eitaa logo
مِشْکات
99 دنبال‌کننده
878 عکس
186 ویدیو
4 فایل
#کشکولی_معنوی_و_متنوع: #دوره_کامل_قصه_های_قرآن_از_آغاز_خلقت_تا_رحلت_خاتم_انبیاء #داستان_های_واقعی_عاشقانه_جذاب #سلسله_مباحث_مهدویت_مهدی_شناسی #تفسیر_یک_دقیقه_ای_قران_کریم #حکایت_ضرب_المثل_هاب_فارسی و..
مشاهده در ایتا
دانلود
: .. : جوانی بی‌فکر تمام میراثی را که برایش مانده بود به باد داد و دیگر جز بالاپوشی که به تن داشت، چیزی برایش نماند. جوانک روزی پرستویی را که پیش از فصل بهار از راه رسیده بود، دید و تصوّر کرد هوا رو به گرمی است و دیگر نیازی به بالاپوش ندارد. آن‌گاه جوانک بالاپوشش را نیز همانند وسایل دیگرش فروخت. امّا طولی نکشید که هوای زمستانی با یخ‌بندانی سخت دوباره خودنمایی کرد. یک روز که جوانک به‌جایی می‌رفت چشمش به پرستویی افتاد که از سرما یخ زده بود و به او گفت: «پرنده‌ی بیچاره، هم خودت را به خاکسیاه نشاندی و هم مرا.» انتخاب زمان اشتباه، همیشه خطرناک است. :داستان راسخون https://eitaa.com/m_rajabi57