eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
8.8هزار دنبال‌کننده
20.3هزار عکس
23.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
تعجب می‌ کنم از کسی که از غذای فاسد بخاطر ضررش دوری می‌کند، اما از گناه بخاطر زیان و ننگ آن پرهیز نمی‌ ‌کند.🍂
مردمانی که در زمان غیبت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه) به سر می برند و معتقد به امامت او و منتظر ظهور وی هستند، از مردمان همه زمان ها برترند، زیرا خدایی که یادش بزرگ است به آنان خرد و فهم و شناختی ارزانی داشته است که غیبت امام برای آنان مانند حضور امام است. 📚 بحارالانوار، جلد ۵۲ ، صفحه ۱۲۲
◾️خدایا در فَرَج خاندان محمّد(ص)، تعجيل كن! 🔅 : ▫️ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى‌ مُحَمَّدٍ المُصطَفى... وعَجِّل فَرَجَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَانصُر شيعَةَ آلِ مُحَمَّدٍ، وأَهلِك أعداءَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَارزُقني رُؤيَةَ قائِمِ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلني مِن أتباعِهِ وأَشياعِهِ، وَالرّاضينَ بِفِعلِهِ، بِرَحمَتِكَ يا أرحَمَ الرّاحِمينَ ▫️ خدايا! بر محمّد مصطفى درود فرست... و در فَرَج خاندان محمّد، تعجيل كن و شيعه خاندان محمّد را يارى و دشمنان خاندان محمّد را هلاك نما و ديدار قائم آل محمّد را روزى من كن و مرا از پيروان و شيعيان و خشنودان به كار حضرتش قرار ده، به رحمتت اى رحيم‌ترين رحيمان!». ※ مهج الدعوات: ص۲۹ علیه‌السلام
🕯 استغفار، راه پاک کردن غبار غفلت حاصل از لذت های حلال ☑️ آیت الله میرباقری: ▫️ در یکی از این مناجات خمسه عشر، امام سجاد علیه السلام می فرمایند: 📜 «أَسْتَغْفِرُكَ مِنْ كُلِّ لَذَّةٍ بِغَيْرِ ذِكْرِك» 🔸 خدایا هر لذتی که من بردم، ولو لذت حلال، که ریشه در توجه به خدای متعال نداشته، از آن لذت استغفار می‌کنم. ▫️ به این خاطر که گویا اینها یک غباری از غفلت و شرک را در دل انسان می‌نشاند. ⚠️ دنیا اینطوری است که در همین محیط حلال هم یک غفلت‌هایی برای انسان ایجاد می‌کند و سر سفره نشسته و متوجه خدای متعال نیست و از دست خدای متعال نمی‌گیرد و از طعام لذت می برد. ⬅️ پایگاه اطلاع رسانی آیت الله میرباقری 🏷
❇️ شباهت امام زمان عجّل الله فرجه با هفت پیغمبر علیهم السلام ✅ سعید بن جبیر می‌گوید حضرت علی بن الحسین علیه السّلام فرمود: 🔸 در قائم ما روشی از هفت پیغمبر هست. از آدم و نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و ایوب و محمد صلوات اللّه علیهم. ✳️ روشی که از آدم و نوح دارد عمر طولانی، ✳️ از ابراهیم ولادت پنهانی و گوشه‌گیری از مردم، ✳️ از موسی بیم و غیبت، ✳️ از عیسی اختلاف مردم درباره او، ✳️ از ایوب گشایش بعد از گرفتاری، ✳️ و از محمد صلّی اللّه علیه و آله قیام به شمشیر است. (۱) ⬅️ موعودی که جهان در انتظار اوست، صفحه ی ۱۳۶ (۱). کمال الدین‌ ج ۱، ص ۴۳۹، 📜 فی القائم منا سنّه من سبعه انبیاء: سنّه من آدم و سنّه من نوح و سنه من ابراهیم و سنه من موسی و سنه من عیسی و سنه من ایوب و سنه من محمد صلوات اللّه علیهم. فاما من آدم و نوح فطول العمر، و اما من ابراهیم فخفاء الولاده و اعتزال الناس، و اما من موسی فالخوف و الغیبه، و اما من عیسی فاختلاف الناس فیه، و اما من ایوب فالفرج بعد البلوی، و اما من محمد صلّی اللّه علیه و آله فالخروج بالسیف. 🏷
🔰‌ ‌ناگفته‌هایی از کرامت بی‌مثل و مانند حضرت امام زین‌العابدین «صلوات‌الله‌علیه» ... از ترحّم و کرامت امام سجاد علیه‌السلام بر اهل مدینه، گزارش‌های بسیار لطیف و زیبایی به ما رسیده است که به چند نمونه از آن‌ها، اشاره می‌کنیم: ✔️ مرحوم شیخ مفید و دیگر محدّثین نقل کرده‌اند: 📋 أَنَّهُ کَانَ فِی الْمَدِینَةِ کَذَا وَ کَذَا بَیْتاً یَأْتِیهِمْ رِزْقُهُمْ وَ مَا یَحْتَاجُونَ إِلَیْهِ لَا یَدْرُونَ مِنْ أَیْنَ یَأْتِیهِمْ 🔻 در مدینه چندین خانواده زندگی می‌کردند که خوراک و تمام احتیاجات آنها می‌رسید و نمی‌دانستند چه کسی آنها را تامین می‌کند. 🔸 پس از شهادت علی بن الحسین علیهماالسلام دیگر کسی چیزی نیاورد. در این موقع بود که دسته جمعی صدا به ناله و فغان بلند کردند.(۱) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✔️ در نقل‌های متعدّدی آمده است: 🔹 پس از تاریکی شب که دیدگان به خواب می‌رفت، امام سجاد علیه‌السلام از جای حرکت می‌کرد و هر چه از خانواده‌اش اضافه بود در انبانی گذاشته، به شانه می‌گرفت و به طرف خانه فقراء می‌رفت و در حالی که صورت خود را پوشانیده بود بین آنها تقسیم می‌کرد. 📋 وَ کَثِیراً مَا کَانُوا قِیَاماً عَلَی أَبْوَابِهِمْ یَنْتَظِرُونَهُ فَإِذَا رَأَوْهُ تَبَاشَرُوا بِهِ وَ قَالُوا جَاءَ صَاحِبُ الْجِرَابِ. 🔻بسیاری از اوقات آنها بر در خانه ایستاده، انتظار آمدن آن حضرت را داشتند. همین که می‌رسید می‌گفتند: صاحب انبان آمد.(۲) ؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛؛ ✔️ امام صادق عليه‌السلام در روایتی فرمودند: 🔹 عادت حضرت علي بن الحسين علیهماالسلام اين بود كه در روزي كه آن روز را «روزه» مي‌گرفتند، امر می‌كردند تا گوسفندی را ذبح كنند. بعد اعضاء آن را قطعه قطعه نموده و آن را بپزند. 🔸 نزديك غروب كه می‌شد حضرت به روی ديگ‌ها نگاه می‌كردند و به آن نزديك می.شدند تا اينكه در حالي كه روزه‌دار بودند، بوی آبگوشت را استشمام مي‌كردند و بعد مي‌فرمودند ظرف‌های چوبی بزرگ را بياوريد و براي «آل فلان» و «آل فلان» غذا بكشيد. براي فلان خانواده غذا بكشيد، تا اينكه به آخر ديگ‌ها مي‌رسيدند و همه تمام می‌شد. 📋 ثُمَّ یُؤْتَی بِخُبْزٍ وَ تَمْرٍ فَیَکُونُ ذَلِکَ عَشَاءَهُ 🔻سپس براي خود حضرت مقداری «نان» و «خرما» می‌آوردند و همان شام حضرت بود.(۳) 📚(۱)الإرشاد،ج۲ ص۱۴۹ ؛ و المناقب، ج۱۱ ص۶۸ 📚(۲) المناقب ج۱۱ ص۶۹ ؛ شرح الاخبار، ج۳ ص۲۵۰ 📚(۳) المحاسن ص ۳۹۶ ؛ الکافی ج۴ ص۶۸
داغی از دشت بلا شد به جگر مرهم تو که تویی سِرِّ خدایی و خدا محرم تو  نام جانسوز حسین زمزمه ی هر دم تو  به خدا هست به جا تا به ابد پرچم تو  تا قیامت بخدا زنده و جاوید تویی آنکه شد خونِ دل و یکسره بارید تویی  تو که هر لحظه به لب ذکر خدا داشته ای کربلا دیدی و همواره ندا داشته ای  ناله ها می زدی سوز صدا داشته ای یادگاری به دلت از شهدا داشته ای این چنین بود که سهم دل تو گشت بلا  آن زمانی که بدیدی غم یک دشتْ بلا  چشمه ی مهر و مه و اختر و خورشید تویی  آن که زنده دل ما کرد به امید تویی آن که هر زخم زبان یکسره بشنید تویی آن که خورشید خدا بر سرِ نی دید تویی خونِ دل گشتی و در ساغر و هر جام شدی  تو خودت کرب و بلا ، در همه ایام شدی سال ها غصه و رنج و محنی کُشت تو را  یاد جانسوز شه بی کفنی کُشت تو را  خاطرات گل خونین بدنی کُشت تو را  چون نمود آن سَرِ بر نی سخنی کشت تو را  ذره ذره ز غم کرببلا جان دادی تو خودت گوش بر آن قاری قرآن دادی تو خودت در همه ایامِ اسارت بودی شاهد بی کسی و جور و جسارت بودی وقت بی حرمتی و لحظه ی غارت بودی قافله رفت در آن کاخ و عمارت بودی  شام ویران شده و یک گل لاله دیدی جان بدادی چو غم داغ سه ساله دیدی دیدی آن چه به سرت آمده است ای جانان ذره ذره شده ای آب به قلب سوزان ما هم ای کاش به کوی تو بیاییم ای جان تا که بر خاک بقیع تو شَویم اشکِ روان خود که دانی به ولای تو اسیریم همه کاش می شد به عزای تو بمیریم همه ✍️
گاه آهسته فقط وای برادر می خواند لب تشنه «قُتلوا» بود كه از بَر می خواند اشك می ریخت وَ هر آینه می گفت حسین تا دم مرگ فقط روضه ی حنجر می خواند وای از ریش سپیدش كه حنایی شده بود ناله اش گفتن اسمی سه هجایی شده بود دم مغرب افق شهر مدینه اما جهت قبله ی او كرب و بلایی شده بود یک عمر چشمان تو را باران نوشتند در باغ سرخ لاله ات طوفان نوشتند در کوچه و بازار شهر غصّه و غم بند دلت را واژه ی عطشان نوشتند از غربت تو اشک دمادم داریم دائم به لب پنجره شبنم داریم این درد دل ماست ، خودت می دانی در خاک مدینه یک حرم کم داریم ✍️
این امامی که چنین سلسله برپادارد به خداوند قسم دست توانا دارد گرچه ازگردن آزردۀ اوخون ریزد درره عشق دل و جان شکیبا دارد چهره اش سرخ شده گرچه زخون جگرش نورتوحید درآئینۀ تقوا دارد آسمان ز آتش آه دل او می سوزد ناله اش سخت اثر در دل خارا دارد اشک برغربت وتنهایی او می ریزد این هلالی که سرنیزه تماشا دارد لحظه هایش همه پرشورتراست ازشب قدر برلبش زمزمه ای داردو احیا دارد درره دوست به تقدیرخداوندرضاست باخداوند توگویی سرسودا دارد گاه برعترت یاسین نگهش دوخته است گه نظر برسرببریدۀ بابا دارد شامیان! شرم نکردیدزحق؟برسرتان آسمان گرکه شرربار شودجادارد هرچه خاکستروآتش به سراو ریزید شمع ازسوختن خویش چه پروا دارد هیچ دانید چه کس زیر غل وزنجیراست آن که اعجازازاوعیسی وموسی دارد هرکه امروز«وفایی» زغمش گریه کند چه غمی دردل خودازغم فردا دارد ✍️
سی سال هرشب تاسحراحياگرفتم درهاله ای ازدرد وغم مأوا گرفتم سی سال بی گريه شبی راسرنكردم سی سال ازداغ پدراحياگرفتم سی سال با اشك غم وخون دل خويش بزم عزا درماتم گل ها گرفتم سی سال آتش دروجودم شعله وربود گلبوسه تا ازحنجربابا گرفتم باياد داغ اكبرو اصغر همه شب خون دل ازچشمان خون پالا گرفتم آبی اگرديدم،ميان شعله آه اشكی فشاندم،ماتم سقاگرفتم باذوالفقار خطبه وبا سيل اشكم داد دل خودرامن ازاعداگرفتم ازبس سراپا سوختم درآتش غم بوی صداي گريه زهرا گرفتم عمری«وفایی» سوخت گرجان ودل من آتش به ياد روز عاشورا گرفتم
ز دیده اشک خود را پاک می کرد از این ماتم گریبان چاک می کرد نه پیراهن نه حتی یک کفن داشت پدر را در حصیری خاک می کرد ✍️