.
#امام_زمان
#مناجات
#اسارت
،
زمان لطف، صحبت از حقارتم نمی کنی
کریمی و نظاره بر لیاقتم نمی کنی
تو را ز یاد می برم زمان معصیت ولی
مرا مؤاخذه برای غفلتم نمی کنی
دلم شکسته و کسی به داد من نمی رسد
میان راه مانده ام، حمایتم نمی کنی؟!
چه نذرها نکرده ام که زیر و رو شود دلم
به هر دری که می زنم اجابتم نمی کنی
اسیر ظلمت دلم شدم عزیز فاطمه
به یک دعا مرا غریق رحمتم نمی کنی؟!
.....
فدای عمه ای که با دل شکسته ناله زد
برادرم چرا نظر به غربتم نمی کنی؟!
بزرگ این قبیله ام... مرا نزن عقیله ام
کمی حیا و شرم از شرافتم نمی کنی؟!
#محمدجواد_شیرازی
#امام_زمان
.
.
#لطمه_زنی
#گودال
#عاشورا
ای خنجر
محکمتر
بزن تو سینمه داغ علی اکبر
ای خنجر
محکمتر
هنوز جلو چشامه حنجر اصغر
واویلا واویلا
به روی عبا چیدم صدها اکبر
واویلا واویلا
درآوردم تیر از حنجر اصغر
واویلا واویلا
توی علقمه رفتم با قدّ خم
واویلا واویلا
زدم بوسه روی دست آب آور
فِرقَةٌ بِالسُّیوف
فِرقَةٌ بِالعَصا
کشتند منو
با قتل صبر
در کربلا
ای منتقم، مهدی بیا..
🌸🌸🌸🌸🌸
ای خنجر
محکمتر
بزن به جای بوسه های پیغمبر
امّا نه
آهسته
داره دق می کنه به روی تل خواهر
واویلا واویلا
به روی حنجرم ،خنجر می بینه
واویلا واویلا
تو مقتل، صدپاره پیکر می بینه
واویلا واویلا
باید که همسفر بشه با دشمن
واویلا واویلا
چهل منزل رو نیزه سر می بینه
فِرقَةٌ بالسَّنان
فِرقَةٌ بِالرِّماح
اعضای من
شد جابه جا
در قتلگاه
ای منتقم، مهدی بیا..
🌸🌸🌸🌸🌸
غوغا شد
در گودال
به زیر دست و پا تنم شده پامال
غوغا شد
در گودال
میون لطمه رفت مادر من از حال
واویلا واویلا
به سمت حرم روونه شد لشکر
واویلا واویلا
شده دعوا سر غارت زیور
واویلا واویلا
زیر دست و پا گلها شدن پرپر
واویلا واویلا
جدا شد با هم انگشت و انگشتر
واویلا واویلا
کاروان، بی پناه
دشمن، بی حیا
شد پاره گوش
غارت شده
گوشواره ها
ای منتقم، مهدی بیا...
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.👇
.
#شام_غریبان_امام_حسین
🔸شب یازدهم عزاداری دهه اول محرم ۱۴۰۱
📆 زمان:
👈 دوشنبه ۱۷ مرداد ماه ۱۴۰۱
🔷 با سخنرانی:
👈 حجت الاسلام والمسلمین رنجبر
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🔊 #سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین رنجبر
🔊 بخش اول #مناجات و روضه | بیا و حال مرا رو به راه کن ارباب
🔊 بخش دوم #زمینه | روی تل، زینب
🔊 بخش سوم #تک | یار ولایتی اباالفضل
🔊 بخش چهارم #واحد | نه بی تفاوت، نه میتواند
🔊 بخش پنجم #واحد | عشق یعنی بیکرانی
🔊 بخش ششم #واحد | آی بی بی گدا نمیخواهی
🔊 بخش هفتم #شور | میشناسم کیو مگه
🔊 بخش هشتم #شور | جای هرکسی نیست تو روضه ها
🔊 بخش نهم #شور | اونی که دنیارو روشن میکنه
👇👇👇👇👇👇👇
.
#نوحه_مهدوی
#کاروان_اسرا
همه سینه ها غرق درده
پر از ناله و آه سرده
شده دلخوشیمون همین که
بزودی آقا برمیگرده
نفس می کشم خوب میدونی آقا
به امّید برگشتن تو فقط
از این دنیا تنها یه چیزی میخوام
نصیبم بشه دیدن تو فقط
دعای فرج رو
میخونم همیشه
آخه هیچی واسم
ظهورت نمیشه
یا ربّ الحجّة اشف صدر الحجّة بظهورالحجّة....
🌸🌸🌸🌸🌸
زبان حال حضرت زینب با سر بریده برادر علیهماالسلام:
من و ناقه و حال خسته
با یک قافله، دلشکسته
ما رو می برند کوفه و شام
به اجبار با دستای بسته
ببین که چقد زجر کشیدم داداش
سرت روبه رومه روی نیزه ها
ببین حق ندارم که گریه کنم
منو می زنه خولی بی حیا
بهونه می گیره
رقیه همیشه
دیگه زخم هجرت
مداوا نمیشه
یا ربّ الحجّة اشف صدر الحجّة بظهورالحجّة....
🌸🌸🌸🌸🌸
نداره رباب دیگه نایی
همش میگه اصغر کجایی
پای گهواره ی خیالی
میخونه لالایی لالایی
ببین حرمله های این کاروون
چقد طعنه به همسرت میزنن
دمی که صدا میزنه اصغرو
یه تیر و کمون رو نشونش میدن
روزا زیر آفتاب
نشسته همیشه
بدون غم و اشک
شبش روز نمیشه
یا ربّ الحجّة اشف صدر الحجّة بظهورالحجّة....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#بعد_از_شهادت #اسارت
#امام_زمان
.👇
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه سینه ها غرقِ درده
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#مناجات
#امام_حسین
بیا و حال مرا روبراه کن ارباب
به دست خالی من هم نگاه کن ارباب
شکسته بال تر از من در این حوالی نیست
نگاهِ ویژه بر این روسیاه کن ارباب
گناه دارم و آواره ام! بیا فکری
به حالِ نوکرِ بی سرپناه کن ارباب
بگیر دست مرا و همیشه هیئت را
برای خستگی ام تکیه گاه کن ارباب
مرا به ماه محرم دوباره راه بده
تمام ماه مرا غرقِ آه کن ارباب
بیا و تا که پُر از اشک روضه ات بشود
دو چشمهای مرا بی گناه کن ارباب
به جز برای تو مردن برای من ننویس
مرا شهید کن و دلبخواه کن ارباب
قبول کن که بمیرم برای حنجر تو
مرا فدای غم ِ قتلگاه کن ارباب!
مرضیه عاطفی
.
4_6028265661141093463.mp3
3.31M
سائلم آب و دانه میخواهم
رحمت مادرانه میخواهم
آی بی بی گدا نمیخواهی؟
پسر بی وفا نمیخواهی؟
کاش میشد ز من سوال کنی
پسرم کربلا نمیخواهی؟!
برمشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا ...
به شب اول قبرم نکنم وحشت و ترس
چون در آن لحظه حسین است که مهمان من است
سرمایهی محبت زهراست دین من
من دین خویش را به دو دنیا نمیدهم
گر مهر و ماه را به دو دستم نهد قضا
یک ذره از محبت زهرا نمیدهم
#واحد
AUD-20220812-WA0014.
2.17M
روضه اسارت
کاخ یزید لعنت الله
4_5888893517119358989.mp3
4.85M
.
🔊 #شور طوفانی بیبی زینب کبری(س)
⭕ متن:ابن مرجانه سرگردان...
🎙️ مداح:کربلایی #امیر_طلاجوران
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
ابن مرجانه سرگردان میشود
با خطبهٔ زینب طوفان میشود
روی منبر تا میگوید اُسکتو
دشمن در لاک خود پنهان میشود
میدان/در حصار زینب
خطبه/ذوالفقار زینب
لرزید پایههای مسجد
ایناست اقتدار زینب
آنچنان با هیبت سوی منبر رفته
روی منبر گویا خودِ حیدر رفته
فتح شام و کوفه با دو جمله یعنی
در حقیقت زینب فتح خیبر رفته
عمه جان یازینب
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
خطبه را طوری کوبنده خوانده است
زنگ مرکب ها از حرکت مانده است
ثابت شد بر سر لشکر های یزید
دنیا سرباز و زینب فرمانده است
زینب/محشره در محشر
زینب/یه تنه یک لشکر
الحق/دل و جرئت دارد
زینب یادگار حیدر
از کلام زینب دُر و زر میریزد
قلب سرداران با جگر میریزد
یک اشاره میکرد همه میدیدن که
کاخ اون ملعون با یک تشر میریزد
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴
علوی خطبه میخونه/بانوی حیدری منسب
تا تموم اهل کوفه/خوب بفهمن کیه زینب
تیغ صیغلیه/حقیقتا علیه
نور منجلیه قبلهٔ حاجات
ظاهرا یه زنه/خواهر حسنه
عمه جان منه عمهٔ سادات
.
#مجلس_کامل #توسل_به_امام_زمان عج و #روضه_حضرت_زینب(س)
▪︎غزل امام زمان(عج)
خواستم نزدیکتر باشم به آقایم، نشد
تا بگیرم دامن لطف تو مولایم نشد
خواستم از معصیت دوری کنم، آدم شوم
بندها را وا کنم از دست و پاهایم نشد
ندبههای جمعه را هی خواب میمانم ببخش
سر به زیرم که میان روضه پیدایم نشد
ظاهراً ذکر تو را میگویم، اما باطناً
در میان عاشقانت باز هم جایم نشد
گفتمت یک بار در خوابم بیا، جانِ حسین
سر به خاک مقدمتای یار میسایم، نشد
دائماً میچرخم آقا جان به دور معصیت
از دو چشم خیس تو هربار، پَروایم نشد
کربلایم دیر شد، دارم خجالت میکشم
آه آقا جان بگو که وقت امضایم نشد
▪︎روضه کلامی
اجازه بدین از همینجا دلارو ببرم کربلا...
یابنالشبیب عمهی ما راه دور رفت
میخواست قتلگاه بماند به زور رفت
آتش گرفت چادرش اما کسی ندید
پنجاه و پنج سال قدش را کسی ندید
پنجاه و پنج سال بدون غمی نبود
تا آن زمان مقابل نامحرمی نبود
پنجاه و پنج سال پرش را گرفتهاند
مردانِ خانه دور و برش را گرفتهاند
▪︎روضه کلامی:
(هر وقت می خواست بره زیارت قبر مادر...
یا زیارت جدش رسول الله... همه ی مَحرما
دورشو می گرفتن...حتی سایه ی زینبو کسی ندید...
یابنالشبیب عمهی ما احترام داشت
چندین امام زاده و چندین امام داشت
▪︎روضه کلامی:
(حالا که آماده ای بگم چه کردن با عمه ی سادات...)
▪︎مرثیه حضرت زینب س:
پیش بزرگ قافله فریاد میزدند
یابنالشبیب بر سرِ او داد میزدند
داغی کمر شکن کمرش را شکسته بود
یک نیزهی بلند سرش را شکسته بود
یابنالشبیب بسکه زمین خورد جان نداشت
میخواست راه علقمه گیرد توان نداشت
یابنالشبیب دختر دلگیر را زدند
پنجاه و پنج ساله زنی پیر را …
اما رُباب زخم پَرَش را گرفته بود
از بسکه درد داشت سرش را گرفته بود
یابنالشبیب آتش خیمه امان نداد
فرصت به روی زخمی دختران نداد
او را به ریگهای پریشان سپرد و رفت
او را به آفتاب بیابان سپرد و رفت
او را به مردمان دهاتی سپرد و رفت....
▪︎روضه کلامی
(صدا زد حسین جان...)
▪︎مرثیه زبانحال #حضرت_زینب س:
سِپُردَمت به خدا و به ریگهای بیابان
سپردمت به غبار به خارهای مغیلان
سپردمت به وحوش،به شیرهای درنده
به مردمان دهات و به آهوان پریشان
به باد گفتم اگر شد مَرتبت بکند
که تا خمیده نگردد دوباره مادر جان
به گوش خاک سپردم تنت بپوشاند
مباد اینکه ببیند کسی تو را عریان
سپردمت به هر آنکس که بود ، اما تو
سپردیم به که رفتی به دلقکان به کنیزان
سپردیم به دو صد چشم پست نامحرم
به شمر و خولی و اَخنس به حرمله به سنان
▪︎#روضه کلامی #آخر_مجلس:
(یه نگاه به علقمه کرد... صدا زد عباس جان
یادته زینبو میاوردی کربلا...گفتی جوونای
بنی هاشم...پرده ی مَحمل هارو نگه دارید...
نکنه باد بیاد این پرده ها کنار بره... چشم
نامحرم به محارم آل الله بیفته...بلند شو
نگاه کن ببین دور خواهرتو نامحرما گرفتن
پاشو ببین یه مُشت بی حیا دارن خواهرتو
سوار بر ناقه می کنن...همه صدا بزنیم یاحسین
▪︎#زمزمه بعد روضه:
خداحافظ ای برادر زینب به سبک
حسین جان ای آبروی دو عالم🎼
ز زخم تنت روی ریگ بیابان
به اشگ دل و سوز و آه یتیمان
خدایا از این غم چه چاره کنم...
تنت بی سر مانده در دل صحرا
سرت هر دم روی نیزه ی اَعدا
خدایا از این غم چه چاره کنم...
(خداحافظ ای برادر زینب)۳
▪︎#رباعی های #آخر_مجلس به سبک دشتی
بسوی شام و کوفه ام چه ظالمانه می برند
نمی روم ولی مرا به تازیانه می برند
سر تو را به روی نِی،نشانده دشمن علی
نمی روم ولی مرا به این بهانه می برند
مرا نه سر نه سامان آفریدند
پریشان پریشان آفریدند
پریشان خاطران رفتند در خاک
مرا از خاک ایشان آفریدند
اگر دردم یکی بودی چه بودی
اگر غم اندکی بودی چه بودی
به بالینم حبیبی یا طبیبی
از این هر دو یکی بودی چه بودی
مو که افسرده حالُم چون ننالُم
شکسته پَرُّ بالُم چون ننالُم
همه گویند زینب ناله کم کن۲
تو آیی در خیالُم چون ننالُم۲
▪︎#تک_بیت های #آخر_مجلس:
من که ز آغاز عمر،بی تو نکردم سفر
خیز و ببین خواهرت با که سفر می کند
لطفی که کرده ای تو به من مادرم نکرد
ای مهربان تر از پدر و مادرم حسین
"صلی الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله"
▪︎دعای آخر مجلس:
*فرج امام زمان عج برسان.
*رهبر عزیزمون حفظ بفرما.
*مریض های اسلام شفا بده.
*زیارت کربلا نصیب ما بگردان.
*حاجات این جمع برآورده به خیر بفرما*
ذکر ما هست دائم الاوقات
بر محمد و آل او صلوات...
.
#روضه_امام_زمان
#روضه_متنی
#امام_زمان
.
Moghadam-GolchinMoharram1384[12].mp3
8.1M
سه پنج روزه که بوی گل نیومد
صدای چهچه بلبل نیومد
برید از باغبان گل بپرسید
چرا بلبل به صید گل نیومد
حسین ارباب من
آی غریب مادر
سه چند روزه که بوی گل نیومد
صدای چهچه بلبل نیومد
🌹🌹
سه چند روزه که بوی گل نیومد
صدای چهچه بلبل نیومد
برید از باغبان گل بپرسید
چرا بلبل به صید گل نیومد
حسین ارباب من
آی غریب مادر
میمیرم بمیرم آقای بی سر
دلوم میخواد امینت باشم ای دل
سر کوچه کمینت باشم ای دل
خودم فرش زمینت باشم ای دل
🌹🌹
حسین ارباب من
آی غریب مادر
میمیرم بمیرم آقای بی سر
غریبی و اسیری و غم یار
غریبی و اسیری چاره داره
ولی آخر کشد مارا غم یار
حسین ارباب من
آی غریب مادر
میمیرم بمیرم آقای بی سر
آقا تو زیبایی
نه زیباترینی
🌹🌹
حسین نه زیباتر تو زیبا آفرینی
بیا ای دل از این جا پر بگیریم
ره کاشانه دیگر بگیریم
بیا گم کرده دیرین خود را
سراغ از بستری خالی بگیریم
حسین ارباب من
آی غریب مادر
میمیرم بمیرم آقای بی سر
سه چند روزه که بوی گل نیومد
صدای چهچه بلبل نیومد
برید از باغبان گل بپرسید
چرا بلبل به صید گل نیومد
.
#روضه_اسارت
#کاخ_یزید_لعنت_الله_علیه
زندگی بعد تو عذابه
رو دست من جای طنابه
تموم گلهاتو آوردم
اما یکی موند تو خرابه ...
این نشونی که رو چشام
سوغاتی کوفه و شام
چادر خاکی رقیه
ببین داداش، شال عزامه
هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد ...
نمیره زیر تازیونه ، اما نشد اما نشد ...
هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد ...
خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد ...
+داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمع به خدا سر خود بابامه .... حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت اما نزاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند ....
شده تنم پر از کبودی
هر جا که بردنم تو بودی
سر تو رو بالای نیزه
چه سنگی زد ، زن یهودی ...
غارت شده انگشتر تو
غارت شده روسری من
حتی زن یزید دلش سوخت
برای بی معجری من
خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد ...
خواستم نشه لب تو خونی ، اما نشد ...
+از چهارسالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سر بریده ... از چهارسالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شب عاشورا تا دست امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادت حسینش کنار اومد .... داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشت طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوب خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات ....خاک بر دهان من ، تو دعای عرفه اومده ابی عبدالله با تمام اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ... یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جای سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جای سالم دندان های مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوب خیزران رو بلند کرد .... حسین ....
.