27.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 شرح حدیثی از #امام_کاظم (علیهالسّلام) توسط حضرت آیتالله خامنهای مدّظله العالی
🔺 این روایت از حضرت موسیبنجعفر علیهماالسلام است، توصیه میفرمایند به «جدّیّت»؛ جدّیّت یعنی تلاشِ تام و تمام.
🔺 هیچ وقت گمان نکن ما دیگر آن وظیفهی لازم را در قِبال پروردگار انجام دادهایم؛ ما همیشه در مقابل خدای متعال، دچار تقصیر و کوتاهی هستیم.
🗓️ ۱۳۹۷/۰۷/۱۵
📥 سایر کیفیتها:
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=45436
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۲۰
🏷️ روانشناسى قبائل قريش
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ سُئِلَ عليهالسلام عَنْ قُرَيْشٍ فَقَالَ أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ فَرَيْحَانَةُ قُرَيْشٍ نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ وَ اَلنِّكَاحَ فِي نِسَائِهِمْ وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا
وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا وَ أَسْمَحُ عِنْدَ اَلْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: (از قريش پرسيدند) امّا بنى مخزوم، گل خوشبوى قريشند، و كه شنيدن سخن مردانشان، و ازدواج با زنانشان را دوست داريم، امّا بنى عبد شمس دورانديشتر، و در حمايت مال و فرزندان توانمندترند كه به همين جهت بد انديشتر و بخيلتر مىباشند.
و امّا ما (بنى هاشم) آنچه را در دست داريم بخشندهتر، و براى جانبازى در راه دين سخاوتمندريم. آنها شمارشان بيشتر؛ امّا فريبكارتر و زشت روىترند، و ما گوياتر و خيرخواهتر و خوشروى تريم.
🇯 🇴 🇮 🇳
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: از امام عليه السّلام از (اوصاف) قريش پرسيدند فرمود: امّا بنى مخزوم (طايفهاى از قريش) گل خوشبوى قريش هستند (زيرا مردانشان زيرك و زنانشان آراستهاند) سخنان مردانشان (بجهت شيرين زبانى) و زناشويى با زنانشان را (بر اثر آراستگى) دوست مىدارى و امّا بنى عبد شمس (طايفۀ ديگر از قريش) دوربينترينِ قريش مىباشند از رأى و انديشه و جلوگيرنده ترين آنانند چيزيرا كه پشت سر ايشان است (در پيشآمدها يگانهاند) و امّا ما (بنى هاشم، طايفۀ ديگر از قريش) بخشندهتريم آنچه را (دارائى) كه در دست مان است، و جوانمردتريم به جا ندادن هنگام #مرگ (در ميدان جنگ از كشته شدن باك نداريم) و ايشان (بنى عبد شمس كه بنى اميّه از آنها هستند از روى شمار) بيشترند، و (در آميزش) بسيار فريبنده و زشت رو مىباشند، و ما (در گفتار) فصيحتر (رساتر) و نيكخواهتر و (در معاشرت) خوشروتر هستيم.
📖 اين كلام حكيمانه در #پاسخ كسى بيان شد كه از امام عليه السلام دربارۀ ويژگىهاى قبايل قريش سؤال كرد. امام عليه السلام نيز به سه قبيلۀ معروف آنها («بنو مخزوم»، «بنو عبد شمس» و «بنو هاشم») اشاره كرد و ويژگىهاى روحى و جسمى آنها را بر شمرد و در واقع به عنوان يك روانشناس ماهر در عبارات كوتاهى سجاياى آنها را بررسى كرد»؛ (وَ سُئِلَ عليه السلام عَنْ قُرَيْشٍ) .
نخست در پاسخ اين سؤال - سؤال دربارۀ طايفۀ قريش - از قبيلۀ «بنىمخزوم» سخن مىگويد و مىفرمايد: «اما بنى مخزوم گلهاى قبيلۀ قريشاند كه ما دوست داريم با مردانشان هم سخن شويم و با زنانشان #ازدواج كنيم»؛ (فَقَالَ أَمَّا بَنُو مَخْزُومٍ فَرَيْحَانَةُ قُرَيْشٍ، نُحِبُّ حَدِيثَ رِجَالِهِمْ، وَ النِّكَاحَ فِي نِسَائِهِمْ).
«مخزوم» جد اين قبيله فرزند «يقظة بن مرة» بود و اين طايفه به پاكيزگى و برخورد خوب و حُسن معاشرت معروف بودند. امام عليه السلام نيز همين اوصافشان را ستود نه اوصاف معنوى و اخلاقى ديگر را و مىدانيم كه «ابو جهل» معروف، «وليد» و دودمان «مغيره» از دشمنان سرسخت #اسلام از اين قبيله بودند كه شأن نزول بعضى از آيات قرآن مسائل مربوط به آنها را تشكيل مىدهد؛ از جمله در شأن نزول آيات «ذَرْنِي وَ مَنْ خَلَقْتُ وَحِيداً * وَ جَعَلْتُ لَهُ مٰالاً مَمْدُوداً ...» گفتهاند كه اين آيات دربارۀ «وليد بن مغيره» ى معروف است كه تصميم داشت با قرآن معارضه كند.
و آيۀ شريفۀ «ذُقْ إِنَّكَ أَنْتَ اَلْعَزِيزُ اَلْكَرِيمُ» دربارۀ «ابو جهل» نازل شده كه مذمت شديدى در اين آيات از هر دو به چشم مىخورد.
سپس امام عليه السلام به سراغ معرفى طايفۀ «بنى عبد شمس» مىرود كه «ابو سفيان»، «معاويه» و «بنىاميه» از اين قبيلهاند، مىفرمايد: «اما طائفۀ بنى عبد شمس از همه بدانديشتر و بخيلترند»؛ (وَ أَمَّا بَنُو عَبْدِ شَمْسٍ فَأَبْعَدُهَا رَأْياً، وَ أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا). جملۀ «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» گاه به شكل مدح تفسير شده به اين گونه كه آنها داراى افكارى عميق و دورنگرند و نسبت به آنچه در اختيار دارند شجاعانه دفاع مىكنند و گاه به صورت دو وصف مذموم تفسير شده و جملۀ «أَبْعَدُهَا رَأْياً» يعنى دورترين قبايل قريش از حقّند و «أَبْعَدُهَا رَأْياً» و «أَمْنَعُهَا لِمَا وَرَاءَ ظُهُورِهَا» به اين معنا تفسير شده كه آنها بخيلترين افرادند نسبت به چيزهايى كه در اختيار دارند.
آنگاه امام عليه السلام از بنى هاشم ياد كرده، مىفرمايد: «اما ما (طايفۀ بنىهاشم) از همۀ آنها به آنچه در دست داريم بخشندهتر و به هنگام بذل جان از همه سخاوتمندتريم، #جمعيت آنها بيشتر و مكرشان فزونتر و زشتترند و ما فصيحتر و دلسوزتر و زيباتريم»؛ (وَ أَمَّا نَحْنُ فَأَبْذَلُ لِمَا فِي أَيْدِينَا، وَ أَسْمَحُ عِنْدَ الْمَوْتِ بِنُفُوسِنَا، وَ هُمْ أَكْثَرُ وَ أَمْكَرُ وَ أَنْكَرُ، وَ نَحْنُ أَفْصَحُ وَ أَنْصَحُ وَ أَصْبَحُ) . فصاحت بنىهاشم نمونۀ بارز آن در #پيغمبر_اكرم صلی الله علیه و آله و اميرمؤمنان عليهما السلام و خطبههاى #نهجالبلاغه و نامهها و كلمات قصار آن كاملاً نمودار است. #دعاى_عرفۀ #امام_حسين عليه السلام و دعاهاى #صحيفه_سجاديه نيز نمونههاى ديگرى از اين فصاحت بىبديل است.
خيرخواهى آنها درباره اسلام تا آنجا بود كه تا پاى جان ايستادند و همه چيز را براى حفظ اسلام در صحنههايى همچون #كربلا و غير آن فدا كردند. زيبايى صورت آنها در تواريخ كاملاً منعكس است. بذل و بخشش آنان در زندگى اميرمؤمنان علیه السلام كه هزار برده را با دسترنج خود آزاد كرد و در ركوع نماز، انگشتر گرانقيمتى را به سائل داد و آيه در مدح او نازل شد و در زندگى بانوى اسلام فاطمۀ زهرا عليها السلام كه پيراهن شب زفافش را به سائل تقديم كرد و در زندگى #امام_حسن عليه السلام كه در طول #عمر خود چند بار تمام اموالش را ميان خود و نيازمندان تنصيف نمود و همچنين در زندگى #امام_صادق عليه السلام كه بخشى از اموال خود را به دست يكى از شيعيان سپرده بود تا اگر اختلافى در ميان شيعيان در باره مسائل مالى ببيند مبلغ مورد اختلاف را از اموال او بپردازد و ميان آنها صلح و صفا برقرار سازد معروف است. كوتاه سخن اينكه تاريخ اسلام كه به دست دوست و دشمن نوشته شده شاهد گوياى سخنان فشرده و پرمعنايى است كه امام عليه السلام در اين كلام حكمتآميز خود بيان فرموده است.
🔰 عشایر؛ غیوران ایران زمین
🔻 رسانه KHAMENEI.IR در اطلاعنگاشت «عشایر؛ غیوران ایران زمین» خصوصیات و نقش مهم #عشایر در کشور را بر اساس بیانات رهبر انقلاب اسلامی در ۱۳ دیدار مرور کرده است.
📥 نسخه قابل چاپ👇
https://khl.ink/f/50645
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 #فیلم_نوشت | هدایت جامعه در ماجرای غدیر تضمین شد
📹 ببینید | رهبر انقلاب: به اعتقاد ما اهمّیّت مسئلهى خلافت و ولایت و حکومت اسلامى موجب آن شد که پیغمبر اکرم در آخرین ماهها، آخرین هفتههاى زندگى پُربرکت خودش، مردم را نسبت به این قضیّه آگاه و روشن کند. لذا بود که در حجّةالوداع که در سال آخر عمر پیغمبر و در سال دهم از هجرت انجام گرفت، پیغمبر اکرم یک خطبهى مفصّلى در خود حج، در منىٰ یا در مکّه ایراد کردند و وصیّتهایشان را براى مردم بیان کردند؛ بعد که از حج برمیگشتند، مابین مکّه و مدینه در نقطهاى به نام «غدیر خم» همهى مردم را جمع کردند؛ که در روایت هست که پیغمبر اکرم این نقطه را انتخاب کرد براى اینکه در این نقطه کسانى که از یمن یا از جاهاى دیگر آمده بودند، از قبایل مختلف جدا میشدند؛ اینجا جایى بود که همهى حجّاجى که از مکّه برمیگشتند، در اینجا مجتمع بودند. خود انتخاب این بیابان داغ و زمین سوزان و آفتاب جوشنده به خاطر این بود که اهمّیّت این مسئله روشن بشود. ۱۳۶۳/۶/۲۳
🏷 #بزرگترین_عید_برترین_تبیین
🌸 Farsi.Khamenei.ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 نماهنگ | امیرالمؤمنین علیه السلام قله حکومت اسلامی
🔻 حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مدّظله العالی: «#امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (علیه آلاف التّحیّة و السّلام) یک قلهی مرتفع است؛ هم برای حاکم اسلامی و حکومت اسلامی، هم برای هر فرد مسلمان.»
🗓️ ۱۳۸۸/۰۹/۱۵
🏷 #بزرگترین_عید_برترین_تبیین
📥 سایر کیفیتها👇
https://farsi.khamenei.ir/video-content?id=50660
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۲۱
🏷️ ارزيابى کردار
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ قَالَ عليهالسلام شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَى تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَئُونَتُهُ وَ يَبْقَى أَجْرُهُ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: چقدر فاصلۀ بين دو عمل دور است: عملى كه لذّتش مىرود و كيفر آن مىماند و عملى كه رنج آن مىگذرد و پاداش آن ماندگار است.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
♻️ ترجمه فیضالاسلام: امام عليه السّلام (در ترغيب به بندگى) فرموده است: چه دور است بين دو عمل و كردار؛ عملى (نافرمانى) كه لذّت و خوشى آن بگذرد و زيان (كيفر) آن بماند و عملى (طاعت و بندگى) كه رنج آن بگذرد و پاداش و مُزدش بماند.
🇯 🇴 🇮 🇳
امام عليه السلام در اين كلام نورانى اشاره به تفاوت اعمال خيرى كه مورد رضاى خداست و لذات و هوسرانىهاى ناپايدار دنيا كرده مىفرمايد: «اين دو عمل چقدر با هم متفاوتند: عملى كه لذتش مىرود و عواقب سوء آن باقى مىماند و عملى كه زحمتش مىرود و اجر و پاداشش باقى است»؛ (شَتَّانَ مَا بَيْنَ عَمَلَيْنِ عَمَلٍ تَذْهَبُ لَذَّتُهُ وَ تَبْقَىٰ تَبِعَتُهُ وَ عَمَلٍ تَذْهَبُ مَؤُونَتُهُ وَ يَبْقَىٰ أَجْرُهُ) . در ميان كارهاى نيك و بد و اعمال حسنه و سيئه - با اينكه هر كدام جنبۀ مثبت و منفى دارند - اين تفاوت آشكار ديده مىشود؛ اعمال گناهآلود داراى لذتى موقتى و ناپايدار است كه به زودى زايل مىگردد ولى عواقب بد آن هم در دنيا و هم در آخرت دامان انسان را مىگيرد. مثلاً انسانى براى برخوردارى از لذتى آنى به شراب پناه مىبرد. ممكن است اين مادۀ مخدر ساعتى او را از غم و اندوه ته كند و در نشئهاى لذتبخش فرو برد؛ اما به زودى پايان مىيابد و آثار سوء آن در تمام اعضاى بدن او تدريجاً ظاهر مىشود و در آخرت نيز از شراب طهور بهشتى و نوشيدن آب كوثر محروم مىگردد. ولى به عكس، انسانى كه به سراغ بندگى خدا مىرود و در ميدان جهاد با نفس و جهاد با دشمن حاضر مىشود، هر چند با مشكلاتى روبرو مىگردد؛ اما اين مشكلات تدريحا از بين مىرود و اجر و پاداش دنيوى و اخروى آن باقى مىماند. اين همان چيزى است كه قرآن به آن اشاره كرده مىفرمايد: «مٰا عِنْدَكُمْ يَنْفَدُ وَ مٰا عِنْدَ اَللّٰهِ بٰاقٍ» ؛ آنچه نزد شماست از ميان مىرود، و آنچه نزد خداست باقى مىماند». هوسرانى و شهوترانى همچون كفهاى روى آب است كه «فَيَذْهَبُ جُفٰاءً» ؛ سرانجام كفها به بيرون پرتاب مىشوند» و اعمال نيك همچون آب زلال كه به مصداق «وَ أَمّٰا مٰا يَنْفَعُ اَلنّٰاسَ فَيَمْكُثُ فِي اَلْأَرْضِ» ؛ ولى آنچه به مردم سود مىرساند (\آب يا فلزّ خاص) در زمين مىماند» باقى و برقرار خواهد بود
#مطالعه
#داستانهای_شگفت
59 - عاقبت به خیری
عبد صالح حاج یحیی مصطفوی اقلیدی که در سفر حج و زیارت عتبات مصاحبت ایشان نصیب شده بود نقل کرد که یکی از أخیار اصفهان به نام سید محمد صَحّاف ارادت و علاقه زیادی به مرحوم سید زین العابدین اصفهانی داشت و چون یک سال از فوت مرحوم سید زین العابدین گذشت شب جمعه ای آن مرحوم را در خواب دید که در بستانی وسیع و قصری رفیع است و در آن انواع فرشهای حریر و استبرق و ریاحین و گلهای رنگارنگ و انواع خوردنیها و آشامیدنیها و جویهای آب و خلاصه انواع لذایذ و بهجتهای موجود به طوری که مبهوت می شود و می فهمد که عالم #برزخ است و آرزو می کند که در آن مقام باشد .
پس به جناب سید می گوید شما در چنین مقامی در کمال بهجت و آسایش هستید و ما در دنیا گرفتار هزاران ناملایم و ناراحتی می باشیم ، خوب است مرا نزد خود در این مقام جای دهید.
جناب سید می فرماید اگر مایل هستی با ما باشی هفته دیگر #شب_جمعه منتظر شما هستم از خواب بیدار می شود و یقین می کند که یک هفته از عمرش بیشتر نمانده است پس سرگرم اصلاح کارهایش می شود، بدهی هایش را می پردازد و وصیتهای لازمه اش را به أهلش می نماید .
بستگانش می گویند این چه حالتی است که عارضت شده ؟ می گوید خیال سفر طولانی دارم .
بالجمله روز پنجشنبه آنها را با خبر می کند و می گوید روز آخر #عمر من است و امشب به منزل خود می روم. می گویند تو در کمال صحت و سلامتی هستی می گوید وعده حتمی است شب را نمی خوابد و تا صبح به #دعا و #استغفار مشغول می شود و اهلش را وا می دارد استراحت کنند .
پس از طلوع #فجر که به بالینش می آیند می بینند رو به قبله خوابیده و از دنیا رفته است، رحمة اللّه علیه.
... صحبت سر این بود که برای استعاذه چه لفظی بهتر است. عرض کردم لفظ استعاذه یک مساله است؛ ولی معنایش یک مسالهی دیگر است. آنچه مرا از شرّ شیطان نجات میدهد، پناه بردن به #ولایت حقتعالی و اهلبیت علیهمالسلام است.
🔸 #استعاذه، یعنی انسان خودش را بگونهای از درگیری با شیطان به ولایت رحمان و اهلبیت علیهمالسلام متصل بکند و مدد بگیرد؛ چون که خودِ همین درگیری کِسلکننده است مگر اینکه مدد و کمک با استعاذه برسد.
🔹 استعاذه فقط گفتن یک لفظ نیست. استعاذه یک توجه باطنی به ولایت حقتعالی و رفتن زیر یک پرچم سفید🏳️ و امن است. حقیقت استعاذه مهم است که انسان در این درگیری زیر چتر حق تعالی برود. آن وقت که خواست مصداقاً زیر چتر☂️ حق تعالی برود میبیند که باید زیر چتر اهلبیت علیهم السلام رفت. میبیند که اینجا قویّ و تأمین میشود؛ بالأخره یدالله و وجه الله به همین معنی است.
🔸 انسان آنجا احساس میکند توجه به #امیرالمؤمنین علیهالسلام چقدر انسان را تقویت میکند و یا گریه بر #سیدالشهدا چقدر انسان را سبک میکند و خودش یک نوع پناهبردن به ولایت حقتعالی است.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
گاهی شخص کمی از خوف خدا یا برای مصائب اهل بیت علیهم السلام گریه میکند یا روزه میگیرد، در همان حال شیطانش ضعیف میشود.
🔸 در روایات هم این مطلب آمده است (رک: أمالي صدوق صفحه61) اما بعضیها گاهی خَلط میکنند و فکر میکنند که اگر شخص روزه بگیرد آن شیطان بزرگ ضعیف میشود. در حالی که این طور نیست؛ بلکه اطراف انسان خیلی از شیاطین هستند [آنها هستند که با روزه گرفتن او ضعیف می شوند که در نهایت نفوذ شیطان بزرگ در این انسان کم می شود.]
🔹 خوبیاش این است که انسان می تواند در این راه پر نشیب و فراز، برود و بیاید و با انجام اعمال صالح این شیاطین را دور کند و فضا را برای بارش باران رحمت الهی آماده کند و در نهایت یک شخصیت خدایی تعریف بشود.
🔸 روزه برای دفع شیاطین خیلی مؤثر است و شیاطین خیلی از #روزه اذیت میشوند. #نماز هم به شرط توجه خوب است؛ ولی روزه یک مُهر و مومی است. حتی انسان اگر با گرفتن روزه خوابید اشکالی ندارد و خوب است. روزه خیلی مؤثر است. همچنین یکی از موثرترین ابزار که شیاطین را دور میکند، #توجّه است.
┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄
@nasery_ir
#نهج_البلاغه | #حکمت ۱۲۲
🏷️ عبرت از مرگ دیگران
┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄
❁• وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلاً يَضْحَكُ فَقَالَ
كَأَنَّ اَلْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ اَلْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ اَلَّذِي نَرَى مِنَ اَلْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ
┅───────────────┅
☜ و درود خدا بر او، فرمود: (در پى جنازهاى مىرفت و شنيد كه مردى مىخندد.)
گويى #مرگ بر غير ما نوشته شده و حق جز بر ما واجب گرديد و گويا اين مُردگان مسافرانى هستند كه به زودى باز مىگردند، در حالى كه بدنهايشان را به گورها مىسپاريم و ميراثشان را مىخوريم. گويا ما پس از مرگ آنان جاودانهايم! آيا چنين است، كه اندرز هر پند دهندهاى از زن و مرد را فراموش مىكنيم و خود را نشانۀ تيرهاى بلا و آفات قرار داديم.
🇯 🇴 🇮 🇳
♻️ ترجمه فیضالاسلام: گويا مردن در دنيا بر غير ما نوشته شده و گويا حقّ(مرگ) در دنيا بر غير ما لازم گشته و گويا مردههايى كه مىبينيم (هر روز مىروند) مسافرينى هستند كه بزودى بسوى ما برميگردند! ايشان را در قبرهاشان مىگذاريم، و داراييشان را مىخوريم، مانند آنكه ما پس از آنها جاويد خواهيم ماند كه پند دهندهها (زن و مرد از مردگان) را فراموش كرديم و بهر آفت و زيانى گرفتار شديم.
─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─
📖 امام عليه السلام اين سخن حكيمانه و تكان دهنده و بيدارگر را زمانى فرمود كه در تشييع جنازۀ يكى از مؤمنان شركت داشت، صداى خندۀ بلند كسى را شنيد و فرمود: «گويى مرگ در دنيا بر غير ما نوشته شده و گويى حق در آن بر غير ما واجب گشته و گويى اين مردگانى را كه مىبينيم مسافرانى هستند كه به زودى به سوى ما باز مىگردند»؛ (وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلاً يَضْحَكُ فَقَالَ عليه السلام: كَأَنَّ الْمَوْتَ فِيهَا عَلَىٰ غَيْرِنَا كُتِبَ، وَ كَأَنَّ الْحَقَّ فِيهَا عَلَىٰ غَيْرِنَا وَجَبَ، وَ كَأَنَّ الَّذِي نَرَىٰ مِنَ الْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ!)
به يقين خنديدن كسى در تشييع جنازه، آن هم با صداى بلند كه به گوش مولا على عليه السلام برسد نشانۀ نهايت #غفلت و بىخبرى از سرنوشت خويش و مسئوليتهايى است كه در اين جهان دارد. به همين دليل اين بزرگ معلم اخلاق و بيدار كنندۀ غافلان و بىخبران با سه تشبيه به آن شخص و امثال او #هشدار دارد:
✓ تشبيه اول: كار تو مثل اين است كه گمان مىكنى مرگ مال ديگران است و تو حيات جاويدان دارى. روزى جنازۀ تو را نيز بر مىدارند و تشييع كنندگان تو را به سوى آرامگاه ابدىات مىبرند. آيا دوست دارى آن روز دوستانت در تشييع جنازۀ تو بخندند؟
✓ دوم: آيا «حق» - به معناى وظايف واجب و مسئوليتهاى الهى و وجدانى - مخصوص ديگران است و تو مستثنا هستى و يا اينكه تمام حقوق واجبه را ادا كردهاى و الان خوشحالى و مىخندى؟
✓ سوم: آيا گمان مىبرى تشييع جنازه مانند بدرقۀ مسافرانى است كه به زودى به سوى تو باز مىگردند؟ گرچه چند روزى رنج فراق را تحمل مىكنى ولى به هنگام بازگشت شادى زائد الوصفى جاى آن را پر مىكند؟ در حالى كه سفر مرگ، سفرى است كه هرگز بازگشتى در آن نبوده و نخواهد بود و رنج فراق و جدايى از عزيزانِ از دست رفته، جاويدان است.