🔴شب اول قبر چگونه هست؟
کسانی که معتقدند با ورود میت به قبر شب اول قبر شروع میشود، برای کسانی که در روز دفن میشوند، چنین میگویند: عالم برزخ شب و روزی چون عالم دنیا ندارد، و اگر شبی برای میّت ذکر شده است، شاید شب برای او مشتمل می شود.درست شبیه حالت اینکه انسان در وسط روز خواب شب تار را میبیند و در خواب می بیند شبی هولناک را میگذراند و حال آنکه در وسط روز خوابیده است، زمانی که انسان را در روز دفن میکنند و همان لحظه شب اول قبر او باشد، در حقیقت برای میت شب نمایان می شود. در روایت هم آمده به محض دفن کردن میت، فرشتگان بازپرس به سراغ میت میآیند.
البته شب اول قبر تنها برای کسانی نیست که دفن میشوند،حتی کسانی هم که بدنشان دفن نمیشود، باز عذاب قبر دارند سؤال قبر دارند شب اول قبر هم خواهند داشت. وقتی قبر را به معنی عالم برزخ گرفتیم و شب آنجا را هم مخصوص به وضع آنجا دانستیم، لذا لازم نیست حتماً میت دفن شود و آنگاه مراسم شب اول قبر برزخ صورت پذیرد.
📚جوادی آملی، عبدالله، معاد شناسی، ج۲۱، ص۲۲۲
مستحضريد رسيدن به امور فقرا در صدقه نيست، صدقه کمترين ثواب را دارد. شما که با فقه آشنا هستيد! در تابلوي بهشت اين نوشته است که صدقه يکي دَه تا، قرض الحسنه يکي هجده تا؛[12] با بانک ربوي هرگز راه بهشت طي نميشود با قرض الحسنه راه بهشت هم براي خود آدم باز است هم براي جامعه. قرض دادن يکي هجده برابر است اما صدقه يکي ده برابر؛ چون دين نميخواهد انسان در کنار سفره ديگري بنشيند ميخواهد هر کسي در کنار سفره خودش بنشيند؛ لذا ميبينيد مزدوري در اسلام مکروه است، چرا؟ ائمه فرمودند محصول کار انسان و نيروي انسان را خود انسان بايد ببيند اما تمام نيروي کارش را به ديگري بدهد چيزي به عنوان مزد دريافت کند اين منهي است؛ منتها حالا بزرگان فقهي ما اين نهي را بر تنزيه حمل کردند، وگرنه بار سنگينتري بعضي از نصوص دارد که انسان مکروه است يا بالاتر از کراهت که عمر خود را به ديگري بفروشد.[13] سرّش آن است که خدا نميخواهد شکم مردم سير بشود ميخواهد کريمانه مردم زندگي کنند زندگي کريمانه در اين است که هر کسي در کنار سفره خودش بنشيند.
حضرت ایت الله جوادی آملی
جلسه اخلاق ۹۸/۱۱/۳
اینکه قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصّص بود و فقط این جهت از اعجاز را ادراک کردند؛ و جهات مهمتری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالیتر بود اعراب آن زمان ادراک نکردند.
📚 کتاب تفسیر سوره حمد، ص۴۳
🔰 روایت مدیر مسئول روزنامه جمهوری اسلامی از پیشنهاد منافقین به شهید بهشتی / گفتند امام(ره) را کنار میزنیم و تو را رهبر میکنیم
🔺این را از خود بهشتی شنیدم که گفت سران منافقین به خانه من آمدند و به من پیشنهاد کردند با ما همکاری کن، ما امام خمینی را کنار میزنیم و تو را به رهبری میرسانیم و تحت فرمان تو خواهیم بود.
🔹 شهید بهشتی گفت به آنها گفتم من، شاگرد و مرید امام خمینی هستم و تا آخر او را رهبر خود میدانم و از او پیروی خواهم کرد.
🔺وقتی امام خمینی، آقای بهشتی را برای ریاست قوه قضائیه در نظر گرفت، از بهشتی پرسیدم نظرتان چیست؟ گفت میخواهم به امام بگویم مرا معاف کنند و اجازه بدهند به حوزه علمیه قم بروم و به پرورش طلاب برای خدمت به نظام جمهوری اسلامی مشغول باشم که سخت به نیروهای عالم و مهذب و عامل نیاز دارد. پرسیدم اگر امام قبول نکنند، چه میکنید؟ گفت به ایشان خواهم گفت فقط در صورتی که شما قبول مسئولیت قوه قضائیه را برای من واجب عینی بدانید، میپذیرم.
بررسی صحت عبارت الکافی کاف لشیعتنا.pdf
84.9K
📥 آیا امام زمان علیه السلام فرموده اند کتاب کافی برای شیعیان کافی است؟ (بررسی صحت عبارت الکافی کاف لشیعتنا)
🔹پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله:
کسى که چیزى را مى داند و به آن عمل نمى کند و از دانش خود بهره نمى گیرد، مجازاتش در قیامت از همه شدیدتر است.
📚 بحارالانوار، جلد ٢، صفحه ٣٨
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 سمت خدا - 91-01-20- حجت الاسلام والمسلمین عالی
✅مفهوم غُل در قرآن کریم
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/مقدّمه
🔸آيه «إِنَّا جَعَلْنَا فِي أَعْنَاقِهِمْ أَغْلاَلاً فَهِي إِلَي الْأَذْقَانِ فَهُم مُّقْمَحُونَ» ... لازم نيست غل آهني باشد، همان خوي استكباري، همان «مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَوَاهُ» و مانند آن، اين سدّي است، اين ها گذشته را نميبينند، آينده را نميبينند؛ يك انسان خودمدار همين است.
🔸گرچه در قيامت به اين صورت در ميآيند كه «خُذُوهُ فَغُلُّوهُ ٭ ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ»، اما در دنيا همين رذايل اخلاقي ميتواند غُل باشد.
🔸اگر در بخشي از آيات قرآن كريم دارد «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَي قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا»، بعضي از دلها واقعاً قفل است، حرف در آنها اثر نميكند؛ اين حقيقت است، مجاز نيست... فرمود واقعاً قلب يك عدّه قفل است، حرف در آنها اثر نميكند ...
🔸يا «كَلَّا بَلْ رَانَ عَلَي قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ»؛ یك وقت انسان دستش با خاك و امثال خاك آلوده است رِيْن ميگيرد، غبار ميگيرد، چرك ميگيرد؛ يك وقت گناه، قلب را آلوده ميكند، چركين ميكند ...
🔸در سوره مبارکه «اعراف» گذشت كه انبياء آمدند تا دست و پاي مردم را باز كنند، مخصوصاً وجود مبارك پيغمبر(صلّي الله عليه و آله و سلّم) ... «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوباً عِندَهُمْ فِي التَّورَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلاَلَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ»
🔸آن قوانين و آداب و عادات باطلِ دست و پاگير، اين غُل روي گردن اينهاست، انبياء آمدند اين را بردارند.
🔹درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی /سوره یس، آیات 13 الی 22
✅امروز روز نحس است یعنی چه؟!
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/2️⃣
◀️نحوست ایام/1️⃣
🔸آنها گفتند شما نحس هستید؛ انبیا آمدند گفتند بله، نحس حق است، اما نه زمان نحس است، نه زمین نحس است؛ آن متزمّن است که نحس است، آن متمکّن است که نحس است؛ بعد آن زمان و زمین را هم منشأ نحس و سعد میکنند، وگرنه ظرف چه نحوستی دارد؟!
🔸زمان، ظرف حادثه است؛ مکان، ظرف حادثه است.
🔸اگر آن متزمّن، نحس بود، آن زمان را نحس میکند؛ آن متمکّن نحس بود، آن مکان را نحس میکند.
🔸و اگر در عالَم دیگر هم در مخزن الهی هم زمان و مکان وجود داشته باشند باز به تبع آن، مظروفهای خود نحس و سعد هستند ـ در بحث قبل هم ملاحظه فرمودید ـ همان روزی که «فِی یَوْمٍ نَحْسٍ مُسْتَمِرٍّ» است.
🔸برای پیغمبر و مؤمنین روز سَعد بود که پیروز شدند، اینچنین نیست که یک روز ذاتاً نحس باشد.
🔸این روایت تحفالعقول هم قبلاً در بحثهای وجود مبارک حضرت هادی خوانده شد که حضرت به یکی از اصحاب میفرماید تو آخر نزد ما میآیی، تو شاگرد ما هستی، چرا این حرف را میزنی؟! امروز روز نحس است یعنی چه؟! تو گناه خودت را بر گردن زمان میگذاری؟!
🔹درس تفسیر قرآن حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی / منبع پیشین
✅نحوست ماه صفر به چه معناست؟
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/3️⃣
◀️نحوست ایام/2️⃣
🔸پرسش: اینکه در ماه صفر روایات رسیده که بعضی ایام نحس است...
🔸پاسخ: همان به مناسبت مظروف است؛ یک حادثه تلخی پیش آمد آن حادثه، آن زمان را آلوده کرد، آن مکان را آلوده کرد وگرنه خود این ظرفِ زمان یا ظرف مکان ذاتاً نحس باشند اینچنین نیست.
🔸ذاتاً شب قدر، رحمت باشد نیست، این نزول قرآن است که آن را رحمت کرده با اینکه تلخترین حادثه در شب بیست و یکم و شب نوزدهم اتفاق افتاد، اما نزول قرآن این شبها را شبهای قدر کرده، آن حادثه نتوانست این عظمت نزول قرآن را تحتالشعاع قرار بدهد.
🔸غرض این است که نحس میشود، بله یقیناً نحس است، بعضی روزها بد است، بعضی روزها خوب است؛ اما مظروف است که این ظرف را بد کرده ...
🔸حق، صدق، خیر، حَسن، برکت و مانند آن سعد است؛ باطل، کذب، شرّ و قبیح، نحس است.
🔸کار شماست، شما گرفتار اینها هستید، خودتان نحس هستید، خودتان مشئوم هستید، این شئامت در خود شماست «قَالُوا طَائِرُکُم مَعَکُمْ»
🔸حالا ما را تهدید میکنید به رجم یا عذاب الیم اینها یعنی چه؟! «قَالُوا طَائِرُکُم مَعَکُمْ» اگر متذکِّر باشید ما حرف خوب آوردیم دعوت کردیم، بیّنه هم اقامه کردیم، قبول و نکول به عهده شماست.
🔹درس خارج تفسیر حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی / منبع پیشین
🔹امامت علم | #امام_مهدی_موجود_موعود
🔸مسأله امامت در مكتب شيعه كلامي است نه فقهي زيرا مسألهاي كه موضوع آن صفت يا فعل خداست كلامي است و مسألهاي كه موضوع آن فعل مكلف است فقهي. در مذهب شيعه نصب امام و تعيين آن فعل خداوند است. لذا كلامي و از اصول در مقابل فروع به شمار ميرود.هرچند پذيرش آن بر مردم واجب است و از اين منظر فقهي است چنانچه خواهد آمد.
🔸غرض آنكه :
1. آنچه به ذات اقدس الهي، صفات و افعال او مربوط ميشود (اصول دين يا مذهب).
2. اموري كه به اعمال و تكاليف انسان باز ميگردد (فروع دين).
🔸امامت از مسائل كلامي و اصول دين به شمار ميآيد؛ امّا ديگران آن را از مسائل فقهي و جزو فروع ميشمارند. آنان لزوم عصمت امام را باور نداشته و او را چونان رهبران عادي ميدانند كه منصب خويش را از انتخاب مردم به دست ميآورد نه از نصب الهي، از اينرو آن را از اصول ندانسته و در فقه از امامت گفتوگو ميكنند و اگر در علم كلام از امامت سخن ميگويند، براي نفي كلامي بودن آن است.
🔸در اعتقاد راسخ اماميه، اداره امور جامعه از وظايف نازل و ضعيف امام است و برخلاف پندار باطل آناني كه امامت را فقط رياست، مديريت و تدبير جامعه معرفي ميكنند، امام شخصيتي ارزشمند است كه وجود ناسوتياش نيازهاي والاي جامعه بشر را تأمين ميكند و وجود ملكوتياش فرشتگان عالم مثال و ملكوت را راه مينمايد و وجود جبروتياش حاملان عرش و سكان ملأ اعلا را به كمال لايقشان دعوت ميكند و هم كارهاي برتر و والاتري را بر عهده دارد.
🔸كلامي بودن امامت يعني تعيين امام بر عهده خدا و از افعال اوست، [زيرا] امام نه تنها بايد در ايفاي وظيفه امامت و اعلام و اِخبار احكام الهي و تشريح و تبيين آن دچار خلاف، غفلت، سهو و نسيان نشود بلكه در اعمال و وظايف فردي نيز گرفتار خلاف نگردد؛ نه گِرد گناه بگردد و نه گَرد معصيت چهره جان او را آلوده كند و بالاتر، نه تنها دستش به گناه دراز نشود و تصميم آن در دلش نگذرد بلكه انديشهاش نيز از خطا و اشتباه مصون و محفوظ باشد و اين همان مقام والاي عصمت است كه جزو اسرار نهاني و نهايي انسان كامل و نيز از شرايط نبوت و امامت شمرده ميشود. چنين كسي ميتواند همه اسرار جهان را به تعليم الهي بفهمد و امور سعادت بخش بشر را درست ادراك كند و باطن اشياء و اشخاص را به اذن خدا و بياشتباه بنگرد.اين كار را كه از ملكات راسخ انسان كامل است، هيچ كس جز ذات اقدس الهي و آن كه خدا بخواهد، تشخيص نميدهد.
🔸به همين دليل نصب و تعيين امام تنها بر عهده خداي عالم به غيب است. قرآن كريم نيز در جريان آزمايش خليل حق، حضرت ابراهيم (عليهالسلام) امامت را عهد خدا خوانده: ﴿لايَنالُ عَهدِي الظّلِمين﴾ [1] و تعيين و نصب امام را به خدا نسبت داده است: ﴿قالَ اِنّي جاعِلُكَ لِلنّاسِ اِماما﴾ «ظلم» هر گونه خلاف را شامل ميشود و خداي سبحان ظالم بودن و ارتكاب كوچكترين خلاف را مانع رسيدن عهد ولايت و مقام والاي نبوت و امامت به او ميداند: ﴿لايَنالُ عَهدِي الظّلِمين﴾، بنابراين عصمت (يعني مصونيت از خطا و خطيئه) شرط اساسي چنين مقامي است و تشخيص و تعيين معصوم و نصب او در اين جايگاه از افعال الهي و اصول دين، در نتيجه جزو مسائل كلامي است.
🔸به زعم ديگران كه عصمت را براي امام شرط نميدانند[2]، چيزي به نام امامت الهي معني ندارد. آنان عرش امامت الهي را به فرش خلافت بشري تنزل دادند و خلافت را فقط مديريت مادّي جامعه پنداشتند و از امام و امامت به خليفه و خلافت تعبير كردند، در نتيجه او را چونان ساير رهبران عادي پنداشتند كه با انتخاب مردم به رسميت ميرسد و بر اين باورند كه زير سقف سقيفه بنيساعده هم ميتوان او را برگزيد و ضرورتي در نصب و تعيين الهي در غدير و مانند آن نيست.
🔹(پیوست : [1] ـ سوره بقره،آيه 124 [2] ـ كشف المراد، ص390)
🔹(منبع : صفحه 23 تا 25)
✅صدقه برای دفع نحوست به چه معناست؟
◀️زنجیرِ آداب و عادات باطل/4️⃣
◀️نحوست ایام/3️⃣
🔸پرسش: اگر نحوستِ سفر به جهت مظروف آن باشد دیگر نباید بگویند صدقه بدهید.
🔸پاسخ: بله، چون ذاتی که نیست طبق حادثه است، مظروف است «سیروا علی اسم الله»
🔸حتی درباره قمر در عقرب و امثال ذلک این روایات در جریان مسافرت هست، فرمود درست است که فلان روز گفتند قمر در عقرب است اما «سیروا علی اسم الله» میتوانید با توکّل، با صدقه، با عنایتهای دیگر حتی در روزهای قمر در عقرب سفر بکنید.
🔸البته قمر در عقرب و مانند آن، حوادثی که در عالَم پیش میآید در نهجالبلاغه این استدلال هست که یکی از این منجّمان آمده به حضور حضرت، گفت امروز اگر شما بروید شکست میخوری، برای اینکه امروز روز نحس است.
🔸فرمود: آن طرف مقابل من هم امروز میآید بیرون، چطور برای او نحس نیست برای من نحس است؟! چطور او پیروز میشود؟!؛ این استدلال حضرت است در نهجالبلاغه به کسی که گفت امروز نرو شکست میخوری.
🔸حالا یک وقت یک سلسله حوادث مربوط به خود شخص است، آن مطلب دیگر است وگرنه حضرت استدلال کرد فرمود شما که میگویید امروز نحس است هر کسی برود شکست میخورد، رقیب من هم امروز میآید بیرون، ما با هم امروز میجنگیم، چطور برای او سعد است برای من نحس است، او پیروز میشود من شکست میخورم؟! «فَمَن صدَّقَک فقد کذَّبَ بِالقُرآن»، اگر کسی حرف تو را گوش بدهد معلوم میشود قرآن را قبول ندارد.
🔸آن وقت ما باید بالذّات و بالعرض را تشخیص بدهیم چه چیزی ذاتاً بد است، چه چیزی ذاتاً خوب است اگر معلوم شد چه چیزی ذاتاً بد است، چه چیزی ذاتاً خوب است بالعرض، قابل علاج است.
🔸اگر معلوم شد زمانی بد است و این بد بودنش بالعرض است نه بالذّات، آن با صدقه، با صِله رَحِم، با امثال ذلک حل میشود.
🔹درس خارج تفسیر حضرت آیت الله العظمی #جوادی_آملی / منبع پیشین