✅ #مقتل_حضرت_عبدالله_ابن_الحسن (ع)
🔹 ... لشكر اندكى دست از جنگ با امام حسین علیه السلام برداشتند و سپس بازگشته و اطراف امام حسين را گرفتند،
🔸عبداللَّه بن حسن بن على كه بچّه اى #نابالغ بود از خيمه زنان بيرون آمد و مي دويد تا در كنار امام حسين ايستاد.
زينب دختر على خود را به او رساند تا او را از آمدن باز بدارد ولى او حاضر نشد و سخت خوددارى كرد و گفت:
✳️نه به خدا از عمويم جدا نشوم.
بحر بن كعب (و بعضى گفته اند حرملة بن كاهل بود) نزديك شد كه بر امام حسین علیه السلام شمشير بزند؛ پسر بچّه گفت: واى بر تو اى فرزند زن ناپاك! عموى مرا مي كشى؟
🔹او شمشير را فرود آورد پسرك دست خود را جلوى شمشير داد دست او را تا پوست بريد و از پوست آويزان شد
😭پسرك صدا زد: مادر،
🔸حسين عليه السّلام پسر را گرفت و به سينه چسپانيد و فرمود: فرزند برادر! بر آنچه به تو رسيد صبر كن و در اين سختى از خداوند طلب خير کن كه خداوند تو را به نزد پدران شايسته ات خواهد برد.
🔹راوى گفت: حرملة بن كاهل تيرى انداخت و گلوى پسر را كه در آغوش عمويش بود گوش تا گوش دريد.
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸.... فَلَبِثُوا هُنَيْئَةً ثُمَّ عَادُوا إِلَيْهِ وَ أَحَاطُوا بِهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ لِتَحْبِسَهُ فَأَبَى وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِيداً
✳️فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي
فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ وَ قِيلَ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ إِلَى الْحُسَيْنِ علیه السلام بِالسَّيْفِ
✳️فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدِ فَإِذَا هِيَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ علیه السلام وَ ضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ. قَالَ فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ كَاهِلٍ بِسَهْمٍ فَذَبَحَهُ وَ هُوَ فِي حَجْرِ عَمِّهِ الْحُسَيْنِ.
--------------------------------------------------
📘#لهوف #سید_بن_طاووس
#حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
✅ #مقتل_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
🔹 ... شمر بن ذى الجوشن لعنة الله علیه با آن بي شرمان كه همراهش بودند به سوي امام حسین علیه السلام بازگشتند و اطراف او را گرفتند.
🔸 در اين ميان عبد اللَّه بن حسن بن على كه كودكى نابالغ بود
✳️از میان زنان بيرون آمد و
✳️لشكر را شكافته خود را به كنار عمويش رسانيد،
✳️زينب دختر على عليه السّلام خود را به آن كودك رسانيد كه از رفتنش جلوگيرى كند،
😭امام حسين عليه السّلام فرمود: خواهرم اين كودك را نگهدار، كودك از بازگشتن (به همراه عمه) خوددارى كرد و با سرسختى، از رفتن سرپيچى نموده
🔹گفت: به خدا از عمويم جدا نخواهم شد، در اين هنگام ابجر بن كعب لعنة الله علیه شمشيرش را به قصد امام حسين عليه السّلام بلند كرد، آن كودك گفت: اى پسر زن ناپاك! آيا عمويم را مي كشى؟ شمشیر را فرود آورد . كودك دست خويش سپر كرد و آن شمشير، دست او را جدا كرده و به پوست آويزان نمود، كودك فرياد زد: مادر جان...
🔸 امام حسين عليه السّلام آن كودك را در برگرفت و به سينه چسبانيده و فرمود: فرزند برادرم بر اين مصيبتى كه بر تو رسيده شكيبائى كن و آن را به نيكى به حساب بیاور، زيرا خداوند تو را به پدران شايستهات مي رساند، سپس امام حسين عليه السّلام دست به سوى آسمان بلند كرده و فرمود: بار خدايا اگر اين مردم را تا زمانى بهره زندگى داده اى، پس ايشان را به سختى پراكنده ساز، و آنها را گروههائى پراكنده دل ساز، و هيچ فرمانروانى را هرگز از ايشان خوشنود منما، زيرا كه اينان ما را خواندند كه ياريمان كنند سپس به دشمنى ما برخاسته و ما را كشتند...
✅ #پ_ن:
1⃣عبدالله یتیم بوده و به همین دلیل وقتی شمشیر به دستش خورد مادر خود را صدا زد.
2⃣چرا عبدالله عموی خود را صدا نزد و از او یاری نخواست؟شاید وضعیت جسمانی حضرت سیدالشهدا بسیار وخیم بوده...
3⃣کلمات عبدالله به آن خبیث نشان میدهد که عبدالله از نسل مردی شجاع ، غیور و مومن هست
4⃣عبدالله نوجوان است وقتی از خیمه زنان به سمت قتلگاه دوید زینب سلام الله علیها که زنی میانسال بود و داغ کربلا او را خمیده کرده بود هم بدنبال او در بیابان میدوید تا عبدالله به آغوش امام رسید همه این اتفاقات درحالی است که لشکر دشمن امام را محاصره کرده و از نزدیک دشمن شاهد این صحنه ها هست.
5⃣دویدن های زینب سلام الله علیها در بیابان آغاز شده...
--------
------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸فَمَكَثَ هُنَيْهَةً ثُمَّ عَادَ وَ عَادُوا إِلَيْهِ وَ أَحَاطُوا بِهِ. فَخَرَجَ إِلَيْهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ
✳️فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ لِتَحْبِسَهُ فَقَالَ لَهَا الْحُسَيْنُ احْبِسِيهِ يَا أُخْتِي فَأَبَى وَ امْتَنَعَ عَلَيْهَا امْتِنَاعاً شَدِيداً
✳️وَ قَالَ وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّي وَ أَهْوَى أَبْجَرُ بْنُ كَعْبٍ إِلَى الْحُسَيْنِ بِالسَّيْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي؟ فَضَرَبَهُ أَبْجَرُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بِيَدِهِ فَأَطَنَّهَا إِلَى الْجِلْدَةِ فَإِذَا يَدُهُ مُعَلَّقَةٌ
✳️وَ نَادَى الْغُلَامُ يَا أُمَّتَاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَيْنُ فَضَمَّهُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ. ثُمَّ رَفَعَ الْحُسَيْنُ يَدَهُ وَ قَالَ: اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى حِينٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرَائِقَ قِدَداً وَ لَا تُرْضِ الْوُلَاةَ عَنْهُمْ أَبَداً فَإِنَّهُمْ دَعَوْنَا لِيَنْصُرُونَّا ثُمَّ عَدَوْا عَلَيْنَا فَقَتَلُونَا.
--------------------------------------------------
📘#الإرشاد في معرفة حجج الله على العباد، شیخ مفید، ج2، ص 110-111
#حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
✅ #شهادت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
🔹سالار شايستگان ديگر توان ايستادن نداشت كه از جنگ باز ايستاد.....
🔸نداى امام حسين عليه السّلام به آسمان برخاست و سر به جانب آسمان بلند كرد و نيايشگرانه گفت:
▪️خدايا، تو خود میدانى كه اينان فرزند دخت فرزانه پيامبرشان را میكشند....آن تبهكاران سنگدل اندكى درنگ كردند و دگر باره بر آن آموزگار والايي ها هجوم بردند.
🔹در همان لحظاتى كه حسين عليه السّلام بر شهادتگاه، خود با لب تشنه و غرق در خون در انتظار شهادت بود، يادگار ارجمند برادرش، «عبد اللَّه»، فرزند امام حسن كه كودكى هوشمند بود، از سراپرده بانوان بيرون آمد و شتابان خود را به عموى گرانمايه اش حسين عليه السّلام رسانيد تا عمو را يارى كند.
🔸عمه اش «زينب» خود را به او رساند تا وى را به خيمه ها بازگرداند، امّا او پايدارى كرد و بازنگشت و فرياد بر آورد كه:
✳️«لا افارق عمّى!»
به خداى سوگند از عمويم جدا نخواهم شد و او را تنها نخواهم گذاشت!
🔹در اين هنگام يكى از تجاوزكاران اموى بنام «بحر بن كعب» به سوى حسين عليه السّلام روى آورد، كه «عبد اللَّه» فرياد بر آورد:
▪️هان اى پليد زاده! آيا میخواهى عمويم را به شهادت برسانى؟
▪️ آن عنصر پليد نيز شمشيرى بر آن كودك فرود آورد و عبد اللَّه دست خود را سپر ساخت كه دستش از بدن جدا شد! 🔹او در حالى كه دستش تنها به پوست آويزان بود، فرياد بر آورد كه:
✳️عمو جان مرا درياب!
حسين عليه السّلام او را در آغوش كشيد و بر سينه چسباند و فرمود: يادگار برادرم! بر آنچه در راه خدا بر تو فرود آمده است شكيبايى پيشه ساز و آن را به فال نيك بگير و خير بدان كه خداى پر مهر به زودى تو را بر پدران و نياكان شايسته كردارت ملحق خواهد ساخت.
✳️و آن گاه «حرمله» گلوى آن كودك محبوب را هدف تير بيداد خود ساخت و سرش را از پيكرش جدا كرد!
🔹حسين عليه السّلام پس از شهادت جانسوز نور چشم برادرش، «عبد اللَّه» در آغوشش، رو به آسمان كرد و گفت: بار خدايا، اگر اين بندگان ستمكار و گناه پيشه ات را تاكنون از نعمتهايت بهره ور ساخته اى، اينك آنان را تار و مار و مايه عبرت ديگران قرار ده و هرگز از آنان خشنود مباش.
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸وَ قَدْ ضَعُفَ عَنِ الْقِتَالِ .... .فَقَالَ ع بِسْمِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ رَسُولِ اللَّهِ ثُمَّ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ إِلَهِي تَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقْتُلُونَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّهِمْ.ثُمَّ ضَعُفَ مِنْ كَثْرَةِ انْبِعَاثِ الدَّمِ ...... فَلَبِثُوا قَلِيلًا ثُمَّ كَرُّوا عَلَيْهِ.فَخَرَجَ إِلَيْهِ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ يُرَاهِقْ مِنْ عِنْدِ النِّسَاءِ يَشْتَدُّ حَتَّى وَقَفَ إِلَى جَنْبِ الْحُسَيْنِ ع فَلَحِقَتْهُ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ ع لِتَحْبِسَهُ فَامْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدِيداً وَ قَالَ لَا أُفَارِقُ عَمِّي فَأَهْوَى بَحْرُ بْنُ كَعْبٍ إِلَى الْحُسَيْنِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَيْلَكَ يَا ابْنَ الْخَبِيثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّي فَضَرَبَهُ بِالسَّيْفِ فَاتَّقَاهَا بِيَدِهِ فَبَقِيَتْ عَلَى الْجِلْدِ مُعَلَّقَةً فَنَادَى يَا عَمَّاهُ فَأَخَذَهُ وَ ضَمَّ
هُ إِلَيْهِ وَ قَالَ يَا ابْنَ أَخِي اصْبِرْ عَلَى مَا نَزَلَ بِكَ وَ احْتَسِبْ فِي ذَلِكَ الْخَيْرَ فَإِنَّ اللَّهَ يُلْحِقُكَ بِآبَائِكَ الصَّالِحِينَ. فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ فَذَبَحَهُ. فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع اللَّهُمَّ إِنْ مَتَّعْتَهُمْ إِلَى حِينٍ فَفَرِّقْهُمْ فِرَقاً وَ اجْعَلْهُمْ طَرائِقَ قِدَداً وَ لَا تَرْضَ عَنْهُمْ أَبَداً
--------------------------------------------------
📘#مثير الأحزان ابن نما حلي: ص ٧٣، روضة الواعظين ابن فتّال نيشابوري: ص ٢٠٨ .
#حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
✅ #قاسم_ابن_الحسن علیه السلام
🔹قاسم ابن الحسن علیه السلام عرض کرد: آیا من هم در کشتگانم؟
🔸امام بر او رقّت کرد و فرمود: عزیزم! مرگ در نزد تو چگونه است؟
✳️گفت : از عسل شیرین تر.
🔹فرمود : آری والله #عمویت_قربانت
تو هم یکی از آن مردانی که با من کشته میشوی
✳️پس از آنکه #سخت_گرفتار_شوی
✳️پسر کوچکم عبدالله(علی اصغر) هم کشته میشود.
🔴گفت: عمو جان، به زنان هم میرسند تا آن کودک شیرخوار را بکشند؟😭
🔹فرمود : عبدالله وقتی در آغوش من است فاسقی تیری به گلوی او زند و او ناله کند و خونش در دست من بریزدو آن را به آسمان بلند کنم،
🔸گویم: خدایا شکیبایم و به حساب تو گذارم، آتش در خندقی پشت خیمه ها است شعله کشد و من در #تلخ_ترین ساعت عمرم بر آنها بتازم و آنچه خدا خواهد واقع شود.
✳️او گریست و ما گریستیم و در خیمه ها گریه و شیون از فرزندان رسول خدا بلند شد
1⃣وجود قاسم مثل اجدادش سرشار از غیرت است ، وقتی به او میگویند فرزند شیرخوار هم شهید میشود اولین سوالش از عمو این است؛ آیا به زنان هم میرسند؟
--------------------------------------------------
📘 #نفس_المهموم #شیخ_عباس_قمی
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_قاسم علیه السلام
#شب_عاشورا
✅ #شهادت_قاسم_بن_حسن علیه السلام
🔹تاریخ الطبرى ـ به نقل از حُمَید بن مسلم ـ :
🔸جوانى به سان پاره ماه شمشیر به دست، به سوى ما آمد. او پیراهن و بالاپوش و کفش هایى داشت که بند یک لِنگه اش پاره شده بود، و از یاد نبرده ام که لنگه چپ آن بود.
🔹عمرو بن سعد بن نُفَیل اَزْدى به من گفت: به خدا سوگند بر او حمله مى برم. به او گفتم : سبحان اللّه! از آن چه مى خواهى؟! کُشتن همین کسانى که گرداگردِ آنها را گرفته اند براى تو بس است.
🔸گفت: به خدا سوگند، به او حمله خواهم بُرد! آن گاه بر او حمله بُرد و باز نگشت تا با شمشیر بر سرش زد.
🔹آن جوان به صورت [بر زمین] افتاد و فریاد برآورد:
😭عموجان!
🔸حسین علیه السلام مانند باز شکارى نگاهى انداخت و مانند شیر به عمرو، یورش بُرد و او را با شمشیر زد.
🔹او ساعد دستش را جلوى آن گرفت امّا از آرنج ، قطع شد. فریادى کشید و از امام علیه السلام کناره گرفت. سواران کوفه یورش آوردند تا عمرو را از دست حسین علیه السلام بِرَهانند؛ امّا عمرو در جلوى سینه مَرکب ها قرار گرفت و سواران با اسب بر روى او رفتند و وى را لگدمال کردند تا مُرد.
🔹غبار [ نبرد ] که فرو نشست حسین علیه السلام بر بالاى سر جوان ایستاده بود
✳️و او پاهایش را از درد به زمین مى کشید.
🔸 حسین علیه السلام فرمود: «از رحمت خدا دور باد گروهى که تو را کُشتند و کسانى که طرفِ دعوایشان در روز قیامت جدّ توست!».
🔹 سپس فرمود: «به خدا سوگند ، بر عمویت گران مى آید که او را بخوانى و پاسخت را ندهد یا پاسخت را بدهد و سودى نداشته باشد؛ صدایى که ـ به خدا سوگند ـ جنایتکاران و تجاوزگران بر آن فراوان و یاورانش اندک اند».
🔸سپس او را بُرد و گویى مى بینم که پاهاى آن جوان بر زمین کشیده مى شود و حسین علیه السلام ، سینه اش را بر سینه خود ، نهاده است.
🔹 با خود گفتم : با او چه مى کند؟ او را آورد و کنار فرزند شهیدش على اکبر و کشتگان گِرد او ـ که از خاندانش بودند ـ گذاشت.
🔸نام آن جوان را پرسیدم. گفتند: قاسم بن حسن بن على بن ابى طالب است.
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸تاریخ الطبری عن حُمَید بن مسلم:
🔹خَرَجَ إلَینا غُلامٌ کَأَنَّ وَجهَهُ شِقَّةُ قَمَرٍ، فی یَدِهِ السَّیفُ، عَلَیهِ قَمیصٌ وإزارٌ ونَعلانِ قَدِ انقَطَعَ شِسعُ أحَدِهِما ـ ما أنسى أنَّهَا الیُسرى ـ فَقالَ لی عَمرُو بنُ سَعدِ بنِ نُفَیلٍ الأَزدِیُّ: وَاللّه ِ لَأَشُدَّنَّ عَلَیهِ! فَقُلتُ لَهُ: سُبحانَ اللّهِ! وما تُریدُ إلى ذلِکَ؟! یَکفیکَ قَتلُ هؤُلاءِ الَّذینَ تَراهُم قَدِ احتَوَلوهُم. قالَ: فَقالَ: وَاللّه لَأَشُدَّنَّ عَلَیهِ؛ فَشَدَّ عَلَیهِ.فَما وَلّى حَتّى ضَرَبَ رَأسَهُ بِالسَّیفِ، فَوَقَعَ الغُلامُ لِوَجهِهِ، فَقالَ: یا عَمّاه! قالَ: فَجَلَّى الحُسَینُ علیه السلام کَما یُجَلِّی الصَّقرُ، ثُمَّ شَدَّ شِدَّةَ لَیثٍ غُضُبٍّ، فَضَرَبَ عَمراً بِالسَّیفِ، فَاتَّقاهُ بِالسّاعِدِ، فَأَطَنَّها مِن لَدُنِ المِرفَقِ، فَصاحَ، ثُمَّ تَنَحّى عَنهُ وحَمَلَت خَیلٌ لِأ
👇🏻#نقل_تاریخی
✅ روضه #حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
🔻وای بر تو ! عموی مرا میکشی؟
🔹.... فَلَبثُوا هُنَیْئَةً ثُمَّ عَادُوا إِلَیْهِ وَ أَحَاطُوا بهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْد النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّی وَقَفَ إِلَی جَنْب الْحُسَیْنِ علیه السلام فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بنْتُ عَلِیٍّ لِتَحْبسَهُ فَأَبَی وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدیداً فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی فَأَهْوَی بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ وَ قِیلَ حَرْمَلَةُ بْنُ کَاهِلٍ إِلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام بالسَّیْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبیثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّی فَضَرَبَهُ بالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بیَدهِ فَأَطَنَّهَا إِلَی الْجِلْد فَإِذَا هِیَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَی الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَیْنُ علیه السلام وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا ابْنَ أَخِی اصْبرْ عَلَی مَا نَزَلَ بکَ وَ احْتَسبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بآبَائِکَ الصَّالِحِینَ. قَالَ فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ کَاهِلٍ بسَهْمٍ فَذَبَحَهُ وَ هُوَ فِی حَجْرِ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ.
____________
🔻 ... لشکر اندکی دست از جنگ با امام حسین علیه السلام برداشتند و سپس بازگشته و اطراف امام حسین را گرفتند، عبد اللَّه بن حسن بن علی که بچّه ای نابالغ بود از ✳️خیمه زنان بیرون آمد و می دوید تا در کنار امام حسین ایستاد.
🔹زینب دختر علی خود را به او رساند تا او را از آمدن باز بدارد ولی او حاضر نشد و سخت خودداری کرد و گفت:
▪️نه به خدا از عمویم جدا نشوم. بحر بن کعب (و بعضی گفته اند حرملة بن کاهل بود) نزدیک شد که بر امام حسین علیه السلام شمشیر بزند؛
▪️پسر بچّه گفت: وای بر تو ای فرزند زن ناپاک! عموی مرا می کشی؟
😭او شمشیر را فرود آورد پسرک دست خود را جلوی شمشیر داد دست او را تا پوست برید و از پوست آویزان شد
😭پسرک صدا زد: مادر...
🔸 حسین علیه السّلام پسر را گرفت و به سینه چسپانید و فرمود: فرزند برادر! بر آنچه به تو رسید صبر کن و در این سختی از خداوند طلب خیر کن که خداوند تو را به نزد پدران شایسته ات خواهد برد.
🔹راوی گفت: حرملة بن کاهل تیری انداخت و گلوی پسر را که در آغوش عمویش بود گوش تا گوش درید...
📚 #لهوف ، سید بن طاووس، ص 119
#شب_پنجم
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
✅ #گریز
🔹عرب در لغت وقتی جانداری، زنده باشد و رگهای اصلی گردنش را قطع کنند میگوید ذبح شد...
🔸در مقتل های کربلا فقط در چند مورد از کلمه ذبح استفاده شده...
✳️یکی #حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام ، یکی وقتی سر امام حسین علیه السلام را بریدند گفتند ذُبِحَ
یکی هم👇🏻
🔹راوی میگوید :
▪️فَذُبِحَ الطفل من الاُذُنِ الی الاُذن
😭(تیر آمد) و گلوی طفل امام(علی اصغر علیه السلام) را گوش تا گوش برید...
#ذبح
#شب_پنجم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
✅ #گریز
🔹عرب در لغت وقتی جانداری، زنده باشد و رگهای اصلی گردنش را قطع کنند میگوید ذبح شد...
🔸در مقتل های کربلا فقط در چند مورد از کلمه ذبح استفاده شده...
✳️یکی #حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام ، یکی وقتی سر امام حسین علیه السلام را بریدند گفتند ذُبِحَ
یکی هم👇🏻
🔹راوی میگوید :
▪️فَذُبِحَ الطفل من الاُذُنِ الی الاُذن
😭(تیر آمد) و گلوی طفل امام(علی اصغر علیه السلام) را گوش تا گوش برید...
#ذبح
#شب_پنجم_محرم
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه السلام
👇🏻#نقل_تاریخی
✅ روضه #حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام
🔻وای بر تو ! عموی مرا میکشی؟
🔹.... فَلَبثُوا هُنَیْئَةً ثُمَّ عَادُوا إِلَیْهِ وَ أَحَاطُوا بهِ فَخَرَجَ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ وَ هُوَ غُلَامٌ لَمْ یُرَاهِقْ مِنْ عِنْد النِّسَاءِ یَشْتَدُّ حَتَّی وَقَفَ إِلَی جَنْب الْحُسَیْنِ علیه السلام فَلَحِقَتْهُ زَیْنَبُ بنْتُ عَلِیٍّ لِتَحْبسَهُ فَأَبَی وَ امْتَنَعَ امْتِنَاعاً شَدیداً فَقَالَ لَا وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُ عَمِّی فَأَهْوَی بَحْرُ بْنُ کَعْبٍ وَ قِیلَ حَرْمَلَةُ بْنُ کَاهِلٍ إِلَی الْحُسَیْنِ علیه السلام بالسَّیْفِ فَقَالَ لَهُ الْغُلَامُ وَیْلَکَ یَا ابْنَ الْخَبیثَةِ أَ تَقْتُلُ عَمِّی فَضَرَبَهُ بالسَّیْفِ فَاتَّقَاهَا الْغُلَامُ بیَدهِ فَأَطَنَّهَا إِلَی الْجِلْد فَإِذَا هِیَ مُعَلَّقَةٌ فَنَادَی الْغُلَامُ یَا أُمَّاهْ فَأَخَذَهُ الْحُسَیْنُ علیه السلام وَ ضَمَّهُ إِلَیْهِ وَ قَالَ یَا ابْنَ أَخِی اصْبرْ عَلَی مَا نَزَلَ بکَ وَ احْتَسبْ فِی ذَلِکَ الْخَیْرَ فَإِنَّ اللَّهَ یُلْحِقُکَ بآبَائِکَ الصَّالِحِینَ. قَالَ فَرَمَاهُ حَرْمَلَةُ بْنُ کَاهِلٍ بسَهْمٍ فَذَبَحَهُ وَ هُوَ فِی حَجْرِ عَمِّهِ الْحُسَیْنِ.
________
🔻 ... لشکر اندکی دست از جنگ با امام حسین علیه السلام برداشتند و سپس بازگشته و اطراف امام حسین را گرفتند، عبد اللَّه بن حسن بن علی که بچّه ای نابالغ بود از ✳️خیمه زنان بیرون آمد و می دوید تا در کنار امام حسین ایستاد.
🔹زینب دختر علی خود را به او رساند تا او را از آمدن باز بدارد ولی او حاضر نشد و سخت خودداری کرد و گفت:
▪️نه به خدا از عمویم جدا نشوم. بحر بن کعب (و بعضی گفته اند حرملة بن کاهل بود) نزدیک شد که بر امام حسین علیه السلام شمشیر بزند؛
▪️پسر بچّه گفت: وای بر تو ای فرزند زن ناپاک! عموی مرا می کشی؟
😭او شمشیر را فرود آورد پسرک دست خود را جلوی شمشیر داد دست او را تا پوست برید و از پوست آویزان شد
😭پسرک صدا زد: مادر...
🔸 حسین علیه السّلام پسر را گرفت و به سینه چسپانید و فرمود: فرزند برادر! بر آنچه به تو رسید صبر کن و در این سختی از خداوند طلب خیر کن که خداوند تو را به نزد پدران شایسته ات خواهد برد.
🔹راوی گفت: حرملة بن کاهل تیری انداخت و گلوی پسر را که در آغوش عمویش بود گوش تا گوش درید...
📚 #لهوف ، سید بن طاووس، ص 119
#شب_پنجم
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_بن_حسن علیه السلام