YEKNET.IR - roze 2 - hafteghi 99.03.23 - haj hasan khalaj.mp3
9.18M
⏯ #مناجات با #امام_زمان(عج)
🎤مداح:حاج #حسن_خلج
🏴 #امام_زمان(ع)
🏴 #حضرت_مهدی(عج)
🏴 #روضه #شب_جمعه
امیر لشکر من، دست من به دامن تو
رباب مانده به امید آب بردن تو
عبای من که نصیب علی شده، ماندم
چگونه جمع کنم پاره پاره ی تن تو
بدون چشم تو تکلیفِ خیمه روشن نیست
حصار امن خیامم نگاه روشن تو
بلند شو که نشیند هر آنکه اِستاده
برای کسب غنیمت سِتاده دشمن تو
چشم وا کن کمر شاه کنارت تا شد
خبرت آمد و در بین حرم بلوا شد
باب خنده به پریشانیِ زینب وا شد
بین دشمن سر خلخالِ زنان دعوا شد
از من دو دست بر كمر و از تو بر زمين
دستی دگر کجاست که خاکی به سر کنم
#شب_نهم_محرم
.
#غزل #امام_حسین
💐حب الحسین یجمعنا💐
ای بیرق عزای تو روی سرم حسین
ای روضه ی تو بانی چشم ترم حسین
کردندآشنا به غم و روضه ات مرا
درسن کودکی پدر و مادرم حسین
هرهفته ازفراق تو میگیرد این دلم
شبهای جمعه حال وهوای حرم حسین
زهرا کنار قتلگهت ناله میزند
شیب الخضیبِ من؛ پسرِ بی سرم حسین
با روضه های مادر تو ،گریه میکنم
ای پاره پاره تن، گُلِ نیلوفرم حسین
جوشان بود دو چشمه ی چشمم ز ماتمت
گرتو نظرکنی به دوچشم ترم حسین
انگشتر عقیق یمن سوز روضه هاست
آتش زند به این دل غم پرورم حسین
این آرزو فقط به دلم مانده تا زنم
درکربلای تو نفس آخرم حسین
ممنون لطف حضرت زهرای اطهرم
عمری بود که بر درتو نوکرم حسین
پای پیاده ذکر همه از نجف بود
حب الحسین یجمعنا تا حرم حسین
از نوبهارِ" زندگیم تا خزان شدن
تحت توجهات علی اکبرم حسین
#ابوذر_رییس_میرزایی (بهار)
#محرم
.
.
#شب_اول_محرم ۹۸
📋 #بهارعاشقیمونهمحرم
#زمزمه / #سبک_روضه
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه سرده اگه تاریکه دنیا
نمی ترسیم آخه مهتاب داریم
خدارو شکر بی صاحب نموندیم
خدارو شکر که ارباب داریم
درسته نوکر خوبی نبودیم
ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل!
صدامون می زده ارباب هرروز
یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!!
یه ساله از سر دلتنگی و درد
شبامون توی بزم روضه سر شد
خدارو شکر امسالم نمردیم
محرم شد چشامون باز، تر شد
بهار عاشقیمونه محرم
بهار اشک و فصل روضه خونی
با این سینه زدن دل پاک میشه
بهاره، موقع خونه تکونی
دوباره پرچم مشکی خریدیم
دلامون روشنه با این سیاهی
با این پیراهن و این شال مشکی
سیاهی لشکرت باشیم الهی
رفیقا قدر امشب رو بدونید
شاید فردا شبو دیگه نبینیم
شاید این آخرین ساله که داریم
کنار هم توی روضه میشینیم
رفیقامونو حتما یادتونه
رفیقایی که باهم گریه کردیم
کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا
ما سال دیگه زیر خاک سردیم
میون این همه غوغای دنیا
قرار ما تو های و هوی روضه ست
شهیدا اینو فهموندن به ما که
تو عالم هرچی خیره توی روضه ست
دلی که توی روضه سوخت، پاکه
دلی که پاک شد جای حسینه
چی میشه وقت جون دادن ببینیم
سر ماهم روی پای حسینه
سری که پر شد از عشق یه بی سر
اگه روو پیکرش باشه عجیبه
سر مسلم سر دارالاماره ست
اینم دردسرِ عشق حبیبه
دل مسلم پر از عشق حسینه
که واسه کشتنش دعوای نیزه ست
سر عاشق روی دروازه ی شهر
سر معشوق هم بالای نیزه ست
*شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#شب_اول_محرم ۹۸
📋#دلمسلمپرازعشقحسینه
#متن_روضه / *بخش اول صوت*
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دل مسلم پر از عشق حسینه
که واسه کشتنش دعوای نیزه است...
*همچین که ریختن دور خونه طوعه، خونه رو محاصره کردن، یکیشون داد زد: بیرون بیا، اگه بیرون نیای خودمون میریزیم تو خونه، خونه رو آتیش میزنیم؛
همچین که طوعه صداشونو شنید، اومد که بره در رو باز کنه، سریع مسلم دوید، اومد؛ خانوم جان تو نمیخواد بری، اینا همشون مَردن. تو بری جسارت میکنن، یهوقت یه حرفی میزنن. خوب نیست شما بری درو باز کنی...
(کجا رفت دلت؟!)
یادم نمیرود که همه داد میزدند
طوری لگد بزن که علی بی پسر شود...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋#سرمروشکستندفداسرت
#سبک_روضه / *بخش دوم صوت*
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سرم رو شکستن فدا سرت
اینا نقشه دارن برا سرت
می ترسن که روو نیزه ها سرت/قرآن بخونه
می ترسم بازم مثل مادرت
یه دستی بلند شه رو دخترت
همه ترسم از اینه خواهرت/ غریب بمونه
فرقی نمی کنه، توو کوفه مرد و زن
دیدم با این چشام، اینا غریب کُشن
گودال میکَنن، بد جور میزنن
حتی زناشونم، از دور میزنن
یه گودال برام کندن و زدن
یه عده می خندیدن و زدن
غریب گیرم آوردن و زدن/ فکر تو بودم
همه دور گودال نشستن و
زدن دندونم رو شکستن و
توی کوچه دستم رو بستن و/ فکر تو بودم
من نایبت بودم، اینجوری میزنن
موندم که باخودت، میخوان چیکار کُنن
سیلی که میزدن، از پا می افتادم
یاد مدینه و، زهرا می افتادم
خودم که گرفتار و بی کسم
ولی من برا تو دلواپسم
می دونم به دیدار نمی رسم/ خدانگهدار
تو سینهم پر از حسرت توئه
همه گریهم از غربت توئه
همه جا فقط صحبت توئه/ تو کوچه بازار
حرف از ثوابه و، پاداش و جایزه
فتوا رسیده که، قتل تو جایزه
با دخترات میای، اینو تا فهمیدن
توو خونه ها دارن، قول کنیز میدن
*شاعر: #داود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
📋#محرممشدشروعبهاسمربالحسن
#زمینه #شب_اول_محرم ۹۸
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
محرمم شد شروع / به اسم ربُ الحسن
و باکیأ لِلْحسین / عزای خون خداست
مبداء ما هیئت و / مقصود ما نوکری
مقصد ما اربعین / بعد نجف کربلاست
یه عالمه گریه کن ، یه عالمه سینه زن
تحت لوای حسین ، دوباره دور همن
یه دونه گریه کنم ، نداره آقام حسن
میشه بقیع پر از طبل و کُتَل حسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
مادر تو میگه فَابکِ عَلَی الحسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
" شهید بی کفن، حسین حسین حسین
شهید بی حرم، حسن حسن حسن "
بعد یه سال انتظار / محرم از راه رسید
ما اومدیم تا خودی / بدیم به زهرا نشون
سینه زنی پای ما / گریه ها با مادره
سخته به سینه زدن / با سینهی غرق خون
زخمی سینهش هنوز ، بگو به سینه ت نزن
ما که نمردیم آقا ، ماها میشیم سینه زن
فداییان حسین ، همه مرید حسن
نوحهی مادرت فَابکِ عَلَی الحسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
میخونه خواهرت فَابکِ عَلَی الحسن
خود حسن میگه فَابکِ عَلَی الحسین
" شهید بی کفن، حسین حسین حسین
شهید بی حرم، حسن حسن حسن "
قسم به جون و وهب ، جُناده عابس زهیر
قسم به خون حبیب ، جوونی ما فدات
شهید کرببلا ، غریب دور از وطن
آخر سر میکُشه ، نوکرتو روضه ها
میزدنت با عصا ، جلو چشِ مادرت
سرتو دیدن روو نی ، دخترتو خواهرت
ماها رو پیر کرد آقا ، داغ علی اکبرت
گریه ملائکه به ماتمت کردن
برای دِرهمی چه دَرهمت کردن
پیِ تو زینبت میگشت توی گودال
به زیر سم اسب چه مُبهمت کردن
" شهید بی کفن، حسین حسین حسین
شهید بی حرم، حسن حسن حسن "
*شاعر: #امیرحسن_سالاروند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#شب_اول_محرم
📋 #ایجانمبهبیرقوپرچموکتیبه
#سبک_زمینه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای جانم به بیرق و پرچم و کتیبه
ای جانم به این شمیمی که بوی سیبه
ای جانم به لشکری که سپاه عشقه
سردارش جُناده و جُندَب و حَبیبه
قطرههای باران میبرن اسم تو همیشه
هیچ کجای عالم واسم کربلا نمیشه
دنیام که فروپاشید/ این بیرق و پرچم هست
شیعه علمش بالاست/ تا وقتی محرم هست
همواره حسین باید/ الگو و هدف باشه
تا مرکز این عالم/ ایوون نجف باشه
مَن أَرادَ اللَّهُ بِهِ الخَیر
قَذَفَ فی قَلبِهِ حُبَّ الحُسَین
" یا ثارالله، یا ثارالله، یا ثارالله"
این چای روضه برا من آب حیاته
بهشتی که میگه قرآن کرببلاته
سجادس جاده اگه مقصدم تو باشی
کوچهی سینهزنی جادهی نجاته
تلخیای این دنیا همش باحسین عسل شد
مشکلاته این زندگی تو چای روضه حل شد
زیبا میشه دنیایی / که دار مکافاته
تو روضهای که خرجش / با مادر ساداته
تو آشوبِ این دنیا / که زندگی ناکامه
صحن تو برای من / اقیانوس آرامه
مَن أَرادَ اللَّهُ بِهِ الخَیر
قَذَفَ فی قَلبِهِ حُبَّ الحُسَین
" یا ثارالله، یا ثارالله، یا ثارالله"
عاشورا که تا همیشه قیام عصره
آغاز حماسهی انتقام عصره
دل دل مکن ای دلا دل بزن به دریا
این بانگ نماز ظهرِ امام عصره
توی زندگیم معجزه کرد اسم اعظم تو
من رو از تو بی راهه آورد تا محرم تو
روزی که نگاه تو / ما ها رو مسلمون کرد
این طنطنه ی اسمت / یه عالم و حیرون کرد
این پرچم سرخ تو / سرچشمهی هر فضله
بالاس علم عشقت / تا دست ابالفضله
مَن أَرادَ اللَّهُ بِهِ الخَیر
قَذَفَ فی قَلبِهِ حُبَّ الحُسَین
" یا ثارالله، یا ثارالله، یا ثارالله"
*شاعر: #محسن_سلطانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
📋#هلالماهماتماومد
#واحد #شب_اول_محرم ۹۸
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هلال ماه ماتم اومد؛ محرّم رسیده
دوباره وقت روضه های؛ دمادم رسیده
پیرهن مشکی، بازم مادرا
میپوشونن، تنِ بچه ها
با یا حسین، همه نوکرا
از تو هیأت، میرن کربلا
خیلیا بین ما بودن و
جاشون امسال چقد خالیه
پیش اربابشونن امسال
آه که جاشون چقد عالیه
" اربابم بخر آبرومونو "
یادم نمیره از قدیما؛ تو هیأت نشستیم
یادم نمیره با رفیقا؛ چه عهدا که بستیم
خیلی هامون هوایی شدند
خیلی ها کربلایی شدند
یک اربعین حرم رفتن و
سال بعدش فدایی شدند
هر کاری میکنم نمیشه
جا میمونم مث همیشه
تو دعا کن برامون ارباب
بلکه ایمانمون قویشه
" اربابم بخر آبرومونو "
مُحرّم اومد و دوباره؛ دلامون گرفته
دلامون از شبای اوّل؛ کجاها نرفته
یادت باشه یه وقت با گناه
پیش ارباب نشی روسیاه
خیلی ها که بودن با امام
روز آخر شدن نیمه راه
این خط و این نشون رفیقم
از امامت بخون رفیقم
توبه کردی اگه مُحرّم
پای عهدت بمون رفیقم
" اربابم بخر آبرومونو "
*شاعر: #محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
#زمینه #شب_اول_محرم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
✅بند اول
مسلم ابن عقیلم
توی این شهر غریبم
جز طوعه کسی نیست
توی این شهر حبیبم ۲
نامه نوشتم بیا◾️ای پسر مرتضی
هیچ کسی منتظر نیست◾️جون رقیه نیا
واویلا...امون از این (هلهله ۳)
اصغرتو....نیار اینجاس (حرمله ۳)
✔️کوفه نیا حسین جان✔️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
✅بند دوم
اقا هرجا هستی بمون
شهره غمه شهرشون
لثارات الحسین میگن
ولی از سنگه قلبشون
میبینم اون روز و من◾️دخترت میگه نزن
زینب و سمته شهره◾️شام بلا میبرن
رقیه..میره ای وای (اسارت ۳)
به زینب..میشه ای وای (جسارت ۳)
✔️کوفه نیا حسین جان✔️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
✅بند سوم
میگم حرف اخرم
پسر عمو مضطرم
خدا بهت رحم کنه
پناه اهل حرم
ای پدر سکینه◾️مادر تو میبینه
نا نجیب حرومی◾️روی سینت میشینه
بنی...قتلوک (العطشان ۳)
بنی...ذبحوک (العریان ۳)
✔️کوفه نیا حسین جان✔️
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
شعر و سبک
#سید_اسماعیل_بنی_زهـــــــرا
👇
.
#شب_اول_محرم ۹۸
📋 #بهارعاشقیمونهمحرم
#زمزمه / #سبک_روضه
#روضه_حضرت_مسلم (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگه سرده اگه تاریکه دنیا
نمی ترسیم آخه مهتاب داریم
خدارو شکر بی صاحب نموندیم
خدارو شکر که ارباب داریم
درسته نوکر خوبی نبودیم
ولی خوب جایی نوکر بودیم ای دل!
صدامون می زده ارباب هرروز
یه روزایی ولی کر بودیم ای دل!!
یه ساله از سر دلتنگی و درد
شبامون توی بزم روضه سر شد
خدارو شکر امسالم نمردیم
محرم شد چشامون باز، تر شد
بهار عاشقیمونه محرم
بهار اشک و فصل روضه خونی
با این سینه زدن دل پاک میشه
بهاره، موقع خونه تکونی
دوباره پرچم مشکی خریدیم
دلامون روشنه با این سیاهی
با این پیراهن و این شال مشکی
سیاهی لشکرت باشیم الهی
رفیقا قدر امشب رو بدونید
شاید فردا شبو دیگه نبینیم
شاید این آخرین ساله که داریم
کنار هم توی روضه میشینیم
رفیقامونو حتما یادتونه
رفیقایی که باهم گریه کردیم
کی میدونه؟ شاید هم مثل اونا
ما سال دیگه زیر خاک سردیم
میون این همه غوغای دنیا
قرار ما تو های و هوی روضه ست
شهیدا اینو فهموندن به ما که
تو عالم هرچی خیره توی روضه ست
دلی که توی روضه سوخت، پاکه
دلی که پاک شد جای حسینه
چی میشه وقت جون دادن ببینیم
سر ماهم روی پای حسینه
سری که پر شد از عشق یه بی سر
اگه روو پیکرش باشه عجیبه
سر مسلم سر دارالاماره ست
اینم دردسرِ عشق حبیبه
دل مسلم پر از عشق حسینه
که واسه کشتنش دعوای نیزه ست
سر عاشق روی دروازه ی شهر
سر معشوق هم بالای نیزه ست
*شاعر: #داوود_رحیمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
.
💥سبک: #روضه
🎤مداح: #سید_رضا_نریمانی
🏴 #امام_حسین
🏴 #محرم
🏴 #روضه_امام_حسین #شب_جمعه
آخرش کشتنت و خبر میدن
عبای تو رو به چند نفر میدن
آخرش پیرهنتو درمیارن
زحمتِ مادرتو هدر میدن
چشمای خونمو دیگه زار نکن
این قَدَر قلبمو بیقرار نکن
سخته شیش تا برادر داشته باشی
شمر بگه چیکار بکن چیکار نکن
تو کس و کار منی شمر جلودار شده
از سرِ نیزه ببین زینبِ تو زار شده
از سرِ نیزه ببین که راهی بازار شده
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریب
أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیب "۱"
برای روضه نشستیم و روضه خوان آمد
صدا گرفته و غمگین و ناتوان آمد
نشست و گفت: سلامٌ علیکَ یا عَطشان
سلام حضرتِ لب تشنه روضه خوان آمد
سلام حضرتِ شیب الخضیب
مقتلها نوشتهاند چه بر روزگارتان آمد
نوشته اند مقاتل ظهر روز دهم
چه روضه ها که ز داغ تو بر زبان آمد
سه سیب را، سه هدف را، سه تیر کافی بود
سه بار حرمله هربار با کمان آمد
نوشته اند که شاهی ز صدرِ زین افتاد
اگر غلط نکنم عرش بر فغان آمد
بلند مرتبه شاها، همین که افتادی
بریده باد زبانم ولی سَنان آمد
بلند مرتبه شاها، همین که افتادی
میانِ هروله زینب دوان دوان آمد
یکی به دشنه تو را زد، یکی به نیزه ولی
یکی به قصد تبرک عصازنان آمد
" به سمت گودال از، خیمه دویدم من
شمر جلوتر بود، دیر رسیدم من
سرِ تو دعوا بود، ناله کشیدم من
سرِ تو رو بردن، دیر رسیدم من"
"دویدم و رسیدم و، یه جای سالم رو تنت ندیدمو
ناله فقط کشیدم و، خب بزارید بغل کنم شهیدمو
نشستم و شکستم و، نگاه بکن نیزه بریده دستمو"
1️⃣ "۱" این متن بخشی از زیارت ناحیه مقدسه است که از حضرت صاحب الزمان ارواحنافداه در وصف واقعه کربلا و عاشورا صادر شده است.
أَلسَّلامُ عَلَى الشَّیْبِ الْخَضیب:
سلام بر آن مَحاسنِ بخون خضاب شده،
أَلسَّلامُ عَلَى الْخَدِّ التَّریب:
سلام بر آن گونه ی خاک آلوده
أَلسَّلامُ عَلَى الْبَدَنِ السَّلیب:
سلام بر آن بدنِ جامه به غنیمت رفته""
#اربعین
👇
👆
✅تلاطم و دگرگونی زمین به دست امام(ع)"جابرجعفی خدمت امام سیّدالسّاجدین،زین العابدین(ع)ازجنایات بنی امیّه درحقّ شیعه شکایت کرد که چگونه خون بی گناهان را می ریزند و خانه ها ویران می کنند و درمنابر باکمال جسارت به امام امیرالمؤمنین(ع)اهانت می کنند و احدی جرأت بردن نام علی(ع) را با تجلیل و احترام ندارد که محکوم به زندان و اعدام می شود.تا کی باید دوستان شما بااین شکنجه های جسمی و روحی به سربرند؟
امام سجّاد(ع)پس از شنیدن سخنان جابر با تأثّر شدید سربه آسمان گرفتند و لختی با خدا به مناجات و دعا پرداختند و سپس فرزند برومندشان حضرت امام محمد باقر(ع)را طلبیدند وفرمودند:فرزندم،فردا صبح به مسجد جدّت رسول الله برو و همان نخی را که جبرئیل برای رسول خدا آورده به دست گیر و آن را بسیار آرام حرکت بده و مواظب باش حرکت شدید نباشد که همه ی مردم هلاک خواهند شد.
💠جابر می گوید من از این سخن تعجب کردم و فردا صبح با اشتیاق تمام برای دیدن کار امام محمدباقر(ع) به سمت مسجد رفتم و آن حضرت را دیدم.وارد مسجد شدند و به من فرمودند:بیا تا گوشه ای از قدرت الهی را بنگری.پدرم به من دستور داده اند رعبی در دل این مردم بیفکنم که شاید متنبّه شوند.امام ابتدا دو رکعت نماز خواندند و پس از آن،صورت روی خاک نهادند و باخدا مناجاتی کردند و سربرداشتند و دست دربغل کردند و نخی بسیار نازک که بوی مشک از آن به مشام می رسید بیرون آوردند و یک سر آن را به دست من دادند و فرمودند:برو فلان نقطه بایست.طبق دستور عمل کردم و سرنخ را گرفتم و رفتم در آن نقطه ایستادم . متوجه شدم که امام(ع)خیلی آهسته وآرام آن نخ را حرکت دادند؛آن گونه که من احساس حرکت نکردم و آنگاه فرمودند:نخ را رها کن.امام آن را جمع کردند و در آستین خود نهادند.
من عرض کردم:مولای من نتیجه کار چه شد؟
فرمودند:از مسجد بیرون برو و بنگر مردم چه وضعی دارند.از مسجد که بیرون رفتم دیدم غوغای عجیبی است؛ زلزله آمده و گردو خاک فضا را گرفته و خانه ها ویران شده و سقف ها فرو ریخته است و هزاران نفر از مرد و زن زیر آوار رفته اند و صدای ضجّه و شیون از همه جا بلند است و مردم رو به مسجد می آیند.من هم به مسجد آمدم ودیدم جمعیّت دور امام باقر(ع) را گرفته و با تضرّع تمام،التماس دعا می کنند و هیچ خبر ندارند که به وجود آورنده ی آن حادثه خود حضرت بوده اند.امام(ع)مردم را به نماز و دعا و دادن صدقات ترغیب می فرمودند.
👌🏼آنگاه به جابر فرمودند : ای جابر،به خدا قسم،من اگر بخواهم به اذن خدا در یک لحظه زمین را زیر و رو می کنم و احدی را باقی نمی گذارم؛ولی ما تسلیم امر خدا و مقدّرات او هستیم.من فقط خواستم طبق امر پدرم رعبی در دل ها ایجاد کرده باشم.بعد فرمودند:به خدا قسم،به وسیله ی ما خدا شما را نجات داده و به وسیله ی ما شما را هدایت کرده است.به خدا قسم؛ما شما را به راه حق و حیات ابدی راهنمایی کرده ایم.آنجا که امر و نهی ما هست،توقف کنید و از دستورهای ما تخلّف نکنید.ما به لطف خدا،بالاتر از این هستیم که دررفتار و گفتارمان خطایی رخ دهد و کسی بتواند برما خرده گیری کند.(1)
📚1-حدیث جابر،بحارالانوار،جلد46،صفحات274 تا 279
#آیت_الله_سید_محمد_ضیاء_آبادی
.
.
📋#جانمامستازعطرایماناست
#دودمه #شب_اول_محرم ۹۸
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جان ما مست از عطر ایمان است
راه ما زنده از شهیدان است
هر مرده را ذکر حسین میکند زنده
راه امید اکبری مانده پاینده
ای عشقت در دل ها
یاحسین یامولا
لبیک ثارالله
حضرت زهرا تا شود راضی
جان به کف داریم بهر جانبازی
ما ذوالفقار حیدریم در مصاف شر
پس کلنا عباسک سیده زینب
ای شورَت در سرها
یا حسین یامولا
لبیک ثارالله
*شاعر: #امیرحسن_سالاروند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
❖﷽❖
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
#امام_شناسی
🔆ادامه جلسه دوازدهم
وعَناصِرَ الْاَبْرارِ وَدَعائِمَ الْاَخْیارِ،وَساسَةَ الْعِبادِ وَاَرْکانَ الْبِلادِ
"سلام برشما...که اصول نیکان و استوانه های خوبان و زمامداران بندگان و پایه و ارکان شهرها هستید."
✅معنی لغوی اَرْکان
ارکان جمع رکن است و رکن یعنی جزء اعظم هرچیزی که بقای آن چیز به آن جزء بستگی دارد؛مثلاً پایه ها و ستون های یک ساختمان رکن های آن ساختمان هستند که ساختمان بدون آن ها بقاء ندارد.اعضای رئیسه ی بدن،ازقبیل سر و گردن و سینه و دست ها و پاها ازبیرون و ریه و قلب و کلیه و کبد از درون،ارکان محسوب می شوند و با اختلال آن ها بنیان بدن و حیات انسان نابود می گردد.به فرموده ی قرآن کوه ها برای ثبات و آرامش کره ی زمین به منزله ی اوتادند.یعنی همچون میخ های محکمی هستند که در اعماق زمین فرورفته و به هم پیوسته اند و همچون زرهی پوسته ی زمین را دربرابر فشارهای ناشی از موادّ مذاب درونی حفظ می کنند و جلو هجمه ی طوفان های سنگین را می گیرند و اگر نبودند،زمینیان آرامشی نداشتند و لذا می فرماید:"آیا ما زمین را محلّ آرامش شما و کوه ها را میخ هایی برای آرامش حفظ زمین قرار ندادیم؟(1) و "ما در زمین کوه های ثابت و مستقر ایجاد کردیم تا انسان ها را نلرزاند.(2)
👌🏼وجود امام(ع)مایه ی سکونت زمین و آدمیان
امامان نیز ارکان بلاد و تمام عوالم امکان از زمین و آسمان و نگهبان ثبات و بقای آن ها هستند که فرموده اند:"اگر حجت نباشد،زمین و ساکنانش نابود می شوند." و "اگر لحظه ای امام از زمین برداشته شود،زمین به سان دریای موّاج متلاطم به تلاطم،می افتد و اهلش را درخود فرو می برد."
👈🏼امام(ع) زمامدار بشر
حضرت امام باقرالعلوم(ع)به یکی از اصحاب به نام اسودبن سعید فرمودند:"بین ما و هرزمینی تُرّی است مانند تُرّ بنّا*؛هرگاه ازجانب خدا مأمور به انجام دادن کاری دریک منطقه از زمین شدیم،آن ریسمان را می کشیم وآن قسمت زمین باتمام بازارها و خیابان ها و خانه هایش برای ما نمودار می شود و در اختیار ما قرار می گیرد تا فرمان خدا را درمورد آن به انجام برسانیم.(3)
✅آری،سرنخ دردست امام است و در هرلحظه در هرگوشه ی عالم می تواند تصرّفی کند و به امر خدا حادثه ای بیافریند.
*تُرّ:ریسمانی است که بنّا برای تشخیص کجی و راستی یا پستی و بلندی اجزای ساختمان به کار می برد.
📚منابع
1-سوره نبأ آیات 6 و7
2-سوره انبیاء آیه 31
3-بحارالانوار،جلد25،صفحه ی 366،حدیث 8
AUD-20200602-WA0000.mp3
9.18M
#تنبلی_و_بی_حوصلگی
آموزش تخصصی اصول و فنون مداحی
سخنوری و فن بیان فکور ٠٩١٩١٠۵٣٩٦٦
https://eitaa.com/amoozeshe_maddahi_fakoor
سلام دوستانی که مایلند کلاس جمعه تشکیل بشود پیامک بدهند ۰۹۱۳۰۸۵۷۶۲۵
❖﷽❖
#شرح_زیارت_جامعه_کبیره
#امام_شناسی
🔆ادامه جلسه دوازدهم
وعَناصِرَ الْاَبْرارِ وَدَعائِمَ الْاَخْیارِ،وَساسَةَ الْعِبادِ وَاَرْکانَ الْبِلادِ
"سلام برشما...که اصول نیکان و استوانه های خوبان و زمامداران بندگان و پایه و ارکان شهرها هستید."
✅معنی لغوی اَرْکان
ارکان جمع رکن است و رکن یعنی جزء اعظم هرچیزی که بقای آن چیز به آن جزء بستگی دارد؛مثلاً پایه ها و ستون های یک ساختمان رکن های آن ساختمان هستند که ساختمان بدون آن ها بقاء ندارد.اعضای رئیسه ی بدن،ازقبیل سر و گردن و سینه و دست ها و پاها ازبیرون و ریه و قلب و کلیه و کبد از درون،ارکان محسوب می شوند و با اختلال آن ها بنیان بدن و حیات انسان نابود می گردد.به فرموده ی قرآن کوه ها برای ثبات و آرامش کره ی زمین به منزله ی اوتادند.یعنی همچون میخ های محکمی هستند که در اعماق زمین فرورفته و به هم پیوسته اند و همچون زرهی پوسته ی زمین را دربرابر فشارهای ناشی از موادّ مذاب درونی حفظ می کنند و جلو هجمه ی طوفان های سنگین را می گیرند و اگر نبودند،زمینیان آرامشی نداشتند و لذا می فرماید:"آیا ما زمین را محلّ آرامش شما و کوه ها را میخ هایی برای آرامش حفظ زمین قرار ندادیم؟(1) و "ما در زمین کوه های ثابت و مستقر ایجاد کردیم تا انسان ها را نلرزاند.(2)
👌🏼وجود امام(ع)مایه ی سکونت زمین و آدمیان
امامان نیز ارکان بلاد و تمام عوالم امکان از زمین و آسمان و نگهبان ثبات و بقای آن ها هستند که فرموده اند:"اگر حجت نباشد،زمین و ساکنانش نابود می شوند." و "اگر لحظه ای امام از زمین برداشته شود،زمین به سان دریای موّاج متلاطم به تلاطم،می افتد و اهلش را درخود فرو می برد."
👈🏼امام(ع) زمامدار بشر
حضرت امام باقرالعلوم(ع)به یکی از اصحاب به نام اسودبن سعید فرمودند:"بین ما و هرزمینی تُرّی است مانند تُرّ بنّا*؛هرگاه ازجانب خدا مأمور به انجام دادن کاری دریک منطقه از زمین شدیم،آن ریسمان را می کشیم وآن قسمت زمین باتمام بازارها و خیابان ها و خانه هایش برای ما نمودار می شود و در اختیار ما قرار می گیرد تا فرمان خدا را درمورد آن به انجام برسانیم.(3)
✅آری،سرنخ دردست امام است و در هرلحظه در هرگوشه ی عالم می تواند تصرّفی کند و به امر خدا حادثه ای بیافریند.
*تُرّ:ریسمانی است که بنّا برای تشخیص کجی و راستی یا پستی و بلندی اجزای ساختمان به کار می برد.
📚منابع
1-سوره نبأ آیات 6 و7
2-سوره انبیاء آیه 31
3-بحارالانوار،جلد25،صفحه ی 366،حدیث 8
👆
✅تلاطم و دگرگونی زمین به دست امام(ع)"جابرجعفی خدمت امام سیّدالسّاجدین،زین العابدین(ع)ازجنایات بنی امیّه درحقّ شیعه شکایت کرد که چگونه خون بی گناهان را می ریزند و خانه ها ویران می کنند و درمنابر باکمال جسارت به امام امیرالمؤمنین(ع)اهانت می کنند و احدی جرأت بردن نام علی(ع) را با تجلیل و احترام ندارد که محکوم به زندان و اعدام می شود.تا کی باید دوستان شما بااین شکنجه های جسمی و روحی به سربرند؟
امام سجّاد(ع)پس از شنیدن سخنان جابر با تأثّر شدید سربه آسمان گرفتند و لختی با خدا به مناجات و دعا پرداختند و سپس فرزند برومندشان حضرت امام محمد باقر(ع)را طلبیدند وفرمودند:فرزندم،فردا صبح به مسجد جدّت رسول الله برو و همان نخی را که جبرئیل برای رسول خدا آورده به دست گیر و آن را بسیار آرام حرکت بده و مواظب باش حرکت شدید نباشد که همه ی مردم هلاک خواهند شد.
💠جابر می گوید من از این سخن تعجب کردم و فردا صبح با اشتیاق تمام برای دیدن کار امام محمدباقر(ع) به سمت مسجد رفتم و آن حضرت را دیدم.وارد مسجد شدند و به من فرمودند:بیا تا گوشه ای از قدرت الهی را بنگری.پدرم به من دستور داده اند رعبی در دل این مردم بیفکنم که شاید متنبّه شوند.امام ابتدا دو رکعت نماز خواندند و پس از آن،صورت روی خاک نهادند و باخدا مناجاتی کردند و سربرداشتند و دست دربغل کردند و نخی بسیار نازک که بوی مشک از آن به مشام می رسید بیرون آوردند و یک سر آن را به دست من دادند و فرمودند:برو فلان نقطه بایست.طبق دستور عمل کردم و سرنخ را گرفتم و رفتم در آن نقطه ایستادم . متوجه شدم که امام(ع)خیلی آهسته وآرام آن نخ را حرکت دادند؛آن گونه که من احساس حرکت نکردم و آنگاه فرمودند:نخ را رها کن.امام آن را جمع کردند و در آستین خود نهادند.
من عرض کردم:مولای من نتیجه کار چه شد؟
فرمودند:از مسجد بیرون برو و بنگر مردم چه وضعی دارند.از مسجد که بیرون رفتم دیدم غوغای عجیبی است؛ زلزله آمده و گردو خاک فضا را گرفته و خانه ها ویران شده و سقف ها فرو ریخته است و هزاران نفر از مرد و زن زیر آوار رفته اند و صدای ضجّه و شیون از همه جا بلند است و مردم رو به مسجد می آیند.من هم به مسجد آمدم ودیدم جمعیّت دور امام باقر(ع) را گرفته و با تضرّع تمام،التماس دعا می کنند و هیچ خبر ندارند که به وجود آورنده ی آن حادثه خود حضرت بوده اند.امام(ع)مردم را به نماز و دعا و دادن صدقات ترغیب می فرمودند.
👌🏼آنگاه به جابر فرمودند : ای جابر،به خدا قسم،من اگر بخواهم به اذن خدا در یک لحظه زمین را زیر و رو می کنم و احدی را باقی نمی گذارم؛ولی ما تسلیم امر خدا و مقدّرات او هستیم.من فقط خواستم طبق امر پدرم رعبی در دل ها ایجاد کرده باشم.بعد فرمودند:به خدا قسم،به وسیله ی ما خدا شما را نجات داده و به وسیله ی ما شما را هدایت کرده است.به خدا قسم؛ما شما را به راه حق و حیات ابدی راهنمایی کرده ایم.آنجا که امر و نهی ما هست،توقف کنید و از دستورهای ما تخلّف نکنید.ما به لطف خدا،بالاتر از این هستیم که دررفتار و گفتارمان خطایی رخ دهد و کسی بتواند برما خرده گیری کند.(1)
📚1-حدیث جابر،بحارالانوار،جلد46،صفحات274 تا 279
#آیت_الله_سید_محمد_ضیاء_آبادی
.
.
رییس مذهب کیست؟
🕋 در طواف، ابوبصیر کنار #امام_صادق علیهالسلام راه میرود؛ عرض کرد: یابن رسول الله! این جمع حجاج آیا مورد نجات هستند؟
‼️ فرمود: یا ابابصیر! عدهای خوکند، عدهای سگاند و...
🐖 ابوبصیر نابیناست؛ دست را روی چشم ابابصیر کشید، تا چشم گشود، دیده یک عده دور خانه طواف میکنند اما خوک به اشکال مختلف.
✨ یک دست روی چشم کشید، هم بَصر داد هم بصیرت، هم ملک داد هم ملکوت، هم چشم نابینا شد بینا، هم باطن اشخاص را یک مرتبه دید.
⚫️ بعد دوباره دست کشید روی چشم، همهی آنها رفت، دیده نابینا شد.
❇️ کسی که به یک نظر دست کشیدن، بصر و بصیرت میدهد، به یک دست کشیدن بصر و بصیرت را میگیرد، او #رییس_مذهب ماست.
🎙 آیت الله العظمی وحید خراسانی
📆 ۱/ مرداد/ ۱۳۹۳
◼️ #کلام_فقیه #امام_صادق علیهالسلام
.
#امام_صادق :
دلیكه سوخت وشد دود وگشت خاكستر
خزان لگد زدوشد ياس ديگری پرپر
دوباره پيكر پاكی كبود شد از زهر
دوباره تيغ عطش پارهپاره كرد جگر
سرای سوخته را باز هم عدو سوزاند
دوباره تازه شده داغ دود وآتش و در
ميان شعله فتاده خليل آل علی
چه آتشی كه شرر زد به قلب پيغمبر
امام صادق وسجاده وتهجد واشك
شب وتهاجم خصم وجسارتی ديگر
پياده، ازنفس افتاده، دست بسته امام
سواره، ابن ربيع سيه دل كافر
بهرقدم كه زمين خورد، چونكه برميخواست
بهياد پهلوی مجروح، گفت: ای مادر
ميان طعنه ودشنام وناسزای عدو
دلش شكست به احوال زينب مضطر
شنيد زخم زبان، هرچه ياعلی میگفت
مدينه ياس دگر ديد، رنگ نيلوفر
زداغ غربت قبر تو شيعهات دارد
دلی شكسته وقلبی كباب و ديدهء تر
هلاك میشود آل سعود از آه
دلی كه سوخت وشد دود وگشت خاكستر
_______________________
#امام_صادق علیه السلام 💥
حتي در آن لحظه كه جسمش نيمهجان است
آقا به فكر ساعت و وقت اذان است
او سنگِ ما را نيمهشب بر سينه ميزد
آقاي ما از بس كه خوب و مهربان است
عِلمش تمام عالمان را غرق کرده
دریای علمش بیکران بیکران است
از دیگران هرچند که خيري نديده
اما هميشه او به فكر ديگران است
در خانه خود نیز امنیت ندارد
آن خانهای که هر دو عالم را امان است
در شعله آتش به فکر موی خود نیست
ناراحتي او براي اهل خانهست
اي كاش دنبالش يكي ديگر میآمد
ابن ربیع پست خيلي بددهان است
از بسکه پشت مرکب، آقا را کشیدند
ازچشمهایش اشک و از پا خون روان است
آنقدر دستش را كشید، آقا زمين خورد
ميخواهد او برخيزد اما ناتوان است
اصلا برای رنج خود گریه نکرده
اشكش براي زجرهاي كاروان است
با اين نفسها كه به سختي در ميآيند
ذكر لبش اي واي، اي واي عمهجان است
هرچند که در خاک او را دفن کردند
معراج جسمانی او در آسمان است
در روز هم بايد به دنبالش بگرديم
قبر غریبش بسکه بينام ونشان است
🌴🌴🌴🌴
#امام_صادق علیه السلام 🌻
روی منبر دم از خدا می زد
لحن زیبا و دلنشینی داشت
پیرمردی شبیه پیغمبر
که کمالات بی قرینی داشت
حربهی جنگی اش زبانش بود
رجزش لا إله إلِا الله
مرکبش منبری پر از تعلیم
مسجد و حوزه نیز جولانگاه
درس تفسیر داشت قبل غروب
درس تفسیر "سوره ی مریم"
از حروف مقطعه میگفت
از رموز مصیبت اعظم
روضه خوانی رسید ... ساکت شد
یاد جدّ غریب خود افتاد
صَدَق الله گفت و پائین رفت
... روضه خوان را که اذن خواندن داد
... بزم اشکی به راه افتاد و
پای منبر زبان به روضه گشود
السَّلامُ عَلیکَ یا جَدّاه
سرت ای کاش روی نیزه نبود
ضجه میزد که: "یا ٲبَالٲحرار
لَعَن الله اُمَّةً طَرَحوک"
با اشاره به حنجرش میگفت:
"لَعَن الله اُمَّةً ذَبَحوک"
درس تفسیر او مجسم شد
پیش چشمان هر که آنجا بود
کاف و ها، یا و عین و صاد و تمام!
کربلا ماجرای اینها بود .
🌴🌴🌴🌴🌴
#امام_صادق علیه السلام ☀️
جمعیت بیشتر از قبل شتاب آوردند
هیزم آورده و با قصد ثواب آوردند
روضه خوان گفت که یکبار دگر ابراهیم
رفت در آتش و این قوم عذاب آوردند
آنچه این شهر مسلمان سر پیرش آورد
کافران کی به سر اهل کتاب آوردند
گفت این کوچه همانست همان در ، اینها
مثل آن روز لگد را به حساب آوردند
بر سر چیدن گل ولوله شد آخر هم
از میان در و دیوار گلاب آوردند
گفت پیر است و قرارست که او را ببرند
دست بردند به شمشیر و طناب آوردند
ناگهان گریه شد و گفت که نیت کردند
بکنند آنچه سر طفل رباب آوردند
مثل هر بار که از کرببلا می خوانیم
روضهخوان حنجره اش خشک شد،آب آوردند
#امام_صادق علیه السلام ☀️
ناگهان سجّاده را از زیر پایش می کِشند
مثل حیدر درمیان کوچه هایش می کشند
نامسلمانان به فکر سنّ وسالش نیستند
پابرهنه،بی عمامه ،بی عبایش می کشند
بی مروّت ها سوار مرکب ودنبال خود
پیرمردی را پیاده، بی عصایش می کشند
با طناب و دست بسته، سیلی و آتش به درب
لحظه لحظه عکس مادر را برایش می کشند
نای رفتن را ندارد در تنش اما به زور
درمیان کوچه زیر دست وپایش می کشند
روضه هارا در خیالش هی مجسم می کنند
از مدینه نا گهان تا کربلایش می کشند
زینت دوش نبی افتاده بی سر بر زمین
وای بر من از کجاها تا کجایش می کشند
شاه غیرت روی خاک افتاده وبی غیرتان
نقشه ی حمله به سوی خیمه هایش می کشند
چون نمی برّید خنجر حنجرش را از جلو
ناکسان این بار خنجر از قفایش می کشند
کاروان عصمت وتوحید را، نامحرمان
کربلا تا کوفه وشام بلایش می کشند
اشک دختر بچه ای یک شهر را بر هم زده
با سر باباش جان را از صدایش می کشند
در قنوتش رفته در فکر تمام روضه ها
ناگهان سجاده را از زیر پایش می کشند
🌳🌳🌳🌳🌳