نوحه بسیار زیبا
تمام عالم امکان شود فدای حسین ۲
خدا سپرده خدایی خود به پای حسین ۲
به عالمی ندهم خاک کربلای حسین ۲
به این دلیل که حق گشته خون بهای حسین
نوا گرفته نی از سوز نینوای حسین
دوباره حال و هوای حرم دلم برده
و های هوی حرم عقل از سرم برده
خوشا آن دلی که به تور شما گره خورده ۲
صفاست در حرم قدس با صفای حسین ۲
اسیر دسته ی یاسم شمیم می خواهم
دلم گرفته زکویت نسیم میخواهم
تویی امام حرم من حریم می خواهم
تویی امام حرم من حریم می خواهم
منم شکسته پرم یا کریم می خواهم
که پر زنم به سر گنبد طلای حسین ۲
حسین حسین آقام آقام آقام
آقام آقام آقام .......
.
♬ای اهل حرم؛ میر و علمدار نیامد
علمدار نیامد… علمدار نیامد…
♫✿♬سقای حسین؛ سید و سالار نیامد
علمدار نیامد… علمدار نیامد…
♫✿♬خبر که اومد…
رباب و زینب و بچه ها؛ نوحه شروع کردن
♫✿♬ای اهل حرم…
ای اهل حرم؛ میر و علمدار نیامد
♫✿♬علمدار نیامد… علمدار نیامد…
سقای حسین؛ سید و سالار نیامد

علمدار نیامد… علمدار نیامد… ♫✿♬
برخیز… ای ابرو شکسته…
نشسته در برم؛ پهلو شکسته ♫✿♬
الا مادر به قربون جمالت…
رخ چون بدر و ابروی هلالت… ♫✿♬
شنیدم، کام عطشان جان سپردی
گل ام البنین؛ شیرم حلالت ♫✿♬
علی العباس واویلا…
#قتلگاه_شور #عاشورا_شور
#گودال_شور #شور
به نیزه سرت
داره میاد صــدای ناله ی مــادرت
که بوسه میزنه به زخمای حنجرت
به روی خاک گرم صحرا موند پیکرت
شکسته پرت
یادم نمیره هیــچ موقـع دم آخرت
وداع تلخ و اشک و سوز چشم ترت
برادرم تو قتله گاه چی اومد سرت
چی اومد سرت
تا وقتی خنجرو گذاشت روی حنجرت
تو خاک و خون دیدم میسوزه بال و پرت
پیچیده بـود صـدای ناله ی دختـرت
*(حسین وای وای) ۳
دلم خون شده
ببین تــو خیمه ها رقیه گریون شده
زمزمه ی لبش فقط "عموجون" شده
ربــاب کنار گهــواره پــریشون شده
پریشون شده
سکینه از سنان و شمر دلش خون شده
میــون قـافله رقیــه محــزون شده
ببیــن حــرم مسافــر بیابــون شده
دلم خون شده
کفن نـداری و تنت پــر از خون شده
ببین که درد و غصه هام فراوون شده
دنیا بـی تــو برام شبیه زندون شده
*(حسین وای وای) ۳
دلم میسوزه
زداغ تــو تــموم پیکــرم میسوزه
پاشو داداش ببین که معجرم میسوزه
دلم بــرای خیمه و حــرم میسوزه
حرم میسوزه
گهــواره ی علیِ اصغــرم میسوزه
داره پــرم شبیه مــادرم میسوزه
با دستِ بسته میبینی پرم میسوزه
پرم میسوزه
داره دوباره چشمای ترم میسوزه
پاشو که خیمه ها برابرم میسوزه
تو باورت میشد که باورم میسوزه
*(حسین وای وای) ۳
#روحالله_نوروزی
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
رادیو بسیج.mp3
2.78M
📣صوت
🎙 نهم محرم ( روز عاشورا )
🔹قسمت هفتم
📻رادیو بسیج پیربکران
🔹پخش شده ۸ شهریور ۱۳۹۹
تدوین و تهیه کننده و کارگردان: محمدمهدی کاظمی ونهری
صدا بردار: سید مجتبی موسوی ونهری
گوینده: محمدمهدی کاظمی ونهری
باتشکر از:
فرمانده حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی پیربکران
روابط عمومی حوزه مقاومت بسیج شهید بهشتی پیربکران
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
رضدعفونی معابر وگلستان شهدا توسط دهیاری وبسیجیان وپایگاه شاهد تمندگان زمان ۹۹/۶/۸
خبرگزان بسیج پیربکران روابط عمومی حوزه شهید بهشتی ناحیه مقاومت شهرستان فلاوجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خوانی کریمی در منزل سردار دلها حاج قاسم سلیمانی
#آماده کردن مجلس_قبل شروع زیارت عاشورا
کربلا دیوانه ام کردی چرا؟
راهی غمخانه ام کردی چرا؟
کربلا بوی شقایق می دهد
بوی هفتاد و دو عاشق می دهد
کربلا بوی علی اصغر دهد
کربلا بوی خوش اکبر دهد
کربلا بوی رشادت می دهد
خاک آن بوی شهادت می دهد
کربلا یعنی دودست ومشک وآب
کودکانی تشنه و بی تاب آب
کربلا سرتاسرش عشق است وعشق
کربلا یعنی اسارت تا دمشق
کربلا یعنی که باطل رفتنیست
لیک حق تا بی نهایت ماندنیست
کربلا یعنی ز غیر حق جدا
کربلا یعنی رهائی تا خدا
توسل به امام حسین
#شروع زیارت عاشورا #
طبیب ودردودرمانم حسین است
تمام دین وایمانم حسین است
ازآن داءم به قرآن انس دارم
که جسم وجان قرآنم حسین است
یقین دارم که درتاریکیه قبر
چراغ چشم گریانم حسین است
گل من اشک وبلبل روضه خوان است
بهاروباغ وبستانم حسین است
گنه کارم گنه کارم گنه کار
امیدوعفوغفرانم حسین است
شفای قلب مجروحم بوداشک
دوای دردهجرانم حسین است
اگرشاهم گدای کوی اویم
اگرمورم سلیمانم حسین است
🏴روضه و مناجات جانسوز_ حضرت رقیه سلام الله علیها_ شب سوم محرم قسمت پایانی_
حجت الاسلام میرزامحمدی
تا قافله اتراق کرد،یه نازدانه،که تو این نقل نوشتن فاطمه بنت الحسین،که بعضی هام گفتند که این همون رقیه بود،از سایه ی بوته ی خاری استفاده کرد؛رفت زیر سایه ی این خار،آنقده خسته بود،تشنه بود،گرسنه بود ،خوابش برد ...." اگه اینجوری بخوای بیقراری کنی،من خودم بیقراره روضه ی این نازدانه ام ...." اجازه بدین امروز همه گریه کنن " عقبی ها ،بیرونی ها ،شهدا گریه کنن ..." خوابش برد ، قافله حرکت کرد ، این دختر جاموند ..."
گوش بده !قافله که حرکت کرد،،،عقیله ی بنی هاشم خبردار شد این ناز دانه جامونده ،صدا زد "یا قوم ! بالله !*شمارا به خدا قدری صبرکنید*افتقدت ابنت الاخ الحسین"
جگرگوشه ی حسینم جامونده ..." حواست اینجاست یا نه ؟ چنان ناله ای زد ، راوی میگه من شنیدم ؛ دستور دادن قافله توقف کنه ،گفتم الان از ناله ی زینب آسمون و زمین به هم میریزه ...." دونفر مامورشدن این بچه رو برگردونن ؛یکی من بودم و یکی زجربن قیس .... *آروم باش .....*
من با زجر،یا زحربن قیس ،برگشتم عقب قافله،ازدور داشتم میدیدم حالت این دختر رو ؛ دیدم دست روی سر گذاشته ، هی تو بیابونا به سمت راست و چپ نگاه میکنه ، (بچه ی گم شده دیدی یا نه؟)
بشنو" میدونی کیارو صدا میزد ؟! اولین کسی که صدا میزد عموجانش بود ، هی میگفت : یا عماه ... ! یا عمتاه ... ! یا اماه ..." ازدور داشتم میدیدم ؛ هی به سمت چپ و راست فرار میکرد ، هی مینشست رو زمین پاهاشو نگاه میکرد ..." چقدر خار تو این پاها رفته بود،نمیدونم!!! تا زجربن قیس بهش رسید چنان با تازیانه ...... آی حسین ......
اینم مال شهیدامون ،انشاالله تو حرم این نازدونه بریم عرض ادب کنیم ؛ اولین سوالی که من دارم اینه :بگم خانوم پاهات خوب شده یا نه ؟ این دختر حسینه ، از کربلا تا اینجا دایم کتک خورده ،طعنه و ناسزا شنیده ، یه جمله ای گفت،من واسطه شدم،گفتم صبر کن ،ملاحظه کن ،یتیمه ...." اجازه ندادم دیگه بیش ازاین اذیتش کنه . این دختر به من اعتماد کرد ،فرمود :من دختر پیغمبرم ،بهش بگو :اگه میخوای منم بکشی بکش ؛اما فقط یه بار دیگه بذار عمه مو ببینم .... آی حسین
بابا آتیش زدن به خیمه هامون
تار میبینه دیگه نگامون
نمونده گوشواره برامون بابا باباجون
کجایی بابا ؟
سرتو روی نیزه دیدم ....
دنبال نیزه میدویدم ....
اما به تو من نرسیدم ....
کجایی بابا ؟
بابا داری با خود هزار نشونه
لبت به رنگ آغوونه
نگو که کار خیزرونه
کجایی بابا ؟
بابا امون ازاین زخمای کاری
خون از لب تو شده جاری
کی سنگ زده بر لب قاری ؟
بابای خوبم ....
سرت رو نیزه رو به روم بود
اما یه بغضی تو گلوم بود
گلوتو نیزه ها بوسیدن
اما یه بوسه آرزوم بود
*ناله بزن اگه میخوای دلت آروم بگیره ،هر چی تو این مسیر کتکشون میزدن،طعنه و ناسزا بهشون میگفتن ،این نازدانه ها فقط سر بریده رو میدیدن ، فقط میگفتن حسین ........
#حجت_الاسلام_میرزامحمدی
#ویژه_ایام_محرم
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله
#مناجات_امام_زمان_عجل_الله_تعالی
📚روضه جانسوز حضرت رقیه سلام الله علیه
#روضه کوتاه امام حسین ع محرم #
با ناله ی حسین جان عالم نوا گرفته
ماه محرم آمد زهرا عزا گرفته ....
رخت عزا بپوشید مادر شده عزادار
فریاد یا بنیَّ درعرش پا گرفته ....
من بی وفایم اما ، خیلی کریمی آقا
در زندگی نگاهت دست مرا گرفته
حسین حسین مظلوم .....
*
*نمیخواهی شب اولی با آقات حرف بزنی؟*
اینجاست خانه ای که نوکر عزیز باشد
بی آبرویی همچون من هم بها گرفته
گریه دوای غمهاست،چون هدیه ای ز زهراست
قلب سیاه من با گریه جلا گرفته
حسین حسین مظلوم .....
*
یک بوسه از ضریحت دارالشفای ما شد
با ذره های تربت دردم شفا گرفته
ما را چه شد خریدی؟!تاخانه ات کشیدی
* مگه من چیکار کردم منو صدا زدی بیام تو مجلست؟!
آخه من کجا؟! توکجا؟!تو آقای عالمی من خرابه خرابم ....*
ای حسین ... ای حسین ... ای حسین ...
ما را چه شد خریدی تاخانه ات کشیدی
چشمان مهربانت ما را کجا گرفته؟
آواره ی تو بودن گشته عبادت من
با گریه بر تو عمرم بوی خدا گرفته
حسین حسین مظلوم...
#روضه وداع# امام حسین
متن روضه وداع امام حسین علیه السلام ـ متن روضه روز عاشورا ـ ازمنابع معتبر
وقتی که حضرت سید الشهداء از بالای اسب روی زمین قرار گرفت ذوالجناح (اسب حضرت) چند لحظه ای اطراف حضرت می گردید و دشمنان را از حضرت دور می کرد
ثُمَّ تَمَرَّغَ فی دَمِ الحُسَینِ علیه السلام وَ قَصَدَ نَحوَ الخَیمَهِ وَ لَهُ صُهَیلٌ عالٍ وَ یَضرِبُ بِیَدِهِ الاَرضَ
یعنی سپس خود را به خون امام حسین علیه السلام آغشته نمود و به سمت خیمه ها حرکت نمود و با صدای بلند صیحه می زد و دستش را به زمین می کوبید، و با زبان خود می گفت:
اَلظَّلیمَه اَلظَّلیمَه مِن اُمَّهٍ قَتَلَت اِبنِ بِنتِ نَبیِّها
یعنی فریاد از ظلم فریاد از ظلم امتی که پسر دختر پیامبرشان را کشتند
وقتی به نزدیک خیمه ها رسید صدای او را اهل حرم شنیدنداز روزنه خیام نگاه نمودند، ذو الجناح را بی صاحب، با لجام رها شده و زین وازگون و یال غرق به خون دیدند که گاهی صیحه می زند گاهی شیون می کندو گاهی سر بر زمین می کوبد و گاهی سم بر زمین می ساید در حالیکه در حالیکه بدنش پر از خون و تیر است. ناگاه اهل حرم از خیمه بیرون دویدند و در میانشان ولوله افتاد لطمه به صورت می زدند، گریبان می دریدند گریان و اشک ریزان وا اماما، وا سیدا، وا ابتا، وا رسول الله ، وا علیا و وازهرا گویان گرد ذو الجناح حلقه زدند و از احوال ابا عبد الله می پرسیدند. بعضی رکابش را می بوسیدند و بعضی تیر از بدنش در می آوردند و بعضی دست به یال خونی ذو الجناح می کشیدند (که به خون ابا عبد الله آغشته شده بود) و به سر و صورت خود می مالیدند.
ام کلثوم دستها را بر سر نهاده بود و از سوز دل فریاد می زد:
وا محمداه، وا جَدَّاه، وا نَبیّاه، وا اَبا القاسِماه، وا عَلیاه، وا جَعفَراه، وا حَمزَتاه، وا حَسَناه، هذا حُسینٌ بِالعَراء، صَریعٌ بِکَربَلا
یا محمد، یا جدا، ای پیامبر، ای اباالقاسم، یا علی ،یا جعفر، یا حمزه، ای امام حسن این حسین توست که در معرکه افتاده و در کربلا کشته شده
ام کلثوم بعد از این جملات غش کرد
حضرت سکینه سلام الله علیها فریاد می زد: ای وای که فخر اولاد آدم کشته شد، ای مرگ چرا مرا نمی بری؟ من زندگی بی پدر را نمی خواهم.
و نیز دختر کوچک حضرت (رقیه) خود را بر روی دستهای ذو الجناح انداخت و پرسید:
یا جَوادَ اَبی هَل سُقِیَ اَبی اَم قَتَلُوهُ عَطشاناً
ای اسب پدرم آیا به پدرم آب دادند یا او را لب تشنه شهید کردند؟ ای اسب باوفای پدرم چرا پدرم را نیاوردی؟ ذو الجناح آنقدر صیحه زد و سر به زمین کوبید تا جان داد.
________________________________
منابع:
ریاض القدس ص۱۷۳و۱۷۷و۱۷۸.
مناقب آل ابی طالب ( ابن شهر آشوب) ج۳ ص۲۱۵.
مدینه المعاجز ( سید هاشم بحرانی) ج۳ ص۵۰۶.
بحار الانوار( علامه مجلسی) ج۴۵ ص۵۶و۶۰.
العوالم الامام حسین (علیه السلام) (شیخ عبد الله بحرانی) ص۳۰۰
کتاب الفتوح ( احمد بن اعثم کوفی) ج۵ ص۱۱۹.
موسوعه شهادت معصومین (لجنه الحدیث فی معهد باقر العلوم (علیه السلام)) ج۲ ص۲۹۳.
روضه الواعظین ص۱۸۹.
معالی السبطین (الحائری) ج۲ ص۵۰.
اشکی بر سه ساله.
زیارت ناحیه
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فریاد حماسی و نجات بخش "لبیک یا حسین" ملت ایران در شب عاشورا
شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی اعلام کرد فریاد حماسی و نجات بخش "لبیک یا حسین" ملت حسینی ایران در شب عاشورا، رأس ساعت 9 شب در کران تا کران آسمان ایران اسلامی طنین انداز می شود
#ما_ملت_امام_حسینیم
#حب_الحسین_یجمعنا
🏴
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیه_السلام
#گودال
نرفته از نظرم ذوالجناح بر ميگشت
كه رفته رفته صدايت ضعيف تر ميگشت
ز بس كه بر بدنت زخم هاي كاري بود
كه زخم ِ تازه اگر بود بي اثر ميگشت
در ازدحام حرامي و نيزه هايِ بلند
شكافِ زخم ِ تنت باز و بازتر ميگشت
ميان حلقه ي نامحرمان خودم ديدم
كه شمر با سرت از قتلگاه بر ميگشت
غروب بود و ربابَت ميانِ آتش و دود
هنوز بين ِ مزاري پي ِ پسر ميگشت
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_علیه_السلام
#گودال
مثل یک شیشه ی عِطری که درش وا شده بود
سر جدا از بدن زاده ی طاها شده بود
گشت آکنده ز عِطرش همه ی دشت بلا
بر لب جن و ملَک بانگ خدایا شده بود
لاله هایش همه پرپر شده آغشته به خون
باغبانی که بهارش همه یغما شده بود
عِطرش آمیخت چو با رایحه ای با گل یاس
قتلگَه خواستگه ناله ی زهرا شده بود
زینب آمد که سرِ سرو به دامان گیرد
لیک سر بهر سر نیزه مهیا شده بود
جای یک بوسه نَبُد بر تن آن سرو بلند
و گلو بوسه گه خنجر اعدا شده بود
تا به رگ های بریده سر خود را بنهاد
عالمی غرق در آن صحنه ی زیبا شده بود
و در آن لحظه که زینب همه زیبایی دید
گشت هنگامه به پا محشر کبری شده بود
آفرینش همه میرفت شود کُن فیکون
عرش لرزید و فلک هم کمرش تا شده بود
زین مصیبت چو ز احجار زمین خون جوشید
آسمان گریه کنان زین غم عظمی شده بود
شیشه ی عطر تنش خرد و درش گم شده بود
همچو تسبیح که پاشیده ی اعضا شده بود
بر سِنان تا که سَنان زد سر پر خون حسین
در دل زینب غم دیده چه غوغا شده بود
کس ندانست در آن لحظه به زینب چه گذشت
آه از آن شیشه ی عِطری که درش وا شده بود
#جواد_کریم_زاده
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
صحنه ی دلگير
دل راغمت به صحنه ی دلگيرمی كشد
قلبم شكسته است وتنم تيرمی كشد
وقت نماز عشق تو درخون رسيده است
جبريل بهرتوست كه تكبيرمی كشد
برخيز ای حسين غريبم ز روی خاك
دشمن برای قتل توشمشيرمی كشد
هرگز رها نكرده تورا ذوالجناح تو
دارد هنوز از بدنت تيرمی كشد
دستی پليد آمده ازآستين بُرون
خنجربه روی آية تطهيرمی كشد
دشمن همين كه زدبه سرنی سرتو را
مارا به ريسمان و به زنجيرمی كشد
ديگرمگو«وفایی» ازاين غم كه ماتمش
نقشی ز اشك ديده سرازير می كشد
#حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
ازحرم تاقتلگه....
تا حسین ازجان گذشت وسوی قربانگاه رفت
اززمین تا آسمان، پیوسته دود آه رفت
چون قدم در وادی سرخ منا می زد حسین
«ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین»
ذوالجناح او به خیمه سربه خاک غم نهاد
ازفغان کودکان لرزه به عرش حق فتاد
چون که آتش ازغمش برماسوا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
مثل برق ازپیش چشمش می گذشت آن لحظه ها
دست برسر، داشت برلب، ناله ی واغربتا
داغ وقتی بردل اهل ولا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
قاتل ازیک سودوید و زینب ازیک سودوید
قاتل اوخنجرو زینب ز دل آهی کشید
با هزاران زخم دم از ربنّا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه ،زینب صدا می زد حسین
لحظه ای که با خدا، لبریز شور وحال بود
اول معراج او ازخاک آن گودال بود
درهمان لحظه که پَرسوی خدا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
از زمین تا آسمان گلبانگ واویلا رسید
ناگهان برگوش او، فریادی از زهرا رسید
چون که سربر دامن خیرالنسا می زد حسین
ازحرم تا قتلگه، زینب صدا می زد حسین
حاج_سید_هاشم_وفایی
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
علامه امینی صاحب کتاب شریف الغدیر
#شب_عاشورا برای #امام_زمان (عج) #صدقه کنار می گذاشتند و می فرمودند: امشب #قلب آن حضرت در #فشار است.
#جهت_یاری_حضرت_نشر_دهید
◾️▪️💛▪️◾️
💛 #علامه_امینی صاحب کتاب الغدیر شب و روز عاشورا مدام برای امام زمان "عج" صـــدقــــه کنـــــار می گذاشتند و
می فرمودند :
🖤امشب قلب امام عصر"عج" در فشار است.
🖤شب عــاشــــوراست، #صدقه برای حضرت فراموش نشود .
💛دوستــان در روز تاسوعــــا و در روز عاشورا به نیت سلامتی مولامون صدقه دهید و یا صلوات بفرستید.
🏴آجرک الله یاصاحب الزمان(عج)
#التماسدعاےفرج
#اللهم_عجل_لولیڪ_الفرج
◾️▪️💛▪️◾️