eitaa logo
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه
4.2هزار دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
131 فایل
کانال روضه ، نوحه ایام محرم ،اربعین تا ورود اسرا به مدینه 👇 @madahi_moharram ارتباط با مدیران👈 @msoghandi @y_a_m_h
مشاهده در ایتا
دانلود
راه میبرم به سمته اونکه گدانوازه روضه ی سلطان طوس پر از سوز و گدازه هرکی دلش گرفته و چاره نداره آماده شه برای روضه ها دوباره ای دسته عزادارا اینو بدونید کسی نباید برا امشب کم بذاره یابن الشبیب/ جدم غریب/ در بین صحرا مانده شد مبتلا/ در کربلا/ بی کس و تنها مانده مهموم حسین عطشان حسین ای جانم مظلوم حسین عریان حسین ای جانم هنگامه ی عزا شد دلها پر از خدا شد بغض دلا وا شده روضه خون امام رضا شد افتاده تویه قتله گاه عزیز خواهر مویه کنان فاطمه گفت غریب مادر دوید سمت قتله گاه با خنجر کند آماده میشه برای ضربه ی آخر ذبحش چو کبش/ داغش به عرش/ کاری تر از طوفان شد صدپاره تن/ شد بی کفن/ ای وای من عریان شد مهموم حسین عطشان حسین ای جانم مظلوم حسین عریان حسین ای جانم قصد زیارت کنین عشق و روایت کنین با گریتون برحسین جلب عنایت کنین گریه برای آقامون مرهمه درده گریه کنه امام حسین مرده نبرده یه جمله مونده برای روضه امشب جسم تو رو این نیزه ها زیر و رو کرده اهل حرم/ لطمه زنان/ گرد حسین بی سر هر صبح و شام/ صاحب زمان/ گریه کند با مادر مهموم حسین عطشان حسین ای جانم مظلوم حسین عریان حسین ای جانم ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
اشکها گفتند از سرّمگوی پیرهن ماجراهای ست درآثار روی پیرهن بازهم یعقوب میگردد،میان نیزه ها تابیابد یوسف خودرا به بوی پیرهن خواست جای زخمهایت رابپوشاند که رفت روی دست باد صحرا آرزوی پیرهن تیغ باهرضربه روی حنجرت فریاد زد ماندبغض خونچکانی بر گلوی پیرهن ازشکاف زخمها و جای نیش تیرها تازه شدهربار باخونی وضوی پیرهن یک طرف آتش میان خیمه ها ویک طرف بر زمین افتاد شاهی روبروی پیرهن ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
قد کشیدی/ به آرزوهات رسیدی از من دل کَندی و رفتی و بابات و دیدی عاشقونه/ پر کشیدی غریبونه حال من و دیگه فقط خدا می‌دونه افتاده یادم، داغ علی اکبرم من چه جوری قاسم ع تو رو، خیمه ببرم تو خیمه بی تابه مادرت بابات اومده بالا سرت کشته من و نفس آخرت دوم پیرهن تو/ غرق به خون شده تن تو مونده جای هلال مرکب رو دهن تو استخونات/ شکسته شد تو پهلوهات عمو بره قربون این قدّ رعنات افتاده یادم، دردای مادرم من چه جوری قاسم تو رو، خیمه ببرم موندی آخر زیر دست و پا وارث دردای مجتبی ع پیکرت پر شده از نیزه ها سوم گریه هام و/ میشنوه دشمن صدام و یکی یکی ازم گرفتن جوونام و زخم دنده/ دل عمو جونت و کَنده قاتل تو داره به اشکای من می‌خنده میشنوم کنارت، ناله‌ی برادرم من چه جوری قاسم ع تو رو، خیمه ببرم تو چشمات غربت مجتباس دیدم موهات دست دشمناس خونت رو هر سنگ کربلاس ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼
۱ چشم من و تو خیس شده لا لا... اصغر آسمونم خسیس شده لالا... اصغر آب توی اینجا نیس شده لالا... اصغر شش ماهه ی من... شش ماهه ی من... شش ماهه ی من...کوچکترین سرباز عشق شش ماهه ی من... ای مرغِ نو پرواز عشق شش ماهه ی من... لالایی یات آواز عشق امیدِ مادر: پیش دوچشمای ترم پر پر نزن ...کبوترم دورتر نرو از پیش من همین جا باش دور وبرم ۲ امروز چه روز شومیه ،ای وای ای وای اینجا پر از حرومیه ، ای وای،اِی وای چه روز نا تمومیه ، ای وای، اِی وای لالالا لا لا... لالالا لا لا... لالالا لا لا...غنچه ی شیرین عسلم لالالا لا لا.. جات خالیه تو بغلم لالالا لا لا... برسه ای کاش اجلم نیوفتی مادر: مثلِ یه تار مو علی به نیزه گیر شده سرت همش،میخوای بیفتی باز جلوی پایِ مادرت ۳ از وقتی که تو رفتی اَفسُردَم ...مادر سرت رو نیزه شد بلند ،مُردم... مادر با هر نگاه تو، زمین خوردم ...مادر آرزو داشتم.... آرزو داشتم.... آرزو داشتم... قد بکشی جوون بشی آرزو داشتم.... همدم عمه جون بشی آرزو داشتم....تو هم یه پهلوون بشی بد سوخته قلبم؛ بشکنه دستِ حرمله آرزو به دلم گذاشت نقشه ها داشتم واسه تو ولی چه کار کنم؟ نزاشت ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
۱  صورت آسمون درهمه بزم ابرای پر ماتمه توی قلبم یه دنیا غمه  بابا ...ببین سرم چی اومده دست و پاهام چقد تاول زده (۲) بی حیایی     حرف بد زد من رو  خولی    با لگد زد واغریبا ..... واغریبا ۲ بابایی جون، ببین دخترت جون میده پای زخم سرت تا بیاد زیرِ بال و پرت بابا...یه مرد بی حیا و مست باحرفِ بد دل منو شکست (۲) وقتی دختر...بی پناهه زنده موندن اشتباهه واغریبا ..... واغریبا ۳ چِشمَم از این سفر ترسیده مثلِ ابر بهار باریده بس که تو این سفر بد دیده ای وای...مَن الذی اَیْتَمَنی؟ ای وای... چرا آخه بی کفنی قد کمون و دلشکسته جون می دم با حالِ خسته واغریبا ..... واغریبا ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
🏴شب دوم محرم 🕯 ورودیه ‌کربلا 1⃣ اینجا حرمت ما شکسته می شود الأمالی للصدوق عن عبدالله بن منصور عن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین عن أبيه عن جدّه [زین العابدین] علیه السلام: [سارَالحُسَینُ(علیه السلام)] حَتّی نَزَلَ کَربَلاءَ، فَقالَ: أيُّ مَوضِعٍ هذا؟ فَقيلَ: هذا كَربَلاءُ يَابنَ رَسولِ اللهِ. فَقالَ: هذا وَاللهِ يَومُ كَربٍ و بَلاءٍ و هذَا المَوضِعُ الَّذي يُهَراقُ فيهِ دِماؤُنا و يُباحُ فيهِ حَريمُنا. الأمالي، صدوق به نقل از عبدالله بن منصور، از امام صادق(ع) از پدرش امام باقر(ع) از جدّش امام زین العابدین(ع): حسین(ع)حرکت کرد تا در کربلا فرود آمد و پرسید: نام این سرزمین چیست؟ گفتند: ای فرزند پیامبر خدا! این جا کربلاست. حسین(ع) فرمود: به خدا سوگند، این، روزِ کرب و بلاست و این جا، همان جایی است که خون های ما در آن ریخته و حرمت ما شکسته می شود. 📚الأمالى للصدوق، ص ٢١٩، ح٢٣۹ 2⃣ آهوها در سرزمین کربلا در امان اند. کمال الدین: إنّ مُخالِفینا یَروونَ أنَّ عیسَی بنَ مَریَمَ(ع) مَرَّ بِأَرضِ کَربَلاءَ، فَرَأی عِدَّةً مِنَ الظِّباءِ هُناكَ مُجتَمِعَةً، فَأَقبَلَت إلَیهِ و هِيَ تَبکي وأنَّهُ جَلَسَ و جَلَسَ الحَوارِیّونَ، فَبَکی و بَکَی الحَوارِیّونَ، وهُم لایَدرونَ لِمَ جَلَسَ و لِمَ بَکی، فَقالوا: یا روحَ اللهِ و کَلِمَتَهُ! ما یُبکیكَ؟! قالَ: أتَعلَمونَ أيَّ أرضٍ هذِهِ قالوا: لا، قالَ: هذِهِ أرضٌ یُقتَلُ فیها فَرخُ الرَّسولِ أحمَدَ و فَرخُ الحُرَّةِ الطّاهِرَةِ البَتولِ شَبیهَةِ اُمّي، و یُلحَدُ فيها، هِيَ أطیَبُ مِنَ المِسكِ؛ لِأَنَّها طینَةُ الفَرخِ المُستَشهَدِ و هکَذا تَکونُ طینَةُ الأَنبِیاءِ وأولادِ الأَنبِیاءِ و هذِهِ الظِّباءُ تُکَلِّمُني، وتَقولُ: إنَّها تَرعی في هذِهِ الأَرضِ شَوقا إلی تُربَةِ الفَرخِ المُستَشهَدِ المُبارَكِ، و زَعَمَت أنَّها آمِنَةُ في هذِهِ الأَرضِ. کمال الدین مخالفان ما [نیز] روایت می کنند که عیسی بن مریم(ع) از سرزمین کربلا عبور کرد و تعدادی آهو در آنجا دید که جمع شده بودند. آهوان، گریان به سوی او آمدند. او نشست و حواریان نیز نشستند. او گریست و حواریان نیز گریستند در حالی که نمی دانستند چرا عیسی نشست و چرا گریست. گفتند: ای روح و کلمه خدا! چرا گریه می کنی؟ فرمود: آیا می دانید که این کدام سرزمین است؟ گفتند: نه. فرمود: این سرزمینی است که در آن فرزند پیامبر خدا، احمد و فرزند زنِ آزاده پاك و بتول که همانند مادر من است کشته می شود و دفن می گردد و آن خوشبوتر از مشک است؛ زیرا آن، گِل فرزند شهیدِ آن پیامبر است و این چنین است سرشت پیامبران و فرزندانشان. این آهوان با من حرف می زنند و می گویند: در این سرزمین، به عشق خاکِ آن فرزندِ پاک می چرند و گمان می کنند که در این سرزمین در امان اند. 📚کمال الدین، ص ۵۳۱ الخرائج و الجرائج، ج ۳، ص۱۱۴۳، ح۵۵ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۲۰۲ 3⃣عبور امیرالمونین(ع) از کربلا کامل الزیارات عن عبدالله بن میمون القدّاح عن أبى عبدالله [الصادق](ع): مَرَّ َّأميرُالمُؤمِنينَ(ع) بِکَربَلاءَ فی اناسٍ مِن أصحابِهِ فَلَمّا مَرَّبِهَا اغرورَقَت عَيناهُ بِالبُکاءِ، ثُمَّ قالَ: هذا مُناخُ رِکابِهِم و هذا مُلقی رِحالِهِم و هُنا تُهرَقُ دِماؤُهُم، طوبى لَکِ مِن تُربَةٍ، عَلَيکِ تُهرَقُ دِماءُ الأَحِبَّةِ! کامل الزیارات به نقل از عبدالله بن میمون قدّاح، از امام صادق(ع): امیرمؤمنان [علی(ع)] با گروهی از یارانش از کربلا گذشت. به آن جا که رسید اشک چشمانش را پر کرد و سپس فرمود: این جا خوابگاه شتران آنها و این جا جایگاه اسباب سفرشان است و این جا خونشان ریخته می شود. خوشا به حال تو ای خاک که خون های عاشقان، بر روی تو ریخته می شود. 📚کامل الزیارات، ص۴۵۳، ح۶۸۵ خصائص الٲئمّه علیه السلام، ص۴ تذکرة الخواصّ عن الحسن بن کثیر و عبد خیر: لَمّا وَصَلَ عَلِیُّ(ع) إلی کَربَلاءَ، وَقَفَ و بَکی وقالَ: بِأَبیهِ اغَیلِمَةٌ یُقتَلونَ هاهُنا، هذا مُناخُ رِکابِهِم، هذا مَوضِعُ رِحالِهِم، هذا مَصرَعُ الرَّجُلِ، ثُّمَ ازدادَ بُکاؤُهُ. تذکرة الخواصّ به نقل از حسن بن کثیر و عبدِ خَیر: هنگامی که علی(ع) به کربلا رسید ایستاد و گریست و فرمود: "پدر، فدای جوانانی باد که این جا کشته می شوند! این جا خوابگاه شترانشان و این جا محلّ فرود آمدنشان و این جا، جای بر خاک افتادن آن مرد است" و سپس گریه اش زیاد شد. 📚 تذکره الخواص، ص ۲۵۰ 📚منبع: برگرفته از کتاب حسینیه ماثور، حجه الاسلام شیخ محسن حنیفی، صفحات ۵۰۳ ، ۵۰۴ ، ۵۰۶ ۹۸
▪️مطالب ماه محرم 🏴 کرامات سید الشهدا علیه السلام/۲ ▪️به خاطر عزاداری بلا را از مردم تهران برداشت. حاج شیخ باقر ملبوبی (رضوان الله تعالی علیه ) از جانب ثقه لحسائی نقل می‌کند در خواب دیدم حضرت بی بی عالم زهراء مرضیه (س) را پیراهنی از فرزندش بدست دارد و از ظلم امت شکایت می کند. و نیز نقل می فرمود که: در خواب دیدم خداوند متعال می خواهد بر ساکنان تهران عذاب نازل فرماید در این هنگام آقا حضرت سیدالشهدا (ع) عرضه داشت خدایا آنان را به من ببخشای زیرا آنان برای من عزاداری و گریه می کنند. 📚منبع: کرامات الحسینیه، شیخ علی میرخلف زاده، ص ۱۸۴
‍ 🕊 🌴🕊 🕊🏴🕊 🌷شهدا و امام حسین ع 🏴روضه خوان امام حسین جنازه اش سالم ماند: ▪️شهید عبدالنبی یحیایی تولد:1342-روستای تنگ ارم برازجان بوشهر شهادت:8/5/1362 منطقه عملیاتی حاج عمران محل دفن:قبرستان روستای تنگ ارم 🏴9سالی بود که خاکش کرده بودیم.همون جنازه ای که 18روز توی ارتفاعات کردستان مونده بود.تازه بعد از 28روز که برای دفن آوردنش،تغییری که نکرده بود هیچ،بوی خوشی هم می داد. بارون زده بود وقبرش رو خراب کرده بود باید تعمیرش می کردیم. سنگ قبرش رو برداشتیم.زیر سنگ خالی شده بود.دیواره های قبر و سنگ لحد بهم ریخته بود.برادر و پسرم رفتند توی قبر.جنازه سالم بود.نمی شد کاری کرد باید می آوردنش بیرون.وقتی خواستند جنازه رو بدند بالا،دست هردوشون خونی شد. 🏴اینا رو پدرش می گفت.با همون لهجه بوشهری ادامه داد:«شبا کا از بیرون می اومد تا دیر وقت می نشست زیر نور چراغ فانوس،می خوند و می نوشت.بهش می گفتم:بابا خسته ی کاری،برو بخواب.برای چی خودتو اذیت می کنی؟» می گفت:«بابا می خوام خوندن و نوشتن یاد بگیرم،روضه خون امام حسین(ع)بشم.» آخر به آرزوش رسید.محرم که می شد مردم رو جمع می کرد براشون نوحه می خوند،روضه می خوند.عبدالنبی هر چی داره از امام حسین(ع)داره...» 📚:روزنامه رسالت:4آبان1371و وقوع آن را 19/7/1371عنوان کرده است.و هم:کتاب خط عاشقی:حسین کاجی 🕊 🌴🕊 🕊🏴🕊
آیت‌الله بهجت فرمودند: استادم را درخواب دیدم به او گفتم چہ چیزی حسرت شما در دنیاست کہ انجام نداده‌اید ؟! فرمودند ؛ حسرت میخورم چرا در دنیا فقط روزی یکبار میخواندم ...
پيش از من در بهشت (برين ) هستى . نمازدرپیام امام حسین ع 6 / 10 - نعم ، انت امامى فى الجنة ، فاقرء رسول الله صل الله عليه و آله وسلم منى السلام و اعلمه انى فى الاثر .(86) (عمرو! تو نيز پيش از من در بهشت (برين ) هستى ، از من به رسول خدا صل الله عليه وآله و سلم سلام برسان و به ايشان عرض كن كه من نيز در پشت سر تو به سوى او خواهم شتافت ). عمروبن قرظه كه در كنار سعيد، افتاده بود و مكالمه او و امام را مى شنيد كه چگونه آن حضرت به وى ، وعده حتمى بهشت مى دهد، او نيز از آن حضرت همان سؤ ال را نمود كه (اوفيت يابن رسول الله ؟؛ من هم وظيفه خود را به نيكى انجام دادم ؟ ). امام هم در پاسخ وى همان جواب را داد كه به سعيد داده بود و اين جمله را نيز اضافه نمود كه : (سلام مرا به رسول خدا برسان و به او عرض كردم من (حسين ) لحظات ديگر عازم ديدار تو هستم ).
10 - نماز در پيام امام حسین ع در دين مقدس اسلام (نماز) در راس همه اعمال و عبادات قرار گرفته است چنانچه خداوند در اوصاف متقين كه بهترين بندگان اويند مى فرمايد: الذين يومنون بالغيب و يقيمون الصلوة .(76) ( (پرهيزكاران ) كسانى هستند كه به غيب ( آنچه از حس ‍ پوشيده و پنهان است ) ايمانمى آورند و نماز را بر پا مى دارند ). اين عبادت از آن چنان اهميتى برخوردار است كه نه تنها در دين اسلام بلكه در اديان گذشته و در شرايط انبياى پيشين نيز در راس همه برنامه ها و عبادات بوده است و لذا حضرت ابراهيم عليه السلام از خداوند براى خود و ذريه اش توفيق اقامه نماز را درخواست مى كند و مى گويد: (رب اجعلنى مقيم الصلوة و من ذريتى ...).(77) و حضرت لقمان در به پا داشتن نماز به فرزندش توصيه مى كند: (يا بنى اقم الصلوة ...).(78) و حضرت عيسى آن را از وظايف اوليه اش مى شمارد و مى گويد: (و اوصانى بالصلوة و الزكاة ما دمت حيا)؛ (79) (تا زمانى كه زنده ام مرا به نماز و زكات توصيه كرده است ). خلاصه در اهميت نماز، همين بس كه معيار قبول و رد همه اعمال و عبادات ديگر معرفى شده است .(80) براين اساس است كه حسين بن على عليه السلام با پيام و شعارش ، پيروانش بر اهميت نماز متوجه ساخته است و از ياران و اصحابش كه در حساسترين شرايط از نماز حمايت كرده و حتى براى اقامه تنها يك نماز، جانشان را فدا كرده اند، تقدير به عمل آورد است : 1 / 10 - ارجع اليهم فان استطعت ان توخرهم الى غدوة و تدفعهم عنا العشية لعلنا نصلى لربنا الليلة و ندعوه و نستغفره .(81) (ابوالفضل ! به سوى آنان بر گرد و اگر توانستى همين امشب را مهلت بگير و جنگ را تا فردا صبح به تاخير بينداز اميد است تا ما امشب به نماز، دعا و استغفار با پروردگار مان بپردازيم ). نمازدرپیام امام حسین ع 2 / 10 - فهو يعلم انى قد كنت احب الصلوة له و تلاوة كتابه و كثرة الدعاء و الاستغفار .(82) (زيرا او مى داند كه من به نماز و قرائت قرآن و استغفار و مناجات پرودگار علاقه شديد دارم ). امام عليه السلام اين جمله را كه حاوى دو پيام و شعار مستقل در بيان اهميت نماز است ، عصر تاسوعا هنگامى كه دشمن به سوى خيمه ها حركت نمود، خطاب به برادرش ابوالفضل عليه السلام ايراد فرمود؛ زيرا در مرحله اول به وى دستور داد كه به سوى دشمن برود و علت حركت تا به هنگام آنان را سؤ ال كند و پاسخ آنان اين بود كه دستور جديد و اكيد از ابن زياد آمده است كه يا بايد همين الان جنگ شود يا بيعت با يزيد انجام گيرد. وقتى حضرت ابوالفضل اين پيام دشمن را به امام ابلاغ نمود، در مرحله دوم آن حضرت مجددا اين دستور را صادر فرمود. آرى قرار بود عصر تاسوعا جنگ شروع شود، ولى امام عليه السلام براى اهتمام بر نماز و قرائت قرآن از دشمن فرومايه اش در خواست مهلت نمود. نمازدرپیام امام حسین ع 3/ 10 - ذكرت الصلاة جعلك الله من المصلين الذاكرين .(83) (ابوثمامه ! نماز را به ياد آورى ، خدا تو را از نماز گزارانى كه به ياد خدا هستند، قرار بدهد ). نمازدرپیام امام حسین ع 4 / 10 - نعم ، هذا اول وقتها، سلوهم ان يكفوا عنا حتى نصلى .(84) (آرى اينك اول وقت نماز است ، از دشمن بخواهيد دست از جنگ بردارد تا نماز خود را به جاى آوريم ). امام عليه السلام اين جمله را كه مانند جمله قبل ، مركب از دو شعار است ، در پاسخ (ابوثمامه صيداوى ) يكى از ياران وفادارش ‍ فرمود، آنگاه كه او را در حال شدت جنگ متوجه گرديد كه اول ظهر است ، لذا به آن حضرت عرض نمود: (بنفسى انت ؛ جانم به قربانت )، گرچه اين مردم به حملات خود ادامه مى دهند، ولى به خدا سوگند! تا مرا نكشته اند نمى توانند بر تو دست يابند و من دوست دارم آنگاه به لقاى خدايم نايل شوم كه اين يك نماز آخر را هم با امامت شما به جاى آورده باشم . نمازدرپیام امام حسین ع 5 / 10 - (نعم ، انت امامى فى الجنة ).(85) (سعيد! آرى تو پيش از من در بهشت (برين ) هستى ). روز عاشورا براى اداى نماز ظهر، پيشنهاد آتش بس از سوى حسين بن على عليه السلام عملا مورد موافقت قرار نگرفت و آن حضرت بدون توجه به تيرباران دشمن در بيرون خيمه ها و در مقابل صفوف اهل كوفه ، به نماز ايستاد و چند تن از ياران با وفايش از جمله (سعيد بن عبدالله ) و (عمروبن قرظه كعبى ) در پيش روى آن حضرت ايستادند و سينه خود را سپر كردند و در اثر تيرهايى كه به سرو سينه آنان اصابت نمود، پس از نماز به روى خاك افتادند و به شهادت رسيدند. سعيد، پس از نماز آن حضرت كه با ضعف شديد و با پيكر خون آلود افتاده بود، چشمش را باز كرد و امام را در كنارش ديد كه در روى زمين نشسته و خاك و خون از صورت وى پاك مى كنند، در مقابل اين محبت امام عليه السلام كه سر از پا نمى شناخت ، چنين عرض كرد:(اوفيت يا ابن رسول الله صل الله عليه و آله وسلم ؛ اى فرزند رسول خدا! آيا من وظيفه خود را به نيكى انجام دادم ؟ ). امام عليه السلام هم در پاسخ وى فرمود: آرى تو
در بیان صحبت های امّ سلمه با امام حسین(ع) آمده است که،امّ سلمه به حضرت اباعبدالله الحسین(ع) عرض کرد: "با این که می دانی کشته خواهی شد باز می خواهی بروی؟" حضرت فرمودند: "مادر جان!اگر امروز نروم،فردا باید بروم و اگر فردا نروم،روز بعدش،بالاخره باید بروم. به خدا سوگند!هیچ راهی غیر از مرگ در پیش ندارم.من همان گونه که تو را می شناسم و می بینم،روزی را نیز که قرار است در آن روز کشته شوم دقیقا می دانم.حتی می دانم در چه ساعتی از روز کشته خواهم شد و می دانم مرا در کدام قبر دفن خواهند کرد،اگر دوست داری قبر خودم و اصحابم را نشانت می دهم!" امّ سلمه از امام خواست تا آن جا را نشانش دهد.حضرت تربت اصحابش را به او نشان داد و مقداری از آن را به دستش داد و فرمود: "آن را در ظرفی نگه دار،هر گاه دیدی از آن تربت خون می جوشد مطمئن شو که حسین به شهادت رسیده است" امّ سلمه بعد از ظهر روز دهم محرم نگاهش به ظرف های تربت امام افتاد و دید از هر دو تربت خون در حال جوشیدن و فوران است. 📚مقتل مقرم،ص۱۶۷_۱۶۸ 📚مدینة المعاجز،ص۲۴۴ 📚مقتل عوالم،ص۴۷
حسین(ع)در روز یکشنبه_دو روز مانده به پایان ماه رجب_از مدینه خارج شد و به همراه فرزندان،برادران،برادرزاده ها و خانواده اش به سوی مکه رهسپار شد.او هنگام حرکت این آیه ی ۲۱ از سوره قصص را زمزمه می کرد: {فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا يَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ_ترسان و نگران از شهر بيرون شد.گفت:اى پروردگار من،مرا از ستمكاران رهايى بخش} حضرت جاده اصلی و عمومی را برای حرکت انتخاب کرد.به او عرض کردند:مانند ابن زبیر اگر از حاشیه و بیراهه بروی اگر چنان چه در تعقیب تو باشند نمی توانند به تو دست یابند. اما حضرت فرمود: "به خدا سوگند از این جاده خارج نمی شوم تا آنچه خدا خواسته انجام شود" حضرت در روز جمعه_سوم ماه شعبان_وارد مکه شد و ذکر لبش آیه ی ۲۲ از سوره قصص بود: {وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاءَ مَدْيَنَ قَالَ عَسَى رَبِّي أَنْ يَهْدِيَنِي سَوَاءَ السَّبِيلِ_چون به جانب مدين روان شد، گفت:شايد پروردگار من مرا به راه راست رهبرى كند} امام حسین(ع) برای اقامت به منزل عباس بن عبدالمطلب رفت. 📚مقتل مقرم،ص۱۷۱ 📚تاریخ ابن عساکر،ج۴،ص۳۲۸
امام حسین(ع) در مکه نامه ای برای سران قبایل بصره نوشت و به وسیله ی سلیمان _که یکی از دوستداران و موالیان بود _ارسال کرد. یکی از رؤسای قبایل به نام منذربن جارود فرستاده حسین(ع) را تحویل ابن زیاد داد.چون منذر،پدر زن ابن زیادبود و گمان می کرد این نامه دسیسه و نقشه ای از سوی خود ابن زیاد است تا او را بیازماید. ابن زیاد همان شب سلیمان(فرستاده حضرت) را به دار آویخت و صبح روز بعد به طرف کوفه حرکت کرد تا زودتر از حسین به آنجا برسد و بر اوضاع مسلط گردد. احنف،یکی دیگر از سران قبایل پاسخ نامه امام را نوشت و آیه ی ۶۰ از سوره روم را در آن گنجاند.یزیدبن مسعود نیز سه قبیله بنی تمیم،بنی حنظله و بنی سعد را گرد آورد و به میان آنها رفت و آنها را به یاری حسین فرا خواند. طایفه بنی حنظله و بنی تمیم سخنان او را پذیرفتند اما طایفه بنی سعد به خاطر پیمانی که در جنگ جمل با،صخربن قیس،برای فاصله گرفتن از جنگ بسته بودند،مهلتی خواستند تا مشورت کنند. ابن مسعود در پاسخ آنها گفت:اگر به سخن قیس جامعه عمل بپوشانید و حسین(ع) را یاری نکنید و یزید بر شما حاکم شود حتی یک روز سایه صلح و امنیت را بر سر خویش نخواهید دید. 📚مقرم،ص۱۷۲_۱۷۳ 📚تاریخ طبری،ج۶،ص۲۰۰ 📚مثیرالاحزان،ص۱۲
ابن مسعود پس از گفت و شنودها،نامه ای به امام حسین(ع) نوشت.وقتی نامه به دست مبارک امام رسید و آن را خواند برای ابن مسعود دعا کرد و فرمود: "خدا تو را از بیم و هراس آخرت ایمنی دهد و عزیزت گرداند و در روز قیامت که روز تشنگی بزرگ است سیرابت نماید" اما پس از مدتی،زمانی که ابن مسعود آماده شد تا برای یاری امام به راه افتد،خبر آوردند که امام به شهادت رسیده است. ابن مسعود با شنیدن این خبر به شدت گریست و بسیار تأسف خورد که سعادت بزرگ شهادت را از دست داده است. 📚مقرم،ص۱۷۵_۱۷۶ 📚مثیرالاحزان،ص۱۳،ص۳۱
وقتی به امام حسین(ع) خبر رسید که یزید،عمروبن سعیدبن عاص را به همراه عده ای از سپاهیانش در قالب کاروان حج به مکه فرستاده و عمرو را سرپرست حجاج کرده و مراسم حج را به او سپرده و در این قالب دستور قتل امام حسین(ع)را صادر کرده است. تصمیم گرفت پیش از پایان حج از مکه خارج شود و چون دوست نداشت احترام کعبه به خاطر احتمال خون ریزی از بین برود،حجش را به عمره تبدیل کرد و آن را به پایان رساند. امام پیش از حرکت،در مکه سخنرانی کرد و در روز هشتم ذی الحجه به همراه اهل بیت،دوستداران و پیروانش که از حجاز، بصره و کوفه آمده و در ایام حج به او پیوسته بودند از مکه خارج شد. حضرت پیش از خروج به هر یک ازاصحاب ده دینار و یک شتر برای حمل لوازمشان بخشیده بود. 📚مقتل مقرم،ص۲۰۲_۲۰۳ 📚تاریخ طبری،ج۶،ص۱۷۷ 📚مقتل ابن نما،ص۸۹_۲۰ 📚نفس المهموم،ص۹۱ 📚لهوف،ص۳۳
‍ 🍂🍁🔴زنجير زني زیبا_ ویژۀ محرم الحرام... •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• شكرلله پرچم مشكي روضه باز علم شد 2 توي دنيا برمشام نوكرا بوي حرم شد2 روضه ، گريه، ماتم،بهترين عشق عالم شعر شور محرم محتشم،اومده ماه محرم كتيبه هاي آسمون، نوشته يا اهل البكاء فبكو علي الحسين حسين ، حي علي العزا عزا غريب مادر يا حسين4 باز ملائك ، دسته دسته رو ميارن سوي هيئت توي هيئت ، بال و پرهاشون ميگيره بوي تربت عزا عزا داره ، بارونم خون مي باره حال جبرئيل زاره ، غصه و غم داره عرش خدا روضه خونه، ارض و سما سينه زنه فرشته ها داد مي زنن، ارباب ما بي كفنه غريب مادر يا حسين4 مادر عشق ، روي ديوار غريبي سر ميذاره مثل بارون ، از چشاي آسمونيش خون مي باره باني روضه حسين ، يه مادر قد كمونه مي گه الهي بميرم كه كشتنت غريبونه غريب مادر يا حسين4 باز دوباره ، مي رسه صداي روضه ها به گوشم خدا رو شكر، كه بازم لباس مشكي مو مي پوشم هرجا ذكر حسين،باشه اونجا كربلاست روضه ها هرشب برپاست ، گريه كن حضرت زهراست كاشكي بشيم حاجت روا، از ميون اين هيئتا فاطمه امضاء بكنه ، يه شب جمعه كربلا غريب مادر يا حسين4 اول محرم شكرلله پرچم مشكي روضه باز علم شد 2 توي دنيا برمشام نوكرا بوي حرم شد2 روضه ، گريه، ماتم،بهترين عشق عالم شعر شور محرم محتشم،اومده ماه محرم كتيبه هاي آسمون، نوشته يا اهل البكاء فبكو علي الحسين حسين ، حي علي العزا عزا غريب مادر يا حسين4 باز ملائك ، دسته دسته رو ميارن سوي هيئت توي هيئت ، بال و پرهاشون ميگيره بوي تربت عزا عزا داره ، بارونم خون مي باره حال جبرئيل زاره ، غصه و غم داره عرش خدا روضه خونه، ارض و سما سينه زنه فرشته ها داد مي زنن، ارباب ما بي كفنه غريب مادر يا حسين4 مادر عشق ، روي ديوار غريبي سر ميذاره مثل بارون ، از چشاي آسمونيش خون مي باره باني روضه حسين ، يه مادر قد كمونه مي گه الهي بميرم كه كشتنت غريبونه غريب مادر يا حسين4 باز دوباره ، مي رسه صداي روضه ها به گوشم خدا رو شكر، كه بازم لباس مشكي مو مي پوشم هرجا ذكر حسين،باشه اونجا كربلاست روضه ها هرشب برپاست ، گريه كن حضرت زهراست كاشكي بشيم حاجت روا، از ميون اين هيئتا فاطمه امضاء بكنه ، يه شب جمعه كربلا غريب مادر يا حسين4 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾ •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈ ۳۳۱ ✼═══┅🔶🍁🔶┅═══✼ ✅کانال سبک وشعر باب الحرم
__________________________ بسم الله الرحمن الرحیم روضه رها کن عمه مرا باید امتحان بدهم رسیده موقع آن که خودی نشان بدهم رها کن عمه مرا تا شجاعت علوی نشان حرمله و خولی و سنان بدهم دلم قرار ندارد در این قفس باید کبوتر دل خود را به آسمان بدهم عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو من آمدم که حسن را نشان شان بدهم عمو شلوغی گودال بیش از اندازه است خدا کند بتوانم نجاتتان بدهم سپر برای تو با سینه میشوم هیهات اگر به نیزه و شمشیر هاشان امان بدهم مگر که زنده نباشم که در دل گودال اجازه ی زدنت را به کوفیان بدهم من آمدم که شوم حائل تو و عمه مباد فرصت دیدن به عمه جان بدهم عمو ببین شده دستم به پوست آویزان جدا شود چو علمدار اگر تکان بدهم کسی ندیده به گودال آنچه من دیدم عمو خدا نکند من ز دستتان بدهم صدای مرکب و نعل جدید می آید عمو چگونه خبر را به استخوان بدهم .... لشگریان خیره سر چند نفر به یک نفر فاطمه گشته خون جگر چند نفر به یک نفر حسین غریب مانده و همه هجوم میبرید مرد نبردید اگر چند نفر به یک نفر محرم1397 عاشوراییان _______________ حاج محمد یزدخواستی:
هدیه به ساحت مقدس و ملکوتی، قهرمان کربلا، شاهزاده حضرت قاسم بن الحسن علیهما السلام، و خشنودی پدر بزرگوارشون، کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی، علیه الصلاة و السلام هر چقدر به این خاندان ارادت دارید عنایت کنید اجماعا صلوات بلندی ختم کنید. (الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم) - ورود به کانال روضه فایل صوتی👇
(شروع با زیارت عاشورا) السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُم ْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْن ِ 🔸الا ای صاحب قلبم کجایی 🔸محرم شد نمی خواهی بیایی؟ 🔸کنار علقمه یا خیمه گاهی؟ 🔸نمی دانم کجای کربلایی اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. - ورود به کانال روضه فایل صوتی👇
مناجات 1 🔸ای داغدار اصلی این روضه ها بیا 🔸صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا صاحب عزا کجایی... یا بن الحسن... 🔸تنها امید خلق جهان یابن فاطمه 🔸ای منتهای آرزوی اولیاء بیا ای آقایی که آمدنت آرزوی همه عالمه... آرزوی همه اولیاء خداست... امام صادق فرمودند: لَوْ أَدْرَکْتُهُ لَخَدَمْتُهُ أَیامَ حَیاتِی (منبع: الغیبة النعمانی، ص 246) اگه پسرم مهدی رو درک کنم تمام عمرم بهش خدمت میکنم... ولی امام صادق این تعبیر رو داره... من چی بگم آقا... 🔸بالا گرفته ایم برایت دو دست را 🔸ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا کی میای آقای خوبم... میترسم اون روزی که شما میای... دیگه من زنده نباشم... زیر خاکها باشم... 🔸هفته به هفته می گذرد با خیال تو 🔸پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا آقا جانم... امام زمان... امشبم اومدیم خدا رو به ابی عبدالله قسم بدیم... فرج شما رو نزدیک کنه یا صاحب الزمان... فایل صوتی👇