.
#سرود
#میلاد_حضرت_رقیه سلام الله علیها
به سبک شور و قیامتی شده...
کوثر حق به دل چکید
سینه ها تا خدا پرید
خدا به عشق فاطمه
یه نور دیگه آفرید
گل اومده 2 سینه پر از صفا شد
باز تو بهشت فاطمه یه گل دیگه وا شد
فلک تابان شده چه گلباران شده
رقیه آمده حسین خندان شده
مدد بنت الحسین
روشنی دل همه است
خیر و خوبیش یه عالمه است
آیینه دار کامل
مادر بزرگش فاطمه است
از فاطمه 2 جلوه بی قرینه
گهواره اون دستای یل ام البنینه
فلک........
خدای مهربونیه گُل ه و ماه پیشونیه
افتخار ماست بخدا که مادرش ایرونیه
خواهر زین العابدین دردونه ی حسینه
قشنگترین دسته گل گلخونه ی حسینه
فلک .......
#مجتبی_صمدی_شهاب ✍
👇
مداحی آنلاین - این چرخ به انگشت شما میگردد - طاهری.mp3
2.74M
این چرخ به انگشت شما میگردد
خاک قدمت عرش خدا میگردد
🎙طاهری
#یا_علے_مددے_ع🌺🍃
حضرت #امام_علی علیه السلام
#اللهم_ارزقنا_کربلا 😭🤲
#امام_حسین #امام_زمان #کربلا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 چقدر وحشتناک!
استاد مسعود عالی
🔸بزرگداشت ایام ولادت حضرت رقیه (س) 🔸
#حضرت_رقیه_س_ولادت
#حضرت_رقیه_س_مدح
جان و دل شاعر، پی الهام حسین است
وقتی که سرآغاز غزل، نام حسین است
چون آب که رفع عطش از تشنه نماید
آرام دلم نام دلآرام حسین است...
هر قاعدهای خورده بههم از سر لطفش
آزاد، اسيریست که در دام حسین است
در زمرهی شاهان و بزرگان شده مکتوب
هر نام که در دفتر خدّام حسین است
اسلام ِ همه کفر شود روز قيامت
معيارِ خداوند اگر اسلام حسین است
آغاز خوش این است که با نام حسین و
پايان خوش آن است که با نام حسین است
با دست علیاکبر و با دست رقیه
رزق همه از سفرهی اکرام حسین است
آمد به جهان دختر ارباب، خوش آمد
ماه دوسرا، مهر جهانتاب، خوش آمد
بیتالغزل هر غزل ناب، رقیهست
خورشید علیاصغر و مهتاب، رقیهست
نزدیکترین راه به الله حسین است
نزدیکترین راه به ارباب، رقیهست
در باب برآوردن انواع حوائج
یکباب خدا دارد و آن باب، رقیهست
در زاویهی عرش خدا قاب بزرگیست
نامی که شده زینت اینقاب، رقیهست
در خلوت خود معتکفاند اهلِ محبّت
در مسجد این طایفه محراب، رقیهست
دردانهی ارباب که با دست اباالفضل
از چشمهی کوثر شده سیراب، رقیهست
حاجت طلبیدند از او عالم و آدم
زیرا که فقط مهر جهانتاب، رقیهست
او آمده و خستگی عشق به در شد
با خندهی خود امابیهای پدر شد
هر اهل دلی یافته راهی به رقیه
پس رو زده با کوه گناهی به رقیه
هر وقت نشستهست سر شانهی عباس
تقدیم شده منصب شاهی به رقیه
هرجا سخن از راه رسیدن به خدا شد
داده دل ما زود گواهی به رقیه
هرکس که امیدش شده از کل جهان قطع
انداخته با گریه نگاهی به رقیه
ساکن شده در کهف امان تا ابدالدهر
آورده هرآنکس که پناهی به رقیه
مدیون حسینیم که داده دل ما را
گاهی به علیاصغر و گاهی به رقیه
وا شد گره از مشکل ما تا که شب قدر
دهمرتبه گفتیم؛ الهی به رقیه...
هر کس که تو را دیده به لب زمزمه دارد
بر لب دم یافاطمه یافاطمه دارد
✍️ #مجتبی_خرسندی
#حضرت_رقیه_س_مدح
نگاهت مست و مدهوشِ ابالفضل
سرَت... آرامِ آغوشِ ابالفضل
شکوهِ کهکشانِ کربلا را
رصد میکردی از دوشِ ابالفضل
✍️ #منصوره_محمدی_مزینان
نبی را زیب و زین آمد خوش آمد
علی را نور عین آمد خوش آمد
وَ ماه عالمین آمد خوش آمد
که دلبند حسین آمد خوش آمد
دوباره زآسمان سر زد سپیده
دوباره حضرت زهرا رسیده
حسین بن علی را دختر است این
چه دختر، دختران را محور است این
چه دختر، آسیه یا هاجر است این
چه میگویم ز مریم هم سر است این
به شورو زمزمه باشد رقیه
شبیه فاطمه باشد رقیه
رقیه جان و جانان حسین است
رقیه بهتر از جان حسین حسین است
رقیه نور چشمان حسین است
رقیه مِهر تابان حسین است
به دنیا گوهر نایاب آمد
که از ره دختر ارباب آمد
دلا دادی عجب کاری به دستم
که امشب بیشتر باده پرستم
سراپا غرقِ وجد و شور هستم
ز بوی لالهی ارباب مستم
بگویم از چه امشب شادمانم
که آمد عمّهی صاحب زمانم
حسین باغ گل و این گلعذارش
عذاری کآفتاب آیینه دارش
به طفلی هست آرام و قرارش
قرارش نه، همه دارو ندارش
به دور او بنی هاشم یکایک
به زیر پای او بال ملائک
رقیه کاشکی تنها نگردد
اسیر غصه و غمها نگردد
به طفلی کاش قدّش تا نگردد
دچار خندهی اعدا نگردد
الهی غنچه ای عطشان نباشد
لبش از تشنگی بی جان نباشد
ز بی آبی ولی پژمرد این گل
به دشت کربلا افسرد این گل
ز مادر ارثِ هجران بُرد این گل
میانِ راه سیلی خورد این گل
به راه شام، این طفلِ حزینه
شده مانند بانوی مدینه
#محمود_اسدی_شائق
#شعر_ولادت_حضرت_رقیه
#حضرت_رقیه_س_مدح
در چشم حسین از همهکس نازتر است
از سرو، نهال او سرافرازتر است
هرچند دو دست کوچکش را بستند
دستش به کرم از همه کس بازتر است
✍️ #علی_انسانی
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#شب_سوم
ابرِ غمپرور تو، بانیِ سرمای من است
شبِ برفیِ فراقَت، شب یلدای من است
اشک در چشم، به تنهاییِ خود خندیدم
بُغض پی بُرد که این حالتِ حاشای من است
مشقِ دوری تو تکلیف شب و روزم شد
درسِ هجرانِ تو سرخطِ الفبای من است
یوسف از مصر، دمِ پیریِ یعقوب رسید
پس شکستهشدن از داغ تو مبنای من است
آنقَدَر آه کشیدم، دلِ عُشّاقَت سوخت
پای شمع تو پَری ریخت اگر، پای من است!
همهی شهر مرا پس زد و تو پس نزدی
سفرهی سبز تو هر بار پذیرای من است
دیگران را مَنِشان پشت درِ خانهی خود
به همه گفتهام این گوشه فقط جای من است
قانعم..، یک بغلِ ساده برایم کافیست(١)
از تو ای دوست! همین، کُلِّ تقاضای من است
هر زمان لنگ شدم، فاطمه راهَم انداخت
رفعِ مُشکل هُنرِ حضرت زهرای من است
خوشترین منظره ک، ایوانِ طلاکوبِ علیست
بهترین جای جهان، خانهی بابای من است
محوِ معماریِ زیبایِ ضریحِ نجفم
طرح انگورِ علی، ذوق تماشای من است
با خودت یک شبِ جمعه ببَرم شهرِ حسین
کربلا، آرزوی این دل شیدای من است
جان آن دخترکِ گمشده در دشت..، بیا
آن سهساله که حریمش همه دنیای من است
::
گفت: ای سر که پدرجانِ منی..، دستت کو؟!...
شوق لمس تو فقط حسرت موهای من است
بی تو دیروز مرا زَجر چه بازاری بُرد...
با تو مُردن همهی حاجت فردای من است
✍️ #بردیا_محمدی
🔸ایام بزرگداشت ولادت حضرت رقیه (س)🔸
#حضرت_رقیه_س_ولادت
داشت آنروز زمین قصهای از سر میخواند
قصهی دیگری از یاس معطر میخواند
رخ مولود چنان با رخ مادر میخواند
که پدر زیر لبش سورهی کوثر میخواند
خانه غوغا شده، انگار زمان برگشته
نکند حضرت زهرا به جهان برگشته!
فاطمه پر زده اما برکاتش باقیست
راه باز است؛ ببینید صراطش باقیست
هم خدا هست، هم این قوم حیاتش باقیست
حال اگر نیست پیمبر، صلواتش باقیست
کار خورشید به ناخواه درخشندگی است
کار هر لحظهی این طایفه بخشندگی است
تو که بالای سرت نور امامت داری
جزء این طایفهای، دست کرامت داری
محشری گشته به پا، باز قیامت داری
چون که بر دوش ابالفضل اقامت داری
وقت پرواز تو افلاک به هم میریزد
تا میآیی به زمین، خاک به هم میریزد
آمدی نازترین یاس معطر باشی
در دل خستهی ما عاطفهپرور باشی
آمدی چند بهاری گل اکبر باشی
نفسی هم شده همبازی اصغر باشی
باز لبخند بزن! عشق خریدار تو است
کاشف الکرب اباالفضل شدن، کار تو است
تو که در دلبری از ما مثَل بابایی
اسم بابا که میآری، غزل بابایی
چشم بد دور! چه شیرین بغل بابایی
ساده، شیرین و صمیمی عسل بابایی
دم به دم می وزد از هر نفست بوی بهشت
دختر حضرت اربابی و بانوی بهشت
زائری آمده در قلب تو جا میخواهد
صحن زیبای تو را دیده، صفا میخواهد
یک نفر آمده و اذن دعا میخواهد
او مسیحیست ولی از تو شفا میخواهد
باز با شوق یکی چادر کوچک آورد
دختری نذر نگاه تو عروسک آورد
✍️ #مجید_تال