eitaa logo
نشریه معارف
2.8هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
341 ویدیو
594 فایل
ویژه استادان معارف، مبلغان و دفاتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها مطالب به‌روز آرشیو غنی (117ش) مقاله،گفتگو،اخبار علمی و صنفی،تازه‌های معارفی... امور مشترکین 02532919219- داخلی 115 ادمین: @aminalla_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
✅ «مقامات» حضرت فاطمه معصومه(س) 🖌 دکتر احمد گلدار 🔶 حضرت فاطمه معصومه(س) الگویی تمام عیار در زمینه‌های مختلف اجتماعی به ویژه دین‌مداری هستند. با توجه به شأن و منزلت خاص ایشان در نزد اهل‌بیت(ع)، مقامات متعددی برای ایشان از زبان روایات و ادعیه قابل استفاده است که به برخی از آنها اشاره می‌نماییم: 🔶 1. مقام معنوی؛ حضرت معصومه(س) در خاندان رسالت و امامت و ولایت دیده به جهان گشود و در حریم بهشتی چنین خانواده‌ای غنچه وجودش شکفت و در پرتو تعلیم و تربیت معنوی پدر و مادر و برادر، مراحل رشد و تعالی ایمان را طی نمود؛ به گونه‌ای که گفته میشود در میان فرزندان پرشمار امام کاظم(ع) بعد از امام رضا(ع) کسی همسنگ حضرت معصومه(س) نبود. توصیف مستقیـم ائمه(ع) نسبت به جایگاه حضـرت فاطمه معصـومه(س) روشن‌ترین برهان برای شناسایی مقام معنوی آن حضرت است. 🔶 2.مقام وراثت؛ حضرت فاطمه معصومه(س) سه نسبت با امامان(ع) دارد. او هم دختر امام و هم خواهر امام و هم عمه امامی دیگر است. در زیارتنامه آن وجود نورانی عبارات «بنت ولی الله »، «اُخت ولی الله » و «عمّة ولی الله» بیانگر نسب شریف آن حضرت است. پس از سفر امام رضا (ع)از مدینه به طوس، آن بانو ذخیره باقیه رضوی بود. سفر او از مدینه به طوس برای زیارت امام عصر خویش فراتر از اشتیاق ملاقات یك خواهر با برادر بوده است. 🔶 3.مقام عصمت؛ عصمت دارای ابعاد مختلف و مراتب متفاوتی است و بالاترین مرتبه آن را انحصاراً چهارده معصوم(ع) دارند و مراتب پایین‌تر را دیگران مثل پیامبران، فرشتگان و امامزادگان دارا هستند. حضرت فاطمه معصومه(س) از جمله کسانی است که در این راه قدم برداشته و به آن دست یافته‌اند. در زیارت‌نامه دوم آن حضرت چنین آمده است: «السلام علیکِ ایّتها الطاهِرَةُ الحَمیدَةُ البَرُّةُ التّقییةُ الرَّشیَدةُ النقیّةُ؛ سلام بر تو ای بانوی پاک و ستایش شده و نیکوکار و هدایت شده و پرهیزکار هدایت شده.». 🔶 4. مقام شفاعت؛ حضرت معصومه(س) از جمله شخصیت‌های بی‌نظیر جهان اسلام است که ائمه(ع) در مورد زیارت و شفاعت ایشان، تأکید فرموده‌اند. آن حضرت یک الگوست؛ الگویی که به کمال رسید و اگر چه معصوم نبود، اما به عصمت رسید؛ آنچنان که معصوم به ما آموخت در دامانش پناه گیریم و از او شفاعت بطلبیم: «يَا فَاطِمَةُ اشْفَعِي لِي فِي الْجَنَّةِ».(زیارت‌نامه حضرت س) فاطمه معصومه(س) بعد از فاطمه زهرا(س) دومین زنی است که به نصّ اهل‌بیت(ع) به مقام شفاعت نائل میشود. بانوی کرامت و شفاعتی که امام صادق(ع) حریمش را حرم خود و زائرش را مستوجب بهشت میداند. امام رضا (ع)در شأن خواهرش فرموده است: «مَنْ زارَها عارِفاً بِحَقِّها فَلَهُ الْجَنَّة»؛ هر کس او را با شناخت کامل زیارت کند بهشت بر او واجب می‌گردد. 🔶 5.مقام کرامت (کریمه اهل‌بیت(ع)؛ آراستگی و وارستگی انسان، جز آنکه پاداش عظیم اخروی به همراه دارد آثار و نمودهای عینی از خود به جای میگذارد که در چهره صالحان و سیمای فرزانگان و زندگی روزمره ایشان به روشنی مشاهده میشود. بر این اساس، حضرت فاطمه معصومه(س) یکی از نمونه‌های عالی و بارز این واقعیت است و به حق ضریح و رواق و بارگاه ملکوتی‌اش چشمه فیاض کرامت و لطف پروردگاری است که بر دل‌های سوخته و دست‌های به آسمان برداشته شده و چشم‌های اشکبار و وجود غمبار گرفتاران جاری است. 📚 منبع: نشریه معارف شماره110، مرداد و شهریور 1394.
بارگاه ملکوتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
🔬 تنگناهای جاری كردن سیره (1) 🖌 حامد حسینیان ... 🔶 1. تنگناهای اسنادی همان‌گونه كه در احكام فقهی باید بسیار هوشیار بود تا مبادا حكم نادرستی را به خداوند و رسولش منسوب كرد و به آنان افترا بست، باید در حكم اخلاقی و استنباط سیره نیز این پروا را داشت. نکته دیگر اینکه یكی از تفاوت‌های مسائل فقهی با مسائل سیره رفتاری و اخلاقی، مورد سؤال بودن مسائل فقهی است. مسائل فقهی چون بیشتر مورد سؤال بوده، سؤالات پرتكراری از آنها ثبت شده است. این روایات پرتکرار ضعف‌های یكدیگر را می‌پوشانند و اطمینان بیشتری به فقیه می‌دهند، اما در نقل سیره رفتاری روایات متعدد در یك مورد نادر است. 🔶 2. صامت بودن فعل افعال هرچند جهات و ابعاد مختلفی دارند، اما همواره صامت هستند. در فعل اخلاقی، اعتبارات بسیار مهم است. چه‌بسا یك فعل با اعتباری خوب و با اعتبار دیگری از نظر اخلاقی بد باشد. در بررسی سیره باید وضعیت بستر وقوع فعل به دقت مورد مطالعه قرار گیرد. شرایط وقوع نقش مهمی در حكم رفتاری دارند و نقل صرف سیره از این جهت ناقص است. علامه وحید بهبهانی در بررسی فعل معصوم در نحوه وضو گرفتن می‌نویسد: معلوم نیست اینكه امام دست را از بالا به پایین می‌شستند این به مجرد اتفاق و عادت بوده است و یا در كیفیت دخیل بوده است. فعل به تنهایی دلالت بر هیچ طرفی ندارد. جالب اینكه در روایات سیره نیز گاه بیان شده است كه فعل معصوم وجوه دیگری داشته كه با اطلاع از آن، دیگر نمی‌توان برخی از افعال را از سیره رفتاری معصومین خواند. ذكر مثالی برای روشن شدن مقصود، بسیار مناسب است: در مورد آداب غذا خوردن نقل است كه سیره پیامبر(ص) این بود كه انگشتان خود را بعد از غذا می‌لیسیدند. حتی در برخی روایات آمده علاوه بر انگشتان، ظرف خود را نیز می‌لیسیده‌اند. آیا امروز هم می‌توان چنین کاری را پسندیده دانست؟ جالب اینكه در برخی روایات چرایی این كار آمده است. از روایات دیگری استفاده می‌شود پیامبر(ص) این كار را انجام می‌داده‌اند تا فخر وجودشان را دربرنگیرد. از این بیان‌ها معلوم می‌شود كه جهت فعل پیامبر تواضع بوده است. این عمل در آن زمان نشانی از تواضع بوده و پیامبر(ص) فروتنی خود را اینگونه نشان می‌داده‌اند. اما امروزه كه این عمل چنین دلالتی ندارد، جایی برای تمسك به چنین سیره‌ای باقی نمی‌ماند. می‌توان گفت عمل معصوم با قول او تفاوت دارد. عمل، صامت است و در مقام بیان نیست، اما قول معصوم حجتی است كه به راحتی می‌توان اطلاق آن را از مقام بیان بودنش فهمید. امام وقتی به چیزی امر می‌كند و یا عبادتی را تبیین می‌نماید، اصل این است كه همه شرایط لازم را نیز بیان می‌كند. از این رو قول پیامبر خاتم و امامان معصوم(ع) ابدی است. قول آنها در هرچه بیان كرده باشند به عینه حجت است. اما فعل معصوم چه‌بسا بسته به شرایط همان عصر باشد و یا خصوصیات شخصی‌ای در كار باشد. 🔶 3. مقتضیات زمان و عوض شدن موضوع عوض شدن شرایط در بسیاری از موارد، موضوع حكم شرعی را عوض می‌كند. به فرض که بپذیریم اهل‌بیت(ع) در زمان خود همواره به بهترین شیوه عمل می‌کردند اما دلیلی وجود ندارد كه گفته شود: امامان از ابزارهایی استفاده می‌کرده‌اند که برای همه زمان‌ها بهترین ابزار اجرایی باشد. همان‌طور كه گفته شد عمل صامت است و چه‌بسا نوع عمل ائمه مناسب با امكانات و شرایط خاص مكانی و زمانی عصر خودشان بوده باشد. امكاناتی كه در آن عصر در شبه جزیره میسر بود، با شرایط و امكانات امروزه قابل مقایسه نیست. سیره امیرالمؤمنین(ع) در تقسیم مساوی بیت‌المال از همین دست است. ایشان برای رعایت عدالت و مساوات بیت‌المال را بین فقیر و غنی، عرب و غیر عرب یكسان تقسیم می‌كردند. اما این مربوط به زمانی است كه امكاناتی كه حكومت برای مردم فراهم می‌كرد یكسان بوده است. امروز كه ثروتمندان بیش از فقیران از امكانات رایگان و یا ارزان قیمت حكومت استفاده می‌كنند، عدالت اقتضای دیگری دارد. علاوه بر تأثیر مقتضیات زمانی كه شرح آن گذشت، شاید بتوان گفت مقتضیات مكانی نیز در نوع رفتار مؤثرند. حداقل تأثیر این عامل در باب نوع غذا خوردن، مقدار و زمان خواب، مقدار كار و فعالیت‌های بدنی و مسائلی از این دست احتمال تأثیر دارند. مثلاً اینكه در روایات به سیره اهل‌بیت(ع) در استفاده از نمك اشاره شده چه‌بسا به خاطر وضعیت گرمای زیاد در شبه جزیره باشد؛ دانشمندان معتقدند هرچه هوا گرم‌تر باشد برای اینكه آب بدن بیشتر حفظ شود و تبخیر نشود، استفاده از املاح معدنی ضروری‌تر است. 📚 منبع: نشریه معارف، شماره 109. 👈👈ادامه دارد....
♻️ تنگناهای جاری كردن سیره (2) 🖌 حامد حسینیان 🔶 4. مقتضیات فرهنگی در هر سرزمینی آداب و سنت‌های خاصی جاری است. اسلام با این خرده فرهنگ‌ها و سنت‌های محلی كه بر اساس ارزش‌های اصیل باشند و شیوه عملی آنها مخالفتی با شرع و دیگر ارزش‌های اصیل نداشته باشد، مخالفتی ندارد. وقتی امیر المؤمنین(ع) مالك اشتر را به سوی سرزمین مصر روان كرد، به ایشان سفارش كردند كه سنت‌های صالحه آنان را حفظ كن. به عبارت دیگر، آنچه برای اسلام مهم است خصلت‌های ثابت اخلاقی است، اما آداب نمایش این خصلت‌ها می‌تواند متفاوت باشد. تفاوت فرهنگ‌ها با فاصله گرفتن در نواحی جغرافیایی و پهنه زمان بیشتر رنگ خود را نشان می‌دهد. چه‌بسا امروز امری در فرهنگ ما دور از حیا باشد و در 14 قرن پیش، در سرزمین وحی، پیامبر(ص) به آن امر كرده باشند. نقل شده كه ابوذر و همسرش از انجام تیمم بدل از غسل ناراحت بودند. نزد پیامبر آمدند. چون آب مهیا بود، حضرت دستور دادند پرده‌ای كشیدند و ابوذر و همسرش همان‌جا غسل كردند سپس حضرت به ابوذر فرمود: اگر ده سال هم تیمم کنی عیبی ندارد و ناراحت مباش. امروز این شیوه رفتاری برای ما بسیار دور از ادب است چه‌بسا رفتار به مثل آن مفاسدی نیز در بر داشته باشد. 🔶 5. از دست رفتن قابلیت اجرایی در تزاحم عصر جدید قطعاً یكی از شرایط تكلیف، ممكن بودن آن است. تكلیف نباید خارج از حدّ طاقت افراد باشد و زندگی آنان را با عسر و حرج و یا مزاحمت برای دیگران همراه كند. گاه تغییرات جمعیتی و تغییر در سبك زندگی، اجرایی كردن برخی دستورها را با مشكل مواجه می‌كنند. مثلاً نقل شده كه پیامبر(ص) به همه سلام می‌كردند. در یك پیاده‌رو چه‌بسا ما با صدها نفر ملاقات كنیم، که اجرای آن سیره امروز به معنای نرسیدن به مقصد است. اجرای سیره گاه علاوه بر سختی‌هایی كه برای فرد دارد، ناراحتی‌هایی برای دیگران نیز به دنبال دارد. مثلاً نقل شده پیامبر(ص) خروس سفیدی در خانه نگه‌داری می‌كردند و دیگران را نیز به آن توصیه می‌كردند. چنین امری امروزه در زندگی‌های شهر نشینی و آپارتمان‌نشینی امكان‌پذیر نیست. 🔶 6. اختلاف ما و اهل‌بیت(ع) در ظرفیت و استعدادها اهل‌بیت در علم و ظرفیت وجودی خود با ما تفاوت دارند و چنین تفاوت‌هایی، امتثال كامل رفتارهای آنان را از دوش ما بر می‌دارد. جالب اینكه ائمه(ع) خود به این اختلاف اشاره كرده‌اند و متناسب با آن از پیروان خویش، تكالیف سهل‌تری مطالبه كرده‌اند. امام صادق(ع) می‌فرمودند: ما فرزندانمان را از پنج سالگی به نماز و از هفت سالگی به روزه خفیف فرمان می‌دهیم، اما شما فرزندانتان را از هفت سالگی به نماز و از نه سالگی به روزه مأمور كنید. 📚 منبع: نشریه معارف، شماره 109.
♻️ سلسله مباحث گفتارپژوهی(32) 👈 نوشته ذیل، ادامه نکات مهم بدست آمده از مصاحبه اساتید پیشکسوت و موفق دروس معارف اسلامی در موضوعات مختلف با عنوان گفتار پژوهی است، که با ذکر نام استاد به صورت دسته‌بندی شده تقدیم می‌گردد. ✅ مدرسان جوان و تازه کار بهتر است بدانند ... 🔶 5. دکتر اکبر گلی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی اصفهان: نکته مهم برای مدرسان آن است که هیچ گاه دوران دانشجویی خود را با دوران فعلی دانشجویان حاضر در کلاس خودشان مقایسه ننمایند که از جهات متعددی، شرایط متفاوت است. استاد باید در شرایط حاضر تدریس کند، با دانشجویان به گونه‌ای برخورد کند که اگر مؤثر نیفتاد حداقل نتیجه عکس ندهد و دانشجویان نسبت به دین و مذهب و انقلاب و نظام بدبین نشوند و از کلاس گریزان نباشند. 🔶 6. دکتر عنایت ا... شریفی، دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی: اساتید جوان 2 نکته را توجه داشته باشند: اساتید مرد از همان ابتدای کار خود، هیچ گاه تدریس در کلاس‌های دانشجویان دختر را قبول نکنند و دوم اینکه سعی کنند اولین تجربیات خود را در دانشگاههای مادر و کلاس‌هایی که رشته دانشجویان حساس است مثل ریاضی و فنی و ... آغاز نکنند، بویژه اگر استادیار نیستند. 🔶 7. دکتر علی نصیری، استاد تمام دانشگاه علم و صنعت: استادان معارف بایستی تدریس چنین دروسی را قدر بدانند چرا که با این کار در متن اجتماع هستند، شبهات و ایرادات را مستقیم از زبان دانشجو می‌شنوند. استاد باید به اصطلاح حریصانه در کلاس حاضر گردد، ثانیه ثانیه حضور خود را قدر بداند. با دانشجو بودن یعنی در متن جامعه بودن. 🔶 8. دکتر امیرعباس مهدوی‌فرد، استادیار دانشگاه قم: به مدرسان جوان و متقاضی این کار توصیه می‌کنم که مجهز به علم باشند، با سعه صدر وارد کلاس شوند، از عجله در پاسخ دادن بپرهیزند، جواب سر بالا دادن به دانشجو یا پرخاش و استهزاء اثر کاملاً منفی دارد، اگر جواب سؤالی را نمی‌دانند بدون خجالت پاسخ را به جلسه بعد موکول نماید و ... 🔶 9. دکتر مهدی ایمانی مقدم، استادیار دانشگاه اراک: هیچ گاه در کلاس خط قرمزی نگذارید، هر بحثی می‌تواند مطرح شود، اگر دانشجو اینجا حرفش را نزند کجا می‌خواهد بگوید؟ باید دانشجو را آزاد گذاشت، البته صرفا با نگاه اصلاحی و با ریشه‌یابی اینکه این حرفها از کجا نشأت می‌گیرد. جوان چه بسا سؤالات تندی هم داشته باشد، ولی اشکالی ندارد.
♻️ تنگناهای جاری كردن سیره (3) 🖌 حامد حسینیان 🔶 7. اختلاف ما و اهل بیت(ع) در جایگاه بسیاری از سیره‌های رفتاری امامان مربوط به رفتار اجتماعی است. معصومان در جامعه دینی جایگاه خاصی دارند و مطابق این جایگاه نیز وظایف خاصی بر عهده دارند. وظایف و رفتارهایی كه به این جهت بر آنان لازم می‌شود، برای كسانی‌كه چنان شأنی ندارند، لزومی برای مراعات ندارد. برخی از این شئون چنین‌اند: رهبر به خاطر جایگاه رهبری‌اش، باید همانند ضعیف‌ترین مردم زندگی كند. او باید چنین كند تا درماندگان نیز او را دردآشنای دردهای خود بدانند، اما برای سایر مردم سخت گرفتن در زندگی خانوادگی به این حد لازم نیست و بلكه در برابر خدای نعمت‌دهنده شاید نوعی ناسپاسی باشد. رهبر باید برای امت خود وقت بگذارد، دردهایشان را بشنود، گله‌هایشان را گوش دهد، نظراتشان را شنوا باشد و به كارهایشان رسیدگی كند. از این رو او باید در تقسیم ساعات خود وقت قابل توجهی را برای حوائج مردم اختصاص دهد. اما یك كشاورز كه مثلاً اطلاعات و فهم و یا تجربه خاصی ندارد، لازم نیست یك سوم وقت خود را برای مردم گذارد. 🔶 8. سلیقه‌ای بودن برخی مسائل برخی مسائل از امور ذوقی و سلیقه‌ای است. در چنین مواردی نمی‌توان ذوقیات معصومان را هم ملاكی برای خوب‌ها و بدهای ذوقی دانست. اگر امامی غذایی را دوست بدارند، دلالتی ندارد كه حتماً ما هم باید آن غذا را لذیذ بدانیم. جالب اینكه اهل بیت خود اختلاف سلیقه‌شان را در نوع غذا نقل می‌كرده‌اند تا مطلب واضح شود كه انسان‌های كامل هم در این امور با هم مختلف هستند. در روایتی نقل شده كه پیامبر(ص) سركه و سر دست بریان دوست داشتند، حضرت زهرا(س) از سركه و روغن زیتون، امیرمؤمنان(ع) از آبگوشت با طعم سركه، امام حسن(ع) از گوشتی كه همراه بادنجان سرخ شده باشد، امام حسین(ع) از ترید ماست، امام سجاد(ع) از دنده سرد شده، امام باقر(ع) از نوعی پنیر، امام صادق(ع) از خاگینه و امام كاظم(ع) از حلوا خوششان می‌آمد. 🔶 9. سیره و بیان اباحه فعل برخی معتقدند هر سیره‌ای از معصوم دال بر رجحان فعل است و حال آنكه پذیرش این ادعا سخت است. راهنمایان دین قطعاً خود زندگی بشری داشته‌اند و قرار است برای این زندگی بشری راهنما و الگو باشند. حتی می‌توان گفت انجام گاه‌ گاه مباحات در منظر دیگران بر معصومین واجب است تا پیروانشان قلمرو حلال و حرام را بهتر بیاموزند. البته قراینی برای دلالت سیره بر رجحان وجود دارد؛ نظیر عبادی بودن عمل، نقل سیره با فعل استمراری، مواظبت معصومین بر آن، تکرار فعل از معصوم، نقل عمل به وسیله معصوم و همراه بودن سیره با گفتار معصوم؛ اما در فقدان این قراین حكم به رجحان كردن آنها سخت است. 📚 منبع: نشریه معارف، شماره 109.
🌱 مخاطب در آموزش معارف (1) ✏️ دکترعبدالکريم بهجت‌پور عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي 🔸 باید بپذیریم که مخاطبان ما در دانشگاه‌ها دارای تنوع هستند؛ یعنی چنین نیست که ما یک سلسله جوانی را تحویل گرفتیم که همة آنها از یک منظر به دین نگاه مي‌کنند، همه‌شان در یک موضع قرار دارند، آموزش‌هاي مدرسه‌ای سابقشان دقیقاً اكنون در آن‌ها نهادینه شده و با یک رویکرد واحد پای درس معارف ما مي‌نشینند. این تنوع باید به رسمیت شناخته شود و در عین حال ما نمي‌توانیم برای هر یک از این‌ها هم کلاس و کارگروه ویژه بگذاریم؛ بلکه باید در حین آموزش این مجموعه را با هم ببینیم و با هر یک از این مجموعه به زبان خودشان مطالبی را منتقل کنیم. قرآن نزدیک‌ترین منبعی است که دقیقاً این تنوع را رعایت کرده و با هر یک از گروه‌هاي مخاطب سخن گفته است. در یک سوره، در یک گفتگویی که قرآن در هر سوره با مخاطبانش در میان مي‌گذارد ـ گاه با پیامبر، گاه با معاند، گاه با اهل شبهه، گاه با مؤمنان و گاهی به سؤالات مردم توجه مي‌کند ـ می‌بینید خداوند این تنوع را در خطاب‌ها و گفتگوها به رسمیت شناخته است. این را ما در حوزة روش تدریس معارف باید مورد توجه قرار دهیم. 💚 هدف از آموزش معارف ایمان به تعبیر دقیقی که علامة طباطبایی ذیل سورة مؤمنون بیان می¬فرمایند، حتی عقیده نیست، ایمان، اطمینان و آرامش خاطر به دیگری است. چون به پیغمبر اطمینان ندارد معجزه¬اش را سحر مي‌بیند همان چیزی که برای من و شما معرفت افزاست برای او «ولا یَزیدُ الظالِمینَ إلّا خَسارا» است، مشکل کجاست؟ مشکل در ایمان است. اطمینان و آرامش خاطر به ایشان پیدا نکرده، ایمان به کتاب که یکی از وظایف ما نسبت به قرآن است دقیقاً برای همین است. ایمان به غیب دقیقاً همین است، یعنی من به خدا آرامش خاطر پیدا کنم. ما برای این کار، عقیده و معرفت لازم داریم. در حوزة عقاید بینش را لازم داریم و إلا ممکن است حتی استیقان نفس یعنی یقین قلبی باشد اما نتیجه ندهد؛ چنانچه در قصة موسی و فرعونیان «وَجَهَدوا بِها وَاستَیقَنَتها بِاَنفُسُهُم ظُلماً » برتربینی او باعث شد با اینکه یقین داشت زیر بار نرود. اگر هدف معارف یقین قلبی باشد، یقین قلبی باز خودِ ایمان نیست بلکه پلی است به ایمان؛ لازمة قطعیِ آن هم نیست. ما در جهت‌گیری تعلیم و تربیت و در حوزة معارف قلة کار را ایمان بگذاریم یا معرفت؟ این به نظر من خیلی مهم است یعنی اگر تلاشمان بر این است که مخاطب من آرامش خیال پیدا کند که اگر کسی بياید به او بگوید روز قیامت چنین مجازاتی است، چنین پاداشی است، ندیده باور کند. روایاتی که گفته‌اند ایمان، عمل است؛ یعنی تجلی است، علامت است؛ «أرَأیتَ الَّذی یُکَذِّبُ بِالدّین، فَذلِکَ الّذی یَدُعُّ الیَتیم»؛ یعنی علامت تکذیب را من به تو مي‌گویم که چیست، اگر می‌خواهی در قیامت بفهمی این دل، دلِ مؤمن است یا مکذب؟ علامتش این است. 👈 ادامه دارد.... 📂 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
♻️ مخاطب در آموزش معارف (2) 🖌 دکترعبدالکريم بهجت‌پور 👈 عضو هيئت علمي پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي 🔶 اگر ما در سیاست‌گذاری¬های تعلیم ـ تربیتی‌ و در توضیح معارفمان ایمان را به عنوان یک تغییر درونی در دستور کار قرار دادیم نه صرفاً معرفت افزایی، آن وقت زمینه فراهم مي‌شود برای اینکه خیلی بحث‌ها را در این حوزه توضیح دهیم. در روش قرآن هیچگاه عقاید یک‌جا مطرح نشد. دیدید توحید یک‌جا باشد معاد یک‌جا باشد؟ رسالت یک‌جا باشد؟ مثلاً بگوییم سه سوره سورة؛ اخلاق، سه سوره؛ سورة عقاید؟ ابداً اینگونه نیست، چون ایمان هدف‌گذاری است یعنی ایمان یک مطلب و تربیت به عنوان زیرشاخه‌هایش یعنی تغییر و تحولاتی که در پس این اعتماد حاصل مي‌شود مد نظر است. شما ملاحظه مي‌کنید در بحث‌ها مثل این¬ است که یک آشپزی دارد اتفاق می¬افتد. در هر سوره مثلاً سورة توحید به اندازة کافی و لازم معاد؛ به اندازة لازم؛ اخلاق؛ به اندازة لازم؛ عقائد؛ ترکیب می¬شوند تا یک پیام تحولی منتقل شود. قرآن کتاب تحول است «کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیک لِتُخرِجَ النّاس مِنَ النّارِ اِلی النّور بِاِذنِ رَبِهِم» یا به آن تعبیر دیگر قرآن که مي‌فرماید:« اگر با کتابی بشود با مرده‌ها صحبت کرد یا کوه‌ها را با آن جابه جا کرد این کتاب قرآن است». این صرفاً یک حرف آموزشی نیست بلكه یک ترکیبی داده که آن ترکیب ایمان و به دنبال ایمان تحول در رفتار، ارزش، بینش را نهادینه مي‌کند. این به نظر بنده در انتقال معارف نکتة مهمی است. اگر بخواهم در حوزة معارف قرآنی مثالی برای شما بیاورم یعنی شیوة انتقال مفاهیم دینی از نگاه قرآن اتفاقی که افتاده است این است همة ما مثل سرنشینان یک اتوبوس هستیم. راننده به بهانة تجمیع ما، به بهانة سوار شدن ما در این ماشین، به¬ بهانة نماز پیاده شدنمان، به بهانة¬ غذا خوردنمان، به بهانة مشکلاتی که در¬ سفر پیش مي‌آید، دائم دارد با ما سخن مي‌گوید. ببینید این روش چقدر مي‌تواند در انتقال پيام، موفق باشد. ✅ روش قرآن در آموزش معارف شاید بین شیوه و روش، بشود فرق گذاشت. معمولاً آقایان یا خانم¬ها وقتی در شیوة آموزش بحث می¬کنند، اين شیوه¬ها مثلاً یکی استفاده از الگو، استفاده از تشویق، استفاده از تهدید، این‌ها شیوه است. به نظر حقیر، روش در قرآن، ترکیبی است از مواد و این شیوه‌ها؛ اينكه چطور و در کجا تهدیدند؟ چطور و در کجا تشویق‌ا‌ند؟ براي چه کسی تشویق‌ براي چه کسی تهدیدند؟ تشویق در كجا کنار تهدید قرار بگیرد؟ در چه موضوعی و چگونه ترکیب بشود؟ این‌ها مي‌شود روش! شاید در اصطلاح تخصصی حوزة مباحث تفسیری که بنده قدری مطالعه دارم نامش را «منهج» مي‌گذارند یعنی روش خاص، یعنی شیوة ترکیب این مواد و شیوه‌هاي گوناگونی که مي‌شود در تربیت یا در آموزش مورد توجه قرار داد. اگر این اصولی که خدمت شما عرض کردم پذیرفته بشود آن وقت ما می‌توانیم بر همین اساس به سمت دکترین تدریس معارف در دانشگاه‌ها برویم و بر اساس یک متن دینی مسلم و نتیجه داده، به قرآن نزدیک شویم. # مخاطب 📚 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
🌻 دستيابي به حيات طيبه (1) 🖌 دكتر سوسن كشاورز 👈 عضو هيئت علمي دانشگاه تربيت معلم 🔶 ابتدا بايد ببينيم هدف چيست؟ آيا هدف، تربيت انسان صالح براي دستيابي به حيات طيبه است؟ ممكن است شما بگوييد هدف ما ارتقاي سطح دانشي دانشگاه، حوزه يا معارف و دروس اسلامي يا ارتقاي سطح دانشي و بينشي و نگرشي و ... است. به نظر من بايد هدف را تربيت انساني صالح براي دستيابي به حيات طيبه قرار بدهيد. حيات طيبه را هم وقتي مطرح مي‌كنيم هم شامل بعد دنيوي است و هم بعد اخروي، هم بعد فردي، هم بعد اجتماعي و هم شامل تمامي ساحت‌هاي تربيتي است. ✅ براي تربيت، شش ساحت اساسي مطرح است: 1. تربيت اعتقادي، عبادي، اخلاقي؛‌ 2. تربيت زيستي، بدني؛ 3. تربيت اجتماعي و سياسي؛ 4. تربيتي علمي، فناوري؛ 5. تربيت هنري، زيباشناختي؛ 6. تربيت اقتصادي، حرفه‌اي. 🔶 در حيات طيبه، همة اين ابعاد وجود دارد. شنيده‌ايم كه «الدنيا مزرعه الآخره». اگر مي‌خواهيم در جهان آخرت سعادت‌بخشي داشته باشيم، منوط به اين است كه زندگيمان در اين دنيا اصلاح و ساماندهي شود. پس اگر ما اين را به عنوان هدف بپذيريم ولي البته اجماعي صورت بگيرد كه ما واقعاً هدفمان اين است، بالاخره مجموع تلاش‌هاي اساتيد معارف اسلامي و دفتر نهاد نمايندگي، كتاب‌هايي كه نوشته شده آيا براي تحقق هدف بوده يا خير؟ آن موقع اگر دين را به عنوان مقصد نهايي بگذاريم باز از كليد واژة آموزه‌هاي ديني استفاده مي‌كنيم، ما براي تحقق اين هدف نياز به يك رويكرد داريم. علاوه بر اينكه از آموزه‌هاي ديني گرفته شده و مورد تأكيد شخصيت‌هاي برجسته‌اي مثل شهيد مطهري، شهيد بهشتي، امام امت(ره)، مقام معظم رهبري و . . . هست، بايد مفاهيمي باشد كه با زندگي فعلي هم سازگاري داشته باشد؛ يعني مسائل به روز باشد مسئله‌هايي كه در بحث تربيتي در سطح جهان و كشور خودمان مطرح هستند و با بحران مواجهيم. مفاهيمي را انتخاب كنيم كه تشنگي را برطرف كند و پاسخ‌گوي شبهات و رفع مسائل اصلي باشد. چون شما مي‌دانيد كه كار اساسي كه شهيد مطهري داشت و در متن كتاب‌هايش مورد بحث بود «مسئله‌شناسي» است. بنابراين هم كتاب‌هايش مورد تأييد است و هم هنوز كتاب‌هايش با راهكارهايي كه ارائه مي‌دهد، جزو بهترين كتاب‌هاست. 👈ادامه دارد 📚 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
✅ دستيابي به حيات طيبه (2) 🖌 دكتر سوسن كشاورز 🔶 لزوم موقعيت‌شناسي و ساماندهي آنها يكي از مفاهيمي كه اگر بخواهيم اين هدف تحقق پيدا كند، رويكرد موقعيت‌شناسي و شناسايي موقعيت‌ها و اصلاح و ساماندهي موقعيت‌هاست. ما وقتي آموزه‌هاي ديني ـ اسلامي قرار بدهيم، همه پاورقي آن، آيات قرآني و روايات است. اكثر آيات قرآني وقتي سخن از ساماندهي، اصلاح و ارشادي هست، ‌همين مفهوم است. نكته اينجاست كه ما انسان‌ها بتوانيم ارتباطمان را با خداوند، خودمان ، جهان خلقت و با ديگران ساماندهي كنيم. اين اتفاق زماني مي‌افتد كه موقعيت‌هايي را كه در آن قرار گرفته‌ايم بشناسيم و نسبت به اصلاح و ساماندهي و تغيير آن اقدام كنيم. 🔶 يكي از مفاهيم اساسي، مفهوم تقواست. متأسفانه با تعبير غلطي كه از مفهوم تقوا داريم، تقوا تعطيل و بيكار شده است. تقوا در روايات تحت عنوان پايبندي و به تعبير مقام معظم رهبري، تحت عنوان خويشتن‌ باني و به تعبير ما از نظر فلسفي تحت عنوان دوري از عوامل هستي‌زدا و نزديكي به عوامل هستي‌بخش است. بنابراين براي دستيابي به آن هدف با رويكرد موقعيت‌شناسي و اصلاح موقعيت با نظام و معيار تقوا، در دروس معارف اسلامي اين چشم‌انداز مقصدي بايد مطرح باشد. دانشجويان را بايد به سمتي سوق دهيم كه بتوانند خودشان را بپايند و ازعوامل هستي‌زدا دوري كنند؛ هم‌چنين در ارتباط با خداوند، خودشان، ‌خلقت و ديگران درست عمل کنند تا به آن حيات طيبه دست پيدا كنند. 🔶 آسيب‌شناسي و راهکارها ابتدا بايد آسيب‌‌شناسي کرد بعد با توجه به آن راهكارها را جستجو کرد. يعني اگر ما در مؤلفه‌ استاد بحث كرديم، بايد بگوييم استاد چه ويژگي‌ها و توانمندي‌هاي حرفه‌اي، علمي، ‌اخلاقي داشته باشد. بايد هدف را شفاف كنيم. اين يك دورنماي ايده‌اي هست كه من فكر مي‌کنم بايد ايجاد شود تا بحث تحولي كه به دنبال آن هستيم لباس تحقق به خود بپوشد. 🔶 مقام معظم رهبري در اصلاح و ساماندهي جامعه و رسيدن به حيات طيبه مي‌گويند که دو بخش دارد؟ يك بخش ابزاري و يك بخش اصلي؛ و معتقدند بخش ابزاري همين بخش‌هايي است كه تا به حال كار شده مثل پيشرفت علم ، اختراع، صنعت، سياست، اقتصاد و. . . ولي بخش حقيقي و اصلي را متن زندگي ما عنوان مي‌کنند كه در واقع همان «سبك زندگي» است و بعد مصاديق آن را مي‌گويند. 🔶 ايشان مي‌فرمايند: «دروس معارف اسلامي بايد برود به سمت اين مصاديق»، يعني به سمت آن حدود 29 مورد برود. مقام معظم رهبري يك مسئله‌‌شناختي دقيق كردند و تكليفي را براي بخش‌هاي مختلف اعم از نخبگان و ساير نهادهاي مجري مشخص نمودند كه اگر تحقق پيدا كند، هم پيشرفت در دروس اسلامي صورت مي‌گيرد و هم تمدن‌سازي اسلامي محقق مي‌شود. 📚 منبع: نشریه معارف شماره 100 - آذر و دي 92.
گزارش تصویری: گفتگوی نوین پژوهشی (جلسه 84) موضوع: پهلوی‌ها؛ پیوند با بیگانه، ستیزبا هویت ملی» ارائه کننده: دکتر موسی حقانی زمان: پنجشنبه 97/04/28 مکان: قم، ابتدای بلوار جمهوری اسلامی، نبش کوی 4، پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی
♻️ سلسله مباحث گفتارپژوهی(33) 👈 نوشته ذیل، ادامه نکات مهم بدست آمده از مصاحبه اساتید پیشکسوت و موفق دروس معارف اسلامی در موضوعات مختلف با عنوان گفتار پژوهی است، که با ذکر نام استاد به صورت دسته‌بندی شده تقدیم می‌گردد. ✅ مدرسان جوان و تازه کار بهتر است بدانند ... 🔶 10. دکتر علی خالقی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی: چند توصیه به مدرسان معارف مخصوصاً جوانان که به تازگی می خواهند وارد این عرصه گردند: الف) حتماً با انواع روشهای مختلف تدریس آشنا گردند، حال با رفتن به کارگاهای مختلف که خود نهاد برگزار می‌کند یا مراکز دیگر و ... ب) مطالعه بسیار مهم است، باید مطالعه زیاد داشته باشند، مسائل پیرامونی رادر حد لازم بلد باشند، نگویند که تخصص من فلان گرایش است و در همان موضوع و گرایش کار می‌کنم، نه اینگونه نیست، انتظار از استاد معارف چیز دیگریست، به قول معروف باید جامعیت یک طلبه سنتی وقدیم را داشته باشند. ج) با علاقه وارد این کارزار شوند. هیچ عیبی هم ندارد که بگویند به دنبال یک لقمه نان هستند ولی با عشق کارشان را انجام دهند. د) با اخلاص ونیت پاک وارد این کار شوند، آنگاه است که تأثیر گذارند، دانشجویان واقعا این را می فهمند و احساس می کنند که آمده‌اید یک وظیفه‌ای را انجام بدهید و بروید، یا نه با جان ودل بحث می کنید و اینرا اظهار هم می کنند. با توجه به اینکه تعلیم وتربیت در توسعه کشور از امور بنیادین است وارد تدریس دروس معارف شوید. 🔶 11. دکتر امیر نورانی مکرم دوست، استادیار دانشگاه گیلان: گاه عملکرد اساتید جوان بهتر از قدیمی‌هاست، البته تجربه خیلی مهم است و خیلی از تجربیات هم در طول زمان و در حین تدریس کم کم باید کسب شود، اما مدرسان جوان باید در حوزه روش‌های تدریس مطالعه داشته باشند و کار کنند و کارگاه ببینند، باید مطالعات جانبی خود را زیاد نمایند، قلمرو اطلاعاتی خود را و قدرت تحلیل علمی‌شان را افزایش دهند. 12🔶 . دکتر مهوش کهریزی، استادیار دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه: اساتید جوان با توجه به شرایط زمانی که در آن زندگی می‌کنیم صرفاً به عنوان یک شغل به تدریس نگاه نکنند بلکه به عنوان یک تکلیف و وظیفه دینی و شرعی به این عرصه وارد شوند. علاوه بر این هر اندازه تقوی، اخلاص، تواضع و خوش‌خلقی را در خود تقویت نمایند موفق‌تر می‌باشند. باید رفتار آنها به گونه‌ای باشد که مقبولیت دانشجویی ایجاد شود، و با توجه به اینکه اختلاف سنی کمتری با دانشجویان نیز دارند در ایجاد این رابطه موفق‌تر‌اند.