#شب_ششم_حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع نامه ی امام حسنِ مجتبی علیه السلام به فرزندش حضـــرتِ قاســـم ... می نویسم سُرخ تا با خونِ خود یـــاری کنی آبِــرویـــم خـــوب بــایـــد آبِـــــروداری کنــی نامه ام در کــربلا تضمیـــنِ میدان رفتن است پاسخِ خیـــرِ عمــو را می شود " آری "  کنـــی خواهشِ شمشیرِ من صُلح است امّا خویشِ من در دلِ میــدان مبـــادا خویشــــتن داری کنــی وارثِ فتــحِ جَــمل ، با ذوالفقــارِ کوچــک ات می توانــی آیـــه های مــرگ را جـــاری کنــی جز شهادت هیــچ پایانـــی سزاوارِ تو نیست شک ندارم می روی شایستـــه ســالاری کنی نوجوانِ من ، جـــوان تر می شوی با زخم ها با علـــی اکبـــر اگــر هــمــزاد پنــداری کنـــی اشــک می ریـزد برایـت شـــاه بیـــتِ کـــربلا ای گُـلِ خـــندان مَبــــادا گـریه و زاری کنـــی بـیـــنِ اقـــیـــانــــوسِ نــا آرامِ او آرام بـــاش شاید اینگــونه دلش را هم پرســـتاری کنـــی بوسه ای برداری از شش گوشه ی خشکِ لبش روزه ات را اینچنیـن شـــاهانه افطــاری کنــی                         # آخرِ نامه نوشتـــه بود با یک قطره اشــــک : آه عبدلله جـــان باید تو هم کـــاری کنــی ... #ابراهیم_زمانی

#شب_هفتم_حضرت_علی_اصغر_ع تقدیم به کوچکترین حیدرِ کربلا حضرتِ علی اصغر علیه السلام می دونم‌ تشنه ای مادر ولی من به جز اشکِ چشام آبــــی ندارم تو بازم‌ تشـــنه خوابت برده امّا من از داغِ لبات خــــوابی ندارم بخواب آروم بخواب آرومِ جونم بخواب ای حیدرِ شیریــن زبونم برایِ اون ‌کویــرِ خشکِ لب هات تا صبح لالایی بارون‌ می خونم دلم ‌از مردمِ این شــهر خـــونه اینا گمراهی رسم و راهشـــونه نمی دونم‌ چـرا دلشـــوره دارم گمـــونم ‌حرملـه همراهشـــونه شنیدم حـــرمله رحمــــی نداره یه ردِّ خون همیشــه تو چشاشه شنیـــدم ‌بیـــنِ تیرایــی که داره یه‌ چنتایی سه شعبه هم باهاشه میگن‌ خیلی دقیقه تو هدف هاش نشونه گیری هاش ردخور نداره نترس مادر بهت قول میده مادر دیگـــه اسمِ کثیـــفش رو نیاره نترس‌‌ مادر عمو عبّاس هستش تا اون ‌هستش‌‌‌ که آزاری نـدارن همیشه جنگ با آدم بزرگــاست اینا با بچّه هــا کـــاری نـــدارن ایشالله فردا از این دشت میریم برات گهــواره ی تازه  می گیرم همیــن‌ حالا دارم از شوقِ روزی که رو لبهات‌ میگی مادر میمیرم تو هم مثلِ علی اکبر می مونی که از پشتِ نقابش نور پیداست بابات وقتی در آغوشت ‌میگیره سفیدیِ گلـوت از دور پیداست بخواب آروم و آهسته عزیــزم که ‌تنها نیست بابا غــم نداریم علی اکبر‌ ، عمو عبّاس ، قاسم خدا رو شکر چیزی کم نداریم جوونــایِ بنــــی هاشـــم زیادن نترس بابا جونت تنهــا نمی شه ایشالله فردا از این دشت ‌میریم خدای من چــرا فردا نمی شه ؟ عمو جونت بهم قول داده فردا بره از خواهرت مشــک و بگیره بهم قــــول داده دریــا رو بیاره اگه دستاش بره قولش نمی ره #ابراهیم_زمانی

#شور #زمینه #شب_ششم_حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع همه جای تنت پر از خونه بدنت هم چه نیزه بارونه پاشو از جا بریم حرم قاسم دلمو داغه تو می سوزونه شده پاشیده ، بدنت قاسم جای سالم نمونده روی تنت قاسم چه بلاها که ، سرت آوردن زیر نعلای مرکبا تو رو پژمردن یا اباعبدالله عمو حسین آروم آروم پیش تو می شینم بدنت رو یه گوشه می چینم روی جسم تو من به جز نیزه دیگه قاسم چیزی نمی بینم چه به هم ریخته س ، سر و روی تو چقده نامرتبه آخه موی تو پاشو کاری کن ، تا بشم آروم نکش انقد پاتو زمین تو جلوی روم یا اباعبدالله عمو حسین چه غریبونه رفتی از پیشم دارم از غصه جون به لب میشم پاشو قاسم نگاه کن حالم رو با غمت میزنی تو آتیشم شده جنجالی ، توو حرم قاسم چجوری تا خیمه تورو ببرم قاسم داره می خنده ، به عموت دشمن بدنت ریخته هر طرف پیش چشم من یا اباعبدالله عمو حسین #عباس_قلعه

#حضرت_رباب_سلام_الله_علیها #شب_هفتم_حضرت_علی_اصغر_ع رباب بود و غمی که سرش خراب شده صدای گریه ی اصغر غم رباب شده خراب کودک او عالم است و یک‌ لحظه رباب خیر ندید از همین خراب شده زن است و دلخوشیش نغمه نغمه لالایی رباب نغمه ی لالاییش عذاب شده حسین کودک خود را گرفت از مادر شتافت سمت فراتی که خود سراب شده برای قطره ی آبی به دشمنش رو زد گرفت آب ؟ نه اما حسین آب شده حسین ماند و غمی نونهال در آغوش چه غنچه ای است درآغوش گل گلاب شده کدام صفحه تاریخ را رقم زد تیر کدام پرسش تاریخ را جواب شده حسین یاد غم داغ پشت در افتاد دویاره کشتن شش ماهه فتح باب شده‌ #محسن_ناصحی

#واحد_سنگین #شب_پنجم_حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع *بند اول* دستش توو دستای عمه بود و از روی تل میدید عموش افتاده زخمی توی مقتل.... خون حسن توو رگهاشه عمو شبیه باباشه باید که واسش فداشه... یاره و یاور حسین سرباز آخر حسین ای گل پرپر حسین... ///واویلتا واویلتا/// *بند‌ دوم* تا دید که دشمن قصد سر عموشو داره دستو جلوی عمو گرفت تا که نزاره... دستش به پوست شد آویزون بی حال و زخمی نیمه جون جسم کوچیکش غرق خون... تن کوچیکش جا به جا میشه زیر سم اسبا واویلتا واویلتا... ///واویلتا واویلتا/// مهدی ندرخانی کرج

#شور_امام_حسین_ع #شور_حضرت_عباس_ع *بند اول* خُنَکای جگرم ذکرِ حسینه وصیتِ مادرم ذکرِ حسینه اولین اسم لبم نام تو بوده نفسایِ آخرم ذکرِ حسینه ذکر حسینه؛علت دیوونگی توو هیئتامون ذکر حسینه؛ذکری که زینت میده به روضه هامون ذکر حسینه؛بهترین طنینِ آهنگِ صدامون...   اسمِ تو،به دل میشینه،به غم تسکینه،حسین~ مادرت،میونِ هیئت،منو میبینه،حسین~ با عشقت،ببین درگیرم،برات میمیرم،حسین~ از دستِ،بی بی رقیه،حرم میگیرم،حسین~ ///اللهم الرزقنا حرم.../// *بند دوم* اشکِ چشمِ نوکراتون قیمتیه تربتِ صحن و سراتون قیمتیه آقا من رو خاکِ پای زائرات کن خاکِ پایِ زائراتون قیمتیه... قیمتیه؛اشکِ چشمایی که جاریه با نامت قیمتیه؛صیدی که عمریه افتاده به دامت قیمتیه؛عشقِ بینِ منو تو خیلی میخوامت...   تو هستی،سر و سامونم،برات میخونم،حسین~ زندگیم،همه هستیمو،به تو مدیونم،حسین~ پاتو روو،چشام میزاری،هوامو داری،حسین~ اسم تو،نمیشه هیچ وقت،برام تکراری،حسین~ ///اللهم الرزقنا حرم.../// *بند سوم* دلُ از دل میبره صحنِ اباالفضل ماورایِ باوره صحنِ اباالفضل میونِ صحنای زیبایِ ائمه به خدا که محشره صحنِ اباالفضل... صحن اباالفضل؛ اولین خاطره ی زیارتیمه صحن اباالفضل؛ملجاء درموندگیمون از قدیمه صحن اباالفضل؛قلبِ من کنجِ حرم عمری مقیمه...   اباالفضل،یلِ دریا دل،دوایِ مشکل،مدد~ اباالفضل،وزیرِ ارباب،امیرِ قابل،مدد~ اباالفضل،دمِ روز و شب،نوایِ هر لب،مدد~ اباالفضل،عزیز الزهرا،کفیل الزینب،مدد~ ///اللهم الرزقنا حرم.../// *مهدی ندرخانی-کرج*

#شور_امام_حسین_ع #شور_امیرالمومنین_ع *بند اول* اسمت شیرینه آوای لبمه از تو گفتن نجوای هر شبمه... قلبم میزنه با عشق حرمت عمری دخیلم به شال علمت... به پای عشقتم ثابت قدم فکر زیارته توی سرم تووی دنیا همین برام بسه بهترین خاطراتمه حرم... غبطه میخورم به حال زائرا اونایی که هستن الان کربلا زائر تو داره هر جایی بها... ///حسین~ یابن الزهرا/// *بند دوم* دنیا اومدم واسه ی نوکری بین نوکرات منو هم میخری... اسممو جزء زائرا بنویس التماس میکنم با چشمای خیس... جنس گریه م با همه فرق داره چشمام با روضه ی تو میباره الحمدلله که توو طول سال مجلس نوکری برقراره... تموم حاجتمه فقط همین که راهی شم با رفقا اربعین کربلا بهترین نقطه ی زمین... ///حسین~یابن الزهرا/// *بند سوم* لنگر آسمونا و زمینه فقط حیدر امیرالمومنینه... پهلونه پهلونای جهان کراماتت مافوق درک و بیان... یا علی امپراطور کلام پادشاه جهان عالی مقام شروع هر روزمه با علی یا علی ذکر تو حسن ختام... حرم تو خونه ی شیعیانه اسم زیبات زینت واسه اذانه بدون شک منکرت بی ایمانه... مبدا عاشقی حرم مولا یه سحر از دم ایوونه طلا اربعین پا پیاده تا کربلا... ///علی ~ یا حیدر.../// *مهدی ندرخانی-کرج*

#واحد_سنگین #شب_هفتم_حضرت_علی_اصغر_ع *بند اول* طاقت بیار مادر عمو رفت آب بیاره کار عمو عباس تو نشد نداره... یکم دیگه صبر کن مادر رفته بجنگه با لشکر آب میاره واست آخر... الهی دورت بگردم حتی فرشته ها از غم از حال تو دارن ماتم... ///لای لای علی لای لای علی.../// *بند دوم* خدا کنه چند لحظه ای بارون بباره علی من دیگه طاقت عطش نداره... تب تو هی میره بالا میاد عمو عباس حالا بخواب گلم لالا لالا... عطش سوزونده لباتو داری رو دست بابا، تو میبینی موج فراتو... ///لای لای علی لای لای علی/// *مهدی ندرخانی* *سینا اسعدی*

#شب_هشتم_حضرت_علی_اکبر_ع غزل مرثیه ی آقا علی اکبر گرفته بر سر دامن سر جوانش را و داده است ز کف طاقت و توانش را برای این‌ که پدر را پسر صدا بزند پدر گرفت دمی خون در دهانش را صدای خنده‌ شان تا رسید نفرین کرد ز  آه  سینه‌ی خود جمع دشمنانش را خلیل وعده نمود و پس از هزاران سال حسین آمد و پس داد امتحانش را دوباره حرف علی کوچه باز شد این‌بار کشاند تا وسط دشت عمه جانش را مردّد است که تا خیمه‌ها که را ببرد تن جوانش را ...  یا  قد کمانش را ؟ ◇◇◇ وساعتی پس از‌این روی نیزه خواهدگفت موذن حرم کربلا اذانش را #محمدحسن_بیات‌_لو

بسم الله الرحمن الرحیم #شور_امام_حسین_ع *نام اثر : دنیا رو گشتم* ✔️بند اول دنیا رو گشتم همدم ندیدم آدم زیاده آدم ندیدم این سینه بی تو متروک‌ و سرده دنیایِ حرفم مَحرم ندیدم سوزد عمقِ سینه ی من از فراقِ تو هرگز از قلبم نرود اشتیاقِ تو عاشقی را من بلدم با سیاقِ تو چی بگم که کمه کمکم قلمه مینویسم ازت کلمه کلمه ای عزیزم حسین ای عزیزم حسین ✔️بند دوم دنیارو گشتم هی دورِ باطل گم کرده راهم ای ماهِ کامل حجّم تو بودی کعبم تو بودی کج شد مسیرم ای دلِ غافل حضرتِ جانانِ دلم قبله گاهم باش در شبِ ظلمانیِ من نورِ راهم باش خسته جان و نابلدم سرپناهم باش زده باز به سرم به هوات بپرم به هوایِ تو و به هوایِ حرم ای عزیزم حسین ای عزیزم حسین ✍️🏻 امیرحسین پارسا ؛ علیرضا افشار

بسم الله الرحمن الرحیم #واحد_چکشی_یا_تند #امام_حسین_علیه_السلام *نام اثر: راز آفرینش* ✔️بند اول: این رفاقتِ من با تو از قدیمه این همه ارادت، ها مالِ کودکیمه دم به دم یه عمر از روضه دم گرفتم کربلامو هر سال، از این علم گرفتم دینِ منه این علامت نوحه و اشک و زیارت کاری ندارم من با کسی یا دینِ بقیه حسین من اگه سینم کبوده عشقه جز اینم نبوده در زدنِ پشتِ درِ خونت سینه زنیه حسین سَیِّدی یا ثارالله جانم جانم جانم جانم اَبا عَبدِالله جانم جانم جانم جانم ابا عَبدِالله جانم جانم جانم جانم ابا عَبدالله جانم جانم جانم ✔️بند دوم رازِ آفرینش راهِ کربلاته این همه حرارت، از آهِ کربلاته خونه ی امیده خیمه ی محرم مرده زنده میشه، با قیمه ی محرم هرچی تو این ماجرا بود پایِ همین منبرا بود مجلسِ روضت مجلسِ نوره راهِ نجاته حسین چشمه یِ چشمم رَوونه خسته شدم از زمونه تشنه‌ یِ نورم آب حیاتم آبِ فراته حسین عاشقتم من والله جانم جانم جانم جانم اَباعَبدالله جانم جانم جانم جانم اَباعَبدالله جانم جانم جانم جانم اَباعَبدالله جانم جانم جانم ✍️🏻امیرحسین پارسا؛ علیرضا افشار

بسم الله الرحمن الرحیم #شور #شب_ششم_حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع *نام اثر: اَحلی مِن عسل* حَسَنیم حیدریم شیر منم ؛ قاسِم بنِ الحَسَنم عَلَویم غرّشِ شمشیر منم ؛ قاسِم بنِ الحَسَنم وقتی مادرم میگه؛ شیرِ جَوونِ من هی اضافه تر میشه؛ زور و تَوون من فرق نداره بفرستن؛ چند نفر به جون من سر و پا غیرتم این رزم و به خون میکشم من یلِ اَزرَق کُشم میگم اَحلی مِن عَسَل مرگ اینه در بینشم عاشقشم سرخوشم زره اندازه نبود شد زرهم پیکرم نذرِ سرِ دلبرم یه سپاهم که بیاد من یه تنه لشکرم چون نوه یِ حیدرم اَنَا قاسِم اَنَا قاسِم اَنَا اِبنُ الحَسَن اَنَا قاسِم اَنَا قاسِم اَنَا اِبنُ الحَسَن ✔️بند دوم حَسَنیم مادریَم مرد منم؛ قاسِم بنِ الحَسنم با عمو جان همدل و هم درد منم؛ قاسِم بنِ الحَسَنم یادمه بابام میگفت؛ پیشِ عمو جان باش واسه خیمه یِ عمّه؛ شیرِ نگهبان باش روزِ اشکِ عاشورا؛ تا تهش مسلمان باش به سرم عشقِ عمو دارم و عمّامه به سر میکنم میل سفر میکنم منم از نسل علی روبروی نیزه خطر میکنم سینه سپر میکنم با همین سنِّ کمم قامت یک لشکر و خم میکنم معرکه جم میکنم کسی سمتِ حرم و خیمه بره پاش و قلم میکنم شرِّش و کم میکنم اَنَا قاسِم اَنَا قاسِم اَنَا اِبنُ الحَسَن اَنَا قاسِم اَنَا قاسِم اَنَا اِبنُ الحَسَن ✍️🏻امیرحسین پارسا ؛ علیرضا افشار

بسم الله الرحمن الرحیم #زمینه #شب_ششم_حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع *نام اثر: منم منم* ✔️بند اول من نواده ی علیم قاسمِ حسن بی لباس جنگم من یک عبا به تن کی منم منم کرده این شما و من! های منم منم شیرِ حسن پیشِ من دم از کسی نزن فرزندِ ازرق تو رگامه خونِ علوی حافظم خدایِ نبوی فرزندِ ازرق میره به سمت اوّلین پسر ازرق نظاره میکنه تیغش به سمتِ دوّمیه و ازرق اشاره میکنه هفتا پسر به خاک و خونن این ازرق چه چاره میکنه جانم به بچّه شیرِ مجتبی جانم به بچّه شیرِ مجتبی ✔️ بند دوم من فدائیه عمومم ای سپاهیان قلبِ من مثالِ آهن شیرم و ژیان ابنِ سعد بگو دوباره چند نفر بیان! این لباسِ بختِ به تنم غرقِ خون شه عینِ کفنم من با حسینم مرگ برا من عینِ عسله حاضرم ندارم عجله من با حسینم دشمن میترسه از جسارتش از بس دلیره این پسر مبهوته لشکر از شجاعتش از بس میجنگه بی سپر تکبیر خیمه ها بلند شده از بس دوسش داره قمر جانم به بچّه شیرِ مجتبی جانم به بچّه شیرِ مجتبی ✍️🏻امیرحسین پارسا ؛ علیرضا افشار

بسم الله الرحمن الرحیم #شب_نهم_تاسوعا_حضرت_عباس_ع #شور_حضرت_عباس_ع *نام اثر: نجم الثاقب* ✔️بند اول نَجمُ الثّاقِب آیینه ی علیِ بنِ ابی طالِب با نگاش دشمن میکنه تُهی قالب ابوفاضل ابوفاضل نَجمُ الثّاقِب یه تنه میره مصافِ دو صد غاصب توی میدون غضبش قدرتِ غالب ابوفاضل ابوفاضل تا علمگیر میشه کربلا پر از طنینِ بانگِ تکبیر میشه چه نفس گیر میشه تا رجز میخونه عینِ غرّش شیر میشه دشمن از خشم نگاش به ثانیه؛ پیر میشه یلِ دریا دل و دلبرِ دلها قمر صاحبِ پرچمِ اَبی عَبدِالله قمر علمش تکیه گاه ماهِ رخش قرصِ ماه میگه زینب که لا قمرُ الاَّ قمر ابوفاضل مدد یا ابوفاضل مدد ابوفاضل مدد یا ابوفاضل مدد ✔️بند دوم نَجمُ الثّاقِب خَلقاََ و خُلقاََ علیه به هر جانب ارمنی هم دوسش داره چقد جالب ابوفاضل ابوفاضل نَجمُ الثّاقِب طالبِ عشقش دیگه شه به کی راغب؟ دیدنِ ماهش داره سجده ی واجب! ابوفاضل ابوفاضل تا مُهیّا میشه بره نهرِ علقمه علقمه دریا میشه تا ثریّا میشه از عمو جان بگیم آخه بسکه زیبا میشه همه جا دعای خیر فاطمه ؛ حامیشه همگان فانی و صورتِ باقی قمر به دلِ آسمان ماهِ عراقی قمر برو ای رهگذر بر همه عالم بگو همه دریا مِی و حضرتِ ساقی قمر ابوفاضل مدد یا ابوفاضل مدد ابوفاضل مدد یا ابوفاضل مدد ✍️🏻امیرحسین پارسا ؛ علیرضا افشار

بسم الله الرحمن الرحیم #واحدچکشی_یا_تند #امام_حسین_ع #حضرت_عباس_ع *نام اثر: نماز عشق* ✔️بند اول نمازِ عشقِ منه دو قطره اشکِ عزا میجوشه اشکِ چشام شبیهِ مشکِ عزا حسین حسین منه اذونِ سینه زنی طوافِ خونِ خدا همونه سینه زنی دستام میره بالا بکوبه به سینم رو زمین نمیذاری بشینم هیجانمی یا ثارالله چشمام مینویسه با جوهرِ گریه میگه این نفسا به تو هدیه ضربانمی یا ثارالله خوبه عاشقی مردونه گریه زنونش خوبه حالِ دلی که تو باشی بهونش خونه ی امنِ حرم ابی عبدالله خوبه سایه یِ پرچمِ سرخِ تو واسم خوبه این که با دستِ تو پُر میشه کاسم نورِ چشایِ ترم ابی عبدالله ابی عبدالله؛ حسین ✔️بند دوم این اعتقادِ منه مقدّسه علمت میگیری دستِ من و با دستایِ قلمت به گردِ پات ابداََ نمیرسه احدی مرام و معرفت و فقط شما بلدی دستات رویِ چوبه ی پرچمِ دینه عمو جانِ عزیزِ سکینه چه شجاعتی ابوفاضل چشمات خودِ غیرته برقِ نگاهش که میشن همه غرقِ نگاهش چه صلابتی ابوفاضل عباس قرصِ کنارِ تو قلبِ رقیه عباس میدی همیشه بغل به رقیه تک یل امّ بنین یاابوفاضل عباس از ادبت بوده تا دمِ آخر عباس اینکه نگفتی یه دفعه برادر ماهِ قشنگِ زمین یاابوفاضل یا ابوفاضل؛ آقا ✍️🏻امیرحسین پارسا ؛ علیرضا افشار