مکالمه من با دخترم:
- مامان کسی که مُرده گوشیش رو کجا میذارن؟
- میدن به یکی دیگه، من مردم گوشیم مال تو
- آخ جووووووون
😂😂😂
#مزه_های_زندگی
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
هدایت شده از پویش کتابخوانی خار و میخک
📚 پویش کتابخوانی خار و میخک فرصتی است برای آشنایی با تفکر مقاومت در خلال داستانی که فرمانده شهید یحیی السنوار برایمان به یادگار گذاشته.
🔻 دعوتید به:
دومین جلسه دورهمی و رویداد جمعخوانی کتاب خار و میخک
⏰ پنجشنبه ۱۳ دی ساعت ۱۲ تا ۱۴:۳۰
☕ مکان: کافه غربی خانه اندیشهورزان
تهران، نبش چهارراه ولیعصر
🔸 با حضور مریم کثیری
✅ لینک ثبتنام در رویداد:
🔗 B2n.ir/w06783
🔸 گروه همخوانی و گفتگو درباره کتاب:
🔗 ble.ir/join/EKpt6kzj1i
🔹 این پویش کتابخوانی به همت تشکل زنان انقلاب اسلامی، مادران شریف ایران زمین، ستاد مادران ایران، خانه نساء و خانه مادری با حمایت مرکز رسانهای شیرازه برگزار میشود.
🇵🇸 📚 به پویش کتابخوانی خار و میخک بپیوندید:
🔗 ble.ir/khar_o_mikhak
🔗 eitaa.com/khar_o_mikhak
مادران شریف ایران زمین
📚 پویش کتابخوانی خار و میخک فرصتی است برای آشنایی با تفکر مقاومت در خلال داستانی که فرمانده شهید یحی
کیا پنجشنبه تشریف میارن با هم دیدار و گفتگو کنیم؟
🏆 آیا میدونید این پویش کتابخوانی ۱۰ جایزه ۱ میلیون تومانی هم داره؟ 🤩
به قید قرعه برای کسانی که کتاب رو کامل بخونن.
بزرگترها روی سرما خیلی حساساند.
هرچه بچه کوچکتر باشد بیشتر میپوشانندش و اگر نوزادی جایی باشد، خانه را خوب گرم میکنند. تاکید بر پوشاندن سر و پایش دارند، مبادا نوزاد سردش شود.
یادم هست شب اول به دنیا آمدن نوزادم در بیمارستان، جورابهایش بزرگش بودند؛ نشد بپوشدشان. کف پاهایش کبود شده بود. همینقدر دلواپس شده بودیم نکند سردش شود.
نوزادان نحیف و ظریفاند. آغوش گرم میخواهند. اصلا چینش کلمات اینگونه کنار هم سنخیتی ندارند؛ نوزاد، سرما، یخزدگی؟
چگونه باور کنیم نوزادانی در جایی از این کرهی خاکی، این بار نه از انفجار، نه از بیآبی و غذا، نه از صدای بلند بمبها بلکه از سرما مردهاند؟
قلبهایمان یخ زده است؟
شاید اگر مادر نبودم و لطافت نوزاد نچشیده بودم، اینقدر متأثر نمیشدم. تصویر پاهای کوچک یخزدهاش خنجر میکشد بر قلبم.
ما که محدودیم به پشت قاب گوشی، اینطور اذیت میشویم.
خدا رحم کند به قلب آن امام مهربانی که با چشمانش میبیند.😭
او که درد تمام انسانها را به جانش میخرد و قلبش به وسعت قلب همهی انسانهاست...
قضیهی فلسطین هر بار روایتی را رو میکند تا دفن نشود قلبهای مردهمان...😭
#ر_خزلی
(مامان #فاطمه ۷ ماهه)
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
⚜دورهی #رسانه_من_برای_تبیین توانمندسازی بانوان دغدغهمند برای روایتگری و جهاد تبیین، در بستر کان
کلاسها، هم به صورت آنلاین (برخط) هست، و هم آفلاین (برونخط) تا اگه عزیزی نتونست کلاس آنلاین رو شرکت کنه، بتونه بعدا ببینه (و حاضریش رو اعلام کنه)
«حسرت زیارت دوباره حرم عمه سادات»
#ف_حامدینیا
(مامان #زینب ۸ و #محمدحسین ۴ ساله)
این روزا (چهارم دی) سالگرد شهادت سید رضیه، شهیدی که حاج قاسم سوریه بود🌹.
برای مایی که تازه چند ماهی بود برای زندگی رفته بودیم سوریه و فقط قرار بود دوری و غربت رو تحمل کنیم، شرکت در چندین تشییع جنازه شهدای راه قدس، نحوه شهید شدنشون و دیدن وضعیت خانوادههاشون، خیلی سخت بود.
شهدای بزرگواری مثل:
🌹 شهیدان پناه تقی زاده و محمد علی عطایی که در خواب و در مظلومیت کامل به طوری ناگهانی، توسط اسرائیل مورد حمله موشک قرار گرفتن.
🌹شهید سید رضی در حال انجام کار و در محل کارش.
🌹 شهیدان محمدی، آقا زاده، کریمی، امید زاده و صمدی ؛
🌹 شهید علیدادی که در نبود خانوادهش فقط یک شب در خونهش خوابید و در جا شهیدش کردن😭،
🌹شهیدان سفارت،
و دیگر شهدایی که هر کدام به نحوی ناجوانمردانه و ناگهانی شناسایی میشدن و با شلیک موشک دشمن ملعون صهیونیست به شهادت میرسیدن😢.
پارسال همین موقعها بود، وقتی تو تشییع جنازه این شهدای بزرگوار در حرمهای حضرت زینب (سلاماللهعلیها) و حضرت رقیه (سلاماللهعلیها) شرکت میکردیم.
با خودم میگفتم: خدایا یعنی سختی از این بالاتر هم میشه که تو مملکت غریب این شهدای بزرگوار رو اینطوری با این مظلومیت بدرقه میکنیم،
خانوادههاشون چی میشن! چقدر ناراحت کننده است که باید تنها، بدون همسر و بابا به ایران برگردن😭.
اون موقع نمیدونستم تازه اون روزا، روزای پرنعمت و پربرکتی بودن که یه روزی مثل امروز دعا میکنم دوباره تجربهشون کنم،
🌷روزای قدم زدن تو صحن و سرای خانم حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و حضرت رقیه(سلاماللهعلیها).
🌷روزای دویدن و خوشحالی بچهها تو حیاط کوچیک خانم رقیه(سلاماللهعلیها)😇.
🌷روزایی که با دلی پر از دلتنگی میرفتیم حرم باشکوه حضرت زینب(سلاماللهعلیها) و با دلی پر از آرامش و صبر به خونه برمیگشتیم🥲.
نمیدونستم روزایی قراره برسه که دیگه نمیتونیم بریم زیارت و حرمهای خانمها خلوت میشه و اگرم شیعیان از دست شورشیها جون سالم به در ببرن و قصد زیارت کنن، باید با سلام و صلوات و ترس و لرز برن زیارت😥.
و روزهایی میرسه که آقای رئیسی و
اسماعیل هنیه و سید حسن نصرالله و الباقی شهدای مقاومت دیگه تو این دنیا نیستن و شهید شدن🥀.
تو این چند وقته...
فکر خلوت شدن حرم حضرت زینب (سلاماللهعلیها)، غریب و تنها شدن حرم حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
و نگرانی برای امنیت شیعیان و آواره شدنشون تو این سرما، لحظهای رهام نمیکنه😔.
ولی اینو خوب فهمیدم که خدا تو دل هر سختیای، یه تجربه ارزشمند قرار داده برای قویتر شدن، برای اینکه بیشتر بهش توکل کنیم و به یادش باشیم و الحمدلله علی کلی حال باشیم چه در سختی و چه در راحتی🤲🏻.
پ ن ۱: سختیهایی که خدا برامون مقدر کرده، باعث قوی شدن بچهها هم میشه، دختر ۸ ساله من به وضوح رفتارش نسبت به یک سال گذشته عوض شده و معلومه این تجربهها برای اونم مفید بوده.
با دیدن بعضی از رفتارهای بچهها به خودم میگفتم چرا من صبور نشم، چرا این دفعه من از بچههام درس نگیرم...
پ ن ۲: وقتی از شهید سید رضی موسوی حرف میزنیم، حیفه که از همسر بزرگوار ایشون چیزی نگیم، خانمی که سی و خردهای سال، پا به پای مجاهدتهای همسر شهیدشون در سوریه حضور داشتن و نقش ارزشمند خودشونو ایفا کردن😇.
ایشون بعد از چند سال حضور در مدرسه ایرانیهای سوریه، حکم بزرگ مدرسه و به نوعی مادر مدرسه رو داشتن و معلم ورزش بچهها بودن، بعد از شهادت همسرشون باید برمیگشتن😢.
طبیعتاً بچهها خیلی ناراحت بودن و تو مراسم تشییع حرم حضرت رقیه(سلاماللهعلیها) دور ایشون حلقه زده بودن و همشون گریه میکردن که: "خانم ترو خدا نرین، ما بدون شما چیکار کنیم، مدرسه بدون شما خیلی دلگیر میشه و...
خانم شهید محکم و استوار برای بچهها حرف میزدن و حتی ما بزرگترها رو دعوت به صبر میکردن...
این تصویر از ایشون تا عمر دارم از ذهنم بیرون نمیره.
ان شاءالله بزرگواران عرصه کتاب مقاومت با نوشتن زندگینامه چندین ساله ایشون در سوریه، درسنامه بزرگی برای مادران این سرزمین ایجاد کنن🌷🇮🇷🌹.
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
میگم اینو یادت رفته چوبخطهاشو بکشی؛ غلط گرفته
میگه نه مامان!
گفته بود برای گوشههاش بکشید
این گوشه نداره، نگاه کن.
دیدم راست میگه
گوشههاش خمیدهس😅😂
#بچهها_چقد_حواس_جمعن🤭
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
مادران شریف ایران زمین
⚜دورهی #رسانه_من_برای_تبیین توانمندسازی بانوان دغدغهمند برای روایتگری و جهاد تبیین، در بستر کان
فرصت ثبتنام تا آخر امشبهها
بدویید جا نمونید😋
مادران شریف ایران زمین
سلام مامانای مهربون🌱 وقتتون بخیر مادری هست که سومین فرزند خودش رو بارداره؛ اما به دلیل مشکلات مالی
سلام مامانا🌱
ظهرتون بخیر و تعالی
این مورد رو یادتونه؟
مادری که فرزند سومشونو باردارن و دچار مشکلات مالی شدیدی هستن؟
برای کمک به بدهی رهن خونشون، ۲۰ تومن از طرف ما و ۲۰ تومنم از طرف خیریه جمع شده. جمعا ۴۰ میلیون.
چون خیریه فردای سبز، سقف کمکهاشون رو ۴۰ میلیون قرار دادن.
اما مشکلاتشون زیادتر از ایناست.
متاسفانه آقا این ۱۰۰ میلیون پول رهن رو از یه جایی به صورت نزول😓 گرفته، و داره سود زیادی میده. که پول نزول، هم حرامه و هم بیچارهکننده.
خلاصه تصمیم گرفتیم بهجز ۲۰ تومن قبلی، دوباره با کمک همدیگه، ۳۰ میلیون دیگه جمع کنیم تا از این گرفتاری عظیمی که به خاطر نزول گرفتن توش افتادن، نجاتشون بدیم.
این پول صرف پرداخت اصل بدهی میشه. سود نمیدیم؛ چون حرامه.
میخوایم کمک کنیم تا اصل پول ۱۰۰ میلیون مال خودشون بشه و دیگه سود ندن.
بسمالله...
خدا از همگی قبول کنه.
حتی کمکهای در حد ۱۰ هزار تومن هم میتونه خیلی مؤثر باشه.
خدا به نیتها پاداش میده🌷
از طریق همین لینک قبلی (که دیروز سقفشو از ۲۰ میلیون به ۵۰ میلیون افزایش دادن) میتونید کمکهای خیرتون رو برسونید:
fardayesabz.sharif.ir/s/madaran_sharif_10
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif
«"مواظب باش نمیری"»
#_امینا
(مامان #_یاس ۲ سال و ۸ ماهه)
دست بردم درجه ی بخاری را پادساعتگرد بچرخانم و بیشتر کنم که ناغافل خاموش شد. هرچه کردم دوباره روشن شود ولو روی همان درجهی کم، نشد🤦🏻♀.
آقای همسر هم تماس گرفت که کارش امروز بیشتر است و فعلاً خانه نمیآید و این یعنی حالا حالاها سرما، مهمان ناخواندهی منزل ماست.
قلبم به رسم عادت تمام این روزهایم، باز پرکشید سمت زنان و کودکان فلسطینی، لبنانی و سوری، حتماً سردشان است، آوارهاند، گرسنهاند و ترسیده!
بینشان هم خانم باردار یا خانمی که تازه زایمان کرده هست، قطعاً هست😢!
چه حالی دارند توی آن اوضاع؟! با آن شرایط حساس و نیازهایی که یکی دوتا نیستند، چه میکنند.
غم مینشیند به جانم، جایی از درون جمجمهم تیر میکشد😔.
کاسه بشقابهای نشسته خودی نشان میدهند، در این سرمای خانه، تصور دست بردن زیرآب و ظرف شستن هم برایم سخت است ولی باید بشورم🥶.
به ناچار شعلهی اجاق گاز را روشن میکنم، دستهایم را بالای آتش آبی رنگ میگیرم، بلکه گرمتر شود و بعد، ظرف غذا و قاشق کوچکی میگذارم جلوی دخترم"خودت رو بپیچون توی پتو، تا سردت نشه" آخرین سفارش را هم میکنم و برمیگردم سراغ ظرفها. پرندهی ذهنم دوباره پر میکشد.
چه میکنند دخترکان کشورهای همسایهم؟ زمان گرسنگی، غذایی هست برایشان؟ یا پتویی که هنگام سرما، دور خود بگیرند یا اصلاً مادری که سفارش کند مواظب خودشان باشند😭؟
ظرف میشورم و فکر میکنم.
فکر میکنم میان این همه آوارگی و تنهایی زنان ملتهای همسایه، من نشستهام اینجا، زیر سقف خانهم، امنیتم را کسی به سرقت نبرده و دغدغهم تحمل سرمای درون خانهست و این که نکند دخترکم چند قاشق کمتر از دیروز غذا بخورد🥲.
لیوان کف آلود را زیر شیرآب میگیرم و در ذهنم دنبال بهای امنیتم میگردم.
چه کسی و چه چیزی بهای این تامین مرا داده؟
صدای دخترک معصوم شهید مدافع حرم، در فضای ذهنم پخش میشود.
قیمت امنیت من همان اضطراب پشت جملهی "مواظب باشیا که نمیری" دخترک است، خطاب به پدرش.
همان سخت دل کندن و دل بریدن لحظه آخر، که دم رفتن دست دور پای بابا حلقه کند، بلکه چندثانیه بیشتر پدرش را به آغوش بکشد😭.
بله! تاوان امنیت مرا این دختر و امثالش دادن.
تا زیر سایهی دلتنگی خانواده شهدا برای عزیزشان، من، زن ایرانی، میان این همه هیاهو...
به دور از غارت و ویرانی و گرسنگی، در امنیت آشپزخانهم برای دخترکم غذا ببرم🥣.
ظرفشویی را خشک میکنم و برمیگردم، با دیدن ظرف خالی، مطمئن میشوم دخترم همه غذایش را خورده الحمدلله.
گرسنگی علاج دارد، اصلاً همه چیز در این دنیا علاج و تسکین دارد جز دلتنگی و فراق! جز غم پنهان در "مواظب باش نمیری"😭🥀.
[به یاد ویدئوی صحبتهای شهید سیدمصطفی صادقی با دخترش، که این روزها مداوم در ذهنم پخش میشود]
🍀🍀🍀
کانال مادران شریف ایران زمین
@madaran_sharif