مِشْکات
#داستانهای_قرانی #قسمت ۱۰۴ #جنگ_خندق #یهودیان ابراز داشتند : امروز روز شنبه است و ما روز شنبه به
🌴🌴🌴🌴
🌴 #داستانهای_قرانی 🌴
#قسمت۱۰۵
#یهودبنی_قریضه
و انزل الذین ظاهروهم من اهل الکتاب من صیاصیهم و قذف فی قلوبهم الرعب...
(سوره احزاب: 27)
🔹روش #پیامبراسلام(ص) نسبت به ملتهای غیر مسلمان، عموماً روی اساس همزیستی مسالمت آمیز پی ریزی شده و بخصوص نسبت به کسانی که با آنان پیمانی داشت، به تمام تعهدات خود وفا می کرد.
تاریخ نشان نمی دهد که حتی در یک مورد، رسول محترم اسلام(ص) قرارداد خود را نقص و پیمان شکنی کرده باشد.
چگونه چنین کند در حالی که یکی از اساسی ترین مقررات اسلام، وفای به عهد و پای بند بودن به تعهدات است.
🔹 #اسلام وفای به عهد را جزء صفات لازمه یک فرد با ایمان و مسلمان می داند و پیامبر اسلام از همه مسلمین در راه عمل کردن به مقررات قرآن جدی تر و قاطع تر بود. اما در مورد #یهودیان بنی قریظه مسئله صورت دیگری به خود گرفت.
آنان با رسول اکرم(ص)، هم پیمان بودند، ولی پیمان خود را شکستند و به طوری مشروحاً در فصل سابق بیان شد، درست این پیمان شکنی در وقتی واقع شد که #مدینه در #محاصره نیروی خطرناک دشمن بود. یعنی در زمانی که #اسلام و مسلمین، حساس ترین لحظات زندگی خود را می گذراندند و سرنوشت آنان بسی مبهم و آینده آن تاریک به نظر می رسید.
درست است که موضوع #قریش منتفی شد و نیروی آنان با ذلت از خاک مدینه خارج گردید، ولی از کجا می توان اطمینان پیدا کرد که مجدداً سپاه مکه با نیروهای دیگری از دشمنان اسلام، مدینه را به محاصره نکشند؟
و باز از کجا می توان اطمینان یافت که یهودیان بنی قریظه دیگر باره علیه اسلام با دشمنان همکاری نکنند؟
🔹با توجه به این نکات، مساله یهود پیمان شکن را به منزله یک غده سرطانی باید دانست که در کنار مدینه قرار گرفته و هر لحظه امکان خطر و احتمال همدستی با دشمنان می رفت. اینجا است که باید این عضو فاسد بریده شود و ریشه این سرطان برای همیشه خشگ گردد.
🔹عصر همان روز که تازه مدینه از محاصره قریش بیرون آمده بود، به فرمان رسول اکرم(ص) سپاه مسلمین به سوی قلعه بنی قریظه به حرکت درآمد و نماز عصر را در کنار قلعه خواندند.
یهود بنی قریظه در محاصره قرار گرفتند و این محاصره بنا به نوشته بسیاری از مورخین بین پانزده تا بیست و پنج روز طول کشید. درهای قلعه بسته بود و جنگ بوسیله پرتاب تیر و سنگ جریان داشت.
رفته رفته یهود بنی قریظه از محاصره به تنگ آمدند و به مذاکره متوسل گشتند. نتیجه مذاکره آن شد که یک نفر را یهودیان به عنوان حَکَم انتخاب کنند و یک نفر را هم رسول اکرم(ص) برگزیند و حکمین در مورد یهود و مسلمین رای دهند و طرفین در برابر رای آنها تسلیم باشند.
🔹یهودیان پس از تبادل نظر، سعد بن معاذ را که با آنها سابقه دوستی داشت، برگزیدند.
پیامبر اسلام هم به حکمیت سعد بن معاذ راضی شد و وی به عنوان حَکَم از جانب طرفین انتخاب گردید.
سعد در عین حال با یهودیان سوابق دوستی داشت، مردی مسلمان و پایبند مقررات قرآن و علاقمند به حفظ حقوق مسلمین بود و با توجه به وضع طرفین باید قضاوتی کند که عاقلانه باشد و مخاطرات بعدی را نیز از بین ببرد.
🔹سعد روی سکوی مخصوص حَکَمِیت ایستاد. صدها نفر از مسلمین و یهودیان چشم به دهان وی دوخته بودند. زیرا هر چه از زبان او شنیده می شد، حکمی قاطع و تغییرناپذیر بود.
او در یک لحظه تمام اوضاع و احوال را در نظر گرفت و ارزیابی کرد و برای پایان دادن به مساله یهود و رفع خطر آنها، دو راه به نظرش رسید:
🔸یکی آنکه یهودیان طریق اسلام پیش گیرند و مانند تمام افراد مسلمین از مزایای اسلام و مصونیت های اسلامی برخوردار شوند. جانشان، مالشان، و ناموسشان در پناه اسلام قرار گیرد و دولت اسلامی حافظ منافع آنان باشد.
اگر از این راه نروند، هیچ طریقی وجود ندارد که جلو خطر یهود را بگیرد و حتماً باید از بین بروند.
سعد با صدای بلند که طرفین می شنیدند، نظریه خود را چنین اظهار داشت:
حکم من این است که اگر یهودیان بنی قریظه مسلمان شوند، در پناه اسلام مصون باشند و اگر طریق لجاج و عناد را رها نمی کنند، به سوی نیستی و هلاکت رهسپار گردند.
🔹یهودیان تسلیم نشدند و کیفر پیمان شکنی و ناجوانمردی خود را چشیدند و به این ترتیب پایگاه مسلمانان (مدینه) از وجود چنین منشا فسادی نجات یافت.
🔹در پایان بحث، اشاره به این نکته لازم است که برخی از نویسندگان خارجی، موضوع یهود بنی قریظه را به عنوان نقطه ضعفی از اسلام یاد می کنند و آن را به صورت حربه ای علیه اسلام بکار می برند.
این نویسندگان، مسائل تاریخی را نادیده گرفته و حقایق را عمداً بدست فراموشی میسپارند، تا بتوانند با تغییر و تحریف، نظر خود را تامین کنند.
#ادامه_دارد..
#دوره_کامل_قصه_های_قرآن_ازآغازخلقت_آدم_تارحلت_خاتم_انبیاء_سیدمحمدصوفی
https://eitaa.com/m_rajabi57