ا أبَه! العَطَشُ قَد قَتَلَني، وثِقلُ الحَديدِ قَد أجهَدَني، فَهَل إلى شَربَةٍ مِن ماءٍ سَبيلٌ، أتَقَوّى بِها عَلَى الأَعداءِ.
🔷على اكبر عليه السلام ـ كه مادرش ليلا، دختر ابى مُرّة بن عُروة بن مسعود ثقفى و آن هنگام هجده ساله بود ـ گام پيش نهاد.
✳️هنگامى كه امام حسين عليه السلام او را ديد محاسن سپيدش را رو به آسمان كرد و گفت: «خدايا ! تو بر اين قوم، گواه باش كه جوانى به سوى آنان رفت كه از نظر صورت، سيرت و سخن گفتن شبيه ترين مردم به پيامبرت محمّد صلى الله عليه و آله بود و ما هر گاه مشتاق روى پيامبر خدا صلى الله عليه و آله مى شديم، به روى او مى نگريستيم ...
🔶علی اکبر علیه السلام پيوسته مى جنگيد تا ضجّه كوفيان از فراوانىِ كُشتگانشان بلند شد. حتّى روايت شده كه او با وجود تشنگى، صد و بيست مرد از آنان را كُشت.
🔷سپس به سوى پدرش بازگشت و در حالى كه زخم هاى فراوانى به او زده بودند،
🔶گفت: اى پدر! تشنگى مرا كُشت و سنگينىِ آهن، تاب مرا بُرد. آيا آبى براى نوشيدن هست تا با آن در برابر دشمن، نيرو بيابم؟
✅ #پ_ن:
1⃣علی اکبر علیه السلام آینه تمام نمای پیامبر اکرم بودند (از لحاظ خَلق و خُلق و منطق)
2⃣وقتی علی اکبر علیه السلام اذن میدان گرفت امام بلافاصله اذن داد و ظاهرا وداع خاصی(مثل قاسم علیه السلام) نداشتند (اما ظاهرا امام هنوز از فرزند عزیزش دل نکنده است) ، مقاتل مینویسند که امام معصوم محاسنش را در دست رو به آسمان گرفت(حالت التجا) و مدام برای فرزندش دعا میکرد ، علی اکبر علیه السلام پس از جنگی طولانی و سخت به نزد پدر برگشت و فرمود : ای پدر تشنگی مرا کشت و آهن های سنگین تاب مرا برید ، آیا آبی برای نوشیدن هست؟
✳️این سوال از جوان امام ، در حالی که میداند در خیام حتی برای نوزادان آب پیدا نمیشود کمی قابل تامل هست؟چرا؟
✳️اهل ذوق میفرمایند دعای امام و التجا حضرت باعث شده بود که شمشیر و نیزه دشمن برای کشتن علی اکبر علیه السلام کارگر نباشند ، لذا وقتی علی اکبر(ع) متوجه دعای خاص امام زمانش شد ، آمد و مودبانه خواست امام با او وداع کند و اذن شهادت بدهد.
😭بوسه آخر امام هم وداع بود هم اذن شهادت...
--------------------------------------------------
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
✅ #برخاستن_صدای_شیون_اهل_حرم
🔹 حضرت سیدالشهدا علیه السلام این سخنان را میفرمودند که...
🔸صدای #شیون و #ناله دختران و خواهرش زینب سلام الله علیها برخاست.
😭💠(۱) آنها به صورت های خود #سیلی میزدند و با #صدای_بلند_میگریستند...
✳️امام برادر خود عباس علیه السلام را به همراه علی اکبر علیه السلام فرزندش ، به سوی زنان روانه کرد و فرمود:
😭زنان را ساکت نمایید ، زیرا به جان خودم سوگند آنها مصایب و گریه های فراوانی در پیش روی خواهند داشت.
✅پ_ن:
1⃣عزاداری زنان کاروان بر خود و سیدالشهدا علیه السلام درحالی که هنوز امام زنده است و این موضوع بر داغ امام میافزاید
2⃣به صورت های خود سیلی میزدند هرچند میدانستند بعد از امام سیلی های فروانی خواهند خورد
3⃣با صدای بلند میگریستند و تمام اینها در برابر دشمن غم هایی بود بر قلب امام
4⃣مشکل گشای زنان و فرزندان حرم ۲نفر بودند عباس و علی اکبر علیهم السلام پس قطعا شهادت این دوتن به گونه ای خاص جگر بانوان و کودکان کاروان را آتش زده است
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١) وَ لَطَمنَ وَ ارتَفَعَت اَصواتُهُنَّ...
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_زینب علیه السلام
#حضرت_عباس علیه السلام
#حضرت_علی_اکبر علیه السلام
✅ #مقتل_حضرت_علی_اکبر (علیه السلام) بر اساس نقل #شیخ_مفید
📚الإرشاد شيخ مفيد، ج ٢ ص ١٠٦، مثير الأحزان ابن نما حلي: ص ٦٨، إعلام الورى طبرسي: ج ١ ص ٤٦٤
🔷ولَم يَزَل يَتَقَدَّمُ رَجُلٌ رَجُلٌ مِن أصحابِهِ فَيُقتَلُ، حَتّى لَم يَبقَ مَعَ الحُسَينِ عليه السلام إلّا أهلُ بَيتِهِ خاصَّةً.
▪️فَتَقَدَّمَ ابنُهُ عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ عليه السلام ـ واُمُّهُ لَيلى بِنتُ أبي مُرَّةَ بنِ عُروَةَ بنِ مَسعودٍ الثَّقَفِيِّ ـ وكانَ مِن أصبَحِ النّاسِ وَجهاً، ولَهُ يَومَئِذٍ بِضعَ عَشرَةَ سَنَةً، فَشَدَّ عَلَى النّاسِ، وهُوَ يَقولُ:
أنَا عَلِيُّ بنُ الحُسَينِ بنِ عَلِيّ نَحنُ وبَيتِ اللّه ِ أولى بِالنَّبِيّ
تَاللّه ِ لا يَحكُمُ فينَا ابنُ الدَّعِيّ أضرِبُ بِالسَّيفِ اُحامي عَن أبي
ضَربَ غُلامٍ هاشِمِيٍّ قُرَشِيّ
فَفَعَلَ ذلِكَ مِراراً وأهلُ الكوفَةِ يَتَّقونَ قَتلَهُ، فَبَصُرَ بِهِ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ العَبدِيُّ، فَقالَ: عَلَيَّ آثامُ العَرَبِ ، إن مَرَّ بي يَفعَلُ مِثلَ ذلِكَ إن لَم اُثكِلهُ أباهُ، فَمَرَّ يَشتَدُّ عَلَى النّاسِ كَما مَرَّ فِي الأَوَّلِ، فَاعتَرَضَهُ مُرَّةُ بنُ مُنقِذٍ، فَطَعَنَهُ فَصُرِعَ، وَاحتَواهُ القَومُ فَ
✅ #طلب_مهلت
🔹...وقتی لشکر دشمن به سوی خیام حسینی آمد امام حسین علیه السلام برخاست و گفت: ای عباس #جانم_بقربانت برادر ، سوارشو و ببین چه شده است...
🔸عباس علیه السلام با بیست سوار جلوی آنها رفت.
✳️مشروح این قسمت در پست بالاتر از کتاب لهوف ذکر شده است.
--------------------------------------------------
📘 #نفس_المهموم #شیخ_عباس_قمی
#حضرت_حسین علیه السلام
#تاسوعا
✅ #ورود_شمر_به_کربلا
🔹عمر سعد به عبیدالله نامه نوشت تا کمی با امام مدارا کند و رهایش کند. شمر ابن ذی الجوشن برخاست و گفت :
🔸اگر حسین را رها کنی ، او رو به توانایی است و تو رو به ناتوانی ، به او این رخصت را مده و پیشنهاد کن با همراهانش تسلیم شود آن وقت در اختیار توست خواستی بگذر و خواستی عقوبت کن.
🔹ابن زیاد گفت : خوب نظری دادی ، این نامه را برای عمر سعد ببر تا بر حسین و یارانش پیشنهاد کند
🔸اگر بی قید و شرط تسلیم شدند آنها را زنده نزد من بفرستد
🔹اگر نه با آنها بجنگد
🔻اگر انجام داد تو زیر فرمان او باش
🔺اگر سر باز زد ، تو فرمانده کل سپاهی ، گردن او(عمر ابن سعد) را بزن و سرش را برای من بفرست.
✳️به عمر بن سعد نوشت:
📝من تو را نفرستادم از حسین دفاع کنی و از طرف او نزد من عذر خواهی کنی
▪️اگر تسلیم شدند بدون جنگ آنها را نزد من بفرست
▪️اگر سر باز زدند
🔘بر آنها یورش ببر تا #همه_را_بکشی و #پاره_پاره کنی که مستحق آنند
🔘اگر حسین کشته شد 😭 #اسب_بر_سینه_و_پشتش_بتاز که مستحق آن است زیرا ناسپاس و ستمکار است
🔘گرچه پس از مرگ این کار به او زیانی ندارد ولی من با خودم گفتم که : اگر کشتمش چنان کنم
✳️اگر امر ما را اجرا کردی پاداش داری و اگر نپذیری ، برکنار شو و همه را به شمر واگذار.
🔹وقتی شمر نامه را برای عمر سعد خواند ، عمر گفت : وای بر تو ، چه در سر داری؟ خانه ات خراب به خدا به گمانم تو نگذاشتی پیشنهاد مرا بپذیرد و کاری را که امید به اصلاح آن داشتم خراب کردی، بخدا حسین تسلیم نشود ،او روح بزرگواری دارد.
✳️شمر گفت چه میکنی؟ دستور را اجرا میکنی یا لشکر را به من واگذار میکنی؟
✳️گفت : نه من خود متصدی کار میشوم و تو فرمانده پیادگان شو.
🔹عمر بن سعد شب #پنجشنبه #نهم_محرم به سوی حسین علیه السلام یورش برد.
✅ #پ_ن:
1⃣عمربن سعد تا روزهای آخر قصد جنگ با امام را نداشت اما بخاطر حب جاه و مقام دستش به خون امام زمانش آلوده شد.
2⃣تحریک کننده ابن زیاد برای فشارآوردن به سیدالشهدا ، شمر ملعون بوده
3⃣کسی که دستور داد بر بدن امام اسب بتازند و بدن ها را تکه تکه کنند ابن زیاد بوده
--------------------------------------------------
📘 #نفس_المهموم #شیخ_عباس_قمی
#حضرت_حسین علیه السلام
#تاسوعا
✅ #امان_نامه_شمر لعنت الله علیه
🔹نامه ابن زیاد به دست عمر ابن سعد رسید که در آن دستور داده بود که:
🔸هرچه زودتر جنگ را شروع کن...
🔹هنگامی که لشکریان ابن سعد از متن نامه خبردار شدند ، شروع به پیشروی به سوی خیام حسینی کردند.
✳️ #شمر ابن ذی الجوشن نزدیک خیام امام آمده و فریاد زد:
📣 کجایند پسران خواهر من: عبدالله و جعفر و عباس و عثمان؟
👈🏻 (ظاهرا شمر از قبیله بنی کلاب بوده و چون حضرت اُم البنین هم از آن قبیله بوده در اینجا خود را دایی پسران اُم البنین را معرفی میکند)
✳️امام حسین علیه السلام فرمودند:
▪️جوابش را بگویید ، هرچند که او شخصی است #فاسق ، زیرا او یکی از دایی های شماست.
🔸آنها گفتند : با ما چه کار داری؟
🔹شمر: خواهر زاده های من! شما در امان هستید و خود را برادرتان حسین به کشتن ندهید و از امیرمومنان یزید اطاعت نمایید!
🔹راوی گفت: حضرت عباس فرزند علی علیه السلام فریاد زد:
💠(١) دستانت بریده باد! لعنت خدا بر تو و بر امان تو! ای دشمن خدا ! آیا تو به ما میگویی که دست از یاری سید و سرورمان ، حسین پسر فاطمه سلام الله علیها برداریم و مطیع و فرمانبر ملعونان و ملعون زادگان شویم!؟
✅ #پ_ن:
1⃣خجالت فرزندان اُم البنین در اردوگاه حسینی به دلیل اینکه شمر خودش را از اقوام آنها معرفی کرد.
2⃣نگرانی کودکان و زنان حرم تا ببینند سرانجام این امان نامه چه میشود(هرچند همه به آنها اعتماد کافی داشتند)
3⃣حرکت لشکر به سمت اردوگاه حسینی و نشان دادن امان نامه برای شروع جنگ
4⃣امتحان بزرگ فرزندان اُم البنین
5⃣رحمت واسعه امام حسین علیه السلام و دستور به پاسخگویی به شمر گرچه فاسق است
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١) فَناداهُ العباسُ ابنُ علی علیه السلام :
تَبَّت یَداکَ وَ بِئسَ ما جِئتَنا بِهِ مِن اَمانِکَ یا عَدُوَّ اللهِ!
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_عباس علیه السلام
✅ #عصر_نهم_محرم
🔹(بعد از عدم تسلیم امام و اثر نداشتن امان نامه شمر برای حضرت ابوالفضل علیه السلام)
🔸عمر سعد فریاد زد: ای ل
شکر خدا! سوار شوید و مژده بهشت گیرید. همه سوار شدند و بعد از عصر به سوی حسین علیه السلام یورش بردند.
⚫️امام صادق علیه السلام فرمود: تاسوعا روزی است که در آن حسین و یارانش در کربلا محاصره شدند ، عمرسعد و پسر مرجانه از فراوانی لشکر خود خرسند بودند و حسین و یارانش را ناتوان شمردند.
✳️😭دانستند در عراق یار و مددکاری ندارد
😭پدرم قربان آن #مستضعفِ #آواره😭
✅پ_ن:
1⃣شمر میخواست با امان نامه دادن و جداکردن برادران امام قبل از نبرد امام را مجبور به تسلیم کند اما نشد
2⃣امام صادق علیه السلام از دو کلمه جانسوز استفاده کردند مستضعفِ آواره که هر کدام از این کلمات خود کتاب مفصلی است از روضه
--------------------------------------------------
📘 #نفس_المهموم #شیخ_عباس_قمی
#حضرت_حسین علیه السلام
#تاسوعا
✅ #طلب_مهلت
🔹امام وقتی شتاب لشکر دشمن برای شروع جنگ را دید و فهمید که رفتار و گفتار موعظه آمیز او اثری(در این قوم شقی) ندارد، به برادرش حضرت عباس علیه السلام فرمود:
🔸برادرجان! اگر میتوانی امروز را از ایشان مهلت بگیر و آنها را از جنگ منصرف نما
✳️ باشد که امشب را نیز در حضور پروردگارمان به #نماز بایستیم
💠(١) زیرا خداوند میداند که من نماز خواندن و #تلاوت_قرآن را دوست دارم.
🔹حضرت عباس علیه السلام از لشکر ابن سعد درخواست تاخیر جنگ نمود
▪️ابن سعد سکوت کرد.
🔸در این حال عمرو ابن حجاج زبیدی گفت: بخدا اگر قوم ترک و دیلم هم این درخواست را از ما میکرند میبایست میپذیرفتیم تا چه رسد به اینکه اینها فرزندان پیامبرند!
✅ #پ_ن:
1⃣عشق امام و یارانش به نماز و تلاوت قرآن
2⃣امام برای طلب مهلت سپهسالار لشکرش عباس علیه السلام را مامور میکند
3⃣کار جامعه به جایی رسیده که وقتی فرزند امام برای نماز ، یک شب مهلت میخواهد با سکوت مواجه میشود
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١)فَاِنَّهُ یَعلَمُ اَنّی اُحِبُّ الصَّلاهَ لَهُ وَ تِلاوَتَ کِتابِهِ
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_عباس علیه السلام
✅ #سلام به حضرت ابالفضل العباس (علیه السلام) در زیارت ناحیه مقدسه
🔹سلام بر ابوالفضل عبّاس ، فرزند امیر مؤمنان ؛ از خود در گذرنده با جان برای برادر، برگیرنده از دیروزش برای فردایش، فداییِ او، نگهدارنده، کوشنده برای رساندن آب به او، وکسی که دست هایش بُریده شد! خداوند قاتلانش یزید بن رُقاد حیتی وحَکیم بن طُفَیل طایی را لعنت کند!
--------------------------------------------------
✅متن عربی:
🔸السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ، الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى، السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ، لَعَنَ اللّه ُ قاتِلَیهِ یَزیدَ بنَ الرُّقادِ الحیتى وحَکیمَ بنَ الطُّفیلِ الطّائِىَّ.
--------------------------------------------------
📘#الاقبال سید بن طاووس، ج۳ ص ۷۳ و المزار الکبیر مشهدی، ص ۴۸۶
#حضرت_عباس علیه السلام
✅ #مقتل_حضرت_ابالفضل العباس (ع)
📚بحار الأنوار، ج45، ص: 41
◾️لما رأى وحدته ع أتى أخاه و قال يا أخي هل من رخصة؟
🔹وقتی كه ابالفضل تنهائى برادر را ديد آمد خدمت حضرت امام حسین و گفت: يا أخاه! آيا رخصت جهاد به من میدهى؟
◾️فبكى الحسين ع بكاء شديدا
✳️امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد
◾️ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي
✳️بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد
✳️فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ.
✳️عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از
اين منافقین خونخواهى كنم.
◾️فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
🔶امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
◾️فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم
🔷ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.:
◾️فرجع إلى أخيه فأخبره
🔶عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.
◾️فسمع الأطفال ينادون العطش العطش
😭ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!
◾️فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات
🔷حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.
◾️فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات
🔶تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.
◾️و رموه بالنبال فكشفهم
🔷او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت
◾
✅ #خواهرم_آرام_باش
🔹امام بر زمین نشسته بود که خواب اندکی حضرت را ربود ، هنگامی که برخاست فرمود:
🔸خواهرجان! همینک جدم ، پدرم ، مادرم و برادرم را درخواب دیدم که همگی شان به من گفتند :
▪️حسین جان! به زودی نزد ما خواهی بود.
✳️هنگامی که زینب سلام الله علیها این سخن را شنید 💠(١) بر صورت خود سیلی زد و با صدای بلند شروع به گریستن نمود..
🔹امام فرمود : خواهرم آرام باش خود را حفظ کن و کاری مکن که #دشمن زبان به #طعن و #ملامت ما بگشاید.
--------------------------------------------------
💠قسمت های #برجسته #عربی_مقتل:
▪️(١)فَلَطَمَت زَینَبُ وَجهَها وَ صاحَت وَ بَکَت
--------------------------------------------------
📘 #لهوف #سید_ابن_طاووس
#خواهرم_شیطان_صبرت_را_نبرد
#سیلی_به_صورت_زدن
#گریه_با_صدای_بلند
#شب_عاشورا
#حضرت_حسین علیه السلام
#حضرت_زینب سلام الله علیها