eitaa logo
مجمع الذاکرین مداحان کشوری و بخش پیربکران شهرستان فلاورجان اصفهان
3.3هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
10.6هزار ویدیو
1.1هزار فایل
مجمع ذاکرین مداحان بخش پیربکران بسیج مداحان آموزش مداحی امام حسین(ع)محل کلاس پایگاه بسیج کرافشان حوزه شهید بهشتی چهارشنبه شبه ساعت ساعت ۱۹/۳۰ مداح اهل بیت مهدی عباسی شماره تماس مجتبی موسوی ونهری: 09130857625 لینک کانال: @madahanpirbakran
مشاهده در ایتا
دانلود
شور؛ کجایید ای شهیدان خدایی.mp3
1.97M
🔸شهیدان خدایی🔸 راهی شد قافلۀ عشق و امید دل من چرا دوباره نرسید به شهادت نرسید هر کسی که توی زندگی نشد عین شهید بیا دل من بهتر از گذشته‌ها بندگی کن با دیدن عکس شهید احساس شرمندگی کن بیا و کمی هم شبیه شهدا زندگی کن «کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی کجایید ای سبکباران عاشق پرنده‌تر ز مرغان هوایی» ــــــــــــ چه ندیده‌ها که با دل می‌دیدند چه نگفته‌ها که با دل شنیدند ننشستند بی‌تفاوت مثل ما دویدند و به شهادت رسیدند فهمیده بودند که باید اینجا باشند اهل سفر از معبر دنیا باید گذشت با بال چشم تر رزق شهادت می‌گرفتند همه از اشک سحر «بیا ای دل از اینجا پر بگیریم ره کاشانۀ دیگر بگیریم بیا گم‌کردۀ دیرین خود را سراغ از لالۀ پرپر بگیریم» ــــــــــــ وقت رزم اهل دلاوری بودند با شهامت همه حیدری بودند نیمه‌شب اهل مناجات و بُکا وقت روضه همه مادری بودند از غم غربت علی بدجوری دلسوخته بودند رمز فدایی شدن از فاطمه آموخته بودند نگاه امید به دعای فاطمه دوخته بودند «گل اشکم شبی وا می‌شد ای کاش همه دردم مداوا می‌شد ای کاش» خدایا به حق امّ الشّهدا «شهادت قسمت ما می‌شد ای کاش» ـــــــــــــ شده پیدا پرچمی از راه دور باقی نیست راهی تا قله‌های نور عصر دلتنگی به آخر رسیده دمیده طلیعۀ صبح ظهور ابومهدی و حاج قاسم دارند به دست پرچم نصر به سوی غزه در خروشند برای شکست حصر شهدا از راه می‌رسند با لشکر ولی‌عصر می‌رسد شب‌های غربت به پایان مشام کوچه دارد عطر باران با سپاهی از شهیدان زنده می‌رسد از راه خونخواه شهیدان ✍🏻 🎙
. (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) 🔸أیها الرّسول🔸 هر عاشقی‌ست در طلبت أیها الرّسول، اَلجَنَةُ لَهُ وَجَبَت أیها الرّسول عالم هنوز تشنهٔ درک حضور توست اَرض و سماست در طلبت أیها الرّسول روشن شده‌ست تا به ابد عالم وجود از سجدهٔ نماز شبت أیها الرّسول تو می‌روی و در دل هر کوچه جاری است عطر متانت و ادبت أیها الرّسول آمادهٔ سفر شدی و با وصیتت جان‌ها اسیر تاب و تبت أیها الرّسول گفتی رضای فاطمه شرط رضای توست خشم خداست در غضبت أیها الرّسول اما تو چشم بستی و یک شهر درد و داغ شد سهم یاسِ جان‌به‌لبت أیها الرّسول مَنْ أَتَانِی زَائِراً، وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَ مَنْ وَجَبَتْ لَهُ شَفَاعَتِی، وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ 📗 كامل الزیارات، باب۲، حدیث۹ .
. |⇦•لحظهٔ وداعه... و توسل ویژه شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی رسولی ●━━━━━━─────── لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم دم آخری سر رو پای علی میذارم گریه می‌کنه فاطمه کنارم میشینه غمی باز به روی سینه‌ ام وصیتای آخرمو میگم انگاری دارم کوچه رو می‌بینم إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین لحظۀ وداعه دیگه بی‌قرارم میسوزه دلم با دیدن دو یادگارم میمونه حسن تو مدینه غریب کشته میشه با زهر غم و جفا میمونه حسینم بی‌یار و حبیب کشته میشه تشنه تو کرب‌وبلا إنّی تارِکٌ فیکُمُ الثَّقَلَین قرآن و علی و حسن، زهرا و حُسَین : و .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
madahi_emam reza01.mp3
7.55M
( ) کربلایی 🎤 خیلی بهونتو میگیرم جز حرمم جایی ندارم دلم میخواد بیام زیارت حتی شده سالی یه بارم کسی رو جز تو دوست ندارم پنجره فولاد,به ما برات کربلا میده همه مریضا رو شفا میده,ای جانم پنجره فولاد،پناهمه وقتی گرفتارم گره گشاست وقتی گره دارم،ای جانم روح و ریحانم نوکرتم امام رضا جانم.ای جانم __ گفتی سه جا میای کنارم منتظرت میمونم آقا میای و میرسی به دادم وقتی که موندم تک و تنها رو تو حساب میکنم آقا خاطره های،زیارتت نمیره از یادم رو به حرم وقتی سلام دادم،ای جانم هرکی نشسته،یه گوشه از مسجد گوهر شاد دلش شده مثل حرم آباد،ای جانم بغل واکن،به روی من،که آغوش،تو دنیامه بشم جارو،کش صحنت،تموم خواب ورویامه دل تنگم،هوایی شد،و تا آغوش تو پر زد کمش کن فاصله ها رو دلم میخواد بیام مشهد رضا جانم رضا جانم رضا جانم رضا جانم شاعر:
. |⇦•باز دوباره ام سفر.... صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزو ست تا که ز کام دل زنم بوسه به خاک پای تو از سرا پای مدینه گِل غم میریزد اشک از دیده ی غم بار حرم میریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم میریزد خوب پیداست که باران ستم میریزد آه! آرامش‌ زهراست به هم میریزد سایه ی خنده از این گلکده کم کم برود یا قرار است که پیغمبر اکرم برود نور از خنده ی لبهای ترش میبارید از گرفتاری امت به جزا میترسید *این ترس، ترس و دل شوره است. گفتن اگه یک سال قبل مرگشون، یک‌ماه قبل از مرگ،یک هفته قبل مرگ، یک روز، یک ساعت قبل مرگ توبه کنن مابخشیدیم .پیغمبر یه نفس راحت کشید.هی گفت: شیعیانم، امتم،قربونت برم‌ که یه بار ما رو نفرین نکردی..انبیاء سَلف همه نفرین که کردند..خدایا اینارو.. سیل اومد و عذاب اومد و زیر ورو شدن و گرفتار شدن. اما خدا به رسول اکرم فرمود: خب نفرینشون کن گفت: نمی فهمند گناه دارن..پیشنهاد نفرین رو‌خدا به پیغمبر داد. همون طور که امیرالمومنین فاطمه از دست داده بود.عطر نزد بعد از بیست و پنج سال گفتن آقا عطر میزنی؟فرمود:نه من عزا دارم فاطمه ام رو از دست دادم. نفرین امیر المومنین رو‌ هم‌ بشنوید.. پیغمبر رو در حال رویا دیدم پرسید:علی جان چطوری ؟گفتم: آقا خسته شدم از دست اینا انقدر لج بازن. فرمود: نفرینشون کن. خدا من و از اینا بگیره یکی مثل خودشون بهشون بده ... * در بدر در پی ارشاد بشر میگردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی ست نمی دانم چیست در گلو بغض غریبی ست نمیدانم چیست دخترت زار به سر می‌زند ای وای دلم در دلم غصه شرر میزند ای وای دلم پدرم حرفِ سپر میزند ای وای دلم حرف از داغ پسر میزند ای وای دلم یک نفر آمده در میزند ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا بخدا آسان نیست بعد تو واسطه ی وحی خدا با ما کیست ؟ این جوان کیست که از دیدن رویش در دل غصه داخل شده و خنده زلب شد زائل *عزارئیل در این‌خونه رو‌ میزنه بی اذن وارد نمیشه..* آه یارب شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل : با اجازه بگذارید بیایم داخل‌ با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده خود یک سو زد مژده ای رحمت رحمان که سحر نزدیک است ای رسول مدنی وقت سفر نزدیک است شبِ بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی هم برسان روز خطر نزدیک است وقتِ آتش‌ زدن یاس و تبر نزدیک است پدر آمادهٔ رفتن به سماوات ولی نگران است برای غمِ فردای علی تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه! از سینه ی افلاک بر آمد هیهات به علی فاطمه را باز امانت میداد داشت اما خبر از قصهٔ زهرا ای داد .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. شهادت پیامبر اکرم صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی ●━━━━━━─────── ای همه این همه بی کسی ای وای سرم درد گرفت دلِ سرشارِ غم شعله‌ ورم درد گرفت او ز فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غمِ حیدر خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی سرش داشت خبر اشک، از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه ی او بر سر زد بگم روشنت کنم بصیرت در روضه بدونی شیعه از کجا ضربه میخوره.."ان الدین عندالله السلام" و این اسلام با محرم‌ و صفر زنده است.یه معادله است.یهود میدونست اسلام میاد همه‌ی دنیا رو میگیره،یهود میدونست یه پیغمبر میاد کاری میکنه کارستون همه ی دینها در دینش خلاصه میشه. اینا میدونستن بشارتها در تورات و انجیل و و زبور داده شده بود. میدونستن پیغمبر فعالیتش تو‌ مکه نمیگیره.. چند صد ساله قبلش رفتن تو مدینه جا گرفتن..اوس و خزرج و... اینا آمدن آماده بودن به موقع ضربه رو بزنن.. از علی هم نقره داغ شده بود درِ خیبر رو کنده بود، بیچاره اشون‌ کرده بود.با هوچی گری حمله کردن و با هوچی گری بیعت گرفتن.همه میگن چرا دوشنبه؟ چون بیشتر جمعیت یهود روز دوشنبه در مدینه بودند.دوشنبه بازارشون بود.اون روز رفتن در خانه رو آتیش زدن..همه جا پیغمبر فرمود:"فاطمة بضعة مني" جمعیت زیادی از یهودیا جمع شدن دیدن علی رو دارن میبرن همچین که کمربند علی رو‌کشید از یه طرف فاطمه با قوت الهیه نه قوت بشری کمربند مولا رو مشید همه ی نامردا رو زمین ریختن..آی کینه به دل گرفتن علی رو رها کردن.. با غلاف و با تازیانه با تمام کینه ها زدند..مادر زیر دست و پا گم‌ شد.. یه جام زینب تو محله ی یهودیها همه سنگ برداشتن .. الشام ،الشام، الشام.. فرمود: هفت تا مصیبت تو شام بر ما وارد شد. بالاترینش این بود ما رو از محله ی یهودیها آوردن.. یه عجوزه ای بلند شد گفت:آی یهودیا حالا موقع انتقام خیبره.. اون سری که میبینید سرِ پسر کنندهٔ در خیبره.. انقدر سنگ زدن سر بابام از روی نیزه افتاد.... «حسین..» .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
مداحی آنلاین - باز دوباره ام سفر سوی مدینه آرزوست - کریمی.mp3
6.24M
|⇦•باز دوباره ام سفر...... و توسل ویژه شهادت پیامبر صلوات الله علیه اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی
. به کی بگم من کسی نمی‌باشد به یادم بگو کجا هستی جوادم بیا که من از پا فتادم بیا جوادم بابای تو رنگش پریده چها شنیده و چه دیده بر سر خود عبا کشیده 🖤 بیا جوادم به هر طرف باشد نگاهم خون جگر ریزد ز آهم یاد حسین و قتلگاهم مانند جدم سر من از تنم جدا نیست تنم به زیر اسبها نیست پیکر من جدا جدا نیست 🖤 شنیده ام من همه به قتلگاه رفتن همه به سوی ماه رفتن همه برویش راه رفتن شنیده ام من حسین شرر به ما سوا زد یک نفس او آب و صدا زد بیش از سه ساعت دست و پا زد 🖤 شنیده ام من سر اون و به زور بردن سر رو به راه دور بردن سرش رو در تنور بردند شنیده ام من عمه شده قافله سالار شنیده ام عاقبت کار عمه رو بردن سر بازار 🖤 حاج ✍ آخر صفر ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. به کی بگم من کسی نمی‌باشد به یادم بگو کجا هستی جوادم بیا که من از پا فتادم بیا جوادم بابای تو رنگش پریده چها شنیده و چه دیده بر سر خود عبا کشیده 🖤 بیا جوادم به هر طرف باشد نگاهم خون جگر ریزد ز آهم یاد حسین و قتلگاهم مانند جدم سر من از تنم جدا نیست تنم به زیر اسبها نیست پیکر من جدا جدا نیست 🖤 شنیده ام من همه به قتلگاه رفتن همه به سوی ماه رفتن همه برویش راه رفتن شنیده ام من حسین شرر به ما سوا زد یک نفس او آب و صدا زد بیش از سه ساعت دست و پا زد 🖤 شنیده ام من سر اون و به زور بردن سر رو به راه دور بردن سرش رو در تنور بردند شنیده ام من عمه شده قافله سالار شنیده ام عاقبت کار عمه رو بردن سر بازار 🖤 حاج ✍ آخر صفر ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. تماشایی شده علی موسی الرضا . تنهای تنها من میزنم دست و پا . ای جوادم بیا ای جوادم بیا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 بی تو من ماندم و رنگ پریده ام کس ندارد خبر من چها دیده ام تو ببین بر سرم عبا کشیده ام واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 جواد من بیا حال من را ببین که شده دیدنی امام هشتمین مانند مادرم شدم نقش زمین واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 بر لب من بود گفتگوی حسین بر مشامم رسد عطر و بوی حسین میروم میروم من به سوی حسین واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤 حاج آخر صفر ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش 👇