گر چه شب مشتاقان تاریک بود اما
نومید نباید بود از روشنی بامی
#سعدی به لب دریا دردانه کجا یابی
در کام نهنگان رو گر میطلبی کامی
#بسیار_سفر_باید_تا_پخته_شود_خامی #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/92
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈