eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3هزار دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
9.3هزار ویدیو
1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
4. آه از جدایی.mp3
6.71M
آه از جدایی ، دل شد هوایی اسم حرم ، اومد دلم شد کربلایی تنهای تنها ، افتادم از پا از کاروان کربلا جا موندم آقا ... یه دل پُر زِ غم دارم تورو دارم چی کم دارم داره باز اربعین میاد آرزوی حرم دارم ( حسین وای ... ) تکرار « تکرار بند اول » مجنون و ساده ، همپای جاده از مرز مِهران ، باز میام پای پیاده یاری کن آقا ، کاری کن آقا جون رقیه آبرو داری کن آقا من به همه گفتم میام کاری کن آقا آقا شور و نوا میخوام یه دل مبتلا میخوام ای به فدای بچه هات برات کربلا میخوام ( حسین وای ... ) تکرار غرق جنونم ، از تو میخونم هرجا که اسم تو میاد سر میشِکونم هستی تو یارم ، صبر و قرارم من که کسی رو ، غیر تو آقا ندارم ببین شده دلم غمین حالِ خرابمو ببین بیا و دستمو بگیر جون یلِ اُم البنین ( حسین وای ... ) تکرار .
2. صوتی یه دل دارم.mp3
2.19M
صوتی با چشم دل ، دارم می بینم میون اعلی علیینم خدارو شکر که قسمتم شد توو زائرای اربعینم قطره ای میونِ اقیانوس زائراتم کمتر از غبارِ روی شال نوکراتم میشکنه ، بغضمو ذکر رو ، پرچما السلام علی ، ساکن کربلا یا حسین یا حسین یا حسین چه شوری توو دلا نشونده کسی توو خونه ها نمونده هر کی به هر طریقی امسال خودش رو تا نجف رسونده اومدیم جوابِ هَل مِن ناصرِ تو باشیم توی موکبا مهمونِ مادر تو باشیم میرسن ، جون به کف لشکر ، شیعه ها السلام علی ساکنِ کربلا ( مراسم هفتگی پنجشنبه 26 مهر .
. ما زائر کوی توائیم، یا ثارالله(2) مست گل روی توائیم یا ثارالله یا سیدی یا سیدی یا ولی الله (2) با نور ایمان آمدیم کربلای تو از مرز مهران آمدیم نینوای تو یا سیدی یا سیدی یا ولی الله دل بر تو داده آمدیم یا ثارالله پای پیاده آمدیم یا ثارالله یا سیدی یا سیدی یا ولی الله ما زائر کوی توائیم، جان به کف داریم اذن دخول کربلا ، از نجف از داریم یا سیدی یا سیدی یا ولی الله پای پیاده آمدیم سر زمین تو با مهدی زهرا شویم اربعین تو یا سیدی یا سیدی یا ولی الله یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب)✍ .👇
. صاحب عزای خون خدا صاحب الزمان دردآشنای صبح و مسا صاحب الزمان این روزها شبیه اسیران نینوا داری هوای مهد بلا صاحب الزمان پای پیاده با عَلَمی روی دوش خود راهی شدی به کرب وبلا صاحب الزمان خاک ِمسیر، گِل شده از اشک چشم تو داری همیشه سوز و نوا صاحب الزمان موکب به موکب از ته دل آه می کشی با یاد درد فاطمه ها صاحب الزمان لب تشنه و گرسنه در این راه رفته اند خسته بدون آب و غذا صاحب الزمان از خار و زخم پای رقیّه کنی تو یاد با تاول نشسته به پا صاحب الزمان با دیدن نی و علم و پرچم و کتل هستی به یاد رأس جدا صاحب الزمان هرجا طناب ،دیده ای از خاطرت گذشت بستند دست جدّ تو را صاحب الزمان خسته و دل شکسته اگر می رسی به طف زینب رسیده با قد ِ تا صاحب الزمان یک اربعین گذشته و هرگز نرفته است از خاطرش زمین جفا صاحب الزمان چل روز پیش رأس حسینش مقابلش از تن جدا شده ز قفا صاحب الزمان رفته میان مقتل و دیده به جسم او زخم سنان و سنگ و عصا صاحب الزمان چل روز پیش دیده تنش را میان بغض در زیر نعل تازه رها صاحب الزمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. منصب واقعی ماست گدای ارباب طاهر از قطره ی اشکیم برای ارباب سر وجان، هر چه که داریم فدای ارباب شد مراد دل ما کرب وبلای ارباب شده در وقت دعا حاجت قلب آگاه اربعین پای پیاده حرم ثارالله زائر کرب وبلا طائر عرش اعلاست راحت از بی کسی قبر و حساب فرداست هرکه شد زائر ارباب مقامش والاست چون که دعوت شده از لطف نگاه زهراست شد قرار دل هر گریه کن این درگاه اربعین پای پیاده حرم ثارالله تربت کرب وبلا مُهر نماز ما شد چون قدمگاه گل فاطمه شد اعلا شد موطن اصلی هر سینه زن مولا شد شیعه را در دوجهان مأمن ِبی همتا شد بهتر از این چه بُود در دل نوکر دلخواه اربعین پای پیاده حرم ثارالله شد برای دل عشّاق ،زیارت زیور صف ِبوسیدن شش گوشه امان از محشر هر گدا آمده در کرب وبلا شد سرور منکر امر زیارت به خدا شد کافر می رود شیعه به کوری عدوی گمراه اربعین پای پیاده حرم ثارالله شده ضامن به قبولی صلاتم تربت اولین موهبتت روز حیاتم تربت وقت حاجت بشود برگ براتم تربت بین قبرم بشود راه نجاتم تربت بین هیئت به لبم زمزمه شد در هرگاه اربعین پای پیاده حرم ثارالله تا ابد نوکر درگاه تو هستم ارباب ذکر تو موقع حاجت شده باب الابواب جان زهرا دل شیدای حرم را دریاب بنگر این دل شده از هجر حریمت بی تاب آخر روضه شود خواهش من با صد آه اربعین پای پیاده حرم ثارالله ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. مثلِ شمعی که دلیلِ مرگِ یک پروانه است غربتِ یک مرد گـــاهی از درونِ خانه است دشمنان با زخمِ تیـــغ و دوستان زخمِ زبان این شروعِ ماجرایی تلخ و بی رحمانه است سفره ی افطارِ او خالیست از خودکامگــی سفره ی احســـانِ او امّا پُر و پیمانــه است بیعتِ کوفــه برایش جز غم و اندوه نیست چون وفایِ عهد در کوفه فقط افسانه است شــیرِ صفّین و جَمَــل ترسی ندارد از نبَــرد صُلحِ او جنــگِ میانِ عاقــل و دیوانـه است روزه باشی و به جــایِ آب با زهــرِ جــفا ... این فقط یک گوشه از پایانِ مظلومانه است تیربارانِ کســی کــه رفتنش هم صُلــح بود کارِ نامردی است که با جدِّ او بیگانــه است جعده تنها نیست...قاتل خاطراتِ کودکیست قاتلِ او کوچه و دیـــوار و دربِ خانـه است ✅ابراهیم زمانی ۱۴۰۲ .
. شروعِ روضه‌ی او انتهایِ آن کوچه‌ست وَ قتلگاهِ حسن در فضایِ آن کوچه‌ست چه روضه‌ها که نخوانده‌ست در سکوتِ خودش چرا که مرثیه‌ی بی صدایِ آن کوچه‌ست نرفته‌ خاطره‌ی تلخِ کوچه از ذهنش هنوز شاهده بر روضه‌هایِ آن کوچه‌ست همیشه خلوتِ خود را به گریه پر کرده دو چشمِ خیسِ حسن از بلایِ آن کوچه‌ست شبیه صاعقه دستی به رویِ مادر خورد که بغضِ او فقط از بی حیایِ آن کوچه‌ست به جز حسن که خودش دیده، ما نفهمیدم که گوشواره‌‌ی مادر کجایِ آن کوچه‌ست به شکلِ خون، غمِ در سینه‌اش به لب آمد نه سم، که قاتلِ او ماجرایِ آن کوچه‌ست میانِ بستر خود گفت: ای برادرِ من تمامِ شامِ بلا از بنایِ آن کوچه‌ست ✅محمد حسن بهرامی ۱۴۰۲ .
. اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِالله الْحُسَیْن ---------- رزق ما دنیا و عقبا با تو تأمین می شود تلخی جان کندن ما با تو شیرین می شود روی گلبرگ ولای تو نوشته این چنین در قیامت عاشق روی تو گلچین می شود گر دلی پُر درد داری ، گریه کن بهرِ حسین اشکِ بر اندوه او داروی تسکین می شود هر که تابیده ست بر وی آفتاب مهر او روز غم سایه نشین آل یاسین می شود قطره ای اشک آورَد کوه کرامت بهرِ تو کوله بار هر کس اینجا زود سنگین می شود می رود سوی بهشت و می شود جنّت نشین قلب هر کس بهرشان پیوسته خونین می شود ماجرای حُرّ به ما فهمانده تا یَوْمُ الْجَزا هر که در راه ولایت بود تحسین می شود بر حذر باش از عداوت با حسین بن علی جنگِ با شاه شهیدان رخنه در دین می شود می گذارد تاج استغنا به روی رأس خود هر که چون «یاسر» درین درگاه مسکین می شود ** «یاسر» »✍ .
. از قافله ی --------- دیگران رفتند و ما جا مانده ایم ما درین سو باز تنها مانده ایم کربلا دریای رحمت هست و ما تشنه لب در جنب دریا مانده ایم عاشقان بستند کوله بار عشق ما ولی دل خسته اینجا مانده ایم کاروان ها می روند از پیش ما غرقِ حسرت ما به صحرا مانده ایم بی قراران رفته اند آن سو ولی ما همه غرقِ تماشا مانده ایم گر نشد با عاشقان راهی شویم در نگاه لطف مولا مانده ایم قافله در قافله رفتند آه ما به صحرا غرقِ نجوا مانده ایم دیگران لبیک گویان می روند ما به شور وا حسینا مانده ایم همرهان بستند کوله بار خویش ما ولی در پشت درها مانده ایم دل بُریدیم از همه هستی ولی کربلا را در تمنّا مانده ایم تا مگر ما را بخواند یار ما بار خود بسته ، مهیّا مانده ایم «یاسر» اکنون در کنار جاده ها ما به لطف حق تعالا مانده ایم ** حاج محمود تاری «یاسر»✍ .
. سلام‌الله علیها پس از تو، جان برادر! چه رنج‌ها که کشیدم چه شهر‌ها که نگشتم، چه کوچه‌ها که ندیدم به سخت‌جانی خود آن‌ قَدَر نبود گمانم که بی‌تو، زنده ز دشت بلا، به شام رسیدم برون نمود در آن دم چو خصم، پیرهنت را به تن ز پنجه‌ی غم، جامه هر زمان بدریدم چو ماه چارده دیدم، سر تو را به سر نی هلال‌وار ز بار مصیبت تو، خمیدم زدم به چوبه‌ی محمل سر، آن زمان که سر نی به نوک نیزه‌ی خولی، سر چو ماه تو دیدم ز تازیانه و طعن سنان و طعنه‌ی دشمن دگر ز زندگی خویش گشت قطع، امیدم شدم چو وارد بزم یزید، بازوی بسته هزار مرتبه مرگ خود از خدا طلبیدم هنوز بر کف پایم، نشان آبله پیداست به راه شام ز بس از جفا پیاده دویدم ولی به این همه غم، شاد از آنم، ای شه خوبان! که نقد جان به جهان دادم و غم تو خریدم ازین حکایت جان‌سوز، «جودیا»! صف محشر به نزد شاه شهیدان، شریک، هم‌چو شهیدم .
. .... هر شب جمعه بیاید فاطمه در کربلا زائر کوی حسین گردد به اشک و گریه ها واحسینا واحسین(۲) هر شب جمعه بیاید با دوصد شور و نوا یاد اکبر گریه دارد در حرم پایین پا واحسینا واحسین سوزد و ناله زند یاد رباب و اصغرش یادآن لحظه که تیر کین خوردبرحنجرش واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید درکنارعلقمه گریه دارد بهر عباس علی با زمزمه واحسینا واحسین هر شب جمعه بیاید فاطمه در قتلگه سوزد و ناله زند اندر کنار خیمه گه وا حسینا وا حسین هرشب جمعه بیاد سوزاشک زینب است یاداشک زینبش درقتلگه جان برلب است واحسیناواحسین هر شب جمعه بگرید یاد شاه سر جدا یاد جسم غرق خون وسر بروی نیزه ها واحسینا واحسین https://eitaa.com/coyeshg .
. زهرا شب هر جمعه (در کرببلا آید)۲ با گریه و اشک و آه( در شور و نوا آید)۲ می آید کنار نور دوعینش برجان رسد نوای یا حسینش یا زهرا یا زهرا آجرک الله(۲) زهرا شب هر جمعه (باحال بکاء آید)۲ با گریه ی بر اکبر (در پایین پا آید)۲ پیکر اکبر گشته اربا اربا ذکر لب هایشان آه و واویلا یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( از بهررباب گرید)۲ از بهر علی اصغر(لب تشنه ی آب گرید)۲ درد عطش اوگردیده چاره گلوی اصغرش شد پاره پاره یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه (در علقمه می آید)۲ با گریه ی بر عباس (با زمزمه می آید)۲ گوید عباس من جانت فدا شد در راه حسینم دستت جدا شد یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه(درخیمه گهش گرید)۲ با قامت خم گشته (در قتلگهش گرید)۲ گوید حسین من پیراهنت کو ای غرق به خون من کفنت کو یا زهرا یا زهرا آجرک الله زهرا شب هر جمعه( گوید که بیا مهدی)۲ بنگر به حسین من (برگرد و بیا مهدی)۲ ای که هستی مادر نور دو عینم بیا منطقم خون حسینم یا زهرا یا زهرا آجرک الله https://eitaa.com/coyeshg .👇
. اهل ولا چو روی به سوی خدا کنند اول برای یوسف زهرا دعا کنند عجل له الفرج بود آوای بی کسان کز جور این زمانه به حق شکوه‌ها کنند نشکوا إليك فقد امام زماننا کی می‌شود که حاجت ما را روا کنند یا صاحب‌الزمان شه والای این جهان ای آن که اولیا به شما اقتدا کنند گر ما همه برای تو کاری نکرده‌ایم اهل کرم بدون توقع عطا کنند بهر شفای سینه مادر بیا بیا تا کی نمک به زخم دل مرتضی کنند .
2. پر پرواز من.mp3
3.43M
کربلا کربلا ای کعبه ی دل ما سلام بر تو ... پرِ پرواز من دوباره بالی بزن برو زیارت یادته تو حرم تو صحن شاهِ کرَم گرفتی حاجت سوی کرب و بلا دوباره کاروونا در تب و تابن همه بیقرارن آروم و قرار ندارن مست و خرابن قربون زائرات فدای کاروونات بازم جا موندم چه شبا رو با اشک با داغ میدون مَشک به صبح رسوندم کربلا کربلا ای کعبه ی دل ما سلام بر تو ... آتیشم میزنه ، داغت کمر شکنه دل زیر پاته فصل بارشِ من یه عمره خواهش من « كربُبلاته » ذَبیحاً بِالقَفا یا ساكنِ كربلا دل پریشونه كرده دیر آقاجون نكرده دعوتمون نامه رسونت دل به تنگ اومده به شیشه سنگ اومده ، هواتو كردم بسه دربه دری كی كربلام می بری دورت بگردم كربلاكربلا ، ای كعبه ی دل ما سلام برتو هوای شوروشین هوای صحنِ حسین دل بی قراره اشكای دیدنی هوای سینه زنی چه حالی داره ای بهونه ی من اشكِ شبونه ی من چله نشینم بعد عمری دعا كربُبلاتو آقا زشته نبینم كربلاكربلا ای كعبه ی دل ما سلام برتو ...
1. کربلای تو.mp3
7.92M
شب چهارم محرم 96 کربلای تو ، تموم رویای منه کربلای تو ، جنون شبهای منه کربلای تو ، آقا بزار ساده بگم همه ی دنیای منه دلم میخاد ، عاشقونه بارم رو ببندم شبونه شب جمعه با رفیقام کربلا باشم ، بی بهونه آقا ، از شما به ما رسیده آقا ، کربلا میدی ، ندیده شما ، که جای خودت ، رقیه خرج زندگیمو میده ( حسین جانم ، ای حسین جان جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار ارباب منی تو شاهِ هر سینه زنی ارباب منی منو آقا ، پس نزنی ارباب منی از وطنم دورم نکن خودت که دور از وطنی نگفته هارو میدونی مثل مادرت مهربونی جوونیم نذرِ جوونت کربلا میخام ، توو جوونی آقا ، این دلی که بیقراره آقا ، مگه راحتم میزاره ؟ بگو ، کی حرمتو می بینم دنیا وفا نداره ( حسین جانم ، ای حسین جان جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار من کجا برم ، اگه که کربلا نرم ؟ من کجا برم ، مگه چی میخام ، یه حرم من کجا برم ، منت بزار روی سرم سلام رسونده مادرم تو دریایی ، من کویرم تو بگو بمیر ، من می میرم جواز کربُ بلاتو از امام رضا ، من میگیرم آقا ، عشقِ شما آبرمومه آقا ، ضریحِ تو روبرومه آقا ، اربعین پای پیاده حرمِ تو آرزومه ( حسین جانم ، ای حسین جان جانِ جانانم ، ای حسین جان ) تکرار
. مهدی امید مایی منتظرم بیایی ذکرم شده شب وروز یابن الحسن کجائی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی در رنج و در ملالم منتظر وصالم از لطف و جودو رحمت نظر نما به حالم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم درلحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم یابن الحسن کجایی ✍ .
173.5K
مهدی امید مایی منتظرم بیایی ذکرم شده شب وروز یابن الحسن کجایی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی در رنج و در ملالم منتظر وصالم از لطف و جود و رحمت نظر نما به حالم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی ای نور چشم زهرا مولا در انتظارم درلحظه لحظه عمرم بهر تو بیقرارم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تنهاو زارو خسته بایک دل شکسته سائل درگه تو منتظرت نشسته یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی آقا مرا صدا کن از رنج و غم رهاکن ای مهربان عالم برای من دعا کن یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تنها تویی حبیبم به درد من، طبیبم خدا گواهه مهدی بدون تو غریبم یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی از بس که با صفایی تنها امید مایی شب عزا و ماتم منتظرم بیایی یابن الحسن کجایی منتظرم بیایی تو شمس عالمینی بر همه نور عینی تالحظه ی ظهورت گریه کن حسینی حسین حسین حسین جان(۲) هستم به تاب ودرتب جانم رسیده برلب افتاده ام به یاد غم حسین و زینب حسین حسین حسین جان ای نور چشم زهرا در شور و در نوایم امشب دوباره مهدی به یاد کربلایم حسین حسین حسین جان امشب دوباره یاد علی اکبرم من همچون حسین بیاد صد پاره پیکرم من ... یابن الحسن بیاد علی اصغرم من یاد رباب و طفل بریده حنجرم من ... یابن الحسن دوباره غربت نمودم احساس افتاده ام به یاد چشم و دو دست عباس ... یابن الحسن بیاد وداع آخرم من رفتن بسوی میدان گریه ی خواهرم من
حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت الغوث یابن زهرا ! عجّل علی ظهورك زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورك خون دو دیده گوید، دست بریده گوید بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورك هم عمّه‌ها پریشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورك 😭😭 قبل ازشروع دعای توسل ای آفتاب زهرا عَجّل علی ظهورک تنهای شهر و صحرا، عجّل علی ظهورک گم گشته وجودی، هم غیب و هم شهودی در دیده و دل ما، عجّل علی ظهورک بی تو غریب قرآن، بی تو اسیر عترت بی تو علی ست تنها، عجّل علی ظهورک نه طاقتی نه صبری، تا چند پشت ابری؟ ای مهر عالم آرا عجّل علی ظهورک دنیا در انتظار است، خون قلب روزگار است پا در رکاب بنما، عجّل علی ظهورک حیدر کند دعایت، زهرا زند صدایت الغوث یابن زهرا! عجّل علی ظهورک زخمِ به خون نشسته، پیشانیِ شکسته دارند با تو نجوا، عجّل علی ظهورک خون دو دیده گوید، دست بریده گوید بر انتقام بازآ، عجّل علی ظهورک هم عمّه ها پریشان، هم جدّ توست عطشان هم چشم ماست دریا، عجّل علی ظهورک بر "میثمت" نگاهی، از لطف گاه گاهی ای چشم حق تعالی! عجّل علی ظهورک =================== شاعر :سازگار ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. رسول_اکرم ‍ مدینه را غم گرفت مدینه را غم گرفت   دوباره ماتم گرفت سرای هر خانه را   عزای خاتم گرفت از این عزا در عزا    گلوی آدم گرفت از آسمان بر زمین   فغان نم نم گرفت حضرت خیرالنسا   غم دمادم گرفت غم حسن با رسول  به سینه با هم گرفت حبیب عرش و زمین پیمبر آخرین رسول مهر آفرین محمّد  مصطفی میان آه و فغان نگین پیغمبران سفر نمود از جهان به سوی عرش خدا دم به دم از شهر مدینه رسد آوای غم امّت واحد شده  مستغرقِ دریای غم شیون و غوغا رسد از نایِ زمین بر سما بر در و دیوار زمان مانده به جا جای غم مدینه را غم گرفت   دوباره ماتم گرفت درون این  همهمه شکسته قلب همه علی الخصوص فاطمه چنان دل مرتضی عزا شده  مستمر خمیده مولا کمر نهال اندوه ثمر در این دیارِ  عزا قامت مولا به عزای شه والا خمید روح عزا بر تنِ غم بستة زهرا دمید اشک حسن ها شده از دیده روان روز و شب پَر زده از خانة سلطان دوعالم امید مدینه را غم گرفت   دوباره ماتم گرفت دوباره بزم محن شده عزای حسن غریب  بیت و وطن امام حق  مجتبی به زهر أسما شهید شده امامی وحید نزول غم ها مزید به روی ارض و سما کینة عمّال امیّه شده هردم شدید می رسد از هرطرفی بارش داغی جدید خاک بقیع مدفن سلطان کریمان شده بدعت تیر و کفن و پیکرِ  بی جان پدید مدینه را غم گرفت   دوباره ماتم گرفت چه بوسِتان غمی چه شیون و  ماتمی چه گریة نم نمی چکیده بهر رضا صفر به پایان رسد غم امامان رسد دو چشم گریان رسد به سینه ای مبتلا مشهد طوس و غم سلطان خراسان رضا بُرده دگرباره قرار از تنِ اهل ولا سروری از سوگ حسن ، داغ رضا ، نوحه گو بهرِ تسلاّی دلِ حضرت خیر النسا مدینه را غم گرفت   دوباره ماتم گرفت شاعر محمدرضا سروری✍ 👇