مِشْکات
#ضرب_المثل 🐎 #خر من از کره گی دم نداشت! 🐎 #کاربرد؛ عبارت مثلی بالا از طرف کسی اصطلاحاً اظهار
#ضرب_المثل:
🐎 #خر ما از کره گی دم نداشت 🐎
#ریشه و #حکایت این ضرب المثل :
مردی خری دید به گل در نشسته و صاحب خر از بیرون کشیدن آن درمانده .
مساعدت را ( برای کمک کردن ) دست در دُم خر زده قُوَت کرد ( زور زد ) . دُم از جای کنده شد!
فغان از صاحب خر برخاست که ” تاوان بده !”
مرد به قصد فرار به کوچه یی دوید، بن بست یافت.
خود را به خانه ایی درافکند.
زنی آن جا کنار حوض خانه چیزی می شست و بار حمل داشت ( حامله بود ).
از آن هیاهو و آواز در بترسید، بار بگذاشت ( سِقط کرد ).
خانه خدا ( صاحبِ خانه ) نیز با صاحب خر هم آواز شد.
مردِ گریزان بر بام خانه دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه ایی فروجست که در آن طبیبی خانه داشت.
جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد،
چنان که بیمار در حال بمُرد. پدر مُرده نیز به خانه خدای و صاحب خر پیوست !
مَرد، هم چنان گریزان، در سر پیچ کوچه با یهودی رهگذر سینه به سینه شد و بر زمینش افکند.
پاره چوبی در چشم یهودی رفت و کورش کرد.
او نیز نالان و خونریزان به جمع متعاقبان پیوست !
مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند که ” دخیلم! “.
قاضی در آن ساعت به خلافی مشغول بود.
چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت و چون از حال و حکایت او آگاه شد، مدعیان را به درون خواند .
نخست از یهودی پرسید .
گفت : این مسلمان یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص طلب می کنم .
قاضی گفت : دَیتِ مسلمان بر یهودی نیمه بیش نیست.
باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند !
و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد !
جوانِ پدر مرده را پیش خواند .
گفت : این مرد از بام بلند بر پدر بیمار من افتاد، هلاکش کرده است. به طلب قصاص او آمده ام .
قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش حیات بیمار نیمی از ارزش شخص سالم است.حکم عادلانه این است که پدر او را زیر همان دیوار بنشانیم و تو بر او فرود آیی، چنان که یک نیمه جانش را بستانی !
و جوانک را نیز که صلاح در گذشت دیده بود، به تأدیه سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد !
چون نوبت به شوی آن زن رسید که از وحشت بار افکنده بود، گفت :
قصاص شرعاً هنگامی جایز است که راهِ جبران مافات بسته باشد.
حالی می توان آن زن را به حلال در فراش ( عقد ازدواج ) این مرد کرد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند. طلاق را آماده باش !
مردک فغان برآورد و با قاضی جدال می کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید .
قاضی آواز داد : هی ! بایست که اکنون نوبت توست !
صاحب خر هم چنان که می دوید فریاد کرد :
مرا شکایتی نیست. محکم کاری را، به آوردن مردانی می بینم که شهادت دهند خر مرا از کرگی دُم نبوده است! 🐎🐎🐎
و این عبارت از آن زمان یعنی عصر غزنویان در افوه عامه صورت ضرب المثل پیدا کرده است.
#ضرب_المثل_های_ایرانی
http://eitaa.com/joinchat/263258191Cac5bfdefcc
مِشْکات
#ضرب_المثل این قسمت : 🐟ماهی از سر گنده گردد نی زدم🐟 #کاربرد: 🔸️اگر در خانواده یا جمعیتی احیاناً
#ضرب_المثل
🥛🥣 ماستها را کیسه کرد 🥣🥛
#کاربرد
اصطلاح بالا کنایه از:
جا خوردن، ترسیدن، از تهدید کسی غلاف کردن و دم در کشیدن و یا دست از کار خود برداشتن است.
به طور مثال گفته می شود:
"فلانی چون سنبه را پرزور دید ماستها را کیسه کرد."
یا به عبارت دیگر به محض اینکه صدای مدیر یا ناظم بلند شد بچه ها ماستها را کیسه کردند و قس علی هذا...
اکنون ببینیم وقتی که ماست داخل کیسه می شود چه ارتباطی با ترس و تسلیم و جا خوردگی پیدا می کند.
و اصولا #ریشه و #حکایت آن چیست؟؟
🥛 🥣 🥛 🥣 🥛
@m_rajabi57
🥛 🥣 🥛 🥣 🥛
با هم بخوانیم👇👇
#ضرب_المثل_های_ایرانی
#ریشه و #حکایت #ماست ها را کیسه کردند...
♾ بخش دوم ♾
..
مختارالسلطنه با حیرت و شگفتی از ترکیب و خاصیت این دو نوع ماست پرسید.
ماست فروش گفت:
"ماست معمولی همان ماستی است که از شیر می گیرند و بدون آنکه آب داخلش کنیم تا قبل از حکومت مختارالسلطنه با هر قیمتی که دلمان می خواست به مشتری می فروختیم.
الان هم در پستوی دکان از آن ماست موجود دارم که اگر مایل باشید می توانید ببینید و البته به قیمتی که برایم صرف می کند بخرید!
اما ماست مختارالسلطنه همین طغار دوغ است که در جلوی دکان و مقابل چشم شما قرار دارد و از یک ثلث ماست و دو ثلث آب ترکیب شده است!
از آنجایی که این ماست را به نرخ مختارالسلطنه می فروشیم به این جهت ما لبنیات فروشها این جور ماست را #ماست #مختارالسلطنه لقب داده ایم!
حالا از کدام ماست می خواهی؟
این یا آن؟!"
#مختارالسلطنه که تا آن موقع خونسردی اش را حفظ کرده بود بیش از این طاقت نیاورده به فراشان حکومتی که دورادور شاهد صحنه و گوش به فرمان خان حاکم بودند امر کرد ماست فروش را جلوی دکانش به طور وارونه آویزان کردند و بند تنبانش را محکم بستند.
سپس طغار #دوغ را از بالا داخل دو لنگۀ شلوارش سرازیر کردند و شلوار را از بالا به مچ پاهایش بستند.
بعد از آنکه فرمانش اجرا شد آن گاه رو به #ماست_فروش کرد و گفت:"آنقدر باید به این شکل آویزان باشی تا تمام آبهایی که داخل این ماست کردی از خشتک تو خارج شود و لباسها و سر صورت تو را آلوده کند تا دیگر جرأت نکنی آب داخل ماست بکنی!"
چون سایر لبنیات فروشها از مجازات شدید مختارالسلطنه نسبت به ماست فروش یاد شده آگاه گردیدند همه و "همه ماستها را کیسه کردند" تا آبهایی که داخلش کرده بودند خارج شود و مثل همکارشان گرفتار قهر و غضب مختارالسلطنه نشوند.
آری، عبارت مثلی ماستها را کیسه کرد از آن تاریخ یعنی یک صد سال قبل #ضرب_المثل شد و در موارد مشابه که حاکی از ترس و تسلیم و جاخوردگی باشد مجازاً مورد استفاده قرار می گیرد..
با ما همراه باشید با حکایت و ریشه ضرب المثل های فارسی و ایرانی
در کانال 🌷 #مشکات 🌷
#ضرب_المثل_های_ایرانی
#ریشه_ضرب_المثلهای_فارسی
https://eitaa.com/m_rajabi57
مِشْکات
#ضرب_المثل 🥛🥣 ماستها را کیسه کرد 🥣🥛 #کاربرد اصطلاح بالا کنایه از: جا خوردن، ترسیدن، از تهدید کسی
#ضرب_المثل:
🐔مرغے کہ تخم طلا مےکرد، مرد🐔
#کاربرد:
وقتی بخواهند جواب قاطع و روشنی به افراد طمعکار بدهند به کار می رود.
افرادی که در دوران ناداری و ناتوانی زیر بار اجحاف و تعدی رفته اند چون صاحب نفوذ و قدرت شوند در پاسخ زورگویان و متعدیان که روزگاری بر آنان ظلم و ستم روا می داشتند و از اقدام به هر گونه عمل ناجوانمردانه دریغ نمی ورزیدند عبارت مثلی بالا را مورد استفاده و تمثیل قرار می دهند و آنان می فهمانند که دوران ظلم و تعدی سپری شده و آن عاملی که موجب تحکم آنان بوده است یعنی عامل ضعف و مسکنت دیگر وجود خارجی ندارد.
اما #ریشه و #حکایت این ضرب المثل چیست؟؟
در پست بعد ببینیم👇
🐓 🐔 🐓 🐔
@m_rajabi57
🐓 🐔 🐓 🐔
مِشْکات
#ضرب_المثل: 🐔مرغے کہ تخم طلا مےکرد، مرد🐔 #کاربرد: وقتی بخواهند جواب قاطع و روشنی به افراد طمعکار ب
#ضرب_المثل
#کلکش را کندند!
#کاربرد:
معنی و مفهوم استعاره ای عبارت مثلی بالا موقعی به کار می رود که شخصی را از بین برده یا از موسسه ای که در آن کار می کرده اخراج کرده باشند .
در چنین موارد و نظایر آن گفته می شود : بالاخره کلکش را کندند .
این #ضرب_المثل در ازمنه و اعصار گذشته و دوران حکومت مطلقه هنگامی که یکی از مخالفان و سرکشان دستگاه را سرکوب کرده از بین می بردند نیز به کار برده می شد ولی در حال حاضر ناظر بر کسی است که چون قصد شری را داشته باشد با اتخاذ تدابیر لازم نقشه هایش را بر هم زنند و دفع شر کنند .
اما #کلکش کندند به چه معناست؟
#ریشه و #حکایت آن چیست؟
در پست بعد ببینید.👇
#هرروز_یک_ضرب_المثل
♾Ⓜ️♾Ⓜ️♾
@m_rajabi57
♾Ⓜ️♾Ⓜ️♾
#ایستگاھ_ضرب_المثل
#ضرب_المثلهاے_نوروزے
☘سالے که نکوست از بهارش پیداست☘
#کاربرد:
این ضرب المثل در مواقعی به کار می رود که در انجام کاری از ابتدا مشخص است که چه اتفاقی می افتد و شروع کار ، پایان آن را نشان می دهد..
اما #ریشه و #حکایت آن چیست؟
در پست بعد ببینیم👇
@m_rajabi57
مِشْکات
#ایستگاھ_ضرب_المثل #ضرب_المثلهاے_نوروزے ☘سالے که نکوست از بهارش پیداست☘ #کاربرد: این ضرب المثل در
#ضرب_المثل
#ضرب_المثلهاے_نوروزے
«بزک نمیر بهار میاد، کمبزه با خیار میاد!»
#کاربرد:
مثلی از امثال بسیار رایج در فرهنگ کوچه و بازار امروز است و کاربردش وقتی است که کسی بخواهد دیگری را با وعدة دور و دراز، از سر وا کند، وعدة دوری که با زبان و الفاظ شیرین و خوشآینده توأم است.
اما #ریشه و #حکایت آن را در پست بعد ببینید👇
@m_rajabi57
مِشْکات
#ضرب_المثلهاے_نوروزے #ضرب_المثل: 🍃🍃 #بهار_خواب: 🍃🍃 🍃🌸امروز دیگر در ساختمانسازی، چیزی به نا
#ضرب_المثل:
🍃🌸با یک گل بہار نمےشود🌸🍃
#کاربرد:
در انجام هر کاری تنها شاید اینکه یک نفر کارش را درست و خوب انجام بدهد، کافی نباشد.
برای به ثمر رسیدن هر کاری نیاز هست تا همه افراد دست اندر کار آن ، هر یک بنا به سهم و نقشی که دارند، بهترین عملکردشان را داشته باشند و آنچه را که باید انجام بدهند.
برای تحقق هدف باید تمام مقدمات آن را فراهم کرد و یکی کافی نیست.
یا اینکه با یک آدم خوب همه دنیا درست نمی شود.
و اصولا برای تحقق هدف باید تمام مقدمات آن را فراهم کرد و یکی به تنهایی کافی نیست.
اما #ریشه و #حکایت این #ضرب_المثل چیست؟؟
در پست بعد ببینید.👇
@m_rajabi57
#ضرب_المثل_های_ایرانی
#داستان:
#با_یک_گل_بهار_نمی_شود..
#ريشه #ضرب_المثل:
جوانی بیفکر تمام میراثی را که برایش مانده بود به باد داد و دیگر جز بالاپوشی که به تن داشت، چیزی برایش نماند.
جوانک روزی پرستویی را که پیش از فصل بهار از راه رسیده بود، دید و تصوّر کرد هوا رو به گرمی است و دیگر نیازی به بالاپوش ندارد.
آنگاه جوانک بالاپوشش را نیز همانند وسایل دیگرش فروخت.
امّا طولی نکشید که هوای زمستانی با یخبندانی سخت دوباره خودنمایی کرد.
یک روز که جوانک بهجایی میرفت چشمش به پرستویی افتاد که از سرما یخ زده بود و به او گفت:
«پرندهی بیچاره، هم خودت را به خاکسیاه نشاندی و هم مرا.»
انتخاب زمان اشتباه، همیشه خطرناک است.
#منبع:داستان راسخون
#ضرب_المثلهاے_نوروزے
#داستانهای_خواندنی
#حکایت #ریشه
https://eitaa.com/m_rajabi57
مِشْکات
#ضرب_المثل: 🍃🌸با یک گل بہار نمےشود🌸🍃 #کاربرد: در انجام هر کاری تنها شاید اینکه یک نفر کارش را درست
#ضرب_المثل:
"🍃برگ سبزیست تحفۀ درویش🍃"
#کاربرد:
(این اصطلاح) عبارتی است که در موقع تقدیم یک هدیه ( #تحفة ) به شخصی گفته می شود و یا در پاسخ به قدردانی شخص در یافت کنندۀ هدیه. « #برگ_سبز» نشانه ای است از تحفه ای که برای اعطاء کننده اش ایجاد هیچگونه خرجی نمی نماید.
به عبارتی دیگر:
#تُحفه #درویش. هدیۀ ناقابل و کم ارزش (بیشتر ولی نه همواره، از لحاظ مادی).
این عبارت بیشتر برای ابراز تواضع و فروتنی به کار برده می شود؛ وقتی دریافت کنندۀ ارمغانی و یا خدمتی از شخص ارائه کننده تشکر می نماید، شخص ارائه کننده در پاسخ برای مثال می گوید:
" تحفۀ درویشی بیش نبود"
اما اینکه #ریشه و #حکایت این #ضرب_المثل چیست را در پست بعد ببینیم.👇👇
@m_rajabi57