🔴 عاشورا، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه سوم
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ مساوات در انقلاب پیامبر(ص)
پیامبر می فرمود مردم مثل دانه شانه باهم مساوی اند.
در فتح مکه وقتی بلال روی کعبه رفت و اذان گفت برخی مشرکان طعنه زدند که: محمد جز این کلاغ سیاه نداشت!
آیه "ان اکرمکم عندالله اتقاکم" اینجا آمد. پیامبر تیری که در بدن کسی رفته بود را مال او نمی کرد تا روی غنائم عادلانه تقسیم شود.
✅ موج تقلب اول و تبدیل مساوات به تبعیض!
1⃣ احیاء نظام خونی و قبیله گی
ابوبکر ابوسفیان را شیخ و سید قریش خواند!
عمر قریش را رؤسای مردم خواند!
2⃣ نظام مالی جدید(دواوین).
سال ۱۵ه دیوان تقسیم مستمری توسط خلیفه دوم تأسیس شد. که طبقه بندی داشت و ناقض مساوات انقلاب پیامبر بود!
مقدسی از عمر نقل می کند که: عدالت را از کسری یاد گرفته است.
عدالت کسرایی، به پیدایش کسری در اسلام هم می انجامد!
خود عمر معاویه را کسرای عرب می خواند اما عزلش هم نمی کرد.
✅ تفاوت خلیفه دوم و سوم از این حیث
هردو همین روش طبقاتی را رفتند با این فرقها:
🔺عمر ، بنی هاشم و عثمان، بنی امیه را مقدم کرد!
تقدیم بنی هاشم توطئه ای برای جا انداختن آن روش غلط بود و الا همو فدک دست فاطمه(س) را از او گرفته بود و...!
تقدیم بنی امیه پایدار ماند و طبقه جدید را موجب شد. سعید بن عاص اموی-حاکم کوفه-عراق را بستان بنی امیه خواند!
عثمان، فدک را به مروان دامادش داد!
🔺عمر هم ثروتمند بود اما عثمان اشرافی هم بود! و زندگی اشرافی هم باب شد.
🔺عمر به نزدیکان خود سخت می گرفت ولو رانت به برخی می داد اما عثمان به نزدیکان عطاهلی عجیب و کلان می کرد. خمس غنائم آفریقا(۵۰۰۰۰۰دینار!) را به مروان دامادش و خمس غنائم مصر(۳۰۰۰۰۰دینار!) را به برادر او حارث(باز دامادش) داد!
✅ چگونه بندگان خدا، برده و مال خدا، غارت شد؟!
در موج دوم و سوم انقلاب پیامبر از این زیاد سخن است که بندگان خدا را برده و مال خدا را غارت کردند. این چگونه شد؟
1⃣ تئوری بیت المال را مال الله خواندن!
عثمان و بعد معاویه، خود را خلیفه خدا و بیت المال را مال الله خواند!
این تقدس بخشی نبود بلکه حذف مسلمین از مال ثمره اش این بود که پس هرجور خواست مصرف کند. مخالفین(علی ویارانش) بیت المال را مال مسلمین می خواندند یعنی اگر ۱۰۰هزار درآن بود مال تمام مردم شهر بود(بالسویه) اما در تلقی اموی این مال خدا بود و بنظر خلیفه به هرکه صلاح می دید(بخوانید بنی امیه) می داد!
همه چراگاه های مدینه را مختص بنی امیه اعلام کرد!
این گونه مال الله غارت می شد!
2⃣ تئوری طبقه ممتاز
از طریق جعل حدیث اول قریش را رؤسای مردم و مصون از بی دینی و...کردند و بعد عده ویژه ای از قریش را با جعل "عشره مبشره"(ده بشارت داده به بهشت) خواندند: ابوبکر، عمر، عثمان، علی، ابوعبیده جراح، سعد ابی وقاص، طلحه، زبیر، عبدالرحمن عوف، سعید بن زید!
گفتند هیچ قریشی زندیق نمی شود!هیچ دختر قریشی کنیز نمی شود!
اینگونه طبقه ممتاز ساخته بندپان خدا را برده آنان کردند!
✅ روضه
اسلام و قرآن به کنار، با همین تئوری های مقبول بگویید چرا با اهلبیت چنان کردید؟!حسین (ع) قریشی نبود که رسما او را زندیق خواندید؟!
زینب قریشی نبود که او را اسارت برده دختر حسین را خواستید به کنیزی بدهید؟!
✅ ثمره ای برای ما
تاریخ یک "روایت" دارد، یک "درایت" و یک "عبرت" و یک "تجربه فعال".
دیدن این جزییات این عبرت را می دهد که مراقب باشیم. خدا را شکر کنیم که تقلب اول برای ما شکل نگرفته است. باندهای ثروت و قدرت، جانشین برای امام برنگزیدند و مقام معظم رهبری از متن انقلاب امام انتخاب شد. گروههای مخالف امروز هم در این متفق اند که آنروز بهترین گزینه و بدون تبانی و ...انتخاب شد.
هشدار از اینکه هر میزان دست کانونهای قدرت و ثروت برسد برخی امور و ارزشهای انقلاب را منقلب می کند حتی وقتی که ولی صالح بر سرکار باشد(در اینباره بیشتر خواهیم گفت)
☑️ @m_ghanbarian
💢 عاشورا، چلچراغ تولی / چکیده جلسه سوم: متولی منتظر
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
🔸گاهی زمینه برای متولی جور می شود که "منتظر" شود. آن وقتی است که ولیّ خدا غائب شده است.
تا وقتی آدمها جلوی چشم مایند با آنها مراوده داریم. اگر از جلوی چشم رفت و گوشها دیگر او را نشنید، مراوده قطع می شود. مثل جوان خوب کوچه که اسیر صدام شده باشد. چند روزی نذری و دعایی بعد فراموش می شود.
اما دلداده ها با این فقدان و غیبت کنار نمی آیند. در دل دائما یادش می کند و به او "نظر" دارد. از آن نظرکردن دائمی، اثر می گیرد که "انتظار" نام دارد.
مانند مادر آن اسیر که از یادش نمیبرد و تحت تاثیر نگاه دائمی به او حرکاتش عوض می شود و...
اصلی ترین خصیصه متولی منتظر همین از یاد نبردن و اثر گرفتن از آن نظر درونی است.
این موجب ترقی و تعالی منتظر میشود گوش و چشم دیگری می یابد...
🔸دو منتظر بزرگ
1⃣ یعقوب. آیات ۸۴تا۹۴ یوسف دقایق و لطایف انتظارش را باز می گوید:
🔺"یا أسفی علی یوسف" منتظر اهل أسف و تأسف بر عزیز خود است هرچه هم بخواهی خاطرش را آسوده کنی نمی شود.
🔺"وابیضت عیناه من الحزن" اهل بکاء و ناله است آنقدر که کور می شود
🔺"فهو کظیم" مثل مشک گره زده پر از غیظ است. گله ها دارد از خیلی ها از مسببین غیبت بیشتر. "کاظم" نیست که ریشه غیظ را بخشکاند. کظیم است پر از غیظ!
🔺"قالوا تالله تفتؤ تذکر یوسف" علی الدوام در یاد است. از چشم رفته اما صد چندان در دل نظر میکند
🔺"حتی تکون حرضا أو تکون من الهالکین" از آثار آن یاد مدام و تأثرش مشرف به موت شده. حرضا یعنی نه مرده که دفنش کنند نه زنده که بکار زندگی آید!
🔺"فتحسسوا من یوسف" آن اثر پذیری از یاد مدام او را حواسی دیگر داده میگید حسش کنید ، تحسسوا نه تجسسوا!
🔺وقتی عزیزش در کنارش (در چاه شهرش) بود بویش را نمی برد اما حالا با آن "ترقی" بوی پیراهن او را از مصر می برد!(۹۴یوسف)
2⃣ فاطمه زهرا(س):
🔺"ان کنت عنی فی التراب مغیبا/فما کنت عن قلوب الحزین بغائب" پیامبر و حبیبش اگر از جلوی چشمش رفته اما از دل حزینش نرفته
🔺"تأمل اذا الاحزان فیک تکاثرت/أعاش رسول الله أم ضمه القبر" با زیادی حزنش در اثر زیادی یاد حبیب، دیگر رسول الله را مرده نمی بیند.
🔺"وکان جبرئیل روح القدس زائرنا/فغاب عنا فکل الخیر محتجب" با رسول الله جبرائیل زائر فاطمه می شد. حالا آن اثر پذیری از نظر به حبیب در درون، جبراییل را دوباره بدون بودن ظاهری رسول الله زائر فاطمه می کند. این تعالی و "ترقی" انتظار است.
🔸رقیه، بالارونده کوچک!
رقیه، آیه متشابه کربلا است باید با محکمات معنایش کرد. با یعقوب و با جده اش فاطمه(س)، عالی معنا می شود.
او متولی منتظر است که در دل حزین خود مکرر یاد باباست و از آن اثر می گیرد تا آنجا که "حتی تکون حرضا" نه مرده که دفنش کنند و نه زنده که با او مراوده کنند. رقیه دلداده ای است که با غیبت ولیّ خدا کنار نمی آید!
شبهه ای در او نیست. سیف بن عمیره از اصحاب امام صادق و امام کاظم و راوی ثقه ی زیارت عاشورا، رقیه را در قصیده سوگواره ۱۰۷بیتی خود چنین توصیف کرده است: و رقیه رق الحسود لضعفها/وغدا لیعذرها الذی لم یعذر
دل حسودان هم بر رقیه رقت گرفت از بس ضعیف شده بود. او که برای هیچ کدام از عاشوراییان عذری قبول نمی کرد هم عذر رقیه را می پذیرفت!
در کربلا هیچ چیز اتفاقی نیست حتی نامها! رقیه اسم مصغر از رقی-یرقی است یعنی بالا رونده کوچک!
☑️ @m_ghanbarian
🔴 عاشورا، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه چهارم
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ موج دوم انقلاب محمد(ص): نهضت اصلاح اداری و حکومتی توسط امیرالمومنین(ع)
در این جلسه موضع حضرت امیر و یارانش در ضمن تقلب اول(۱۱تا۳۶ه) بررسی کنیم:
1⃣ آلوده نشدن به مال اندوزی و در نیامدن در کسوت اشراف.
باوجودی که از سابقین در اسلام بودند و طبق قانون عمر باید بیشتر از بیت المال می گرفتند اما با وضع متوسط و فقیر جامعه زندگی کردند.
عطایا را عمدتا صدقه و وقف میکردند...
ابوذر و سلمان نیز حقوق بیت المال خود را صدقه می دادند.
-توجه: نمیشود انقلابی گری کرد و با طبقه ممتاز درافتاد اما خود آلوده بود یا اول همان راه بود. هستند منتقدانی که با یاران ۵۰ساله انقلاب سر این مسائل درگیرند اما خود اول همان راه و در همان زی هستند!
2⃣ انتقاد از آن سیاستها و دولتمردان
🔺انتقاد جدی حضرت امیر(ع) به کالایی شدن ارزشها: سبقت در اسلام یا جهاد نباید تبدیل به امتیازی مادی و موجب افزایش مزایا شود. جبران مالی جای خود مجاز اما تبدیل به ارزش ریالی شدن هرگز. همان وقت هم انصار المجاهدین بود و کمک رسانی به خانواده های مجاهدین اما این غیر از عامل مزایا کردن است.
🔺انتقاد ایشان و یاران در مقابل توطئه مال الله خواندن بیت المال توسط امویان:
ابوذر به معاویه اعتراض و می گفت میخواهی نام مسلمانان را پاک کنی!
چون مال مسلمین باید بینشان بالسویه تقسیم اما اضافه مال به خدا و خود را هم خلیفه او خواندن موجب میشد هر تصرف دلخواهی بکنند.
مشاجرات مکرر ابوذر بر سر این سیاستها و اشرافیت عثمان موجب تبعیدش به شام و بعد ربذه شد. علیرغم دستور عثمان حضرت امیر و حسنین برای تجلیل از ابوذر به مشایعت او آمدند و عثمان را خشمگین کرد...عثمان گله می کرد که علی دارد از عیب جویان و اشکال تراشان(ابوذر،عمار ومقداد و...)حمایت می کند!
حضرت امیر(ع) نمی توانست پشت این عناصر انقلابی را خالی کند. حتی تندرویی مثل محمدبن ابی بکر که تکفیر عثمان کرد و متهم به قتل عثمان بود را هم بعدا به معاویه تحویل نداد باوجودی که به روش و نتیجه او اشکال داشت و راضی به قتل عثمان نبود. این بخاطر آن بود که اگر این نیروهای انقلابی سرکوب میشدند دیگر احیای اسلام اصیل و حرکت پیش رونده انقلاب و ارزشها محال می شد.
همین گونه تحلیل کن حمایت حضرت آقا از نیروهای انقلابی علیرغم برخی گلایه ها ازآنها.
🔺وقتی سخن خصوصی رئیس قریش(ابوسفیان)با بنی امیه درز کرد که گفته بود به امر جاهلی برگردانید و به هم پاسش دهید که بهشت و جهنمی نیست، عمار و مقداد در مسجد سخنرانی و افشاگری کردند.
حتم دارم آنوقت هم میانه روها و مصلحت اندیش ها توجیه کردند که حرف ابوسفیان چه ربطی به عثمان دارد؟!
🔺گاه اعتراضات را مکتوب پیش خودش می بردند که یکبار عمار را در خانه عثمان آنقدر زدند که دو دنده اش شکست و دیگر نمی توانست بول خود را نگهدارد! این هم نتیجه به خودش گفتن و علنی در مسجد نگفتن!
✅ عبرت و تجربه فعال ما
ثمره این گفتن ها و شنیدن ها زیاد است. فاطمیه و روضه های سقیفه شیعه را درس داد تا به تجربه فعال برسد و در مورد مشابه دیگر آن خطا تکرار نشود.پس از پیروزی انقلاب بود نغمه هایی که نبود ولایت فقیه را کوک میکرد اما ملت توجه داشتند و ولایت فقیه را تثبیت کردند امروز هم همان ها میخواهند القاء کنند نظارت فقها -مثل آیت الله سیستانی در عراق-بهتر از ولایت آنهاست! حال آنکه در مقابل دولتهای ضعیفی مثل مالکی و عبادی این نظارت اثر دارد. در مشروطه هم همین تجربه شد. آخوند و نایینی میخواستند در حد نظارت تذکر باشند، اما دولت مقتدر و قلدر رضا خان سر درآورد و نظارت که هیچ، روحانیت را خلع لباس کرد!
در استمرار رهبری هم آن تجربه فعال به کارمان آمد. مراقبت شد کسی از جنس امام در منصب ولایت بنشیند. جلوی مرحوم آیت الله بهجت گفتند آقای خامنه ای جوان است! یکباره هشدار داد همان یکبار که در سقیفه گفتند علی جوان است کفایت می کند! این تجربه فعال است .
🔺در بقیه عرصه های مرتبط هم باید تجربه فعال ساخت الان نه اینجور است که مثل دولت عثمانی تقلب فراگیر و فساد و اشرافیت عمومی شود و بقول امروزی ها فساد سیستمی شده باشد. و نه آنجور است که برخی شاخکهای بالا زده ی فساد و اشرافیت را هم نبینند تا خدای نکرده بعدا به هم وصل و همه چیز را ویران کنند. آن تاریخ عبرت می دهد که مراقبت کنیم.
☑️ @m_ghanbarian
💢عاشورا، چلچراغ تولی / چکیده جلسه چهارم: متولی تائب
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
گاهی متولی خطا و گناه میکند که زمینه برای تائب شدن است.
🔸نادم ، غیرتائب است!
ابن حر را با حر و زهیر مقایسه کنید. عبیدالله حر جعفی چهره نادم است و آن دو چهره تائب. ابن حر هم مثل زهیر، عثمانی است. امام پیک فرستاد نیامد. خودش رفت فرمود: تو در دوران عمرت گناهان زیادی مرتکب شده ای آیا می خواهی توبه کنی تا گناهانت پاک گردد؟
ابن حر غیر گناهان متداول، گناه بزرگ خدمت به سلاطین جور داشت بعد عثمان به معاویه پیوست و با امیرالمومنین جنگید. توبه او عمل صالح بزرگی می خواهد که جبرانگر باشد. لذا امام پیشنهاد کرد یاری اش کند.
اما ابن حر گفت: سوگندت می دهم معافم کن زیرا نفس من به مرگ راضی نیست، من از مردن سخت گریزانم!
این نکته، کلیدی است گریزانی از مرگ و یاد مرگ اصلی ترین عامل فوت توبه است. زهیر دقیقا مقابل این گفت: من نفسم را برای مرگ با حسین آماده کرده ام!
لذا زهیر تائب شد اما ابن حر نشد. بعد کربلا نادم شد شعری گفت و حسرتش را بیان کرد...همان هم تحمل نشد. ابن زیاد احضارش کرد!فرار کرد آمد کنار قبر سید الشهداء ۱۴بیت گفت و گریست از جمله به کلید دیگر اشاره کرد: "آری پشیمانم که چرا او را یاری نکردم / آری هرکه به موقع توفیق نیابد پشیمان خواهد گردید". توبه، به موقع است و ندامت پس از فوت وقت!
ابن حر دچار نوسان شد به مختار پیوست بعد به مصعب. دست آخر هم مصعب به او مظنون و مجروح در فرات غرق شد! این عاقبت یک نادم آن هم عاقبت یک تائب.
🔸هرتائبی هم فائز نیست!
باز توابین را با حر و زهیر مقایسه کنید!
قرآن دو توبه را تصویر می کند: توبه ای که "یذهبن السیئات" است. گناهان را پاک می کند. و توبه ای که "یبدل الله سیئاتهم حسنات" یعنی همان سیئات را به حسنه تبدیل کند. شب نشینی بشود نماز شب! خدمه سلطان جور بودن بشود معیت با حسین!
این توبه ممتاز شرطی دارد: من عمل عملا صالحا: کسی که عمل صالحی (خاص)را انجام دهد سیئاتش، حسنه میشود. این عمل صالح ویژه یاری امام است.
توابین، اگر هم توبه شان پذیرفته باشد از نوع اول است. سلیمان بن صرد که مجتهد و رئیس شان بود خود آیه توبه گوساله پرستان بنی اسرائیل را می خواند: فاقتلوا بارئکم! یک روز همدیگر را بکشید!
این کجا و دفاع از حرم رسول الله کجا؟! زهیر با ۱۰نفر شمر و یارانش را در نوبت صبح از حمله خیمه ها دور کرد!
🔸هرتائب فائزی هم منیب نیست!
توبه، درآمدن از بدی هاست. انابه رفتن به سمت خوبی ها و جذب همه فضایل است.
باز ضحاک بن عبدالله مشرقی را با حر و زهیر مقایسه کنید!
ضحاک خود آمد پیش امام و وضع کوفه را به امام عرضه کرد وقتی دعوت شد گفت من مقروضم و خانواده و فرزند دارم، مشروط با شما می مانم! تا آنجا از شما دفاع می کنم که مفید باشد وقتی پیروزی ممتنع شد جدا میشوم!
عاشورا ماند و مردانه جنگید دعای امام هم برایش بود که: خدا از اهلبیت رسول بهترین پاداشها را به تو ارزانی کند!
قبل ظهر سوار شد و رفت!
ضحاک از توابین و ابن حر بهتر، با همان قدر هم شاید از گناهان در آمد اما آیا وارد کمالات شهدای کربلا و داخل در حلت بفنائک شد؟!
البته نه او تائب هم باشد منیب نیست. بخلاف حر و زهیر که هم تواب شدند و هم منیب. یعنی غیر از درآمدن از ظلمات به عوالم نور و فضائل وارد شدند.
☑️ @m_ghanbarian
🔴عاشورا، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه پنجم
بخش 1⃣
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ موج دوم انقلاب: نهضت دولت اسلامی علوی
بخاطری که بهتر بفهمیم اگر امیرالمومنین این موج را نمی گستراند واقعا علی الاسلام والسلام می شد باز یادآوری لازم است.
🔺درحوزه سیاسی چیزی از نقش مردم و رأی مردم باقی نمانده بود. همان اهل حل و عقد و ریش سفیدان به شش نفر تقلیل یافت که دائم تهدید می شدند اگر به کسی نرسیدید، معاویه آماده است! یعنی حمله کرده و مدینه را اشغال و تابع خود می کند! این یعنی جواز تسلط به زور. همان چیزی که بعدا تئوریزه هم شد!
رشید رضا در تفسیر المنار نقل می کند که داشمندی آلمانی می گفت: باید مجسمه معاویه را ما طلا بگیریم و در میدان برلین نصب کنیم! چون نظام اسلامی را از اساس مردم سالاری به نظام سلطه و زور تبدیل کرد اگر معاویه نبود اسلام کل عالم را فرا می گرفت!
این وضع اسفناک، انقلابی می خواست که میراث پیامبر را احیاء کند و علی (ع) کرد. برای اولین بار بیعت عمومی، علنی، آزادانه شکل گرفت حتی کورها و شل ها آمدند. برخی بیعت نکردند و آزاد بودند. این موج دوم انقلاب محمد(ص)بود.
🔺در عرصه اقتصادی و انتفاعات شخصی، کار بجایی رسیده بود که عثمان در توجیه خانه اشرافی اش به مردم گفت: اگرمن در بخشش آنچه را دوست دارم ،انجام ندهم در آن صورت به چه منظور پیشوای شما باشم؟!
یاللعجب! یعنی انگیزه پیشوا بودن، آزادی عمل در تصرف در بیت المال است!
این را مقایسه کنید با انقلاب علوی که حکومت را از کفش وصله دارش بی ارزش تر خواند "مگر حقی احقاق کند"!این انقلاب محمد بود نه آن.
بذل و بخششهای بی حد عثمان به نزدیکان مثال زدنی است به عبدالرحمن عوف(شوهر خواهر و رئیس شورای ۶نفره)در یک قلم ۲۵۶۰۰۰دینار داد. ساختمان مجلل او، طویله اش ۱۰۰اسب و هزار شتر داشت!
طلحه کاخ معروف خود را ساخت و فقط درآمد عراقش روزی ۱۰۰۰دینار بود!
در این وضعیت طبقاتی نهضت علوی شکل گرفت حرفهایش بوی انقلاب داشت. قسم خورد که همه غربال شده پایینی ها بالا آمده و بالایی ها پایین می روند.
قسم خورد بیت المال حتی اگر مهریه زنان شده باشد را پس میگیرد!
طبقه بهرمند از این خیزش لرزید. عمروعاص به معاویه نوشت: چه خواهی کرد وقتی هرچه داری از تو گرفته شود...آنچه می توانی بکن!
این فراخوان شورش علیه علی(ع) بود!
موج دوم انقلاب توسط علی(ع) برای احیای اسلام رسول الله آنقدر پررنگ و با فاصله فاحش از اسلام موجود نمایش داده می شد تا همه اقوام تازه مسلمان متوجه بشوند این اسلام دیگری است. از لباس و خوراک عجیب او که سؤال برانگیز می شد تا برخوردهای دقیق و سخت اش.
عقیل برادرش با فقر زیاد فقط از او یک من گندم از بیت المال خواست که آهن گداخته کنارش برد!
مقایسه کنید با ورود حکم بن العاص(پدر دو داماد عثمان) به مدینه. او تبعیدی پیامبر بود صبح با یک بز و لباس ساده وارد شد عصر با لباس شاهانه از دار العماره بیرون زد!
🔺علی(ع) باید اسلام اصیل را در حوزه حاکمیت به دقیق ترین وضعش نمایش می داد تا برای همیشه در تاریخ بماند او فقط امام کوفه و سال ۳۶تا ۴۰ه نبود او امام تاریخ هم بود پس حتی به قیمت زوال دولتش باید الگوی کامل و دقیق را نشان می داد. ابوالاسود دوئلی را فقط برای بلندی صدایش نسبت به شاکی و متهم عزل کرد!!!
مثل ما شاید در این دقایق تکلیف او را نداریم چنانچه در خوراک و پوشاک هم مثل او مکلف نیستیم. او الگوی کامل و سالم و عالی را باید عرضه می کرد. البته از واجبات حکومت داری او نباید گذشت.
☑️ @m_ghanbarian
🔴عاشورا، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه پنجم
بخش 2⃣
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ درسی برای ما
امروز باوجودی که کانون تقلب اول در انقلاب ما شکل نگرفته اما برخی مخاطرات از جانب بهره مندان به چشم می خورد. ضرورت اساسی این دوره ی ما، تشکیل دولت اسلامی (به معنای دقیق کلمه)است.
روی کار آمدن دولتمردان و رجال نباید از ناحیه کانونهای ثروت و قدرت شود(دوبارهشدار از سوی رهبری). آزادی و رأی مردم و مردم سالاری نباید کم رنگ شود. خصوصیات دولتمردان باید به دولت مردان علی نزدیک شود.و روش آنها هم آنجور باشد. این ضرورت الان ماست.
🔺انتظار ورود رهبری و تشکیل تشکیلات موازی بی جاست. باید همین قوا چابک و اسلامی شود. در اینباره هم ما وظیفه داریم هم رهبر.
ورودهای خلخالی مانند، مال دوره نهضت و پیش از شکل گیری نظام است نه وقتی قانون اساسی هست و وظایف همه معلوم شده است و نماینده ویژه دخالت در دستگاههای مربوطه است. راه ارزشی کردن همانهاست.
🔺رهبری برای تحقق دولت اسلامی فقط حرف نزده ،اقلا دوبار فضا ساخته است. ۸۴زمینه تحول و چرخش بزرگ در مدیران را موجب شد. کسی را حمایت کرد که خارج از حلقه های موجود بود. دولت او را بعد از انتخاب مردم محبوب ترین دولت و احیاگر ارزشهای انقلاب خواند اما آن نتیجه که خواستیم نشد...
بار دیگر روحانی فاضل ومورد قبول مراجع را که در ۳۶سالگی منتخب مردم در خبرگان شده و در مقابل تهاجم فکری مثل سروش به مبانی انقلاب واسلام انقلابی ایستاده وکتاب نوشته بود را بالا کشید ودر شورای نگهبان نهاد. آن روحانی جوان مقابل یک کانون قدرتمند با شجاعت رأی فقهی-حقوقی بر ابطال وقف دانشگاه آزاد داد واز تصرف ۴۰هزار میلیارد دارایی توسط عده ای محدود جلوگیری کرد ورهبری آن رأی را تنفیذ کرد ومانع وقف شد. آن فاضل جوان را بالا کشید ورئیس قوه قضاییه کرد.امروز ما شاید از او هم مثل آن دولتمرد قبلی گله داشته باشیم اما بگویید رهبری برای ایجاد دولت اسلامی در چارچوب مردم سالاری دینی دیگر میتوانست چه کند که نکرده است؟!
[این چکیده نسبت به حجم مطالب ارائه شده این جلسه کوتاه وناقص است برای قضاوت بهتر حتما فایل صوتی را کامل گوش کنید]
☑️ @m_ghanbarian
💢 عاشورا، چلچراغ تولی / چکیده جلسه پنجم: متولی آب[=اهل إباء]
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
🔸اهل عباء را شنیده ای، اهل إباء می دانی کیست؟
اباء کردن از ضیم(ننگ)، اسم فاعلش میشود "آب" یعنی اباء کننده! جمعش میشود: أباه الضیم.
ابن ابی الحدید ذیل خطبه ۵۱نهج البلاغه، امام حسین(ع)را سید اهل اباء می خواند.
🔸ضرورت متولی آب!
دنیایی که طاغوت و زورگو دارد، متولی اهل اباء لازم دارد.
در روانشناسی سه تیپ شخصیتی شناخته شده است: سلطه پذیر/پرخاشگر/جرأت مند و عزیز.
تحقیقات توماس موریاریتی نشان داد: ۸۰% دانشجویان به مزاحم خود واکنش نشان نمیدادند. ۱۵% واکنش نشان داده اما مقاومت نمی کردند!بعد نتیجه گرفت ما ملتی از قربانیان مشتاقیم!
یک دسته گناهان بیشتر اهل اباء بودن را کاسته آدم را ذلت پذیر می کند. همجنس گرایی، خود ارضایی و...
امیرالمومنین(ع)فرمود: شجاعت آدم اندازه تن ندادن به پستی هایش است.
🔸ضریب اهل اباء؟!
برای تامین سلامت به ازاء هر۵۰۰نفر یک دکتر لازم است ،برای تضمین ننگ ناپذیری جامعه به ازاء هر چند نفر یک اهل اباء لازم است؟
درصد شهداء به کل کشور در زمان جنگ ۰/۳۸% بود! تعداد کل رزمندگان کمتر از۶%!
لبنان ۵میلیون، حزب الله ۱۰۰۰۰است اما ننگ را از کل لبنان دور کرده است.
روزنامه اسرائیلی[هیوم] در یادداشت[یورام اتینگر] گزارشی از تحقیقات ۱۱ساله یک محقق اسرائیلی[الداد پاردو] درباره کتابهای درسی ایران منتشر کرد که: جمهوری اسلامی در کتابها شهادت طلبی را به کودکان و نوجوانان آموزش می دهد!در آخر نتیجه گرفت یک توافق سازنده با روحانیون نیازمند تغییرات اساسی کتابهای درسی است!
🔸سید اهل اباء
در جمله معروف هیهات منا الذله در ادامه هست که خدا و رسول و مومنان و نفوس ابیه(جانهای سازش ناپذیر ) اینرا ازما نمی پذیرد.
عبدالله بن حسن یک نفس ابیه و متولی آب است...
☑️ @m_ghanbarian
🔴 عاشورا ، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه ششم
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ مشکلات نهضت علوی در ایجاد دولت اسلامی
1⃣ کمبود کارگزاران صالح برای چنین دولتی:
دولت اسلامی هم در نحوه سرکار آمدن، هم شخصیت دولتمردان و هم نحوه دولت داری ویژگی هایی دارد که آسان نیست.
مثلا برآمده از کانون های ثروت و قدرت و گرفتن سهم نیست. زی ای نزدیک حضرت امیر(ع) دارند. از ارزشهای اسلامی در دولت داری پیروی می کنند آزادی و اختیار مشروع را لحاظ میکنند حتی اگر کارشان سخت شود و...
🔺کارگزاران علی(ع)از این حیث یک جور نبودند:
برخی وفادارمانده و حتی شهید شدند!...برخی کوتاهی کردند...برخی حتی خیانت کردند...برخی به معاویه پیوستند...وبرخی علیه امام شوریدند...
امام از اشعث و زیادبن ابیه هم استفاده کرد اما نه برسر یک معامله با کانون قدرتی یا با وجود فسادشان!بمحض فساد عزل می شدند. گاه نیروهای مومن همه مدیر لایق نمیشوند و امام در تنگناست اما باز خط قرمز را نمی شکند.
🔺گاه کارگزاری با مشورت نزدیکان ابقاء می شد و بعدا خیانت میکرد. مثل ابوموسی که به سفارش مالک اشتر ابقاء شد و بعدا در صفین وهم حکمیت خیانت کرد!
بین این موارد وسفارش پذیری و رانت دهی هم باید فرق گذاشت. اینجا امام به سفارش "وشاورهم فی الامر"عمل می کند حالا نتیجه خوب نشد مانع ندارد این با تمکین دادن به کانونهای ثروت بسیار فرق دارد.
اگر منتخب مردم عالی نشد،رهبر بپذیرد و کمک کند خیلی فرق دارد با اینکه کانون های ثروت آدمی را بالا بیاورند!
متأسفانه فاصله نیروهای حزب اللهی با آقا در فکر و عمل زیاد است....
2⃣ سختی تغییر رویه های غلط بعد از ۲۵سال:
در جلد ۸ الکافی خطبه ای از حضرت امیر(ع) به روایت سلیم بن قیس هست که حضرت ۲۵مورد از وعده ها وآرمانهایی که هنوز تحقق پیدا نکرده را می شمارد ...
پس حرفهای دیشب چه می شود؟
آنها هم درست است. یک آرمان گرای واقع بین، پایش روی زمین و سر و دیدش به آسمان است. علی(ع) بالاترین سطح آرمانی حکومت را تصویر می کند و پی اش می افتد تا تابلویی برای همیشه ی تاریخ باشند اما :
🔺الف)نشده ها را رسما اعلان می کند که اینها غلط است و نمی خواهم باشد اما هنوز زورم نرسیده است. اینجور وضع موجود توجیه نمی شود وپای اسلام نمی رود. وقتی رهبری اعتراف کند در عدالت عقبیم این فایده را دارد که پس هرچه در کشور می گذرد را توجیه نکنیم و الزاما درست ندانیم.
🔺ب)پیگیر تحقق نشده هاست. نه فقط بگوید اینها غلط است! برای تبدیل آنها باید برنامه ریخت و حرکت کرد.
🔺ج)آنجا که دستش می رسد را تمام کمال رعایت کند. امام علی(ع) کوفه که دستش بود را بی نقص اداره میکرد. خودش هم بعنوان شاکی دادگاه میرفت و از غلبه و خلافتش استفاده نمیکرد. فرزندانش بی عیب بودند.
اگر رهبری خودش و نزدیکانش در تراز مقبول بودند شکر جدی می خواهد...
☑️ @m_ghanbarian
💢عاشورا، چلچراغ تولی / چکیده جلسه ششم : متولی مشرف
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
متولی مثل درخت مثمری است که باید میوه دهد.
🔸مراتب تکلیف و تشریف:
سه دایره تکلیف داریم و متناسب با هریک، یک محیط تشریف[حظ و بهره].
اسلام، ایمان، ایقان(یقین)، سه مرحله تکلیف است.
اسلام همان شهادتین گفتن است. تشریف و بهره اش، محترم شدن، درآمدن از نجاست و...است.
ایمان خود را در انجام تکالیف شرعی و اخلاقی نشان می دهد دستور جامعش، "یا ایها الذین امنوا استجیبوا لله وللرسول اذا دعاکم" است. استجابت خدا و رسول در هر دعوت و درخواستشان.
تشریف ایمان، "لما یحییکم" است. زنده شدن به یک حیات برتر. همت عالی تر، آرزوی متعالی تر، رغبت و رهبت پاکیزه تر، حواس لطیفتر، ملهم شدن قلب و بصیر شدن چشم دل و عبرت بگیر شدن دیدگان و...همه لوازم این حیات طیبه است.
ایقان، تکلیفش واعبد ربک حتی یاتیک الیقین است. پس از مرحله ایمان است و مصرف یقین و عشق در رفتارها و اخلاقهاست. تشریفش، مشاهده و مکاشفه است. لترون الجحیم را الان می بیند...
🔸خط و کانال اصلی یا میانبر تشرفها به حظ های ایمان و یقین؟
اباعبدالله در وصف یاران فرمود: به مرگ برای من انس دارند همان طور که طفل به شیر مادرش مأنوس است.
شهادت طلبی واقعا اکسیری است. متولی را سرعت و سبقت می دهد تکالیف ایمان را کامل با توجه انجام و زودتر به تشرفهای آن می رسد.
نوجوانی که دلداده ولی خدا و بی توجه به دنیا و آماده فداکاری برای امام خویش است، کمالات و بهره های ایمان زودتر از بلوغ و شهواتش بر او می رسد. میشود مصداق "جزنا وهی خامده" از جهنم رد شدیم درحالیکه هنوز خاموش بود! جهنم همین اعمال و اخلاق سوء ماست که متبلور می شود اگر قبل از اقتضاء هر دوره عمر انسان با دلدادگی و میل به شهادت در راه ولی خدا از آن اقتضائات رد شد از جهنم قبل از شعله وری اش رد شده است. رد شدن از آسیب شهوات قبل از آمدنش، رد شدن از آسیب جاه طلبی قبل از دوره ۳۰سالگی، رد شدن از میل به ثروت قبل از ۴۰سالگی، رد شدن از آسیب تفاخر به مال و فرزند قبل از ۵۰سالگی و...
[داستان عمرو بن جناده و هم سه سید شهید دزفولی و تشرفات ایمانی شان را در فایل صوتی بشنوید]
🔸قاسم، متولی مشرف
انسان تا چیزی را تجربه نکرده نمیتواند تلخی یا شیرینی آنرا سنجش کند. "احلی" افعل تفضیل است. قاسم میگوید: شهادت شیرین تر از عسل است! عسل را چشیده اما شهادت را که ندیده چگونه میتواند بگوید بهتر و شیرین تر است؟
این بهره و تشریف ایمان است. در آن حیات طیبه مزه شهادت در راه خدا قبل از وقوعش به کام انسان می آید جوهر شهادت فداکاری برای خداست وقتی متولی از نام خود می گذرد از راحت و خواست خود می گذرد مزه شهادت رقیق شده در کامش می آید میتواند بفهمد وقتی همین قدر فداکاری شیرین تر از عسل است پس اوج فداکاری حتما شیرین تر است.
بالاترش هم هست به تعبیر امام رضا به ثواب عظیم، نظر کردن به ولیّ خدا در درجه اش نائل شود(حدیث حضرت با اباصلت). سیدالشهداء هم پیش از قاسم گفته بود الموت دون ذلک و احلی! مرگ از ذلت پذیری شیرین تر است.
قاسم سالک یقین است به سیدالشهداء در درجه اش -که شهادت واحیاء عند رب است- نظاره دارد و به تشریف احلی من العسل می رسد.
قاسم تنها شهید کربلاست که اشتیاقش به شهادت موجب شد دست و پای حضرت را بوسه باران کند(لم یزل یقبل یدیه ورجلیه ویسأله الاذن)...
☑️ @m_ghanbarian
🔴 عاشورا ، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه هفتم
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ مواجهه با موج دوم انقلاب در جهان اسلام:
1⃣ محرومین دوره های قبل: همه با امام علی پیوستند:
🔺انصار. خطیبشان در روز بیعت امام را بر قبلی ها ترجیح داد...
🔺اهالی عراق و مصر: برای اولین بار نمایندگان آنها هم در بیعت با خلیفه وارد شدند. یکی شان گفت بدین شرط بیعت می کنیم که اگر به رویه عثمان رفتی ترا هم بکشیم!
گرچه در بینش شیعی این حرفی بلا محل است ومعصوم هرگز مثل عثمان نمی شود لکن خبر از انقلاب علی (ع) و ریشه داری آن می داد.
🔺ایرانی ها: در برخی نواحی باوجود اسلام آوردن از آنها جزیه گرفته میشد!
آنها هم عمدتا به امام پیوستند. تازه مسلمانی بنام زادان فرخ امام را برای خوارج، امیرمومنان، وصی رسول الله و سرور همه آدمیان معرفی کرد. که از نفوذ اندیشه شیعی بین این قوم خبر می داد.
2⃣ معترضان به عثمان:
عدالتخواهان همه پیوستند
امتیاز خواهان که اعتراضشان بدین خاطر بود که چرا بنی امیه نه ما؟ آنها دو دسته شدند:
الف)کسانی که به طمع سراغ حضرت امیر آمده ونا امید برگشتند:اینها ناکثین(پیمان شکنان)شدند که طلحه وزبیر بزرگان آنهایند.
ب)کسانی که همراه نشده بیطرف ماندند اهل قعود،قاعدین و حلیسیه نام گرفتند(مثل عبدالله بن عمر وسعد ابی وقاص و...)جمعیت اینان در صفین به ۳۰هزار نفر رسید!
3⃣ منتفعین و حامیان عثمان: جبهه شام و امویان که اصلی ترین دشمن امام بودند. و بانیان تقلب دوم شدند.
معاویه محرک جنگ جمل بود. به زبیر نامه و او را وعده داد که با تصاحب عراق، بیعت شام را دارد!
به سعد ابی وقاص و عبدالله بن عمر هم نامه نوشت که شورای شش نفره باید قصاص قاتلان عثمان میکرد حالا که طلحه وزبیر کرده اند یاری کنید.بعد امر به شورا سپرده شود.
✅ تقلب دوم: تبدیل خلافت به پادشاهی، رسما و علنا!
پیامبر فرموده بود بنی امیه به سال ۴۰برسند بندگان خدا را برده و مال خدا را غارت و کتاب خدا را دغلکاری می کنند.
در مسند احمد هم این روایت است که خلافت ۳۰سال است سپس پادشاهی شروع میشود! از ابوبکر تا پایان خلافت ظاهری امام حسن(ع)سرجمع ۳۰سال است ومعاویه شروع پادشاهی است.
جالب اینکه اموی ها این اخبار پیشگویانه را دلیل بر جواز گرفته، اخبار را جای انشاء وهست را جای ارزش نهاده برای خود مشروعیت تراشیدند!
معاویه خود رسما اعلان کرد:من آخرین خلیفه واولین پادشاه ام!
امیرمومنان هم در تجهیز جنگ صفین به مسلمانان انذار داد که: به خدا سوگند اگراینان قدرت رادر دست گیرند همانند هرقل وکسری میان شما رفتار خواهند کرد!
✅ تقلب دوم چگونه شد؟
🔺معاویه بی سابقه در اسلام و از طلقا(آزاد شدگان فتح مکه) بود و خلافت بر اینها حلال نبود. بدین مطلب عبدالله بن عمر و عایشه به خود او تصریح کردند.
پس چگونه توانست تقلب دوم را انجام ونه تنها خلیفه بلکه پادشاه مسلمانان شود؟
🔺جواب این است: تئوری ولی دم!
معاویه می گفت:خلیفه ما عثمان، مظلوم کشته شده وخدا فرموده: هرکسی مظلوم کشته شود ما برای او قدرتی قرار دادیم!
عثمان با سابقه در اسلام، مهاجر در حبشه،داماد دو قبضه رسول الله (ذوالنورین) بود.معاویه خود را ولی دم عثمان کرد وبا فضا سازی مطالبه خون او را اهم کارها خواند!
عمار به این واقعیت متفطن وافشاء میکرد که آنان قتل عثمان را بهانه کرده اند لیکونوا بذلک جبابره ملوکا(با آن مستبدین را پادشاه کنند)!
لذا به فور پیراهن خون آلود عثمان از شام سر درآورد بر نیزه شد وکنار منبر معاویه قرار گرفت و۶۰هزار نفر در مرحله اول فراخوان شد.
همسر عثمان به شام گریخت و معاویه فی الفور از او خواستگاری کرد تا نسبتش را افزون کند(البته او قبول نکرد).
این تبلیغات مظلومیت عثمان، جنایات را توجیه می کرد از بستن آب در صفین تا در کربلا و...
یزید در اولین سخنرانی خلافت آن پیراهن خونی را برتن کرد وبرای عراق خط ونشان کشید!
✅ پیراهن خون آلود حسین، حنای بنی امیه را تا ابد بی رنگ کرد!
آنچه این حربه را از بنی امیه -که ۲۵سال بهره مندش بودند- گرفت پیراهن خون آلود حسین (ع) و مظلومیت بی نظیر او بود...
☑️ @m_ghanbarian
💢عاشورا، چلچراغ تولی / چکیده جلسه هفتم: متولی عهد بسته!
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
🔸عهد، عقد و بیعت!
انسان در حاق وجودش با خدای خود در ارتباط است حتی اگر آگاهانه نباشد. شهادت به ربوبیت خداوند و حقانیت سفرای الهی داده و می دهد ولو خود نداند.
این مقام عهد است.
اگر به این کانال ارتباطی متوجه و مومن شد و دریچه ای با خدا باز و عهدها را یادآوری کرد و خود را در ارتباط بندگی اش معنا کرد، مراودات تازه شکل می گیرد و عقدهایی با خدا بسته میشود.
وقتی پای تحقق آن عقود به میان آمد و وقت وفایش رسید بیعت میشود. لذا هرصبح با امام خویش در دعای عهد سخن از "عهدا و عقدا وبیعتا" داریم.
🔸نمونه
ساده تر در این نمونه ها:
زنی پاک و مومن در ارتباط بندگی خود همه چیزش را با خدا معنا می کند. باردار که میشود آن جنین در شکم را نیز از آن عهد بندگی استثناء نمی کند.در گفتگوهایش باخدا و لطایف سحرهای بندگی نذر می کند بچه اش برای خدا باشد!(انی نذرت ما فی بطنی محررا)
🔺توجه: خوبی عهد و عقد این است که حد ندارد مومن در عهد الهی برای همه متعلقاتش با خدا عهد می بندد. پدر برای پسر، مادر برای فرزند وبرعکس، استاد برای شاگرد و...
مومن در عهد آرزوهایش را از پیرامون الهام می گیرد و از آنجا جدی اش کرده به عهد وعقد می رساند. وگاه خداوند ترفیع می دهد وبنده را غافلگیر می کند.
آن مادر خیال یک پسر را آرزو کرد وبه عهد برد از قضا فرزند دختر شد! اما طرف مقابل عقد خداست اگر هنرش را داشته که با او عقد ببندد و خدا "قبول" کرده حالا او بهترین تدارک را می کند دختر بهتر از پسر شد و به احسن وجه قبول میشود!(فتقبلها بقبول حسن). مادر مریم یک خادم راستین معبد می خواست و با خدا در میان وبا او قرار گذاشت. خداوند وقتی قبول کرد هم مریم را خادم معبد کرد آنهم خادمی که راستین ترین خادم الهی در غبطه کرامات او می شد و هم مریم را مادر مسیحای خود و روح الله کرد! این شیرینی عقد با خداست.
زکریا هم مریم را که دید، بچه آرزو کرد. همان روزها خدا برایش روضه حسین خوانده بود. آرزویش به هم آمیخت وعقد شد. در پیری خدا به او یحیی داد و زکریا کشته شدنش شبیه سید الشهداء را عهد کرده بود!
🔸عهد ولیّ خدا
اگر جای مادر و پدر، ولی خدا برای تو عهد کند چه حالی داری؟! بشنوی امام زمانت از خدا خواسته عمر تو را تا ظهورش باقی کند چه حالی می شوی؟!
انس با آن ولیّ و درخواست از او اینها را هم دارد.
کربلا به اباعبدالله عرضه شد قبول کرد وعهد کرد آدمهایش را برای آن تربیت کند.فرمود: ان هؤلاء، اصحابی من عالم الذر(اینها از عالم ذر اصحاب من بوده اند)!
امام صادق(ع) فرمود: امام زمان(ع) بشکل جوانی کامل می آید پس هرکس با او نمی ماند، مگر مومنی که خدای تعالی پیمان او را در ذر اول گرفته باشد(بحارج۵۲ص۲۸۷)
🔸ظرفیت این عهد و عقد
اگر عهد و عقدت قبول شد یا درباره ات چنان عقدی بسته شد، وفا خواهد شد. سرای عهد عالم تجرد است طرف آن خداست و فرا زمینی و زمانی است اما تحقق عهد در زمین است و زمان. پس تعجیل و تأخیر دارد. اگر عقد قبول شده باشد وفا میشود. هفهاف جزء عهد سیدالشهداء بود از بصره راه افتاد یک ساعت دیر رسید همان وقتی رسید که آقا شهید شده ودشمن داشت به خیمه حمله میکرد شمشیر کشید وملحق شد! طرماح در عهد نبود آمد ورفت که برگردد دیر رسید وملحق نشد.
علی اصغر جزء عهد حسین است.اگر تقدیرات عاشورا را عقب می انداخت او کودک یا نوجوان وجوان شهید می شد اگر جلو افتاد شیر خوار شهید می شود!
که همین بهترین صورت انتخابی حسین (ع) بود در عهد وعقد بندگی اش با خدا...
☑️ @m_ghanbarian
🔴 عاشورا، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه هشتم
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ خصائص تقلب دوم از زبان عبدالاعلی مودودی
او متفکر اسلام گرای هندی-پاکستانی در کتاب خلافت و ملوکیت خود صفحات ۱۸۸تا۲۰۸ هشت ویژگی برای دوره پادشاهی در اسلام که از معاویه شروع شد می شمارد:
-موروثی شدن حکومت
-تبدیل سبک زندگی حاکمان به سبک شاهان ایران و روم
-تبدیل بیت المال به ثروت شخصی
-پایان آزادی عقیده[بیان] و امربه معروف
-پایان استقلال قضات و آزادی آنها
-پایان مشورت وامرهم شورا بینهم
-ظهور تعصبات نژادی و قومی
-نابودی برتری قانون
معاویه رسما تخت و تاج درست کرد و مغیره هم علنا گفت:باید بین رعیت و امیر فرق باشد!
بهترین اموال بیت المال مال سلطان می شد!
✅ پیدایش طبقه آقازادگان!
شغل صحابه پارچه فروشی، تبرتراشی(سعد ابی وقاص)، قصابی(زبیر) و گورکنی(ابوعبیده جراح) و...بود اما در فتوحات تاجران و سرمایه داران بزرگی شدند برای نمونه فقط زر بجا مانده از طلحه را ۱۰۰پوست پر گاو نوشته اند!
آقازادگان اینان بدون زحمت وارث این سرمایه ها می شدند.
تازه در زمان خلافت جداگانه صاحب سهم ویژه از بیت المال هم شده بودند از ۳۰۰۰تا ۵۰۰۰درهم به آقازادگان صحابه داده می شد درحالیکه همان وقت یک سرباز یمنی یا عراقی از بیت المال ۳۰۰یا۴۰۰درهم می گرفت!
غیر از ارث وسهم ویژه،خود تجارت هم کرده یا در فتوحات ومانند آن مشارکت وسهم بزرگ می بردند.
این طبقه نه تنگی ای دیده ونه با اسلام اصیل مواجهه ای داشتند لذا دارای فسادهای عجیب شدند. رعایتهای پدران دیگر در آنها کمتر دیده می شد.
دونمونه:
1⃣ فساد اخلاقی
طلحه که باجناق ۴قبضه با رسول الله بود دختری داشت بنام عایشه که نوه خلیفه می شد و ام المومنین هم خاله او بود. فقط از پدر ثروتمندش ۱۰۰۰۰دینار پول توجیبی میگرفت!
مثل اوست که میتواند ارزشهای اخلاقی جامعه را بشکند.نقاب را کنار گذاشت وعشوه گری آغاز کرد.طوزی که حاکم مکه بخاطر او حاضر شد نماز بیت الله الحرام را به تعویق اندازد تا او طوافش تمام شود!
2⃣ فساد سیاسی
در مقابل رادیکالیسم اموی و سبّ امیرالمومنین برخی طاقت نمی آوردند حجربن عدی از آنان بود. اموی ها مخالفت او را برنتافتند. اما برخورد با یک عالم زاهد آسان نبود. آقازادگان وسط آمدند!
ابوبرده -آقازاده ابوموسی اشعری- طومار علیه حجر نوشت که از طاعت وجماعت کنار رفته ومعاویه را خلع واز بیعتش درآمده وخدا را کافر شده است!
آقازادگان طلحه(دوفرزندش)، زبیر(یکی از فرزندان)، سعد ابی وقاص(فرزندش عمرسعد) و... طومار را امضاء و حجر براساس این شهادت به شام فراخوان وبا همراهان کشته شد! درحالیکه خود فریاد میزد هنوز در بیعت است!
همین آقازادگان همان اتهامات (شکستن وحدت وجماعت وخروج از طاعت امام!)را به سیدالشهدا هم زدند به خودش جوری و به مردم و دستگاه ظلم جور دیگر! دختر عبدالرحمن عوف،عبدالله بن امر، عبدالرحمان بن ابوبکر و...از آن جمله بودند.
✅ آقازاده اول جهان اسلام اما...
در کنار آن حیف و میلها، سیدالشهدا که به واقع آقازاده پاک واصیل واول اسلام بود مقروض و وامدار بود بخاطر عائله سنگین شیعه! سید قطب در کتاب عدالت اجتماعی اش، حضرت را با بقیه آقازاده ها مقایسه و می نویسد: این حسین است که قرض و وام بر وی سنگینی می کند.چشمه ابی نیزرش راهم نمیتواند بفروشد چون فقرای مسلمان از آن آب برمی دارند!
امام سجاد(ع) بعد عاشورا خانه های علی (ع)وعقیل ورباب را فروخت تا قرض سید الشهداء را اداء کند چون اموال او همه توقیف بود!
☑️ @m_ghanbarian
🔴 عاشورا، موج سوم انقلاب محمد(ص) / چکیده جلسه نهم
بخش 1⃣
#محسن_قنبریان
#محرم۹۷
✅ اثرات تقلب دوم (شروع سلسله شاهی):
1⃣ پیدایش طبقه مستضعف و محروم:
وقتی می گوییم طبقه محروم، نه یعنی جمعی از یتیمان یا از کار افتادگان. یعنی صنفی که در اثر سیاستها فقیر شده اند.
قرآن و روایات می گویند طبقه اشراف که ساخته شد به موازاتش طبقه ای بی نوا هم پیدا میشود. مال اینهاست که آنجا جمع شده و اشرافیت ساخته است. بعضی از این حرف بدشان می آید و می گویند ثروت خودش و با کار و تدبیر خودش بوده چه ربطی به فقراء دارد؟!
دیروز امتیازات ویژه(مثل مستمری برتر از بیت المال) و امروز هم امتیازات ویژه(مثل بهره مندی بیشتر از منابع بانکی) این طبقه را بالا آورده و ممتاز میکند و در هردو وجه مال همه مردم است که مصرف آن طبقه ممتاز میشود.چگونه مال فقراء نیست؟!!
🔺تورم، گرانی و فقر در آن دوره:
ورود ثروتهای فتوحات بخصوص درهم و دینار به شهرهای بزرگ، موجب افزایش حجم پول شد و به تبع تقاضا برای کالا افزایش یافت. افزایش درآمد اقبال به برخی کالاهای غیر ضروری را بیشتر میکند. و گرانی نرخ را موجب می شود.
ابن شبه برای دوره عثمان [و معاویه] می نویسد: مال زیاد شد طوری که یک کنیز را به وزنش می خریدند و اسبی به ۱۰۰هزار درهم! و نخلی به ۱۰۰۰درهم!
می نویسد: وقتی غنیمت آفریقا برای هر سوار حاضر در فتح ۳۰۰۰دینار بود، همان وقت قیمت یک اسب ۵۰۰۰دینار بود.(تاریخ مدینه ج۳ص۱۰۲۱و۱۰۲۲)
این یعنی گرانی نرخ و فشار بر طبقه ضعیف. اول اسلام در آن زندگی ساده وقیمت های ارزان هر مسلمان با روزی یک یا دو درهم می زیست اما در سبک جدید ساخت شاهان واشراف به ده وصد برابر آن نیاز بود.
ویژه خواری ها به این گرانی و محرومیت کمک میکرد. مثلا:
🔺وقتی مراتع مدینه همه در انحصار بنی امیه بود،مردم دیگر گوسفند و دام را کجا ببرند؟! طبعا مقرون به صرفه نیست و انحصار دام و محصولاتش دست آن طبقه می افتد وبه هر قیمت خواستند به مردم می دهند. همین اتفاق برای اقطاع و زمین های حاصلخیز عراق که به ویژه خوران داده شده بود افتاد و کشاورزی را تحت تأثیر آنها قرار داد. یکی از شاهان مروانی (از سلسله بنی امیه)که اراضی بسیاری در عراق زیر کشت داشت به کارگزارنش نوشت کسی حق فروش غله ندارد تا غله های من فروخته شود وبعد از آن بفروشند!
این انحصارات، زیادی نعمت وغله را هم موجب ارزانی نرخ نمی کرد.
🔺در این فضا سیاست کوتاه مدت و فوری ائمه، تا قبل از انقلاب و احیای اسلام محمد(ص) رسیدگی فوری به آن طبقه محروم بود امامان این دوره همه کتفشان از زنبیل هایی که هرشب می بردند زخم شده است. امام حسین بدهکار و مقروض این کارها شد، امام سجاد(ع)خود تنها ۱۰۰خانواده محروم را زیر پوشش داشت و...
🔺ولایت فقیه مانع دیکتاتوری و شروع سلسله شاهی است اما چنانچه ماشین چپ کرده در جاده، عبرت برای ماشین سالم و در حرکت است آن حوادث جهان اسلام هم برای ما عبرت است. طبقه ممتاز اینجا میتواند کمک کار دشمن خارجی شود. ریچارد نفیو -طراح تحریمهای هوشمند علیه ایران-به خوبی در کتاب "هنر تحریمها" اینرا بیان کرده است و تحریم هوشمند دو رکن دارد: ایجاد درد عمومی/شکستن استقامت ملت!
خود مینویسد چگونه علیرغم تحریم اقلام ضروری، ترخیص اشیاء لوکس کمک به منظور تحریم می شود؟ این اشیاء لوکس که از سوی طبقه ممتاز مصرف می شود مقاومت مردم را می شکند! به آنها القاء می کند که درد و نداری مال شماست، برخی که منتفع اند وضعشان خوب است و...!
اگر این مصرف لوکس و اشرافی در مسئولین و روحانیون و...باشد ضربه اش کاری تر است. مصیبت اینجاست که وقتی فرزندان انقلابی امام و آقا سر اینها فریاد می کنند از سوی آنها یا دستگاههای وابسته متهم به ضد انقلاب بودن و نفوذی بودن و...می شوند!!! در حالیکه کار آنها طبق نسخه آمریکایی نفیو مستقیما در مسیر براندازی است و همه باید بر او فریاد کنند آنها برای اشرافیت مؤاخذه و خواسته شوند نه ناهیان از منکر.
☑️ @m_ghanbarian