➖یکی از نکاتی که از این کتاب برای من خیلی مهم بود این بود که این بانو با وجود بدرفتاریهای شدید همسر هیچوقت اجازه بی احترامی فرزندان به پدر را نمیدهند و حفظ حرمت و شأن پدر خانواده خیلی خیلی براشون مهمه. 👌👌
#معرفی_کتاب
#قصه_ننه_علی
لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
👆پیام جناب آقای مرتضی اسدی نویسنده ی محترم کتاب «قصه ننه علی»
شماره تماس مادر شهیدان شاه آبادی( ننه علی) را دادند تا با ایشون صحبت کنم.😢😢
#معرفی_کتاب
#قصه_ننه_علی
لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
به نام خدا
➖ از ابتدای بارداری سوم، یک کانال شخصی برای خودم ایجاد کردم به نام «کانال ذخیره مطالب من»، تجربه های روزانه مرتبط با این دوران و ارتباط با بچه ها، با توجه به شرایط بارداری را در این کانال مینوشتم و ذخیره میکردم تا انشاالله بعد از تولد فرزندم به تدریج در کانال بگذارم. چون مطمئن بودم مامانهای زیادی از تجربه های این دوران با بچه ها می پرسند. به همین دلیل بود که چند ماه اخیر تجربه های روزانه خیلی کمتر شده بودند. چون بیشتر تجربه ها را برای آینده ذخیره میکردم.
🔴 انشاالله در شرایط مناسب این مطالب را هم در کانال قرار خواهم داد.
❌❌❌ در حال حاضر، شرایط پاسخگویی به سؤالات را ندارم، از همه دوستانی که مراعات میکنند بسیار سپاسگزارم. التماس دعا
🏴شهادت جانسوز امام موسی کاظم (ع) تسلیت باد. 🏴
🔘امام کاظم (ع): «تُستَحَبُّ عَرامَةُ الغُلامِ فی صِغَرِهِ لِیَکوُنَ حَلیما فی کِبَرِهِ.»
➖پسندیده است که فرزند در کودکى به بازیگوشی و شیطنت بپردازد تا در بزرگسالى بردبار و صبور باشد.بحار الأنوار، ج ۶۰، ص ۳۶۲
🔘امام کاظم (ع) :
➖اگر به فرزندان خود وعده چیزی می دهید، به عهد خود وفا کنید؛ چرا که آنان تصور میکنند که شما روزی رسان آنان هستید. خداوند از پایمال شدن حقوق بانوان و کودکان چنان خشم میگیرد که از سایر خطاها خشم نمیگیرد.
فروع کافی جلد ۷ صفحه ۱۲۹
🔘 امام موسی کاظم (ع):
➖ لقمان به پسرش گفت: ای فرزندم! همانا دنیا دریایی عمیق است که افراد زیادی در آن غرق شدند. پس باید کشتی تو در آن تقوای الهی(عمل به وظائف الهی) باشد، و آنچه آن کشتی را پر میکند ایمان باشد، و بادبان کشتی توکل باشد، و ناخدای آن عقل باشد و راهنمای کِشتی علم باشد و سکان آن کشتی صبر باشد.
اصول کافی، جلد۱، ص ۱۶
#شهادت_امام_کاظم
⚫️ لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak
به نام خدا
🔆 هفته اخیر چندصد پیام محبت آمیز از شما دوستان عزیزم داشتم، پر از لطف، محبت، همدردی، همدلی، بیان تجربیات تلخ و شیرین مشترک، راهکارها، پیشنهادها و...
تمام پیامها را تک به تک خوندم، و سعی کردم کوتاه تشکر کنم. بسیار درسهای مهمی از پیامها گرفتم. بسیاری از دوستان هم در مشهد و قم و... نائب الزیاره بودند از همه این عزیزان هم متشکرم.
هنوز هم بعد از گذشت یک هفته پیامهای پر مهر شما را دریافت میکنم و خدا را شکر میکنم به خاطر این جمع مهربان و صمیمی. اگر ناخواسته پیامی را ندیدم و پاسخ ندادم پوزش میطلبم. قصه ی «بهشتی که شتر بر زمین نشست»، تقدیم به شما همراهان و دوستان عزیز
به نام خداوند بخشنده مهربان
قصه ی : «بهشتی که شتر 🐫 بر زمین نشست»
🔸 شهر پر بود از جمعیت، هاشم و عبدالله دست همدیگر را محکم گرفته بودند و میان جمعیت به سختی حرکت می کردند. جمعیت آنقدر متراکم و زیاد بود که نمیتوانستند درست ببینند، شتر 🐫 به کدام سمت می رود. گاهی که جمعیت جلوی آنها را سد میکرد، خم می شدند، چهار دست و پا روی زمین خاکی از زیر پای مردم جلو می رفتند.
🔸هاشم گفت: عبدالله پیراهن مرا محکم بگیر تا همدیگر را گم نکنیم. او جلو میرفت، گاهی روی پنجه ی پاهایش بلند میشد و سرک می کشید تا میان آن جمعیت انبوه شتر را گم نکند.
🔸 پیامبر (ص) و یارانشان به تازگی وارد شهر آنها شده بودند و برای همه مهم بود که بدانند پیامبر(ص) کدام مکان را برای ساخت مسجد انتخاب می کنند. هر قبیله و خانواده ای دوست داشتند پیامبر(ص) محله آنها را انتخاب کند. شهر یثرب از آن روز مدینه النبی یعنی شهر پیامبر نام گرفت.
🔸عبدالله که نفس نفس می زد گفت: هاشم خسته شدم، چقدر مرا در این جمعیت دنبال این شتر 🐫 میکشی؟
🔸 هاشم گفت: بیا عبدالله تنبلی نکن! مگر خبر را نشنیدی! همه علاقه و اصرار داشتند پیامبر(ص) محله آنها را برای سکونت و ساخت مسجد انتخاب کنند اما پیامبر(ص) گفتند هرجا که این شتر 🐫 زانو بر زمین زد، همان جا محل ساخت مسجد است. افسار شتر را رها کردند تا ببینند کجا بر زمین می نشیند. برایم جالب است ببینم این شتر 🐫 زبان بسته آخر سر چه می کند!
🔸 در آن شلوغی و همهمه و صدای هلهله و شادی، همه سعی داشتند شتر 🐫 را به محل مورد نظر خودشان هدایت کنند، عده ای علوفه در دست داشتند تا شاید بتوانند حیوان زبان بسته را به سمت خودشان بکشانند. اما شتر 🐫 بی توجه به همه ی این هیاهوها راه خود را می رفت. بالاخره زانو زد و به زمین نشست، همهمه ها بیشتر شد، عده ای خوشحال و عده ای ناراحت بودند. پیامبر(ص) همان مکان را برای ساخت مسجد انتخاب کردند. آن زمین را از صاحبش خریدند و از فردای آن روز کار ساخت مسجد شروع شد.
🔸 هاشم صبح زود به دنبال دوستش عبدالله رفت.
➖کجایی عبدالله؟ زود باش باید برویم، همه دارند در ساخت مسجد کمک می کنند، تو را در جمعیت ندیدم به دنبالت آمدم، بیا با هم برویم، دیر می شود .
🔸 عبدالله گفت: من از پدرم شنیدم که مردها دارند سنگ میآورند! من و تو که از پس آوردن سنگ های سنگین بر نمی آییم. بعضی از این سنگها را چند مرد قوی بلند می کنند.
🔸هاشم گفت: اشکالی ندارد من و تو از پس خیلی کارهای دیگر بر می آییم. می توانیم سنگهای کوچکتر را دو تایی با کمک هم بیاوریم. برگهای خشکیده نخل را که می توانیم بیاوریم. تازه خاک لباس مردان را هم می توانیم بتکانیم، کاسه ای آب که می توانیم دست پدرانمان و یاران پیامبر(ص) بدهیم. مگر نشنیدی، پیامبر(ص) خودشان دارند پا به پای بقیه سنگ می آورند. هرکس از مردان بزرگ که نشسته بودند و فکر می کردند آوردن سنگ فقط کار کارگران و غلامان هست با دیدن این رفتار پیامبر از بیکار نشستن خود خجالت کشیدند، همه از پیر و جوان، سیاه و سفید و فقیر و غنی دارند کنار پیامبر(ص) کار میکنند. تازه عمار یاسر را دیدم که سه تا سه تا سنگ می آورد.
🔸 عبدالله گفت راست می گویی؟ باورم نمی شود یعنی خود پیامبر هم سنگ می آورند. هاشم گفت: بله با چیزهایی که قبلا از پدرم در مورد پیامبر(ص) شنیده بودم اصلا چیز عجیبی نیست.
تازه تو نمی دانی که خودم با همین گوشهایم از علی (ع) چه شنیدم!
عبدالله گفت: چه شنیدی هاشم؟
هاشم گفت: مردی که نسبت به نظافت لباسش حساس بود، برای حفظ تمیزی لباسهایش تن به کار نمی داد، علی(ع)؛ گفت: کسی که مسجد را تعمیر میکند و مدام چه ایستاده چه نشسته در آبادی مسجد می کوشد با کسی که از گرد و غبار فاصله می گیرد و حاضر نیست در راه ساخت مسجد لباسهای او آلوده گردد برابر نیست.
🔸 هاشم و عبدالله هم سریع خودشان را به محل ساخت مسجد رساندند و مشغول کار شدند. مردی جلو آمد تا سنگ را از دست پیامبر بگیرد، گفت: ای پیامبر لطفاً شما بنشینید و این سنگ را بدهید تا من ببرم، پیامبر(ص) لبخندی زدند و گفتند: برو سنگ دیگری را بیاور،
رفتار پیامبر باعث شده بود مرد و زن و پیر و جوان و کودکان همه در ساخت مسجد مشارکت کنند و به کارکردن خود افتخار کنند.
_ منبع بخش مستند داستان: کتاب فروغ ابدیت، آیت الله جعفر سبحانی
#قصه_بهشتی_که_شتر_بر_زمین_نشست
👌 انتشار و کپی از مطالب،قصه ها و ایده های کانال، فقط با ذکر منبع و ارسال لینک کانال مجاز است. 🙏🙏
✅ لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
🔴 سلام به همه همراهان عزیز
در مورد تجربه های بارداری پیام زیاد داشتم، حقیقتا گذاشتن اون تجربه ها در کانال برای خودم سخت هست چون فکر میکردم که بعد از تولد فرزندم اونها را در کانال قرار میدم. خیلی از دوستان پیام دادن که اون تجربه ها را هم در کانال بگذارم. انشاالله از امروز به تدریج تجربه های روزانه بارداری را هم در کانال میگذارم و همین طور یکی از مطالب قبلی کانال، هر چند که پیشنهاد همیشگی من خواندن مطالب از ابتدای کانال هست.
#تجربه_های_بارداری
✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
به نام خدا
سلام
تجربه های دوران بارداری، هفته ششم
➖ شروع هفته ششم بارداری، ویار شدیدی که بیش از یک هفته هست شروع شده. توان جسمی که به یکباره خیلی کم شده. پنج دقیقه که سرپا هستم دلم میخواد غش کنم روی زمین. پس طبیعیه که به یک سری کارهایی که قبلاً میرسیدم انجام بدم الان نتونم رسیدگی کنم. دفترم را میارم و کارهایی را که معمولا در طول یک روز انجام میدم مینویسم. توی ذهنم اولویت بندی میکنم، کدامها مهمترند، کدامها را میشه مدتی انجام نداد. مثلاً مرتب کردن خانه که معمولا هرشب خانه را کامل مرتب میکردیم قبل از خواب، این را خط میزنم.
یا مثلاً کتاب خواندن، حالا یک مدت کتاب نخون اگر شد که خیلی بهتر اگر نشد هم، فعلا مهم نیست. ولی قرآن خوندن روزانه نباید حذف بشه. مقداری از خریدهای خونه را به همسر و پدرم بگم، حالا با پلاستیک که نمیبرند با خودشون چکار کنم🙈😂
➖ بازی با بچه ها، خیلی خیلی مهمه، حتی از پخت و پز و شستشو مهمتر. چرا؟ چون اگر نیاز بچه ها برآورده نشه بهانه گیری ها، لجبازیها و... زیاد میشه و همین باعث به وجود آمدن تنش و اعصاب خوردی و اذیت بیشتر برای هر دو طرف میشه به خصوص در سن پسر کوچیکه.
➖ اولویتها را مینویسم و میرم جلو تا آخر.
پس در حالی که خونه نامرتبه، کلی ظرف کثیف داریم، لباسهای سربند را جمع نکردم میگم بچه ها بیاید بازی.
👦🧒: آخ جون، مامان مامان، قایم موشک بازی، دزد و پلیس، بادکنک بازی
قیافه من: ☹️😩
ولی مامان امروز فقط شرایط بازی نشستنی را داره
➖چرا؟
میبینید که حالم خوب نیست( خوشبختانه سرما خوردگی، سرفه و آبریزش هم دارم، به دلایلی که قبلاً در #ورود_فرزند_جدید ذکر کردم بچه ها هر چه دیرتر مطلع بشن بهتره)
➖بازی نشستنی ولی در واقع ایستادنی هم میشه دارت🎯، باز هر چی باشه بهتر از دزد و پلیسه و قایم باشک هست.😉
✅ غرق در بازی با بچه ها که میشم انگار یادم میره حالم بده تا جایی که از سرگیجه میفتم. یکی یکی بغلشون میکنم بوسشون میکنم و میگم که چقدر دوستشون دارم : حالا مامان بره استراحت، شما هم بازی کنید.
#تجربه_های_بارداری
✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
💫به نام خدا💫
🌸سلام، شب همگی بخیر🌺
✅ یکی از بیشترین سوالاتی که مادران عزیز می پرسند این هست که چطور میتونیم صبور باشیم؟! یا اینکه چطور عصبانی نشیم؟!
✅ عوامل مختلفی این قضیه کمک کننده هستند. چون خیلی مفصل هست هر مورد را در یک قسمت مینویسم انشالله. اما ترتیب موارد به ترتیب اهمیت نیست، چون ممکنه برای هر شخص یک مورد مهم تر باشه و یا برای هر فرد فقط برخی موارد صدق کنند.
۱) شناخت و آگاهی کافی
✅ یکی از دلایل عصبانی شدن و یا نداشتن صبر مادر و یا والدین این هست که شناخت و آگاهی کافی از شرایط روحی و سنی فرزند خود ندارند. وقتی مادر هیچ گونه اطلاعاتی راجع به شرایط روحی فرزند زیر هفت سال خود ندارد، نمی تواند واکنشهای مناسبی را نشان دهد.
✅ برای مثال فرض کنید شما یک کودک را که عقب ماندگی ذهنی دارد می بینید، اگر این کودک به شما حرف زشتی بزند و یا عمل غیر معمولی را مرتکب شود، شما ناراحت نمی شوید، چون قبول دارید که او شرایط خاصی دارد. ما از یک فرد نابینا انتظار دیدن نداریم، از یک فرد که روی ویلچر می نشیند انتظار راه رفتن نداریم. اما بسیاری از مادرانی که کودک یک تا دو ساله دارند، پرت کردن اشیا توسط کودکانشان را یک کار غیر معمول می دانند و هیچ گونه آگاهی نسبت به طبیعی بودن این عمل ندارند. به همین دلیل با روش های نامناسب می خواهند از وقوع این پدیده جلوگیری کنند که به خاطر غلط بودن روش و نحوه برخورد با این عمل طبیعی فرزند خود نه تنها موفق نمیشوند بلکه به مشکلات بیشتری برخواهند خورد.
✅ اگر مادر شناخت و آگاهی کافی نسبت به شرایط یک کودک زیر هفت سال داشته باشد و بداند در هر سنی چه عملهایی طبیعی هستند و عکس العمل درست در مواجهه با این کارهای طبیعی فرزند چیست، طبیعتاً کمتر عصبانی می شود و کارهای معمول و طبیعی فرزندش او را کمتر ناراحت می کند. اما متاسفانه بعضی از مادران به دلیل نداشتن آگاهی کافی با برخوردهای نامناسب شرایط را برای خود و فرزند، بدتر می کنند.
✅ وقتی یک نوزاد متولد می شود، انتظار نداریم که نوزادمان از روز اول غذا بخورد زیرا نسبت به توانایی های جسمی یک کودک نوزاد آگاهی داریم. از کودک ۸ یا ۹ ماهه انتظار نداریم که بتواند غذای له نشده یا میکس نشده را درست بجود، چون ما نسبت به توانایی های جسمی کودکمان آگاهی داریم. ما از یک کودک چند ماهه انتظار نداریم که راه برود. از یک کودک سه ماهه انتظار نداریم که بنشیند .همه اینها و بسیاری موارد دیگر به این دلیل است که ما نسبت به شرایط جسمی فرزندمان آگاهی داریم ولی متاسفانه در اکثر موارد این آگاهی نسبت به شرایط روحی فرزندان وجود ندارد.
✅ برای مثال اگر مادر، آگاهی و شناخت کافی نداشته باشد که کارهایی مثل پرت کردن اشیا، مکیدن انگشت، کثیف کاری هنگام غذاخوردن، جیغ زدن، دست زدن به وسایل منزل، بیرون ریختن کمدها برای یک کودک زیر دوسال کارهای کاملاً طبیعی هستند، با برخوردهای نامناسب علاوه بر اینکه باعث ایجاد لجبازی های شدید در فرزند خود می شود، عامل تشدید این رفتارها در فرزند نیز خود میشود و این رفتارها به جای این که در مدت زمان کوتاهی از بین بروند، متاسفانه بدتر می شوند و گاهاً تا بالای هفت سال نیز ادامه دارند. و افزایش لجبازی در فرزند طبیعتاً بیشتر عصبانی شدن مادر و پدر را در پی دارد. به عنوان یک مثال دیگر وقتی مادر نمی داند کودک زیر دو سال علاقه ی چندانی به اسباب بازی ندارد و بیشتر از حدود هفت دقیقه با یک وسیله مشغول نمی شود، دیگر از اینکه فرزندش با هیچ اسباب بازی چند ساعت مشغول نمی شود ناراحت و عصبانی نمی شود و چندین مثال دیگر ...
ادامه دارد...
#عوامل_مؤثر_در_آرامش_مادر (قسمت اول)
#شناخت_و_آگاهی_کافی
🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtak
به نام خدا
تجربه های بارداری
➖مامان میای کشتی؟
کشتی 😳 نه یه بازی دیگه بگو
➖منو مثل وزنه بلند میکنی بندازی رو تشکها
آخه مادر محترم این چه بازیهایی که با بچه هات انجام دادی قبلا، حالا خودتم توش موندی!!!🤦♀😂
➖یکدفعه چشمم به بازی هزارسازه میفته که آوردم گوشه سالن مثلا #محیط_غنی بسازم😉، پسر جان سراغش نرفته. گفتم میخوای خودت وزنه بردار بشی با اینها میشه وزنه بسازی خودت وزنه بردار بشی
➖استقبال کرد ولی بعد از چند بار وزنه برداری شکل وزنه ها ذهنش را برد سمت چرخهای ماشین، پس رفت سمت ساخت ماشین و تخیلاتش و کشتی گرفتن و وزنه برداری را فراموش کرد.😉
#تجربه_های_بارداری
✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
#تجربه_های_بارداری
✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
به نام خدا
تجربه های بارداری
✴️ شروع هفته هفتم بارداری، باز حال بد مامان افقی. پسر بزرگه با دفتر نقاشیش میاد کنارم، دفترش را کنارم میگذاره و با خنده فرار میکنه، نقاشی را دیدم که البته نامه بود نه نقاشی، صداش میکنم، میگم خیلی از نامه اش خوشحال شدم، دعاش خیلی قشنگ بوده، چرا اینو نوشتی؟
➖چون همش حالت بده مامان، دلم میخواد زودتر خوب بشی
منم که مریض شدم خوب شدم ولی تو اصلا بهتر نمیشی یه جوری شدی مامان
✴️ میفهمم که نیاز دارند ظرف ارتباطمون را یکم پر کنیم.
میگم بچه ها من چون حالم بد بوده موهام را شونه نکردم. شما موهام را برام شونه میکنید، چشماشون برق میزنه. دو تا برس میارن، یک جعبه هم داخلش گیرمو و کلیپس و کش مو و... بود آدرس میدم از داخل کمد بیارن، گفتم اینها را هم بزنید تو موهای مامان، دو تایی مشغول میشن، دیگه کشیده شدن موها را باید تحمل کرد. هرچی گیرمو و کش و... یادگارهای دوران مجردی بود به خورد موهام دادن🤦♀😂
➖ مامان گوشی میدی عکس بگیریم ببینی چقدر خوشگل شدی، شب نشون بابا هم بدیم.
عکس میگیرن، غش غش میخندن و بعد میرن خودشون مشغول بازی میشن. این هم از وقت ویژه مادر فرزندی با یک مادر افقی😉
#تجربه_های_بارداری
✅ نشر فقط با نام و لینک کانال مادرانه های مشترک👈
@madaranehayemoshtarak
✨به نام خدا✨
🌸سلام، وقت همگی بخیر و شادی🌸
عوامل مؤثر در آرامش مادر
✅ در قسمت قبل از شناخت و آگاهی والدین نسبت به شرایط روحی فرزند در سنین مختلف، به عنوان یکی از عوامل کنترل عصبانیت و آرامش والدین گفتم.
عامل مؤثر بعدی پیروی از روایات و سیره معصومین و بزرگان در باب تربیت و نحوه برخورد با فرزندان هست.
قبلا یک سری مطالب را تحت عنوان #اسلام_و_تکریم_کودک و #حدیث_مربوط_به_امور_فرزندان در کانال نوشتم، پیشنهاد میکنم دوستان جدید در صورت تمایل، مطالعه کنند.
✅ در باب سیره و روش معصومین و بزرگان در برخورد با کودکان مطالب بسیار بسیار زیادی وجود دارد که همگی مؤید رفتار مهربانانه و نهی از خشم و عصبانیت بر فرزندان هستند. که علاوه بر مطالب قبلی، چند نمونه دیگر را هم اینجا آوردم.
✅ رسول اکرم(ص) فرمود: به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آن ها معاشرت نمایید.( بحارالانوار، جلد۲۳، ص ۱۱۴)
✅ مردی در حضور امام کاظم (ع) از فرزند خود شکایت کرد. حضرت فرمودند: فرزندت را نزن و برای ادب کردنش از او قهر کن، اما مواظب باش قهرت طول نکشد و هر چه زودتر آشتی کن.( بحارالانوار، ج ۲۳، ص ۱۱۴)
✅ امام علی (ع) فرمودند: پندپذیری انسان به وسیله ادب و تربیت است، چهارپایان و حیواناتند که تنها با ضرب و زدن تربیت می شوند.( غررالحکم، ص ۲۳۶)
#عوامل_مؤثر_در_آرامش_مادر (قسمت دوم)
#پیروی_از_سیره_معصومین_و_بزرگان
🌺لینک کانال مادرانه های مشترک👈
https://eitaa.com/madaranehayemoshtarak