eitaa logo
مادرستان/ سرزمینِ مادرانه نوشت ها
1.7هزار دنبال‌کننده
206 عکس
46 ویدیو
1 فایل
مادرستان؛ سرزمین مادرانه نوشت‌ها اینجا، دنیا مادرانه است... جایی برای اشتراک دلنوشته‌های مادرانه به ما بپیوندید 👇 https://eitaa.com/maadarestaan متن‌های خود را برای ما بفرستید 👇 @maadarestann
مشاهده در ایتا
دانلود
بچه ها هم میتونند سازنده های خوبی باشند اگر باور کنیم ... امسال سومین فرزند کلاس اولی ام به مدرسه رفت ... من فکر می کنم بعضی والدین از کلاس اول برای خودشون غول ساختند و وقتی میخواند به یکی از سختی های بچه داری اشاره کنند به داشتن بچه کلاس اولی هم اشاره می کنند ... در حالی که مدرسه شروع گام اساسی استقلال و خودباوری هست قراره بچه ها در این سن ، استقلال رو تجربه کنند استقلال در یادگیری ، استقلال در خواندن و نوشتن و حتی استقلال در مواجهه با پیامد انجام ندادن تکالیف ... ما فقط باید محیط رو آماده کنیم و اجازه بدیم او خودش بچینه و جلو ببره https://eitaa.com/khanevadechandfarzandi خانواده چند فرزندی
﷽ بانو قدم نورسیده‌تان، چقدر مبارک بود و هست و خواهدبود... به اندازه همه زیبایی‌های جهان دوستتان دارم اما راستش هربار که به شما فکر میکنم، قلبم مچاله میشود. فکر میکنم که شما، فداکارترین مادر روی زمين هستید! برای اینکه ما بی رسول نشویم، برای اینکه بشریت بی محمد نشود، برای اینکه جانِ جانِ جهان حفظ شود، برای اینکه فرزندتان به چهل سالگی، در حراء، مخاطبِ إقراء شود، جدا شدن از نوزاد زیبای دلربای خود را پذیرفتید، جدا شدن از پاره تنتان را، جدا شدن از یادگار عشق خود را... شیر نداشتن بهانه بود، یک دنیا به شما بدهکار است بانو! تک تک روزهایی را که میتوانستید محمد را در آغوش بگیرید تک تک لحظه هایی را که میتوانستید همچون ما که به چشم های کودکمان خیره می‌شویم و غرق لذت و عشق میشویم، خیره شوید و لذت ببرید، تک تک بوسه های نزده، لالایی های نخوانده، لبخندهای خشکیده، آغوش های خالی... تک تک اینها را بشریت به شما بدهکار است! و البته که معامله شما با خدا بوده است و ما کوچک‌های فقیر را چه به بدهکاری... طرف معامله‌های سخت و سنگین، چه کسی میتواند باشد جز خدا؟ شبیه معامله مادر موسی او هم برای حفظ نظام الهی و رسول خدا، به وحی خدا، پاره جگرش را به نیل انداخت. اما فراق آن مادر بی‌تاب را خدا خیلی زود خاتمه داد و کودک را به آغوشش بازگرداند... بانو من حتی نمیتوانم به این جدایی "فکر کنم" و بغض نکنم و اشک نریزم... مادر باشی آن هم مادر کودکی چون محمد اما چون قرار است این کودک برای یک جهان پیامبری کند، و اراده‌هایی این را نمیخواهند، او را بسپاری به بادیه‌های دور، و روزها و شب‌ها فقط در خیال، اول غان و غونش را بشنوی، بعد ماما گفتنش را جواب دهی، بعد تاتی کردنش را تصور کنی، بعد بوسه زدن هایش را حس کنی، بعد..... آاااه قلب سیاه و سنگین شده‌ی من که آتش میگیرد، از قلب روشن و لطیف شما، خدا خبر دارد!... و البته که حتماً خودش وسعت داده و صبر و رضا به پیمانه قلبتان ریخته و خودش مدام دلداری‌تان داده... بانو آمنه منت‌دار شماییم، متشکر از شما؛ به نیابت از همه جهانیان میگویم! از آن‌ها که همان روزها محمدتان را دیدند و دلباخته حُسن و ملاحت و امانت و متانت و لطافت و کرامتش شدند، گرفته تا همچون مایی که قرن‌ها بعد، فقط وصف شنیدیم و خطی به کاغذی خواندیم و دلباخته شدیم... مان را بپذیرید. و -به خود- عمق و حرارتش را بیفزایید… صلی‌الله‌علیه‌وآله 🖋هـجرتــــــــــــ بله https://ble.im/hejrat_kon ایتا @hejrat_kon اینستاگرام @dr.mother8
😣 دیگه خسته شدی❓ 😏از صبح که پا می‌شی باید بشوری و بسابی و غذا درست کنی و به بچه‌هات برسی❓ ☹️احساس می‌کنی عمرت هدر رفته و همش خرج شوهرت و بچه‌هات شده❓ 😊دوست داری بهترین احساس رو از زن بودن و مادر بودن داشته باشی❓ ‼️ صبر کن..! 👇 💚 برای تغییر، هیچ وقت دیر نیست... 📣 برگزار می‌کند: دورِ پنجم دوره آموزشی_مطالعاتی«» 😲 بیش از ۳۰،۰۰۰ ثبت نامی و ۹۷ درصد رضایت در چهار دورِ گذشته.(نظرات‌شون رو اینجا بخون) 👤 با نظارت و تدریس: حجة الاسلام ✅ راستی کاملا رایگانه، تهیّه کتاب‌های دوره هم با تخفیف ویژه‌س و آخرشم گواهی شرکت در دوره می‌گیری. 🔹 پس تا دیر نشده بسم الله، ثبت نام کن: ktft.ir/40 🌹 اگه دوست داری تو خوب شدن حال دیگران سهیم باشی، این پیام رو حداقل به ده پونزده تا از رفیقا و گروه‌هایی که داری بفرست. ✍🏻 اگه مشکلی بود در خدمتیم: 🆔 @Madari40 🔰توضیحات بیشتر در کانال تربیتکده آیین فطرت: https://eitaa.com/tarbiatkadeh
پا جای پای خواهرانش می گذارد... فاطمه حسنا، دختر یک ساله و نیمه ام، مقابل چشمانم گام بر می دارد! به پاهای کوچکش می نگرم و به قدم های بلندش می اندیشم! انگار همین دیروز بود که در مانیتور سونوگرافی، پاهای کوچکش را دیدم و صدای سونوگراف که گفت: «مبارکه قدمش!دختره!» و من برای بار چهارم دختری را در درونم می پروراندم! بهار شد و فاطمه حسنا متولد شد و با تولدش باران رحمت الهی باز بر سقف خانه‌ی مان باریدن گرفت؛ او بار دیگر طراوت بهار را به خانه آورد! حالا من صاحب چهار دختر بودم و فاطمه حسنا صاحب چهار مادر!! او سه خواهر داشت که هر کدام مادرانه به او عشق می ورزیدند! مادران کوچکی که همیشه حواسشان به دختر کوچک خانه است! از آن روزی که به نوبت، مادرانه گهواره اش را تاب می دادند و برایش لالایی می خواندند تا امروز که دستش را در دست گرفته و گرد خانه می چرخند و آواز کودکانه می خوانند! فاطمه حسنا، راه رفتن را، مستقل غذا خوردن را، آوازهای کودکانه را،مو شانه کردن و گل سر بستن را از خواهرانش آموخته و می آموزد!... حتی قهر و آشتیش هم ترکیبی از قهر و آشتی خواهرانش شده! فاطمه حسنا حالا تجلی خواهران بزرگترش شده! او دقیقا پا جای پای خواهرانش گذاشته! ... چه حکیمانه است این کلام: «در خانواده های پر جمعیت و خوش جمعیت؛ کافیست وقت بیشتری برای تربیت فرزند بزرگتر بگذاریم، آن وقت بقیه به دنبال او گام بر می دارند،حالا کمی این طرف،آن طرف تر...» ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari
👌و خدایی که به شدت کافیست...☺️ @beheshtinjast دوستانتون رو به این کانال دعوت کنید.
هدایت شده از پدرانه
پسرها رو باید تربیت کرد، دخترها رو 🔻 به عنوان پدر و مادر باید مراقب باشیم که دخترانمان را دخترانه و پسرانمان را پسرانه تربیت کنیم. 🔸یکی از مشکلاتی که در بزرگسالان دیده شده این است که نمی توانند نقش‌شان را به عنوان زن و مرد به خوبی ایفا کنند و علت آن، بهم ریختگی تربیتی و جا به جایی نقشی است که در دوران تربیت پذیری بچه ها وجود داشته است. 🔹مثلاً اگر مادر با پسرش دخترانه رفتار کند و درخواست‌هایی که از او دارد باشد به فرزندش یاد می دهد که از زیرِ بارِ کارهای مردانه فرار کند و این جا به جایی نقش ها، امروزه خانواده‌ها را به سمت فروپاشی می برد. ♻️حتی برخی از روانشناسان مهم غربی یکی از دلایل انحراف را ناشی از همین موضوع می دانند. حجت الاسلام تراشیون 💠 کانال پدرانه 👇 https://eitaa.com/joinchat/1401487819C58815cc5b3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا من هر چی اینو می‌بینم سیر نمی‌شم؟! سلاااام 🤗 امیدوارم صبحتون با خیر و خنده شروع شده باشه! @drfamoradi
🍃اگـــر فرزند شما هم نوشـــتن تکـــالیف براش خیلی سختـــه 😫 یه جوری که انگار میخواد کوه 🗻 رو از جاش دربیاره😤 🍃 اگـــر دوســـت داری دلبنـــدت برای نوشتن تکالیفش حـــرص تو رو هم درنیاره😳🙈 🍃با من همراه شو 👍 لایو با موضوع که با حضور خانم دکتر نجفی منش روز دوشنبه ۱۷ مهرماه ساعت ۹ صبح که در گروه برگزار میشه رو از دست نده. ❌بزن رو لینک👇❌ https://eitaa.com/joinchat/885064037Ca87932df89 ✅این پوستر رو برای مامان هایی که بچه مدرسه ای دارند هم بفرست😉🌹 💯عضو کانال پرورش نسل تمدن ساز با مدیریت خانم دکتر زهرا نجفی منش شو و از محتوای مفید این کانال بهره مند شو.👇 https://eitaa.com/joinchat/1670054016Ca1b358c444
🔴 💠 بسیاری از پرخاشگری‌های زن و شوهر به دلیل تفکر و است. گاه همسران نسبت به یکدیگر انتظار بیش از حد دارند، و به این فکر می‌کنند که همسرم باید اینکار را انجام دهد و نباید اینکار را انجام دهد. 💠 تفکر باید و نباید را به👈 "بهتر بود و بهتر نبود" تبدیل کنید در طول هفته این تفکر باید و نباید را نسبت به همسرتان بشناسید و آن را بنویسید و به تفکر بهتر بود و بهتر نبود تبدیل کنید. 💠 وقتی از همسر علامه طباطبایی(ره) پرسیدند؛ که آیا علامه در منزل عصبانی هم می‌شدند؟ گفتند: اوج عصبانیت علامه این بود که در کمال آرامش می‌فرمود؛ اگر این کار می‌شد بهتر بود یا اگر این کار نمی‌شد بهتر بود.
روز طوفانی!... بعد از نماز صبح آرام وبی صدا به رخت خواب میخزم تا مبادا خواب ناز کودکانم از چشمشان ربوده شود و خواب بر چشم من حرام! چشمانم را می‌بندم که ناگاه مادر درونم صدایم می‌زند: «پاشو صبحانه آماه کن! تغذیه مدرسه‌ی دخترت، تکالیفش رو چک کن، پاشو،کلی کار داری!» اخمی به مادر درونم می‌کنم و با هیس کش‌داری او را به سکوت وادار می‌کنم! او هم با تاسف،«خود دانی» ای نثارم می کند و ساکت به خواب ناز فرو می رود؛ اما... گویا،سخنان و دل نگرانی هایش در من اثر کرده که گرمای چشمانم این چنین ترک منزل کرده! بسم الله گویان از جا بر میخیزم و مشغول آماده کردن صبحانه می‌شوم! نگاهی به تکالیف دخترم می اندازم و لبخندی از سر رضایت همراه با ذکر الحمدلله، بر لبم می نشیند! پای تکالیفش امضا می‌زنم: «آفرین، سرباز امام زمان باشی، دخترم!» ... همسرم و دخترم راهی می‌شوند؛ سفره‌ی صبحانه را تا نوبت بعدی و بیداری باقی فرزندانم جمع می‌کنم و در آرامش، مشغول مرتب کردن خانه می‌شوم! گرمای خواب، باز سوار بر پلکم می‌شود و سنگینی خواب به سراغم می‌آید که ناگاه، جفت جفت و رنگ رنگ، چشم های دخترانم، با اشتیاقی کودکانه به من خیره می شود و صدای: «سلام مامان صبح بخیــــــرِ!» اول صبحی شان، خبر از شروعی طوفانی می‌دهد! به سوی خوابِ سوار بر پلکم، دستی به نشانه‌ی خداحافظی، تکان می‌دهم و «بدرود تا شب» گویان بدرقه اش می‌کنم!... سفره‌ی صبحانه باز گشوده می‌شود و قطار کارها باز سوت می‌زند! با عجله کارها را انجام می دهم و نیمه خسته از کارها، راهی مدرسه‌ی فرزندم می‌شوم... مشغول یادداشت نکات معلمِ فرزندم، در دفترچه یادداشت می‌شوم که ناگاه، کلامی از معلم، اشک شوق بر چشمانم می نشاند؛ آری! این اسم دختر من است که با تقدیر و تمجید بر لبان معلم نشسته! چه آواز خوش آهنگی بود طنین صدای معلم وقتی «نام دخترم» را به عنوان بهترین شاگرد کلاس می‌خواند! با تعاریف و تمجیدهای معلم از فرزندم، ناخودآگاه، یاد امضای امروزم پای تکالیفش می‌افتم: «آفرین، سرباز امام زمان باشی، دخترم!» ... و ناگاه یاد ایام بارداری و آن لحظه ای که که نذر سلامتی جسم و جانش، قرآن گشودم و این فراز، بر عمق جانم نشست، پیش از آنکه بدانم فرزندم دختر است!: « رَبِّ إِنِّي نَذَرْتُ لَكَ مَا فِي بَطْنِي مُحَرَّرًا فَتَقَبَّلْ مِنِّي... فَلَمَّا وَضَعَتْهَا قَالَتْ رَبِّ إِنِّي وَضَعْتُهَا أُنْثَىٰ ... فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ: پروردگارا، من عهد کردم فرزندی که در رحم دارم از فرزندی خود در راه خدمت تو آزاد گردانم، این عهد من را بپذیر ... پس هنگامی که(مریم) متولدشد، گفت: پروردگارا، فرزندم دختر است!... پس خدا او را به نیکویی پذیرفت و به تربیتی نیکو پرورش داد!» لبخند رضایت بر لبم نشست و اشتیاقی مادرانه بر قلبم جاری شد: «خدایا؛ تو می‌دانی من فرزندانم را نذر ظهور کردم!... دخترانم را برای یاری امامم می پذیری؟ آیا همچون مادرِ مریم، مژده‌ی «فتقبلها ربّها» را به من هم می‌دهی؟ مژده‌ی خدمتِ فرزندانم در سپاه ظهور؟!» ... همراه فرزندانم راهی خانه می‌شوم و باز قطاری از کارها... چه روز طوفانیِ دلنشینی بود امروز! تمام خستگی کارهای امروز که نه، تمام خستگی سالهای مادریم، بار بست و جای آن را دلگرمی و عزمی جدی برای تلاش در راه پرورش سربازان نسل ظهور، گرفت! حالا دیگر ریخت و پاش ها، جیغ و داد‌ها، کارهای خانه و کمک برای تکالیف و درس مدرسه و تک تک مادرانه هایم، در نظرم حکم زمینه سازی برای ظهور را دارد؛ نه بار وظایف روزمره! خصوصا که شیرینی زحمات مادریم در این روز پر زحمت و طوفانی، همزمان شد با شیرینی طوفان الاقصی و روز پیروزی فرزندان حزب الله! گویا این پیروزی مهر تایید و تاکیدی بود برای تلاش در راه پرورش سربازان ظهور! ***** آری؛ به خاطر بسپریم: طوفان الاقصی، حاصل زحمات سربازان و فرزندان اسلام بود؛ امروز را به خاطر داشته باشیم؛ ان شاء الله ظهور نزدیک است و سهم ما سرباز پروری... فرزندانمان را نذر ظهور کنیم و خودمان را نذر فرزند آوری! طوفان هایی از جنس نور در راه است، خود را برای آن روز آماده کنیم! **** چه روز طوفانی دلنشینی و چه عطر دل انگیز ظهوری...! ✍آينــــــــــﮫ لینک کانال ما در ایتا: https://eitaa.com/Ayenehmadari لینک کانال ما در بله: https://ble.ir/ayenehmadari