eitaa logo
معارف
29 دنبال‌کننده
21 عکس
94 ویدیو
100 فایل
اصول دین و عقائد
مشاهده در ایتا
دانلود
🌐 مقایسه میان کار «حضرت ابراهیم و رسول اکرم» با کار «ملکه انگلستان ! 1️⃣ شما مقایسه‌ای کنید میان کار ابراهیم و همچنین کار رسول اکرم از یک طرف و کار ملکه انگلستان . 2️⃣ پیغمبر اکرم (ص) پس از فتح مکه، به‌عنوان بت‌ها را باقی نگذاشت، زیرا این بت‌ها سمبل مردم‌اند. 3️⃣ صدها سال بود که فکر این مردم اسیر این بت‌های چوبی و فلزی بود که به خانه کعبه آویخته بودند. تمام این‌ها را در هم ریخت و واقعاً مردم را آزاد کرد. 4️⃣ حال شما این‌را مقایسه کنید با این که چند سال پیش در سفری که به هندوستان رفته بود وقتی که می‌خواست به تماشای یک برود، مردم وقتی می‌خواستند داخل صحن آن بتخانه شوند کفش‌هایشان را می‌کندند، او هنوز به صحن نرسیده کفش‌هایش را به احترام کند و بعد، از همه‌ی آن بت‌پرست‌ها مؤدب‌تر در مقابل بت‌ها ایستاد! 5️⃣ یک عده هم گفتند: ببینید! ملت چقدر به عقاید مردم احترام می‌گزارد! نمی‌دانند که این نیرنگ است. استعمار می‌بیند که همین بت‌خانه است که هند را به زنجیر کشیده و رام استعمارگران کرده. این احترام به نیست، خدمت به استعمار است. ملت هند اگر از زیر بار این خرافات بیرون بیاید، باج به انگلیس‌ها نمی‌دهد. 📚 استاد شهید آیةالله مطهری، مجموعه آثار، ج٢۴، ص١٢٠-١٢٣
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 بر سریر شهادت حضرت آیت الله العظمی
🔶چهار علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا‌‌(صلے‌الله‌علیه‌وآله): ✅ چرا نماز صبح مۍخوانیم؟ «صبح آغاز فعالیت شیطان است هرکه در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد از شر شیطان در امان مےماند.» ‌✅چرا نماز ظهر میخوانیم؟ ظهر، همه عالم تسبیح خدا مےگویند زشت است که امت من تسبیح خدانگوید. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است لذا هر که در این ساعت مشغول عبادت شود از جهنم بیمه مےشود. ✅چرا نماز عصر مۍخوانیم؟ «عصر زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.» ✅چرا نماز مغرب میخوانیم؟ «مغرب لحظه پذیرفته شدن توبه حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن نمازمی خوانیم.» ✅چرا نماز عشا میخوانیم؟ «خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.» 📚علل الشرایع ص ۳۳۷
💠 تنها دوست انسان 🔹وجود مبارک امام هشتم بياني دارد که انسان بدون دوست نميتواند زندگي کند و تنها دوست انسان هم عقل اوست فرمود«صديقک عقلک» نه«عقلک صديقک» نه يعني عقل شما دوست شماست يعني شما يک دوست داريد و آن عقل است 🔹آدم بي عقل تنهاست در عالم با خودش مشکل دارد چه رسد به جامعه 🔹در سوره مبارکه«حشر» وقتي سبب اختلاف يهوديها را ذکر ميکند ميفرمايد چون اينها عقل ندارند با هم مختلف هستند﴿تَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ﴾يک ملت بيعقل هميشه به جان هم ميافتند اعضاي يک خانواده بيعقل که باشند هميشه درگيرند 🔹بدتر از همه يک انسان بيعقل هميشه با خودش درگير است براي اينکه مجاري ادراکي دارد اگر فهرست کنيم زياد است مجاري تحريکي داريم اگر فهرست کنيم زياد است اينها يک امام جماعت ميخواهند امام جماعت همه اين مدارک ادارک و تحريک عقل اوست رهبر همه اين شئون ما به بيان امام رضا (سلام الله عليه)عقل است يک آدم بي عقل رهبر ندارد آن وقت هر کسي ساز خودش را مي زند يعني في حس او يک گونه، خيال او يک گونه، وهم او يک گونه، در بخشهاي انديشه شهوت او يک گونه، غضب او يک گونه در بخشهاي انگيزه اين مشکل جدي دارد اين است که يکسان نيست نه قدرت تصميم گيري دارد نه به جايي ميرسد نه در حوزه کارآمد دارد، نه در دانشگاه کارآمد دارد، نه در بخشهاي صنعت کارآمد دارد براي اينکه رهبر ندارد اين عقل را ذات اقدس الهي صَديق آدم قرار داده که انسان به رهبري عقل حرکت کند و اين برهان نوراني قرآن کريم در سوره مبارکه«حشر»زمينه پيدايش اين فرمايش نوراني امام هشتم است فرمود سرّ اينکه اينها با هم اختلاف دارند براي اينکه عقل ندارند﴿وتَحْسَبُهُمْ جَمِيعًا وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى﴾چرا﴿ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَعْقِلُونَ﴾ 🔹برهان مسئله اين است که هر جا عقل نيست اختلاف هست، هر جا عقل هست اختلاف نيست ما تا با خودمان مشکل داخلي خودمان را حل نکنيم از اين کثرت به وحدت نرسيم در داخله خانواده مشکل داريم دو، در جامعه هر جا هم باشيم با مشکل رو برو هستيم سه، اميدواريم ذات اقدس الهي اين صَديق ما را، اين دوست ما را که به ما مرحمت کرده است آن توفيق را عطا کند که ما به امامت اين دوست، به رهبري اين دوست چه در بخش علم، چه در بخش عمل حرکت کنيم به برکت صلواتي که نثار روح مطهر امام هشتم ميکنيم... اللهم صل علی محمد و آل محمد حضرت آیت الله العظمی { 87/8/7}
ترجمه نهج الفصاحه.pdf
17.75M
📚عنوان : ترجمه نهج الفصاحه 📝مترجم : ابوالقاسم پاینده 📖موضوع : حدیث
الكافي 1 الشيخ الكليني.pdf
1.45M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 1️⃣جلد اول
الكافي 2 الشيخ الكليني.pdf
1.48M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 2️⃣جلد دوم
الكافي 3 الشيخ الكليني.pdf
1.28M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 3️⃣جلد سوم
الكافي 4 الشيخ الكليني.pdf
1.35M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 4️⃣جلد چهارم
الكافي 5 الشيخ الكليني.pdf
1.42M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 5️⃣جلد پنجم
الكافي 6 الشيخ الكليني.pdf
1.23M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 6️⃣جلد ششم
الكافي 7 الشيخ الكليني.pdf
1.07M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 7️⃣جلد هفتم
الكافي 8 الشيخ الكليني.pdf
1.04M
📚عنوان : الاصول من الکافی ✍️نویسنده : ثقه الاسلام کلینی (ره) 📖موضوع : حدیث 8️⃣جلد هشتم
جنود .pdf
1.11M
📚عنوان : شرح حدیث جنود عقل و جهل ✍️نویسنده : امام خمینی (ره) 📖موضوع : اخلاق
۱.pdf
11.03M
📚عنوان : من لا یحضره الفقیه ✍️نویسنده : شیخ صدوق (ره) 📖موضوع : حدیث 1️⃣جلد اول
۲.pdf
10.82M
📚عنوان : من لا یحضره الفقیه ✍️نویسنده : شیخ صدوق (ره) 📖موضوع : حدیث 2️⃣جلد دوم
۳.pdf
10.72M
📚عنوان : من لا یحضره الفقیه ✍️نویسنده : شیخ صدوق (ره) 📖موضوع : حدیث 3️⃣جلد سوم
۴.pdf
11.19M
📚عنوان : من لا یحضره الفقیه ✍️نویسنده : شیخ صدوق (ره) 📖موضوع : حدیث 4️⃣جلد چهارم
ملا هادی.pdf
37.03M
📚عنوان : شرح منظومه حکمت ✍️نویسنده : ملا هادی سبزواری 📖موضوع : فلسفه
توحید.pdf
12.62M
📚عنوان : التوحید ✍️نویسنده : شیخ صدوق 📖موضوع : حدیث
۱.pdf
9.09M
📚عنوان : ترجمه کتاب جامع السعادات ✍️نویسنده : محمدمهدی نراقی 📝مترجم : سیدجلال الدین مجتبوی 📖موضوع : اخلاق 1️⃣جلد اول
۱.pdf
9.09M
📚عنوان : ترجمه کتاب جامع السعادات ✍️نویسنده : محمدمهدی نراقی 📝مترجم : سیدجلال الدین مجتبوی 📖موضوع : اخلاق 1️⃣جلد اول
۲.pdf
9.62M
📚عنوان : ترجمه کتاب جامع السعادات ✍️نویسنده : محمدمهدی نراقی 📝مترجم : سیدجلال الدین مجتبوی 📖موضوع : اخلاق 2️⃣جلد دوم
۳.pdf
8.76M
📚عنوان : ترجمه کتاب جامع السعادات ✍️نویسنده : محمدمهدی نراقی 📝مترجم : سیدجلال الدین مجتبوی 📖موضوع : اخلاق 3️⃣جلد سوم
💥 حوادث زندگیِ ما اتفاقی و تصادفی نیست، بلکه مقدراتی است که با دست تقدیر الهی رقم خورده است. 💥 قصۀ یوسف صدیق، در نگاه ظاهری، بر اساسِ چند حادثۀ تصادفی شکل گرفته است، ولی خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید «ما بودیم که به یوسف مکنت دادیم». 🔵 آیت‌الله میرباقری: "قرار گرفتنِ مسئولیتِ «خدمتِ به آستان اهل بیت(ع) و سربازی امام زمان(عج)» بر دوش اشخاص، با دستِ تقدیرِ خداوند متعال رقم می‌خورد و ناشی از نیست. خداوند متعال در قرآن کریم وقتی ماجرای را بیان می‌کند می‌فرماید که برادران یوسف، او را در چاه انداختند و ماجراهایی پیش آمد تا آنجا که به خانۀ یکی از بزرگان مصر راه پیدا کرد. این بزرگ مصر، وقتی یوسف را از بازار خرید، عظمت و بزرگی را در چهره او دید و به همسرش که فرزندی نداشت گفت "[وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ] أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَىٰ أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا" گفت برده‌وار با او برخورد نکن، او شخصیت بزرگی است و روزی به کارمان می‌آید. و اصولاً او را به عنوان فرزند خودش انتخاب کرد و از آن جا بود که حضرت یوسف به عنوانِ فرزندخواندۀ یکی از بزرگان مصر شد، در حالی که در چند روز قبل، او یک کودک افتاده در چاه، در یک بیابان بود. اگر یک بخواهد این داستان را روایت کند، همه ماجرا را بر اساس تصادفات تحلیل می‌کند: تصادفاً برادرانِ یوسف، او را در چاه انداختند، تصادفاً کاروان تشنه‌ای که مسیرش هیچ‌گاه از این‌جا عبور می‌کرد، گذرش به این جا افتاد، تصادفاً در اینجا تشنه شدند، تصادفاً رفتند آب بیاورند و آب نبود و به‌خاطر تشنگی، مجبور شدند که از آبِ تلخِ چاهی که حضرت یوسف در آن بود استفاده کنند، تصادفاً از این چاه آب برداشتند و تصادفاً یوسف صدیق بالا آمد، تصادفاً ماجرا چنین پیش رفت که او را ببرند و بفروشند، تصادفاً در مصر فروختند، تصادفاً یکی از بزرگان مصر، مشتریِ یوسف شد، تصادفاً عظمت را از چهره او فهمید و دانست که آینده روشنی دارد، تصادفاً خدا به آن‌ها بچه نداده بود، و تصادفاً حضرت یوسف را به عنوانِ فرزندخوانده انتخاب کردند... و تصادفات دیگر... . ما را این‌گونه تحلیل می‌کنیم! ولی خداوند متعال در می‌فرماید «وَكَذَٰلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْض»؛ . و تازه، این اولِ تقدیری است که ما با این بنده خوب انجام دادیم، «وَلِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ ۚ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ». این درس بزرگی است: «وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَىٰ أَمْرِهِ». خداوند بر کار خود غالب است و هر کاری را که بخواهد، انجام می‌دهد. خداوند یک گِله‌ای هم از ما می‌کند «وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ»، اگر مردم این را می‌دانستند، به درِ هیچ خانۀ دیگری نمی‌رفتند. این نکته را عرض کردم که ما تلقی نکنیم که تصادف شده و تصادفات دست به دست هم داده و ما آمده‌ایم و اینجا نشسته‌ایم! خیر! بلکه تقدیری پشت‌سرِ این امر هست. یک دستی ما را به اینجا آورده است و فقط یک طرفِ ماجرا ما هستیم، طرفِ اصلیِ ماجرا خداوند متعال و ولیّ او وجود مقدس امام زمان (ارواحنا فداه) است. بنابراین، فرصت‌ها را باید یک نعمت الهی تلقی کرد.‌ نعمت‌های الهی وقتی به سراغ انسان می‌آید، با «شکر» و «کفرِ» انسان است که این نعمت، یا افزون می‌شود یا از دست می‌رود."