گفتوگو تقدیم میشود :
اینجا عمود نهصد و هشتاد وهشت است/ تا کربلا زخم تنت را میشمارم!
پاداش هر چه خستگی، وابستگی شد/ از کربلایت پای برگشتن ندارم!
(عباس همتی)
با آب و تاب، سینه زنان گرم قل قل است/ کتری آب جوش که انگار شاعر است
فنجان لب طلا پر و خالی که میشود/هر بار گفتهای نکند چای آخر است
( میثم داوودی)
میشود مهمان چشمت اشک، مینشیند به سینهات آهی/روضههای مجسم راهند، دختران سه ساله گهگاهی
( علیرضا مهران)
مثل هر چیز دلم در پی یک همسفر است/ آه اگر اشک عزای تو مرا یار شود
(فائزه زرافشان)
چه نوحهها که بیایند از تو دم بزنند/ چقدر واژه که هستند راهی عتبات
... تو را چگونه به این بیتها بفهمانم؟ /حسین هستی و یک کربلا پر از حسنات
تمام قافیهها را ردیف خواهم کرد/ که شعر را برسانم به موکب کلمات
(سمیه تورجی)
عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق، عشق/ این صدای پای زائران اربعینی است
(مهدی جهاندار)
کسی که روضه به روضه شکسته پای غم تو /چگونه باز در اندیشه گناه بیفتد؟
(فاطمه عارف نژاد)
چون ریشه از غدیر گرفته است عشق ما/ میآیم از نجف به سوی کربلا، حسین!
(متین بنایی)
حالا درون صحن شما ایستاده ام/اشک است پاسخ همه «السلام ها»
(زهرا هدایتی)
Shab16Safar1401[04].mp3
6.43M
🎙از اینکه راهم دادی ممنونم (#شور)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب۱۶ #صفر۱۴۰۱
از اینکه راهم دادی ممنونم
بهشتمو هیئتت میدونم
برای داغت هنوز بارونم
گریه بر تو بال من شد، کوثر زلال من شد
روزی حلال من شد آقا
خواب کربلاتو دیدم، تا خیام تو دویدم
عشقتو به جون خریدم آقا
میرسه پیاده، دل ما به اربعینت
گریه میکنیم دوباره، واسه اسم نازنینت
(ثارالله ... حسین ... وای ... وای ...)
باتو رقم میخوره، تقدیرم
براتِ کرب و بلا میگیرم
یه اربعین واسه تو میمیرم
قدرت نخست دنیا، لشکر پیاده ی ما
با دم یا فاطمه یا حسین
موکبای آشنا و ... نذریای بی ریا و ...
راه سرخ کربلا و حسین
آسمون میبینه، پرستاره این زمینه
بس که آبله به پای، زائرای اربعینه
(ثارالله ... حسین ... وای ... وای ...)
ما و تولای تو یا مولا
بی سرشدن پای تو یا مولا
مث شهیدای تو یا مولا
جاده نوحه خون عشقه، هرستون، ستون عشقه
گریهها نشون عشقه آقا
هم حبیب و هم بریره، همقدم با ما زهیره
زائر عاقبت بخیره آقا
راهیان قدسیم، با لوای یا لثارات
تا نبرد آخر حق، عازمیم مث شهیدات
(ثارالله ... حسین ... وای ... وای ...)
شاعر: میلاد عرفان پور✍
Shab16Safar1401[07].mp3
4.29M
🎙انگار میخونه مادری، السلام علی الباکین (#شور)
🔺بانوای: حاج میثم مطیعی
🏴 شب۱۶ #صفر۱۴۰۱
اسم تو دلم رو برده، هر کی باختهدل اون برده
مُهر مِهر تو آقا جون، از ازل رو قلبم خورده
ای نعم الامیرم، از تو اذن میگیرم
میپوشم مشکیمو، کاشکی باش بمیرم
حضرت حق، روح الامین، نبی، امیرالمؤمنین
میگن تموم انبیا، السلام علی الباکین
(السلام علی الباکین)
تو دنیا تو عقبامونی، تو امروز و فردامونی
با ذکر تو جون میگیریم، تو درمون دردامونی
اذن از تو سر از من، سوز از تو پر از من
لطف آقا از تو، چِشمای تر از من
میآید از عرش برین، با ناله و صوتی حزین
انگار میخونه مادری، السلام علی الباکین
(السلام علی الباکین)
شاعر: محمد رضا وحید زاده
.
#حضرت_زینب
#اربعین
چه بگویم چه به ما و چه بر این آل گذشت
این چهل روز مرا قدر چهل سال گذشت
چه بگویم که پس از تو چه بلاها دیدم
چه بگویم که پس از تو چه به اطفال گذشت
هرکه مارا ز غم و داغ تو ناراحت دید
نیشخندی زد و راهی شد و خوشحال گذشت
دخترت همسفر قافله ام نیست حسین
چه بگویم که پس از او چه به غسال گذشت
خواهری که رخ او را زن همسایه ندید
بی نقاب از وسط آن همه جنجال گذشت
آه از آن لحظه که زینب بدنت را نشناخت
آه از آن لحظه که این قوم ز گودال گذشت
بزم میخوارگی و کوچه و دروازه شام
هرچه که بود به هر شکل به هر حال گذشت
شاعر: #محمود_یوسفی
#اربعین
.
.
#واحد
#اربعین
فاتح میدان بلا خواهرم
هم قدم و هم دم و هم سنگرم
آینه دار پدر و مادرم
خوش آمدی زینبم خوش آمدی زینبم
من سر نیزه، به تو بالیده ام
صدای حیدر ز تو بشنیده ام
گیسوی خونین تو را دیده ام
خوش آمدی زینبم خوش آمدی زینبم
از رگ ببریده، صدایت کنم
با دل بشکسته دعایت کنم
اشک ْفشان، ناله برایت کنم
خوش آمدی زینبم خوش آمدی زینبم
یک اربعین خونِ جگر خورده ای
رو به سوی کرب و بلا کرده ای
رقیّه را چرا نیاورده ای؟
خوش آمدی زینبم خوش آمدی زینبم
برای من ز شام ویران بگو
از لب و چوب و طشت و قرآن بگو
ز بازوی بسته طفلان بگو
خوش آمدی زینبم خوش آمدی زینبم
دختر فاطمه، چها کرده ای
یاد من از مهر و وفا کرده ای
وقت نماز شب دعا کرده ای
خوش آمدی زینبم خوش آمدی زینبم
نایبة الحیدر بی قرینه
نمان به کربلا، مرو مدینه
ترسم ز گریه، جان دهد سکینه
خوش آمدی زینبم خوش آمدی زینبم
شاعر : استاد حاج غلامرضا سازگار
.
.
#غزل #فراق_کربلا و #حضرت_رقیه سلام اللّه علیها
اگرچه دستِ گدا از ضریحتان دور است
بساطِ روضه و گریه بهلطفتان جور است
برایِ نوکرت این آه و گریه شیرین است
اگر چه قطرهیِ اشکِ دو دیدهاش شور است
بهشتِ ماست اتاقی که از تو میخوانیم
اِرم اگر نَشود حرف از حرم گور است
ببین که سینهزنت بغض کرده واویلا
شبیهِ طفلِ غریبی که خانهاش دور است
به طفلِ گمشده سیلی زدن مروّت نیست
پس از پدر چقَدَر خاطرات ناجور است
شبی که طفلِ حرم بینِ راه شد مفقود
تمامِ روضه همین شد که زجر مأمور است
کشید گیسویِ سر را پرید رنگِ حرم
چرا به گونهیِ دردانهیِ تو هاشور است
به رویِ صورتِ آهو که گرگ پنجه کشید
دعایِ ندبه دمِ سینههایِ مکسورهَست
#اربعین #کربلا
#امام_حسین علیه_السلام #حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها #دمشق
#حسین_ایمانی
.
.
شب پنجم
سفره حضرت امالبنین علیهاالسلام
(گریز به روضه ی امام سجاد علیه السلام)
سفره ای شد پهن در راه بهشت
تا بخوانیمت امام مهربان
صاحب مجلس کجای عالمی
یا اباصالح بیا روضه بخوان
من فدای غربتت آقای من
شد نصیب تو چرا مظلومیت
هیچ کس فکر غریبی تو نیست
شیعیان هستند گرم معصیت
از خدا خواهیم پای سفره ی
مادر سقای دشت کربلا
دیگر آقای غریب شیعه را
از بلایا با ظهورش کن رها
در مسیر کربلا با پای دل
می رویم در روضه ی ام البنین
می زنیم دل را به همراهش گره
به مصیبتهای زین العابدین
السلام ای حضرت زین العباد
ای کلامت زینت سجاده ها
شد صحیفه ی تو ای نورالحسین
تا خدا نور تمام جاده ها
تو نجنگیدی اگر در کربلا
کربلا را زندگی بخشیده ای
تو بساط خدعه و تزویر را
با شکوه خطبه ات برچیده ای
خطبه هایت ذوالفقاری در نیام
چه نیازی بود دیگر به نبرد
کار دهها فتح خیبر کرده ای
تیغ صبرت شام را ویرانه کرد
وای ِ من از راه شام و کینه ها
ناقه ی عریان و زخم گردنت
بهر مرگما همین روضه بس است
از فراز ناقه ها افتادنت
دیده ای دور و ور سر ها به نی
مستی رقاصه های شام را
سوخته در کوچه ها عمامه ات
دیده ای سنگ فراز بام را
سخت تر از این مگر داریم ما
دیدن ناموس بین دشمنان
رفته ای با عمه در بزم شراب
لعل قاری پاره شد با خیزران
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
..................................
شب ششم
#سفره_حضرت_ام_البنین علیهاالسلام
(#حضرت_رباب علیهاالسلام)
جمعمان جمع است پای سفره ی
باشکوه مادر صاحب علم
جای تو خالیست اما بین ما
تو نباشی کی رود از دیده غم
بی تو دنیای تمام شیعیان
هست غرق اشک و ماتم، العجل
عالمی که تو در آن باشی غریب
نیست کمتر از جهنم، العجل
التماست می کنم پروردگار
باز گردان صاحب ما را دگر
شیعه از ظلم وجفای دشمنان
در میان فتنه ها شد خون جگر
العجل به صاحب این سفره ای
که نشسته خون جگر در آفتاب
روضه های آب را کرده مرور
همنوا گردیده با بی بی رباب
جان فدای آن عروس فاطمه
که شده عمری وفادار امام
دیده جسمش را میان آفتاب
سایه را بر جسم خود کرده حرام
تا دم مرگش شده ذکرش حسین
محشری کرده به پا چشم ترش
افتخاری نیست بالاتر از این
که شده باب الحوائج، اصغرش
او کنار قحطی آب حرم
شاهد لعل لب خشکیده است
در کنار جوشش آب فرات
تشنگی اصغرش را دیده است
یک سه شعبه نه! بگو سرنیزه ای
آمد وشش ماهه اش را سیر کرد
در میان خنده های حرمله
شاه دشت کربلا را پیر کرد
بر سر نیزه چه ها دیده رباب
روبرو شد با سر آلاله اش
حرمله داده نشان ،تیر و کمان
با اهانت در زمان ناله اش
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#حضرت_ام_البنین
.
.
#رباعیات_اربعین قسمت1
چه رنجی از فراق تو کشیدم
چه زهری از غم و داغت چشیدم
بریدند چون سرت را ای برادر
منم از هر دو عالم دل بریدم
زده آتش به جانم ماتم تو
کشد آخر مرا درد و غم تو
الهی کاش میشد تا نبینم
تن پر زخم و خون و درهم تو
چکد خون از دوچشمان پر آبم
عدویت خارجی کرده خطابم
زجاخیزو سخن گو با مَنِ زار
که من خونین دل از بزم شرابم
به پیش پیکرت دشمن مرا زد
دو دستم بسته بود و از جفا زد
ز کوفه تا به سوی شام ویران
مرا با کعب نی در هر کجازد
چرا دیگر نمی آید صدایت
شده پرپر تمام لاله هایت
برادر جان ببین با قامتی خم
رسیده خواهرت در کربلایت
ببین خواهر ز داغت پیرتر شد
شب و روزم چگونه بی تو سر شد
مزارت را به آب دیده شویم
که بی تو دیده ام همواره تر شد
غمت آخر ز خواهر جان ستاند
همیشه داغ تو در دل بماند
دعا کردم که از بعد تو،زینب
دگر در وادی دنیا نماند
دوچشمانم زهجرت اشکباراست
دلم از ماتمت اندوهبار است
امان از سیلی مردان شامی
برادر خواهرت نیلی عذار است
خزان از من بهارم را گرفته
همه دارو ندارم را گرفته
دو عالم درد دارم از غم تو
غمت صبر و قرارم را گرفته
سخن گو با مَنِ افتاده از پا
قیامت در دلم گردیده بر پا
نشستم در کنار تربت تو
کنم ناله به همراهی زهرا
#رباعیات #اربعین قسمت2
#اسلام_مولایی ✍
تمام لاله هایت ارغوانی ست
قدم همچون هلالست وکمانیست
هزاران درد دارم در دل اما
غمم یاد لبان خیزرانی ست
نمیشد باورم هجران و دوری
چه مشگل بودبعد از توصبوری
تنت افتاد بر خاک بیابان
سرت افتاد در کنج تنوری
نشد آخر بمیرم در بر تو
نشد بوسم دوباره حنجر تو
ز ظلم نیزه و شمشیر و خنجر
نشد در بر بگیرم پیکر تو
برایت تحفه آوردم برادر
قدی از غم کمان و دیده ای تر
ز سیلیِّ سنان و شمر و خولی
رُخی دارم چُنان رُخسار مادر
خمیده آمدم از کوفه و شام
شنیدم از عدویت طعن و دشنام
جسارت شد به رویت بر سر نی
امان از سنگهای بر لب بام
چسان گویم چه آمد برسرمن
شکسته چون دلم بال و پر من
ز بسکه تازیانه بر تنم خورد
شده نیلی تمام پیکر من
چه رنجی شد نصیب کاروانت
چه وسعت داشت درد بیکرانت
الهی بشکند دستی که از کین
سرِنیزه فروکرد بر دهانت
چهل منزل سرت روی سَنان بود
نشان سنگ بر رویت عیان بود
تو قرآن با لب خشکیده خواندی
جواب خواندن تو خیزران بود
غمت در این دلم کاشانه کرده
دو عالم درد در دل خانه کرده
سه ساله ماند در کنج خرابه
دلم یاد غم دردانه کرده
غمت آتش زده بر حاصل من
فراقت خون نموده این دل من
به هر درد و مصیبت صبر کردم
ولی داغ تو گردد قاتل من
#رباعی #اربعین قسمت3
ربوده داغ تو تاب از وجودم
غمت آتش زده بر هست و بودم
زبسکه سیلی و شلاق خوردم
زسر تا پا برادر جان کبودم
مشو راضی که بر گردم مدینه
که خواهر بی تو محزون و غمینه
دعا کن جان دهم پیش مزارت
قسم بر مادر بشکسته سینه
صدای آب آبت را شنیدند
سرت را پیش چشمانم بریدند
دریدند پیکرت، اما ز کینه
تنت بر خاک با نیزه کشیدند
زدی آتش تمام تارو پودم
پناهی بهر طفلان تو بودم
امان از سیلی و از تازیانه
ز سر تا پا برادر جان کبودم
خراب از هجر تو رکن دلم شد
غم و داغ تو نقل محفلم شد
ز کوفه تا به شام و تا به اینجا
قدی خم،روی نیلی حاصلم شد
چه سازم با غمت آه ای قرارم
به هر جا بودی ای دلدار، یارم
نشستم در کنارت دل پریشان
تو رفتی دل پریشان از کنارم
بیا با من مدارا کن برادر
حلالم کن برادر جان خواهر
مگیر از من سراغ دخترت را
تو را سوگند بر زهرای اطهر
مگیر از من سراغ دخترت را
سراغ دختر غم پرورت را
مسوزان این دل پر آه و دردم
مکن شرمنده دیگر خواهرت را
توان دیگر ندارم تا که خیزم
ز دیده اشک از داغت بریزم
تورفتی از بر خواهر ولیکن
چگونه زنده باشم من عزیزم
امان از لحظۀ جان کندن تو
امان از زخمهای بر تن تو
زده زخم زبان آتش به جانم
امان از طعنه های دشمن تو
.......................................................
.
.
شب اول مراسم عزاداری #اربعین حسینی - عمود ٢٨۵ عراق موکب امام رضا
📆 زمان:
👈 دوشنبه ١۴ شهریور ماه ۱۴۰۱
🔷 با سخنرانی:
👈 حجت الاسلام پناهیان
🔷 با مداحی:
👈 کربلایی #سید_رضا_نریمانی
🔊 بخش اول | #سخنرانی حجت الاسلام پناهیان
🔊 بخش دوم #مناجات | تصور کن که این آقا برای خود حرم دارد
🔊 بخش سوم #روضه | عمری ز کوچه رد شدم و سوخت صورتم
🔊 بخش چهارم #زمینه | سلام ، قبلتی سلام
🔊 ببخش پنجم #سنگین | ای کرم خاک قدم های گدای در تو
🔊 بخش ششم #واحد | سوز همیشه جگرم باش یا حسین
🔊 بخش هفتم #شور | شب بارونه صورتم خیسه
🔊 بخش هشتم #شور | به خونه برگردیم
🔊 بخش نهم #شور #روضه | صلی الله علیک یا عطشان
🔊 بخش دهم #مناجات | گر چه از دنیا فقط دو چشم تر دارم حسین
👇👇👇👇👇👇👇👇
.
گر چه از دنیا فقط دو چشم تر دارم حسین
من ز ثروتمندها هم بیشتر دارم حسین
خانه بودم فاطمه آورد تا اینجا مرا
هر کجا مادر بفرماید گذر دارم حسین
روضه را جارو زدم قلب مرا جارو زدی
حال دیگر داشتم حال دگر دارم حسین
هر چه را دارم نگیری هر چه که دارم تویی
من به جز عشق شما چیزی مگر دارم حسین
بشنود هر کس که میخواهد ز تو دورم کند
مرگ بر من لحظهای دست از تو بردارم حسین
تو ته گودال رفتی من شدم بالانشین
از تو دارم آبرویی هم اگر دارم حسین
پیش بابایم برایت گریه کردم زود گفت
❣
نذر موی اکبرت هرچه پسر دارم حسین
آنقدر پای تو میسوزم خودت خاکم کنی
با همین بیچارگی خیلی هنر دارم حسین
کربلای تو مگر در هیئت و در روضه نیست
پس چرا انقدر من فکر سفر دارم حسین
چیزی از دستت نمیخواهم خجالت میکشم
آخر از انگشت و انگشتر خبر دارم حسین
.