هدایت شده از میز اقتصاد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 محسن قنبریان: مسئله انتخاب میان دوگانه پیشرفت و عدالت یکی از چالش های موجود برای سیاستگذاران اقتصاد بوده است.
🔹پیشرفت مردم پایه می تواند عدالت را توأم با پیشرفت برقرار کند.
🔸با ما دور میز اقتصاد باشید👇
https://eitaa.com/joinchat/3031236797Ccb28537740
۲۷-شرح عهدنامه مالک اشتر.mp3
18.27M
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هفتم/ ۲۸مهر۱۴۰۲
▫️ فراز مربوط به تجّار و صنعتگران۱
• بخش مهمی در اقتصادِ عهدنامه و حکمرانی اقتصادی
• بحث مهم بر سر تعبیر "المُتَرَفِّق ببدنه":
❓چرا دوگانه تاجر و صنعت گر یک صنف سوم یافت؟!
❓آیا المرتفق ببدنه همین کارگر در عصر ماست؟
• نتایج مهم این بحث در نظام اقتصادی ما!
#آیین_حکمرانی
#شرح_عهدنامه_مالک_اشتر
حجت الاسلام محسن قنبریان
☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هفتم/ ۲۸مهر۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
#بخش_اول
▫️ فراز مربوط به تجار و صنعتگران ۱
این بخش مهمی در اقتصاد عهدنامه و حکمرانی اقتصادی است.
▫️ نکات مهم:
1⃣ تجّار و صنعتگران را کنار هم قرار داده برایشان یک رهنمود داده:
ثم استوص بالتجار و ذوی الصناعات!
استوص، از ماده وصیت و بمعنای پذیرش وصیت؛ خویش را سفارش کردن یا سفارش دیگری را پذیرفتن است.
• در دنیای جدید، تجارت و بازرگانی بر صنعت حاکم شده است (چنانچه بر کشاورزی و دامپروری)...
2⃣ فراز درباره صنعت گران و تجار است اما در ادامه تقسیم را سه گانه می کند و یک "المرتفق ببدنه" هم اضافه می شود:
و اَوصِ بهم خیراً: المقیم منهم/ المُضطربِ بماله/ المُتَرَفِّقِ بِبَدنه
درباره آنها سفارش و وصیت خیر داشته باش:
- المقیم منهم: آنها که یک جا مقیم اند. خارجاً و مصداقاً همان "ذوی الصناعات" اند
- المضطرب بماله: کسی که مال خود را حرکت می دهد؛ که همان "تاجر" است. از ریشه "ضرب فی الارض" است که در لغت سیر در زمین و در اصطلاح همان "مضاربه" است.
- المترفّق ببدنه: از ماده رفق = مدارا و همراهی ⬅️ کسی که با نیروی بدنی خود همراهی می کند!
❓ این "المترفق ببدنه"، کجای آن دو صنف است؟!
ترجمه آن به "کارگر" غلط شایعی بین شارحان است! کارگر در عرف دنیای جدید کسی است که نیروی کار را می فروشد و خود را اجیرِ صاحب کار می کند!
تعبیر "المُتَرَفِّق ببدنه" چنین معنایی ندارد! فراز مربوط به تاجر و صنعتگر است بعد این قسم اضافه می شود؛ معلوم است او ملحق به آن دوست.
مترفق یعنی همراه، ببدنه یعنی با نیروی بدنی با آندو همراهی می کند. خارجاً یعنی کمک کار صعنتگر یا کمک کار تاجر؛ ایندو کارگر به اصطلاح امروز نبوده اند.
کمک کار تاجر(المضطرب بماله) در عقد مضاربه، می شد "عامل" نه کارگر. کارگر اجیر است و مزد می گیرد؛ عامل، شریک است و از سود نهایی سهم می برد.
کمک کار صنعت گر هم در روایات لفظی دارد با عنوان "القاریجار" ؛ ملاذ الاخیار(ج۱ ص۴۲۷) در شرح آن، گفته معرب کارگر است اما "أی ذی الصنعه" یعنی او دارای مهارت و صنعت بوده است.
• در روایات سه تعبیر داریم: "العُمّالات" (همان عامل در در عقود بازرگانی و کشاورزی: مضاربه و مزارعه و مساقات)/ "القاریجار"(اسم دیگر صنعتگر) / "الاجیر"(کارگر بمعنای امروز)
• تعبیر #اجیر در دو کتاب فقهی استعمال شده:
- در کتاب جعاله (وسائل ج۱۶ ص۱۱۲) که در قبال کاری، پولی به کسی داده شود. ابواب اینها را شمرده است: کسی که گمشده ای را پیدا یا برده فراری را بیابد، در قبال کار حجامت کننده و نوحه گر و آرایشگر و آوازه خوان و...، در قبال کارِ دلال و سمسار و...
⬅️ نوعاً در مواردی مطرح است که سرمایه و ابزار خاصی ندارد (پیدا کردن چیزی یا فروختن چیزی و...)؛ یا هنر و توانای خاصی است (مثل نوحه خوان و آرایشگر و آواز خوان).
در تفریح و سرگرمی هم استعمال داشت؛ در مسابقه اسب دوانی و تیراندازی(سبق و رمایه) مجاز و در مواکله(که عده ای باهم خوراکی را بخورند) حرام بود.
ادامه در بخش دوم
☑️ @m_ghanbarian
📚 درسهایی از نهج البلاغه
شرح نامه۵۳/ جلسه بیست و هفتم/ ۲۸مهر۱۴۰۲
حجت الاسلام محسن قنبریان
#بخش_دوم
• تعبیر #اجاره هم بیشتر درباره اجاره اشیاء (خانه و ابزار کار) به کار رفته تا "اجاره شخص".
- به لحاظ تقنینی: روایات حاکی از کراهتِ اجاره شخص -کارگری- است(ر.ک: الکافی ج۵ص۹۰). روایات از ممنوع شدن رزق در این صورت می گوید چون رزق [سود] به صاحب کار می رسد.
واضح است کراهت در این حالت اضطرار نیمی از خانواده های ایرانی نیست. در مقابل نظام اقتصادی نباید مبتنی بر یک کراهت بنیان گذاشته شود. (دقت کنید)
- به لحاظ روابط طبیعی اقتصادی هم روایات (و هم تاریخ) حاکی از این است که اجاره شخص، بیش از عاملیت در تجارت و کشاورزی نبوده است. در روایت عمار ساباطی از امام صادق(ع) پرسش می شود مردی تجارت می کند [احتمالا بعنوان عامل در مضاربه] ولی اگر خود را اجاره دهد، بیش از تجارت نصیبش می شود!... (ر.ک: روضه المتقین ج۶ص۴۸۲) باز امام از کارگر شدن به همان دلیل گذشته نهی می کند!
⬅️ معلوم است #بازار_کار نبوده یا اقلی بوده و مثل حالا نبوده که عرضه کارگر بیش از تقاضای کارگر باشد! طوری بوده که او از کارگری سود بیشتر از تجارت می برده است!
آن دنیا بخلاف دنیای مدرن است که ابزار تولیدِ پیشرفته، دست صاحبان سرمایه و مثلا بیش از نیم خانوارها کارگرند و صف بیکاران هم پشت درند؛ لذا عرضه بیش از تقاضاست و مزد کارگر رو به کاهش است!
- در روایت دیگری به شرطی اجیر شدن اجازه داده می شود که: "اذا نصح قدر طاقته" یعنی کارگر به اندازه توان برای صاحب کار خیر خواهی کند! بعد به اجیر شدن حضرت موسی(ع) برای شعیب(ع) در قبال مهریه دخترش استناد می کند که بین ۸یا ۱۰ سال، ۱۰ را انجام داد! (ر.ک: روضة المتقین ج۶ص۴۸۱)
⬅️ قید جانب مستاجر و صاحب کار را گرفته که صاحب کار زیان نبیند. بخلاف "عمّال" در مضاربه و مزارعه و مساقات که خود در سود شریک است و عملا کم کاری اش ضربه مالی به خود هم هست، کارگری، چون مزد می گرفت چنین تعهدی را اضافه می خواست.
در زمانه ما بعکس است و چون با #طبقه_کارگر مواجهه ایم ضرر و زیان به جانب کارگر است و معمولا در حق او جفا می شود.
✔️ جمع بندی
در نظم اقتصادی اسلام، کسی که کار بدنی دارد یا ملحق به تاجر می شود (عامل مضاربه/ و هم عامل در کشاورزی: مساقات و مزارعه) ، یا ملحق به صعنت گر است (قاریجار).
در قانون اساسی جمهوری اسلامی به این مهم توجه شده است در بند۲ اصل۴۳ چیزی تعبیه شده که مانع پیدایش طبقه بزرگ کارگر (که فقط کار خود را بفرشد و ارزش افزوده مال صاحب کار باشد) شده است...
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از هیأت اصحاب الحسین (ع)
11.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📱 #ریلز | #شب_جمعه
ویژه شب زیارتی امام حسین (ع)
💠 جاهلیت جدید
🎙 حجت الاسلام #قنبریان
#️⃣ #همراه_با_اصحاب
[[ @m_ghanbarian ]]
[[ @ashabolhossein_ir ]]
🔳 غزه؛ نفاق سنج!
• قرآن برای شناخت منافقان در امت اسلام آیه صریحی دارد:
وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ نَافَقُوا ۚ وَقِيلَ لَهُمْ تَعَالَوْا قَاتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوِ ادْفَعُوا ۖ قَالُوا لَوْ نَعْلَمُ قِتَالًا لَاتَّبَعْنَاكُمْ ۗ هُمْ لِلْكُفْرِ يَوْمَئِذٍ أَقْرَبُ مِنْهُمْ لِلْإِيمَانِ ۚ...
همچنين كسانى را كه دو رويى نمودند [نيز] معلوم بدارد. و به ايشان گفته شد: «بياييد در راه خدا بجنگيد يا دفاع كنيد.» گفتند: «اگر جنگيدن مىدانستيم مسلماً از شما پيروى مىكرديم.» آن روز، آنان به كفر نزديكتر بودند تا به ايمان...
⬅️ دعوت به دفاع از امت و قتال با دشمنان، نفاق سنجِ قرآن است؛ که امروز مظلومیت غزه است!
برخی سران ترکی-عربی؛ هُم للکفر یَومَئِذ اَقربُ مِنهُم لِلاِیمانِ اند!
• در مقابل، قرآن سنجش صداقتِ اهل کتاب را به تعالی به "کلمه سواء" می شمارد: اربابهای غیر الهی را نپذیریم:
قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَىٰ كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّه...
بگو: «اى اهل كتاب، بياييد بر سر سخنى كه ميان ما و شما يكسان است بايستيم كه: جز خدا را نپرستيم و چيزى را شريك او نگردانيم، و بعضى از ما بعضى ديگر را به جاى خدا به خدايى نگيرد...
⬅️ کسانی که این روزها علیه ابرقدرتهای پوشالی و ارباب های غیر الهی دنیا برخاستند، در کلمه سواء با مسلمان، مساوی اند!
• غزه امروز محک کفر و ایمان است؛ شاه مسلمانی که اقرب به کفر می شود و مردم مسیحی و یهودی ای که در رد اربابهای خودخوانده و زورگویان عالم، تعالی می یابند.
محسن قنبریان ۱۱آبان۱۴۰۲
☑️ @m_ghanbarian
هدایت شده از موسسه اندیشه بهشتی
10.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تناظر اقتصاد و سیاست در اندیشه شهید بهشتی
نشست حجتالاسلام والمسلمین قنبریان (عدالت اجتماعی در اندیشه شهید بهشتی)
﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋﹋
❞موسسه مطالعات اسلامی و علوم انسانی اندیشه بهشتی❝
༺ @AndisheBeheshti ༻
❓آیا سفارش متنفذین درباره پرونده های قضایی نمونه های دیگر دارد؟!
❗️مشکل این است که برای بی صداها سفارش نمی کنند یا اصلا چنین ورودهایی حتی اگر درخواست مُرّ قانون باشد هم تبعیض آمیز است؟!
❓سابقه تمدنی و فرهنگ اسلامی قبل از دولت متمرکز اقتدارگرای مدرن چگونه بوده است؟!
❗️در حکمرانی مدرن به چه بیانی چنین ورودهایی -حتی اگر صرفا خواست عدالت باشد- باز خارج کردن امور از مواضعش و از مصادیق بی عدالتی است؟!
پاسخ به این پرسشها را در یادداشت: عبرت از سفارش پذیری در دستگاه قضایی!
(حاشیه ای نظری بر درد دل #پدر_شهید_عجمیان) از حجت الاسلام محسن قنبریان بخوانید👇
https://eitaa.com/m_ghanbarian/4535
☑️ @m_ghanbarian
💠 عبرت از سفارش پذیری در دستگاه قضایی!
(حاشیه ای نظری بر درد دل #پدر_شهید_عجمیان)
صفحه ۱ از ۲
• بدون اینکه بخواهم وارد جزییات پرونده ها شوم یا درباره مدعیات، قضاوتی داشته باشم؛ به لحاظ کلان و نظری نکته ای دارم.
• سابقه سفارش:
بار اول نیست که موجهینی درباره پرونده ای قضایی سفارش یا شهادت و وساطتی می کنند و در حکم نهایی موثر میشود. برای نمونه:
۱.در پرونده نوشین نفیسی (عضو ارشد گروه مارکسیستی پیکار) سال۶۳ دادستان وقت کشور به رئیس دیوان عالی قضایی از "عنایت خاص" آیت الله منتظری به پدرشان -که دکتر مخصوص ایشان بود- نوشت و حکم را از اعدام، به ۱۵ سال زندان با تعلیق ۵ساله فروکاست.
شهید لاجوردی برای این حکم آرزوی مرگ کرد و نوشت: "ولی چه می شود کرد؟ چون دستور آزادی اش صادر شده چاره ای جز آزادی اش نیست!"
۲. در ماجرای اخلال های ارزی دولت روحانی و دستگیری سیف (رئیس بانک مرکزی) و احمد عراقچی (معاون ارزی) و... با وجودی که حکم صادر و سخنگو از غیر قابل تغییر بودن گفت اما یکی از اعضاء مجمع تشخیص و وزرای دولت قبل به رهبر انقلاب نامه نوشت و چنین کارهایی را در دوره های مختلف رویه دانست. هامش آن نامه در مطبوعات چنین نقل شد: مبادا حکم جائرانه ای صادر شود و دقت کنید که اجرای جائرانه ای هم اتفاق نیافتد.
۳. ماجرای شهید عجمیان ...
• نگاهی به سابقه تمدنی
پیش از دولت مدرن با "اقتدار متمرکز" و "نظام دیوانی خاص" ، "نظم دیگری" در رابطه بین "حاکم" و "اختیارات مردم" برقرار بود. در فرهنگ اسلامی انواعی از حقوق و اختیارات برای آحاد مردم در حوزه عمومی، انتظامی و قضایی و... مطرح بود. از جمله آنها "حق الجوار" بود که خود از جوامع قبل از اسلام تا آنجا تطوری طی کرده بود. "جوار" نوعی پناهندگی و حمایت بود. "ولاء جوار" به "مُجیر"(پناه دهنده) اختیار می داد، "مستجیر"(پناه گیرنده) را نوعی "امان" دهد.
در اسلام این "ولاء" در انحصار بزرگان و اشراف نبود؛ بلکه رسماً اعلام شد: "یُجیرُ علیهم ادناهم": کمترین مسلمانان هم می تواند حق الجوار صادر کند! لذا حتی بردگان و زنان مسلمان از این ولاء برای برخی گنهکاران و مقصرانِ تحت پیگرد استفاده می کردند!
ام هانی(دختر ابوطالب) به شوهر خود -که پیامبر(ص) قبل از فتح مکه خون او را مباح اعلام کرده بود- با دو نفر دیگر، "جوار" و امان داد و پیامبر(ص) هم پذیرفت. عکرمه بن ابی جهل -که در صدر اسلام کارهای ننگین و زشتی برای از بین بردن اسلام و پیامبر(ص) کرد- توسط همسرش ام حکیم، جوار و امان گرفت! و...
(دایره و احکام و شروط ولاء جوار، تفصیل خاص خود را می خواهد که اینجا مجالش نیست)
• اقتضای دولت مدرن
در جوامع مدرن به اسم مساوات و"تسویه قانون" و با "تمرکز دادن به اقتدار"، همه این ولاء ها در نهاد اجتماع جمع شده و در "دولت متمرکز اقتدارگرا" قرار داده شد.
حالا دیگر اگر کسی -به هردلیل- حق خود را از طریق "دیوان سالاری قضایی" نمی توانست بگیرد، امکان استفاده از "حلف الفضول" (یکی از آن ولاء های اجتماعی) یا "حق تقاص" (حقی شرعی برای برداشتن حق مالی خود از دیگری) را نداشت! یا برای "متهم سیاسی" -که در براندازی ای مشارکت داشته- امکان گرفتن امان یا تخفیف مجازات از سوی افراد معمولی جامعه وجود نداشت!
ادامه یادداشت را در صفحه دوم بخوانید
☑️ @m_ghanbarian