eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
626 عکس
207 ویدیو
214 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. پاسخگویی ↙️ تبادل ️⬅️ ️ @MaarefHadithi تبلیغ ️↖
مشاهده در ایتا
دانلود
r55304a5282.mp3
1.8M
⏪چرایی اهميت احاديث ضعيف و كنار نگذاشتن آنها 🎧 محمدکاظم رحمان‌ستایش @MaarefHadith
🏴بمناسبت ۱۳ ربیع الثانی درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(سلام ‌الله ‌علیها) اقوال مختلفی وجود دارد، تا جایی که حدود ۱۳ قول در این زمینه ذکر شده است. یکی از نظرات موجود، تاریخ ۱۳ ربیع الثانی سال یازدهم هجری است. این نظر که مطابق با روایت ۴۰ روز بعد از وفات پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله می باشد را ابن شهر آشوب در مناقب به نقل قرمانی صاحب اخبارالدول نقل کرده و آنرا صحیح می‌داند؛ قَدْ قِيلَ أَرْبَعِينَ يَوْماً وَ هُوَ أَصَح‏.[۱] همچنین در کتاب عیون المعجزات به نحو مجهول به صورت (رُوِيَ أربَعين يُوماً) روایت ۴۰ روز گزارش شده است.[۲] اربلی در کشف الغمه نیز روایت ۴۰ روز را بدون ذکر سند بدین صورت نقل می کند: رُوِيَ‏ أَنَّهَا بَقِيَتْ بَعْدَ أَبِيهَا أَرْبَعِينَ صَبَاحاً[۳] 📚منابع ۱. مناقب ابن شهرآشوب، ج۳، ص۳۵۷. ۲.عیون المعجزات، ص۵۵. ۳.کشف الغمه، ج۱، ص۵۰۰. @MaarefHadith
امیر المومنین علیه السلام فرمودند: سنگ را از همانجا که آمده بازگردانید، چراکه شر و بدى را جز با (همان) شر و بدى نمى توان دفع کرد. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ. نهج البلاغة (للصبحي صالح)، حکمت 314، ص530. @MaarefHadith
📙📙نگاهی به فضای مطالعاتی مستشرقان پیرامون اسلام ✍️محمد مهدی احسانی فر مطالعات مستشرقان درباره اسلام، معمولا با نقصان یا نقصان و عیب همراه است. اشکالات آنها چند گونه است (همه مستشرقان، همه این اشکالات را ندارند): 1- ندانستن زبان عربی و ناتوانی یا سهل انگاری در دست یابی به دقایق این زبان و در نتیجه ترجمه های نادرست از متون عربی 2- قرارداشتن تحت تاثیر فضای فرهنگی کتاب مقدس و مطالعات پیرامونی آن و استفاده از همین فرهنگ برای فهم فرهنگ اسلامی که با توجه به تفاوت بنیادین این دو فرهنگ، منجر به نتیجه گیری های نادرست می شود 3- دخالت شدید حب و بغض های سیاسی و ... در نتیجه گیری ها (دقیقا به خلاف ادعایی که برخی از آنها مطرح می کنند) 4- نان خوری از بعضی سرویس های جاسوسی و در نتیجه، بیان آنچه که مورد نظر آنهاست به صورت مخلوط با برخی مطالب صحیح برای جلب اعتماد 5- تسرّع در نتیجه گیری که ویژگی علوم انسانی غربی است (سخن درباره این ویژگی، بسیار است) 6- مطالعات ناقص و احساس نیاز نکردن به تکمیل مطالعات 7- مطالعه کتاب های غیر معتبر و تشخیص ندادن منابع معتبر از غیر معتبر و واسطه 8- یکسان دیدن همه مسلمانان و توجه نکردن به تفاوت های فقهی و عقیدتی و فرهنگی و منطقه ای مسلمانان 9- روش نادرست مطالعات غربی که در مطالعات اسلامی منجر به نتایج غلط می شود (سخن درباره این موضوع، بسیار است) افزون بر اینها مطالعات شیعه شناسی مستشرقان نیز که با تاخیری قابل توجه آغاز شد، اشکالات دیگری را به دنبال داشته و نتایجی معیوب یا ناقص را پدیدار کرد. این اشکالات از این قرار است: 10- قرارداشتن تحت تاثیر فرهنگ مطالعات اهل سنّت در حالی که مطالعات شیعی ماهیتا (به ویژه از حیث اعتبارسنجی) متفاوت با مطالعات اهل سنّت است 11- معادل دیدن شیعه با جمهوری اسلامی ایران و در نتیجه دخالت تصاویر (بعضا موهوم) یا بغض هایی که از انقلاب اسلامی ایران دارند، در مطالعات علمی 12- دسترسی نداشتن به تعداد قابل توجهی از منابع شیعی به دلیل نداشتن پیشینه مطالعات کتابخانه ای در این زمینه اینها تنها برخی از آسیب های پرشماری است که بیشتر مستشرقان، گرفتار یک یا چند مورد آن در مطالعات اسلامی یا شیعی هستند. هر کتاب و مقاله ای که از این گروه خوانده ام دچار برخی از این اشکالات بوده است. در برابر، برخی از نوپژوهشگران و نودانش‌پژوهان ایرانی، آن چنان با آب و تاب درباره یک یافته (یا همان بافته) یک مستشرق سخن می گویند! (؟) در عین حال باید کارهای آنها را بخوانیم، بشناسیم و پاسخ بدهیم. ممکن است زاویه ای از نگاه آنها، در مطالعات اسلامی نیز کاربرد داشته و قابل استفاده باشد. هرچند بنده هنوز نتوانسته ام نویافته ای از گزاره های اسلامی و شیعی را در کارهای مستشرقان ببینم؛ اما برای کارهای آنها احترام قائلم و معتقد به لزوم آشنایی با آن و استفاده از قوت های احتمالی هستم. والحمدلله رب العالمین @MaarefHadith‌
✅آسیب ادراج در نقل حدیث ادراج در حدیث؛ یعنی عبارتی که جزء حدیث نیست، به درون آن برده شود. این اتّفاق در هر دو بخش متن و سند حدیث، روی می دهد و بیشتر به جهت خلط توضیح راوی، نویسنده و کاتب حدیث با متن حدیث است. ▪️راوی، یا نویسنده، با هدف توضیح ـ و نه به قصد تحریف و دیگر اغراض فاسد ـ عبارتی را در میان یا پایان حدیث می افزاید. او به این افزایش، تصریح نمی کند و ناقلان بعدی حدیث، آن عبارت را جزئی از حدیث می پندارند و حدیث را به گونه ای نقل کنند که عبارتِ افزوده شده، با حدیث عجین شود. ▪️علّت های دیگری برای درج وجود دارد؛ مانند: استدلال به قرآن و آوردن آیات هنگام نقل حدیث و آوردن دلیل عقلی و فقهی برای استوارتر کردن محتوا و متن روایت. 🔰یک نمونه، حدیث فضیلت روز جمعه است: رُوِی أنَّه ما طَلَعَتِ الشمسُ فی یومٍ أفضلَ مِن یومِ الجُمُعَة؛ وَ کانَ الیومُ الذی نَصَبَ فیه رسولُ اللّه (ص) أمیرَ المؤنینَ(ع) بِغدیرِ خُمٍّ یومَ الجُمُعة...[۱] ▪️علامه مجلسی درباره این حدیث می گوید: ممکن است عبارتِ «وَ کان الیوم الذی... »، سخن راوی، یا شیخ صدوق باشد که طبق شیوه اش در کتاب من لا یحضره الفقیه است؛ بدین گونه که در موارد بسیاری، سخن خویش را در میان احادیث آورده، بدون هیچ نشانه ای که آن دو را از یکدیگر جدا کند. مویّٔد این دو احتمال، آن است که عبارتی همانند بخش نخستین این حدیث، در کتاب های تهذیب الأحکام و الکافی، به نقل از ابو بصیر، از امام صادق(ع) روایت شده است، ولی این ذیل را ندارد.[۲] 📚منابع ۱.من لایحضره الفقیه، ج۱، ص۴۲۱ ۲.بحار الأنوار: ج ۵۵ ص ۳۷۰. @MaarefHadith
علوم و معارف حدیث
#در_محضر_معصوم #سنگ_جواب_سنگ امیر المومنین علیه السلام فرمودند: سنگ را از همانجا که آمده بازگردانید،
برخی اشکال می کنند که حدیث «رُدُّوا الْحَجَرَ مِنْ حَيْثُ جَاءَ فَإِنَّ الشَّرَّ لَا يَدْفَعُهُ إِلَّا الشَّرُّ» سند ندارد؛ هر چند این سخن صحیح است و قدیمی ترین منبعی که این حدیث را بیان کرده نهج البلاغه است اما برای اعتبار سنجی یک حدیث، راه های مختلفی وجود دارد. قرآن کریم در آیه 194 سوره بقره می فرماید: «فَمَنِ اعْتَدى‏ عَلَيْكُمْ فَاعْتَدُوا عَلَيْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدى‏ عَلَيْكُم‏» یعنی «پس هر كه بر شما تعدّى كرد ، شما هم به مثل آن بر او تعدّى كنيد». علامه طباطبائی در تفسیر این آیه می‌گوید: ستم کردن امری نکوهیده و مذموم است، اگرابتدایی باشد و نه در جهت مقابله با دشمنان ستمکار، اما زمانی که برای مقابله باشد نه تنها مذموم نیست، بلکه برای تعالی از ذلت و پستی بوده و باعث ارتقاء از حضیض بندگی وظلم و ستم است، مانند آنکه با شخص متکبر باید تکبرنمود و شخصی که به او ظلم شده باید صدایش را بلند کند و داد خواهی کند. آیت الله مکارم نیز می گوید: اسلام به هر کس حق مى‏دهد که اگر به او تعدى شود، به همان مقدار مقابله کند، تسلیم در برابر متجاوز مساوى است با مرگ و مقاومت مساوى است ‏با حیات، این است منطق اسلام. و این که خداوند در ادامه می فرماید: «أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقين‏» اشاره به این است که آنها را در مشکلات تنها نمى‏گذارد و یارى مى‏دهد. @MaarefHadith
تحلیل سندی و متنی حدیث «ردّوا الحجر من حیث جاء» و تطبیق آن با قاعده مقابله به مثل.pdf
652.4K
📝تحلیل سندی و متنی حدیث «ردّوا الحجر من حیث جاء» و تطبیق آن با قاعده مقابله به مثل 👆👆👆👆 ✍️ سکینه آخوند-مریم کریمی تبار در این مقاله، حدیث «ردّوا الحجر من حیث جاء» ابتدا منبع شناسی می شود و سپس گونه های مختلف حدیث نیز ذکر می گردد و در ادامه محتوای آن مورد بررسی قرار می گیرد. مقصود امام از «مقابله به مثل» و معنای دفع شر با شر از نکاتی است که در این مقاله مطرح می شود. فلسفه مشروعیت «قانون مقابله به مثل» به عنوان یک اصل مسلم و بازدارندگی عمومی و خصوصی آن که موجب تامین حیات و امنیت فردی و اجتماعی می شود، از نتایج تحلیل این مقاله است. همچنین وجه جمع این روایت با آیات و روایات دیگر که توصیه به عفو و احسان دارند نیز از نتایج دیگری است که بیان گردیده است. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 📚 حدیث پژوهی سال11،بهار و تابستان 1398 شماره 21. @MaarefHadith
◀️ نخستین همایش بین المللی تحقیقات کاربردی در حوزه قرآن و حدیث ↩️محورهای همایش 1.سبک زندگی مسائل و مهارت های زندگی فردی و اجتماعی، مسائل خانواده، مقایسه تطبیقی، سبک های زندگی مختلف (اسلام، غرب و غیره) 2.تعلیم و تربیت مبانی تعلیم و تربیت با تأکید بر قرآن و حدیث، مسائل کودک و نوجوان، روش های تربیتی قرآن و حدیث، تربیت اعتقادی، تربیت اخلاقی، تربیت عقلانی، تربیت عاطفی، تربیت جنیسی، تربیت سیاسی، ریشه ها و نتایج تعلیم و تربیت صحیح و غلط، بررسی مکاتب تربیتی از منظر مسائل کاربردی 3.اخلاق و عرفان اسلامی بررسی اخلاق فردی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، قضائی، علمی و غیره با تأکید بر قرآن و حدیث، آسیب شناسی مسائل تفاسیر و کتاب های عرفانی، آسیب شناسی عرفان های نوظهور، آسیب شناسی مکاتب اخلاقی مختلف با تأکید بر قرآن و حدیث. 4.تحقیقات کاربردی از منظر اندیشمندان اسلامی مباحث کاربردی قرآن و حدیث، سبک زندگی، تعلیم و تربیت، اخلاق از منظر اندیشمندانی مانند علامه طباطبایی ره، علامه جوادی آملی، مرحوم طبرسی و مفسران شیعه و سنی. 5.آسیب شناسی تحقیقات کاربردی آسیب شناسی تحقیقات قرآن و حدیثی و دوری آن ها با مسائل زندگی و کاربردی، خرافات موجود در جامعه و نقد آن ها، آسیب شناسی تربیت دینی در جامعه و مدارس و غیره ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ✅ محورهای ویژه: 1. نقد آراء تفسیری 2. مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی 3. شبهه پژوهی مطالعات قرآنی 4. سبک شناختی قرآن کریم 5. تأویلات قرآنی 6. قرآن، فرهنگ و تمدن اسلامی ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 🗓 مهلت ارسال مقالات: 30 بهمن ماه 1399 @MaarefHadith
علوم و معارف حدیث
📝 چند نکته درباره مطالعات رجالی/حدیثی ✍محمد باقر ملکیان 1⃣در مراجعه به مصادر #رجالی_شیعه حتما باید
📕لسان الميزان و نقل از ✍️محمدباقر ملکیان ⬅️ابن حجر در کتاب از بسياری از مصادر رجالی شيعه مطالبی را نقل کرده است اين مصادر گاه به دست ما رسيده است ـ مانند و و و گاه به دست ما نرسيده است ـ مثل: رجال ابن أبي طی و رجال عليّ بن حکم و ابن بابويه در منقولات ابن حجر از مصادری که به دست ما رسيده است ـ يعنی کتب اربعه رجالی اين نکته قابل توجه است که منقولات او با آنچه از نسخ اين مصادر که در دست ماست مختلف است. اين اختلافات دو گونه است: 1️⃣گاه منقولات ابن حجر از اين مصادر، در هيچ يک از نسخ اين مصادر که در دست ماست به چشم نمی‌خورد. 2️⃣گاه منقولات ابن حجر از اين مصادر، در نسخ اين مصادر که در دست ماست آمده، اما با کمی تفاوت. مثلاً در ذيل بعضی از تراجم نقل کرده که شيخ طوسی او را در جالش توثيق کرده، در حالی که از اين توثيق در رجال شيخ خبری نيست. 🔸نکته قابل توجه اين که ابن حجر گاه مطالبی را از رجال شيخ طوسی نقل می‌کند، در حالی که آن مطالب در کتاب رجال شيخ نيامده، بلکه در کتاب آمده است، کما اين که در بعضی موارد مراد او از رجال طوسی، برگزيده و مختار شيخ از رجال کشی است، نمونه‌اش را در شرح حال أسلم المكي می‌توانيد مشاهده کنيد. 🔸نکته ديگر اين که ابن حجر که از شيخ در ذيل بعضی از روات نقل می‌کند: «روی عن الصادق(علیه السلام)» مثلاً. در حالی که در مراجعه به رجال شيخ چنين عبارتی نمی‌بينيم. وجه اين عبارت اين است که شيخ رجال را به حسب طبقه ذکر کرده است، يعنی مثلاً راويان معاصر امام صادق را در اصحاب امام صادق (علیه السلام) ذکر کرده است، ولی ابن حجر گمان کرده اين که شيخ طوسی کسی را در اصحاب امام صادق (علیه السلام) ذکر می‌کند إشاره به اين است که او از امام صادق(علیه السلام) روايت می‌کند. برای کسی که اندک آشنائی ای با رجال شيخ طوسی دارد، نادرستی چنين توهمی نياز به توضيح ندارد. 🔷در توجيه اين دو گونه اختلاف دو وجه به صورت احتمال بيان شده است: 1️⃣نسخ اين مصادر که در دست ابن حجر بوده، نسخه‌های مصحح و قابل اعتمادی نبوده است. و البته اين هيچ بعدی ندارد، چرا که وجود نسخه‌های مصحح از اين مصادر در يک مرکز غير شيعی و در دست يک عالم غير شيعی توجيه قابل قبولی ندارد. بنابراين ابن حجر با اعتماد بر اين نسخ‌های غير مصحح دچار خبط وخلط در موارد متعددی شده است. 2️⃣جناب آقای سيد محمدرضا سيستانی ـ حفظه الله ـ اين احتمال را مطرح کرده است که ابن حجر هيچ يک از اين اصول رجالی را در اختيار نداشته است، بلکه ابن حجر در منقولاتی که در لسان الميزان درباره رجال شيعه داشته بر يکی از مصادر متأخرين اعتماد نموده است. و از آنجا که ابن حجر به طريق و شيوه مؤلف اين مصدر در نقل کلمات کشي و شيخ طوسی و نجاشی، مأنوس نبوده مرتکب اشتباهات و اغلاط متعددی شده است. ايشان پس از ذکر اين احتمال گفته‌اند: بعيد نيست اين مصدر ثانويه که در اختيار ابن حجر بوده کتاب الحاوي في طبقات الإمامية تأليف يحيی بن أبي طی حلبی باشد. شاهد اين ادعا آن که ابن حجر در موارد متعددی از اين کتاب نام می‌برد، و در مواردی نيز تصريح می‌کند که اين کتاب به خطّ ابن أبي طی نزد او موجود بوده است.(۱) آنچه اين ادعا را تأييد می‌کند و بدان شهادت می‌دهد سخن ابن حجر در شرح حال إسماعيل بن أبي زياد السكوني است. عبارت او را در اين ترجمه بنگريد: «قرات بخطّ ابن أبي طي: إسماعيل بن أبي زياد السكوني يعرف بالشقري أحد رجال الشيعة وثقات الرواة، ذكره الطوسي وله كتاب النوادر».(۲) چنانکه می‌بينيد ابن حجر تصريح می‌کند که در نقل از شيخ طوسی از خط و نگاشته ابن أبي طی بهره برده است. ابن حجر از مصادر رجالی شيعه تنها در بخش کوچکی از تراجم روات بهره برده است، يعنی او از اين مصادر بعد حرف «الحاء» هيچ بهره‌ای نبرده است مگر موارد بسيار کم و انگشت شمار. اين که بگوييم مصادر موجود نزد ابن حجر (يا مصدر ثانويه موجود نزد او) ناقص بوده چندان موجه نيست، بلکه به نظر می‌رسد اين کار به يکی از اين دو علت است: 1️⃣ظاهراً ابن حجر اين کتاب را در اواخر حياتش تأليف نموده است، از اين رو شايد بيراه نرفته‌ايم اگر بگوييم ابن حجر موفّق به تکميل و تحرير ويرايش نهائی لسان الميزان نشده است. 2️⃣قلّت فائده در نقل اين گونه مباحث و موضوعات برای يک دانشمند سنی. 📚منابع ۱. نک: قبسات من علم الرجال، ج ۱، ص۱۷۳. ۲. لسان الميزان، ج ۱، ص۴۰۷، رقم: ۱۲۸۰. 🌐https://malekian.kateban.com/post/4530 @MaarefHadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠عن رسول الله صلى الله عليه و آله: مَن ضَيَّعَ حَقَّ جارِهِ فلَيسَ مِنّا. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ❇️پیامبر اکرم‌صلی‌الله‌علیه‌وآله: هر كس  حقّ همسايه خود را ضايع كند از ما نيست. 📗ثواب الاعمال، ص۳۳۳. @MaarefHadith
⚫️حجت‌الاسلام والمسلمین جعفرالهادی خوشنویس در سن ۷۴ سالگی بر اثر عارضه قلبی دارفانی را وداع گفت. به قول آیت الله جوادی آملی مرگ پوسیدن نیست بلکه از پوست در آمدن است. مشیت الهی بر این است که همه این مرحله را طی کنند. خداوند ایشان را رحمت کند و وی را با اولیاء الله و محمد وآل محمد علیهم السلام محشور کند. آن مرحوم، علاوه بر خدمات ارزنده علمی، در سطح داخلی و بین المللی، نقش بسزایی نیز در تاسیس مرکز تخصصی حدیث حوزه داشت؛ تبلیغ در کشورهای مختلف، مناظره و مباحث علمی این عالِم وارسته، با وهابی های عربستان به جهت ترویج مذهب امامیه، فراموش نشدنی است، ان شاء الله نتیجه این خدمات ارزشمند، اُنس با اهل بیت علیهم السلام در سرای دیگر باشد. ترجمه 12 کتاب آیت الله سبحانی به زبان عربی، همچنین ترجمه و نشر کتاب هایی مانند «قرآن در احادیث پیامبر و اهل بیت علیهم السلام»، «منشور عقاید امامیه»، «مبانی کلی اقتصاد»، «الله خالق الکون»، «دروس من الثقافة الاسلامیة» و .... از آثار علمی ایشان است. باز نشر گفتگوی آن مرحوم، پیرامون ماهیت و پیشینیه فرقه ضاله وهابیت در آدرس ذیل: https://www.hawzahnews.com/news/930963 لازم به ذکر است که حجت الاسلام و المسلمین فرهاد عباسی (متخصص علوم و معارف حدیث) بعد از ایشان مدیریت مرکز تخصصی حدیث را بر عهده گرفت و خدمات ایشان نیز در آن سال ها قابل ستایش است؛ حجت الاسلام و المسلمین محمود احمدی میانجی (متخصص کلام اسلامی) از سال 96 مدیریت مرکز را عهده دار است، ان شاء الله خدمات ایشان در عرصه آموزش و پژوهش مرکز تخصصی حدیث حوزه برای دانشیان این عرصه معرفی شود. @MaarefHadith
💠عَنْ الاِمامِ الْمَهْدىّ عليه السلام فى تَوْقيعِهِ اِلى مُحَمَّدِ بْنِ عُثْمانَ: وَ اَكْثِرُوا الدُّعآءَ فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُمْ.  🔹حضرت مهدى عليه السلام در نامه مباركش به سفير خود محّمد بن عثمان فرمود: براى تعجيل فرج زياد ، چون همين دعا موجب فرج شماست. 📗الغيبة، طوسى: ص۲۹۲، ح۲۴۷. @MaarefHadith
📗امالی شريف مرتضی، کتابی مجهول القدر در ميان اماميه ✍حسن انصاری يکی از بزرگترين و مهمترين آثار شريف مرتضی است. اين کتاب شايد بيش از آنکه در طول تاريخ در ميان شيعيان شهرت داشته باشد در ميان مورد توجه بوده است. غير از چاپی که شنيده ام از اين کتاب به تازگی فراهم شده دست کم دو چاپ معروف و دسترس آن و از جمله چاپ انتقادی آن به وسيله محمد ابوالفضل ابراهيم از سوی اهل سنت صورت گرفته. در میان نسخه های خطی کتاب هم تعداد زیادی از آنها در ميان اهل سنت تداول داشته و حتی به روايت آنان منتقل شده است. علت اقبال اهل سنت به اين کتاب دو چيز است: يکی جنبه های ادبی با اهميت اين کتاب و همچنين جهات تاريخی و روايی آن و ديگری جايگاه تفسير در اين کتاب به نحوی که می توان اين اثر را تفسيری از شريف مرتضی بر قرآن قلمداد کرد. شريف مرتضی در اين اثر با وجود آنکه همه جا نظر به تفسير و بيانی متناسب با عقيده شيعه و معتزله دارد اما در مجموع اين کتاب حاصل مجالس مرتضی در بافتی عامتر و با عنايت به مخاطبی فارغ از گرايشات مذهبی است. او سعی می کند تعاليم شيعی را هم اگر بيان می کند در همين چارچوب کلی و با بهره وری از زبانی خارج از چارچوب های مذهبی بيان کند. اين احتمالا بر می گردد به اين نکته که مخاطب مجالس او تنها شيعيان نبوده اند؛ به ويژه اگر بر اين باور باشيم، کما اينکه گفته شده، که اين مجالس را شريف مرتضی در طی دوران حج و آن هنگام که امير الحاج بود برگزار می کرد. رويکرد کلی مرتضی در اين کتاب به معتزله در مجموع مثبت است و از مشايخ معتزلی نقل های زيادی دارد. امالی شريف مرتضی شامل همه چيزی است که يک طلبه علوم دينی بايد بداند، از ادب و شعر و و تاريخ گرفته تا تفسير قرآن و نکات فقهی و اصولی و کلامی و اعتقادی. به نظرم اين کتاب می تواند به عنوان کتابی درسی در حوزه های علوم دينی تدريس شود؛ هم برای آموزش ادب عربی کتاب بسيار مناسبی است و هم برای آشنایی عميقتر با تفسير قرآن. 🌐@azbarresihayetarikhi @MaarefHadith
⛔️آسیب ترجمه تحت اللفظی احادیث 🔰همیشه ترجمه متون از زبان مبداء به زبان مقصد دارای کاستی‌هایی در انتقال مفهوم کلام بوده است. این مشکل در برگردان متن روایات به زبان فارسی نیز وجود دارد. یعنی در بسیاری از موارد ترجمه عبارتِ حدیث باعث ایجاد معنایی دیریاب یا غیر منطقی می شود. از این رو بهتر است در موارد این چنینی به تعابیر و عبارات معادل روی آوریم. این امر افزون بر سهولت انتقال مفهوم احادیث از آسیب‌های احتمالی نیز جلوگیری می کند. مثلا در حدیث: {رُبَّ ذَنبٍ أحسَنُ مِنَ الاعتذارِ مِنه‏} با ترجمه تحت اللفظی این عبارت شاید برای برخی منظور کلام مشخص نباشد اما با آوردن عبارت معادل فارسی آن یعنی (عذر بدتر از گناه) معنای آن مشخص می‌شود. یا مثلا در عبارت: {کَنَاقِلِ التَّمْرِ إِلَى هَجَر} که در یکی از خطب نهج البلاغه است با ترجمه تحت اللفظی عبارت شاید منظور کلام امام مشخص نشود ولی با تعبیر معادل (زیره به کرمان بردن) معنای کلام واضح و ارتباط آن با متن خطبه حضرت مشخص می‌گردد.‌ @MaarefHadith
طرحی در سرفصل های دانش دعا.pdf
795.1K
📝 طرحی در سرفصل های دانش دعا 👆👆👆👆 ✍️ علی انجم شعاع در این مقاله می خوانیم که دعا راه نیایش با خدا و یکی از قالب‌های ارائۀ معارف است. این معارف به دلیل فراوانی، ژرف بودن و داشتن موضوعات انبوه، می تواند به‌عنوان دانشی مستقل ارائه شده و یا زیربنای شکلگیری و گسترش دانش های دیگر، باشد. گام نخست برای تولید این دانش، کشف، گرد‌آوری و ساماندهی موضوعات آن است. برخی از این موضوعات به‌صورت پراکنده در کتاب ها و پژوهش‌های حدیثی و دعایی بیان شده؛ ولی تاکنون فهرستی نسبتا جامع از موضوعات دانشی دعا ارائه نشده است. پژوهش حاضر، سعی کرده تا سرفصل‌های دانش دعا را ارائه نماید. نشان دادن گسترۀ معارف ادعیه و امکان بهره گیری از سرفصل‌های ارائه شده برای نگارش پایان نامه، مقاله و کتاب بخشی از بهره های این پژوهش است. این پژوهش در 14 بخش و به‌صورت درختی تنظیم شده است. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 📚دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، تابستان 1397 شماره 1. @MaarefHadith
بسم الله الرحمن الرحیم 📝 نگاهی به اشکالات روش غربیان در پژوهش (1) ✍️محمد مهدی احسانی فر گاهی از روش پژوهشی اهالی مغرب زمین، به گونه ای سخن گفته می شود که گویا آنها بر قله پژوهش نشسته اند و دیگران هنوز در کوهپایه، مشغول صرف صبحانه اند! گاهی نمونه هایی مانند "کتابخانه ابن طاووس" اثر اتان کلبرگ نیز به عنوان شاهد بر مدعا معرفی می شود. آیا روش پژوهشی غربیان چنان پیشرفته است و ما چنین عقب مانده؟ آیا روش آنها در علوم انسانی و علوم دینی، نتیجه بخش بوده تا بخواهیم مقلد آنان باشیم؟ آیا در نتایجی که آنها می گیرند، صرفا علم نقش دارد و علم؟ به گمانم، خوب است در کنار قوت های روش پژوهش در غرب، به ضعف های آن نیز توجه کنیم. برخی از این ضعف ها به قرار زیر است: ۱. یکی از محورهای روش غربیان در پژوهش "جزئی پژوهی" است. در این روش، بخشی از مصادیق یک مفهوم، دیده شده و نتیجه، بر اساس همان، اعلام می شود. یعنی پژوهشگر، یک یا چند مورد خاص را می بیند (پژوهش میکروسکوپی) و "جمع" و "همه" (پژوهش ماکروسکوپی) را نمی بیند و سپس بر پایه همان، نتیجه را به موارد -احتمالا - مشابه، ولو به صورت فرضی، سرایت می دهد. در حالی که در علوم دینی و انسانی، مشابهت ماشینی بین مصادیق، وجود ندارد. یعنی اینگونه نیست که اگر دو درخت سیب، ثمره شان سیب باشد، پس دو برادر هم ثمره شان مانند هم باشد. گسترش روش های علوم تجربی در علوم انسانی و علوم دینی از خطاهای فاحش غربیان است. از همین رو، مستشرقان با دیدن خطاهایی در برخی از اجزای علوم حدیث اهل سنت، آن را به حدیث شیعه هم سرایت می دهند و یا با بررسی موردی کتاب سعد السعود ابن طاووس، درباره همه کتابخانه او و بلکه همه کتابهای موجود در قرن هفتم هجری، قضاوت می کنند. این، همان کم حوصلگی در پژوهش است که موجب می شود پیش از دیدن همه موارد، بر اساس "مورد" قضاوت کنند. "موردپژوهی" که امروزه به عنوان یک روش پژوهشی مدرن در کشور ما مطرح می شود دارای چنین اشکال بزرگی است که مخاطب را از تفکر درباره "جمع پژوهی" بازداشته و ذهنیت او را بدون استناد به دلیل متقن جامع، جهت می دهد. ۲. یکی دیگر از محورهای روش پژوهش در مغرب زمین، "گزینش منبع پژوهشی" است. به ندرت دیده می شود که در حوزه علوم دینی و اسلامی و حتی علوم انسانی، غربیان به پژوهشی جامع با استفاده از همه منابع، روی آورند. منبع پژوهشی آنان، چه کتاب باشد و چه فرد، گزینش می شود و سپس نتایج آن به موارد دیگر نیز تسری می یابد. از همین روست که وقتی مثلا تحقیقی درباره یکی از کتاب های "الزهد" انجام می دهند، بر پایه نتایج آن درباره بقیه "زهدنگاری" ها نیز قضاوت، ولو فرضی، می کنند. روش شناسی های انفرادی نیز ذیل همین محور شکل گرفته است. غربیان علاقه بسیاری به روش شناسی یک فرد مثلا ابن ابی شیبه، عبد الرزاق و ... دارند؛ اما تاکنون علاقه چندانی به روش شناسی محدثان قرن سوم یا محدثان فلان حوزه حدیثی از خود نسان نداده اند. در حقیقت، روش شناسی های جامع، هرچند نسبی، جایگاهی در روش پژوهشی غربیان ندارد. این اشکال بزرگ در تطبیق نتایج یک بررسی بر بررسی های دیگر، خود را نشان می دهد. نمی توان سید مرتضی را به دلیل بغدادی بودن و مشابهت های دیگر با شیخ مفید، همان شیخ مفید دانست و روش او را همان شمرد و در نهایت، چند قید به آن افزود و یا از آن کاست. عنصر "اجتهاد" موجب می شود که غربیان از درک تفاوت های دو مجتهد، عاجز باشند. با "پژوهش گزینشی" آن هم بدون داشتن ملاک های روشن در این "گزینش" نمی توان یک کار پژوهشی نتیجه بخش ارائه کرد؛ بلکه صرفا تعدادی فیش تولید می شود. غربیان، فیش نگاران خوبی هستند. ۳. نکته دیگر در روش شناسی پژوهش های غربی به ویژه در حوزه علوم اسلامی "بی توجهی به اعتبار منابع" است. غربیان همه نگاشته ها را مانند هم می بینند. آنها مفهومی با عنوان "اعتبارسنجی منابع حدیثی" را نمی شناسند. از همین روست که تنها با نگاه تاریخی به منابع، نگریسته و به دلیل آنکه قواعد تاریخ پژوهی آنها(که جزئی از علوم انسانی است) مشتمل بر اشکالات زیادی است (و نتیجه آن تاریخ نگاری پرغلط و آمیخته با دروغ امثال ویل دورانت است که حتی به منابع درسی ما نیز راه یافته) نمی توانند از این روش، نتایج قابل دفاعی بگیرند. مثلا در روش تاریخ پژوهی آنها مفهومی به عنوان "تایید معصوم" وجود ندارد. از این رو به نظر آنها مرحوم کلینی که تا پیامبر صلی الله علیه و آله، ۳۰۰ سال فاصله دارد، نمی تواند ناقل خوبی برای روایت های ایشان باشد؛ چون در این فاصله هر اتفاقی ممکن است برای حدیث، روی دهد! این سخن برای کارشناسان بلکه برای دانش پژوهان حدیثی بسیار ابتدایی جلوه می کند و اشکالات آن کاملا روشن است؛ اما مشابه همین سخن را "گلدزیهر" به قلم رانده است! ادامه در فرسته بعدی👇👇👇👇👇👇 @MaarefHadith
ادامه پست قبل👆👆👆👆👆 بسم الله الرحمن الرحیم 📝 نگاهی به اشکالات روش غربیان در پژوهش (2) ✍️محمد مهدی احسانی فر ۴. نکته دیگری که در روش شناسی پژوهشی غربیان، شایان توجه است، اهمیت فوق العاده آنها به "هرمنوتیک" و در برابر، کم توجهی نامتعادل به "سمانتیک" است. از همین رو آنها بسیاری از تقطیعات مخل و عوض کننده معنا را مرتکب می شوند و بر پایه آن، قضاوت می کنند. به همین دلیل هیچگاه نمی توان به نقل قول های غربیان، اعتماد کرد. برخی از گزاره های فقهی در نگاشته های به اصطلاح پژوهی غربیان، چنان دچار تقطیع تحریف کننده شده که کاملا عکس مراد جدی متکلم را نتیجه داده است. مثلا نگاه آنان به برده داری در اسلام کاملا بی توجه به ابواب جهاد و موضوعاتی چون رفع استضعاف، لزوم آموزش غلامان و کنیزان، فراهم کردن زمینه های رشد مالی و اجتماعی و علمی و معنوی و پسندیده بودن آزادی آنان و حتی لزوم آن در برخی موارد است. همچنین نگاه آنان به موضوع ازدواج دختران کم سن، کاملا منقطع از مفاهیمی است که قبل و بعد همین حکم در کتاب "النکاح" های فقه آمده است. ۵. نکته دیگری که در روش شناسی پژوهش های غربی در حوزه علوم انسانی و به ویژه علوم اسلامی، شایسته شناخت است، "مخلوط شدن یافته ها و بافته ها" ست. پژوهشگران غربی ابتدا یک "جزء" را مطالعه می کنند و سپس با "شبه تحلیل" یافته های خود از آن "جزء" را به "کل" گسترش می دهند. "تحلیل" غربیان بر پایه "تجزیه" نیست؛ چون در مطالعات آنها، "جزءها"یی وجود ندارد تا "تجزیه" معنا داشته باشد. حتی اگر اجزائی را مطالعه کرده باشند، در صددند تا تحلیل را به اجزای دیگر و یا ماهیت دیگری گسترش دهند. به همین دلیل، تحلیل غربیان بر پایه "حدس" است. حدس، همواره ناشی از مبادی علمی و غیر علمی است. بر این پایه، دانشمندان مغرب، مخلوطی از یافته ها و بافته ها را به عنوان "علم" مطرح می کنند. در حالی که باید میان "یافته واقعی" با "بافته ذهنی" تفاوت قائل شد. ۶. نکته دیگری که در مطالعه پژوهش های غربی، شایان توجه می نماید، لزوم جداسازی فرضیه از نظریه است. غربیان در ارایه پژوهش های خویش به "فرضیه" به اندازه "نظریه" بها می دهند. از این رو گاهی مخاطب، گمان می کند که با مجموعه ای از "نظریات اثبات شده" رو به روست و همان را در نگاشته های خویش نقل می کند؛ در حالی که با "مخلوطی از نظریات و فرضیات" مواجه بوده که تنها برخی از آنها ارزش استناد دارد. اینها تنها برخی از ضعف های روشی غربیان در پژوهش های علوم انسانی و اسلامی است. همانگونه که شایسته است از قوت های پژوهشی آنان چه در محتوا و چه در روش (اندک باشد یا بسیار)، بهره گیریم، بایسته است که به ضعف ها و نقایص زیاد آنان نیز توجه داشته باشیم. والحمدلله رب العالمین @MaarefHadith
رسول عطایی.pdf
476.7K
📝📝چگونگی رمز گشایی از نشانه ها کتاب ها و نویسندگان در نسخه های خطی 👆👆👆👆👆 ✍️✍️رسول عطائی نگاشتن با قلم و دوات بر روی کاغذ و مشابه آن، محدودیت‌هایی را برای نویسندگان ایجاد می‌کرد. آنها تلاش می‌کردند تا بر برخی از این کاستی‌ها غلبه کنند. قراردادن نشانه‌های اختصاری برای شماری از واژگان، یکی از راه‌های مستنسخان برای غلبه بر کمبود کاغذ، دوات، قلم و فرصت بود. شناخت این علامت‌ها برای خوانش نسخه‌های خطّی، ضروری است. برای کشف معنای این نشانه‌ها می‌توان از راه‌هایی بهره برد. این مقاله 👆👆 بخشی از این راه‌ها را متناسب با عنوان کتاب‌ها و نویسندگان معرّفی نموده و شماری از علامت‌ها را با تکیه بر کتاب «دلائل الاحکام» شناسایی کرده است. برای دانلود مقاله اینجا کلیک کنید. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 📚مجله دانش ها و آموزه های قرآن و حدیث، ش 9، تابستان99. @MaarefHadith
📕انتساب به امام رضا‌ علیه‌السلام رساله «محض الاسلام» رساله اى كوتاه و منسوب به امام رضاعليه السلام است كه برپايه گزارش شيخ صدوق قدس سره به درخواست مأمون نگاشته شده است. شيخ صدوق در كتاب عيون اخبار الرضا عليه‌السلام و ابن شعبه حرانى در كتاب تحف العقول اين رساله را گزارش كرده اند. شيخ صدوق از چند طريق و با دو واسطه اين رساله را از نقل كرده است كه تنها در يك گزارش به درخواست مأمون اشاره كرده است.[۱] شيخ صدوق پس از ذكر طريق دوم خويش، طريق اول خويش را اصح شمرده و نوشته است: «و حديث عبد الواحد بن محمد بن عبدوس رضى اللّه عنه عندى اصح» .[۲] فقيهان به ويژه فقهاى متأخر به اين روايت استناد كرده و ظاهراً آن را پذيرفته و يا جمله اى از آن را به عنوان مؤيد نقل كرده اند. [۳] برخى از محققان از جمله امام خمينى قدس سره و آيت اللَّه شبيرى زنجانى سخن شيخ صدوق (و حديث عبد الواحد بن محمد بن عبدوس رضى الله عنه عندى اصح) را به معناى صحت طريق دوم و اصح بودن طريق اول نزد ايشان دانسته اند .[۴] ⚠️گفتنى است كه صحت اين اسناد، مطابق با اين فرض است كه روايت مستقيم فضل بن شاذان از امام رضاعليه السلام پذيرفته شود . ولى اين موضوع با توجه به طبقه روايى فضل بن شاذان با اشكال روبروست. 📚منابع ۱.عيون اخبار الرضاعليه السلام : ج ۲ ص ۱۲۹ و ۱۳۵ ۲.عيون اخبار الرضاعليه السلام : ج ۲ ص ۱۳۵ ۳.جواهر الكلام : ج ۱ ص ۳۹۷ ۴.المكاسب المحرمة : ج ۱ ص ۳۶۹ ، كتاب النكاح ، آية اللَّه شبيرى زنجانى : ج ۸ ص ۲۵۵۴. 🌐http://hadith.net/ @MaarefHadith
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 💠 عن الامام علی علیه‌السلام: عاقِبَةُ الكذبِ النَّدَمُ. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ❇️ امام على عليه السلام: عاقبت دروغ، پشيمانى است. 📗بحار الأنوار، ج۱، ص۲۱۱. @MaarefHadith
202211.pdf
318K
📝آیا بیشتر بهشتیان نابخردانند؟ پژوهشی درباره حدیث «اکثر اهل الجنه البله» ✍سید کاظم طباطبائی، احمد ربانی‌خواه حدیث «اکثر اهل الجنةِ البله» حدیثى مشهور است که همواره بر زبان مسلمانان به ویژه عارفان و متصوّفان جارى بوده و هست. در مقاله (آیا بیشتر بهشتیان نابخردانند؟ پژوهشی درباره حدیث «اکثر اهل الجنه البله»)👆ابتدا با جست و جو در منابع شیعه و اهل سنّت مسیر نقل این حدیث در منابع فریقین پیگیرى و نشان داده شده است. آنگاه با به کار بستن قواعد و معیارهاى حدیث شناختى و واکاوى قرینه‌‏هاى موجود، سند و راویان حدیث مزبور به محک نقد کشیده و در نتیجه نشان داده شده است که هیچ یک از طرق این حدیث خالى از ضعف نیست. سپس با توجّه به نظر شارحان و محدّثان، متن حدیث نقد و تحلیل شده و با فرض صدور حدیث از پیامبر اکرم (ص)، سعى شده معانى درست آن تبیین شود. @MaarefHadith
💠عن أبي‌عَبْدِاللّه عليه السلام: مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكُونَ مِنْ اَصْحابِ الْقائِمِ فَلْيَنْتَظِرْ، وَلْيَعْمَلْ بِالْوَرَعِ وَ مَحاسِنِ الاَْخْلاقِ وَ هُوَ مُنْتَظِرٌ. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ❇️امام صادق عليه السلام فرمود: كسى كه مايل است جزء ياران حضرت مهدى(عج) قرار گيرد بايد منتظر باشد و اعمال و رفتارش در حال انتظار با تقوى و اخلاق نيكو توأم گردد. 📗بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۴۰. @MaarefHadith
قال رسول الله صلی الله علیه و آله : مَنْ اُعْطِىَ اَرْبَعَ خِصالٍ فِى الدُّنْيا فَقَدْ اُعْطِىَ خَيْرَ الدُّنْيا وَ الآخِرَةِوَ فازَ بِحَظِّهِ مِنْهُما؛ وَرَعٌ يَعْصِمُهُ عَنْ مَحارِمِ اللّه ِ وَ حُسْنُ خُلُقٍ يَعيشُ بِهِ فِىالنّاسِ وَ حِلْمٌ يَدْفَعُ بِهِ جَهْلَ الْجاهِلِ وَزَوجَةٌ صالِحَةٌ تُعينُهُ عَلى اَمْرِ الدُّنْياوَ الآخِرَةِ؛ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ حضرت فرمود: به هر كس در دنيا چهار خصلت داده شود، خير دنيا و آخرت به او داده شده و بهره خويش را از آن دو بر گرفته است: تقوايى كه او را از حرام هاى خدا باز دارد، اخلاق خوشى كه با آن در ميان مردم زندگى كند، حلمى كه با آن جهالت نادان را از خود دور سازد وزنى شايسته كه در كار دنيا و آخرت او را يارى رساند. 📚 الأمالي (للطوسي)، النص، ص: 577 @MaarefHadith
سند حدیث بالا👆👆👆👆👆 ..........قَالَ: أَخْبَرَنَا جَمَاعَةٌ، عَنْ أَبِي الْمُفَضَّلِ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو أَحْمَدَ عُبَيْدُ اللَّهِ بْنُ حُسَيْنِ بْنِ إِبْرَاهِيمَ، قَالَ: حَدَّثَنَا أَبُو إِسْمَاعِيلَ إِبْرَاهِيمُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِبْرَاهِيمَ الْعَلَوِيُّ الْحَسَنِيُّ، قَالَ: حَدَّثَنِي عَمِّي الْحَسَنُ بْنُ إِبْرَاهِيمَ، قَالَ: حَدَّثَنِي أَبِي إِبْرَاهِيمُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ أَبِيهِ إِسْمَاعِيلَ، عَنْ أَبِيهِ إِبْرَاهِيمَ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ الْحَسَنِ، عَنْ أُمِّهِ فَاطِمَةَ بِنْتِ الْحُسَيْنِ، عَنْ أَبِيهَا الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ، عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ): این سند 👆👆👆دارای نکاتی است که مخاطبان محترم اگر دقت کنند به آن پی خواهند برد. ✅یکی از آن نکات این است که این روایت از ابراهیم غمر از مادرش فاطمه بنت الحسین نقل شده است. ✅مادر فاطمه ، ام اسحاق، دختر طلحه بن عبیدالله تیمی است. ✅پدر ابراهیم غمر، حسن مثنی بن امام حسن مجتبی علیه السلام است ◀️یعنی ایشان هم نوه امام حسن و هم نوه امام حسین علیهما السلام هست . 📖در منابع اسلامی، وی از راویان شیعه و فردی ثقه معرفی شده است؛ معروف است که مزار سید ابراهیم الغَمر حسنی‌ در شمال مرقد میثم تمار، کنار جاده‌ای که به طرف کوفه از نجف اشرف عبور می‌کند، در محله «کنده»، واقع شده است. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ 1️⃣ابراهیم دارای فرزندانی نیز هست که یکی از آنها اسماعیل دیباج است. 2️⃣اسماعیل دیباج، دو فرزند پسر به نام ابراهیم و حسن داشت. 3️⃣پسران اسماعیل دیباج در نهضت شهید فخ شرکت داشتند و ابراهیم ملقب به «طباطبا» از آن حادثه جان سالم به در برد و به ایران هجرت کرد. 4️⃣ ابراهیم طباطبا، جد سادات طباطبائی است. کتابی در مورد ابراهیم غمر منتشر شده است که در پست بعدی بارگذاری می شود. @MaarefHadith
ابراهیم غمر.pdf
2.67M
کتاب «ابراهیم غَمر» نویسنده:محمود سامانی- محمدمهدی فقیه بحرالعلوم. @MaarefHadith