eitaa logo
🇮🇷مادران میدان🇮🇷
827 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
179 ویدیو
41 فایل
🌱 امام خمینی(ره): «.... اگر در طول انقلاب وفاداری و عواطف و حضور زنان در میدان های مختلف، در راه پیمایی‌ها و انتخابات‌ها نمی بود، یقینا این حرکت عظیم مردمی، نمی توانست این گونه شکل پیدا کند.» مدار مادران انقلابی(مادرانه) ارتباط با ما: @M_borzoyi
مشاهده در ایتا
دانلود
-1735188733_-407741757.pdf
722.5K
این جزوه رو بخونید👆 به شما کمک می‌کنه که چطور بقیه رو اقناع کنید که در انتخابات شرکت کنند و حتما رأی بدن ۱۲ تا راه اقناع کردن رو یاد داده... با دقت مطالعه کنید و شروع کنید 〰〰〰〰〰〰〰 🔸@hsn_mokhtari "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
"مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💠 روشنگری در مجلس امام محمد باقر(ع) به مجلس روضه امام محمد باقر علیه السلام و برای تبیین دعوت شده بودم،روز جمعه بود و هیچکس برای همراهی با من در روشنگری نیامد... همه خانم‌های جمع برای شرکت در انتخابات ظاهراً توجیه بودند ولی مشتاقانه به صحبت‌هام در مورد انتخاب و انتخابات گوش می‌دادن تا بتونن اطرافیان شون رو برای شرکت در انتخابات قانع کنند. یک دوگانگی ضعیفی هم برای انتخاب نامزدهای انقلابی بینشون دیده می‌شد که با مشارکت خودشون در بحث، مسیر براشون روشن شد! چند تا کتاب و مقداری بروشور هم که برای اون روز نذر شده بود، بینشون تقسیم کردیم. الحمدالله جمع ساده و صمیمی ای داشتن و آدم کلی از بودن کنارشون انرژی میگرفت. 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠 اولین تجربه‌ی روشنگری در امامزاده امروز صبح که بیدار شدم نهار پختم،چایی آماده کردم،شیشه شیر بچمو بهش دادم و راه افتادم برای شرکت در کلاس آموزش روشنگری انتخابات. ازونجایی که عزای یکی از اقواممون بود،ساعت ۱۰ از حسینیه خارج شدم و با همسرم به مراسم عزا رفتیم. از مراسم که برگشتیم خانواده همسرم به خونه ی ما اومدن، سریع به کارهای خونه سروسامون دادم و مطالبم رو برای سخنرانی جمع آوری کردم چون بعدازظهر باید برای روشنگری به امامزاده میرفتم. نهار رو که خوردیم بچه هام تلویزیون نگاه میکردن و مهمونا در حال چرت زدن بودن،خونه رو سروسامون داوم و مطالبم رو تجمیع کردم که مهمونا هم بیدار شدن. دور هم یه چایی خوردیم و قرار شد من برسونمشون خونه شون و خودم برم امامزاده .. اولین جلسه ی تبیین من بود و کلی استرس داشتم و نگران بودم. دعا میکردم که حرف هام قابل فهم باشه و از خدا کمک میخواستم. به مقصد رسیدم و پیش بقیه ی دوستان نشستم... از غدیر پرسیدم،گفتم شما غدیر رو با چه چیزی میشناسین؟همه یک جواب واحد دادن همون تصویر که پیامبر(ص) و حضرت علی (ع) دست همدیگرو گرفتن... سوال بعدی پرسیدم پس چرا دستور خدا اجرا نشد؟!و امیرالمومنین به حکومت نرسید؟ با این سوال میخواستم نقش مردم رو توی انتخابات گفته باشم که حتی اگر خدا بخواد ولی مردم همراه نباشن امام معصوم هم نمیتونن کاری انجام بدن و کنار گذاشته میشن... یکی از خانومها پرسید اصلح در کاندیدها چه کسیست؟! پاسخ دادم هرکی بیشتر به دستورات خداوند عمل میکنه...مناظرات رو گوش بدید و تحقیق کنید...اگر باز هم به نتیجه نرسیدین از آدم‌های انقلابی مثل امام جماعت کمک بگیرید. بحث ادامه پیدا کرد که یه خانوم از اجاره های کمرشکن گله مند بود...باهاشون احساس همدردی کردم و گفتم ما هم توی شرایط شما هستیم... مسیری که توی این ۴۵ سال جمهوری اسلامی انقلاب رفته،با وجود تمام مشکلات،در مسیر پیشرفت بوده... مثل وزنه برداری که یه وزنه ی ۲۵۰ کیلو گرمی برمیداره، حتی اگر کسی ۲۰ کیلو از وزنه ها کم کنه باز هم فشار روی وزنه بردار هستش... در دوران روحانی تورم ۶۰ درصد هستش و این یک فاجعه بود اما با تلاش‌های شهید جمهور آیت الله رئیسی این آمار به ۴۰ و خرده ای درصد رسیده بود. اگر با انتخاب درست ما همین روند ادامه پیدا کنه و شخصی بیاد روی کار که انقلابی و متعهد به مبانی نظام،خداشناس و فعال باشه امید هست که ان شاءالله این تورم کمتر بشه. از اهمیت حفظ نظام گفتم و اینکه حفظ نظام مارو به ظهور آقا نزدیک میکنه... از خانوما سوالی پرسیدم،گفتم: از نظر شما حفظ نظام واجبتره یا حفظ جان امام عصر؟ یه عده گفتن حفظ جان امام و یه عده گفتن حفظ نظام.. براسون سخن امام رو گفتم که صدالبته حفظ نظام واجبتره و باید قدر این گنجینه ای که توی دست داریم رو بدونیم. در ادامه از دستاوردهای شهید جمهور گفتم. و بحث رو با این جمله که شرکت در انتخابات نشانه ی اقتدار ماست به پایان رسوندم. بحث که تموم شد یکی از حضار سوالی پرسید گفت که چرا آقای ... رد صلاحیت شد؟ براشون از موقعیت امروز و کارهاشون گفتم،تعجب کردن و گفتن ما اطلاع نداشتیم... 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 «مادران میدان جمهوری» در نماز جمعه شمال شهر اصفهان 💠 معرفی کتاب «مادران میدان جمهوری» توسط حجت‌الاسلام روح‌الله فیاض؛ امام جمعه اصفهان «به والله قسم! به رسول‌الله قسم! این کار بزرگی‌ست! از این‌ها کاری بر‌می‌آید که ممکن‌ست از هزاران نمازی که ما می‌خوانیم، برنیاید!» 🏷️ تهیه کتاب«مادران میدان جمهوری» از غرفه‌‌ «باسلام»🔻 http://basalam.com/hoseinieh_honar_sabzevar 🚩 همراه «حسینیه هنر سبزوار» باشید ➕ @hoseinieh_honar_sabzevar
💠 از تشییع جنازه شهید رئیسی تا مراسم رحلت امام چند روز بعد از شهادت آیت الله رئیسی یکی از بچه های مادرانه باهام تماس گرفت و گفت مادرم بمناسبت شهادت شهدای خدمت،روضه دارن و نمی‌خوان یک روضه معمولی باشه دوست داریم از واحد تبیین مادرانه کسی بیاد و صحبت کنه. با شرایط سختی که داشتم قبول کردم. دوتا از بچه هامو مجبور شدم با خودم ببرم، توی راه یکیشون خوابش برد و یکی دیگه رو هم وقتی رسیدیم به روضه، فرستادم توی اتاق با بچه ها بازی کنه... بعد از چند دقیقه ای از ورودمون شروع به صحبت کردم با ذکر آیه ای از قران با این مضمون که خداوند میفرماید شهدا هرگز نمی‌میرند و نزد ما روزی داده می‌شوند. و آیه رو تفسیر کردم... گفتم این روزی ای که توی این آیه نوشته شده چیه؟! این رزق و روزی،شادی و فرح و رضایتیست که در محضر خداوند به آن می‌رسند. افراد با تقوا از هرآنچه خدا به آنها می‌دهد انفاق می‌کنند،شهدا این رضایت الهی را انفاق می‌کنند در شهادت شهدا مثل حاج قاسم و رئیسی عزیز مردم بسمت ایشان گرایش پیدا می‌کنند و بیداری مردم از امواج رضایت الهی شکل میگیره. یه حس و حال زیبا در بین مردم پیدا میشه که میشه اینجوری دید که ثمره انفاق همون رزقی(فرح و رضایت) هست که به شهدا میرسه. به ضرورت شرکت توی انتخابات و امتداد مسیر خدمت اشاره کردم و اینکه ما موظفیم توی انتخابات شرکت کنیم و به کسی رای بدیم که مسیر شهید رئیسی رو ادامه بده. یکی از خانوم ها که توی مجلس بود گفت ما توی کشور خیلی مشکلات داریم و بحث حجاب رو پیش کشید و سوالاتی پرسید که من به سوالاتش جواب دادم. سوال پشت سوال می‌پرسید یجوری که اصلا مشخص نبود خواسته ش چیه... در حال گفتگو بودیم که مداح اومد و روضه خوانی شروع شد... بعد از تموم شدن برنامه ی مداح،من به این خانوم رو کردم و گفتم بفرمایید صحبت تون رو ادامه بدین... این خانوم شروع کردن به صحبت کردن و دو سه تا خانوم دیگه هم توی بحث شرکت کردن ولی این خانوم شبهه های زیادی از جناح های مختلف بیان می‌کرد و خواسته ش مشخص نبود... بین بحث وقتی پذیرایی میکردن صاحبخونه اومدن به من گفتن حتما این بحث رو ادامه بدین چون تاثیرش خیلی بیشتر از سخنرانی هستش. چند نفره گفتگو کردیم تا اینکه اون خانم خداحافظی کرد و رفت. ولی گفتگومون با بقیه خانمها ادامه پیدا کرد. یکی از مهمانها که دخترشون توی یه کشور خارجی مشغول تحصیل بود از همسرش و حضور در مراسم شهادت شهدای خدمت صحبت میکرد،میگفت خانوادم توی این وادی نیستن و همیشه منو مسخره میکردن که به راهپیمایی و مراسم شهدا میرفتم...انقلاب رو اصلا قبول ندارن... ولی سر قضیه ی شهدای خدمت همسرم رو توی عمل انجام شده گذاشتم و گفتم دوستم برای تشییع جنازه شهید رئیسی مارو ثبت‌نام کرده، بیا بریم... اول راضی نبود، ولی راضی شد و اومد. وقتی اومدن اونجا و سیل جمعیت رو دیدن ، به پهنای صورت اشک میریختن... هنوز نرسیدیم به شهرمون که دوباره به دوستم گفتم اسم مارو بنویسه که دوباره با کاروان برای رحلت امام به مرقدشون بریم. اما این بار همسرم گفتن چرا با کاروان؟!با ماشین خودمون میریم... انقدر اون فضا تاثیرگذار بود که این تصمیم رو گرفت... "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💠 بروید مثل حضرت زهرا (س) روشنگری کنید. تو خونه نشسته بودم که دوستم زنگ زد و گفت که دعوت شدیم به یه جلسه قرآن. با تردید قبول کردم. آخه روال روشنگری رو یه کوچولو فراموش کرده بودم. از همون لحظه استرسی شدم. فردا صبح هم دوره آموزشی روشنگری داشتم. فرصت زیادی برای مطالعه نبود. توی دوره چیزای خوبی در مورد ماجرای غدیر یاد گرفتم. تصمیم گرفتم همونا رو تو جلسه قرآن بگم. موعد جلسه که رسید، دخترا رو آماده کردم و خوراکی هم براشون خریدم و رفتیم به حسینیه. تا وارد شدم، گفتن شما سخنرانی؟ نمیدونم چرا معذب شدم. گفتم تقریبا. دخترام که از همون اول شروع کردن به شیطنت. با یکی از دوستام هماهنگ کرده بودم که بیاد و دخترا رو سرگرم کنه تا مزاحم بحث نشن. وقتی رسید، نفسی کشیدم و بچه ها رو بهش سپردم. اول چالش برگه های امتحانی رو مطرح کردم و براشون توضیح دادم. بعدش که دیدم همه ماشاءالله توجیه هستن و میخوان رای بدن، ماجرای غدیر رو براشون توضیح دادم. با روش گفتگو. _کی میدونه فایده های آب چیه؟ _ کشاورزی _تمیزی _آب مایه ی حیاته ... _ ولی آب یه فایده ی دیگه هم داره که تا الان نشنیدین. آب، وسیله ای برای بیعت کردن. تو ذهنشون جرقه زد و اشاره کردن به ماجرای بیعت زن ها با امیرالمؤمنین تو روز عید غدیر. براشون گفتم که اون زمانی که پیامبر از زن ها هم خواسته که بیعت کنن یا به قول معروف الان رای بدن، ( اون زمان که شناسنامه و کارت ملی و صندوق رای و اینا که نبود. مردم وقتی میخواستن کسی رو انتخاب کنن، باهاش بیعت میکردن.) تو غدیر تعداد زیادی زن با امام علی علیه السلام بیعت کردن و اکثرا به عهدشون وفادار موندن. تا جایی که ام سلمه همسر پیامبر به دلیل دفاع از حق امام علی علیه السلام، از مستمری خودش از حکومت اسلامی محروم شد. ازشون در مورد تصویری پرسیدم که تا میبینن یاد غدیر می افتن. _تصویر بلند کردن دست امام علی توسط پیامبر. _ درسته ولی غدیر یه تصویر دیگه هم داره. اون چیه؟ کسی چیزی نمی‌دونست. خودم براشون توضیح دادم که تصویر بعدی، تصویر بیعت مردم با ولی معصوم هست. به طور خلاصه بگم، از این گفتم که تصویر اول یعنی اینکه ماجرای ولایت امیرالمؤمنین بعد پیامبر، حرف خدا بود و تصویر بیعت مردم یعنی اینکه مردم هم باید پذیرفته باشند. یعنی خدا گفته باشد و مردم پذیرفته باشند. ولی زمان امام علی که خواص تو سقیفه کودتا کردن و مردم بی بصیرت هم عهدشون رو شکستن، حضرت علی به خاطر حفظ وحدت جامعه اسلامی، کوتاه اومد و خانه نشین شد ولی آیا حضرت علی و حضرت زهرا سکوت کردن و گفتن حالا که حقمون گرفته شده، پس ما هم هیچی نمی گیم؟ همه گفتن نه. _ درسته. حضرت علی و حضرت زهرا تبیین و روشنگری میکردن. چهل شب رفتن در خونه ی مهاجرین و انصار و مردم رو دعوت به حق کردن. حضرت زهرا تا جایی از حق دفاع کرد که در این راه شهید شد. اشکالی که به روضه های فاطمیه وارده اینه که فقط روضه ی در و دیوار و گوشواره میخونن ولی از دلیل این اتفاقات چیزی نمیگن. دلیلش این بود که حضرت زهرا از ولی خودش دفاع کرد. شهید راه دفاع از ولی و دفاع از حق و دفاع از حکومت اصیل اسلامی شد. مگه حضرت زهرا، سیدة نساء العالمین نیستن؟ مگه الگوی ما نیستن تو همه چیز؟ تو همسرداری و تربیت فرزند و خانه داری و حق همسایه و عبادت و...؟ همه تایید کردن. _خوب پس اینجا هم ایشون الگوی ما هستن. تو دفاع از حق، تو سکوت نکردن در برابر ظلم، تو دخالت در امور حکومتی و سیاست، تو روشنگری و دفاع از ولی و... ایشون باید الگوی ما باشن. شما که الحمدالله همه تون میخواین رای بدین و طرفدار حق هستین، برین با چهار نفر دیگه هم صحبت کنین،با همسایه، دختر، پسر، عروس و داماد، نوه، دوست، خواهرزاده و... تا رای بدن و رای درست بدن. مناظره ها، برنامه های تلویزیونی رو ببینین و از اونایی که بهشون مطمئن هستین بپرسین. به کسی رای بدین که مثل شهید رئیسی باشه. دیدین که خدا هم انتخابش کرد. مثل حضرت زهرا اقدام کنین و روشنگری کنین. از کسی که حقه دفاع کنین. صحبتام تموم شد. دوستمم اومده بود و در مورد اصلح و معیارهای انتخاب اصلح حرف زد. ازمون میپرسیدن که شما میگین به کی رای بدیم؟ ما هم کاندیدای مورد نظر خودمون رو بهشون می‌گفتیم. بعد از تموم شدن جلسه دعامون کردن و تشکر. راستی یادم رفت که بگم اون وسط یه پیرزن نازنینی بود که خیلی خوشمزه باهامون همراهی می‌کرد و نظر میداد و از شهید رئیسی خیلی تعریف می‌کرد. بعد اتمام مجلس خداحافظی کردم و راهی خونه مون شد. "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💠 امروز یاد گرفتم که فقط برای خدا باید رای داد. عصر قرار شد با بچه‌ها بریم میدون هفت تیر برای روشنگری چون محله حاشیه شهر بود احساس کردم با چالش‌های شدید اقتصادی روبرو بشیم ولی ‌بعد از کمی گپ و گفت متوجه شدیم اکثر خانم‌های حاضر در جلسه موافق رای دادن هستن برای همین انتخاب و اثر انتخاب‌ها رو براشون تبیین کردیم که خیلی خوب هم تو بحث همراهی می‌کردند‌ از وظایفشون تو عصر ظهور حرف زدیم بعد از جا افتادن موضوع براشون ازشون خواستیم که به نیت مادر سادات برای شادی دل امام زمانشون هر کسی هسایه‌ها و اقوامشو بیاره پای صندوق رای حتی گفتیم روز رأی‌گیری می‌تونن افراد میانسال محله یا اونایی که بچه کوچیک دارند رو کمک کنند تا بتونند برند و رای بدن گفتیم آخه شما هم یک یاور برای حضرت حجتی معرفی کتاب داشتیم برگزیده‌هایی از کتاب سنگ‌محک، تکرار و تغییر و جعبه سیاه رو با تعدادی بروشور در اختیارشون گذاشتیم به جوون‌ترهای مجلس هم کتاب سفر به دنیای ناشناخته‌ها را دادیم و ازشون خواستیم توی جلسات هفتگی هر هفته یکی از دستاوردهای ایران رو برای دیگران معرفی کنند آخر مجلس حاج خانومی اومد و گفت و دوره‌های قبلی یکی از نامزدها بهم قول داد شوهرمو ببره سر کار من هم همه‌ی قوم و خویشام که بیشتر از ۵۰ نفر بودن رو بردم پای صندوق رای و به اون نامزد رای دادند ولی برامون هیچ کاری که نکرد هیچی دیگه تلفنمونم جواب نداد اما امروز یاد گرفتم که فقط برای خدا باید رای داد. 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠 "عید غدیر" یعنی "جشن انتخاب" بعدازظهربخاطرجلسه شورای بسیج دعوت شدم مسجد،تعداد زیادی خانم که همه یاشورابودن یاسرگروه پایگاههای بسیج بودن هم دعوت شده بودن یکدفعه بین اون خانمهادوستمودیدم احوالپرسی کردم ونشستم.من بالای مجلس بودم ودوستم وسط مجلس.میخواستم بحث انتخابات رو شروع کنم امانمیدونستم چطوری.یکدفعه دلموبه دریازدم وباصدای بلندبه دوستم گفتم برای انتخابات چیکارکردین؟دوستم گفت اینقدراعصابم خردشده.گفتم چرا؟ گفت اونروزتوکوچه به همسایه هام گفتم به کی رای میدین اوناگفتن بروبابا ماکه رای نمیدیم توهم ازبس میری مسجداینارو تومخت فرو میکنن.میگفت منم خیلی ناراحت شدم باهاشون بحث کردم. بهش گفتم اتفاقاکاراشتباهی کردی.تونباید باعصبانیت وحرفای ناراحت کننده کاری کنی که اگه حتی یک درصدهم امید به رای دادنشون هست ازهمونم پشیمون بشن. باید بشینی دوستانه باهاشون صحبت کنی تاقانع بشن.نبایددرمقابلشون جبهه بگیری.باید بهشون بگی اگه رای ندن چه اتفاقی برای کشورمیفته.بهشون بگی اگه رای ندن دیگران بجاشون تصمیم میگیرن و دوباره یه انتخاب اشتباه کشوررو چندسال عقب میبره وزحمات شهیدرئیسی ازبین میره.دیدین درزمان آقای روحانی چقدرکشوردچارمشکل شد،اماخدارحمت کنه آقای رئیسی رو ایشون۳سال نخوابیدن وشب وروز برای مردم کارکردن وچقدرگره ازکارکشوربازشد.بایددستاوردهای آقای رئیسی رومقایسه کنی براشون با دولت قبل. گفتم ازشون بپرس دوست دارین دوباره کارخونه هاتعطیل بشه وشوهراتون خونه نشین بشن،دوست دارین تورم بره بالای ۶۰درصد اصلا ازشون بپرس امیرالمومنین وغدیرروقبول دارن؟گفت اره بابا اتفاقایکیشون سیدهست.گفتم خوب ازهمین ایام غدیراستفاده کن.بگوجشن غدیریعنی جشن بیعت،جشن انتخاب.اماانتخاب درست.انتخاب اصلح.خانمای دیگه هم گاهی توبحث شرکت میکردن وحرفای منوتاییدمیکردن واحسنت وآفرین میگفتن.بحثمون گرم شده بودکه یکدفعه مهمان جلسه واردشدوبعدازاحوالپرسی گفت حرفاتونوشنیدم ومنم دوست دارم ادامه حرفای شماروبگم و رفت سراغ انتخابات ومنم خیالم راحت شدکه یک نفر بامعلومات بالا اومده تادیگران رو توجیه کنه وباتوجه نشستم به حرفاش گوش دادم. تجربه روشنگری من😎😎😎 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠خرید با طعم نماز و تبیین! بعد از ظهر با همسر و پسر۳ساله م برای کارهای شخصی به بازار رفتیم. نزدیک اذان شد،به همسرم گفتم:بریم مسجدجامع نمازبخونیم بعدبریم دنبال بقیه کارها؟ ایشون هم قبول کردن... دوست داشتم پسرم رو با همسرم بفرستم سمت مردونه اما پسرم راضی نشد... من و پسرم رفتیم سمت زنونه و نشستیم توی صف نماز... پسرم یه مهر برداشت و با همان حالت کودکانه نماز میخوند. خانمی که پیشم نشسته بود،گفت: از بچگی بچه هامونو میاریم مسجد که وقتی بزرگ بشن،آدمای درستی بشن.. اما متاسفانه بزرگ که میشن نه نمازمیخونن،نه انقلاب روقبول دارن. گفتم: نگران نباش خانم، اینا اقتضای سن شونه بعد دوباره درست میشن،پسربزرگ من الان۲۳ساله شه قبلا که کوچیک بود حتی نمازشب میخوند اما یه مدت کوتاهی کلا نمازخوندن رو گذاشت کنار!!بعددوباره برگشت به حالت اول... اون خانم گفت: میدونی خانم، اصلا دیگه هیچ چیزی روقبول نداره...گفتم من بهش حق میدم.وقتی امثال آقای ؟؟؟؟ با لباس روحانیت میاد هر غلطی میکنه این جوون هم فکرمیکنه همه مثل هم هستن. خانمه گفت: آفرین...حرف منم همین بود اما نمیتونستم بگم... گفتم: آخه مردم اشتباه انتخاب کردن...خودشون مقصربودن! مگه خدابیامرز رئیسی یک روحانی نبود؟!اما دیدین تا پای جون برای مردمش کارکرد؟! الانم فصل انتخاباته باید درست تصمیم بگیریم و اصلح رو انتخاب کنیم که دوباره اون روزهای سخت تکرار نشه... گفتم: شما به کی رای میدی؟!در جوابم اسم یه نامزد خوب و انقلابی رو آورد😁 گفت من به آقای ؟؟؟ رای میدم اما پسرم اصلا نمیاد رای بده... میگه همشون مثل هم هستن.منم هرچی بهش میگم قبول نمیکنه... گفتم شما نمیتونی یک جوون رواقناع کنی، زیاد باهاش بحث وجدل نکن که زده نشه و از یک نفر که علم این کار رو داشته باشه و پسرت قبولش داشته باشه بخواه تا قانعش کنه که یه کاندید انقلابی،سالم،پرکار چقدر میتونه چرخ پیشرفت روجلو ببره...درهمین حین نمازدوم شروع شد و صحبت ما تمام شد... 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠 رای میدم، ولی همشون مثل هم هستند تو پارک ارم با دوستان قرار داشتیم بریم برای روشنگری گروه های دونفره شدیم هرجا یه گروه تو پارک نشسته بودن میرفتیم و ازشون اجازه میگرفتیم تا چند دقیقه ای باهم صحبت کنیم ۴تا خانم بودن که بعد اجازه و سلام ازمون خواستن رو حصیرشون بشینیم یه دختر ۱۴ ساله هم تو جمع بود گفتگو رو از اون شروع کردیم و گفتیم چندسالته و کلاس چندمی بعد از اینکه باهم گرم شدیم ازشون پرسیدیم که تو انتخابات شرکت میکنید یا نه ؟ همشون گفتن آره اگه شرکت نکنیم چیکار میشه بعد پرسیدیم که تحقیق کردین و به این نتیجه رسیدین که کی اصلحه دونفرشون گفتن آره ولی مامان همون دختر ۱۴ ساله گفت من بیسوادم بهش گفتیم خب مناظره ها رو ببین یا اگه کسی از اطرافیانت که بهشون اعتماد داری پرس وجو کن گفت حوصله ندارم رای میدم ولی همشون مثل هم هستن ازش پرسیدیم شما چندتا خواهرید گفت ۴ تا گفتیم همتون مثل هم هستین؟ گفت نه گفتم حالا بگو ببینم روحانی با شهید رئیسی مثل هم بودن گفت نه گفتیم خب پس نمیشه بگیم همشون مثل هم هستن ما میتونیم تحقیق کنیم ،مناظره ها رو ببینیم یا از افراد مطمئن و مومن سوال کنیم بنده خدا شروع به درد دل کرد که یه زمین ۲۵۰ متری با قالیبافی چندسال پیش خریده برای آینده بچه هاش که چندطبقه خونه بسازه ولی شهرداری ازشون گرفته بود چند دقیقه ای به درد دلاش گوش دادیم تا سبک بشه بعد که دید به حرفاش صبورانه گوش دادیم و بعضی جاها که از گرونی و مسئولین مینالید بهش حق دادیم گفت شما راست میگین دخترم همشون مثل هم نیستن حالا کدوماشون خوبن بنظر شما؟ ماهم فرد اصلح رو بهشون معرفی کردیم و از اینکه وقتشونو گرفته بودیم عذرخواستیم و خداحافظی کردیم. "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💦 قطره قطره، جمع گردیم 🌊 ستاد مردمی 🇮🇷ایران من🇮🇷 👈 ستادی برای گفتگوی مردم با مردم، 👈 ستادی برای پیوند زدن بندهای اخوت بر محور انتخابات 🤝 همزمان با عید سعید غدیر 🧕 ویژه بانوان ⚜ زمان: از ۵ تا ۷ تیرماه، ساعت ۱۸ تا ۲۱ ⚜ مکان: خیابان بیهق، روبروی پایگاه شهید شجیعی، مدرسه علمیه شریعتمداری مجمع بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار)
💠کمک رسانی خواهرانه چند روز پیش دختر دایی م باهام تماس گرفت،داشتیم با هم صحبت میکردیم... ازم پرسید برای انتخابات چیکار میکنی؟ گفتم سرم خیلی شلوغه... امروز دوتا جلسه برای روشنگری باید برم هم صبح و هم بعدازظهر... اصرار کرد که پس من براتون غذا میپزم و میارم... گفتم نه خودم یه کاری میکنم،شرمنده م نکن... ولی فایده نداشت... سرشب بود که یه سوپ گندم خوش مزه برامون آورد. بعداز یکی دو روز تو جلسه ای با هم بودیم، من با عجله وسایلمو جمع کردم که برم خونه چون همسرم بیمار بودن، منزل استراحت میکردن( از همسرم اجازه گرفتم که این جلسه رو برم و بعد میام میبرمت دکتر) و با تماس همسرم بین جلسه متوجه شدم بچه ها اذیتش میکنن و حالِ همسرم اصلا خوب نیست... خلاصه،وقتی جلسه تموم شد با عجله خودم رو به خونه رسوندم. دختر دایی ایم متوجه موضوع شد... بعد از رسیدن به خونه اوضاع رو سرو سامون دادم، بچه ها رو بردم منزل مامانم و شوهرم رو بردم دکتر... ساعت حدود یک ظهر بود و من ناهار درست نکرده بودم... چند تا رستوران سر زدیم تا برای شوهرم سوپ بخریم ولی هیچ جا سوپ آماده نداشتن. یهو تلفنم زنگ خورد...دختر دایی م بود، گفت چون شرایطت رو میدونستم براتون سوپ بار گذاشتم. با اینکه همسرشون تا دیر وقت سرِ کار بودن و فاصله ی منزل شون با ما زیاد بود زحمت کشیدن و سوپ به همراه کوکو برای بچه ها برامون آوردن... من واقعا شرمنده شدم! و زبانم از بیان این همه لطف قاصر هستش... @madaranemeidan
💠 پاسخ شما چیه؟ دیروز یک دختر نوجوان ۱۳_۱۴ ساله، که مادرشون از اعضای "مادرانه سبزوار" هستند، به من پیامی داد و راهنمایی خواست. پیامش رو میزارم اینجا تا ببینم پاسخ شما به این دختر نوجوانمون چیه؟ لطفا پاسخهاتون رو به آیدی زیر ارسال بفرمایید:👇 @rahil57 ✅ پیام این دختر نوجوان رو بخونید👇 من وقتی می‌بینم چقدر مردم ما تو گمراهی هستن و حقیقت رو نمیدونن خیلی اذیت میشم بنظرم ادم باید همیشه طرفدار حقیقت باشه چه به نفعش باشه چه ضررش ولی من اصلا نمیگم که کشور ما هیچ مشکلی نداره و بهشته اما اونجوری که رسانه ها میگن هم نیست وقتی تو این یکی دو سال بیشتر با فضای مجازی و رسانه ها و سیاست و دین و کشور و... آشنا شدم و خیلی مطالبی درموردشون فهمیدم وقتی کسی ضد حقیقت حرف میزنه خیلی بهم میریزم اونجوری نیست که بخوام چیزی بگم یا همیشه بحث کنم و... اما یهو از درون یه جوری میشم حالم بد میشه میگم چقدر کشور و دین و انقلاب ما مظلومن که مردم حقیقت رو نمیدونن و فکر میکنن ما خیلی بدبختیم سر این موضوع اینقدر حالم بد میشد و میشه که سر درد میگرفتم یا گاهی حتی گریه هم میکردم و از لحاظ روحی بدجور بهم میرختم. میدونم خودمم میدونم در اصل من نباید خودمو اذیت کنم وظیفمه در حد توانم کار کنم ولی اذیت کردن خودم کار خوبی نیست اما نمیتونم دقیقا مشکلم همینجاست که نمیتونم بی خیال باشم و مثل خیلی ها بگم به من چه! نمیتونم با اینکه درستشم همینه اما من نمیتونم گاهی وقتا به بعضی ها حسادت میکنم میگم خوشبحالشون این دین و کشور و انقلاب رو دوست دارن و در حد توانشون کار میکنن اما مثل منم خودشونو اذیت نمیکنن بیشتر درگیر زندگی خودشونن اما من چی.. راستش من بهتون پیام دادم که بپرسم ایا شما راهکاری دارید که من این حجم از دغدغه رو کم کنم؟ نمیدونم تونستم قشنگ توضیح بدم یا نه ولی اگه خوب متوجه نشدید سوال بپرسید تا جواب بدم و بهتر متوجه بشید و براتون یه مثال میزنم تا حرفامو یکم کامل تر و مفهومی تر کنم😁 ببینید مثلا تو مدرسه هستم یعنی تو کلاسم و یهو یه بحثی میشه یکی با پوزخند میگه خب اینجا ایرانه ما از همه بدبخت تر و ... من خیلی بهم میریزم از درون وقتی ما کلی پیشرفت در زمینه های مختلف داشتیم و جهان انگشت به دهن موندن چرا اینا اینقدر خود تحقیرن کلی فیلم دیدم از خارج که جاده و خیابون ها افتضاح!! امنیت داغون دزدی و فساد فراوان و... پس چرا اینا میگن ما بدبختیم با اینکه خوشبختیم و برای همینا حالم بد میشه دوست دارم به همه بگم بابا ما خیلی هم خوشبختیم و از پیشرفت ها بگم اما نمیشه یا مثلا با خودم میگم چرا مردم ما اینقدر نمک نشناسن چرا میگن زمان شاه بهتر بود چرا برای انتخابات کلا ۴۰ درصد میان چرا چرا چرا یا مثلا چرا همکلاسی هام فکر میکنن دین اسلام خیلی بده چرا فکر میکنن ارزش زن رو اورده پایین چرا فکر میکنن چادر بده چرا فکر میکنن دوستی و حرف زدن با نامحرم خوبه و اسلام میخواد محدود کنه چرا حقیقت رو نمیدونن و باز هم چرا های دیگه که ارامش رو از من میگیرن گاهی وقتا با خودم میگم خدایا با ارزش ترین چیزی که الان من دارم جونمه حتی حاضرم جونمم بدم اما تفکرات مردم عوض بشه با اینکه شاید وقتش برسه جون ندم ولی اینقدر بهم فشار میاره که گاهی وقتا ولو زبونی این حرف رو میزنم. "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💠 مگر در غدیر چه اتفاقی افتاد؟! قسمت اول... دیروز به من اطلاع دادن توی محله ... قراره روضه ای برگزار بشه و ازم خواستن برای سخنرانی برم. انگار مقرر کرده بودن که بعد از شهادت آیت الله رئیسی هر خانومی میتونه توی خونه ش روضه ای برگزار کنه و از یک سخنران هم دعوت بگیره که بیاد و صحبت کنه. بخاطر اینکه اون محله،از نظر اقتصادی محله ی ضعیفی هستن... قرارگاه جهادی ای که در اون محل فعالیت دارند توی هزینه ی پذیرایی روضه ها کمک میکنن... خلاصه،من در ساعت مقرر خودمو به محل روضه رسوندم اما دیرم هنوز کسی نیومده... گفتن مسجد آش نذری پخش میکرده و همه رفتن اونجا...کسی نیومده روضه ی من!! صاحبخونه به دنبال خانوم ها رفت مسجد که بیلرتشون روضه..کم کم همه اومدن و مجلس شلوغ شد. من چند تا مطلب آماده کرده بودم که با توجه به فضا و مخاطب،صحبت کنم. از غدیر شروع کردم که برسم به انتخابات...گفتم غدیر میدونین چه عیدی هست؟!چه اتفاقی افتاده؟! همه با تعجب بهم نگاه کردن و رو به من گفتن نه...نمیدونیم!!!! با تعجب پرسیدم حتی توی تلویزیون نشنیدین؟! از قبل یه اطلاعاتی داشتم که این منطقه تلویزیون ندارن و بیشتر ماهواره دارن...فکر کردم و فهمیدم که چرا اطلاعات دینی شون اینقدر کمه... مختصر توضیح دادم: حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر خدا هستند و در غدیر از سمت خدا،حضرت علی (ع) رو جانشین خودشون کردن... و بعد از اون مردم اومدن و با حضرت علی (ع) بیعت کردن... میدونین بیعت یعنی چی؟! معانی ای میگفتن که اصلا ربطی به بیعت نداشت...حتی جوانتر ها نمیدونستن بیعت به چه معناست... تعجبم بیشتر شد توی دلم گفتم خدایا یعنی اینها هیچی نمیدونن؟هیچی به گوششون نخورده؟؟!!حالا من چطوری بحث رو با اینها پیش ببرم؟! دیدم چاره ای نیست،جزئیات عید غدیر رو تمام و کمال براشون باز کردم... پایه های اطلاعات شون خیلی ضعیف بود و این مسئله کار رو برای من سخت کرده بود. ادامه دادم: کسی هست نخواد توی انتخابات شرکت کنه؟! فقط یک خانوم گفت:من شرکت نمیکنم. دلیلشو که پرسیدم گفت : من می‌دونم اگر توی انتخابات شرکت نکنیم بدبخت میشیم،از این بدتر میشه اوضاعمون ولی باز هم من شرکت نمیکنم. سعی کردم با آرامش باهاشون صحبت کنم، اسمشون رو پرسیدم و رو به جمع گفتم کسی هست بخواد جواب خانوم فلانی رو بده؟! همه گفتن وظیفه مون اینه که رای بدیم،باید بریم...چرا نریم؟ از خودش پرسیدم گفتم دلیلتون چیه که نمیرین رای بدین؟! گفتن بخاطر اینکه اینا از قبل انتخاب شده هستن... دوباره رو به جمع گفتم کسی میتونه جواب این سوال ایشون رو بده؟! کسی چیزی نگفت... من سه تا دلیل منطقی براشون آوردم و گفتم: 1⃣پس چرا هر کسی میاد روی کار،تفکراتش با دولت های قبلی یکسان نیست؟ اگر بخوان از قبل انتخاب شده باشن کسی رو میارن که نزدیک به تفکرات خودشون باشه 2⃣اگر از قبل انتخاب شده هستن چرا اینهمه نامزد میان و اینهمه تبلیغ و هزینه میکنن؟ اگر اینطور باشه کاندیدا هم خودشون رو به زحمت نمیندازن... 3⃣دشمن داره انگشت میذاره روی بعضی کاندیدا و میگه به فلانی رای بدین،دشمن اگر بدونه از قبل انتخاب شده هستن پس میدونه این کار هم تاثیری نداره چون نظام خودش تعیین میکنه!! چرا باز هم میان شخص تعیین میکنن؟! وقتی داشتم در مورد متفاوت بودن روسای جمهور صحبت میکردم و نام میبردم،یکی از مهمانها گفت آها اصلا چرا احمدی نژاد رو رد کردن؟؟یه آدم بدردبخور بود که ردش کردن... من گفتم احمدی نژاد بهتر کار می‌کرد یا شهید رئیسی؟ گفتن شهید رئیسی... پرسیدم : احمدی نژاد ۴سالِ اول بیشتر کار کرد یا ۴ سالِ دوم؟! گفتن ۴ سال اول...دوره دوم کم کم داشت خراب میکرد. گفتم ۴ سال اول داشت براساس تفکر رهبر انقلاب کار می‌کرد که میفرماین برای مردم منطقه محروم کار بکنید،۴ سال دوم کم کم تفکرش منحرف شد و الان دیگه کلا از رده خارج شده و جلوی نظام و رهبری ایستاده. آیا با این تفکر به مردم خدمت میکنه؟! اگر تایید صلاحیت میشد و میومد روی کار چون تفکرش از سخن امام برگشته،دیگه کاری ما نمیکرد... ادامه دارد ... 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
💠 مگر در غدیر چه اتفاقی افتاد؟ قسمت دوم... توی همه کشور های دنیا برای نامزد انتخاباتی شدن یک فیلتری دارن، توی کشور ایران هیچوقت نمیگن چرا کسی رد صلاحیت شد...مگر اینکه خودش اعتراض کنه و بگه من پرونده م پاک پاکه وهر مشکلی دارم توی جامعه اعلام کنین. آنرا حساب که پاک است از محاسبه چه باک است؟! ولی آقای احمدی نژاد این کار رو نمیکنه چون خودش خبر داره از پرونده ش... در مورد اصلح بودن براشون گفتم و ازشون خواستم مناظره هارو گوش بدن که بتونن یه انتخاب درست داشته باشن. گفتم توی کاندید ها کسانی هستن که میخوان دولت روحانی رو ادامه بدن...آیا شما راضی بودین از آقای روحانی؟ بیشترین آمار تعطیلی کارخونه،تحریم،نرسیدن به قشر محروم این ها اتفاقات دولت روحانی بود. چون چشمشون مدام به غرب بود و معتقد بود باید با غرب دوست باشیم که بتونیم مشکلاتمون رو حل کنیم. و این کار رو هم کرد و اوضاعمون خیلی بدتر شد... باید به کسی رای بدیم که درد مردم رو بفهمه... صحبتهام رو به پایان رسوندم و مجلس تموم شد رفتم کنار اون خانمی که گفت رای نمیدم خداحافظی کنم.گفتم ببخشید که وقتتونو گرفتم. گفتن من همه حرفاتونو قبول دارم. ولی من باز هم رای نمیدم. گفتم مختارین هر کاری دوست دارین انجام بدین... دو تا خانوم دیگه کنارش ایستاده بودن گفتن شوخی میکنه،میره رای میده... گفتم بذارین بدونه بعد بیاد رای بده‌... هر جا هم جمعی بود،دوست داشتین باهام تماس بگیرین یا خودم یا دوستام بیایم صحبت کنیم. و خداحافظی کردم و اومدم بیرون. پایان🌱 👈 مجمع‌ بانوان "خط سوم" (مجموعه‌های فرهنگی بانوان سبزوار) https://eitaa.com/mb_khate3
اینم عکسی که موقع خروج از این روضه گرفتم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😍 چه انیمیشن خوشگلیییی 😍😍 مرحبا به سازنده ش 👏👏 این همه رای دادیم، چی شد؟! "مادران میدان" را دنبال کنید👇🏻 https://eitaa.com/madaranemeidan
💠 کلمات خوبخود بر زبانم جاری می‌شد یه روز صبح تا ظهر جلسه بودم،جلسه که تموم شد گوشیم زنگ خورد،یکی از اعضای مادرانه بود که گفت بمناسبت شهادت شهدای خدمت روضه گرفتم و ازم برای سخنرانی دعوت کرد...قبول کردم. ساعت ۲ رسیدم خونه و تند تند نهار آماده کردم،جمع و جور کردم و رفتم روضه. فرصت نکردم مطالب زیادی آماده کنم،گفتم خدایا...خودت کم کن،خودت که شرایط منو میبینی... وقتی وارد مجلس شدم گوش تا گوش مجلس،خانمها نشسته بودن و داشتن حدیث کساء میخوندن... منم رفتم یه گوشه نشستم و بعد از اتمام حدیث کساء شروع به صحبت کردم... مطالبی رو که آماده کرده بودم با موضوع انتخاب اصلح و مشارکت حداکثری بود،گفتم ما هر کدوم وظیفه ای داریم در قبال انتخابات و باید بهش عمل کنیم، برای تشویق به این کار،از سال ۱۴۰۰ و روشنگری هامون توی کوچه و خیابون گفتم و ازشون خواستم هر جا عده ای آدم جمع بودن باهامون تماس بگیرید که باهم صحبت کنیم.چند نفری شماره م رو گرفتن و ذخیره کردن... خیلی روضه خوبی بود،انگار کلمات خود به خود بر زبانم جاری میشدن... خوشحال بودم که مهمانها هم مشتاقانه گوش می‌دادن و هم همراهی می‌کردند... مراسم که تموم شد،صاحبخونه این دیوارکوب رو بهم نشون داد و گفت دخترم برای شما درست کرده اگر قبول کنید،خیلی خوشحال میشه... یک پاکت پول و دوتا ظرف شله زرد هم بهم دادن که اولی رو قبول نکردم و دونی رو قبول کردم که بچه هامو خوشحال کنم 😁 @madaranemeidan
💠دور همی نخود خورون با طعم سیاسی🇮🇷 دیروز نزدیک غروب بود،معمولا توی روستا خانما و اقایون وقتی کار صحرا تموم میشه، کوچه نشینی دورهمی دارن 🥰 🏡 اعضای محله ما توی روستا خیلی کم میمونن...وقتی کشت و کاری انجام میدن تا آخر تابستان یا ایام کوتاهی می‌مونن... 🌹 یا بعضی هاشون که سبزوارن آخر هفته میان برای اینکه آب و هوایی عوض کنن و هم کار کشاورزی شون رو انجام بدن 🍒 برای اولین بار این برنامه نزدیک غروب جلوی در خونه ی ما دورهمی خود به خود انجام شد و کاملا اتفاقی بود!!! همسایه ها یکی پس از دیگری دور هم جمع میشدن... منم ازفرصت استفاده کردم 😳😉 حاج اقا مون یکمی نخود جمع کرده بود،براشون آورد و مشغول نخود خوردن شدن. اینم بگم که اصلا کوچه نشینی رو دوست ندارن!!! شده یک هفته تمام خونه بمونن ولی اهل درخونه نشستن یا کوچه نشینی نیستن 🥺 اما این بار انگار معجزه بود... همه مشغول گپ و گفت شده بودن... _به به،عجب نخودهایی 😋🥰 +کجا کاشتی ؟؟ و حرفای کشاورزی رونق پیدا کرد... با خودم فکر کردم خوب حالا چه گریزی بزنم که ربطش بدم به انتخابات؟! 😟🤨 هرکسی یه چیزی میگفت و حرف خودشو میزد،گوش کننده فقط خودم بودم!!! _حاج آقا امسال میگن گیلاس ها کرم داره... _چقدر باغ ما علف درمیاد... _ما نخود کاشتیم ولی باد زد هیچی دونه نداره😩 _میشه به درخت زردآلو،گوجه پیوند زد؟! _ای برار ما هرچی سبزی بکشتیم هیچی بدر نرفت... _خاب حتمآ مورچه برده 🤭🐜🐜 _نه ای شگارها 🦘 بد جوری انگورهای مارو بهم زدن همچین بخاردین که مگی آدم بیه پَسَه کرده!! خدایا...داشت موقع اذان میشد... کی بریم از انتخاب پای صندوق ها؟! یه دفعه ای پریدم تو حرفشون🧕🙅‍♀ خوب چقدر دیگه تا مناظره مانده؟ امشب هم ساعت ۸ دوبار مناطره داره ؟؟!! یهو همه نگاه ها بسمت من شد! _ اییییییی چندی مناظره اخریش که چیشی؟! _ما ۴۰ سال رای دادیم، ولی خوب هرکی میاد از اون یکی بهتر حرف میزنن،قول‌هایی میدن که اصلا امکان انجامش نیست... _ما الان یه روغن گرفتم اینقدر گرون بود... _مثلا همین نخودها که کاشتیم حاصل نداده 😔 _ راست میگه گندم ازما با قیمت کم میخرن و میبرن جای دیگه فلان تومن گرونتر میفروشن ... گفتم راست میگین حرفای همتون رو قبول‌ فقط منم یک سوال دارم... اگه رای ندین نخود شما حاصل میده یا وضع کشور و گندم و ... بهتر میشه؟! گفتن خب اون شخصی که به حرفهاش عمل کنه کیه؟! کیو باید اتنخاب کنیم؟ _اینا همشون یکین... _هیچکس دیگه آقای رئیسی نمیشه!! گفتم ولی الانم هستن انشاءالله که اگر انتخاب ماها خوب باشه مثل دولت اقای رئیسی هستن 🤲 ولی این بستگی داره به انتخاب ماوشما یکی ازخانمها گفت: آره انقدر که دولت روحانی خراب کرد دولت‌‌‌ اقای رئیسی هرچی هم تلاش می‌کرد همه خرابکار هاشو نمیشد جبران کنه!!! یکی دیگه از همسایه ها گفت: آره خداییش همینطوره که شما میگین... خلاصه حرف ها در مورد انتخابات رونق خوبی گرفتن. وآخر هم گفتم فقط تحقیق کنید بعد رای بدین... به همونجا انشالله توکل برخدا انشاالله 🤲🤲☺️ خلاصه که قضیه نخود خورون دورهمی کوچه مون تبدیل شد به یک دعوت برای امدن پای صندوق ها... @madaranemeidan
‌🔹 صندلی‌ها حرف می‌زنند ۱۰ پوستر از‌ مجتبی مجلسی در نقد مدیران 🔺رسانه بافتار https://eitaa.com/baftar_resane ‌ ✅ پایگاه هنری محتوایی ایرانیوم @iraniyom