eitaa logo
استاد مرتضی جوادی آملی
474 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
258 ویدیو
45 فایل
استاد حوزه و دانشگاه فهرست: https://eitaa.com/m_vaezjavadi/904 لینک اولین مطلب کانال: https://eitaa.com/m_vaezjavadi/3
مشاهده در ایتا
دانلود
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 صوت درس ⬅️ خوانش و شرح کتاب – جلسه 64 ✅ با حضور اساتید مطرح فلسفه سیاسی منبع: کتاب المبدأ و المعاد نقل و ردع إن من الفلاسفة من تأول الآيات الصريحة في الحشر الجسماني فيصرفها عن الجسمانيات و يحملها على الروحانيات، قائلا: إن الخطاب للعامة و أجلاف الأعراب و العبرانيون لا يعرفون الروحانيات و اللسان العربي مشحون بالمجازات و الاستعارات. تاریخ نشست: 1400/05/18 ✍️ نشست های علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🆔 @m_vaezjavadi
💠 حقیقت الهی ▪️ واقعیتی است در عرصه هستی و نظام وجود؛ اما مهم این است که ما به آن چگونه بنگریم؟ آیا به عنوان یک حادثه تاریخی که در یک زمان خاصی و یا مکان خاصی و با تعداد افراد خاصی انجام شده است؟ یک طایفه خاصی یا نژاد خاصی در این امر دخیل بودند یا آنچه که در ارتباط با محرّم به این لحاظ گفته می شود اصلاً قابل توجه نیست؟ ▪️ محرّم یک صحیفه آسمانی و یک است، برگی است که خدای عالم برای بشر نوشته است. گرچه در قالب جریانی مثل رسالت شکل نگرفته است؛ اما از حقیقت رسالت و وحی جدا و بیرون نیست. تمام آنچه از جایگاه محرّم صادر شده، یعنی از نقطه آغاز حرکت از مدینه تا بازگشت زینب کبری (سلام الله علیها) و کاروان بجا مانده از کربلا دوباره به مدینه، همه اینها در این صحیفه آسمانی قابل تفسیر و ترسیم و تصویر است. کسی نمی تواند در حریم کربلا «من البدو إلی الختم» از خود اظهار نظری کند. در حقیقت ما می توانیم این را نازل منزله همان آیه ﴿وَ مَا ینطِقُ عَنِ الْهَوَی ٭ إِنْ هُوَ إِلاّ وَحْی یوحَی﴾[1] بدانیم. سرّ ماندگاری و بقای این نهضت به رغم اینکه همه عداوت ها و دشمنی ها نسبت به این مسئله وجود داشته، این است که این جریان، است. ▪️ در قرآن خدای عالم بحث « را به عنوان حقیقتی که منسوب به خودش هست بیان می کند. «بقیة الله» یعنی آن حقیقتی که بقا و ماندگاری و پایداری و ثبات آن به بقای الهی وابسته است. قطعاً حوادثی قبل از جریان و بعد از جریان کربلا وجود داشت که شاید به لحاظ ظاهری از آنها دشوارتر و سهمگین تر و توفنده تر بود، اما همان طوری که در زیارات آمده است: «أَنَّكَ وَجْهُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یهْلِكْ وَ لَا یهْلِكُ أَبَداً»،[2] وقتی بن_علی به عنوان «وجه الله» معرفی می شود وجه الهی ثبات و پایداری دارد حیات و بقایی دارد که هرگز هلاکت و نابودی به سراغ او نخواهد آمد، یا در بیان دیگر هست «أَنَّكَ نُورُ اللَّهِ الَّذِی لَمْ یطْفَ وَ لَا یطْفَأُ أَبَداً»؛[3] تو ای حسین هستی که هرگز خاموشی و افسردگی به سراغ تو نخواهد آمد، زیرا تو منسوب به ذات الهی هستی. سرّ بقا و ماندگاری محرّم را ما باید در حقیقت این نهضت ببینیم، نه در ظاهر و چهره رویین این حقیقت، بلکه آنچه در حقیقت این نهضت نهفته است به اراده الهی است و پروردگار عالم برای بقای انسانیت و تأمین سعادت او این حقیقت را به جای گذاشته است. [1]. سوره نجم, آیات3 و 4. [2]. البلد الأمین و الدرع الحصین، النص، ص284؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏98، ص342. [3]. البلد الأمین و الدرع الحصین، النص، ص284؛ بحار الأنوار(ط ـ بیروت)، ج‏98، ص342. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 صوت درس ⬅️ خوانش و شرح کتاب – جلسه 65 ✅ با حضور اساتید مطرح فلسفه سیاسی المظهر الثّانی فی أنّ الإنسان یبعث بجمیع قواه و جوارحه اعلم أنّ كلّ قوّة من قوى العقل العملی للإنسان یسرى من نفسه إلى البدن، فإنّ النفس بمنزلة طیر سماوی له أجنحة و ریاش. تاریخ نشست: 1400/05/19 ✍️ نشست های علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حقیقت سالار شهیدان ▪️ با توجه به اینکه هر اصلی در باید به یک اصل و ماورای طبیعت برگردد، جلوه های طبیعی و مادی یک حقیقت تا به جلوه های الهی و ملکوتی مرتبط نباشد ماندگار نیست، زیرا کل طبیعت محکوم به فنا و زوال است. این آیاتی که خدای عالم در باب زوال طبیعت یاد می کند که ﴿إِذَا الشَّمْسُ كُوِّرَتْ ٭ وَ إِذَا النُّجُومُ انكَدَرَتْ﴾[1] و امثال آن، این صرفاً ناظر به برخی از جلوه ها و شئونات مادی نیست، بلکه کل نظام طبیعت تغییر پیدا می کند و آسمان و زمین به گونه ای دیگر تبدیل می شوند. آنچه در نظام طبیعت وجود دارد اگر به نظام معنوی و ملکوتی باز نگردد، محکوم به نابودی و فنا است و لذا ما بر اساس قاعده فلسفی «کل ما بالعرض ینتهی إلی ما بالذات»[2] باید این جریان را به ذات اقدس الهی و جریان وحی مبتنی کنیم تا دلیل بر ثبات و ماندگاری این نهضت را برای همیشه و برای همگان فراهم آوریم. ▪️ (علیه السلام) به همان حکمی که قرآن به آن محکوم است محکوم است. قرآن دارای دو ویژگی همگانی و همیشگی است و این نهضت (علیه السلام)، هم برای همه انسان هاست و هم برای همه زمان هاست محدودیتی برای و محدودیتی برای به لحاظ زمان و مکان نیست و این سخن که «هر روز عاشوراست و هر مکان کربلاست» این نمادِ یک سخن حقیقی است که همواره باید به آن از جایگاه اصل و حقیقت نهضت سالار شهیدان توجه کرد؛ لذا استناد به این قضیه به رسول گرامی اسلام که حضرت فرمود: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»[3] معنا پیدا می کند. چون حقیقت پیغمبر و جان پیغمبر است این جان آن قدر عزیز است که خدای عالم در قرآن به این جان قسم یاد می کند ﴿لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفی‏ سَكْرَتِهِمْ یعْمَهُون﴾[4] خدای عالم به جان هیچ پیغمبری قسم یاد نکرده است اما عمر و جان پیغمبر آن قدر عزیز است که خدای عالم به این جان سوگند یاد می کند. این جان یک جان الهی است یک است سرشار از محبت و عشق و ارادت به پروردگار عالم است و خدای عالم جان حبیبش را دوست دارد و محبوب می داند. ▪️ رسول گرامی اسلام سالار شهیدان را به خود با بیانی فوق العاده وابسته کرد، فرمود: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین» این منِّیت و عینیتی که بین سالار شهیدان حسین بن علی و رسول گرامی اسلام است یک مِهر عاطفی نیست یک مِهر نفسانی و رحمت نفسانی نیست؛ یک و سویدایی است که از حقیقت و جان ملکوتی پیامبر گرامی اسلام نشأت می گیرد. چون این جان عزیز است و حسین بن علی با این حقیقت عجین و آمیخته است، به گونه ای که از این بیان رسمی تر شیواتر و رساتر نیست که رسول گرامی اسلام بفرماید: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»، این را باید قدر بدانیم و هر آنچه که از نهضت سالار شهیدان حسین بن علی است را گره بزنیم به حقیقت نبوت و به حقیقت خاتمیت رسول گرامی اسلام و چون رسول گرامی اسلام نبوت و رسالت ایشان همگانی و همیشگی است این نهضت هم به جهت همین امر، همگانی و همیشگی خواهد بود. [1]. سوره شمس، آیات 1و2. [2]. الحکمة المتعالیة فی الاسفار العقلیة الاربعة، ج6، ص283. [3]. کامل الزیارات، ص52. [4]. سوره حجر، آیه72. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سرمایه حسینی ▪️ رسول گرامی اسلام هستی برای او «ما کان» و «ما یکون» یکسان است. گذشته و آینده و آنچه برای امت او در آینده اتفاق خواهد افتاد، برای او همانند روز روشن است، چون او است و بر بام هستی ایستاده است و همه حوادث و وقایع را خدای عالم برای او نمایان ساخته است. از این جهت نسبت خودش را با سالار شهیدان در نهایت وثاقت و اطمینان بیان کرد، کار و شأنی انجام داد که احدی در باب نسبت بین سالار شهیدان حسین بن علی با رسول الله تردیدی و تشکیکی برای او وجود نداشته باشد. ▪️ تمام آنچه را که در شأن برای انجام یک حماسه بزرگ و یک اتفاق عظیم و رویداد بجا ماندنی لازم بود، رسول گرامی اسلام ترسیم کرد و به آینده بشر این جریان را سپرد. اولاً نسبت خودش را با حسین بن علی با بهترین و رساترین بیانی ذکر کرد و فرمود: «حُسَینٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَین»[1] اما نقش و هم باید در جهان مشخص شود؛ نه تنها نسبت و نَسَب بیان شد، هم نسبت ظاهری و هم نسبت واقعی، آن حسب و جایگاه و آن رسالت و نقشی که حسین بن علی در عرصه هستی باید داشته باشد را هم بیان فرمود. این سخن رسول گرامی اسلام که فرمود: «حسینٌ مصباح الهدی و سفینة النجاة»[2] یکی از سرآمد ترین سخنان حضرت است در باب که این چراغ همواره روشن است و این کشتی در مسیر حرکت انسانی برای رساندن انسان به سعادت همواره در حرکت است. در هر مقطعی اگر در تاریخ کربلا و زمان عاشورا این حرکت آغاز شد، هم چنان این چراغ روشن و افروخته است و این کشتی هم چنان در حال حرکت و در حال سیر دادنِ انسان ها به است. ▪️ بنابراین همواره می شود به این چراغ تمسک کرد و در حول این چراغ روشنایی و نور گرفت و استضائه کرد و همواره می توان بر این کشتی نجات سوار شد و حرکت به سمت سعادت را از آن گرفت. نگاهی که رسول گرامی اسلام از این منظر و از این حدیث برای جامعه بشری به یادگار گذاشته است این است که حسین بن علی همانند خود پیغمبر ﴿نَذیراً لِلْبَشَر﴾[3] است ﴿هُدی لِلنَّاس﴾[4] است ما نباید که جریان کربلا را محدود کنیم به مکتب تشیع یا فقط پیروان اهل بیت(علیهم السلام)، درست است که این در جمع خصّیصین و خواص اتفاق افتاد و کسانی که در جریان کربلا در رکاب به شهادت رسیدند و یاری کرده اند جزء خصّیصین بودند جزء اولیای الهی بوده اند اما اینها مختصّ به یک گروه و جریان نیستند. امروز همه شیعیان و همه باید تمسّک کنند به سخن پیغمبر که فرمود: «حسینٌ مصباح الهدی و سفینة النجاة» و قلمرو کربلا و گستره عاشورا را محدود به زمان و مکان و قوم و قبیله ای نداشته باشند و برای همه بشر این را یک بدانند، همانند خود قرآن همانند خود پیغمبر و عترت طاهره و حسین بن علی و نهضت او، در یکی از بهترین شمایل برای جهان بشریت ماندگار خواهد بود. [1]. کامل الزیارت، ص52. [2]. ر. ک: کمال الدین و تمام النعمة، ج1، ص265؛ «... إِنَّ الْحُسَینَ بْنَ عَلِی فِی السَّمَاءِ أَكْبَرُ مِنْهُ فِی الْأَرْضِ فَإِنَّهُ مَكْتُوبٌ عَنْ یمِینِ الْعَرْشِ مِصْبَاحٌ هَادٍ وَ سَفِینَةُ نَجَاةٍ وَ إِمَامٌ غَیرُ وَهْن..»‏. [3]. سوره مدثر، آیه36. [4]. سوره بقره، آیه185؛ سوره آل عمران، آیه4؛ سوره انعام، آیه91. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مُصلح ▪️ نسبت بین حسین بن علی با رسول گرامی اسلام و همچنین نسبت رسول الله با حسین بن علی کاملاً در این نهضت نمودار است. خیلی ها سعی می کردند که جریان نهضت کربلا و را یک قیام شخصی و بر اساس یک حرکت شخص حسین بن علی تفسیر کنند و این را به عنوان امری خارج از حوزه اسلام و دین معرفی کنند و اگر بیانات خود حسین بن علی در مقاطع مختلف و استنادات آن حضرت به آیات الهی و همچنین سنّت رسول گرامی اسلام و سنّت پدر بزرگوارشان علی بن ابی طالب نبود و همچنین بیانات بازماندگان از این سفر حرّیت و آزادی یعنی بیانات امام سجاد و زینب کبری (سلام الله علیهما) نبود، قطعاً سعی دشمنان این بود که این جریان را از بدنه اسلام و رسالت و بعثت جدا کنند و ـ معاذ الله ـ به عنوان یک حرکت انحرافی معرفی کنند و حتی سلاح بُرنده آنها این بود که این جریان را به عنوان جریان خارجی معرفی کنند، اینها را خارجی معرفی کنند و بگویند که اینها از جمله دین نیستند. ▪️ اما در مقاطع مختلفی این استناد را داشت و این وثاقت و اطمینان نسبت بین خود و رسول الله، نسبت خود با علی بن ابی طالب و نسبت خود با منابع وحیانی یعنی قرآن مجید را تقویت می کرد؛ هرگاه سخنرانی می فرمودند یا هرگاه نامه ای می نوشتند قبل از سخن و قبل از دست به قلم بردن برای اینکه برای مخاطبی مطلبی را بیان کنند، استناد می کردند به و کلام الهی و سرآمد این حرکت، حرکتی است که در مدینه اتفاق افتاد که فرمود: «أُرِیدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِیرُ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ سِیرَةِ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِب»[1] همگان چه آنهایی که در صحنه حاضرند و چه آنهایی که بعدها خواهند آمد بدانند این حرکت این قیام این نهضت و این حماسه، هرگز از جریان اسلام و حکومت پدر بزرگوار علی بن ابی طالب (علیهم أفضل صلوات المصلین) جدا نیست، بلکه در حقیقت و همان روش و همان منهجی است که رسول گرامی اسلام گسترانیدند و علی بن ابی طالب آمد در حکومت خود، آن سنت و سیرت را استمرار بخشید. ▪️ نکته ای که امروز جامعه اسلامی ما و نظام اسلامی ما باید دقت کنند این است که در تعریف و در بیان و نهضت کربلای حسین بن علی حرکت و بیانی نشود که به عنوان بیان مستقل و حادثه جدای از جریان رسالت و وحی در حقیقت تلقی شود. به محض اینکه به این صورت تعریف و قرائت شود، احیاناً دست های دسّاسان و وسوسه گران به میدان خواهد آمد و این نهضت را از آن اصالت و جایگاه اصلی باز خواهد داشت؛ لذا خود حسین بن علی (علیهما السلام) در ابتدا به این آیه استدلال کرد که حرکت او حرکت و نهی از منکر است و به عنوان قیام کرد. یک وقت است شخصیتی در حدّ امام قیام می کند، جایگاه ویژه ای دارد وقتی فرمود: «أُرِیدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِیرُ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ سِیرَةِ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِب» و به بعد خود را به عنوان مُصلِح و اصلاح کننده جامعه و نظام و امت اسلامی معرفی کرد، نشان از این است که قیام او است و اگر بناست یک قیام امام گونه داشته باشد باید حرکتی دیگر آغاز شود. [1]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج4، ص89؛ «فَقَالَ(علیه السلام) إِنِّی لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِی أُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّدٍ أُرِیدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِیرُ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ سِیرَةِ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ». ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 اندیشه و انگیزه الهی ▪️ روشن است که هر حرکتی چه رسد به قیام و نهضتی، نیازمند به دو رکن اصلی و اساسی است: یک و دیگری هم . باید دید که در نهضت و قیام اندیشه چیست و انگیزه کدام است؟ اندیشه ای که سالار شهیدان برای این قیام و نهضت الهی خود در نظر گرفته بود، و ربوبی است در عین حالی که بشر آن هم بشری معصوم همانند سالار شهیدان حسین بن علی از عقل معصومانه ای برخوردار است اما چون کار، و الهی و ابدی و همیشگی و همگانی است، باید مستند به اندیشه ابدی و ماندگار باشد و لذا این اندیشه، اندیشه حقانی است که از ساحت پروردگار عالم ریشه می گیرد و جذور و اصول این اندیشه در آنجاست. ▪️ خدای عالم برای بشر اراده کرده است که حکم حق و قانون حق را بگستراند و انسان ها بر حرکت کنند و از ظلم و ستم و تباهی دور باشند و حرکتی که سالار شهیدان حسین بن علی می خواست انجام بدهد همان طوری که در بیان ابتدایی خود فرمود این بود که احیاگر سنّت های الهی و سنّت های رسول گرامی اسلام باشد و باطل و آنچه را که ناصواب است و در مقابل حق آنها را از بین ببرد و با آنها بستیزد. پس هرگز خود و اندیشه خود و مکتب خود و نظر خود را در این مسیر نیاورد نفرمود که این به نظر من مناسب و خوب است که بشر این گونه که من می اندیشم بیندیشند و مانند آن، بلکه او برخاست تا باشد، احیاگر سنّت رسول گرامی اسلام باشد که این سنّت پیامبر هم آموزه ای از آموزه های الهی در این باب است. بنابراین به لحاظ اندیشه، این نهضت کاملاً وابسته به است تا حق را و سنت های الهی را که این سنت ها در جهت سعادت بشر رسمیت و معنا پیدا می کنند را برای بشر توضیح بدهد. ▪️ نکته دیگری که بسیار مهم است بحث انگیزه است؛ ممکن است انسان اندیشه حقی داشته باشد و مطلب حقی داشته باشد اما در مقام ارائه، با نگرش های باطل همراه کند. این مسئله را برای جامعه تبیین کرد و باز کرد که هرگز انگیزه ای جز برای من نیست. من هرگز این مسیر را برای اینکه خودنمایی کنم ریایی در کار باشد یا برای اینکه احیاناً افسادی باشد اهلاکی باشد و نظایر آن، در اندیشه من نیست. آن چیزی که انگیزه من است و مرا وادار می کند به این حرکت، این است که این حقیقت را به جهانیان معرفی کنم. در مواقع مختلفی و در منازل گوناگونی که حسین بن علی از مدینه تا مکه و از مکه تا کوفه و کربلا داشت، این مسئله را بیان فرمود؛ اما یکی از بهترین و ارزشمندترین سخنرانی ها و خطبه های حضرت آن خطبه ای است که در منا ایراد فرمودند و در آن خطبه در جمع علما و نخبگان آن روزها این انگیزه را تشریح فرمودند. در این کتاب بسیار ارزشمند حماسه و عرفان که در دهه محرّمی در سال های گذشته این بحث ها را داشتند، این جمله را از سالار شهیدان حسین بن علی نقل فرمودند و تشریح کردند. در صفحه 248 این کتاب این مطلب آمده است که فرمودند: قبل از حادثه کربلا سال های آخر خلافت معاویه امام حسین (علیه السلام) در سفر حج خطبه ای در منا خواند و این گونه فرمود: «اللَّهُمَّ إِنَّكَ تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یكُنْ مَا كَانَ مِنَّا تَنَافُساً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاساً مِنْ فُضُولِ الْحُطَام».[1] امیدواریم که این و این برای پیروان و علاقه مندان به آن نهضت بیش از پیش جوشان و خروشان باشد. [1]. تحف العقول ، ص239. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 صوت درس ⬅️ خوانش و شرح کتاب – جلسه 10 ✅ با حضور اساتید مطرح فلسفه سیاسی تنبیه لا تظنّنّ «الوجود» أنّه أمر اعتباری كما توهّمه المحجوبون عن شهوده، بل هو أمر متحقّق فی الأعیان؛لأنّه أحقّ الأشیاء بالتحقّق،لأنّ غیره به یكون كائنا و متحقّقا فی الأعیان أو فی الأذهان؛ فهو الّذی به ینال كلّ ذی حقّ حقیقته، فكیف یكون أمرا اعتباریا؟ تاریخ نشست: 1392/12/22 ✍️ نشست های علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 حرکت اصلاح گرایانه ▪️ یکی از کلمات و واژه های اصلی و کلیدی که سالار شهیدان حسین بن علی در این نهضت همگانی و همیشگی خویش مطرح کرد کلمه است؛ فرمود: «إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِی أُمَّةِ جَدِّی».[1] اصلاح چه زمانی باید اتفاق بیفتد و چه رخدادی باعث می شود که جریان اصلاح به میدان بیاید؟ اگر مسیری وجود داشت و راهی وجود داشت و بعد در این راه انحرافی و کج روی و تحریفی اتفاق افتاد، آیندگان برای رفع این انحراف ها و دفع این تحریف ها حرکتی انجام می دهند که آن حرکت را به عنوان می شمارند که باعث می شود هم گذشته به لحاظ انحراف برگردد به مسیر خود و هم مسیر اصلی کامل تر و روشن تر طی شود. ▪️ وقتی سالار شهیدان کاملاً احساس کرد که دین پیامبر و سیره پدر بزرگوارشان علی بن ابیطالب (علیهما السلام) از مسیر اصلی انحراف پیدا کرد؛ یعنی مقاصد اصلی که برای دین دیده شده است این مقاصد مورد بی مهری و بی توجهی قرار گرفت بلکه این مقاصد تحریف شد، هدف رسیدن انسان به بود اما در نوع نگاهی که امویان به جریان خلافت داشتند بحث مُلک و دنیا و دنیاگرایی را به عنوان اصل قرار دادند و این انحراف اصلی و اساسی در مسیر تفکر دینی است یا روش حق و مناسبات درست و عادلانه ای که رسول گرامی اسلام برای جامعه از جایگاه وحی خواسته بود و آن را به عنوان یک در جامعه قرار داد؛ اما این سنّت مورد بی مِهری و بی توجهی قرار گرفت و به جای نگرش های عادلانه و حق گرایانه به سمت باطل رفتند؛ یعنی هم گم شد و هم گم شد و هم و و بالندگی های جامعه در مسیر ناصوابی قرار گرفت و کاملاً از جایگاه حق گرایانه به فساد و بطالت کشیده شد، این جامعه هیچ شأنیتی برای اینکه به عنوان جامعه اسلامی تلقی شود برای آن وجود نداشت و وقتی این قضایا به جایی رسید که نهایتاً به یک حاکم و خلیفه ای به نام یزید در حقیقت رسید اینجا حسین بن علی قیام کرد و فرمود «وَ عَلَی الْإِسْلَامِ السَّلَامُ إِذْ قَدْ بُلِیتِ الْأُمَّةُ بِرَاعٍ مِثْلِ یزِید»؛[2]یعنی اگر جامعه به جایی رسید که این انحراف ها به لحاظ مقصد، به لحاظ مبدأ، به لحاظ روش، به لحاظ شیوه ها و به لحاظ ارزش ها کاملاً دگرگون شد و از سوی دیگر هم رهبری این جامعه را هم شخصیت ناصواب و عنصر و جرثومه فاسدی همانند یزید به عهده گرفت، باید فاتحه آن امت و جامعه خوانده شود. این جامعه حتماً از این انحراف و تحریف بیرون بیاید و لذا حضرت آغاز شد و آقا امام حسین (علیه السلام) به عنوان قیام کرد تا هم امت را نجات ببخشد و هم دین را در مسیر درست و اصلی قرار بدهد. ▪️ جامعه ما باید به این امر توجه کند که سالار شهیدان این بود اگر انحرافی تحریفی و کج روی در مسیر حرکت اجتماعی وجود داشت، آنها را برگرداند. اصلاح، اصلاح در مقاصد است، اصلاح در و روش ها است، اصلاح در است، اصلاح در و است که افراد با یکدیگر دارند و نهایتاً رسیدن به آن راه درستی که حسین بن علی در این مسیر ترسیم فرموده بودند. [1]. مناقب آل أبی طالب علیهم السلام(ابن شهرآشوب)، ج4، ص89؛ «فَقَالَ(علیه السلام) إِنِّی لَمْ أَخْرُجْ بَطِراً وَ لَا أَشِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ أَطْلُبُ الصَّلَاحَ فِی أُمَّةِ جَدِّی مُحَمَّدٍ أُرِیدُ آمُرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَی عَنِ الْمُنْكَرِ أَسِیرُ بِسِیرَةِ جَدِّی وَ سِیرَةِ أَبِی عَلِی بْنِ أَبِی طَالِبٍ». [2]. مثیر الاحزان، ص25. ◀️ ویژه برنامه تولیدی محرم تاریخ: 1392 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 صوت درس ⬅️ خوانش و شرح کتاب – جلسه 66 ✅ با حضور اساتید مطرح فلسفه سیاسی تنبیه اعلم أنّه كما أنّ الشخص الآدمی إذا عرض له الموت و خرجت روحه من البدن، قامت قیامته، لقوله- صلى اللّه علیه و آله و سلم-:«من مات فقد قامت قیامته». تاریخ نشست: 1400/05/24 ✍️ نشست های علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی 🆔 @m_vaezjavadi