چو تو آمدی مرا بس که حدیث #خویش گفتم
چو تو ایستاده باشی ادب آن که من بیفتم
تو اگر چنین لطیف از در بوستان درآیی
گل سرخ #شرم دارد که چرا همیشکفتم
چو به منتها رسد #گل برود قرار #بلبل
همه خلق را خبر شد غم #دل که مینهفتم
به امید آن که جایی قدمی نهاده باشی
همه خاکهای #شیراز به دیدگان برفتم
دو سه بامداد دیگر که نسیم #گل برآید
بتر از هزاردستان بکشد فراق جفتم
نشنیدهای که فرهاد چگونه سنگ سفتی
نه چو سنگ آستانت که به آب دیده سفتم
نه عجب شب درازم که دو دیده باز باشد
به خیالت ای ستمگر عجب است اگر بخفتم
ز هزار #خون #سعدی بحلند بندگانت
تو بگوی تا بریزند و بگو که من نگفتم
#چو_تو_آمدی_مرا_بس_که_حدیث_خویش_گفتم #اشعار_عاشقانه_سعدی_شیرازی #اشعار_سعدی
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈
https://eitaa.com/s/love_island/345
┈┈••✾•🌷•✾••┈┈