eitaa logo
محسن قنبریان
14.6هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
744 ویدیو
101 فایل
کانال نشر سخنان و مطالب استاد محسن قنبریان (توسط ادمین اداره میشود) . ارتباط با مدیر کانال @admin_ghanbarian . کانال دروس @doros_ghanbarian . پیج اینستاگرام instagram.com/ghanbarian.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
⚜ دیو چو بیرون رود فرشته درآید، شعر است؛ سخن قرآن دقیق تر است: فرشته درآمد، دیو نابود می شود(جاء الحق و زهق الباطل). چرا که دیو اموی رفت، اما دیو عباسی آمد! دیو عباسی رفت، دیو مغول آمد!و ... آن که جا برای هیچ دیوی نمی گذارد فرشته وشی چون خمینی است. هنر بزرگ ملت ایران در ۱۵سال مبارزه، اعتماد به "فلا تیأسوا من روح الله" بود بعد از ۴۰سال از پیروزی هم هنوز از "رو٘ح" و رحمت الهی مأیوس نیست و تازه تر از تازه تری می بیند. ☑️ @m_ghanbarian
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ_صوتی 🔰امروز جمعه است ⬅️درایام شهادت امام کاظم(ع) برای کسانی که دلتنگ امام زمان(ع) می شوند! ☑️ @m_ghanbarian
💠درباره ایده های جذاب ساز سیر مطالعاتی [با تلخیص] ایده های جذاب سازی مطهری از بینشهای او می گذرد/ این مطهری را هنوز هم حوزه های ما دفع میکند/ اگر خون او پای حرفهایش نبود این قسمتها حتی سانسور هم می شد! ______________ درباره ایده های طرح مطالعاتی شهید مطهری اول باید نکاتی را رک و بدون سانسور درباره ایشان و اندیشه هایشان بگویم چون بسیار موثر در ایده هاست: 1⃣آثار شهید را علیرغم گوناگونی و تنوع میتوان به دو حیث کلی تقسیم کرد: الف) آنچه محصول مطهری باعنوان یک و مدرس حوزه است ب) آنچه محصول مطهری بعنوان یک روشنفکر و است. 🔺منظور از "عالم دینی" شناخت و معرفی تراث اسلامی از قرآن و سنت تا حکمت و کلام است. 🔺منظور از روشنفکر و مصلح، کسی است که درد بشر معاصر را دارد، جامعه و نیازهایش را می شناسد و می شناساند و از آنجا سراغ دین آمده نسخه درمان می برد. 🔺بین این دو عنوان و حیثیت هم تقابل و تهافت نیست و رابطه رفت و برگشت است. اولی "دانش" افزا و دومی "بینش" ساز است. بینش های جدید و عمیق، سؤالات و نیازهای جدید به سرای دانش اسلامی می برد و همچنین دانش اصیل اسلامی، بینش صائب تری به او می دهد از این حیث مطهری بخاطر دانش عمیق ترش از اسلام روشنفکر و دردمندی متفاوت از شریعتی است و از حیث روشنفکر و دردمندی اش عالمی متفاوت از هم شاگردان خود (نام نبرم بهتر است) می باشد! 2⃣آثار قسم اول همه دانش های مطهری در حوزه عقاید و اخلاق است. از شرح منظومه و کتابهای فلسفی اش تا بحثهای اعتقادی اش و بحثهای اخلاقی اش [فهرست کامل همه قابل تدارک است] 🔺در این دانش ها هم اثر بینش های مطهری هست. شبهات جدید و مواجهه با متفکران معاصر و حک و اصلاح و نقد و ابرامها در مواجهه با اندیشه ها. اما اینجا ماحصلش دادن دانشی از اسلام است البته دانشی به روز و تازه. 3⃣محصولات دسته دوم مطهری حاصل بینش او تحلیل او از زمانه، تاریخ، تمدن، حکومت، جنبشها، سازمانها، حوزه و...است. 🔺اینجا هم بحثهای دانشی موج میزند اما آنچه او را متفاوت میکند تفاوت دید او(بینش) و روش طرح و حل و احیانا نسخه درمان او نسبت به سایر عالمان است. هم شاگردی های خوب و حتی انقلابی او به حافظ و ایران و مثل اینها نپرداخته اند. با زن و حجاب یا اقتصاد مثل او مواجه نشده اند که کتمان برخی حرفها را حرام بداند. جسارت پرداختن به عیوب روحانیت یا آسیب تقلید(اصل اجتهاد در اسلام-ده گفتار) را به خود نداده اند و شاید توجیه گر وضع موجود بوده اند چنانچه هنوز هم نوعا نمیگویند! 4⃣مطهری اگر در قسمت دوم بدون سانسور و با چاشنی تاریخ و بیوگرافی او و مواجهه با او درقسمت بینشی و محصولات مصلحانه اش گفته شود فوق العاده برای جوانان آرمان خواه جذاب و پرکشش و همانقدر برای بزرگترها و صاحبان کرسی ها و تریبون ها چالش برانگیز است. دروغ نگوییم این مطهری را هنوز هم حوزه های ما دفع میکند و او را بایکوت(بله بایکوت!) میکند و فراری می دهد. اگر خون او پای حرفهایش نبود این قسمتها حتی سانسور هم میشد و سرنوشتی مثل یادداشتهای اقتصادی او می یافت. حوزه بیشتر بعد اول و دانشی او را دوست دارد فیلسوف و متکلمی که مباحث را شیرین و عالی و به روز طرح میکند و پاسخگوی شبهات است. کجا از گیر دادن او به تحریفات و روضه های دروغ، از نظارت بر مرجع تقلید در تقلید، برعیبهای سازمان روحانیت و مشکل عوام زدگی، از مفت خوری و مشکل آقازادگی در بیوتات(رجوع کن به جلد ۴یادداشتها) و... خوشش می آید؟! 5⃣ایده های جذاب سازی مطهری از بینشهای او میگذرد و در فرد انقلاب میسازد و الا کماکان اقلی، تکراری و ملال آور جلوه میکند. حداکثر اساتید عقاید در هرقسمت به کتابهای دانشی او در حوزه عقاید حواله می دهند و بحث را ظریفتر و دقیق تر میکنند و برخی اساتید اخلاق از بحثهای اخلاقی او بهره ببرند و در تاریخ اسلام به بحثهای او هم ارجاع شود! این مطهری، مطهری سانسور شده و بی خطر و است. اما مطهری + بینش ها، یقه گیر و چالشی و مطالبه گر و احیاگر و مصلح است. طلبه ای که پای آن بنشیند با خیلی از رویه ها و وضع های موجود نمی سازد بسیاری از تحلیلها و توجیه ها را آبکی و ساختگی می بیند منتقد و نقاد میشود و... راستش کاستی اصلی برخی اساتید و زعماء، غور نکردن لازم در همین بعد مطهری است. لذا بوی او را نمی دهند فکر میکنند مطهری آدمی + فلسفه و فقه و تفسیر و...است!!! پس چرا بقیه ای که با او اینها را خواندند مطهری نشدند؟! متاسفانه برخی فضلاء با گذراندن دروس متداول چون خود را بی نیاز از محصولات دانشی مطهری می بینند، اغراء به جهل شده و خود را بی نیاز از همه آثار(از جمله بینشی) می بینند لذا مدرس یا مبلغی معمولی می مانند و راه آن شهید کم راهرو میشود. (پاسخ به یک پرسش و درخواست برخی مدارس علمیه) ☑️ @m_ghanbarian
تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام (چکیده ای از سخنرانی بمناسبت سالروز تخریب قبور بقیع/تیر۹۷) ✅ سؤال و معما: 🔺اگر سعودی با همین وضعیت سفیانی گری در مذاکره با بخشی از علماء شیعه به توافقی برسد که حرم برای ائمه بقیع بسازد نظر شما چیست؟! کمک می دهید؟! 🔺امام خمینی درباره حرم رسول الله(ص) فرمود: "رسول الله نیازی به مساجد اشرافی[مسجدالنبی] و مناره های تزییناتی ندارد." اما درباره آستان قدس میفرماید: مرکز ایران است! و به خادمی آن حسرت میخورد(صحیفه امام ج۱۲ص۱۰۶). این دو چگونه قابل جمع است؟ چگونه پیامبر به تزیینات نیاز ندارد اما پیامبر زاده دارد؟! ✅پاسخ اجمالی: در فقاهت انقلابی امام در این وضعیت فرضی نباید به سعودی برای ساخت حرم کمک کرد. اسلام آمریکایی سعودی هم تعمیر و توسعه اش و هم تخریب بقیع اش، هردو محکوم است. تعمیر و توسعه در اسلام اصیل موجه است. ✅ تفصیل نظر امام: 1⃣ امام مثل سایر فقهای معاصر، بناء و توسعه حرمهای ائمه و امامزادگان و حتی علماء و شهداء را جایز می شمارد(تحریرالوسیله/تعلیقه به عروه) 2⃣ تفاوت دیدگاه و اوج اندیشه ایشان در این است که: گنبد و بارگاه و تزیینات و تعمیر و توسعه، اصل نیست و موضوعیت ندارد که همواره حکم جواز یا استحباب داشته باشد بلکه تابع یک اصل است اگر آن اصل تأمین بود، اینها جایز اما اگر آن اصل آسیب دید، کاسته شد یا متوقف شد، توسعه و تعمیر غیرجائز می شود! 3⃣ آن اصل: "ساخت بینش کفرستیز" در کلام ایشان و همان تبری از دشمنان خدا است. اگر ساخت و ساز حرمی به هر طریق این اصل را آسیب زد، جایز نمی باشد. 4⃣ شواهد این مساله در سیره امام: 🔺الف) پس از تخریب قبور بقیع، برادران شیرازی(آیت الله سید حسن و سید محمد) تلاش میکنند از طریق نامه نگاری علماء نجف و ارسال هیأت برای مذاکره با شاه سعودی، او را قانع کنند اجازه بارگاه و تجدید بناء دهد. از امام هم با اصرار نامه ای میگیرند و هم آیت الله خویی. قرار بوده آیت الله حکیم هم در حج با شاه سعودی دیدار و هیأت سیاسی هم ارسال شود. امام در نامه ای به یکی از علماء این کارها را بی ثمر و "مذاکره و مباحثه را مضر می خوانند" و توجه می دهند که "اساس مذهب در این بلاد در خطر کفر است"(صحیفه امام ج۲ص۱۵۶و۱۵۷). یعنی وقتی اساس مذهب در خطر کفر است به نظر ایشان ساخت بقیع مشکل گشا نیست. اساس مذهب هم نماز و حج و... نیست. "یؤمن بالله و یکفر بالطاغوت"، "تولی و تبری" است. 🔺ب)وقتی ۳۰مرداد۴۸ صهیونیستها بیت المقدس را آتش زده و به آن خسارت جدی زدند، برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران(زمان پهلوی) دست اندر کار ساخت و تعمیر آن شدند. شاه حسابی افتتاح و خود یک میلیون ریال واریز کرد و کمک طلبید درحالیکه با اسرائیل رابطه حسنه داشت! امام در تبعید متنی در جراید عراق منتشر کرد و تعمیر را جایز ندانست!(از آن متن با شهید آیت الله سعیدی گفته است.صحیفه امام ج۲ص۲۵۱) در مصاحبه با الجمهوریه عراق فرمود: "تا زمانی که فلسطین اشغال شده، آزاد نشده است مسلمانان مسجد الاقصی را نباید تجدید بناء کنند بگذارند جنایت صهیونیزم هماره جلوی چشمان مسلمان مجسم باشد و مایه حرکتی برای آزادی فلسطین گردد". ببینید سخن از عدم همکاری با شاه نیست سخن از این است که ساخت بیت المقدس با وجود جنایات اسراییل، کفرستیزی مسلمانان را کند میکند و لذا جایز نیست. 🔺ج)در تجدید بنای قبر شهید مدرس -که پهلوی ها در تخریب آن می کوشیدند- هم به تقدم ساخت بینش کفرستیز مدرس توجه دادند: "باید تلاش کنیم تا ابعاد روحی و بینش سیاسی، اعتقادی او را هرچه بهتر بشناسیم و بشناسانیم و با خدمت ناچیز خود مزار شریف و در افتاده او را تعمیر و احیاء کنیم"(۲۸شهریور۶۳). امام صرفا گنبد و بارگاه برای شهید مدرس نمی خواهد که مثل هر محترمی او هم داشته باشد بلکه احیاء قبر او را برای ایجاد روحیه انقلابی او در مردم و بینش کفر ستیز او در جامعه می خواهد. 🔺د)در دستور ساخت مصلای پایتخت هم به این اصالت در مقابل آن فروعات(خود بناء و نحوه اش) توجه می دهد: "ان شاء الله در کنار ساختن مصلای تهران در ساختن بینش کفرستیزی مسلمانان موفق باشید"(۲۳آبان ۶۷). ☑️ @m_ghanbarian
تعمیر و توسعه مزار معصومین در فقاهت انقلابی امام (چکیده ای از سخنرانی بمناسبت سالروز تخریب قبور بقیع/تیر۹۷) ✅ تفاوت فتاوای مبتنی بر این مبنا 🔺[مبنای رقیب گنبد و بارگاه را فی نفسه خوب و مطلقا جایز میداند مگر مفسده خاصی پیش آید و توجه به این اصل ندارد که در خدمت ساخت بینش کفر ستیز هست یا نه؟ لذا برایش گنبد و بارگاه عهد صفوی و افشاری، صدامی یا انقلابی فرقی ندارد و همه جایز است]. 🔺معلوم نبود اگر امام زنده و مرجع عراق بود با تعمیر و بازسازی گنبد و عتبه امام حسین(ع) و حضرت عباس(ع) پس از انتفاضه شعبانیه که صدام حرم را به توپ بست و سپس خود متصدی بازسازی برای نگهداری وجهه اش شد، موافق باشد و کمک به آن را جایز بداند. 🔺امام مناره و تزیینات حرم پیامبر را مثل تخریب قبور بقیع می داند! یعنی هردو حرام و غیرجایز. چون مناره تزییناتی پیامبر برای اختفای کفر سعودی ها و کند کردن روحیه کفرستیزی مسلمانان است و روی دیگر سکه خباثت آنها در تخریب بقیع است. لذا در دولت آنها که "اساس مذهب در خطر کفر است"، "پیامبر نیازی به مناره تزییناتی ندارد". بخلاف آستان قدس که پشتوانه اسلامیت[اسلام ناب] جمهوری اسلامی است(ر.ک صحیفه امام ج۱۶ص۳۸۸). از آستان قدس ندای اسلام کفر ستیز بلند است پس عمارت و توسعه آن ارزشمند است. ✅ مبنای فقهی امام مستند به سیره و سخن معصوم 1⃣ روایات منع از رفتن به مساجد ملعونه و وعده تخریب آنها در دولت امام عصر(ع). این ۴مسجد در کوفه از سوی منافقانی چون اشعث یا جنایتکاران کربلا چون شبث بن ربعی ساخته شد تا کارهای خود مقابل علی(ع) و اباعبدالله را وجیه نشان دهند و بغض مردم را بکاهند[در روایت تصریح شده فرحا للقتل الحسین ساخته شد]. توجه: اینجا ملاک و معیار مسجد ضرار نیست که قرار بود نوعی خانه تیمی و به قصد محاربه با رسول الله باشد تا بگویید همه بر تخریبش فتوا می دهند. اینجا فقط نام و عمل آنها را تطهیر و تبری را می کاهد و الا درش مثل همه مساجد نماز و قرآن می خواندند. اما معصومین این مساجد را ملعونه نامیدند و از رفتن منع کردند. این یعنی تقدم بینش کفر ستیز بر عمارت مسجد و... 2⃣ روایت امام صادق(ع) که درباره همکاری با سلاطین جور فرمود: در ساخت مسجد یاری شان نکنید(التهذیب ج۶ص۳۳۶). [نباید در تظاهر به اسلام برای این شیاطین و مصادیق کفر، همکاری کرد] 3⃣ در کنار تخریب مکرر قبر و بارگاه سیدالشهدا(ع) توسط مثل منصور دوانیقی و هارون الرشید و متوکل عباسی، برخی خلفاء آنها نیز با سیاسی کاری رو به ساخت و تعمیر و توسعه این حرم آوردند! سفاح موسس عباسیان(سال۱۳۲ق)، مهدی عباسی(۱۵۸ق)، مامون(۲۰۱و۲۰۲ق) و منتصر(۲۴۷ق) تجدید بناء و توسعه حرم سیدالشهدا را دستور دادند. منتصر بخلاف پدرش متوکل حتی فراخوان زیارت داد و میله ای بلند هم برای راهنمایی زائران نصب کرد. در این دوره ها چندین معصوم زنده بوده و طبیعتا در این خصوص هم تقیه راه نداشته چون خود شاه جلو دار بوده است، اما هیچکدام حرکت آنها را تأیید نکرده و همراهی ننموده اند! نمی توان گفت شاید تأیید کرده اند اما به ما نرسیده است! چون موارد متعدد است و این احتمال بسیار ضعیف میشود. چگونه خبر جلسه روضه امام رضا(ع) در دربار مأمون به ما رسیده اما همراهی او در تعمیر و توسعه کربلا-اگر بوده- به ما نرسیده باشد؟! این تبلور همان اصل است که امام خمینی به خوبی درکش می کند. ساخت حرم حتی برای حسین بن علی(ع) با وجودی که همین معصومین گفتند مثل کمک کردن به سلیمان در ساخت بیت المقدس است، اگر موجب کاهش تبری نسبت به دشمنان خدا و توقف بینش کفرستیز مسلمانان و شیعیان باشد ممنوع است. ✅ معصومین هم از زهرا(س) آموختند وصیت به اختفاء قبر توسط حضرت صدیقه(س) مبارزه ای منفی از طریق مزار و حرم با خلفای جور بود. حق بزرگی که در مدینه گم و غصب شد باید نمادی ماندگار در تاریخ داشته باشد که همین مخفی بودن قبر ایشان است. پس گاه مزار نداشتن کمک به تبری و کفر به طاغوت است. همیشه مزار و عمارتش خوب نیست. مزار و عمارت سیدالشهدا در مقابل، مبارزه مثبت با طواغیت از طریق عمارت و مزار است. اصلا قبه که در لغت به ساختمان خیمه مانند میگویند در عرف عرب قبل از اسلام به خیمه تجهیزات جنگی در جنگها گفته می شد و مامور آنرا صاحب قبه می گفتند. روایات این نام را برای حرم حسینی برگزیدند یعنی زرادخانه است جای تجهیز برای جنگ با طواغیت است. حرمی مانند این و برای این ساختن دارد مثل توسعه کنونی نه ساخت و ساز صدامی. ☑️ @m_ghanbarian
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸آقای فتاح در تصرفات املاک بنیاد از خاتمی تا مجمع و موسسه مطالعات زنان و احمدی نژاد و تا نیروهای مسلح و سپاه را شمردند که فراگیری و غیر جناحی بودنش ستودنی است و ما هم امیدواریم مصرف ۱۴۰۰ نداشته باشد. 🔹دراین بین نیروهای مسلح و سپاه را بعنوان جایی که حریف نمی شویم، یاد کردند؛ چون قانونا نمی توانند شکایت هم کنند! لذا اینجا با خواهش سخن گفتند! ⭕️بنظر می آید علت العلل این بن بست ها درباره نیروهای مسلح(چه منع های قانونی و چه انجام نشدن قانون) بخاطر این است که فرماندهان این نیروها خود را از پاسخگویی به مردم معاف فرض کرده اند! کانه همیشه پرسش از اینها از سایت های موشکی و استراتژی های عملیاتی است که باید محرمانه بماند! درحالیکه عملکرد آنها در مثل تصرف اراضی، تغییرکاربری، داخل کردن در محدوده برای پرسنل و دهها مساله شهری دیگر(حتی نحوه عملکرد انتظامی شان)، هرگز مساله ای نظامی نیست؛ و باید پاسخگوی عملکرد باشند. 🔴عجیب تر اینکه فرمانده کل قوا نیز درباره پاسخگویی اینان به دانشجویان فرمان صریح دارند که کمتر نمونه ای از اجابت در خاطرها وجود دارد. می فرمایند: "از مطالب ديگرى كه گفته شد، مسئله‏ ى حضور مسئولان در دانشگاه‏ است. . من عقيده‏ ام اين است كه مسئولين بايد در دانشگاه‏ها شركت كنند؛ رؤساى سه قوه، مسئولين ميانى، رئيس‏ صدا و سيما، ؛ اينها بروند با دانشجوها جلسه بگذارند و حرفهاى گفتنىِ دانشجوها را بشنوند.»(۹۱/۵/۱۶دیدار دانشجویی). ☑️ @m_ghanbarian
❗️باطن ظلم، کفر است! ❓قیام حسین(ع) علیه ظلم یا علیه کفر؟! ⚪️دوگانه غلط است! این دوگانه های غلط حاصل نقص دین شناسی است(۱). 🔷ماهیت ظلم و کفر: در اسلام شناسی اصیل: ظلم چهره ی نزد مائیِ کفر و کفر چهره نزد خدائی ظلم است. قسط و عدل چهره نزدماییِ توحید و توحید، چهره باطنی و عنداللهی عدالت و قسط است. 🔹بیان اول: توحید در خالقیت و مالکیت یعنی خالقِ همه، "فقط" خداست. مالکِ همه ی چیزها هم، "فقط" خداست . انسانها همه مخلوق یک خدا و اجاره نشین امکانات اویند. نتیجه اینکه: همه انسانها در قبال نعمت ها و فرصت ها بالسویه اند. این یعنی زایشِ عدالت از توحید.(۲) 🔹بیان دوم: شعبه دیگر توحید، انحصار عبودیت در خداست. توحید یعنی "نفی عبودیت غیر خدا". باید پرسید: غیر خدا مثل چه؟ فقط بت های صامت و دست تراش؟! از مصادیق غیر خدا، یکی هم "نظم اجتماعی غیر الهی" است. نظام طبقاتی، مطلوب الهی نیست. اصلا تئوری شرک، تولید این نظام برای مشروعیت بخشی به خود است. یا گفتند: جهان چندین خدا دارد؛ که برترینشان اشراف و شاهان را خلق کرده اند. یا گفتند: خدا یکی؛ اما دو خلق کرده: برخی پسران اویند!(عُزَیر بن الله/ مسیح ابن الله) و برخی مردم عادی! پس دستگاه مذهبی وارثان پسران خدا، ارباب مردمند!(احبار و رهبان اربابا من دون الله)!(۳) 🔶 تاریخ ظلم و کفر: 🔸در تاریخ، کافران همواره طبقه ظالمان و اتراف بوده اند. 🔸 ظلم ها هم "سلسله" دارند. سلسله ظلم هم "اساس" دارد.(اسست اساس الظلم). اساس ظلم، شرک است(ان الشرک ظلم عظیم). شرک عملی، مثل نشستن حاکم جور جای ولیّ خدا. مثل غصب انفال و فیء مردم، دست طواغیت بجای بودن دست امین الله. 🔸امام حسین(ع) در شروع نهضت این حدیث پیامبر(ص) را نقل کرد که: هرکس "سلطان جائری" را ببیند که حرام ها را حلال می کند، عهدش با خدا را می شکند، مخالفت با سنت رسول الله می کند[تا اینجا شمارش کفر] و با بندگان خدا با گناه و ظلم رفتار کند[این هم ظلم] اما با قول و فعل علیه او کاری نکند؛ حق خداوند است که او را در جهنم به همان سلطان جائر ملحق کند.(۴) 🔸رسول الله در نگرانی از والیان مسلمین آنها را تحذیر داد که: مردم را فقیر نکنند تا کافرشان کنند!("ولَم یُفقِرهُم فَیُکفِرَهم")(۵) یعنی برنامه های والیان جور این است که با فقیر سازی مردم(با نظام طبقاتی) آنها را کافر کنند! یعنی ظلم یزیدی، ایمان را نشانه گرفته است. توجه می شود چگونه دوگانه، غلط است؟! سیدالشهدا مقابل نظامی ایستاده که از طرفی "دین را تعطیل می کند" و از طرف دیگر "در بیت المال ویژه خواری می کند"(۶). پس او ایمانی را خواسته که عدالت برای مردم می آورد؛ و ویژه خواری ای را نشانه گرفته که پی آمدش کافر کردن مردم است. * بازنویسی ای از جلسه با دانشجویان دانشگاه شریف پی نوشت: ۱.بعلاوه کلیشه های مشهوری مثل "المُلک یَبقی مع الکفر ولا یبقی مع الظلم" . این جمله حدیث نیست ودر منابع معتبر شیعی وجود ندارد. البته اجزای سخن کامل درست است و احادیث متعدد دارد: اینکه عدالت موجب دوام مُلک است/ اینکه ظلم دوام حکومت را می کاهد ؛روایات متعدد دارد. اما ترکیب سخن درست نیست! یعنی معصوم ، کفر و ظلم را در سخنانش مقابل قرار نداده است تا کلیشه غلط ظلم یا کفر شکل گیرد! در دین شناسی معصوم، کفر و ظلم به هم مربوطند و روح و بدن اند.( دقت کنید) ۲. ر.ک: روح توحید نفی پرستش غیر خدا/ آیت الله خامنه ای. ۳.ر.ک: طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن/آیت الله خامنه ای. ۴و۶.طبری ج۴ص۳۰۴/ الکامل ج۴ص۴۸/ بحار ج۴۴ص۳۸۲ ۵.الکافی ج۱ص۴۰۶ ☑️ @m_ghanbarian
❓ماهیت قیام حسین(ع)؟! ❗️فرار، خروج، نهضت یا...؟! ۲از۲ 5⃣اگر مردم می ماندند، به "انقلاب" و "حکومت" می انجامید! علی التشبیه "نهِ" امام خمینی به پهلوی؛ کویت راه نداد، می رود عراق؛ آنجا نشد، پاریس؛ اما سر "نه" هست. اگر مردم ماندند و نهضت، فراگیر شد، "انقلاب" میشد و نظام سابق زیر و زبر شده ، "نظام جدید" شکل می گرفت. اتفاقی که در نهضت امام خمینی -به تأسی از سیدالشهدا- افتاد اما در قیام سیدالشهدا، کوفه ریزش کرد؛ به امام هم اجازه جای دیگر رفتن داده نشد لذا به انقلاب و حکومت نیانجامید. 🔺البته این انقلابیگری، بعد از شهادت به "روح امت" تزریق شد. واقعا "طلب اصلاح در امت جدش" محقق شد. او به مردم جرات طوفان داد. دیگر قیام پس از قیام تا واژگونی دستگاه اموی ادامه یافت. بی مناسبت نیست که "ثارالله" لقب برگزیده آن امام شهید در زیارات شده که با "الثوره"(بمعنای انقلاب) هم ریشه است. خونی که می جوشد و انقلاب می آفریند. * بازنویسی ای از جلسه با دانشجویان دانشگاه شریف .............................................. پی نوشت: ۱. دعائم الاسلام ج۲ص۱۳۱ ۲.طبری ج۳ص۲۹۵ ۳.ر.ک: تحف العقول خطبه منا ۴.شرعا چون ادله شرعی مانع حاکمیت یک فاسق مشروب خوار بر مسلمین است.عرفا چون خلاف عهدنامه معاویه با امام حسن(ع) است که از تعیین ولایتعهدی و خلیفه بعدتوسط معاویه منع کرده بود. ۵.طبری ج۵ص۴۱۴/ ارشاد مفید ج۲ص۸۷و۸۸ ۶.طبری ج۵ص۴۱۳/ الکامل ج۲ص۵۵۶ ☑️ @m_ghanbarian
❗️شاگرد پذیری عاشورا! ❓آیا قیام حسین(ع) یک اسوه است یا ماموریت خصوصی و ویژه؟! 🔸اسوه است! خود حضرت می نویسد:"فلکم فیّ[بیّ] اسوه" در من برای شما الگوست(۱) در ادامه "هیهات منا الذله" هم دارند: اینرا (ذلت) خدا و رسول و مومنین و سینه های پاک و غیرتمندان و جانهای ننگ ناپذیر از ما نمی پذیرد(۲). معلوم است مومنین و غیرتمندان و اهل اباء از ننگ در چنین شرایطی کار حسینی می کنند که حضرت در تماشاگه تاریخی آنها می گوید نباید ذلت بپذیرم.(دقت کنید) البته منافاتی ندارد، بخاطر تراز کار و مقدس بودن نهضت او؛ حضرت ملهم از غیب هم باشد و با خبر پیامبر و مکاشفات و... تایید گردد. اینها تاسی پذیری را از عاشورا نمی گیرد. ❓پس چرا ائمه دیگر مقابل جبّارین کاری عاشورایی نکردند؟! یعنی تا سرحد جان دادن بر "نه" مقاومت کنند! 🔸از دیدی همه، "نهِ" حسین(ع) را تعقیب کردند. اما "در شرایط مشابه"، باید انتظار "شهادت مشابه" را داشت: 1⃣نهی از منکری تا به خطر افتادن جان، واجب است؛ که اساس اسلام در خطر باشد(۳). "وعلی الاسلام والسلام" برای خلافت فلان خلیفه عباسی نبود آنجور که برای یزید بود. چون قیام حسینی موجب تفکیک مذهب از خلیفه جور شد. دیگر مردم دین خود را از خلیفه نمی گرفتند تا فسق او همه محرمات را حلال کند... 2⃣ خصوصیت مقابله با بدعت در بدو امر: بعدها خلیفه مشروب خور تر از یزید هم آمد اما این بدعت در زمان سیدالشهدا شروع شد؛ لذا سکوت، مجوز تلقی می شد. هم مُعلِن به فسق، هم تبدیل خلافت به سلطنت و هم موروثی کردن؛ آن سه بدعت بود که خون حسین(ع) بر آن مهر باطل و ضد اسلام زد. حالا عملا ادامه یابد، سخن دیگری است. "هدایت" به اینکه این کار، اسلامی نیست؛ در همان بدو امر با مخالفت امام صورت گرفته است. این وظیفه امام و علماست که در بدو امر بدعتها مخالفت کنند حتی اگر عملا موثر نشود(۴). وظیفه بعدی ها که در زمان شیوع آن می آیند الزاما وظیفه ابتدایی ها نیست. اصلا دیگر بیعت ورافتاد که از ائمه بیعت بخواهند و بیعت نکردن به عاشورا بیانجامد! یک امام در مدینه برای امپراطوری بزرگ عباسی دیگر اهمیت حسین بن علیِ مدینه را نداشت که حتما نظرش را بگیرند! 3⃣"دوره نهضت" و "دوره نظام" هم مثل هم نیست: "نهِ" یک امام و عالم که به قیام و نهضت رسیده(مثل امام حسین)؛ اگر آنقدر بایستد که جانش را بدهد، موجب خیزش و انقلاب مردم است؛ اما "نهِ" یک رهبر نظام، وقتی مردمش نمی خواهند ادامه دهند(مثل امام علی و امام حسن)، ادامه اش شکست است. هرچه "حماسه مظلومِ" اول به طرفداران، شخصیت و جسارت می دهد؛ "حماسه مغلوبِ" دوم، رعب و سرشکستگی و بی نتیجه گی می آفریند. اینجا یک نظام، مقابل یک نظام، شکست خورده است. می گویند چرا نرفت مردمش را همراه کند؟ چرا نرفت نظامش را استحکام دهد؟! اما یک قیام حق طلبانه وقتی با یک نظام جبّار سرکوب شود، نتیجه دیگر دارد. 4⃣مساله ضِیم هم موضوعیت دارد: ضیم بیشتر از ظلم است. ظلم با ننگ است. از حسین(ع) بیعتی می خواستند که ضیم بود. "یا بیعت یا سر حسین"! ؛ شعار این ضیم است. مقایسه کنید با واقعه حَرّه تا روشن شود. آنجا امام سجاد(ع) صد خانواده را تحت پوشش دارد و خانه اش امن است؛ اینجا خود زنان و دختران امام در معرض تعرض و اسارتند. لذا فرمود: "هیهات منا الذله یابی الله ذلک لنا و رسوله و...ونفوس ابیّه" جانهای اهل اباء از ضیم، از من نمی پذیرند اینجور ننگی را بپذیرم(۵). لذا ابن ابی الحدید حضرت " سید اهل اباء" می خواند(۶). ...................................... ۱.بحار الانوار ج۴۴ص۳۸۲ ۲و۵.تحف العقول ص۲۴۱ ۳.رجوع کنید به تحریر الوسیله امام خمینی شرط۴ امربه معروف مساله۶ ۴.ر.ک: همان مساله ۷تا ۱۹ ۶.شرح ابن ابی الحدید ج۳ص۲۴۹ * بازنویسی با تلخیص نشست با دانشجویان دانشگاه شریف ☑️ @m_ghanbarian
‼️از حفاظت از جان و حیثیت شخصیتها مقابل دشمن تا حفاظت از اموالشان مقابل ملت! ۹۷ بازنشر * به بهانه حکم ٦ ماه حبس برای یک مستند ساز بخاطر نشان دادن خانه یکی از مقامات! *"مساله" اینجاست: .................................... 🔺وقتی ماجرای ویلای ۱۰۰۰۰متری ای که ۲۵سال در تصرف یک مقام عالی رتبه بود علنی شد، سؤالاتی پدید آمد که آیا فقط همین یک ویلا در تصرف غیرمجاز است؟!آیا اگر ایشان هنوز درمسئولیت خود باقی بود، کسی جرأت تعرض به تصرف غیر مجازش داشت؟! 🔺می دانید ریشه ی این مصائب کجاست؟! این انقلاب، حدوث و بقائش با حضور انبوه مردم بوده است. اصلی ترین نگهدار ارزشهای این انقلاب و پیشبرنده به سمت اهدافش مردم متولی به ولایت اند. با خمینی بزرگ انقلاب کردند و پای همه سختی های جانکاهش ماندند. با جانشین صالح او انقلاب را از فتنه ها حفظ کردند و با وجود همه نامردمی برخی مسئولان و سیاستها، هنوز هم حتی پس از اعتراضات دیماه۹۶ اکثریت قاطع شان از سیاستهای کلان و کلی نظام حمایت می کنند(نظرسنجی مرکز مطالعات بین المللی و امنیتی دانشگاه مریلند). http://tn.ai/1645853 این یعنی مردم هنوز "نظام" را در مسیر "انقلاب" و اهداف و آرمانهای آن می بینند حتی اگر حرکتش گاهی کند و ازجاهایی گله ها داشته باشند. 🔺اما نظام[مجمع تشخیص مصلحت نظام برای نمونه] به این مردم چه نگاهی دارد؟! پریروز برای حفظ "جان" شخصیتهای ارزشمند انقلاب -مثل مطهری ها- تیم حفاظت شخصیتها را پذیرفتند ولو آن شخصیتها را از مطهری و بهشتی به افراد زیادی تسری دادیم که بسیاری از آنها هیچ دشمنی جز نفس اماره شان ندارند! دیروز باز برای حفظ "حیثیت" شخصیتهای انقلابی چون بهشتی مظلوم در مقابل تخریب های سازمان یافته ی مجاهدین و تیم بنی صدر و...قانون مجازات اسلامی را تنظیم و مدعی العموم را به یاری آوردیم. گرچه باز از آن شخصیتها به مسئولین جزء هر اداره ای تنزل شد. توهین و تخریب او -حتی اگر سدی مقابل حرکت انقلاب هم باشد- "جرم عمومی" تلقی شد که غیر خودش، مدعی العموم هم میتواند متهم را به دادگاه بکشاند(ماده ۶۰۹مجازات اسلامی). mshrgh.ir/487570 🔺در این دو گام، مسئول مقابل "دشمن" و "دشمنی" حفظ می شد. اما در گام جدید مصوبه ای در مجمع تشخیص مصلحت نظام(!) تصویب شد که مردم را نسبت به اطلاع از دارایی های مسئولین هم نا اهل دید و انتشار دارایی ها -حتی اگر کاملا منطبق با واقع و بدون هیچ توهین و حتی نقد هم باشد- را جرم خواندند! و برایش حتی اگر انتشار اطلاعات، غیر عمد هم باشد کیفر قرار دادند! (مصوب۱۸مهر۹۴). تمایز را متوجه می شوید: حفاظت از جان شخصیت در مقابل "ترور" و حفاظت از حیثیت آنها در مقابل "تخریب" بود اما حفاظت از اموال مسئولان در مقابل "اطلاع" شد! حفاظت از جان آنها مقابل "فرقان و گروهک رجوی" و حفاظت از حیثیت آنها در مقابل "سمپات های سازمان یافته بنی صدری و سازمان مجاهدینی" بود اما حفاظت از اموالشان در مقابل "مردم" شد! یعنی همان اصلی ترین موتور محرک انقلاب به سمت اهدافش. 🔺وقتی" اطلاع " نبود، "اصلاح" نیست. وقتی اصلاح نبود، "فساد" مثل موریانه ای تنه نظام را میخورد و هر از چند گاهی شاخه ای پوسیده جدا و عیان میشود. جای "دید نافذ مردم" به چند اداره ی عریض و طویل بسنده شد که الحمدلله همیشه بهانه ی کمبود بودجه، عدم تناسب میزان نیرو با وسعت بازرسی، نبودن شکایتی از دستگاه مربوطه و...را دارند و البته خود صدچندان نیازمند نظارت عمومی ملت رشید و انقلابی اند. مثل این مصوبات موجب می شود "صرف اطلاع رسانی" به مردم هم جرم و مستوجب زندان و شلاق شده بالتبع مردم بی تفاوت شوند و موتور محرک انقلاب رو به خموشی و خمودی رود و فقط حضورش در راهپیمایی ها طلب گردد. 🔺البته جای اطلاع درست، هزاران شایعه ی بدتر از دارایی های واقعی مسئولین دست به دست شود و ذهنیت جامعه را تخریب کند. و ناامیدی را نتیجه دهد. امیرالمومنین(ع) اما با وجود عصمت نگاه مردم را ناظر خود و اطلاع آنان را محک گرفت آنجا که دارایی اندک خود را به مردم نمایاند و فرمود: اگر روزی که از شهرتان می روم وضعم غیر از وقتی است که آمده ام پس حتما از خائنین هستم!(المناقب ج۲ص۹۸). ☑️ @m_ghanbarian
📍تابلوی ولایت ☑️ @m_ghanbarian