#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ببار ای روح باران بر بیابانی که من دارم
بتاب ای ماه، در شام غریبانی که من دارم
در این قحطی عشق و سردی لبخندها گاهی
بگیر ای مهربان دستانِ لرزانی که من دارم
به سویت آمدم با غصههایی تازه، میدانم_
که آگاهی تو از اندوهِ پنهانی که من دارم
به جز تو ای امید مردم درماندهی عالم
که درمان میکند درد فراوانی که من دارم
برایت بازگو کردم دلم را چون یقین دارم
تو تسکین میدهی قلب پریشانی که من دارم
چراغ گریه را برداشتم در صحن آزادی
که شاید بگذرد یوسف به زندانی که من دارم
جواب التماسم را بده، ای ضامن آهو
ببین در اشکها قلب هراسانی که من دارم
دلم مثل کبوتر میپرد در صحنها، آری
به کاخ آسمان میارزد ایوانی که من دارم
جهان هرگز نمیبیند شکستِ شیعیانش را
همیشه رأیتش بالاست سلطانی که من دارم
امین الله میخوانم به چشم خیس و میگویم
امانت پیش تو ای شاه، ایمانی که من دارم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
همیشه قبل هر حرفی برایت شعر میخوانم
قبولم کن من آداب زیارت را نمیدانم
نمیدانم چرا این قدر با من مهربانی تو
نمیدانم کنارت میزبانم یا که مهمانم
نگاهم روبهروی تو بلاتکلیف میماند
که از لبخند لبریزم، که از گریه فراوانم
به دریا میزنم، دریا ضریح توست غرقم کن
در این امواج پرشوری که من یک قطره از آنم
سکوت هرچه آیینه، نمازم را طمأنینه
بریز آرامشی دیرینه در سینه پریشانم
تماشا میشوی آیهبهآیه در قنوت من
تویی شرط و شروط من اگر گاهی مسلمانم
اگر سلطان تویی دیگر اِبایی نیست میگویم:
که من یک شاعرِ درباریام، مداحِ سلطانم
#زیارت_مخصوصه
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کم کم مسافران سحر را خبر کنید
با ذکر یا حسین به مشهد سفر کنید
خود را میان صحن رضا دربهدر کنید
شب تا اذان صبح به گنبد نظر کنید
داریم اهل رحمت مخصوصه میشویم
آمادهی زیارت مخصوصه میشویم
باید تمام همت خود را به کار بست
حالا که بار عام شده کولهبار بست
با جبر عشق، در بهرویِ اختیار بست
دل را به حلقههای ضریح نگار بست
در طوس برگزار شده اعتکاف ما
صد حج واجب است ثوابِ طواف ما
شکرخدا که از فُقراییم تا ابد
از حاجیانِ کوی رضاییم تا ابد
پیش رضا کنار خداییم تا ابد
ما راهیانِ کرببلاییم تا ابد
در صحن کهنه بود که تأييد ما رسید
آقا نگاه کرد و روادید ما رسید
ای کربلا نرفته حرم را بهانه کن
دل را بیا به جادهی مشهد روانه کن
یک گوشهای ز صحن رضا آشیانه کن
پیش کریم، نوکری عاشقانه کن
آنجا برات کرببلا زود میرسد
هی خونِ دل نخور، بخدا زود میرسد
آقا خودش غریب و به فکر غریبهاست
مرثیهخوانِ روضهی یابن شبیبهاست
هرشب دلش شکستهی شیب الخضیبهاست
آزرده از مزاحمت نانجیبهاست
یک عمه بود و لشکر اوباشِ بی حیا
عالم فدای شیرزن دشتِ کربلا
12.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات؛ #زمزمه؛ #محاوره؛ #فرزندآوری
وقتی مىخوره به كار من گره
وا مىشه بازم به روم يه پنجره
نديدم يک نفرو جواب كنى
نديدم كسی رو نا اميد بره
چهقَدَر مريض اومد دوا گرفت
سرطانيام ازت شفا گرفت
يه نفر چند سالى بود بچه نداشت
اومد از تو يك غلامرضا گرفت
حَرَمت يعنى تموم زندگى
يعنى خاطرات خوب بچگی
تو امام رضاى مهربونمى
تو نمىتونى به هيچكی نه بگى
نمی تونى به كسى بگی برو
به جوادت كه قسم بِدَن تورو
واست هيچ كارى نداره بخدا
خوب كنى مريضِ روی ویلچرو
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه
کفتر ایوانم و یار ندیم رضا
رزق مرا میدهد دست کریم رضا
نیست اگر فرصتی بهر زیارت ولی
بال زدم روز و شب دور حریم رضا
شد پَر زخمی من مثل پَر جبرئیل
بُرده مرا سمت عرش ذکر عظیم رضا
هشت در از جنتش وا شده بر آسمان
میوزد از این بهشت باز نسیم رضا
میپَرم از مرقدش اینطرف و آنطرف
در همهجا میبرم عطر و شمیم رضا
خاک کف پای او سرمهی چشم همه
مرهم بالم شده خاک گلیم رضا
اینهمه راه آمدم تا بشوم جَلد او
با همه راه آمده قلب سلیم رضا
سقف گدایی من زیر همان گنبد است
هر دل آوارهای هست مقیم رضا
هر که شبی رد شد از گوشهی باب الجواد
با همهی کاهلی گشته سهیم رضا
باز دو تا جلوه کرد آینههای حرم
اسم رحیم خدا، اسم رحیم رضا
غرق گناه آمدم باغم و آه آمدم
صاحب امراضم و صاحب بیمه رضا
سائل این سفرهام زود بلندم نکن
سیر نخواهم شد از خوان نعیم رضا
من شبی ایوان طلا خواستم از فاطمه
باز نجف رفتم از صحن قدیم رضا
حرف ندارد رضا، حرف مرا میخرد
یک شب جمعه مرا کرببلا میبرد
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
صید این صحرا همه آهوست یاهویی بزن
وَحدهُ را وقت إلّاهوست آهویی بزن
از خراسان می دمد خورشید، والشمسی بخوان
صبح نزدیک است آری پرده را سویی بزن
جان همه صحن و سرای اوست، اسفندی بسوز
دل همه فرش رواق اوست، جارویی بزن
چلچراغی نیستی گر در شبستان، لااقل
قطرهی اشک زلالی باش و سوسویی بزن
راه اگر دور است نزدیکان او کم نیستند
نامهای بنویس و بر بال پرستویی بزن
ای دل از رفتن مشو غافل، رسیدن با تو نیست
هر طرف رو می کنی دریاست، پارویی بزن
✍ #مهدی_جهاندار
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه
چرخاند سمت گنبدت چشم ترَش را
انداخت فوراً با ادب پایین سرش را
از دارِ دنیا یک نفر مانده برایش
آورده پابوسَت امید آخرش را
بر ویلچر زل زد به ایوانِ تو! میدید-
با حالِ حسرت زائرِ دور و برَش را
پیچید بغضش را چنان همراهِ چادر
فهمید سقّاخانه حالِ مضطرش را
محض شفا رفت و برایش آب آورد
«یا ضامن آهو» شنید و باورش را-
بر پرچم سبزت گره زد زیر لب گفت:
آقا ضمانت کن تبِ شعله ورش را
بیتاب در گوشش زیاتنامه خواند و...
گاهی نوازش کرد دستِ لاغرش را
میدانم آخر این جوان در صحن کوثر
میگیرد از دستت شفایِ مادرش را!
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زیارت_مخصوصه
گرچه روی شانه بارم را به زحمت میکشم
از رضا که دوستم دارد خجالت میکشم
ای که بوده سایهات در این بلایا بر سرم
آخرش دیدی خودم را هم رساندم تا حرم
غرق نعمت بودم و ناشکری من شد زیاد
من پناه آورد ام آقا به تو در این بلاد
خیلی آقایی در آغوشت به دعوت آمدم
بازهم من را پذیرفتی زیارت آمدم
آمدم مهمانیات با سر به زیری یا رضا
دستهایم را سر پیری بگیری یا رضا
بازهم نیمهنگاهی کن تو ای سلطان به ما
روزهای خوبمان را باز برگردان به ما
بارها حاجت گرفتم بین این صحن و سرا
میل ایوان نجف دارم در این ایوان طلا
یا علی موسی الرضا جان علی ما را بخر
ما گرفتاریم یک شب کربلا ما را ببر
**
صاحب احیا حسین و روح اَو اَدنا حسین
از ته گودال خونین میرود بالا حسین
موی او پیچیده دست قاتل از بالای سر
سنگ خورده بارها از این و آن صد جای سر
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_رضا_ع_مدح_و_شهادت
گِلهای نیست اگر غُصهی بی حد داریم
خلوتی هست که در گوشهی مشهد داریم
ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم
چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم
گفته سر میزند آنگونه که از سلمانی
این قراریست که با صاحب مرقد داریم
ما گنهکارترینها وسط صحن رضا
آنچه در خُلد برین خَلق ندارد داریم
روضه میخوانم از آن شاه که در اندوهش
دیدهای در طلب اشک مقید داریم
**
ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر
از عبا ما چه قدر خاطرهی بَد داریم
شاه بر شانهی خم، پیکر خود را میبُرد
با عبا داشت علی اکبر خود را میبُرد
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#دلتنگ_محرم
سلام حضرتِ سلطان! سلام اقبالم!
شدم گدای حریمت، به خویش میبالم
فقط غبار تورا میکشم به چشم تَرم
فقط مسیر تورا میروم در این عالَم
دوباره درد خودم را نگفته یادم رفت
مرا کنار ضریحت شفا بده، لالم
به مستمندیام اینجا همیشه مفتخرم
ز حاجت نگرفته همیشه خوشحالم
چو دامن تو گرفتم به دامت افتادم
چه خوب! در حرم تو شکسته شد بالم
غلامی تو شده کار هر شب و روزم
همیشه از کرم توست رزق هر سالم
از آن زمان که شده سُفرهام بنام جواد
زیادتر شده والله برکتِ مالم
مرا بخر که مُحَرم دوباره گریه کنم
دوباره فکر سیاهی و پرچم و شالم
اگر که قبل عزای حسین جان دادم
بیا عزیز دلم با حسین، دنبالم
**
صدای ضجهی مادر، همیشه محزون است
سرت به نیزه چرا رفته ماهِ گودالم؟!
لباس پاره تنت بود، کوفیان بُردند
شهید بیکفنم از غم تو مینالم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
دمی با آه خلوت کن، بگیر ای دل جلا اینجا
بیا سبقت بگیر از خلق، با رنگ خدا اینجا
به نَفْس خویش غالب باش تا صاحبْنفس باشی
خدایی میشوی با نفسْ خالی از هوا اینجا
گواهم آیت «لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله» است
به استقبالِ استغفار میآید، رجا اینجا
من آداب زیارت را مفاتیحالجنان دیدم
شنیدم «فَادْخُلُوها خالِدِین» را بارها اینجا
ریاض الجنة است اینجا، نیازی بر ریاضت نیست
رضایتنامهای کافیست با مهر رضا اینجا
به اشکی باز گردان آبروی رفته را برگرد
بجو از چشمهی خیر کثیر، آب بقا اینجا..
گناهانیست مخفی از همه «بینی و بین الله»
که مشروط است عفو آن به امضای رضا اینجا
رضای او «رَضِیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ» است
اگر مشتاق رِضوانٌ مِنَ اللهی بیا اینجا
خدا با دستخط او خطای خلق میبخشد
به دست راست آید نامهی اعمال ما اینجا
صدای زنگِ ساعت میبَرد زنگ دل ما را
که در دل میدمد هر ثانیه حمد و ثنا اینجا
مُقرب باش با "یارب"، لبالب باش از "لبیک"
«أُجِیبُ دَعْوَةَ الدَّاع» است لبیک دعا اینجا
کنار خود امامی مهربانتر از پدر داریم
که حاصل میبرند از فضل او خَلقِ خدا اینجا
به امر «رَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِیلا» تلاوت کن
بخوان وصف مقام انبیا و اولیا اینجا
قرائت کن «لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ مَا فِی الْأَرْض»
بیا با آیتالکرسی به عرش کبریا اینجا
تضرع کن در این مضجع بخوان «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَع»
بگیر اذن شفاعت از عزیز مرتضی اینجا
عیان بین دو کوه طوس، طور زادهی موساست
به چشم دل تماشا کن تجلای خدا اینجا
تجلی میکند دائم صفات کبریا اینجا
همه اسمای او حُسناست «فَادْعُوهُ بِها» اینجا
«مَن اَرجوهُ لِکُلِّ خَیر» را در این حرم دیدم
که با «أینَ لِیَ الخَیر» آشنایم سالها اینجا
سحرهای دعا را با دعاهای سحر دریاب
بیا لب بر دعا وا کن که مییابی بها اینجا
شب و روز دلم با روضه و روزه هماهنگ است
که دارد آه من آهنگ تسبیح خدا اینجا
خوشا سی روزهی ختم کتاب از باءِ بسم الله
خوشا حمدی که باشد افتتاحش با ثنا اینجا
به هر ختمی نثار روح خود رحمت فرستادیم
به ذکر فاتحه وا شد گره از کار ما اینجا
حریمش باب حاجات و کلید آن مناجات است
دعا کن هرچه میخواهی که میبخشد خدا اینجا
ملائک هر شبش را با سلامی قدر میدانند
همه تا مطلع الفجر فرج گرم دعا اینجا
یکی تسبیحخوانِ «سَبِّحِ اسْمَ رَبِّكَ الْأَعْلَى»ست
یکی با آیههای سجده دارد اعتلا اینجا
یکی با سجدۀ «والنَّجم» در نجوای معراج است
یکی گرم مناجات است با «شمس» و «ضحی» اینجا
تمنا کن حقایق را، بدان قدر دقایق را
به قرآن «لَیسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعى» اینجا
طواف زائر او آیتی از «سعی مشکور» است
که مشهود است «أَنَّ سَعْیهُ سَوْفَ یرَى» اینجا
خوش آن سائل که ذکر دائمش «اَوفِ لَنَا الکَیل» است
خوش آن زائر که بیند «ثُمَّ یجْزَاهُ الْجَزَا» اینجا
به هر خیری که نازل میشود آری فقیرم من
عجب سرمایهای دارم به امید خدا اینجا
دو دست خالی آوردم پر از عطر دعا اینجا
عجب جمع نقیضینیست این فقر و غنا اینجا
به «إِنَّ اللهَ تَوَّابٌ رَحِیم» امّیدوارم من
که دیدم در زیارت «رحمةالموصوله» را اینجا
«الهی لا تُؤَدِبنِی»، «الهی لا تُعَذِّبنِی»
مرا تأدیب کن با رأفت و لطف و عطا اینجا
«الهی لا تعاقبنی» اجابت شد، یقین دارم
اگر لطفت نبود امشب نمیخواندی مرا اینجا
من آن عبد گریزانم پناهم داده سلطانم
وگرنه بوده جای مجرمی چون من کجا اینجا؟!
از این درگاه هرگز دست خالی برنمیگردم
که نگذاری بماند بنده محروم از عطا اینجا
وفا آیینهای دارد که میگیرد صفا اینجا
عطا گنجینهای دارد که مییابد بها اینجا
هجوم سائلان دور ضریح او مجابم کرد
همه دیدند ازاو "خیر" و کسی نشنیده "لا" اینجا
عنایاتش عیان باشد، چه حاجت بر بیان باشد
کراماتش نمیگنجد به ظرف لفظ ما اینجا
حرم هرگاه مهمانم، امین الله میخوانم
نمیبینم کسی غیر از علیّ مرتضی اینجا
به «اللهم فَاجعَل نَفسی» آری مطمئن هستم
که صادر میشود امر قَدَر، حکم قضا اینجا
«وَ اِلْحِقْنی بِنُورِ عِزِّکَ الْاَبْهَج» دلیل ماست
به بهجت میرسد قلب محبان رضا اینجا
زیارت، جامهای خواهد که از تقواست تشریفش
شهادت، نامهای خواهد به تصدیق وفا اینجا
«فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ» فدای آنکه در این ره
سر تسلیم دارد پای پیمان رضا اینجا
گروهی منتظر، عُمری دعای عهد میخوانند
گروهی ندبهها دارند هر صبح و مسا اینجا
بخوان با آدم و نوح از مقام آل ابراهیم
ببین در آل عمران، آیتی از مصطفی اینجا
حسین این آیه را وقت وداع اکبرش خواندهست
بخوان تا کربلاییتر شود دلهای ما اینجا
به رسم دعبل ای دل دم بزن از آه اهلالبیت
مصیبتخوان شده «قبرٌ بطوس یالها» اینجا
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#زائرانه
میآید از دستت کمی باران بگیرد
رزقی کریمانهتر از سلطان بگیرد
با حال خسته، دلشکسته، دستْ خالی
پای ضریحت آمده درمان بگیرد
هم آب میخواهد بنوشد در حریمت
هم سفرهای آورده تا که نان بگیرد
او آمده پیدا کند حال خوشش را
او آمده تا غصهاش پایان بگیرد
خالیست دستانش ولی امید دارد
تا با کلافی یوسف کنعان بگیرد
پایین پایت آمده، پایش نلغزد
بالای سر زانو زده، سامان بگیرد
مرده است قلب شاعرت در روزمرْگی
آقا نگاهی کن که مرده جان بگیرد
بر گنبدت رو میزند هر روز، خورشید
تا نوری از این روضهی رضوان بگیرد
با معرفت هر کس به پابوس تو آید
در روز محشر حق بر او آسان بگیرد