eitaa logo
مباحث
1.7هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
29.9هزار ویدیو
1.6هزار فایل
﷽ 🗒 عناوین مباحِث ◈ قرار روزانه ❒ قرآن کریم ؛ دو صفحه (کانال تلاوت) ❒ نهج البلاغه ؛ حکمت ها(نامه ها، جمعه) ❒ صحیفه سجادیه ؛ (پنجشنبه ها) ⇦ مطالب متفرقه ⚠️ برای تقویت کانال، مطالب را با آدرس منتشر کنید. 📨 دریافت نظرات: 📩 @ali_Shamabadi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 الان مشکلی که پیدا شده، تغییر طبایع است. دیگر دست نخورده نیستند و این خیلی بد است. 🔸 طبایع انسان‌ها در حل مشکلات جسمی و روحی جواب نمی‌دهد، چرا؟ چون سبکی که برایش در خوراک و رفتار تعریف کرده‌اند همه به هم خورده است. 🔹 حیوان با طبع حیوانی خودش آشناست؛ مثلا میمـ🐒ـون بالای درخت فقط انجیر می‌خورد. وقتی که دلش درد می‌گیرد یا یک بیماری می‌گیرد، همین‌جور که در جنگل حرکت می کند، طبعش به او می‌گوید که این گیاه را بخور برای دل‌دردت خوب است. می‌خورد و مشکل رفع می‌شود یا مثلا طبعش می‌گوید باید نمک بخوری. 🔸 اگر ما آمدیم به دلایلی این درخت انجیر را از او گرفتیم و او از گرسنگی مجبور شد میمونی را بگیرد و بخورد، یا مثلاً گوشت بخورد، طبع او شروع به تغییر کردن می‌کند. در خود ما هم همین‌جور است. 🔹 ما می‌خواهیم را بشناسیم. طبع مسئله‌ای است که با تمام عالم در ارتباط است. طبع، یک کلمه است؛ ولی می‌توان درباره آن، صد کتاب نوشت. اصلا خودِ اثبات طبع یک موضوع است. بعد از اثبات اصل آن، انسان می‌تواند تک تک مصادیق آن را پیدا کند؛ چقدر مطلب هست! 🔸 بعد در مورد تأثیر روابط در تغییر طبع صحبت کند. جماد، نبات، حیوان و انسان هر کدام طبع دارند. این‌ها چگونه تغییر پیدا می‌کند؟ استانداردش کجاست؟ کسی تابه حال استانداردش را به ما نگفته است. 🔹 استاندارد طبع چیست؟ چرا سنگ یاقوت با یک ریگ بیابان متفاوت است؟ چه در درمان، چه در غیر درمان؟! طبع مسئله خیلی مهمی است. 🔸 حالا می‌خواهیم سراغ طبع برویم، اگر را نشناخته باشیم شناخت طبع به تنهایی جواب نمی‌دهد. شخص باید بداند که طبع از چه تشکیل می‌شود؛ چه در حجر، چه در نبات، چه در حیوان؛ آن‌ هم جدا است. 🔹 متأسفانه آنقدر این علوم زیر آوار بوده که بعضی از فضلای محترم نوشته: بله اکثر مذاهب اسلامیه قائلند که ارکان اربعه‌ای هست. [یعنی خودش قبول ندارد و به دیگران استناد می دهد] انسان با این حرفها چه کار کند؟ ┄┅═✧❁ااا❁✧═┅┄ @nasery_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗃 | پیش به سوی خوبی‌ها 🤔 چگونه و کنیم؟ 🔷 ۱۷ توصیه آقا برای بالا رفتن از نردبان امر به معروف و نهی از منکر 🌸 💌 این جزوه را برای دوستان و آشنایانتان . 🖨️ نسخه باکیفیت چاپ
هدایت شده از فقه و احکام
| راه و رسم بهتر شدن برداشتی از بیانات رهبرانقلاب درباره امر به ‌معروف و نهی از منکر امر به ‌معروف یعنی همه مؤمنان در هر نقطه‌ای از عالم که هستند، موظّف‌اند جامعه را به سمت نیکی، به‌ سمت معروف، به‌ سمت همه کارهای نیکو حرکت دهند. 1394/1/1 - رهبرانقلاب 🖨️ نسخه با کیفیت چاپ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🗓️ سی مرداد سالروز بزرگداشت علامه مجلسی (رحمت الله علیه) گرامی باد. مدظله العالی: پایه های تشیّع را در آن زمانی که تشیع در کشور ما تازه بود همین کتاب های علامه مجلسی قرص کرده است. ---------------------------- 📖 محدث نوری (ره): از فاضل صالح شیخ حسن مازندرانی که در نجف اشرف ساکن بود، شنیدم، در مجلس بحث شیخ الفقها، صاحب جواهر (ره) بودم که ایشان فرمود: دیشب در خواب دیدم مجلس بزرگی برپاست و در آن مجلس، بسیاری از حاضرند و بر در آن مجلس، دربانی ایستاده‌ است. من اجازه گرفتم و داخل شدم، دیدم همه علمای گذشته تشریف دارند و در صدر مجلس علامه مجلسی (ره) نشسته است. از این که ایشان بر همه مقدّم بودند تعجب کردم، علت را از آن دربان پرسیدم، گفت: علامه مجلسی نزد ائمه علیهم السلام به «باب الائمه» معروف است و این مقام و منزلت را به خاطر این به او داده‌اند که در میان شیعه، چاوش را برای زوار سنت کرده است. محدث نوری (ره) در ادامه می‌فرماید: زیرا کسانی که چاوش هستند، مردم را به مشاهد مشرفه، تشویق و ترغیب می‌کنند و آنان را در صحراها و بیابان‌ها محافظت می‌کنند و راه را به آنان نشان می‌دهند و چاوش برای هر مسافری، مانند توفیقی است که بهترین رفیق است و پس از آن (رسیدن به مقصد) هم برای مسافران، فایده‌های بسیاری هست و ممکن است مراد (از چاوش بود او)، تألیفات آن بزرگوار باشد [که موجب نشر احادیث و آثار اهل بیت علیهم السلام شد و مردم به سوی خاندان عصمت راه یافتند.] چنانچه بر انسان خردمند پوشیده نیست. 📚 دارالسلام محدث نوری ره/ مجلد ۲/ صفحه ۲۴۴/ چاپ انتشارات و چاپخانه علمیه قم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسالۀ حقوق امام سجاد(علیه السلام)، حدیثی طولانی، مشتمل بر بیش از پنجاه تکلیف و وظیفۀ انسان نسبت به خود و دیگران است. حقوق در این مقام، صرفاً ناظر به حقوق واجب شرعی نیست بلکه شامل احکام استحبابی، اخلاقی و عرفی نیز می شود. قدیمی ترین منابع حدیثی که این رساله را به طور کامل ثبت کرده اند، عبارتند از ؛ ✓ تحف العقول، حسن بن علی بن حسین بن شعبه حرانی (متوفای ۳۸۱ق) که در آن ۵۰ حق از حقوق ثبت شده؛ اما سند رساله یاد نشده است. ✓ الخصال، ابوجعفر محمد بن علی بن حسین بابویه قمی (شیخ صدوق)، متوفای ۳۸۲ق ✓ من لا یحضره الفقیه، شیخ صدوق ره مؤلف تحف العقول این رساله را مانند سایر روایاتِ کتاب بدون سند آورده است؛ اما مرحوم صدوق(ره) آن را با سند متصل روایت کرده است‌ در متنِ سه روایت نقل شده از کتابهای فوق اختلافاتی دیده می شود، مانند اینکه مقدمۀ رساله در کتاب من لا یحضره الفقیه نیامده و از حق الله الاکبر آغاز شده است. عبارات خصال شرح بیش تری دارد و شروحی نیز بر این رساله نوشته شده است (علیه السلام) در این رساله به بیان دسته بندی شدۀ انواع حقوقی که مراعات آن بر انسان لازم است، می پردازند که می توان این حقوق را در سه دستۀ کلی بررسی کرد این سه دسته را که در احصای امام(علیه السلام) به پنجاه حق می رسد، می باید جامع ترین منشور حقوقی دانست که در متون دینی به صورت یکجا بیان شده است. دریافت رساله حقوق با دستخط منسوب به امام سجاد علیه السلام
| (علیه السلام) 📖 اعْلَمْ رَحِمَكَ اللَّهُ أَنَّ لِلَّهِ عَلَيْكَ حُقُوقاً مُحِيطَةً بِكَ فِي كُلِّ حَرَكَةٍ حركتها [تَحَرَّكْتَهَا أَوْ سَكَنَةٍ سَكَنْتَهَا أَوْ مَنْزِلَةٍ نَزَلْتَهَا أَوْ جَارِحَةٍ قَلَبْتَهَا أَوْ آلَةٍ تَصَرَّفْتَ بِهَا بَعْضُهَا أَكْبَرُ مِنْ بَعْضٍ وَ أَكْبَرُ حُقُوقِ اللَّهِ عَلَيْكَ مَا أَوْجَبَهُ لِنَفْسِهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى مِنْ حَقِّهِ الَّذِي هُوَ أَصْلُ الْحُقُوقِ وَ مِنْهُ تَفَرَّعَ ثُمَّ مَا أَوْجَبَهُ عَلَيْكَ لِنَفْسِكَ مِنْ قَرْنِكَ إِلَى قَدَمِكَ عَلَى اخْتِلَافِ جَوَارِحِكَ فَجَعَلَ لِبَصَرِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِسَمْعِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِلِسَانِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِيَدِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِرِجْلِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِبَطْنِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِفَرْجِكَ عَلَيْكَ حَقّاً فَهَذِهِ الْجَوَارِحُ السَّبْعُ الَّتِي بِهَا تَكُونُ الْأَفْعَالُ ثُمَّ جَعَلَ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَفْعَالِكَ حُقُوقاً فَجَعَلَ لِصَلَاتِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِصَوْمِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِصَدَقَتِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِهَدْيِكَ عَلَيْكَ حَقّاً وَ لِأَفْعَالِكَ عَلَيْكَ حَقّاً ثُمَّ تَخْرُجُ الْحُقُوقُ مِنْكَ إِلَى غَيْرِكَ مِنْ ذَوِي الْحُقُوقِ الْوَاجِبَةِ عَلَيْكَ وَ أَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقّاً أَئِمَّتُكَ ثُمَّ حُقُوقُ رَعِيَّتِكَ ثُمَّ حُقُوقُ رَحِمِكَ فَهَذِهِ حُقُوقٌ يَتَشَعَّبُ مِنْهَا حُقُوقٌ فَحُقُوقُ أَئِمَّتِكَ ثَلَاثَةٌ أَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقُّ سَائِسِكَ بِالسُّلْطَانِ ثُمَّ حَقُّ سَائِسِكَ بِالْعِلْمِ ثُمَّ حَقُّ سَائِسِكَ بِالْمِلْكِ وَ كُلُّ سَائِسٍ إِمَامٌ وَ حُقُوقُ رَعِيَّتِكَ ثَلَاثَةٌ أَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالسُّلْطَانِ ثُمَّ حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالْعِلْمِ فَإِنَّ الْجَاهِلَ رَعِيَّةُ الْعَالِمِ وَ حَقُّ رَعِيَّتِكَ بِالْمِلْكِ مِنَ الْأَزْوَاجِ وَ مَا مَلَكْتَ مِنَ الْأَيْمَانِ وَ حُقُوقُ رَحِمِكَ كَثِيرَةٌ مُتَّصِلَةٌ بِقَدْرِ اتِّصَالِ الرَّحِمِ فِي الْقَرَابَةِ فَأَوْجَبُهَا عَلَيْكَ حَقُّ أُمِّكَ ثُمَّ حَقُّ أَبِيكَ ثُمَّ حَقُّ وُلْدِكَ ثُمَّ حَقُّ أَخِيكَ ثُمَّ الْأَقْرَبُ فَالْأَقْرَبُ وَ الْأَوَّلُ فَالْأَوَّلُ ثُمَّ حَقُّ مَوْلَاكَ الْمُنْعِمِ عَلَيْكَ ثُمَّ حَقُّ مَوْلَاكَ الْجَارِي نِعْمَتُهُ عَلَيْكَ ثُمَّ حَقُّ ذِي الْمَعْرُوفِ لَدَيْكَ ثُمَّ حَقُّ مُؤَذِّنِكَ بِالصَّلَاةِ ثُمَّ حَقُّ إِمَامِكَ فِي صَلَاتِكَ ثُمَّ حَقُّ جَلِيسِكَ ثُمَّ حَقُّ جَارِكَ ثُمَّ حَقُّ صَاحِبِكَ ثُمَّ حَقُّ شَرِيكِكَ ثُمَّ حَقُّ مَالِكَ ثُمَّ حَقُّ غَرِيمِكَ الَّذِي تُطَالِبُهُ ثُمَّ حَقُّ غَرِيمِكَ الَّذِي يُطَالِبُكَ ثُمَّ حَقُّ خَلِيطِكَ ثُمَّ حَقُّ خَصْمِكَ الْمُدَّعِي عَلَيْكَ ثُمَّ حَقُّ خَصْمِكَ الَّذِي تَدَّعِي عَلَيْهِ ثُمَّ حَقُّ مُسْتَشِيرِكَ ثُمَّ حَقُّ الْمُشِيرِ عَلَيْكَ‏ ثُمَّ حَقُّ مُسْتَنْصِحِكَ ثُمَّ حَقُّ النَّاصِحِ لَكَ ثُمَّ حَقُّ مَنْ هُوَ أَكْبَرُ مِنْكَ ثُمَّ حَقُّ مَنْ هُوَ أَصْغَرُ مِنْكَ ثُمَّ حَقُّ سَائِلِكَ ثُمَّ حَقُّ مَنْ سَأَلْتَهُ ثُمَّ حَقُّ مَنْ جَرَى لَكَ عَلَى يَدَيْهِ مَسَاءَةٌ بِقَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ أَوْ مَسَرَّةٌ بِذَلِكَ بِقَوْلٍ أَوْ فِعْلٍ عَنْ تَعَمُّدٍ مِنْهُ أَوْ غَيْرِ تَعَمُّدٍ مِنْهُ ثُمَّ حَقُّ أَهْلِ مِلَّتِكَ عَامَّةً ثُمَّ حَقُّ أَهْلِ الذِّمَّةِ ثُمَّ الْحُقُوقُ الْحَادِثَةُ بِقَدْرِ عِلَلِ الْأَحْوَالِ وَ تَصَرُّفِ الْأَسْبَابِ فَطُوبَى لِمَنْ أَعَانَهُ اللَّهُ عَلَى قَضَاءِ مَا أَوْجَبَ عَلَيْهِ مِنْ حُقُوقِهِ وَ وَفَّقَهُ وَ سَدَّدَهُ.
ترجمه مقدمه : بدان كه خدا را بر تو حقوقى است كه تو را در هر جنبش و آرامش و هر جا باشى فرا گرفته‌‏اند و در هر اندامى بچرخانى و هر ابزارى بگردانى. بعضى از حقوق بر بعضى بزرگترند؛ بزرگترين حقوقى كه خدا بر تو واجب كرده حق او است تبارك و تعالى كه آن پايه همه حقوق است و همه از آن بازگرفته شوند، آنگاه واجب نموده براى تو بر عهده تو از سر تا قدمت با اعضاى مختلفت حقوقی را؛ براى ديده‌ات👀 بر تو حقى است و براى گوشت👂 بر تو حقى است؛ زبانت👅 به تو حق دارد و دستت🖐️ به تو حق دارد و پايت به تو حق دارد و شكمت به تو حق دارد و فرجت به تو حق دارد، اين هفت عضو تو است كه با آنها كار كنى. سپس خدا عزّوجلّ حقّى هم براى هر كار تو بر تو قرار داده، نمازت بر تو حقى دارد و روزه‌‏ات بر تو حقى دارد و زكاتت بر تو حقى دارد و قرباني‌ات بر تو حقى دارد و كارهايت بر تو حقى دارند. سپس دائره حق از تو به ديگران رسد كه بر تو حق واجب دارند و واجب‏‌ترين همه اين حقوق بر تو حق پيشوايان تو است و سپس حقوق رعيتت و سپس حقوق خويشانت. اين‌ها حقوقى است و حقوقى هم از آنها منشعب گردد، و حق پيشوايان كه بر تو است سه گونه است واجب‏‌ترشان حق سلطانست كه تدبير كار تو به دست اوست؛ سپس حق آموزگار و سپس حق آقائى كه مالک تو است، هر تدبيركننده و سرپرستى پيشوا است. حقوق زير دست هم بر سه گونه است؛ حق زير دست حكومت تو و سپس حق شاگرد و دانشجوى تو؛ زيرا نادان زير دست و رعيت دانا است، و حق زير دستى كه صاحب اختيار او هستى مانند زوجه و مملوک و حقوق خويشان فراوان است و پيوسته به اندازه پيوستِ رَحِم در خويشى، واجب‌تر همه بر تو حق تو است و سپس حق تو و سپس حق فرزندانت، سپس حق برادرت، سپس به ترتيب هر خويشى كه نزديك‌تر است، سپس حق آزادكننده و ولی تو، سپس حق آزادشده‌‏ات كه ولی نعمت اوئى، سپس حق هر كه به تو كرده، سپس حق اذان‌گوى نمازت، سپس حق پيش‌نمازت، سپس حق همنشين تو، سپس حق همسايه‌‏ات، سپس حق شريكت، سپس حق مالت، سپس حق بدهكارت، سپس حق بستانكارت، سپس حق معاشرت، سپس حق مدعى بر تو، سپس حق كسى كه به او ادعا دارى، سپس حق كننده با تو، سپس حق آنكه با او مشورت كنى‏، سپس حق اندرزجويت، سپس حق بزرگ‌تر از تو، سپس حق خردسال‏‌تر از تو، سپس حق سائل از تو، سپس حق كسى كه از او سؤال كنى، سپس حق كسى كه به تو بدى كرده به گفته يا كرده يا به شادى كردن عليه تو به گفتار يا كردار، به تعمّد يا غير تعمد، سپس حق همه همكيشانت، سپس حق كفّار ذمى، سپس حقوقى كه در تغيير احوال و باسباب پديد آيند، خوشا بر كسى كه خدايش يارى دهد تا هر حقى بر او واجب كرده ادا كند و او را دهد و نگهدارد.
حق و حقوق | برگزیده ‌ای از علیه السلام دریافت با کیفیت بالا www.hadithlib.com 🚩 @Mabaheeth
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از فقه و احکام
💳 مشارکت در خرید زمین موکب مع امام منصور | هزینه هر سهم مشارکت در خرید زمین موکب 12,000 تومان محاسبه می‌شود. قصد داریم تا باهمراهی شما منتظران حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف در مسجد مقدس جمکران به منظور ایجاد یک پایگاه دائمی در جاده نجف به کربلا اقدام به خرید زمین برای موکب مع امام منصور این مکان مقدس نماییم در این خصوص چند نکته لازم به ذکر است : ۱- با توجه به جایگاه حقوقی مسجد مقدس جمکران این زمین به صورت سند قطعی و موقوفه ای بنام مسجد مقدس جمکران ثبت خواهد شد که توسط. دیوان وقف شیعی کشور عراق به ثبت خواهد رسید. ۲- زمین مورد نظر بیش از ۲۵۰۰ متر است و سند آن تغییر کاربری داده شده است و سند قطعی آزاد است. ۳- با توجه به جایگاه بین المللی مسجد مقدس جمکران فعالیت موکب فرا ملی و به صورت دائمی در طول سال به عنوان یک پایگاه مهدوی خواهد بود. ۴- مشارکت شما در این امر مشارکت در یک کار دائمی و عمل خیر جاری خواهد بود که تا ظهور حضرت باقی خواهد ماند. ان شا الله ۵- شماره کارت و شماره حساب بانک ملت جهت واریز کمک های مردمی : شماره حساب:
2555555501
شماره کارت:
6183-7498-3378-6104
۶- هر ۳۷۵ سهم برابر است با یک متر‌ زمین موکب. تأمین شده تا الان : 12,758 سهم میزان نیاز : 1,000,000 سهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
| ۱۵۵ 🏷️ ضرورت پايبندى به عهد و پيمان ┄┅═✧ا﷽ا✧═┅┄ ❁• وَ قَالَ عليه‌السلام اِعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ فِي أَوْتَادِهَا ┅───────────────┅ ☜ و درود خدا بر او، فرمود: عهد و پيمان‌ها را پاس داريد به خصوص با وفاداران. ─┅•═༅𖣔✾✾𖣔༅═•┅─ ♻️ ترجمه فیض‌الاسلام: امام عليه السّلام (دربارۀ عهد و پيمان) فرموده است: ميخهاى عهد و پيمانها را بگيريد (در حفظ‍‌ و وفاى بآنها بكوشيد، يا آنكه شرائط‍‌ عهد و پيمان را محكم و استوار نمائيد، يا با وفادار پيمان بنديد نه با كسيكه شايسته نيست مانند كفّار و منافقين؛ زيرا ايشان بعهد خود وفا نمى‌كنند چنانكه در قرآن كريم س ۹ ى ۱۰ مى‌فرمايد: «لاٰ يَرْقُبُونَ‌ فِي مُؤْمِنٍ‌ إِلاًّ وَ لاٰ ذِمَّةً‌» يعنى ايشان دربارۀ اهل مراعات حقّ‌ خويشاوندى و عهد و پيمان را نمى‌نمايند). 🇯‌ 🇴‌ 🇮‌ 🇳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📖 امام عليه السلام در اين كلام حكمت‌آميز اشاره به شرايط بستن پيمان مى‌كند، مى‌فرمايد: «به پيمان كسانى چنگ بزنيد كه به پيمانشان وفادارند»؛ (اِعْتَصِمُوا بِالذِّمَمِ‌ فِي أَوْتَادِهَا) «اوتاد» جمع «وَتَد» به معناى ميخ است؛ ميخ‌هايى كه معمولا به وسيلۀ آن طناب خيمه‌ها را محكم مى‌كردند تا خيمه در مقابل باد و طوفان مقاومت كند. براى اين كلامِ حكمت‌آميز تفسيرهاى فراوانى ذكر شده است؛ نخست همان چيزى كه در ترجمۀ بالا آمد كه هرگاه مى‌خواهيد پيمان ببنديد به سراغ افراد بى‌اعتبار و پيمان‌شكن و غير قابل اطمينان نرويد، بلكه با كسانى عهد ببنديد كه داراى دين و شخصيت و تعهدند. اين تفسير با آنچه در شأن ورود اين گفتار حكيمانه در كلام ابن ابى‌الحديد آمده كاملاً سازگار است؛ زيرا امام عليه السلام بعد از جنگ جمل هنگامى كه «مروان بن حكم» خدمتش رسيد و عرض كرد: مى‌خواهم با تو بيعت كنم. امام عليه السلام فرمود: بيعت تو چه فايده‌اى دارد؟ ديروز (در آغاز خلافت ظاهرى) با من بيعت كردى و شكستى. باز آمده‌اى با من بيعت كنى. سپس دستور داد او را از مجلسش خارج كردند؛ بنابراين تفسير، «اوتاد» به معناى انسان‌هاى قابل اعتماد است. تفسير ديگر اين است كه منظور از «اوتاد» شرايط استحكام پيمان است؛ يعنى به هنگامى كه مى‌خواهيد با كسى پيمان ببنديد شرايط دقيق و محكمى براى آن ذكر كنيد تا راه فرارى براى طرف باقى نماند. تفسير سوم اين‌كه وفاى به پيمان لازم است؛ اما نه در برابر پيمان‌شكنان؛ هرگاه آنها پيمان شكستند شما هم مى‌توانيد دست از پيمان برداريد، همان‌گونه كه در آيۀ 7 سورۀ «توبه» مى‌خوانيم: «فَمَا اِسْتَقٰامُوا لَكُمْ‌ فَاسْتَقِيمُوا لَهُمْ‌» ؛ تا زمانى كه به پيمان شما پايبند باشند، شما نيز به پيمان آنها پايبند باشيد». نيز در آيۀ 12 همان سوره آمده است: «وَ إِنْ‌ نَكَثُوا أَيْمٰانَهُمْ‌ مِنْ‌ بَعْدِ عَهْدِهِمْ‌ وَ طَعَنُوا فِي دِينِكُمْ‌ فَقٰاتِلُوا أَئِمَّةَ‌ اَلْكُفْرِ إِنَّهُمْ‌ لاٰ أَيْمٰانَ‌ لَهُمْ‌» ؛ و اگر پيمان‌هاى خود را پس از عهد خويش بشكنند و آيين شما را مورد طعن (و تمسخر) قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد؛ چرا كه پيمان آنها اعتبارى ندارد»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
91 - شیردادن گوسفند به بچه انسان در چند سال قبل که بنده چند روزی فیروز آباد بودم در منزل مرحوم حاج خلیل و حاج عبدالجلیل (رحمة الله علیهما) که هر دو از اخیار بودند نقل کردند که در این اوقات در فیروز آباد چوپان فقیریست به نام فلان، زوجه اش وضع حمل نمود و از دنیا رفت. چوپان بیچاره که نمیتوانست صحرا نرود و گوسفند چرانی نکند چون راه اعاشه ئی جز آن نداشت و نمیتوانست دایه ئی برای نوزاد خود تدارک کند به ناچار بچه را در پارچه ای پیچید و همراه خود به صحرا برد. بچه را زیر درختی گذارد و به دنبال گوسفندان به کوه رفت؛ پس به یاد بچه افتاد که شاید از گرسنگی و ناله مرده است. به سرعت مراجعت کرد چون نزدیک شد دید بزی از گله اش برگشته و آمده نزد بچه به اختیارش پستان را رها کرد و پس از آن هر وقت بچه صدا میداد فوراً آن بز از چرا دست بر میداشت و خود را به آن بچه رسانده و به همان ترتیب او را سیر میکرد و بر میگشت برای چرا و این کار عادت همه روزه آن حیوان شد. آری آفریدگار جهان آفریده خود را که بقائش را فرموده است باید آن یعنی آنچه وسیله بقاء او است فراهم آورد و چون معده نوزاد جز شیر غذای دیگر را نتواند هضم نمود شیر را در پستان مادر درست کرده و مادر را مسخّر فرموده که پستان را در دهان بچه بگذارد چنانچه بچه را تکویناً مُلهَم ساخته که پستان را بمکد و شیر را به معده رساند. خلاصه همان خدائیکه مادر را مسخر میکند و رزق بچه را بوسیله او میرساند همان پروردگار است که حیوانی را مسخر می فرماید که بوسیله او رزق آن بچه به او برسد و هیچ جای شگفتی نیست؛ زیرا هر دو در دستگاه آفرینش و قدرت یکنواخت است. در آخر کتاب دار السلام عراقی داستانی عجیبتر نقل نموده و برای مزید در اینجا نقل میشود: شخصی از سادات محترمِ مجاور کربلا نقل کرد که من در وقتیکه با عیال خود بقصد از وطن بیرون شدم تا رسیدیم بخانقین. گماشتگان رومی ما را به جهت بروز مرض وبا در بعض بلاد ایران قرنطینه گذاشتند. اتفاقاً زوجه ام حامله بود و در همانجا وضع حمل نمود و بعد از چند روز وفات کرد. طفل بی شیر او بماند؛ پس از فراغت از دفن او از برای بچه در طلب دایه شدم کسی را نیافتم چون در کاروانسرا بُردیم و اهل آنجا غالباً سُنّی متعصّب و دشمن شیعه بودند اقدام نمینمودند بعلاوه گماشتگان رومی هم مانع بودند از خروج و دخول کاروانسرا. طفل هم بجز پستان به چیز دیگری آرامش نداشت؛ بیچاره شدم برای ساکت کردنش، پستان خودم را در دهن او گذارده پس آرام شد و مشغول مکیدن آن گردید! چون ملاحظه کردم دیدم از حلقوم او چیزی پائین میرود تعجّب کردم! پستانم را از دهانش خارج نمودم پس قطره شیری سر پستان خود دیدم چون نیک تأمل کردم از قدرت کامله خداوندِ رزّاق و برکات علیه السلام پستان خود را مانند زنان پر از شیر دیدم؛ پس بچه را شیر کامل داده خوابانیدم و از غصه راحت شدم و به همین منوال تا وارد علیهما السلام و و بعد وارد شدم و چون پس از ورود به کربلا پستانم را در دهان بچه گذاردم آرام نگرفت و چون در پستان خود تأمل کردم اثری از شیر در آن ندیدم و مانند سابق خشک بود و رطوبتی اصلاً نداشت. دانستم که تا پیش از ورود به کربلا چون مضطر بودم و هیچ چاره‌ای نبود چنین فرجی شد و الحال در کربلا که مرکز شیعه و محل اقامت من است تحصیل مُرضعه ممکن است؛ پس تفحّص کردم و مرضعه عفیفه دست آورده و او را هم برای خود عقد نمودم و شکر خدا را به جا آوردم.
❌ ۴۴ درصد از زنان بارداری که در آزمایش واکسن کرونا شرکت کردن بچشون سقط شد. وزارت بهداشت ما هم میخواست فایزر بیاره فقط بزنه به خانم‌های باردار 😐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اشک های بانوی کم در موکب های حجاب دختران انقلاب چــادرم سوخته ... اما به سـرم هـست هنوز
.