#ضرب_المثل #ماستمالی_کردن
(آنچه نگارنده را به تعقیب و تحقیق در پیدا کردن ریشۀ تاریخی این ضرب المثل واداشت وجود کلمۀ #ماست یعنی این ماده خوراکی لبنیاتی در آن، و ارتباط آن با #مداهنه و #اغماض و رفع و رجوع کردن امور مورد اختلاف بوده است که خوشبختانه پس از سالها پرس و جو و تحقیق و جویندگی و یابندگی رسید.
اینک شرح قضیه و #داستان آن:
قضیه #ماستمالی_کردن از حوادثی است که در عصر بنیانگذار #سلسلۀ_پهلوی اتفاق افتاد و شادروان محمد مسعود این حادثه را در یکی از شماره های روزنامۀ مرد امروز به این صورت نقل کرده است:
"هنگام عروسی #محمدرضا_شاه_پهلوی و #فوزیه چون مقرر بود میهمانان مصری و همراهان عروس به وسیلۀ راه آهن جنوب تهران وارد شوند از طرف دربار و شهربانی دستور اکید صادر شده بود که دیوارهای تمام دهات طول راه و خانه های دهقانی مجاور خط آهن را سفید کنند.
در یکی از دهات چون گچ در دسترس نبود بخشدار دستور می دهد که با کشک و ماست که در آن ده فراوان بود دیوارها را موقتاً سفید نمایند، و به این منظور متجاوز از یک هزار و دویست ریال از کدخدای ده گرفتند و با خرید مقدار زیادی ماست کلیۀ دیوارها را #ماستمالی کردند."
به طوری که ملاحظه شد قدمت ریشۀ تاریخی این اصطلاح و مثل سائر از هفتاد سال نمی گذرد،
زیرا عروسی مزبور در سال 1317 شمسی برگذار گردید و مدتها موضوع اصلی شوخیهای محافل و مجالس بود و در عصر حاضر نیز در موارد لازم و مقتضی بازار رایجی دارد.
چنانچه کسانی برای این #ضرب_المثل زمانی دورتر و قدیمی تر از هفتاد سال سراغ داشته باشند منت پذیر خواهیم بود که دلایل و مستنداتشان را به نام خودشان ثبت و ضبط کند.
آری، #ماستمالی_کردن یعنی قضیه را به صورت ظاهر خاتمه دادن، از آن موقع ورد زبان گردید و در موارد لازم و بالمناسبه مورد استفاده و استناد قرار می گیرد.
#داستانهای_خواندنی
#داستان_های_قرانی
#ضرب_المثل
#ریشه_های_ضرب_المثلها
http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc
ماستها را کیسه کردند :
ریشه وحکایت این #ضرب_المثل :
♾ بخش اول ♾
ژنرال #کریمخان ملقب به #مختارالسلطنه سردار منصوب در اواخر سلطنت ناصرالدین شاه قاجار مدتی رییس فوج فتحیۀ اصفهان بود و زیر نظر ظل السلطان فرزند ارشد ناصرالدین شاه انجام وظیفه می کرد.
پارک مختارالسلطنه در اصفهان که اکنون گویا محل کنسولگری انگلیس است به او تعلق داشته است.
مختارالسلطنه پس از چندی از اصفهان به تهران آمد و به علت ناامنی و گرانی که در تهران بروز کرده بود حسب الامر ناصرالدین شاه حکومت پایتخت را برعهده گرفت.
در آن زمان که هنوز اصول دموکراسی در #ایران برقرار نشده و شهرداری (بلدیه) وجود نداشته است حکام وقت با اختیارات تامه و کلیۀ امور و شئون قلمرو حکومتی من جمله امر خوار بار و تثبیت نرخها و قیمتها نظارت کامله داشته اند و محتکران و گرانفروشان را شدیداً #مجازات می کردند.
روزی به مختارالسلطنه اطلاع داده اند که نرخ #ماست در تهران خیلی گران شده طبقات پایین را از این مادۀ غذایی که ارزانترین چاشنی و قاتق نان آنهاست نمی توانند استفاده کنند.
مختارالسلطنه اوامر و دستورات غلاظ و شداد صادر کرد و ماست فروشان را از گرانفروشی برحذر داشت.
چون چندی بدین منوال گذشت برای اطمینان خاطر شخصاً با قیافۀ ناشناخته و متنکر به یکی از دکانهای لبنیات فروشی رفت و مقداری ماست خواست..
ماست فروش که مختارالسلطنه را نشناخته و فقط نامش را شنیده بود پرسید:
"چه جور ماست می خواهی؟"
مختارالسلطنه گفت:
"مگر چند جور ماست داریم؟"
ماست فروش جواب داد:
"معلوم می شود تازه به تهران آمدی و نمی دانی که دو جور ماست داریم:
یکی ماست معمولی!
دیگری ماست مختارالسلطنه!"
مختار السلطنه که از شنیدن این مطلب حیرت کرده بود دوباره سوال کرد :👇
#ضرب_المثل_های_ایرانی
#ریشه_ضرب_المثلهای_فارسی
#ایستگاھ_ضرب_المثل
https://eitaa.com/m_rajabi57
#ضرب_المثل_های_ایرانی
#ریشه و #حکایت #ماست ها را کیسه کردند...
♾ بخش دوم ♾
..
مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو نوع ماست پرسید.
ماست فروش گفت:
"ماست معمولی همان ماستی است که از شیر می گیرند و بدون آنکه آب داخلش کنیم تا قبل از حکومت مختارالسلطنه با هر قیمتی که دلمان می خواست به مشتری می فروختیم.
الان هم در پستوی دکان از آن ماست موجود دارم که اگر مایل باشید می توانید ببینید و البته به قیمتی که برایم صرف می کند بخرید!
اما ماست مختارالسلطنه همین طغار دوغ است که در جلوی دکان و مقابل چشم شما قرار دارد و از یک ثلث ماست و دو ثلث آب ترکیب شده است!
از آنجایی که این ماست را به نرخ مختارالسلطنه می فروشیم به این جهت ما لبنیات فروشها این جور ماست را #ماست #مختارالسلطنه لقب داده ایم!
حالا از کدام ماست می خواهی؟
این یا آن؟!"
#مختارالسلطنه که تا آن موقع خونسردی اش را حفظ کرده بود بیش از این طاقت نیاورده به فراشان حکومتی که دورادور شاهد صحنه و گوش به فرمان خان حاکم بودند امر کرد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کردند و بند تنبانش را محکم بستند.
سپس طغار #دوغ را از بالا داخل دو لنگۀ شلوارش سرازیر کردند و شلوار را از بالا به مچ پاهایش بستند.
بعد از آنکه فرمانش اجرا شد آن گاه رو به #ماست_فروش کرد و گفت:"آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از خشتک تو خارج شود و لباسها و سر صورت تو را آلوده کند تا دیگر جرأت نکنی آب داخل ماست بکنی!"
چون سایر لبنیات فروشها از مجازات شدید مختارالسلطنه نسبت به ماست فروش یاد شده آگاه گردیدند همه و "همه ماستها را کیسه کردند" تا آبهایی که داخلش کرده بودند خارج شود و مثل همکارشان گرفتار قهر و غضب مختارالسلطنه نشوند.
آری، عبارت مثلی ماستها را کیسه کرد از آن تاریخ یعنی یک صد سال قبل #ضرب_المثل شد و در موارد مشابه که حاکی از ترس و تسلیم و جاخوردگی باشد مجازاً مورد استفاده قرار می گیرد..
با ما همراه باشید با حکایت و ریشه ضرب المثل های فارسی و ایرانی
در کانال 🌷 #مشکات 🌷
#ضرب_المثل_های_ایرانی
#ریشه_ضرب_المثلهای_فارسی
https://eitaa.com/m_rajabi57