مدیحه_عیدغدیر_بیات اصفهان.mp3
5.45M
#عید_غدیر #آواز_بیات_اصفهان
#قصیده #حاج_اسماعیلی
چشمهها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر
باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر
فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن
خنده، گل میکرد بر لبهای صحرا در غدیر
بود پیدا در زلال جاری تکبیرها
نقطۀ پایان عمر تشنگیها در غدیر
جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زانکه نیست
این تجلّی را مجال جلوه إلاّ در غدیر
رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند
خطبهای شورآفرین و شورافزا در غدیر
تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ
کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر
عرشیان، در اشتیاق خاکیان میسوختند
تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر
«گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست»
کرد گل، گلنغمۀ احمد چه زیبا در غدیر...
دستِ رد بر سینه اغیار میزد آشکار
«عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر
گاه بیعت بود و، بدعت پا به پای فتنهها
خیمه میزد در کنار آرزوها در غدیر
خشمهای شعلهور، پژواک کینِ جاهلی
خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر...
یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا علی
از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟!
کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی
از طلوع آفتابِ عالمآرا، در غدیر
طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود
شد بهشت آرزوها آشکارا در غدیر
لَنْ تَرانی گو، ترانی گوی شد تا جلوه کرد
با تماشاییترین تصویر، مولا در غدیر...
📝 #محمدعلی_مجاهدی
✅ @madehin14
🍀
ماشاءالله می بینم که همه برا شرکت در دوره ی سینه زنی دست به کار شدید😎
💥همین الآن یه یا علی(علیه السلام) بگو و با انگشت مبارکت بزن رو آیدی ثبت نام دوره و اسم خودتو جزء لیست مادّحین حضرات آل الله بنویس😍👇
📞٠۹۹۳۶۴۱۶۷۷۱
🆔@madehine14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برای تهیه بسته آموزشی نوحه خوانی شامل آموزش نوحه های سنتی (سینه زنی و زنجیرزنی) و نوحه های سبک جدید (زمینه واحد و شور) به ادمین @madehine14 پیام بدید
@madehine14
🌸﷽🌸
🎤#آموزش_سینه_زنی
استاد حاج اسماعیلی
📚محتوای دوره آموزشی:
✅ متن اشعار سینه زنی در قالب pdf
✅ صوت های آموزشی
✅ سبک های سنتی و جدید
🎼 آموزش سبک سازی در نغمات و دستگاه های آئینی در مداحی
✔️ ارائه ی سینه زنی های متنوع برای #ده_شب_محرّم1403 با سبک های جدید مثل:
• زمینه
• واحد
• شور
• سینه زنی های سنتی مخصوصا زنجیرزنی
و...
💥💥💥💥💥💥💥💥💥
💰هزینه دوره آموزشی: ۴٠٠هزار تومان
✅ تخفیف 25 درصدی به مناسبت عید غدیر: فقط ۳٠٠هزار تومان🤩
💥💥💥💥💥💥💥💥💥
🌱شماره کارت⬇️
💳 6037697669943711
حمید حاجی اسماعیل زاده
📸 ارسال عکس فیش واریزی به آیدی(شماره تماس) زیر در ایتا:
📞٠۹۹۳۶۴۱۶۷۷۱
🆔@madehine14
❗️بعد از واریز هزینه و ارسال عکس فیش واریزی، لینک کانال آموزشی برای شما بزرگواران ارسال خواهد شد🤗
┏━━━ °•🍀•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🍀•°━━━┛
👆👆👆👆👆👆
♻️ معرفی دوره به دوستان و آشنایانتون در شب عید غدیر با شما😌
همچنین ثوابش هم مال شما😀
والله به خدا...🤷♂
زمزمه حضرت مسلم شورمحلی.mp3
3M
#فیش_روضه_محرم_1403
#شب_اول_محرم #حضرت_مسلم ع
#آواز_شورمحلی #زمزمه #نوحه_سنتی
امشب میان کوچه ها، خانه به دوشم
فردا به بازار وفا، جان می فروشم
ای یوسُف خَیرُ النساء
کوفه میا کوفه میا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
نامردم کوفه همه، پیمان گسستند
با سنگ بی مهری دلِ، مهمان شکستند
بویی ندارد از وفا
کوفه میا کوفه میا
▪️▪️▪️▪️▪️▪️
آتش زده غربت ز کین، بر تار و پودم
ای میزبانان من که بی، دعوت نبودم
گویم به سِبط مصطفی
کوفه میا کوفه میا
شاعر: حاج علی انسانی
@madehin14
روضه حضرت مسلم_ماهور همایون.mp3
12.64M
#شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم ع
#دستگاه_ماهور تا دقیقه 6:35
#دستگاه_همایون از دقیقه6:35تا آخر
#استاد_حاج_اسماعیلی
👇به همراه #فیش_روضه 👇
@madehin14
❁﷽❁
#فیش_روضه
#حضرت_مسلم_بن_عقیل
(علیه السلام )
السلام علیک یا ابا عبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
خدا رو هزار مرتبه شکر میکنیم
همین که زنده بودیم و
شب اول محرمو درک کردیم
از بی بی فاطمه ی زهراممنونیم
عرض میکنیم بی بی جان، ممنونتیم
همینکه امسالم لباس نوکری به تن ما کردید اجازه دادید جزء گریه کنان حسینت باشیم
تا ذکر حسین باشد/آماده و همراهیم
ما اذن عزاداری/ از فاطمه میخواهیم
تا جان به بدن داریم/ ما پیرو این راهیم
ما اذن عزاداری /از فاطمه میخواهیم
شب اول محرم، از قدیم رسم بوده
امشب برای سفیرابی عبدالله گریه می کنند شاید علتش این باشه،
همه ی اوناییکه مسلمو تو کوفه تنها گذاشتن، روز عاشورا، امام حسینم تو کربلا تنها گذاشتن، الانم همینطوره، حواسمون باشه، نکنه نائب امام زمانو تنها بگذاریم،
نکنه ولی فقیه ما، رهبر عزیز ما، از دست ماها به امام زمان شکایت کنه
امشب همینطور که برا مسلم بن عقیل گریه میکنی تو دلت بگو
یابن الحسن، یا امام زمان، آقاجان،
ما مثل مردم کوفه نیستیم آقا،
ببین چطور پشت نائب شما ایستادیم
اگه شمام بیاید هرگز شما رو تنها نمیگزاریم، حالا هر کجا نشستی و صدای منو میشنوی دست راستتو به نشانه ی بیعت با امام زمان بالا بیار و صدا بزن
یا صاحب الزمان....
با اضطراب و دلهره از روی بام ها
باشد از این سفیر به آقا سلام ها
مسلم بن عقیلو بردند بالای دارالاماره،
یه نگاهی کرد سمت مکه،
جایی که قافله ی ابی عبدالله آماده ی حرکت به سمت کوفه و کربلاست شروع کرد با امام حسین درد و دل کردن
در رو به روی دارالعماره ز کینه ها
باشد برای کشتن من ازدحام ها
حال و هوای شهر پر از بی وفایی است
بیعت شکسته اند همه بی مرام ها
آقاجان یا ابا عبدالله
این کوفیان بی خرد و تابع هوس
شرمی نکرده اند ز روی امام ها
اسفند توی کورۀ آهن بریختند
تا بوی کسب تازه رسد بر مشام ها
برخی برای گندم و برخی برای زر
حاضر شدند تا شکنند احترام ها
*(ورود به #دستگاه_همایون) *
چندین هزار نامه برایت نوشته اند
بوی فریب می رسد از آن پیام ها
آقای من، مولای من
"مولا میا به کوفه" فقط ذکر مسلم است
شاید رسد به تو همۀ این کلام ها
من سربریده ی سر دارالعماره ام
پس جان من فدای لب تشنه کامها
(۱)
همین که مسلمو به اسارت گرفتن تا دستای مسلمو بستند دیدن داره گریه میکنه،
یه نفر به طعنه گفت مسلم، چی شد؟
توکه مرد جنگ بودی حالا که فهمیدی داری کشته میشی داره به گریه افتادی
صدا زد
«والله ما لنفسی أبکی»
بخدا برا خودم گریه نمیکنم
پس برا چی گریه میکنی آقا؟
«ولکن أبکی لحسین و آل حسین»
(۲)
گریه میکنم برای اون آقایی که نامه نوشتم گفتم بیا
دست زن و بچشو گرفته داره میاد اما خبر نداره
آه
چند تا شباهت بین مسلمو خود ابی عبدالله ست
یکی یکی میگم هرجوری بلدی گریه کن
اول اینکه مسلمو تو کوفه سنگ باران کردند ارباب منو شماسیدالشهدارو هم سنگ زدند
دوم اینکه به لب و دندان مسلم جسارت شد لبهاش پاره شد دندونهاش شکست ارباب منو شمام، به لب و دندانش جسارت شد اما اینجا یه تفاوتیم وجود داره
موقعی که لب و دندان مسلمو شکستن نوامیس مسلم، دخترای مسلم، نبودن ببینن
اما قربون اون آقایی برم، نامرد هی با چوب خیزران میزد
جلو چشم دختراش
جلو چشم خواهراش
آه
یه دونه دیگه از شباهتارم بگم عرضم تمام
بدن مسلم رو از بالای دارالاماره به زمین انداختن ارباب منوشما سیدالشهدا از رو مرکب به زمین انداختن
اما بازم یه تفاوتی داره
بدن مسلمو لااقل لگد مال اسباشون نکردن
اما قربون اون آقایی برم که نامرد صدا زد کی حاضره با اسب بر بدن حسین بتازونه؟ ده نفر اومدن جلو گفتن: یاامیر
ما به اسبامون نعل تازه زدیم
آه جلو چشم زینب
جلوچشم بچه های حسین
هی با اسباشون میرن دوباره برمیگردن
هر جا نشستی ناله بزن
یا حســـــــــین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍🏻شاعر:سید سعید پور هاشمی
(۲) تاریخ طبری: ج5 ص374 ، الارشاد: ج2 ص59
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🎤مداح ارجمند : کربلایی حاج اسماعیلی
#فیش_روضه
#دستگاه_ماهور
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
روضه 2محرم_ ماهور.mp3
12.42M
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#دستگاه_ماهور از اول تا 9:40
#آواز_شورمحلی از 9:40 تا آخر
#استاد_حاج_اسماعیلی
👇به همراه #فیش_روضه 👇
@madehin14
❁﷽❁
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#فیش_روضه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
کاروان عشیره ی خورشید
وارد قتلگاه خون شده است
کاروانی که محو در معبود
وارد ورطه ی جنون شده است
روز دوم محرم همین که قافله ی
ابی عبدالله وارد سرزمین کربلا شدند
سیدبن طاووس تو لهوف این جوری نوشته آقا سیدالشهدا سوال کردند نام این سرزمین چیه؟
یه نفر گفت به اینجا کربلا میگن ،
تا اسم کربلا رو شنید
فرمود
اِنزِلوُها
یعنی از مرکب ها پیاده شید چندتا جمله فرمود ابی عبدالله
یکی یکی میخونم و ترجمه می کنم
فرمود :
هَاهُنَاوالله مَحَطُّ رِکابنَا،
این سرزمین همونجاییه که خیمه هامو نو بر پا میکنیم
وَ سفكُ دِمَائِنَا
اینجا همونجاییه که خونهای ما ریخته میشه
هَاهُنَاوالله مَحَطُّ قبورنا
اینجا همون جاییکه قبرهای ما رو برپا میکنند
تا اینجا کسی بلند بلند گریه نمیکرد
اما یه جمله ای فرمود ابی عبدالله
من میگم شاید از اینجا به بعد صدای ناله ی زینب بلند شد
فرمود
هاهُنا والله سُبِیَ حَریمِنا (۱)
یعنی این سرزمین همون جاییه که اهل بیت ما رو به اسارت میبرند
صدای نالتو آزاد کن بگو
حسین
یه جوری ناله بزن صدای ناله و شیون زینب و کسی نشنوه
حسین
جانم به این ناله ها
جانم به این گریه ها
همه ی دشت ساکت و آرام
در تماشای منظری زیباست
حالا خیمه ها رو برپا کردند یکی یکی میخان مخدرات از ناقه ها پیاده بشن
همه ی دشت ساکت و آرام
در تماشای منظری زیباست
دست عمّه درون دست علیست
پلّه ی عمه زانوی سقّاست
در همین دشت عاشقی می شد
خیمه هاشان یکی یکی برپا
خیمه ی زینب است پیش حسین
پاسدار حرم شده سقا
گوشه ی خیمه دختری کوچک
روی پای حسین خوابیده
ناگهان می پرد ز خواب خوشش
خواب آشفته ای یقین دیده
گفت بابا که خواب می دیدم
شامیان معجر مرا بردند
گوئیا در پس همین خیمه
عمّه جان تازیانه می خوردند
گوشه ی خیمه ای در آنسو تر
بین گهواره طفلکی خواب است
دخترک خواب دیده که سر او
بر نوک نیزه مثل مهتاب است
صداتو آزاد کن بگو حسین
امشب بگو آقا جان
اگر چه من لایق نیستم اما اجازه بده منم سیاهی لشکرت باشم
نکنه بچه هات از سیاهی لشکر دشمن به هراس بیفتن آقا جان
از سر اضطراب و تشویش و
بی قراری یکی یکی زینب
می شمارد دوباره تعداد
مردهای قبیله را امشب
با وجود تمام مردان و
غیرت آسمانی عبّاس
ترسی از جانب سیاهی ها
اندکی هم نمی شود احساس
از پس یکدگر گذشت ایّام
و کنون عصر روز عاشوراست
از روز دوم محرم ببرمتون عصر روز عاشورا
آسمان بی قرار و دلتنگ است
در دل اهل این حرم غوغاست
چه خبر بود؟
رفته بر روی نیزه ها خورشید
پیش چشمان خیس یک خواهر
دم به دم می رسد به گوش پدر
صوت کم جان هق هق دختر
دختر فاطمه پریشان است
خیمه ها گُر گرفته واویلا
دختری که کبود سیلی هاست
روضه می خواند از دل زهرا(۲)
همین که خیالشون راحت شد حسین به شهادت رسید
سر نورانی ارباب رو به نیزه ها زدن
صدا زد یه عده اراذل و اوباش بیان
میخاید چی کار کنید؟
باید به خیمه ها حمله کنید
خیمه هایی که روز دوم محرم، یکی یکی با چه صفایی برپا کردن حالا دارن همه رو آتش میزنند
مخدراتی که با چه احترامی وارد این سرزمین شدند حالا یکی یکی دارن فرار میکنن
حالا فهمیدی چرا ابی عبدالله فرمود:
هاهنا والله سبی حریمنا
اینجا همونجاییه که اهل بیت ما رو به اسارت میبرن
هرجا نشستی ناله بزن
یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱) لهوف سید بن طاووس
(۲) ✍وحید محمدی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_دوم_محرم
#روضه_ورود_به_کربلا
#دستگاه_ماهور
#آواز_شورمحلی
#استاد_حاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
❗️لطفاً با دقت بخوانید👇
🌱سلام علیکم خدمت شما بزرگوار✋
📝شرایط شرکت در کلاس #مجازی آموزش #دستگاه_ماهور:
فقط مخصوص خواهران
۱.دوره ی آموزشی دستگاه ماهور، ۳ ترم می باشد⬇️
• ترم اول👈 شعر خوانی
• ترم دوم👈 دعا خوانی
• ترم سوم👈 مرثیه خوانی
✅ همچنین آموزش صداسازی و اصول و فنون مرثیه و مقتل خوانی
۲.هر ترم آموزشی دارای ۱۴جلسه می باشد⬇️
✓ ۷جلسه به صورت آفلاین
✓ ۷جلسه به صورت آنلاین
۳.هفته ای دو جلسه و هر جلسه یک ساعت، کلاس های آقایان توسط #استاد_آقا و کلاس های بانوان توسط #استاد_خانم برگزار می گردد و تکالیف همه ی هنرجویان در کلاس آنلاین توسط استاد مربوطه ارزیابی خواهد شد.
۴.همه ی کلاس ها در بستر اپلیکیشن #قرار برگزار می شوند و هنرجو باید آن را روی گوشی نصب کند تا بتواند در کلاس های آموزشی شرکت کند.
۵.ظرفیت هر کلاسی محدود می باشد و هنرجویان باید هر چه سریع تر برای ثبت نام کلاس های آموزشی اقدام کنند تا از کلاس ها جا نمانند.
۵.در صورت تکمیل ظرفیت، ثبت نام متوقف می شود و ثبت نام های جدید موکول می شود به ماه های آینده.
۶.در صورت تمایل به شرکت در دوره ی جذاب آموزش دستگاه ماهور، ۲٠٠هزار تومان واریز شود به شماره کارت⬇️
💳 5892101449760947
به نام حمید حاج اسماعیلی
۷.بعد از واریز هزینه ی ثبت نام، فیش واریزی را همراه با نام و نام خانوادگی، نام استان و شماره تماس مجازی(ایتا) خود را به آیدی زیر ارسال نمائید👇
🆔@admin_madahyar
۸.بعد از قطعی شدن ثبت نامتان لینک گروه و کانال درسنامه ی آموزشی برای شما ارسال خواهد شد🤗
۹.پایان هر دوره ی آموزشی: با اعطای #گواهینامه_معتبر.
🌸 امیدواریم شما هم با ورود به این عرصه ی مقدّس از زمینه سازان ظهور ولیّ خدا باشید🤲
•••═━🍃❀💠❀🍃━═•••
🪴#مجمع_المادّحین_حضرت_زهرا(سلام الله علیها)🍃
@madehin14
هدایت شده از آموزش تخصصی مداحی و روضه
🌸﷽🌸
🎤#آموزش_سینه_زنی
استاد حاج اسماعیلی
📚محتوای دوره آموزشی:
✅ متن اشعار سینه زنی در قالب pdf
✅ صوت های آموزشی
✅ سبک های سنتی و جدید
🎼 آموزش سبک سازی در نغمات و دستگاه های آئینی در مداحی
✔️ ارائه ی سینه زنی های متنوع برای #ده_شب_محرّم1403 با سبک های جدید مثل:
• زمینه
• واحد
• شور
• سینه زنی های سنتی مخصوصا زنجیرزنی
و...
💥💥💥💥💥💥💥💥💥
💰هزینه دوره آموزشی: ۴٠٠هزار تومان
✅ تخفیف 25 درصدی به مناسبت عید غدیر: فقط ۳٠٠هزار تومان🤩
💥💥💥💥💥💥💥💥💥
🌱شماره کارت⬇️
💳 6037697669943711
حمید حاجی اسماعیل زاده
📸 ارسال عکس فیش واریزی به آیدی(شماره تماس) زیر در ایتا:
📞٠۹۹۳۶۴۱۶۷۷۱
🆔@madehine14
❗️بعد از واریز هزینه و ارسال عکس فیش واریزی، لینک کانال آموزشی برای شما بزرگواران ارسال خواهد شد🤗
┏━━━ °•🍀•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🍀•°━━━┛
روضه حضرت رقیه_ شورمحلی.mp3
12.07M
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه سلام الله علیها
#آواز_شورمحلی
#استاد_حاج_اسماعیلی
👇به همراه #فیش_روضه 👇
@madehin14
❁﷽❁
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه
#فیش_روضه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا بنت ابی عبدالله
ای از سـفر برگشـته بابا، پیکرت کو؟
سـیمرغ قاف عاشـقی بال و پرت کو؟
بـر روی شــاخ نیـزه ها گل کرده بودی
حـالا که پـائین آمدی برگ و برت کو؟
از من نمی پرسی چه شد این چند روزه؟
از من نمی پرسی نشـاط دخترت کو؟
امشب، هر کی حاجت داره
هر کی گرفتاره
هر کی مریض داره
دامن این خانوم سه ساله رو بگیره
این خانوم ،باب الحوائجه
این خانوم،دردانه ی اربابمون سیدالشهدا ست.
فقط خدا میدونه، روضه ی این خانومِ سه ساله رو، کسایی میتونن درک کنن که تو خونه دختر یتیم داشته باشن،
فقط همسرانِ شهدا، میفهمن یتیم داری چقدر سخته،
همین چند سال قبل تو اصفهان، جنازه ی یکی از شهدا رو بعد چند سال، تو تفحص شناسایی کردند، گفت من مامور شدم به خانواده ی شهید اطلاع بدم، وقتی اومدم در زدم یه دختر جوانی اومد درو باز کرد،
گفتم منزل شهید فلانی؟
گفت بله، من دخترشم،
تا بهش گفتم جنازه ی پدر شما پیدا شده، شروع کرد گریه کردن، گفتم قراره فردا ظهر، جنازه رو بیاریم خونه ی شماها، بعد میریم برا تشییع، دیدم دختر شهید با گریه و التماس، صدا زد میشه جنازه ی بابامو فردا شب بیارید؟
گفتم ما برا فردا ظهر برنامه ریزی کردیم
دیدم خیلی گریه میکنه و التماس میکنه قبول کردیم،
فردا شب ، همینکه با جنازه رفتیم تو کوچه ، دیدم همه جا چراغونه، تعجب کردم ،سؤال کردم چه خبره؟
گفتن تو این کوچه امشب ، مجلس عروسی برپاست، اومدم در خونه ی شهید، دیدم مجلس عروسی تو همین خونه ست، وارد خونه شدیم خواستیم برگردیم ،
دیدم فرزند شهید با چادر سفید اومد جلوتر، گفت خیلی وقته چشم انتظارم،
همه سر سفره ی عقد منتظرن پدر عروس، بیاد زود باشید بابامو بیارید،
چند سال از شهادت گذشته فقط چند تا پاره ی استخوان، اینا رو آوردیم
این استخونا روگذاشت کنار سفره ی عقد، گفت به همه گفته بودم، بابام میاد سر سفره ی عقدم،
بابام بهم قول داده بود،
دیدید بابام اومده.
دلت آماده شده؟ببرمت خرابه ی شام
تو خرابه ی شام ، وقتی سر بابا رو آوردن ،
صدا زد :
یا عمتی هذا راس من؟
عمه جون،این سر کیه؟
صدا زد،
هذا راس ابیک الحسین،
این سر بابای غریبت حسینه،
سر بابارو تو دامن گذاشت، شروع کرد با باباش درد و دل کردن،
آوای قـــرآن خـواندنت لالای ام بود
بابا بابا...
قربان قرآن خواندنت ،پس حنجرت کو؟
آخه همینطور که با سر باباش حرف میزد هی با دستای کوچولوش سر بابا رو نوازش میکرد نمیدونم دستش به کجا رسید یه مرتبه صدا زد
لب های من مثـل لبت دارد ترک ها
با این لب عطشان بگو آب آورت کو؟
بـابـا ، سراغ از گوشـوار من نگیری!
من از تو پرسیدم مگر انگشترت کو؟
بابا....
یکی دو بیت دیگه درد و دلای رقیه رو بخونم هر کی میخاد گریه کنه بسم الله
این چند روزه هر کسی سوی من آمد
فریاد می زد خارجی پس زیورت کو؟
بعد از غروب واقعه همبـازی ام نیست
خیلی دلم تنگش شده، پس اصغرت کو؟
آن شب که افتادم ز نـاقه
همه ی روضه من همین دو بیته
آن شب که افتادم ز نـاقه بر روی خاک
حوریه ای دیدم شبیـه مادرت، کو (که او)
با گوشه ی چادر برایم روسری ساخت
می گفت ای دردانه ی من، معجرت کو ؟
دیگر بس است این غصه ها آخر ندارد
من را ببــر، گــر چه کبــوتر پر ندارد(۱)
یه مرتبه دیدن ،صدای روضه خونه خرابه قطع شد، دیگه صدای ناله ی رقیه نمیاد،
شاید اول گفتن خدا رو شکر، رقیه خوابش برد،
اما همینکه زینب اومد بالا سرش، دید سر یه طرف ،رقیه یه طرف، اینقدر غصه ی باباشو خورده، از غصه دق کرده ، هر جا نشستی ناله بزن
یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍مصطفی هاشمی نسب
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه
#آواز_شورمحلی
#استاد_حاج_اسماعیلی
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
مدح حضرت زینب_نغمه حجاز.mp3
4M
#روضه_چهارم_محرم
#حضرت_زینب سلام الله علیها
#دستگاه_همایون #نغمه_عربی_حجاز
شاعر: سید جمال الدین شهرزاد
السلام ای دختر شاه نجف السلام ای صابر صحرای طف
السلام ای چادر زهرا به سر السلام ای نور خورشید و قمر
السلام ای مقتدای عالمین
السلام ای خواهر خوب حسین
السلام ای بانوی ماتم زده
صبر تو صبر جهان بر هم زد
السلام ای تار و پود فاطمه دختر صورت کبود فاطمه
السلام ای مظهر شور و شعور
پای تا سر عشق سر تا پا حضور
السلام ای کربلا در کربلا
ای به ایمان برادر مبتلا
السلام ای خطبه خوان شهر شام خواب را کردی به بدخواهان حرام
السلام ای چشم زیبا بین عشق
زینب کبری و زهرای دمشق
❁﷽❁
#شب_چهارم_محرم
#فیش_روضه
#روضه_فرزندان_حضرت_زینب
(سلام الله علیها)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین
السلام ای دختر شاه نجف
السلام ای صابر صحرای طف
السلام ای چادر زهرا به سر
السلام ای نور خورشید و قمر
چشم بهم زدیم رسیدیم به شب چهارم محرم، امشب مهمان عقیله ی بنی هاشم و دوتا بچه هاشیم.
السلام ای مقتدای عالمین
السلام ای خواهر خوب حسین
السلام ای بانوی ماتم زده
صبر تو صبر جهان بر هم زد
السلام ای تار و پود فاطمه
دختر صورت کبود فاطمه
السلام ای مظهر شور و شعور
پای تا سر،عشق سر تا پا حضور
السلام ای کربلا در کربلا
ای به ایمان برادر مبتلا(۱)
تا دید علی اکبر به شهادت رسید عبدالله بن مسلم بن عقیل هم به شهادت رسید دیگه زینب طاقت نیاورد هر دوتا پسرشو آماده کرد خودش لباس رزم تن این دوتا آقازاده کرد هر دو تا رو آورد محضر برادر، حالا میخاد مجلس گرمی کنه زینب
این دو سرباز جوان رزم آورند
هر دو ابن الجعفر ابن الحیدرند
دو وجیها عند ربک دو عزیز
میوه ی دل نور چشم حیدرند
دو چکیده آیه ی قرآن حق
دو اثر از مکتب پیغمبرند
این دو مشتاق صعود آسمان
در حقیقت بالهای جعفرند
تُنفِقوا مِمّا تُحِبُّونِ منند
گر چه هر دو ریزه خوار اکبرند(۲)
هر کاری کرد دید حسین راضی نمیشه ، صدا زد حسین جان، تو رو به جان مادرم، فاطمه ی زهرا اجازه بده این دو تا برن ، هر طوری بود اجازه ی میدانشونو گرفت، یکی یکی اول ،محمد، وارد میدان شد، یه چند دقیقه ای گذشت ،شاید زینب اول جلو خیمه ها ایستاده بود، رزم محمدشو تماشا میکرد از دور هی تکبیر میگفت، اما همینکه صدای ناله ش بلند شد، دایی جان ، به فریادم برس، دیدن زینب اومد تو خیمه، دیگه زینب از تو خیمه بیرون نیومد ، دومین پسر، عون به میدان رفت، رجز که میخوند نعره ی حیدریش، تمام لشکرو پر میکرد اما زینب دیگه از خیمه بیرون نیومد حتی اون لحظه ای که ابی عبدالله بدن نازنینشونو یکی یکی ، برمیگردوند سمت خیمه ها، دیدن زینب از خیمه بیرون نمیاد،
بعدها عبدالله جعفر تو مدینه سوال کرد
بی بی جان، یه سوالی دارم ازت، مگه بچه های من عیبی دلشتن،شنیدم هر شهیدی رو زمین میفتاد تو میرفتی بالا سرش، علی اکبر که رو زمین افتاد، تو اول اومدی کنار حسین، اما شنیدم وقتی بچه های من رو زمین افتادن ،از خیمه بیرون نیومدی زینب،
تا اينو شنید شروع کرد بلند بلند گریه کردن، صدا زد عبدالله، دست به دلم نزار، خدامیدونه منم دلم میخاست بیام بچه هامو بغل بگیرم، اما دیدم حسین هر قدمی که میاد سمت خیمه ها، یه نگاه میکنه سمت خیمه ی من، فهمیدم اگر بیام از من خجالت میکشه، نخواستم خجالت حسینو ببینم،
اما میخوام بگم بی بی جان،
من یه سوالی از شما دارم،
اون لحظه ای که غل و زنجیر به دستان شما میبستن،
سر نورانی برادرت حسین، بالا نیزه ها، اونجاچجورتحمل کرد؟
هر جا هستی ناله بزن یا حسین...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍سید جمال الدین شهرزاد
(۲)✍ جواد حیدری
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_چهارم_محرم
#فرزندان_حضرت_زینب سلام الله علیها
#دستگاه_شور
#دستگاه_همایون
#فیش_روضه
┏━━━ °•🏴•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🏴•°━━━┛
🌸﷽🌸
🎤#آموزش_سینه_زنی
استاد حاج اسماعیلی
📚محتوای دوره آموزشی:
✅ متن اشعار سینه زنی در قالب pdf
✅ صوت های آموزشی
✅ سبک های سنتی و جدید
🎼 آموزش سبک سازی در نغمات و دستگاه های آئینی در مداحی
✔️ ارائه ی سینه زنی های متنوع برای #ده_شب_محرّم1403 با سبک های جدید مثل:
• زمینه
• واحد
• شور
• سینه زنی های سنتی مخصوصا زنجیرزنی
و...
💥💥💥💥💥💥💥💥💥
💰هزینه دوره آموزشی: ۴٠٠هزار تومان
✅ تخفیف 25 درصدی به مناسبت عید غدیر: فقط ۳٠٠هزار تومان🤩
💥💥💥💥💥💥💥💥💥
🌱شماره کارت⬇️
💳 6037697669943711
حمید حاجی اسماعیل زاده
📸 ارسال عکس فیش واریزی به آیدی(شماره تماس) زیر در ایتا:
📞٠۹۹۳۶۴۱۶۷۷۱
🆔@madehine14
❗️بعد از واریز هزینه و ارسال عکس فیش واریزی، لینک کانال آموزشی برای شما بزرگواران ارسال خواهد شد🤗
┏━━━ °•🍀•°━━━┓
@madehin14
┗━━━ °•🍀•°━━━┛
روضه 5محرم عبدالله بن حسن ع.mp3
8.79M
#روضه_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
#آواز_بیات_اصفهان
#آواز_شورمحلی
👇👇فیش روضه 👇👇
@madehin14
❁﷽❁
#روضه_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
#آواز_بیات_اصفهان
#آواز_شورمحلی
👇👇فیش روضه 👇👇
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السلام علیک یا اباعبدالله
و علی الارواح التی حلت بفنائک
حال دل خیلی خرابه، کار دل ناله و آهه
شب پنجم محرم، دل ما تو قتلگاهه
امشب و فردا شب مهمان سفره ی با کرم امام مجتبی هستیم این دو شب متعلق به فرزندان امام مجتبی ست تو این دو شب، هر موقع اشکاتون جاری میشه هم امام مجتبی هم آقامون سیدالشهدا به چشماتون نگاه میکنند
روضه ی امشب دیگه مقدمه نداره، از همین اول مجلس ،دلتو میبرم تو گودال قتلگاه
هر طوری بلدید برا یتیم امام مجتبی گریه کنید
چقدر تیر چقدر سنگ، چقدر نیزه شکسته
روی خاک، تو موجی از خون، یوسف زهرا نشسته
اون کیه میره تو گودال، گمونم یه نوجوونه
مثل بچه شیر می مونه، وقتی که رجز می خونه
میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید
سی هزار گرگ، دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید
وقتی رسید تو گودال قتلگاه، دید یه نامردی ،شمشیرشو بالا برده ،فرق عمو رو نشانه گرفته، صدا زد : يابن الخبیثه اتقتل عمی
تو میخوای عموی منو بکشی، مگه من مرده باشم، من نوه ی همون مادری هستم که خودشو سپر امامش کرد من نوه ی پهلوون خیبر شکن علی هستم
میگه من هنوز نمردم، که عمومو دوره کردید
سی هزار گرگ، دور یک شیر، به خدا خیلی نامردید
از امامش مثه مادر، تو بلا دفع خطر کرد
جلوی طوفان شمشیر، لاله دستشو سپر کرد
نامرد شمشیرشو پایین آورد عبدالله دستشو بالا برد سپر بلای عمو کرد تیغ شمشیر دست عبدالله رو گرفت، دست این آقازاده ، به پوست آویزان شد اینجا بود به یاد بازوی ورم کرده ی مادرش فاطمه ی زهرا صدا زد وا اماه، یعنی مادرجان، ببین منم مثل تو دستمو برای دفاع از ولایت دادم
توی خون داره می خنده، عمو جون دیدی که مَردم
اگه تو خیمه می موندم، جون عمه دق می کردم
خدارو شکر نمی مونم، تو غروب قتل و غارت
مثه بابام نمی بینم، سوی ناموسم جسارت
خدا رو شکر نمی بینم، دست عمه رو می بندن
پای نیزه ی ابالفضل، به اسیری مون می خندن(۱)
تا ضربه رو خورد افتاد تو بغل ابی عبدالله، ابی عبدالله داره آرومش میکنه غصه نخور عبدالله، الان میری پیش بابات، الان مادرم فاطمه میاد، یه چند لحظه گذشت دیدن نامرد، حرمله پیدا شد نمیدونم یکی دو قدم دیگه تیر و کمان برا چیه؟ تیرو تو چله ی کمان گذاشت گلوی نازک عبدالله رو نشانه گرفت آنچنان تیرو زد گلوی عبدالله به شانه ی ابی عبدالله دوخته شد.
هر جا نشستی ناله بزن یا حسین
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
(۱)✍محسن عرب خالقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_پنجم_محرم
#عبدالله_بن_الحسن علیه السلام
#آواز_بیات_اصفهان
#آواز_شورمحلی #فیش_روضه
#استاد_حاج_اسماعیلی
@madehin14