🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ فاطمه علیها سلام لباسی برای روز عاشورا به زینب علیهاسلام داد.
فی وقائع الیوم العاشر من جمادی الاولی رُوی: انَّ فی هذا الیومِ أعطَت الزهراءُ علیهاالسلام قمیصَ ابراهیمَ الخلیلِ لزینبَ علیهاسلام و قالت: اذا طَلَبَەُ مِنک ٲخوک الحسینُ علیه السلام٬ فَاعلمی أنّه ضَیفُک ساعهً٬ ثُمَّ یُقتَلُ بِاشدَّ الأحوالِ بِیدَ أولادِ الزِّنا.
عوالم العلوم نقل می کند که در روز دهم جمادی الاول حضرت زهرا علیهاسلام لباس ابراهیم خلیل را به زینب علیهاسلام عطا نموده و فرمودند: هنگامی که برادرت حسین علیه السلام آن را از تو مطالبه کرد بدان که ساعتی بیش مهمان تو نیست و به بدترین حال به دست زنازادگان کشته می شود.
📚منابع:
عوالم العلوم، ج ۱۱، ص ۹۰۶
الزهرا و الحسین، ص ۲۶۷
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۴۷
#مطالب_فاطمیه
#مصائب_حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️شب قدر، فاطمه عليهاسلام است
حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ الْقَاسِمِ بْنِ عُبَيْدٍ مُعَنْعَناً عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ أَنَّهُ قَالَ إِنَّا أَنْزَلْناهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ اللَّيْلَةُ فَاطِمَةُ وَ الْقَدْرُ اللَّهُ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا.
محمد بن قاسم نقل می کند که امام صادق علیهالسلام فرمودند: در آیه ی «انا انزلناه فی لیله القدر» همانا ما قرآن را در لیلهی قدر نازل نمودیم. منظور از لَیلَه همان فاطمه علیهاسلام است و قدر خداوند است. پس هر کس فاطمه را بشناسد آنگونه که شایستهی شناخت او است، همانا شب قدر را درک کرده است و همانا فاطمه را فاطمه نامیدند زیرا خلائق از شناخت او بریده شدهاند.
📚منابع:
تفسیر فرات کوفی، صفحه ۵۸۱
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۲۶
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ وجوب اطاعت از حضرت فاطمه علیهاسلام
قال الباقر علیه السلام: وَ لَقَد کانَت صَلَواتُ اللهِ عَلَیهَا طَاعَتُها مَفروضَهً عَلَی جَمیعِ مَن خَلَقَ اللهُ مِنَ الجِنَّ و الاِنسَ وَ الطَّیرِ و البَهَائِمِ و الٲَنبِیاءِ وَ المَلَائِکَةِ.
فاطمه علیها سلام کسی است که طاعت او بر همه خلق خدا از جن و انس و پرندگان و وحوش و انبیا و ملائکه واجب است.
📚منابع:
دلائل الامامه٬ ص ۱۰۶
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۲۶
#مطالب_فاطمیه
#فضائل_حضرت_زهرا_س
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️ گريه حضرت فاطمه علیهاسلام شب عاشورا در كربلا
قالتْ زینبُ علیها سلام:
بینما أنا جالسهٌ فی خِیمتی لیلةَ عاشوراء فإذا سَمِعتُ صوتَ البکاءِ مِن خیمةِ أخی الحسینِ . فذهبتُ إلی خیمتِه و رأیتُه مُصلیاً فیها ، فَرَجعتُ . ثم سمعتُ صوتَ البکاء ثانیهً فذهبتُ إلیها مصلِّیاً أیضاً ، و کَرّر هذا الأمرُ ثلاثَ مرّاتٍ.
فَوَقفتُ حتّی فرغَ أخی مِنْ صلاتِه؛ فسلّمتُ علیه و حَکیتُ لَه ما سِمعتُ مِن صوتِ البُکاء . فَقال : یا أُختی ، شِدةُ المُصیبةِ أَثَرتْ فیک حَتّی لا تَعرفی صَوتَ أُمِّک . إعلَمی یا أُختی ، إِنَّ اُمّی ثلاثهَ لَیالٍ تبکی وَ تَصْرَخُ فی کربلاء.
حضرت زینب علیهاسلام فرمودند:
در شب عاشورا درخیمه ی خویش نشسته بودم که ناگهان صدای گریه ای را از خیمه ی برادرم حسین علیه السلام شنیدم. به خیمه ی او رفتم و او را در حال نماز خواندن دیدم و بازگشتم. دوباره صدای گریه را شنیدم و به سوی او رفتم و او را دوباره در حال نماز خواندن دیدم و این امر سه بار تکرار شد.
ایستادم تا برادرم از نماز فارغ شود به او سلام دادم و آن چه را شنیده بودم، برای او حکایت کردم. فرمودند: ای خواهرم شدت مصیبت بر تو آنقدر اثر گذاشته است که دیگر صدای مادرم را نمیشناسی. اي خواهرم بدان که مادرم سه شبانه روز است که در کربلا گریه میکند و نوحه سر می دهد.
📚منابع:
مفتاح الجنه، صفحه ۳۶
الزهراء و الحسین، ص ۲۷۰
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۷
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◾️عبور فاطمه سلام الله علیها از صراط
روى الشيخ الصدوق عن أبي جعفر الباقر علیهالسلام قال:
سمعت جابر بن عبدالله الأنصاري يقول: قال رسول الله صلیاللهعلیهوآله:
إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ تُقْبِلُ ابْنَتِي فَاطِمَةُ عَلَى نَاقَةٍ مِنْ نُوقِ الْجَنَّةِ مُدَبَّجَةَ الْجَنْبَيْنِ خِطَامُهَا مِنْ لُؤْلُؤٍ رَطْبٍ قَوَائِمُهَا مِنَ الزُّمُرُّدِ الْأَخْضَرِ ذَنَبُهَا مِنَ الْمِسْكِ الْأَذْفَرِ عَيْنَاهَا يَاقُوتَتَانِ حَمْرَاوَانِ عَلَيْهَا قُبَّةٌ مِنْ نُورٍ يُرَى ظَاهِرُهَا مِنْ بَاطِنِهَا وَ بَاطِنُهَا مِنْ ظَاهِرِهَا دَاخِلُهَا عَفْوُ اللَّهِ وَ خَارِجُهَا رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَى رَأْسِهَا تَاجٌ مِنْ نُورٍ لِلتَّاجِ سَبْعُونَ رُكْناً كُلُّ رُكْنٍ مُرَصَّعٌ بِالدُّرِّ وَ الْيَاقُوتِ يُضِيءُ كَمَا الْكَوْكَبُ الدُّرِّيُّ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ وَ عَنْ يَمِينِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ عَنْ شِمَالِهَا سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ وَ جَبْرَئِيلُ آخِذٌ بِخِطَامِ النَّاقَةِ يُنَادِي بِأَعْلَى صَوْتِهِ غُضُّوا أَبْصَارَكُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ بِنْتُ مُحَمَّدٍ فَلَا يَبْقَى يَوْمَئِذٍ نَبِيٌّ وَ لَا رَسُولٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ إِلَّا غَضُّوا أَبْصَارَهُمْ حَتَّى تَجُوزَ فَاطِمَةُ فَتَسِيرُ حَتَّى تُحَاذِيَ عَرْشَ رَبِّهَا جَلَّ جَلَالُهُ فَتَنْزَخُ بِنَفْسِهَا عَنْ نَاقَتِهَا وَ تَقُولُ إِلَهی وَ سَيِّدِي احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ ظَلَمَنِي اللَّهُمَّ احْكُمْ بَيْنِي وَ بَيْنَ مَنْ قَتَلَ وُلْدِي فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ يَا حَبِيبَتِي وَ ابْنَةَ حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَيْ وَ اشْفَعِي تُشَفَّعِي فَوَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَا جَازَنِي ظُلْمُ ظَالِمٍ فَتَقُولُ إِلَهِي وَ سَيِّدِي ذُرِّيَّتِي وَ شِيعَتِي وَ شِيعَةَ ذُرِّيَّتِي وَ مُحِبِّيَّ وَ مُحِبِّي ذُرِّيَّتِي فَإِذَا النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَيْنَ ذُرِّيَّةُ فَاطِمَةَ وَ شِيعَتُهَا وَ مُحِبُّوهَا وَ مُحِبُّو ذُرِّيَّتِهَا فَيُقْبِلُونَ وَ قَدْ أَحَاطَ بِهِمْ مَلَائِكَةُ الرَّحْمَةِ فَتَقْدُمُهُمْ فَاطِمَةُ حَتَّى تُدْخِلَهُمُ الْجَنَّةَ.
از حضرت امام محمد باقر علیهالسلام نقل است که از جابربنعبداللَّه انصاری شنیدم که پیغمبر معظم اسلام صلیاللهعلیهوآله فرمودند: هنگامی که روز قیامت فرا میرسد دخترم فاطمه علیهاسلام در حالی وارد محشر میشود که بر یکی از ناقههای بهشتی سوار است و از دو پهلوی آن ناقه حریرهای بهشتی آویزان، مهار آن از مروارید تر، پاهایش از زمرد سبز، دم آن از مشک ناب، دیدگانش از در و یاقوت سرخ خواهد بود. قبهای از نور بر پشت آن ناقه نصب شده که درون آن از بیرون آشکار، درون و باطن آن حاوی عفو پروردگار و بیرون آن رحمت خدای رحیم است. فاطمه علیهاسلام تاجی از نور بر سر دارد که دارای هفتاد پایه باشد، هر پایهای از آن به وسیله یک مروارید مرصع و نظیر یک ستارهای درخشان خواهد بود. از طرف راست و چپ فاطمه علیهاسلام هر کدام هفتاد هزار ملک خواهد بود. جبرئیل که در حالی که مهار ناقه حضرت فاطمه علیهاسلام را گرفته است با صدای بلند خواهد گفت: چشمهای خود را ببندید تا فاطمه علیهاسلام دختر محمد صلیاللهعلیهوآله عبور نماید. در آن روز هیچ پیغمبر و رسول و صدیق و شهیدی نیست، مگر اینکه دیدگان خویش را میبندند تا اینکه زهرا علیهاسلام از صحرای محشر عبور نماید. هنگامیکه آن بانو به مقابل عرش پروردگار میرسد از آن ناقه فرود میآید و میگوید: پروردگار من! ما بین من و آن افرادی که در حق من ظلم نمودند و فرزندان مرا شهید کردهاند قضاوت کن.
آنگاه از طرف خدای متعال ندا میرسد: ای حبیبه و فرزند حبیب من از من بخواه تا به تو عطا نمایم. شفاعت کن تا من بپذیرم. به عزت و جلال خودم که امروز ظلم و ستم هیچ ستمگری از نظر من محو نخواهد شد. در همین هنگام است که حضرت زهرا علیهاسلام میگوید: بار خدایا! فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوستان دوستان فرزندان مرا به من ببخش! آنگاه از طرف پروردگار جهان منادی ندا میکند: فرزندان، شیعیان، دوستان، و دوست دوستان ذریه فاطمه علیهاسلام کجایند؟ ایشان عموماً درحالیکه ملائکه رحمت پروردگار آنان را احاطه کرده باشند میآیند. سپس فاطمه اطهر علیهاسلام جلو میرود تا آن ها را داخل بهشت مینماید.
📚منابع:
الأمالي للشيخ الصدوق، ص ۶۹
بحارالانوار، ج۴٣، ص٢١٩
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۳
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◼️توصیف حضرت زهرا عليهاسلام از زبان امام حسن مجتبی عليهالسلام
قال حسن ابن علی علیه السلام:
اُمیَّ الزهراءُ بِنتُ محمدٍ المُصطفی صلی الله علیه و آله، قَلادَةُ الصِّفوَة، وَ دُرَّة صَدفِ العِصمةِ، وَ غُرَّهُ جَمالِ العِلمِ وَ الحِکمَةِ، وَ هِیَ نُقطَةُ دائرةِ المَناقِبِ و المَفاخِر، وَ لُمعةُ مِن أنوارِ المَحامِد وَ المآثِر، خَمِرت طینةُ وجُودِها من تُفاحةٍ من تفاحِ الجَنّةِ، وَ کَتَبَ اللهُ فی صَحیفَتِها عِتقَ عُصاةِ الامةِ، و هِیَ أمُ السادَةِ النُجَباءِ، وَ سیدةُ نساءِ البتولِ العَذراءِ فاطمةُ الزهراء علیها السلام.
امام حسن علیه السلام فرمودند: مادر من زهرا علیهاسلام دختر محمد مصطفی صلی الله علیه و آله، گردنبند برگزیدگی، دُرّ صدف عصمت، روشنی جمال علم و حکمت است، مرکز دایره ی منقبتها و فخرها، لمعه ای از نورهای محل ستایش و آثارها است. سرشت او از سیبی از سیبهای بهشت سرشته شده و خدا در صحیفهی او آزاد کردن گناهکاران امت را نوشته است. او مادر آقایانی است که به نجابت و خوبی برگزیده شدهاند. همچنین سیدهی زنان، بتول، عذراء و فاطمهی زهرا است.
📚منابع:
مدینة المعاجز، جلد ۳، صفحه ۲۹۵
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۲
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◼️روضهخوانی حضرت زهرا علیهاسلام دررویای صادقانه حضرت سکینه علیهاسلام
الملهوف عن سكينة: لَمّا كانَ فِي اليَومِ الرّابِعِ مِن مُقامِنا، رَأَيتُ فِي المَنامِ... ورَأَيت امرَأَةً راكِبَةً في هَودَجٍ ويَدُها مَوضوعَةٌ عَلى رَأسِها، فَسَأَلتُ عَنها، فَقيلَ لي : فاطِمَةُ عَلَیها سَلام بِنتُ مُحَمَّدٍ أمُّ أبيكِ. فَقُلتُ: وَاللّه ِ لَأَنطَلِقَنَّ إلَيها ولَاُخبِرَنَّها ما صُنِعَ بِنا. فَسَعَيتُ مُبادِرَةً نَحوَها حَتّى لَحِقتُ بِها ووَقَفتُ بَينَ يَدَيها أبكي وأقولُ: يا اُمَّتاه جَحَدوا وَاللّه ِ حَقَّنا ، يا اُمَّتاه بَدَّدوا وَاللّه ِ شَملَنا، يا اُمَّتاه اِستَباحوا وَاللّه ِ حَريمَنا، يا اُمَّتاه قَتَلوا وَاللّه ِ الحُسَينَ أبانا. فَقالَت لي: كُفّي صَوتَكِ يا سُكَينَةُ! فَقَد قَطَّعتِ نِياطَ قَلبي ، وأقرَحتِ كَبِدي ، هذا قَميصُ أبيكِ الحُسَينِ لا يُفارِقُني حَتّى ألقَى اللّه َ بِهِ .
الملهوف ـ به نقل از سَكينه سلام الله علیها: روز چهارم اقامتمان [در شام]، در عالم رؤيا ديدم كه . . . زنى سوار بر هودج است و دستش را بر سرش نهاده است. از [نامِ] او جويا شدم. به من گفتند: فاطمه علیهاسلام دختر محمّد صلی الله علیه و آله، مادر پدرت است. گفتم: به خدا سوگند، به سوى او مى روم و آنچه را كه با ما كرده اند به او خواهم گفت. بلافاصله به سوى او دويدم تا به او رسيدم و پيشِ رويش ايستادم و مى گريستم و مى گفتم: اى مادر! به خدا سوگند ، حقّ ما را انكار كردند. اى مادر ! به خدا سوگند، جمع ما را پراكنده كردند. اى مادر ! به خدا سوگند، حريم ما را ناديده گرفتند و حلال شمردند. اى مادر! به خدا سوگند، پدرمان حسين علیهالسلام را كُشتند. او به من گفت: «بس كن، اى سَكينه! دلم را پاره كردى و جگرم را سوزاندى. اين، پيراهن پدرت حسين علیهالسلام است كه آن را از خود، دور نمى كنم تا با آن، خدا را ديدار كنم»
📚منابع:
الملهوف، ص ۲۲۰
مثير الأحزان، ص ۱۰۴
بحار الأنوار، ج ۴۵، ص ۱
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۵۸
🏴مطالب فاطمیه ۹۸
◼️حریم فاطمه عليهاسلام در بهشت
الْحَسَنُ بْنُ يَزِيدَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیهالسلام لِمَ سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ الزَّهْرَاءَ قَالَ لِأَنَّ لَهَا فِي الْجَنَّةِ قُبَّةً مِنْ يَاقُوتٍ حَمْرَاءَ ارْتِفَاعُهَا فِي الْهَوَاءِ مَسِيرَةُ سَنَةٍ مُعَلَّقَةً بِقُدْرَةِ الْجَبَّارِ لَا عِلَاقَةَ لَهَا مِنْ فَوْقِهَا فَتُمْسِكَهَا وَ لَا دِعَامَةَ لَهَا مِنْ تَحْتِهَا فَتَلْزَمَهَا لَهَا مِائَةُ أَلْفِ بَابٍ عَلَى كُلِّ بَابٍ أَلْفٌ مِنَ الْمَلَائِكَةِ يَرَاهَا أَهْلُ الْجَنَّةِ كَمَا يَرَى أَحَدُكُمُ الْكَوْكَبَ الدُّرِّيَّ الزَّاهِرَ فِي أُفُقِ السَّمَاءِ فَيَقُولُونَ هَذِهِ الزَّهْرَاءُ لَفَاطِمَةُ.
حسن بن یزید میگوید به امام صادق علیهالسلام عرضه داشتم چرا فاطمه زهرا، زهرا نامیده شد؟ ﺣﻀﺮت ﻓﺮﻣﻮد: زیرا برای فاطمه علیهاسلام قبّهای از یاقوت سرخ در بهشت وجود دارد که بلندای آن قبّه به قدر یک سال راه است و به قدرت حق تعالی در میان هوا ایستاده است و برای آن هزار دَر است و برای هر دَری هزار ملک ایستاده است، آن قبّه را اهل بهشت مانند شما که ستارگان را در آسمان مشاهده می کنید، می بینند. پس می گویند که: این قبّهی زهرا (نورانی) از آن فاطمه ﺍﺳﺖ.
📚منابع:
مناقب آل ابیطالب، ج ۳، ص ۳۳۰
👈برگرفته از کتاب فاطمیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحه ۱۰
#فاطمیه
#اشعار_شهادت_و_مصائب_اهل_بیت
#شهادت_حضرت_فاطمه_زهرا_س
زمزمه، شور -(روزای با تو بودنُ یادم نمی ره)
زبانحال حضرت علی ع با حضرت زهرا (س)
_____________
یادم نمی ره / روزای با تو بودنُ یادم نمی ره
زخم و کبودی شدنُ یادم نمی ره
تو رو تُو کوچه زدنُ یادم نمی ره
یادم نمی ره/ چهل نفر به یک نفر یادم نمی ره
آتیش و هیزم و تبر یادم نمی ره
هجوم آوردن بی خبر یادم نمی ره
تلافی کردن/ محبتای حیدرُ تلافی کردن
رسالت پیغمبرُ تلافی کردن
فاطمه داغ پدرُ تلافی کردن
تلافی کردن/ دلسوزیاتُ فاطمه تلافی کردن
یه عمر دعاتُ فاطمه تلافی کردن
دیدی عزاتُ فاطمه تلافی کردن
حیا نکردن/ جلوی چشمام زدنت حیا نکردن
وای پیش چشم حسنت حیا نکردن
رمق نبود به بدنت حیا نکردن
حیا نکردن/ دستامُ بسته بودن و حیا نکردن
رُو در نشسته بودن و حیا نکردن
حرمت شکسته بودن و حیا نکردن
کاشکی می مردم/ تو رو با تازیونه زد کاشکی می مردم
دیدم که بی بهونه زد کاشکی می مردم
روبرو اهل خونه زد کاشکی می مردم
کاشکی می مردم/ غلاف قنفذ بالا بود کاشکی می مردم
مغیره هم اونجاها بود کاشکی می مردم
جای کشیده پیدا بود کاشکی می مردم
دردم همینه/ رُوتو گرفتی فاطمه دردم همینه
حرفی نگفتی فاطمه دردم همینه
چه جور آشفتی فاطمه دردم همینه
دردم همینه/ زینب پریشونه برات دردم همینه
حسین که گریونه برات دردم همینه
حسن تا می خونه برات دردم همینه
تنهام گذاشتی/ قرار نبود بری ولی تنهام گذاشتی
ستاره ی بخت علی تنهام گذاشتی
همیشه عشق اولی تنهام گذاشتی
تنهام گذاشتی/ تو غربت دنیا منو تنهام گذاشتی
دلت اومد زهرا منو تنهام گذاشتی
مادر مجتبی منو تنهام گذاشتی
شاعر:جابرعابدی
هدایت شده از خبرگزاری بسیج پیربکران شهرستان فلاورجان
👌👌👌حجاب👌👌👌
از رسول خدا روایت شده:
اذا استعطرت المرأه فمرّت على القوم لیجدوا ریحها فهی زانیه؛
اگر زنى خود را معطر کند و بر مردمى بگذرد که بوى او را دریابند، زناکار است.
نهج الفصاحه.📝✏️📒📚
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
@madahanpirbakran
@ansar_Al_reza_pirbakran
@basijnews_pirbakran
@valyamr_pirbakran
.
سینه زنی سنگین زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ سید رضا نریمانی _ سال97
••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══••
چشمای کم سوتُ نبند ، الهی دردت به سرم
تو خستهای آره ولی ، من از تو هم خستهترم
الهی دردت به سرم ، خونجگری خونجگرم
دیدم تو خواب تابوتتُ ، رو شونه دارم میبرم
میخوای ، پاشی نمیتونی
برای کی داری ، لالایی میخونی؟
یه روسری بستی دورِ سرت
درد داره کمرت، سوخته بال و پرت، زهرا
سه ماهه که، افتادی نیمهجون
با یه قدّ کمون؛ پیرهنت پرِخون، زهرا
« گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره »
کاش میتونستی سرتو، بذاری رو شونهی من
وخیمه حالت فاطمه، که تر شده گونهی من
علیِ مظلومُ ببخش ، نگار دردونۀ من
که خونۀ امنی نبود ، برایِ تو خونۀ من
اشکهات ، دلم رو خون کرده
دلم پُر از غصّه ، دلت پر از درده
تو رو خدا با غما خو نگیر
از علی رو نگیر؛ دست به پهلو نگیر، زهرا
به جز تو دردم رو به کی بگم؟
حالا داری تو هم، رو میگیری ازم، زهرا
« گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره »
علیکَ بِالغریب میگی، داری وصیت میکنی
خوب میدونم دربارۀ ٫ چی داری صحبت میکنی
باشه تا زندهام عزیز ٫ هوای زینبُ دارم
هر شب بالاسر حسین ٫ یه کاسۀ آب میذارم
واسهم، روضه نخون جونم
منم شبیه تو، روضهشُ میدونم
میخوای بگم کربلا سرشو
از کجا سرشو، از قفا سرشو، زهرا
رو نیزهها میبَرَن سرشو
میبُرن سرشو؛ میشکنن سرشو، زهرا
« گریه نکن دنیامُ غم میگیره
الهی که علی برات بمیره »
#سید_رضا_نریمانی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#سینه_زنی
.
.
#فاطمیه
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#زمزمه شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها
رو صورتت مونده چند تا خطِ نیلی
خیلی بهم ریخته چهره ات از سیلی
جا پای هیزم ها تو خونمون باقی ست
سه ماهه تو چشمات یه لکه خون باقی ست
آتیشا افتاد رو دست و بازوت روی سر و روت ای وای
خودم می دیدم که در سوخته افتاد رو پهلوت ای وای
۲
تو خون شنا کردی با بدن زخمیت
عبامو انداختم روی تن زخمیت
تا که به هوش اومد چشمای بی حالت
اومدی دنبالم با اون پر و بالت
رو خاک کوچه یه خطی از خون کشیده می شد از تو
دامن حیدر با ضرب قلاف بریده می شد از تو
#فاطمیه_شروع_شد
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#حسن_کردی
.
.
#فاطمیه
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
#زمینه فاطمیه
دوباره_دل تنگم بهونه داره
دل من_این روزا چون ابر بهاره
چشام از_فرط گریه رمق نداره
برای_روضه ی مادرم می باره
یه مادری که_فقط هیجده بهار و دیده
یه مادری که_توو هیجده سالگی خمیده
یه مادری که_داغی مسمار و چشیده
وای
آتیش میگیرم تو روضه های
حورا و آتیش حورا و آتیش
صد بار می میرم یه بار که میگن
زهرا و آتیش زهرا و آتیش
مادر ای مادر
۲
نگیر از_چشای من ناز نگاتو
الهی_من بمیرم مادر به جاتو
نرو تا_نمیره زندگی زینب
بگیر از_خدای مهربون شفاتو
تو که نباشی_زندگی بر بابا عذابه
توی مدینه_سلام بابا بی جوابه
به زخم بابا_خندیدن بعد از این ثوابه
وای
اگه بری تو خنده نمیاد
رو لب بابا رو لب بابا
می مونه بابا با خنده های
مغیره تنها مغیره تنها
مادر ای مادر
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#زمینه
#فاطمیه
#حسن_کردی
.
Babolharam _ Narimani.mp3
3.18M
سینه زنی سنگین زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ سید رضا نریمانی _ سال97
🌹 #سینه_زنی_امام_حسین_ع
🎤 #نریمان_پناهی
😔😔
خدایی نامرده اونی که با
نیزه آقا راه گلوتُ سد کرده
یا اونی که پیش زینب
جسم تورو لگد کرده
خدایی نامرده
یکی عصا میزد
یکی دیگه به صورتت آقا
با کف پا میزد
یه مادری هم گوشه گودال
تو رو صدا میزد
♦️حسین
سرتو میبُردند
پیرهنی که بود دست بافته مادرو میبُردند
میون خیمه خلخالای دخترتو میبردند
سرتو میبُردند
شبیه کابوسه
اونی که آنتیش میزنه مارو
روضهٔ ناموسه
وقتی جلو نامحرما زینب
رگاتو میبوسه
شبیه کابوسه
♦️حسین
اذیت و آزار
منی که هیچ کس سایمو حتی ندیده بود یکبار
حالا دارم میرم با نامردا
تو کوچه و بازار
اذیت و آزار
♦️ای ... حسین
خیلی کتک خورده
خدایی اشکای رباب اشک
مارو در آورده
دیده یکی موقع غارت گهواره رو بُرده
غریب گودالی
آخ بمیرم الهی که واست میون جنجالی
اسیره پنجه های شمریو
چقده بی حالی
غریب گودالی
♦️وای حسین
ای کشتهٔ فتاده به هامون حسین من
حسین من
وی صید دست و پا زده در خون حسین من
قتلوکَ عطشانا
ذبحوکَ عریانا
رأس تو میرود بالای نیزه ها
من زار میزدم در پای نیزه ها
آه ای ستارهٔ دنباله دار من
زخمی تر سرت نیزه سوارمن
♦️ای حسینم ای ضیاء هر دو عینم
با گریه آمدم،اطراف قتلگاه
گفتی که خواهرم
برگرد خیمه ها
بعد از دقایقی
دیدم که پیکرت
در خون فتاده و
بر نیزه ها سرت
عمه جانم عمه جان قد کمانم
عمه جانم عمه جان نگرانم
خون گریه میکنم
بر ساعت غریبی
بر ساعت اسیری
خون گریه میکنم
تو کجا و غریبی
تو رو بردند خرابه
♦️حسیـــــن
.
YEKNET.IR - zamine - shame shahadat fatemie avval 98.10.19 - nariman panahi.mp3
12.62M
⏯ #زمینه روضه ای
🍃خدایی نامرده
🍃اونی که با نیزه آقا راه گلوتُ سد کرده
🎤 #نریمان_پناهی
🏴 شام شهادت حضرت زهرا (س) #فاطمیه اول
🕌قم - غمخانه بیبی شهربانو (سلاماللهعلیها)
🗓پنج شنبه 19 دی ماه ۹۸
♨️ @emame3vom 👈