✅روح خدا وقتی جزوه قانون اساسی را امضاء کرد نوشت: "ان شاءالله تعالی با عمل به آن، آرمانهای اسلامی برآورده شود و تا ظهور حضرت بقیة الله باقی و مورد عمل باشد"./
یعنی این قانون اساسی کفایت دوره غیبت تا ظهور را میکند اگر همه اش عمل شود نه گزینشی و نه مترصد حذف ولایت و نظارتش یا بعکس مردم سالاری و مشارکتش!
#محسن_قنبریان
#دوازده_آذر
#روز_قانون_اساسی
☑️ @m_ghanbarian
⁉️پرسش و پاسخی از متن "تجزیه و ترکیب دستورالعمل های سیر و سلوک"
❓پرسش:
واقعا شبهه بود که عرفان و عرفا چرا از مسائل غیر از مآثور استفاده میکنند؟
کاش راه حل را بیشتر توضیح میدادید.
یعنی غیر مجتهد نمیتواند سالک شود؟؟نمونه های غیر قابل تکذیبی هست که مجتهد نبودند.
❗پاسخ:
سخن این نیست که سلوک و مقامات منحصر در اهل علم و اجتهاد است.
سخن سر بازشناسی دستورات مأثور و مجاز از غیر آن است.
مجتهد بالاصاله می تواند تشخیص دهد گرچه متاسفانه برخی ملکه اجتهاد خود را در این حوزه بعضا از شوق آن تحارب اعمال نمی کنند و از تسامح در ادله سنن و آداب به تسامح در خود آداب و دستورات تنزل می کنند!
اما غیر مجتهد:
او مثل انجام تکالیف شرعی اینجا هم یا باید عمل به احتیاط کند یا باید از استادی که شیاع و مشهور مجتهدین اهل سلوک او را موجه می دانند پیروی کند.
احتیاط این است که دستور شاذ و نادر را عمل نکند.
متاسفانه گاه کسانی به استاد سلوک و... سر زبان می افتند که نه خود بروزی از اجتهاد دارند و نه مجتهدان قابل توجهی به آنها اعتناء دارند.
*دستور آیت الله بهجت در اینباره متخذ از روایات است که به علم و یقینیات عمل کنید تا مشکوک و مشتبه برشما روشن شود.
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
💠تجزیه وترکیب دستورالعمل های سیر وسلوک2⃣
🔆عیب ونقص به حسب ترکیب:
منظور از ترکیب این است که آیا همه اجزاء لازم (وسالم)را دارد؟هرکدام سرجای خود وبه اندازه خود قرار گرفته وآثار خود را بروز داده است؟
شهید مطهری در کتاب انسان کامل به درستی بدین مسأله توجه کرده و"تمام"را مقدمه ی "کمال"قرداده است:"تمام برای یک شیئ در جایی گفته می شود که همه آنچه برای اصل وجود آن لازم است به وجود آمده باشد".اما "کمال در مورد چیزهایی است که بعد از این که از نظر وجود اجزاء تمام شدند می توانند درجات بالاتری هم داشته باشد" لذا "کمال انسان وقتی میشود که همه استعدادهایش را بطور متعادل ومتوازن ودر حد اعلی رشد دهد نه اینکه فقط به سوی برخی از آنها گرایش پیدا کند وبرخی دیگر را مهمل ومعطل بگذارد"در غیر این صورت کاریکاتوری ونامتوازن خواهد شد(ر.ک: انسان کامل).
نمونه اعلای انسان کامل حضرات معصومین وشرح اوصاف متوازن ومتعالی آنها زیارت جامعه کبیره است همانها که در عین و در حین اینکه تامین فی محبة الله اند،ساسة العباد وارکان البلاد هم هستند.
چهره عارفان درجه اول متصل به معصوم ومورد تایید معصوم(مثل اویس وکمیل ومیثم و...)هم غیر از چهره ای است که ما از بسیاری عارفان یا مشاهیر سلوک -حتی در بین عالمان شیعی-می بینیم!
🔅اویس و ربیع!
ربیع بن خثیم(خواجه ربیع)و اویس قرنی هردو از اصحاب امیرالمومنین(ع)و عرفای بنام و از زهاد ثمانیه اند هردو شبی برای رکوع وشبی برای سجود در عبادت دارند و...
-ربیع در صفین با ۴۰۰نفر (از مریدان)بخاطر شبهه در جنگ با مسلمان،از علی(ع) -علیرغم اعتقادش به امام-جدا وبه سرحدات رفت که اگر جنگش افتاد با کفار باشد.
-اما اویس قرنی برعکس تازه در صفین به امیر(ع)رسید وهزارمین یارشداما با دو شمشیر!در همان جنگ به شهادت رسید وامیرالمومنین براو گریست،نماز خواند و دفنش کرد.امام کاظم(ع) او را از حواریون امیرالمومنین(ع) در قیامت خواند.
❗شما عکس هوایی ونمای کلی برخی مشاهیر سلوک در جامعه شیعی را ببینید به اویس قرنی نزدیکترند یا خواجه ربیع؟!
تازه خواجه ربیع در فتنه های منافقان دچار اعوجاج شد اما در سلوکش اصل مبارزه با کفار بود لذا درسرحدات خراسان(شهرتوس)ماند اما برخی از اهل سلوک عصرما حتی با کفار هم ستیزی از خود نشان نمی دهند!عراق وایران در قرون معاصر چند بار توسط انگلیسی ها و...اشغال شده است،گاهی مجتهدانی جلودارمبارزه شده اند(مثل سید مجاهد، حکیم و...)اما خبری از آن عارفان-که در همان شهرها وهمان زمان بوده اند-نشده است!در زمان ما هم بوده وهستند کسانی که حتی لفظا به کفار حربی علیه اسلام(آمریکا واسراییل)تهاجمی ندارند وبه عارف وکامل مشهوربوده وهستند!
⚜اشکال وجواب:
-ممکن است گفته شود وظایف افراد متفاوت است. شأن بزرگان اخلاق وسلوک نیست که این شهر وآن شهر رفته تحلیل سیاسی کنند وفتنه ها را بشکافندیاهردم بیانیه سیاسی دهند،اما اصل جریان حق وایمان را شناخته وبه قدر کفاف و"به طرق خود"یاری می کنند گاه به زبان هم اشاره می کنند!
به تعبیر دیگر چون من به الکفایه در عرصه های متعدد سیاسی موجود است اینها بروز وظهوری نمی دهند نه اینکه اصلا قبول نداشته باشند.
-پاسخ این است که ممکن است برخی چنین باشنداما سالک عاقل خوب است استاد خود را در اینباره بیازماید !اگر دید عارف کامل(!)در شناخت جریان حق وباطل تحلیلش ازیک بقال سطحی تر است آیا او کامل است وفقط بخاطر عدم نیاز، بروز نکرده است؟!حتی اگر دم مسیحایی داشته باشد معلوم است به "تمام" نرسیده و فقط برخی ابعاد را کمال داده واثرش پیداشده است.
بگذریم که گاه کفایت هم با سکوت اینها حاصل نشده ودلهایی در شک و دودلی مانده است.
البته برخی هم در مقابل تصنعی وسطحی وحتی افراطی به جهات انقلابی و ولایی دم میزنند تا مجال مرید پروری داشته باشند!
🔅دو آیت در عصرما:
۱.آیت الله شاه آبادی، استاد عرفان امام خمینی(ره)که امام اورا لطیفه ی ربانی می خواندومرجع بزرگ شیعیان سید ابوالحسن اصفهانی درباره اش می گفت:مادر مقابل او قطره ای مقابل دریاییم!
۴۰روز چله نشینی اودر محضر امیرالمومنین(ع)موجب فتوحات قلبی بسیار برایش می شوداما به قرینه آن ۴۰روز،۱۱ماه تحصن علیه رضا خان هم در پرونده دارد.حکایتهای عجیبی از او با رضاخان قلدر نقل شده است او حتی از شهید مدرس بخاطر تاخیردر افشاء رضاخان گله داشت.
۲.عارف بزرگ ونامداردیگری که علیرغم توجه علمی اش به مباحث اجتماعی-سیاسی اسلام وتالیفات عالی دراینباره وهم تربیت شاگردان تراز اول،به لحاظ عملی در نهضت اسلامی همراهی علنی نکرد.به گفته بعضی شاگردان بعدها از آن اظهارپشیمانی می کرد.
نقص عملی ایشان با بودن خورشیدی تابان مثل امام خمینی برای شاگردان جبران می شداما تصورش را بکنید اگرآیت کاملی مثل امام نبود آنوقت آن نقص عملی به ظاهر کوچک چه خسارتها میزد؟!
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۱۳
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از KHAMENEI.IR
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 صبح امروز
📹 ببینید| بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره قانون منع بهکارگیری بازنشستگان. ۹۷/۹/۱۳
💻 @Khamenei_ir
محسن قنبریان
🚨 صبح امروز 📹 ببینید| بیانات رهبر انقلاب اسلامی درباره قانون منع بهکارگیری بازنشستگان. ۹۷/۹/۱۳ 💻 @
📖 درس ناتمام!
دیروز رهبر معظم انقلاب سر درس خارج فقه با تبسم از اوقات تلخی و داد زدن روز قبل یکی از فضلا سر ایشان گفتند. تندی آن طلبه را از سرمحبت خواندند و از تندی خود(که فرموده بودند: چرا داد می زنید) عذرخواهی کردند.
هزاربار خدا را شکر که نه فقط فرهنگ شاهان جبار رفت که دچار "علماء جبار" -به تعبیر امام صادق(ع)(۱)- هم نشدیم.
💡چند درس مهم:
1⃣برخی داد زدنها -حتی نابجا وحتی سر رهبری -به قرائت خود رهبری هم از سرمحبت می تواند باشد.
البته:
الف)نه پیروان و نهادهای ولایی نوعا چنین فهمی دارند و معمولا معامله دیگر با پرسش -حتی بدون داد- می کنند حتی اگر آن سؤال و نقد از نماینده و منصوب رهبری باشد! این یعنی مشکلی بزرگ بنام فاصله داشتن فکری و عملی اشخاص حقیقی و حقوقی جبهه ولایت با خود ولی.
ب)نه هرجا انتقاد کردن -فضلا از تندی کردن و داد زدن- سر رهبری الزاما چنین معنای محبتی می دهد. چه بسا جاها و مواردی که کمک به دشمن برای سست کردن پیوند امام و امت است. پس مستشکل دلسوز و انقلابی هم باید مکان و زمان و اولویت مسائل را بسنجد و پز آزادی فکر و مطالبه گری و...فریبش ندهد.(دیگران البته تا حد نرسیدن به جرم آزادند)
2⃣درس خارج فقه جای اشکال و جواب است و حتما جلسه ای دهها اشکال به رهبری می شود و جواب می گیرند. قانع می شوند یا سر نظرخود می مانند. آن طلبه با این گشاده رویی و عذر خواهی رهبری، منفعل و او هم معذرت خواهی کرد که صحنه زیبایی بود. اما جا داشت او یا همکلاسی اش اگر در پاسخ رهبری ابهامی می دید هم مطرح می کرد. اهمیت شکستن حلقه بسته مدیران کشور -که خود آقا از قانون بازنشستگی فهم کردند- از فرع فقهی آنروز کمتر نبود که بسیار مهمتر بود.
مثلا اگرهمان طلبه اینبار نه با داد زدن و تندی کردن بلکه مثل مستشکل درس خارج می پرسید: حضرت استاد با استثناء "هرکه تجارب مفید دارد و جایگزین ندارد" ازقانون بازنشستگی عملا چه به سر این قانون می آید؟ این قید، "استنباطی" است و مانند قید "۳۰سال خدمت" نیست که کاملا کمی و غیر استنباطی است. پس تشخیص مصادیقش یک مرجع قانونی می خواهد که لابد همان مدیران اصلی کشورند. آیا این قید عملا همان حلقه بسته را مادام العمر نمی کند؟! و قانون موجود را به ضد خود بدل نمی کند؟!
محبت اینبار طلبه مستشکل به ولی مهربان این است که: اینجا چند نفر به تشخیص شما (حضرت آقا) و به تصریح تان "در فرض اعتماد به آن مقام مسئول" استثناء می شدند، اما با قانونی کردن این استثنائها و سپردنش به دولتمردان، ویرانی کل قانون خدای نکرده پای شما نوشته میشود! و...
سکانس اشکال و جواب پس از عذر خواهی از نحوه اشکال در درس زیبای دیروز جایش خالی بود.
3⃣جالب اینکه ولایت مداری رهبر عزیز و هم شاگردی های ایشان(مطهری،بهشتی و...) با امام راحل نوعا اینگونه بوده است. نمونه های زیادی از این الگوهای ولایت مداری در دست است گاه بر نظر خود علیرغم نظر امام باقی بودند یا با امام مباحثه کردند اما هیچوقت "مخالفت عملی" با ولی فقیه یا "کاری که تضعیف جایگاه ولایت نتیجه اش باشد" نکردند.
جالبتر اینکه حضرت آقا این صاحب نظری را نه برای مثل مطهری و بهشتی در قبال ولایت بلکه برای دانشجویان هم لازم می دانند که لازم نیست مواضع آنان حتما منطبق با نظرات رهبری باشد بلکه در مواردی تأخیر فکر تا بیان رهبری را موجب قفل شدن کارها می خوانند.
http://www.leader.ir/fa/content/12118/leader.ir
4⃣شاید آنچه موجب شد این الگو از ولایت مداری جای خود را بعضا به تملق و چاپلوسی، یا تبعیت کور و غیر فکورانه دهد، پیدایش کسانی بود که نقد و سؤال از رهبری را با طعنه و کنایه در سخنان عمومی آوردند! به مناصب بزرگ خامنه ای ها و بهشتی ها راه یافتند اما برای منافع شخصی یا حزبی شان با رهبری مباحثه و بعضا قهر کردند! یا بدتر در مسیر خواست دشمنان و در جهت عکس آرمانهای انقلاب به فرامین یا خط و نشانهای رهبری کنایه زدند! یا مغایرت نظری را به مخالفت عملی و اردوکشی خیابانی بدل کردند و... مثالهای این مدل مواجهه با ولی در دهه ۷۰و۸۰ کم نیست در اذهان مثالهای دهه ۹۰حاضر است.
اینان لبه دیگر متملقان جاهل و برخی کاسبان شدند تا ولایت مداری را به زیلو بوسی تقلیل و ولایت گریزی در برخی نخبگان را تسریع کنند.
____________
پی نوشت:
۱.أطلبوا العلم وتزینوا معه بالحلم والوقار وتواضعوا لمن تعلمونه العلم وتواضعوا لمن طلبتم منه العلم ولا تکونوا علماء جبارین،فیذهب باطلکم بحقکم(بحار ج۲ص۴۱)
📝 محسن قنبریان ۹۷/۹/۱۴
☑️ @m_ghanbarian
#بیایید_مبلغ_جهادی_باشیم
با انتشار ، دوستان ، آشنایان و فامیل رو جهادی کنیم.
فعالیت های گروه جهادی مهدی یاوران بهبهان را در پیامرسان های زیر دنبال کنید.
ایتا
@mahdiyavaranb
تلگرام
@mahdiyavaranb
سروش
@mahdiyavaranb
اینستاگرام
@mahdiyavaranb
واتساپ
https://chat.whatsapp.com/8LgeC9GNrPm4lKWmFdihn2
#بیایید_همه_جهادی_شویم
چندسال تابستان،مسیر زیارت ثامن الحجج(ع)با جمعی از دوستان توفیق آشنایی و زیارت پیری اهل الله در شهر شیروان بود که به تازگی دارفانی را وداع گفت:
سیدمیربابا سیدی که خداوند با اجداد طاهرینش محشورش کند.
کراماتی ازعرفان او گوشمان را نواخت به زیارتش که رفتیم دیدیم اهل حماسه هم بوده است دوران دفاع مقدس در ۶۱سالگی جبهه رفته است. سال ۹۱وقتی رهبر ومقتدایش قصد زیارت او را می کند با کهولت بخاطر ادب خود زودتر در جمع مردم شیروان به زیارت حضرت آقا می رود.
یادش گرامی
@m_ghanbarian
⁉پرسش و پاسخی از یادداشت "درس ناتمام!"
❓پرسش:
در یادداشت اخیر بین نیروی انقلابی و ولایی با غیر آنها در پرسش و نقد رهبری فرق نهادید! از جملات آخر هم چنین برمی آید که در نزدیکان رهبری و مسئولان نظام و معتقدان به ولایت هم تفاوت قائلید! کاش حدود و مرزها را دقیق بیان میکردید. کجا مباحثه با رهبری خوراندن جام زهر به ایشان و کجا طرح نکردن نظرات، قفل شدن کارهاست؟!
❗پاسخ:
🔅سؤال و نقد گاهی بعنوان یک حق مطرح است گاه یک تکلیف.
بعنوان حق، حق هر شهروند است حتی اگر معتقد به ولایت فقیه نباشد. او هم حق دارد ابهام سخن یا رفتار مسئولین و مقامات-حتی رهبری-را بپرسد و اگر مغایر با معیارهای اصیل و مقبول دید نقد کند. این حق مرزش توهین و تضعیف و تخریب و...است که قانون مجازات اسلامی حد و حدودش را معلوم کرده است. اینکه رهبری می فرماید کسی بخاطر نظر مخالف بنده در زندان نیست بدین معنا نیست که در نامه های سرگشاده و نقدها علیه رهبری اگر ماده قانون مجازات اسلامی درباره توهین به رهبری صدق کرد پیگرد ندارد.
🔅اما سخن گفتن و اظهار نظر کردن گاه تکلیف است رهبری خود هم جایی تعبیر "وجوب نقد"دارد. www.leader.ir/fa/speech/20185/leader.ir
آنجایی که رهبری فرمودند اگر همه منتظر بمانند تا رهبری نظر دهد این موجب قفل شدن کارها میشود از این قسم است.
پرسش "برای وضوح افکار عمومی" یا "پیشبردن اهداف انقلاب" مصرح در قانون اساسی و بیانات رهبران انقلاب یک تکلیف هم هست و موجب هم افزایی با رهبر بیدار است.
🔅درون جبهه ولایت از این حیث می توان مباحثه ها با رهبری را تقسیم کرد:
1⃣برای نمونه: شهید مطهری در جریان کمیته استقبال از امام به سختی مخالف حضور برخی جریانات انحرافی خاص بودند، و حتی از طریق نزدیکان امام در پاریس به امام پیام داد اگر اینها بودند دیگر من نیستم! http://www.irdc.ir/fa/news/538
این مباحثه و درخواستی و حتی فشاری در مسیر صیانت از انقلاب و اصالت آن است. اما قهر کردن کسانی بخاطر نام خود و فرزندانشان(که کاندیدی به غلط در مناظرات ۸۸طرح کرد)قابل مقایسه با نمونه مطهری نیست. اینجا توقع بیجا از رهبری و تحمیل خواست و منافع شخصی به ایشان بود که حتی به موضع گیری ایشان پس از انتخابات هم راضی نشدند!
2⃣نمونه دوم: آیت الله خامنه ای با نخست وزیری مهندس موسوی علیرغم نظر امام، مخالف بود. مصلحت بیان شده در بیان مستشاران نظامی امام درباره صدمه نبود ایشان بر جنگ را قبول نداشت و مقاومت بر نظر خود را در راستای پیشبرد انقلاب می دید نه ایست و سکون انقلاب و نه باند بازی. (میرحسین از همان حزبی بود که ایشان دبیرش بود). اما به محض استشمام امر امام دیگر مقاومت نکردند و مغایرت نظری شان را به مخالفت عملی با ولایت تبدیل نکرد. بخلاف خود میرحسین در۸۸ که اختلاف نظر را به مخالفت عملی و اردوکشی خیابانی کشید!
3⃣نمونه سوم: نظر مستقل آیت الله خامنه ای درباره امکان توبه و عفو سلمان رشدی و موضع شدید امام در قبال آن و البته پذیرش و تمکین ایشان قابل مقایسه با طعنه و کنایه هایی به خطوط قرمز اعلام شده رهبری نیست(مثل کنایه زدن به منقلی که برخی می خواهند برجام را بسوزانند)!
پرسشها، نقدها، نظرات و مباحثه هایی که در جهت عکس نهضت اسلامی و اهداف انقلاب باشد(مثل سازش با آمریکا)حتی اگر برای شهروندان حق باشد، طرح و تعقیبش از سوی مقامات بالادستی-که متعهد به اصول و اهداف انقلاب شده اند- حتی حق آنها هم نیست و از مصادیق خوراندن جام زهر و تحمیل نارواست .
🔅حالا میتوان آن پرسش مثالی در یادداشت قبل را ارزش گذاری کرد که در راستای تعقیب اهداف انقلاب و هم افزایی با رهبر بیدار برای برقراری دولت اسلامی و شکستن حلقه بسته مدیران است یا ایستی انقلابی وارتجاع به گذشته و مخالفت با آرمانهای ولایت و امت؟!
🔺مطلب مرتبط: درس ناتمام!
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
مدافع حرم تا حافظ حریم.mp3
14.02M
مراسم سالگرد شهادت شهید مدافع حرم احسان فتحی
🔶مدافع حرم تا حافظ حریم
۹۷/۹/۱۶
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🔶 گزارشی کوتاه از سخنرانی حجت الاسلام قنبریان در سومین سالگرد شهید مدافع حرم و روز دانشجو با موضوع "مدافع حرم تا حافظ حریم":
❓ایشان سخنرانی خود را بر محور دو پرسش پیش برد:
1⃣اگر جای حلب، یمن از ما کمک خواسته بود و زمینه رفتن بود آیا شهدای مدافع حرم نمی رفتند؟!
پاسخشان به این سؤال با ذکر خاطراتی، مثبت بود. به استناد آیه ۷۵نساء و روایتی از امیرالمومنین(ع)، مستضعفان و مظلومان را حرم اهلبیت وراه خدا خواندند که مدافعان حرم اینرا درک کردند. امیرالمومنین هر زن و مرد شیعه را خویشاوند و رحم محمد(ص) نامید .
پس حرم در این تلقی متعالی فقط یک چاردیواری و گنبد نیست، آدمهای ائمه و مستضعفین زمین هم حرم اهلبیت اند.
در ادامه به نکته ظریف آیه ۷۵نساء توجه دادند که مستضعفان زمین بیش از آب و دارو به دوچیز نیاز دارند: یک ولیّ ای از جانب خداوند و عده ای ناصر و مدافع حرم.
ما دهه ۳۰ هم در ایران ثبت نام برای اعزام به فلسطین داشتیم لکن خمینی نداشتیم و دولت مصدق و رژیم پهلوی ولیّ الهی این آیه نبود.
حالا بحمدالله هم ولیّ الهی داریم هم ناصرانی بی شمار. امروز رهبری اشاره کند ماجرای بحرین و یمن جور دیگر میشود.
دشمن هم فهمیده این ولیّ قرآنی در منطقه دارد کاری مهمتر از حمایت از بشار اسد و همکاری با دولت عراق می کند!سفیانی اینها هرکه باشد و هروقت خروج کند با ضرباتی که این رهبر به اردوگاه تکفیری ها زد، قطعا خروج سفیانی ضعیف تر خواهد بود و پیروزی براو آسانتر. با کمک معنوی به جنبش یمن، خروج یمانی هرکه باشد و هروقت باشد آسانتر و فراگیرتر خواهد بود. دشمن فهمیده رهبری عملا دارد برای تسهیل خروج باکرامت ولیعصر(ع) کار می کند...
2⃣سؤال دوم بحث ایشان این بود که اگر مدافعان حرم سال ۳۲بودند که ۴ماه از کودتای آمریکایی ۲۸مرداد می گذشت و معاون رئیس جمهورش داشت می آمد در دانشگاه تهران دکترای افتخاری حقوق(!) بگیرد ،آیا همان کار آن سه دانشجو را نمی کردند؟! همان روزها کاردار سفارت بریتانیا هم که با ملی شدن نفت روابطش قطع شده بود داشت می آمد تا روابط استعماری را از نو شروع کند آن دانشجویان در کلاسها سخنرانی و روشنگری کردند و در دانشگاه تیر خوردند. آیا مدافع حرم فقط بلد است اسلحه بگیرد و بجنگد یا "دفاع از حریم" هم بلد است؟!
باز پاسخ ایشان مثبت بود و با ذکر خاطراتی، دفاع از حرم را تا حفاظت از حریم ارتقاء دادند.
با استناد به واژه "حدودالله" در قرآن و استعمال ۱۴باره آن در روابط خانوادگی و اجتماعی که معمولا یک طرفش آسیب پذیر است، با خواندن آیه ۱۱۲توبه "الحافظون لحدود الله" را وصف دیگر مومنان خواند و گفتند دفاع از حرم(چه گنبد و بارگاه و چه مظلومین) بدون حفاظت از حریم نمیشود. باید حافظ حریم ها باشیم حریم استقلال، حریم آزادی، حریم کرامت انسانها و عدالت و...سپس با استناد به روایتی از امیرالمومنین از عهد خداوند با عالمان برسر حفظ حریم گرسنگان گفتند که نباید سر گرسنگی مظلوم و سیری ظالم ساخت و پاخت کنند.
دراینباره به مطالبه حقوق معوقه کارگران مثال زدند.
☑️ @m_ghanbarian
🌐حاشیه ای طلبگی بر فرمایش یک بزرگ
#بخش_اول
✅ سخنان یکی از مراجع بزرگوار درباره طلاب دوباره باز نشر شد و شنیده شدن دوباره حرف، زمینه نقد دوباره را هم فراهم ساخت.
ظاهرا این عالم عظیم الشأن در سه محور نگران حوزه و طلاب بوده اند: کاهش تقوا، دانش و محبوبیت.
برای کاهش محبوبیت، عامل اصلی را ورود طلاب به فعالیت سیاسی شمرده اند http://www.entekhab.ir/fa/news/445584
🔅از جهات مختلف میشود به فرمایشات آن وارسته پرداخت که مجال همه در این یادداشت نیست فقط اشاره به ۴ابهام:
1⃣تفاوت ثبوت و اثبات!
کبرویا آیا این محبوبیت هم طراز تقوا و دانش است؟! و کسبش برای طلبه باید مثل آن دو "تحصیلی" باشد یا "حصولی"؟! به تعبیر دیگر "تقوا" و "دانش" دو شرط "ثبوتی" برای طلبه است اما "محبوبیت" در مجرای درستش حداکثر از باب "انما یستدل علی الصالحین بما یجری الله لهم علی السن عباده(نامه ۵۳نهج البلاغه) یک شرط "اثباتی" است. و تفاوت این دو بسیار است. دلیل اثباتی علی الاغلب اطلاقی نیست و تخلفش نادر نیست. تبادر هم سنگی محبوبیت با دانش و تقوا -که بعید است مراد آن فرزانه باشد- فقط چند طلبه سیاسی را از مقام منیع روحانیت بیرون نمی کند بلکه بزرگانی از مفاخر شیعه را خارج می کند! شیخ شهید اگر محبوب بود بین هلهله مردم بر دار می شد؟! تخلف این عنصر اثباتی فقط بهشتی مظلوم را نگرفت شهید اول و ثانی نیز تهمت ها علیه شان کارگر افتاد.
عثمان غیب نمی گفت وقتی به امیرالمومنین در جریان انتخاب خلیفه سوم می گفت: گناه من چیست که قریش تورا دوست ندارد؟!
اینکه ائمه حق گاه بین مسلمانان و حتی درصدی از شیعیان(به معنای عام) محبوب نبودند چیز قابل انکاری نیست. غیض ها با امام حسن(ع)، توقف ها و فرقه ها همه گویای این واقعیت است که امام برحق نتوانسته محبوب همه شیعیان شود.
2⃣انکار ملازمه!
صغرویا هم آیا ملازمه ای بین ورود سیاسی و کاهش محبوبیت هست؟
ظاهرا از دو جهت نقض آشکار دارد:
الف)ورود سیاسی ای که بیشترین محبوبیت را دارد! نمونه آن امام و رهبری است که حتی در جامعه سنتی ایران مقلدینشان از آقایان مراجع غیر سیاسی چندین برابر بیشتر است.
ب)همان مراجع غیر سیاسی، بخاطر عدم ورود سیاسی از سوی موافق و مخالف حاکمیت موجود محبوبیتشان در حال کاهش است. برای مثال وقتی برخی از آن بزرگواران در خصوص تعطیل نشدن روز شهادتی، حکومت را گمراه می خوانند، اما در اسلام هراسی و پیامبر ستیزی غرب سکوت می کنند، محبوبیتشان از سوی طیف انقلابی ریزش می کند. وقتی در جانب دیگر موضعی در قبال فقر و تبعیض و ربای بانکی نمی گیرند محبوبیتشان از سوی بیطرف ها و منتقدین حاکمیت موجود هم کاهش می یابد چون اقلا به زعم اینان این مسائل مهمتر از تعطیلی یک روز است!
3⃣اجتماع موردی یا حقیقی؟!
-"امر" به سیاسی بودن و فعالیت سیاسی اقلا بعد از خورشید تابان خمینی بی نیاز از دلیل است.
-"نهی" از بی تقوایی در همه امور از جمله سیاسی هم بی نیاز از بیان است.
-خارجا هم می دانیم برخی بی تقوایی ها در عرصه سیاسی وجود دارد و به تعبیر حضرتشان پرچم برداشتن ها، احیانا با هتک و تهمت و غیبت و محرمات الهی صورت می گیرد این هم بدیهی حس است.
اما آیا اجتماع امر و نهی در اینجا حقیقی است تا مثلا جانب نهی را گرفته فتوا به ترک فعالیت سیاسی دهیم؟! یا اجتماع موردی است و مثل نگاه به نامحرم در نماز است که موجب بطلان نماز هم نیست فضلا از دستور به ترک!؟
لازمه بیّن قائل شدن به اجتماع حقیقی پذیرش سکولاریسم و لازمه قائل شدن به اجتماع موردی چیزی غیر از توصیه آن مرجع بزرگ است. رعایت تقوا و اخلاق و اخلاقی کردن سیاست باید توصیه می شد نه ترک فعالیت و ورود سیاسی!
باز مثال نقض در هر دو سو موجود است:
الف)عالمانی که پرچم برداشتند و برخوبی و انتخاب زید(مثلا) دم زدند: آن بزرگوار بهتر از حقیر از تعابیر علامه مجلسی، مرحوم نراقی و بسیاری دیگر از بزرگان شیعه در عهد صفوی و قاجار خبر دارد آیا اینها موجب کاهش محبوبیتشان الی زماننا هذا شد؟! یا خدای نکرده پرچم دوش گرفتن برای ایجاد دولت و مجلس اصلح در جمهوری اسلامی کمتر از قبولاندن شاهان فاسق سلطنت صفوی و قاجار بر مردم است؟!
⏪ادامه را در بخش دوم بخوانید
☑️ @m_ghanbarian
🌐حاشیه ای طلبگی بر فرمایش یک بزرگ
#بخش_دوم
ب)عالمانی که پرچم برداشته بر بدی عمرو(مثلا) سخن گفتند:
وقتی پدر بزرگوار و معزز ایشان در دوره اسلام ستیزی رضاخان به یک عهد و نذر بسنده کرد که اگر حوزه و روحانیت از تهاجم آن ددمنش باقی ماند، سالی یکبار جمعی از طلاب و علماء را شام دهد(که الان هم ایشان آنرا ادامه می دهند)، مرحوم مدرس و فقیه عارف آیت الله شاه آبادی پرچم مخالفت با رضاخان برداشتند و آن تعابیر تند را بکار بردند. شاه آبادی در اعتراض به انتخاب رضاخان ۱۱ماه در عبدالعظیم حسنی تحصن کرد! آیا محبوبیت این دو پارسای سیاسی از پدر بررگوار ایشان -باهمین دأب ایشان- کمتر است؟!
آری آنچه ننگ است و موجب ریزش محبوبیت هم میشود بی تقوایی و خروج از دانش اصیل فقاهت در سیاست ورزی است نه مطلق ورود و فعالیت سیاسی.
جالب اینکه حضرتشان به تازگی مهمان جمعی از روحانیون فعال سیاسی بودند که از قضا فهرست بلندی در هنجارشکنی مشهورات فقه شیعه در کنش سیاسی دارند، امید دارم آنها -که اقلا یکی از کانونها برای موارد نگرانی و تأسف ایشانند- مورد تذکر پدرانه آن عزیز واقع شده باشند.
4⃣انصراف لفظ به خود بزرگان!
لفظ طلاب در بیانات آن عزیز منصرف به فرد اکمل است! و دانسته یا ندانسته توصیف حال بزرگان حوزه شده است!
شنیده های یک مرجع، استنباط فقهی او نیست و بیشتر از نظر سنجی های علمی اعتبار ندارد. نظرسنجی رسمی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه قم در سال ۹۲ حاکی از آن است که ۵۷/۳% پاسخ گویان، پایبندی روحانیت به ساده زیستی را "کم"، "خیلی کم" و "اصلا" دانسته اند. و از بین ۲۱مقوله مورد پرسش کاهش ساده زیستی منفی ترین نمره را داشته نه ورود سیاسی.(فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی/۹۲)
با این حساب اصلی ترین عامل ریزش محبوبیت روحانیت، ورود و فعالیت سیاسی است یا دوری از ساده زیستی و زهد؟!
وقتی اولین مدرسه علمیه مجلل توسط بزرگان غیر سیاسی در حوزه بناء و مقدسین و بزرگان ساده زیست و زاهد برای افتتاح آن حاضر می شوند اما کلامی در مذمت این زخارف نابجا نمی گویند، محبوبیت روحانیت ریزش می کند(طبق آن آمار). http://zanjani.net/articles/99/44172
جالب اینکه مردم، طلاب ساکن در این مدارس را کمتر از بانیان و مشوقان مقصر می دانند.
ملازمه عادیه بین رویه شدن بنای این ساختمانها با ریزش محبوبیت عمومی روحانیت را هرسال در حواشی بجا و بیجای بودجه سالانه و هم عکسها و کپشنهای فضای مجازی میشود دید.
ساحت آن بزرگوار از هر تجمل دور است و مواجهه اش با سهم امام زبانزد است لکن ساده زیستی و زهد شخصی آن بزرگواران آسیب آن تجملات را در چشم مردم نمی کاهد.
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۲۰
☑️ @m_ghanbarian
🕯انتظار در تراز ندبه ۱
برای سؤالها و نیازها، دلتنگی ها و ناکامی ها، آرزوها و آرمانهایت وقتی از سوی هیچکس جواب داده نمی شوی، چه حالی داری؟!
-احساس می کنی راه نفست بسته است و پا روی گلویت گذاشته اند!
حال وقتی برای همانها، آدم های معمولی، بزرگترهای فقط مسن تر، جامعه غیر آرمانی به تو توجه کنند و در حد و قواره خودشان جوابت دهند و سرگرم و آرامت کنند، چه؟!
آیا اینجا هم احساس می کنی راه نفست بسته است...؟!
آدمهایی که جوابها و قضاء حوائج را ناقص و ناخالص دیده و کامها و آمال جدید را سرگرمی دیدند و باز راه نفسشان بند آمد و چشمشان به افق برتر دوخته شد، آنها دارند در تراز دعای ندبه، منتظر می شوند:
عزیز علی أن اجاب دونک و أناغی
"برمن سنگین شده غیر تو جوابم می دهد و مثل حرف زدن با نوزادان سرگرمم می کنند!"
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
⚜بازگشت رحیم پور به نماز جمعه!
رحیم پور ازغدی همیشه برایم محترم بوده است.
🔺دهه ۷۰ درمقابل تهاجم شبه فلسفی غربگرایان در عرصه فرهنگی-سیاسی و بعدا دولتی، بمثابه معلمی مؤدب ناقد آن جریان فرهنگی-سیاسی شد. همان وقت بعضی از جبهه انقلاب و دلسوز، وارث عمرو بن حمق بودند و با ناسزاگویی و دود موتور و جلسه بهم زنی از انقلاب به زعم خود دفاع میکردند!
🔺ازغدی حتی اگر رأیش همیشه در صندوق اصولگرایان ریخته باشد، هیچوقت یک مهره صرفا جناحی نشد. بودند کسان دیگری که با هنر بیان و روشنگری -نه قالتاق بازی- مثل او سخن میگفتند اما انگار متعهد بودند فقط عیوب اصلاح طلبان را بگویند و خلافهای بین غیر آنها در قوای دیگر یا نهادهای انتصابی را هیچ نگویند!
🔺رحیم پور یک نکته مثبت دیگر هم دارد که آرمانهای انقلاب را همه و متوازن مطالبه می کند. از برخی خوبان دیگر جبهه انقلاب در منابرشان، جز ولایت نمی شنوی! آزادی پیش کش، سخنرانی درباره عدالت هم ندارند! از تناسب زیبای اینها با ولایت و در نظام ولایت چیز زیادی نمیشنوی!
🔺آخر اینکه، آخرین بار در دادگاه ویژه -که بخاطر نقد سخن یکی از ائمه جمعه استانها حاضرشدم- به بنده هم توصیه شد اقلا مثل رحیم پور نقد کنم که نامی هم نمی آورد و همه چیز را هم میگوید و...!
نمیدانم بعد از سخنرانی فیضیه هنوز آن دادیار همان نظر را درباره رحیم پور دارد یا او هم دیگر خوب نیست؟! و باید مثل کلیشه های کم خاصیت همیشه خوب شوم !
بدون اینکه رحیم پور را هم مطلق کنم برگشتش به سخنرانی پیش از خطبه را پس از مدتها تعطیلی گرامی می دارم سخنان امروزش در دو محور "نمازجمعه علوی" و "گزارشی از شورای انقلاب فرهنگی" بود هردو مفید و اولی مهمتر.
چه خوب بود روحانیون انقلابی برغنای این حرفها افزوده و با مطالبه، در آستانه ۴۰سالگی انقلاب، نماز جمعه ی اغلب کلیشه شده و تکراری وملال آور را به نماز جمعه تراز انقلاب اسلامی می رساندند.
سخنان ایشان را بخوانید:
https://www.tasnimnews.com/fa/news/1397/09/23/1898533
#لشکر_مومن_مطالبه_گر
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۲۳
☑️ @m_ghanbarian
SND11543164.mp3
2.04M
🔈 بشنوید| دفاع قاطع آیت الله جزایری از کارگران گروه ملی فولاد
محسن قنبریان
🔈 بشنوید| دفاع قاطع آیت الله جزایری از کارگران گروه ملی فولاد
✅ این جملات عالی نماینده محترم ولی فقیه در استان خوزستان پس از اعتراضات و تجمعات مکرر کارگران گروه ملی فولاد است. خداوند آن عزیز را در خدمت به مستضعفین و ستاندن حقوقشان یاری فرماید که خاطرات شیرینی در اینباره ها شنیده ایم.
⭐اما چند نکته:
1⃣چرا حقوق و دستمزد کارگر با حفظ کرامت او تعقیب نمی شود تا مجبور شوند با تجمع و اعتراض مسئولین را وادار کنند به تلاشها، سرعت و فوریت دهند؟! اگر می شد حقوق کارگران هفت تپه و گروه ملی فولاد با تقلای مسئولین استان داده شود(اقلا یکی دوماهش)، چرا تعلل، تا کار به اعتراض و شعارهای تند بکشد؟!
این تصفیه حساب با ذی حسابهای بدحساب نمی شد یک ماه زودتر انجام شود؟!
این روند، تداعی بدی در باور مردم و توالی ناجوری در ستاندن حق دارد!
2⃣تجربه ی هفت تپه و گروه ملی فولاد بس نیست؟! باید کارگران آریوبرزن بهبهان هم رو به اعتصاب و تجمع بیاورند تا برایشان کاری شود؟!(متاسفانه امروز خبر اعتصابشان رسید!)
خبر از پیگیری ها و تلاشهای امام جمعه محترم وجمعی از روحانیون در دوماه اخیر دارم. از اینکه چیزی هم دست اینان نیست، بی خبر نیستیم. اما آیا اگر کار کارگران آریوبرزن به آنجا که کارگران گروه ملی فولاد کشید، رسید، امام جمعه شهر از سر دلسوزی و احساس مسئولیت -مثل نماینده ولی فقیه در استان- برای تصفیه حساب بر مسئولین بالا دستی وارد نمیشود و فشار بیشتری نمی آورد؟! خوب چرا این کار را قبل از لبریز شدن صبر کارگران نکند؟!
مسئول بالادستی ای که تقاضا را فقط به وعده پاسخ داده و نامه ی محترمانه روحانیون شهر را حتی اعلام وصول نمی کند، نباید با لحن دیگر با او سخن گفت؟!و جور دیگر از او مطالبه حق مظلومان را کرد؟!
حفظ کرامت کارگر از دستمزد او مهمتر است نگذاریم برای نانشان جمع شده شعارها را واژگون کنند!
3⃣همین ایام برای دفن بزرگ یک ایل (خان)دو نماینده معزز ولی فقیه از دو استان به بهبهان تشریف آوردند. مردم این سامان اینقدر اهل درک هستند که بدانند این تشریف فرمایی احیاء فرهنگ خان و خان بازی نیست و تکریم مردم آن ایل محترم است. و چنانچه خود بزرگواران گفتند آن مرحوم هم متدین و کارگشا بود و هم نماز خواندن یکی از آن سروران را بر جنازه اش وصیت کرده بود. لکن این را هم می دانیم که وصیت یک میت به شرط قبول، بر طرف مقابل واجب می شود اما وصیت ولیّ معصوم درباره ضعفاء و گرسنگان و گارگران بی مزد، دستور و فرمان شرعی آن امام است و ابتدائا بر علماء واجب است(خطبه ۳).
وصیت امام راحل و ولی فقیه درباره آنها، اقلا شرط ضمن عقد توکیل این نمایندگان عزیز است. بعید می دانم وضعیت این محرومان به گوش سروران نرسیده باشد.
امام عزیز مثل آن بزرگواران (روحانیون نظام) را چنین موظف کردند: "همه مدیران و کارگزاران و رهبران و روحانیون نظام و حکومت عدل موظفند که بافقرا و مستمندان و پابرهنه ها بیشتر حشر و نشر و جلسه و مراوده و معارفه و رفاقت داشته باشند تا متمکنین و مرفهین در کنارمستمندان و پابرهنه ها بودن و خود را در عرض آنان دانستن و قرار دادن، افتخار بزرگی است که نصیب اولیاء شده و عملا به شبهات و القائات خاتمه می دهد"(صحیفه امام ج۲۰ص۳۴۱). مثل بنده از مستضعف پروری آن بزرگواران باخبرم و میدانم بیت برخی از آنها دائم مأمن محرومان و پناه جویان است لکن تصورش را بکنید یکبار هم برای کارگران محروم قدم بر چشم این شهر می نهادند، چقدر آلام آن کارگران تسکین می یافت! اقلا در ایاب و ذهاب چند باره در این دوسه ماه یکبار هم پای حرف این زمین خوردگان می نشستند و برایشان سفارشی می کردند.
الان هم برایشان کاری و مطالبه ای کنند عبادتی کم نظیر کرده و سفارش امام عزیز را امتثال کرده اند که فرمود: "وظیفه ما و همه دست اندرکاران است که به این مردم خدمت کنیم و در غم و شادی و مشکلات آنان شریک باشیم که گمان نمی کنم عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد"(همان).
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۲۴
☑️ @m_ghanbarian
✴️"آقازادگی، از غرامت تا غنیمت!"
پیش منبر شب وفات حضرت فاطمه معصومه(س)
❓به نظرتان هزینه های یک مرد انقلابی -مثل امام کاظم(ع)- برای آقازادگانش چیست؟!
غیر از زندان و تبعید مدام خود و متواری بودش دربرخی قریه های کوهستانی شام بالباس مبدل، ۱۹تا۳۷ دختر او همه یا اغلب مجرد ماندند!
❓کجا آقازادگی از هزینه و غرامت به غنیمت و درآمد بدل می شود؟...
این امام و اسوه مقاومت معاصر مهدی عباسی عیاش هم بود. جالب اینکه هر دو آقازاده هایی حتی به یک نام دارند:
ابراهیم و ابراهیم، عُلیّه و عُلیّه!
اما این کجا و آن کجا؟! یکی اهل فضل و عبادت و یکی اهل رقص و رامشگری!
❓فرق آقازادگی در مکتب موسوی(ع) با نحله عباسی چیست؟!
فقط در دوره اختناق و دربدری حال آقازادگان اصیل خانه ی عترت چنین نیست، وقتی برادر این خانه و امام شیعیان ولیعهد دربار می شود هم حال آنان تغییر نمی کند.
فاطمه معصومه(س) در دوره تبعید و زندان مدام پدر و دوره ولایتعهدی برادر یک سیره دارد.
چرا بادیگاردهای سلطنتی همراهی اش نمی کنند؟! چرا در منازل شاهی سکونت نمی یابد؟!...
🔅در آستانه ۴۰سالگی انقلاب موسوی مان بطور طبیعی عمر مردان انقلاب به سرزبان افتادن فرزندان و نوه ها و گاه نتیجه ها رسیده است. آقازادگی به سبک اصیل مردان انقلابی معصوم نیاز مبرم ماست. و آقازادگی به سبک منحرفین(از فرزندان ائمه)یا نواده های عباسی آسیب جدی برای باورهای اسلامی و انقلاب اصیل ماست...
این درس و تجربه گرفتن از آن تاریخ مهم است. شاید زوایایی از آن را شب رحلت فاطمه معصومه(س)کاویدیم:
سه شنبه ۲۷ آذر - مدرسه علمیه صدوقی قم
#محسن_قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
🌐رهبری برای مستضعفان جهان!
🔅اپیزود اول:
میشل فوکو فیلسوف فرانسوی در ایام انقلاب دو سفر به ایران(شهریور وآبان۵۷)ویک دیداربا امام در پاریس کرد تا از نزدیک انقلاب ایران را مطالعه کند.در سفرهایش به تهران وقم وآبادان سفر وگزارشات تحلیلی خود را در ۹مقاله برای روزنامه ایتالیایی کوریردلاسر نوشت که بعد در دوکتاب بنامهای "ایرانی ها چه رویایی در سر دارند؟" و"ایران:روح یک جهان بی روح" به چاپ رسید.او سه عامل انقلاب را:"مذهب"/"اراده جمعی"/"رهبری " می شمارد.
انقلاب ایران را مذهبی معرفی می کند
-اراده جمعی:فوکو انقلاب ایران را از این حیث از انقلابهامتمایز می شمارد که همه مردم ایران از همه طبقات وهمه قومیت ها ومذاهب را در برگرفت .می نویسد:"اراده جمعی را هرگز کسی ندیده است. خود من فکر میکردم که اراده جمعی مثل خدا یا روح است وهرگز کسی نمی تواند با آن روبرو شود.اما ما در تهران وسرتاسر ایران با اراده جمعی یک ملت برخورد کرده ایم"(ایران:روح...ص۵۷).
-رهبری:به نظر فوکو با نبود رهبری مقبول ومقتدر چه بسا نیروها بجای نشانه گرفتن اهداف با هم درگیر و عملا انقلاب را ناکام بگذارند.رهبری دو کار می کند:"مدیریت نیروهای انقلاب "/"ایدئولوگ انقلاب".
به نظر فوکو این دو در ایران در امام خمینی جمع شد.او امام را "رهبری اسطوره ای" لقب داد که"پهلو به افسانه می زند".(ایرانی ها...ص۶۴)
🔅اپیزود دوم:
جنبش جلیقه زردها، با وجود عقب نشینی دولت از نرخ سوخت، آرام نشد وبسیاری از اقشار را همراه کرد.
از فرانسه به بلژیک و صربستان و...سرایت کرد.در مصر فروش این جلیقه از ترس احیای دوباره انقلاب مصر در ایام سالگردش(بهمن) ممنوع شد!
این روزها از برخی سخنگویان جنبش نقل شد که از انقلاب ایران الهام گرفته اند http://fna.ir/bq99uf
پیام روشن آن مثل جنبش وال استریت قیام مردمی است که احساس می کنند در سلطه ی قدرت وثروت عده ای محدود،محصور ومحرومند!
این جنبش ها علیرغم موانعی در همبستگی،امکان فراگیری وتبدیل به اراده جمعی تر دارند.اما یک عنصر اساسی را ندارند:رهبری که به تعبیر فوکو بتواند هم "مدیریت نیروهای انقلاب"را به عهده بگیرد وگام به گام به آرمانها بکشاند و هم"ایدئولوگ جنبش "باشد و آرمانها را جلوی چشم ملت بگذارد.
شبکه های مجازی می تواند هم آهنگ کننده ی شنبه های اعتراض باشد اما نمی تواند نقش رهبری این جنبش ها را برعهده گیرد لذا احتمال اینکه در فقدان رهبری مطلوب، این جنبش ها به هرج ومرج وحتی جنگ داخلی کشیده یا در لابلای مطالبات متکثر،تجزیه شود وتحولی اساسی را موجب نشود وجود دارد.
🔅اپیزود سوم:
ساختارهای دنیای سرمایه داری: هم مذاهب را متکثر کرده و هم پایان ایدئولوژی ها را جشن گرفته است. احزاب و سندیکاهای اصناف هم نمیتواند جای رهبری مقتدر وفراگیر برای انقلابی عمومی واراده ای جمعی را بگیرد.بعلاوه که سران احزاب نوعا خود از طبقه ممتاز قدرت وثروت ومخالف برهم خوردن نظم موجود اند.
از سوی دیگر،مرزکشی های جغرافیایی و"تثبیت ملل" بجای "امت" در نظم های جدید پس از جنگ جهانی،امکان رهبری مقتدر از کشوری دیگر را هم منع کرده ومداخله داخلی تلقی می کند.
اما ساختارهای مدرن هنوز نتوانسته الگو گیری تاریخی از انقلابهای ممتاز ملتها(مثل ۵۷ایران)را از طبقه فرودست جهان بگیرد.بلکه رهبران معنوی وایدئولوژیک انقلابهای مردمی اگر نتوانند "نقش مدیریت نیروهای جنبش " را از بیرون مرزهای آن کشور انجام دهند(بخاطر تهمت مداخله در امور داخلی)، اما می توانند "نقش ایدئولوژیک والهام بخش"را برعهده گیرند.
چیزی که در دهه اول انقلاب اسلامی در مدت کوتاهی شاهدش بودیم وجنبش هایی اسلامی را متأثر از ایدئولوژی امام موجب شود.لکن عوامل متعددی موجب شد استکبار ستیزی و مخالفت با نظام سلطه جهانی را در "قرائتی ملی"(نه جهانی)ادامه دهیم.ما امروز از استکباری که برای ایران بد بوده، ایدئولوژی انقلابی خود را سیراب می کنیم تا استکبار ستیزی ما "همراستا با منافع ملی "دیده شود !وهمین قدر هم از سوی طبقه اجتماعی و دولتی غربزده برتابیده نمیشود!مثال گرفتن از وال استریت و اعتراضهای فرانسه برای استاندارد دوگانه غرب ونمایش خوی استکباری برای مصرف داخلی،
با ایدئولوژی سازی برای مستضعفین جهان فاصله زیادی دارد.
*البته نمی توان پنهان کرد که بروز متناوب جنبش های فرودستان و سرعت فراگیری آن در کشورها ،این نوید را می دهد که در صورت پیدا شدن رهبری معنوی وخارج از چارچوبه های تحمیلی مدرن،انقلابی جهانی به سرعت علیه مستکبران عالم شکل گیرد.به امید آن روز وقدوم مبارک آن رهبر آسمانی وجهانی!
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۲۴
☑️ @m_ghanbarian
🌀ازغدی، ادامه ی شریعتی یا مطهری؟!
#بخش_اول
🔷حوزه ی بی عیب!
شریعتی از اسلامی انقلابی می گفت که در آن نقش جدی ای برای مرجعیت و روحانیت نبود! انتقادهای زیادش از این نهاد او را نماد "اسلام منهای روحانیت" کرد و فتوایی از مراجع آنروز مبنی بر ضاله بودن کتابهایش صادر شد!
مطهری اما منتقدی از روحانیت بود که اعتراف به مزایایش داشت. اعتقاد داشت با لزوم حفظ و نگهداری اش باید آنرا اصلاح کرد. اسلام منهای روحانیت را خیانت می دید و فقهاء را تنها سلسله ی معرفتی متصل به معصوم می شمرد.
⬅️آیا حوزه و روحانیت پس از انقلاب و خورده گیری های آندو(با حفظ تفاوت) از آسیبها مبرا شد؟!
🔺مثلا مطهری هم از "لوس و ننر و امتیاز طلب و مسرف" بودن برخی فرزندان علماء گله داشت که "همه حواسشان متوجه پستها و مقامات است که کی برد و کی محروم شد و چگونه خودشان آنها را بربایند یا به دوستان خودشان اختصاص دهند"! مطهری اینان را "تحمیل بزرگی به بودجه روحانیت" می خواند(یادداشتها ج۴ص۵۵۵).
اینبار ازغدی پیش از خطبه ها چیزی از این جنس گفت: "امام گفت مرجع پاپ نیست، مرجعیت نمایشی نیست، مرجعیت ارثی نیست"!
از قضا برخی آقازادگان زود به خود خریدند و موضع گرفتند و البته واضح است همه امکانات پدر و مرجع عظیم الشأن را هم به ارث برده اند!
🔺مطهری از نظارت برمرجعیت و پاسخگویی آن هم می گفت! صراحتا در ده گفتار آورد: "تقلید ممدوح و مشروع سرسپردن و چشم بستن نیست. چشم باز کردن و مراقب بودن است وگرنه مسئولیت و شرکت در جرم است"!(مجموعه آثار ج۲۰ص۱۷۶). (جملات تیز و تندترش را جرأت نمی کنم نقل کنم به یادداشتها ج۴ص۵۵۶ رجوع کنید).
شاید بازخوانی این تفکر مطهری علت گران شدن سخنان ازغدی بر بعض بزرگان شد!
آنچه دارد کم کم نمودار میشود مواجهه ای از جنس شریعتی با ازغدی توسط زعمای حوزه است. البته دو نکته را نمی توان لحاظ نکرد:
1⃣ حوزه مطهری را هم روی دست نگرفت بلکه در مواردی بایکوت هم کرد!اگر خون پاکش سند حقانیتش نمی شد معلوم نبود اقلا با بخشی از آرائش مواجهه شریعتی نشود!
2⃣ قیاس ازغدی هم با مطهری از جهاتی، از جمله وزان علمی و اتصال به بزرگان و مفاخر حوزه(مثل مرحوم بروجردی و علامه طباطبایی)مع الفارق است.
❓جان کلام اینکه: آیا آسیبها و عیوب سازمان روحانیت تمام شده یا رو به صفر است؟! و امروز نیازی به فریادهای مطهری وار نیست؟
❓اصلا شریعتی و مطهری هردو به کنار، امام خمینی تا آخرین سخنان از این آسیبها و هم خطر ارتجاع و تحجر و مارهای خوش خط و خال در حوزه می گفت(آخرین نمونه ها در منشور روحانیت منعکس است). یعنی نه قبل از انقلاب که حتی تا سال ۶۸مرجع و زعیم منحصر بفردی مثل امام از آسیبها و حتی خطرات می گفت! بعد امام چه شد؟! آیا همه آن آسیبها و نگرانی ها یکباره خود به خود مرتفع شد؟!
❓اگر اقلا برخی از آنها باقی است چرا بزرگان حوزه و بخصوص شاگردان امام، آن خط را دنبال نکرده چیزی از جنس آن فریادها و روشنگری ها نشنیده ایم؟!نمونه های کوچکی از تذکر به یک مرجع توسط بزرگی در حوزه را همین ماهها دیدیم چگونه برخورد شد؟! و از سوی زعماء هیچ حمایتی نشد!
❓تازه آیا نگرانی های امام فقط مربوط به متحجرین ضدانقلاب بود؟! نگرانی و گله از زیاد شدن تشریفات و تجملات، ساختمانها و ماشین ها و...کم زبان زدند؟!آیا در جواب هم مباحثه خود(آیت الله حسن فرید گلپایگانی) مرقوم نفرمود: "بهتر است که بنده و جنابعالی در فکر قبه و بارگاه نباشیم..."!(صحیفه امام ج۲۰ص۲۴۵). آیا واقعا شاگردان دیروز امام همه مبرای از این تجملات و نگرانی هایند؟! آیا...
پس چرا مطهری ای در حوزه پیدا نمیشود تا مثل ازغدی(طلبه ی کت وشلواری) ساکت بماند؟!
❗️ادامه متن را در بخش دوم بخوانید
☑️ @m_ghanbarian
🌀ازغدی، ادامه شریعتی یا مطهری؟!
#بخش_دوم
🔷 یک نقص مطهری و نقضی از او!
حتی مطهری با وجود تشخیص درست و فریادهای به حقی که داشت "یک نقص" داشت که بالتبع مثل ازغدی هم دارند. امام خمینی آن نقص را در کشف الاسرار برای منتقدین حوزه و روحانیت بیان می کند. و آن نبودن در کسوت زعامت و مرجعیت است.
امام نیز عیوب و آسیبهای حوزه را قبول داشت و حتی با زعیم آن روز حوزه(آیت الله بروجردی) سرآنها مباحثه داشت اما تصریح می کند اصلاح این عیوب بدون تکیه زدن زعامت و مرجعیت ممکن نیست.
❓سخن اما این است که زعماء چرا حرکت مصلحانه مطهری بلکه امام خمینی را در زدودن عیوب حوزه یا اقلا روشنگری دراینباره که آن عیوب به حساب اسلام نرود، را دنبال نکرده اند؟
چرا بزرگان امروز آنجور که سالهای انقلاب در کسوت یک مدرس سطح بر مرجع بزرگ شیعیان -آیت الله العظمی خویی- شوریدند و در ماجرای دیدار فرح پهلوی با ایشان، شهریه او را حرام کردند، امروز همان مقدار را برای فضلای دیگر(مثل دیروز خود) برنمی تابند و حمایت نمی کنند؟! آیا مثلا "حکومت گمراه خواندن"، جمهوری اسلامی از وارد شدن فرح پهلوی در روز غدیر برمرجع شیعیان کمتر است؟! بلکه بالاتر چرا خود آن بزرگان در کسوت زعامت و مرجعیت همان خط انقلابی را در طرد و افشاء سطحی بینی، تحجر و هم اشرافیت مذهبی و...تعقیب نمی کنند؟! امروز برخورد برخی فضلای انقلابی با مثل آن نمونه بسیار پخته تر و متین تر از نمونه های گذشته انجام میشود اما دوچندان از آن نمونه ها طرد و رد میشود!
❓مرجعیت آیا مسئولیت ندارد پس از فوت مرجعی، مهر او را -مثل سلف صالح-شکسته و اموالی که مربوط به شخصیت حقوقی آن مرجع بوده را به مرجع بعد -نه الزاما بیت و پسران- بسپارد؟! و آیا بدون انجام این وظایف، خطر موروثی شدن مرجعیت حرف گزافی است؟!
🔷نقض شهید مطهری برآن نقص!
مطهری در آسیبهای سازمان روحانیت از این مشکل می گوید که گمان میکردیم برخی مصلحان اگر در حوزه زعیم شوند مشکل حل میشود اما دیدیم زعیم شدند و مشکل باقیست بعد بحث شریف و دقیقی مبتنی بر "تقدم سازمان صالح بر زعیم صالح" پیش می کشد: "نظامات اجتماعی نسبت به افراد اجتماع، مانند خیابانها و کوچه های یک شهر است نسبت به مردم آن. مردم مجبورند از همین خیابانها و کوچه ها حرکت کنند حداکثر آزادی عمل مردم، در انتخاب نزدیکترین راه از بین این راه هاست. حال اگر شهری بدون نقشه و حساب، توسعه یافته باشد، افراد چاره ای ندارند که رفت و آمد خود را با وضع موجود تطبیق دهند مگر آن که تغییراتی در وضع کوچه و خیابانها پدید آورند. همچنین اگر زعمای صالح، در رأس سازمانهایی که نواقصی دارند قرار بگیرند، تفاوت آنها با دیگران به اندازه آن است که کسی از میان خیابانهای پرپیچ و خم و نامنظم یک شهر نزدیک ترین راه را برگزیند. به این بیان اگر بخواهیم توجیهی برای نظر افلاطون و فارابی[که تقدم زعیم صالح بر سازمان صالح را قائلند] بتراشیم باید بگوییم: آنها به آن افراد صالحی اهمیت داده اند که حاکم برسازمانهای اجتماعی باشند نه محکوم آنها"(ده گفتارص۲۷۸با تلخیص)
⬅️یعنی جامعه انقلابی و جوانان و طلاب انقلابی امروز چیزی بیشتر از مراجع و زعمای صالح -که الحمدلله دارند- می خواهند: زعمایی حاکم بر سازمان حوزه نه محکوم آن.
به کی بگوییم هنوز طلاب برای گرفتن چند هزارتومن در چند صف شهریه اند؟!پاسخ زعیم صالح نمیتواند این باشد که ما شهریه مان را به کارت می ریزیم! این همان رفتن از راه نزدیکتر جای اصلاح سازمان است! حالا ببینید چند ده مساله مهمتر، فوری تر و کلیدی تر از صف شهریه، معطل مانده است؟!
جواب یک زعیم صالح و دلسوز براینکه دهها مسأله مستحدثه را در درس خارج خود بحث کرده مثل همان حذف صف برای پرداخت شهریه خود و رفتن از نزدیکترین راه است نه درست کردن جریان فقاهت معاصر! اگر فحلی از این زعما عروه ای نو پر از مستحدثات می نگاشت و وزنش چنان بود که همه فقهای بعد ناگزیر از تعلیقه برآن بودند آنوقت مرجع و زعیم جریان فقاهت را به مسائل عینی و واقعی نزدیک کرده بود آیا چنین شده است؟!
❗️به کی بگوییم سه تن از بزرگان حوزه، رئیس قوه قضاییه شدند و در بطن نیازهای کشور قرار گرفتند اما وقتی به حوزه برگشتند همان کتابهای سابق و همان فروعات را کاویدند و حداکثر مقالاتی در مسائل جدید چاپ کردند!باوجودی که برخی از آنها علمیت بلکه شائبه اعلمیت داشته و دارند!
آیا جا نداشت مثل آنچه شیخ انصاری با متاجر کرد این بزرگواران اقلا با کتاب القضاء، حدود، دیات و...میکردند که دیگر هیچ فقهی مفری از پرداختن به آن فروع و آن تبویب مسائل نداشته باشد؟!
آیا چنین شده است؟!
📝محسن قنبریان ۹۷/۹/۲۸
☑️ @m_ghanbarian
rahimpor.mp3
8.17M
✅ ۱۵دقیقه ای از صحبت رحیم پورازغدی که باز مخالفتهای برخی بزرگان حوزه را موجب شد!
☑️ @m_ghanbarian